پاورپوینت کامل بنیان گذار ورزش جدید ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بنیان گذار ورزش جدید ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بنیان گذار ورزش جدید ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بنیان گذار ورزش جدید ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
Sport معانی شوخی، ملعبه، اسباب بازی، تفریح کردن، شوخی کردن و نمایش دادن را با خود داشت و Sporting به کسی اطلاق می شد که تفریح دوست و بازی دوست باشد و لفظ بازی، چنان که امروز نیز به عنوان پیشوند فنون ورزش مدرن، خود را می نمایاند، درست ترین مفهوم و معنا و به عبارتی، فرهنگِ این مجموعه از عملیات ورزشی را داشت؛ زیرا انسان مدرن در عصری که کوبرتن پایه گذار ورزش آن می شد، در پی هواجس نفسانی و طالب بازی، ملعبه و تفریح بود
اشـــاره:
بیش از یکصد سال از عمر ورزش مدرن می گذرد. در گذار این یک قرن، دست و پای تربیت بدنی سنّتی در میان همه فرهنگ ها و تمدّن ها برچیده شد و به تبع آن، دست و پای خلق و خوی و بنیادهای فرهنگی حاکم بر آنها. دیگر با هیچ ضرب و زوری نمی توان وصله اخلاق و ادب و جوانمردی را بر پیراهن آنچه که از آن با عنوان بازی (sport) یاد می شود، دوخت. بیراه ندیدیم در گرماگرم برگزاری جام جهانی فوتبال در برزیل، بخشی از کتاب «داستان ورزش غرب»، اثر اسماعیل شفیعی سروستانی را فراروی خوانندگان محترم موعود قرار دهیم.
نام بارون پیردو کوبرتن با نام ورزش مدرن جهان، وابستگی جدایی ناپذیر دارد. او به عنوان پایه گذار دور جدید بازی های المپیک و در کسوت بورژوایی کوچک، در سال ۱۸۶۳ م. در شهر «پاریس» به دنیا آمد؛ امّا به زودی در صف مقدّم مبارزه ای قرار گرفت که سعی در وارد کردن حرکات تربیت بدنی در برنامه های تحصیلی جوانان داشت.
کوبرتن در «انگلیس»، تئوری های کهنه قدیمی را آموخت. گاستن مایر درباره او می نویسد:
وی به شدّت تحت تأثیر این سه مطلب اساسی بود:
تربیت بدنی بر اساس متد انگلیسی در حقیقت سنگ زیر بنای عظمت ملّت هاست و در پرتو این تربیت، انگلیسی ها موفّق به حفظ برتری و آقایی خود شده اند؛
مقرّرات خشک تعلیمات نظامی و تعلیمات ورزشی، نظامی برای علاقه مند کردن جوانان به ورزش؛
ورزش ها باید قبل از آنکه به صورت جهان گیر درآیند، به صورت یک مطلب بین المللی مورد توجّه قرار گیرند؛ یعنی ابتدا باید آنها را بر طبق یک اصول بین المللی تنظیم کرد و سپس رواج داد.[۱]
آنگاه که کوبرتن درصدد انجام اصلاحاتی در ورزش برآمد، چند قرن از زمانی که به دستور اُسقف اعظم «میلان»، تئودورسیس که ورزش های المپیک «یونان» راشرک آلود تشخیص داده و حکم به تعطیلی آن را صادر کرده، می گذشت و پس از او تا دوران جدید (رنسانس) چندان توجّهی به این نوع ورزش ها که اساس آن را برتری جسم تشکیل می داد، نشده بود. کوبرتن، در اواخر این قرن، اوضاع را برای به اجرا درآوردن بند سوم از نظریاتش، یعنی به نظم درآوردن بازی ها در قالب یک مجموعه مدرن و سازمان یافته، فراهم دید و بر آن شد تا اعلام کند:
من معتقدم که بازی های المپیک باید با زندگی روزمرّه مردم دنیا ازدواج کند و نباید در قید و بند یک سلسله قوانین محدود و معین دیروز، زندانی باشد.[۲]
از این رو، در یکی از شب های ماه نوامبر سال ۱۸۹۲م. در آمفی تئاتر «دانشگاه سوربن»، فکر احیای این سنّت فراموش شده را مطرح نمود و حتّی مخارج اوّلیه آن را خود عهده دار شد و سعی کرد تا با طرح شعار بلندتر از همه، سریعتر از همه و نیرومندتر از همه، نظریه تنازع بقای هربرت اسپنسر را که پیش از او مدوّن و در مباحث اجتماعی و در دستگاه نظری داروین در مقوله علوم زیستی وارد شده بود، جامه عمل بپوشاند و با برگزاری بازی های مدرن، ارزش تربیتی کهن را که در واقع رستاخیز عهد باستان بود، احیا نماید. از همین رو، در «نخستین مجمع ورزش های آتلانتیک فرانسه» اعلام داشت:
… باید کاری کرد که قهرمانان، همچنان که در یونان قدیم مرسوم بود، خود را یک نیمه خدا حساب کنند.[۳]
در ژوئن سال ۱۸۹۴ م.، «کنگره احیای بازی های المپیک» به دعوت کوبرتن تشکیل شد و در جریان این کنگره و هفته های بعد از آن، تقریباً شکل اساسی و اصول المپیادهای جدید، معین و مشخّص شد.[۴]
باید دانست که پیش از آن، برای کلّیه ورزش های جدید، لغت آتلیتیزم اطلاق می شد. کوبرتن در این باره نوشت:
کافی است به جای لغت آتلیتیزم، لغت «اسپورتا» را به کار ببریم.[۵]
کوبرتن، واقف به این موضوع بود که ورزش و تربیت بدنی یونانی، اگرچه مبتنی بر فرهنگ یونانی بود، لیکن بار مفهومی اساطیر یونانی را با صبغه کمی از بینش اساطیری با خود حمل می کرد و به رغم شرک آلود بودنش، وجهی از باورهای مربوط به نیروهای مافوق انسانی را با خود داشت؛ همان که در عصر غلبه فرهنگ مسیحی، خود را در هیئت شوالیه ها و متولّیان جوانمردی و پهلوانی نمودار ساخته بود؛ امّا تاریخ جدید غرب به تبع رنسانس، هیچ یک از وجوه پیشین را برنمی تابید؛ چه وجه شوالیه گری مسیحی و چه وجه نیمه خدایی یونانی را.
Athlet به معنی پهلوان و Athletic در مفهوم پهلوانانه نمی توانست در آنچه که کوبرتن آن را پایه ریزی می کرد، مقبول واقع شود. از این رو او نیازمند واژه ای بود که به تمام معنا و مفهوم، عملیات ورزشی مدرن را منعکس سازد و کلمه Sport می توانست آن همه را در خود داشته باشد. چنان که بعداً درباره بنیاد نظری این ورزش سخن خواهیم گفت، Sport معانی شوخی، ملعبه، اسباب بازی، تفریح کردن، شوخی کردن و نمایش دادن را با خود داشت و Sporting به کسی اطلاق می شد که تفریح دوست و بازی دوست باشد و لفظ بازی، چنان که امروز نیز به عنوان پیشوند فنون ورزش مدرن، خود را می نمایاند، درست ترین مفهوم و معنا و به عبارتی، فرهنگِ این مجموعه از عملیات ورزشی را داشت؛ زیرا انسان مدرن در عصری که کوبرتن پایه گذار ورزش آن می شد، در پی هواجس نفسانی و طالب بازی، ملعبه و تفریح بود؛ همه آنچه که او را خوش می آمد و از قید تفکر، نگرانی روح و دغدغه حیات می رهانید. او خوب می دانست که Sport تجلّی نوعی فرهنگ است که بسط آن می تواند پایه های اخلاقی و فرهنگی دوران جدید را برای جهانیان مستحکم سازد. چنان که در این باره می نویسد:
بازی های المپیک به هیچ وجه تنها یک مسابقه جهانی ساده نیست؛ بلکه عبارت از جشن جهانی همه جوانان، این شکوفه های بشریت است که هر چهار سال یک بار برگزار می شود. این جشن، مظهر همه کوشش های پرشور و فعّالیت های مختلف دوران جوانی هر نسلی است که قدم در آستانه زندگی می گذارد.
تصادفی نبود که این همه نویسندگان و هنرمندان بزرگ در بازی های المپیک کهن یونان جمع آمده بودند و بدون شک این تجمّع بی نظیر بود که موجب بقای حیثیت بازی ها در طول قرن های متمادی گشت. از آنجا که ما درصدد ایجاد مجدّد ظواهر این بازی ها، بلکه در صدد احیای مجدّد نوامیس آن بوده ایم و باز از آنجا که من در وجود این نوامیس ضرورت های تربیتی می بینم که هم اکنون نیز برای کشور من و تمام بشریت ضروری به نظر می رسد، بنابراین بایستی آن پایه های عظیمی را که در گذشته، پشتیبان و حامی این بازی ها بوده اند، مجدّداً برپا دارم؛ پایه های فکری، پایه اخلاقی و تا حدودی مذهبی. می بایستی نیروهای تازه ای را که دنیای امروز در اختیار ما گذاشته نیز به این نیروهای پشتیبان دنیای کهن بیفزاییم. این نیرو ها عبارتند از توسعه و تکمیل تکنیک و انترناسیونالیسم دمکراتیک.[۶]
در واقع احیای مجدّد نوامیس فرهنگی یونان باستان، بسط اندیشه و اخلاق لیبرالیستی بود که خواست بنیان گذار اومانیست المپیک مدرن را محقّق می ساخت.
پس از برگزاری «اجلاس بین المللی سوربن، که در آن نطفه برگزاری بازی های مدرن بسته شد. کوبرتن، «کمیته بین المللی المپیک» (I.O.C) را تشکیل داد و اعضای آن را شخصاً انتخاب کرد. این کمیته بین المللی، مهم ترین مرجع تصمیم گیری بازی های المپیک است.
شعار مورد نظر کوبرتن، عیناً ترجمه این عبارت بود که پس از او در میدان های المپیک سرداده شد:
ستیوس، آلتیوس، فارتیوس؛
سریع تـر، بالاتــر، قوی تـر
کوبرتن موفّق شد با گردآوری سرمایه کافی و جلب همراهی اندیشمندان و پاره ای سیاست مداران هم فکر، اوّلین دوره بازی ها را ترتیب دهد و «آتن»، اوّلین مرکزی بود که به خاطر سابقه دیرینش، می توانست یادآور عملی و عینی المپیک یونان و برافروخته شدن مشعل بازی ها باشد.
یونانی ها پس از برگزاری اوّلین دوره بازی های المپیک در سال ۱۸۹۶ م. تلاش بسیاری کردند تا حقّ برگزاری دوره های آتی را نیز به طور دائم برای خود محفوظ دارند؛ امّا در این راه، موفّقیتی حاصل نکردند و اقدام آنها برای ابداع مسابقه ای مشابه المپیک نیز بی نتیجه ماند. گوییا آنان از این نکته غافل مانده بودند که آتن دهه نوزده، مهد فرهنگ نوین غرب نیست و انگلیس و «فرانسه» به عنوان زایشگاه رنسانس در صددند تا پرچم نوین فرهنگ غرب را به اهتزاز درآورند.
بالأخره بعد از دو دوره، یعنی پس از هشت سال، زنان نیز به میدان المپیک راه یافتند و:
اوّلین زن ورزش کار شرکت کننده در المپیک مدرن در بازی های ۱۹۰۰ م. پاریس در رشته تنیس و گلف شرکت کرد.[۷]
به رغم آنکه در دوره باستان، زنان حقّ شرکت در این بازی ها را نداشتند.
تا پیش از برگزاری المپیک ۱۹۳۶ م. سیاست به طور رسمی وارد معرکه نشده بود؛ امّا حضور دولت نازی «آلمان» در صحنه، باب جدیدی در این وادی گشود. در همان سال نیز کوبرتن در حین سخنرانی، پاره ای آرا و مبانی نظری خویش را بازگو کرد. وی در سال ۱۹۳۶ م. پس از ذکر مقدّمه ای که درآن ارزش های باستانی را به جوانان یادآور می شد، به بحران فرهنگی اشاره کرد و اعلام داشت:
… اکنون پنجاه سال از تاریخ روزی که من در سال ۱۸۸۶ م. با اعتقاد قلبی به اینکه بعد از این هیچ ثبات سیاسی یا اجتماعی، جز از راه یک رفرم پیشین فرهنگی قابل حصول نیست، می گذرد. تصمیم گرفتم با کنار گذاشتن همه گرفتاری های شخصی خود، تمام همّ خود را وقف تهیه مقدّمات یک رستاخیز فرهنگی نمایم. احساس می کنم که وظیفه خود را، البتّه نه به طور اکمل، انجام داده ام. هم اکنون از ورزشگاه های بی شمار سرتاسر جهان هلهله شادی حاکی از نیرومندی جسمانی، به آسمان بلند است. .. هیچ مقام، طبقه و صنفی از آن برکنار نیست. .. ما این نتایج را به خود تبریک می گوییم؛ ولی می دانیم هنوز همه چیز تحقّق نیافته است. باید روح نیز به نوبه خود از قیودی که متخصّصان افراطی بر گردنش گذاشته اند، آزاد گردد. لازم است آن را نیز از دست کوته نظری رنج بار مشاغل اختصاصی برهانیم. .. آینده از آن ملّت هایی است که پیش از همه جرئت خواهند کرد که تعلیمات نسل جوان خود را اصلاح کنند؛ زیرا هم اوست که سکان تقدیر را به دست دارد و بر آن نظارت می کند. از این راه است که صلحی استوار و سنجیده که در خور عصری فعّال، پرغرور و خروشان است، برقرار خواهد شد. .. راه شما از جایی که مشهور همگان است و لوای تمدّنی درخشان بر آن سایه افکنده است، آغاز می شود. .. باشد که اتّحاد کار عضلانی و کوشش مغزی در راه تعالی و شایستگی انسانیت یک بار برای همیشه به هم جوش بخورد.[۸]
نقطه نظرهای کوبرتن مبتنی بر موارد زیر بود:
ایجاد یک رستاخیز فرهنگی از طریق احیای بازی های المپیک قدیم؛
تثبیت ساختار فرهنگی اومانیستی اروپای نوین از طریق تعمیم اخلاق و عمل تربیت بدنی مدرن در میان جوانان؛
زدودن آخرین رگه های وابستگی نظام های تربیتی از بنیان های فرهنگ دینی؛
توسعه مدنیت غربی در میان همه ملل؛
توسعه مقدّمات یکسان سازی فرهنگی اقوام برای از بین بردن تعارض فرهنگی موجود میان فرهنگ غربی و غیرغربی.
او و کلّیه کسانی که به نوعی خود را معمار بزرگ فرهنگ و تمدّن غرب می دانستند، نیک دریافته بودند که با سرمایه گذاری برای تعلیم و تربیت جوانان، می توان بنای آینده را مستحکم کرد؛ زیرا پیران به واسطه تعلّق خاطر به گذشته، همواره در برابر تغییر و تحوّلات فرهنگی و اجتماعی مقاومت می کنند و به عکس، جوانان به خاطر غلبه تمنّیات نفسانی و فقدان مطالعات، قادر به نقد و بررسی نیستند. از دیگر سو، بخش عمده ای از دریافت های کلّی نظام ارزشی، از طریق معتادکردن جوانان به انجام اعمال ویژه و واردآمدن در سلک مشخّصی توسعه می یابد.
بی شک اقوام غیر غربی، به ویژه مشرق زمینیان در برابر بسط فرهنگ و تمدّن غربی مقاومت می کردند و تعارض مبانی اعتقادی، مذهبی آنان با ف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 