پاورپوینت کامل خطبه تاریخی امام سجّاد(ع) ۳۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خطبه تاریخی امام سجّاد(ع) ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خطبه تاریخی امام سجّاد(ع) ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خطبه تاریخی امام سجّاد(ع) ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

خطبه تاریخی حضرت سجّاد(ع) در مسجد شام

پس از گذشت مراسم غم باری که در «کاخ یزید» برگزار شد و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) با برخوردهای سنجیده و صحبت های قاطع و کوبنده خود، بخش زیادی از نقشه های دستگاه اموی و شخص یزید برای از بین بردن نام دین و جریان امامت حق را نقش بر آب نمودند، یزید تصمیم گرفت در روز جمعه که روز اجتماع گسترده مسلمانان در مسجد جامع شهر بود، به وسیله خطبه های نماز جمعه که توسط یکی از علمای سوء و خطیبان خود فروخته دستگاه اموی قرائت می شد، کار تبلیغی گسترده ای علیه خاندان وحی و نبوّت، به ویژه حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) انجام دهد

و این البتّه در تداوم حدود چهل سال کار تبلیغی مداوم علیه خاندان امامت و ولایت بود که در «شام» انجام می شد. از این رو، چون روز جمعه فرا رسید، یزید یکی از خطیبان برجسته خود را به منبر فرستاد و به او دستور داد تا هر آنچه می تواند در مذمّت

امام حسین(ع) و پدرش بیان کند و او چنین کرد و بعد در تعریف و تمجید از یزید و معاویه بسیار طولانی صحبت کرده و برای آنها از بیان هیچ خوبی و زیبایی فرو گذار نکرد.

این در حالی بود که یزید، حضرت علیّ بن الحسین(ع) را با خود به مسجد برده بود. حضرت که این سخنان را شنید، فریاد برآورد:

«وای به تو، ای سخنران! رضایت مخلوقی را به قیمت سخط و ناراحتی خالق خریداری نمودی [و برای خشنودی یک مخلوق، خدا را بر خود خشمناک ساختی] پس جایگاهت آتش دوزخ خواهد بود.»

سپس حضرت به یزید فرمود:

«ای یزید، به من اجازه بده تا بر این چوب ها بالا روم و چند کلمه سخن بگویم که موجب خشنودی خداوند باشد و این حضّاری که در مجلس نشسته اند [نیز از آن بهره مند شده]، به آنها اجر و ثواب نائل گردد.»

یزید از این کار به شدّت ابا داشت. مردم و اطرافیان او به او گفتند:

یا امیرالمؤمنین! بگذار تا بر منبر بالا رود، شاید چیزی از او بشنویم.

یزید که از صلاحیّت های علمی و مقام حضرت به خوبی آگاه بود، گفت:

اگر او بر منبر بالا رود، پایین نمی آید؛ مگر اینکه مرا و آل ابی سفیان را مفتضح نموده و رسوا سازد.

به او گفتند: این جوان بیمار و شکست خورده، چگونه چنین قدرتی خواهد داشت؟ یزید گفت: او از خانواده ای است که علم و دانش را به کام خود کشیده اند و از شیرخوارگی به مانند مرغی که به جوجه هایش دانه می دهد، به آنها علم و کمال تعلیم شده است.

ولی مردم دست از اصرار بر نمی داشتند و پیوسته از یزید می خواستند که موافقت کند و در بعضی روایات آمده که فرزند یزید نیز با اصرار از پدر می خواست که با این خواسته موافقت کند تا بالأخره او رضایت داد و حضرت بر منبر بالا رفتند و شروع به ایراد خطبه ای نمودند که نقش اوّل را در بقا و تداوم نهضت حسینی ایفا می کرد و اگر این خطبه نبود، چه بسا اهداف و ماهیّت این نهضت مخفی می ماند و ستمکارانی که دست به این جنایت بزرگ زده بودند، رسوا نمی گردیدند. حضرت بر بالای منبر، ابتدا حمد و ثنای الهی را به جای آورد و بعد خطبه ای خواند که همه مردم گریستند تا بی قرار شدند و به شدّت عواطف آنها تحت تأثیر قرار گرفت. او فرمود:

«ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است؛ خداوند علم و بردباری و فصاحت و شجاعت و محبّت در قلوب مؤمنان را به ما ارزانی داشت و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر برگزیده خدا، حضرت محمّد(ص) از ماست. صدّیق [حضرت امیرالمؤمنین، علیّ بن ابی طالب(ع)] از ماست، امام حسن و امام حسین همان دو سبط بزرگوار این امّت از ماست و مهتر این امّت [که دجّال را می کشد] از ماست. حال هر کس مرا شناخت که شناخت و برای آنان که مرا نمی شناسند، خاندان خود و حسب و نسبم را بیان خواهم کرد.

ای مردم، من فرزند مکّه و منایم.

من فرزند زمزم و صفایم.

من فرزند کسی هستم که «حجرالاسود» را با ردای خود حمل کرد و در جای خود نصب فرمود.

من فرزند بهترین کسانی هستم که لباس احرام پوشید، من پسر بهترین انسان ها هستم که کفش به پا کرد و برای طواف به دور خانه خدا پا برهنه شد.

من فرزند بهترین طواف کنندگان و سعی به جا آورندگانم.

من فرزند بهترین حج کنندگان و تکبیرگویان هستم. من پسر آن کسی هستم که بر «بُراق» سوار شده و در هوا حرکت نمود.

من فرزند کسی هستم که در یک شب از «مسجدالحرام» به «مسجد الاقصی» برده شد.

من پسر کسی هستم که جبرئیل او را به «سدر\ المنتهی» برد.

من فرزند کسی هستم که به مقام قرب ربوبی نائل آمد و آن قدر به خدا نزدیک و نزدیک تر شد تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا نزدیک تر بود.

من پسر آن کسی هستم که فرشتگان آسمان به او اقتدا کرده و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.