پاورپوینت کامل آسیب جانبی ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آسیب جانبی ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب جانبی ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب جانبی ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
گزارشی از عملکرد نیروهای نظامی مستقر در عراق
مطلبی که در زیر تقدیم خوانندگان محترم موعود می شود برگرفته از کتاب «آسیب های جانبی» نوشته کریس هگز است. این کتاب گزارشی مستند از آنچه که بر سر «عراق» اشغال شده توسط نیروهای مسلّح کشورهای بیگانه، خصوصاً غربی آمده است. گزارش دهندگان عموماً از اعضای ارتش آمریکا هستند. خواندن این صفحات را که ثبت تاریخ یک کشور تحت ظلم است، به شما خوانندگان موعودی توصیه می کنیم.
کاروان های نظامی
بنیامین شرایدر، متخصّص ارتش، از گردان ۲۶۳ زرهی، لشکر پیاده نظام اوّل، در یک روز تابستانی در سال ۲۰۰۴ م.، در جست وجوی کمینگاه های شورشیان، در «بعقوبه» می چرخید. او در یک نقطه دوربرگردان، در یک بزرگراه چهار خطّ ناامن، به نام مستعار «کوچه آر.پی.جی» توقّف کرد و متوجّه شد که یک کاروان ارتشی که به کندی حرکت می کند، به او نزدیک می شود. یک خودروی چهار درب جدید، سعی می کرد که از آخرین وسیله نقلیه کاروان جلو بزند. مسلسل چی، ماشین را به گلوله بست و سبب شد راننده، که یک مرد عراقی بود، روی ترمز بکوبد. کاروان برای بررسی خسارت وارد شده توقّف نکرد. شرایدر بیست و شش ساله، که چهره ای گلگون و موهای بور کثیف داشت، به سرعت به سوی ماشین حرکت کرد تا اوضاع را بررسی کند و متوجّه شد که سه سوراخ گلوله در شیشه جلو و یکی در سقف است. او در ماشین را باز کرد و یک مرد عراقی را دید که به دلیل این اتّفاق، از شدّت ترس فلج شده و می لرزد. شرایدر گفت:
مرد را از ماشین خارج کردم تا به او کمک کنم و همان جا می توانستم بوی ادرار را از شلوار او که تازه کثیف و خاکی شده بود، حس کنم. همچنان که به او کمک می کردم تا از ماشین خارج شود، حس کردم که شانه او خیس شده و وقتی نگاه کردم، فهمیدم که خون است.
شرایدر که این حادثه را در صفحه مای اسپیس (My Space) شرح می دهد، توضیح می دهد که چگونه زمانی که مرد، خون را دید، شروع به گریه کرد و توضیح داد که چرا تلاش کرده بود از کاروان جلو بزند:
من به بیمارستان می رفتم تا پسرم را که تازه متولّد شده ببینم، چون عجله داشتم به سوی دیگر بزرگراه رفتم تا از آنها عبور کنم که به من شلّیک کردند.
گلوله به طور مستقیم، شانه مرد عراقی را رد کرده بود و به سادگی قابل بانداژ موقّت بود.
یک آمبولانس، بعداً مرد را به همان بیمارستانی برد که پسر نوزادش آنجا بود. شرایدر و سربازان همکارش با پایگاه خود تماس گرفته تا این حادثه را گزارش دهند. شرایدر در آنجا موضوع را به اطّلاع مسئولان کاروان رساند. آنها گفتند: خوب. که چی؟ قانون تعامل این است که به هر وسیله نقلیّه ای که سعی می کند از کاروان های نظامی ما جلو بزند، شلّیک شود. شرایدر گفت:
برای آنها اهمّیتی نداشت که تنها یک مرد در ماشین بود و این، یعنی اینکه او قادر نبود که حین رانندگی به سربازان شلّیک کند و اینکه او در آن سوی دیگرِ یک بزرگراهِ چند خطّه رانندگی می کرد. او قادر نبود بین وسایل نقلیّه رانندگی کند تا کاروان را به دو بخش تقسیم کند و آنها را با یک حمله غافلگیر کرده یا اینکه یک خودروی حاوی بمب را منفجر کند. برای آنها، سرگذشت او یا نوزاد تازه متولّد شده اش اهمّیتی نداشت.
شرایدر آهی کشید و گفت:
آنها هیچ تصمیمی برای تنبیه سربازی که شلّیک کرده بود یا جبران خسارت وارد آمده، نداشتند. تا آنجایی که خبر دارم تا به امروز، هیچ اقدامی انجام نشده است.
شرایدر از عراق نوشت. با چیزهایی که هر روز شبیه به این اتّفاق می افتد: من می توانم درک کنم، چرا کسانی که در اینجا هستند از ما متنفّرند و سخت با ما مبارزه می کنند. عدّه زیادی در اینجا ما را دوست دارند و عدّه بیشتری مردّد هستند. با هر ترور بی معنابی که در اینجا انجام می دهیم، تعداد افرادی که از ما متنفّر می شوند، بیشتر می شود.
متخصّص، جف اینگلهارت (Jeff Englehart) در مورد غیرنظامیانی پرسیدند که به منظور حمایت از کاروان های نظامی، توسط واحدهای استقراری، مورد هدف قرار می گرفتند، گفت:
این موضوع، اتّفاق می افتاد و این حادثه، اغلب تکرار می شود.
اینگلهارت ۲۶ ساله که در تیپ سوم لشکر پیاده نظام، خدمت می کرد، همچنین شاهد بود که یک سرباز بر روی پدری که عازم بیمارستان بود تا نوزاد تازه متولّد شده اش را ببیند، آتش گشود.
اینگلهارت گفت:
گلوله از شیشه جلو گذشت و به درون صندلی راننده رفت و تنها به فاصله چند اینچ، از او رد شد. مرد مورد اصابت قرار نگرفت. او از این حادثه می لرزید و حیران بود که چرا به او شلیک کرده اند؟ حقیقت این بود که مرد عراقی در پشت کاروان نظامی، در کناره بزرگراه مقابل، برخلاف جهت عبور و مرور رانندگی می کرد [عمل بسیار رایج در عراق از زمان حمله] و مطلقاً هیچ خطری برای آن کاروان نظامی یا تیم ما که در کنار جادّه متوقّف شده بود، نداشت.
کاپیتان واحد، فردی را که شلّیک کرده بود، تبرئه کرد. اگرچه خیلی ها معتقد بودند که، آن خودرو هیچ خطری برای کاروان محسوب نمی شد. کاپیتان فقط گفت:
هِی، این روش ما است و آن، همه ما را خشمگین کرد.
تو باید در مورد عواقب کشیدن ماشه فکر کنی و در در این مورد، مورد هدف، بر حسب اتّفاق مرد بی گناهی بود که یک پدر هم بود. کاروان های ذخیره، همه جا در عراق وجود دارند. آنها شامل ۲۰-۳۰ تا کامیون و وسایل نقلیّه اسکورت نظامی هستند، طول آنها گاهی به یک مایل هم می رسد. کامیون ها با یک هاموی از جلو، عقب و حدّاقل یکی در وسط، حمایت و همراهی می شوند. سربازان و تفنگداران نیروی دریایی نیز اغلب همراه با راننده ها، در کابین های تراکتور ـ تریلی، کاروان را همراهی می کنند. هنگامی که ستون های وسایل نقلیّه، محوطه های کاملاًً حفاظت شده خود را ترک می کنند، معمولاً با غرّش و سر و صدا، در جادّه های اصلی، به راه می افتند، از مناطق پرجمعیت شهر، رد می شوند و سرعت آنها، گاهی به ۶۰ مایل در ساعت هم می رسد.
کامیون های بزرگتر، یک خط و نیم را اشغال می کنند، باعث می شوند که عبور و مرور از روبه رو، از مسیر خود منحرف شود تا به آنها برخورد نکند. کاروان های نظامی، در میانه راه، جهش می زنند، علائم راهنمایی و رانندگی را نادیده می گیرند، بدون اخطار تغییر مسیر می دهند و به پیاده روها وارد می شوند و عابران وحشت زده را به اطراف پراکنده می کنند.
آنها به خودروهای شهروندان عادّی غیرنظامی با شدّت می کوبیدند تا آنها را از سر راه کنار بزنند. غیرنظامیان عراقی، از جمله کودکان، اغلب وسط کاروان ها مورد اصابت قرار گرفته و کشته می شدند. ارتش در دنیایی زندگی می کند که ساکن ماندن، به معنای مرگ است و حرکت مداوم به نظر می رسد که برای بقا حیاتی است. از آنجایی که کاروان های نظامی، هدف هایی بزرگ و پر سر و صدا هستند، ترجیح می دهند در حرکت مداوم باشند. گروهبان فلاندرز گفت:
اصابت کردن به یک هدف سیّار، سخت تر از یک هدف ثابت است. بنابر این، سرعت، دوست توست و خصوصاً در مورد انفجار وسایل انفجاریِ دست ساز، سرعت و مکان، مطلقاً، دو عاملی بود که تعیین می کرد، تو قرار بود زخمی شوی یا اینکه کشته شوی و اینکه اگر هر دو را از دست بدهی، کدام یک قرار است، اتّفاق افتد.
فلاندرز (Flanders) که مسیرهای کاروان نظامی را در کمپ «آناکوندا» که در ۳۰ مایلی شمال بغداد بود، رهبری می کرد، گفت:
آن عملی که ما در جادّه ها انجام می دهیم، به سلطان جادّه تبدیل می شود. تو فقط به رفتن ادامه می دهی و ماشین ها را به خارج از جادّه هل می دهی. ما باعث کندی عبور و مرور می شدیم.
ارتشی ها، به علّت آشفتگی وضعیت عراق و ظهور ناگهانی کاروان های نظامی که با سرعت در حال حرکت بودند، اغلب راننده های عراقی را می دیدند که وحشت زده، نهایت تلاش خود را می کردند که وسایل نقلیّه خود را از سر راه کامیون های عظیم الجثّه کنار ببرند. آن دسته از خودروهای عراقی که اشتباهی و تصادفی، به فضای بین خودروهای یک کاروان نظامی راه پیدا می کردند یا اینکه سعی می کردند که از کاروان جلو بزنند، مورد حمله قرار می گرفتند. عدّه زیادی از این راننده های غیرنظامی عراقی، مورد شلّیک قرار گرفته اند.
سربازان و تفنگداران دریایی در وسایل نقلیّه ای که کاملاًً مسلّح بودند و کاروان را دنبال می کردند، به هر حمله ای، ازانفجار بمب های کنار جادّه گرفته تا یک اسلحه کوچک، به این صورت پاسخ می دادند که یک سره، به هر دو طرف کاروان آتش می گشودند تا حمله را سرکوب کنند. انفجار سریع از مسلسل کالیبر۵۰ و اسلحه نیمه خودکار که می تواند هزار دور در دقیقه شلّیک کند، باعث کشته یا زخمی شدن عدّه زیادی از غیر نظامیان می شد.
متخصّص شرایدر گفت:
به عنوان مثال، کاروان ما از سرازیری یک جادّه می گذشت که ناگهان، یکی از این وسایل انفجاری دست ساز منفجر شد و می دانید وقتی که این بچّه های ترسان را پشت این اسلحه ها گذاشته اند و آنها شروع به شلّیک می کنند و مردم بیگناه در هرگوشه ای می توانند باشند. من این موضوع را دیده ام، منظورم این است که به دفعات زیاد اتّفاق افتاده است که به این علّت که ما در حرکت بودیم و بمبی منفجر شد، مردم بیگناه مرده اند.
بمب های کنار جادّه، اسلحه ای است که نیروهای شورشی عراقی، ترجیح می دهند از آن استفاده کنند. آنها مسئول افزایش تلفات در ارتش آمریکا بوده اند؛ یعنی ۸ /۳۹% (از بیش از ۳۸۰۰ نفر) کشته در ارتش آمریکا در نوامبر ۲۰۰۷ م.، ناشی از بمب های کنارجادّه بوده و بر اساس ارزیابی مؤسّسه «بروکینگز»، از زمان تهاجم به عراق، یعنی از مارس ۲۰۰۳ م.، این روش بیشتر از هر روش دیگری، مسئول تلفات بوده است. بمب های کنار جادّه، به خصوص در مورد کاروان ارتشی، کاربرد دارد؛ زیرا هنگامی که خودروی راهنما از کار افتاد، بقیه کاروان در جادّه به دام می افتد، تا اینکه توسط واحدهای نظامی یا هلیکوپتری که در بالای سر، شناور بوده و شورشیان را محصور کرده، نجات پیدا کنند. شورشی ها، اغلب مواد منفجره را دردو طرف جادّه ها، روی پل ها، در تقاطع ها و در تونل ها، کار گذاشته، تا خودروها برای پیدا کردن مسیرهای فرار جایگزین، با مشکل مواجه شوند.
موادّ منفجره ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 