پاورپوینت کامل روزهای نشان شده و دنیای قشنگ نو ۹۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روزهای نشان شده و دنیای قشنگ نو ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روزهای نشان شده و دنیای قشنگ نو ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روزهای نشان شده و دنیای قشنگ نو ۹۲ اسلاید در PowerPoint :

۸

روزی از پس روزی دیگر، هفته ای از پس هفته ای دیگر می آیند و می روند. دیگر چنان به این طلوع و غروب های خورشید عادت کرده ایم که دیگر به جز رنگ قرمز صفحات تعطیلی تقویم و مجالی که برای ساعتی بیشتر خوابیدن فراهم می آید، چیز دیگری ما را متوجّه تفاوت روزها نمی کند. ما به شخصیت ماشینی و مکانیکی «عصر جدید» چارلی چاپلین یا ساکنان «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی ۱ بیشتر شباهت پیدا کرده ایم و هر روز نیز بر میزان این شباهت شگفت انگیز افزوده می شود.

«دنیای قشنگ نوِ» آن نویسنده انگلیسی، روزی دنیایی خیالی و فانتزی به نظر می آمد؛ امّا امروز همان دنیای تصویرشده و ساکنان آن، صورت عینی و واقعی یافته اند. گویا هاکسلی، دنیای امروز، و ساکنانش را می دید که یکصد و بیست سال پیش از این، برایش در رمان خیالی خود جایی باز کرده بود.

ساکنان دنیای قشنگ نو، همگی، چون محصولات صنعتی، از خطّ تولید کارخانه خارج شده اند. هر یک کپی برابر اصل، همه مثل هم، همه چونان روبات بی روح، بی احساس، بی ذوق. زنجیر شده در برنامه ای و قالبی از پیش طرّاحی شده و همگی در چرخه بزرگی، مشغول تولید و مصرف.

در دنیای قشنگ نو، همه تولید می کنند تا مصرف کنند و همه مصرف می کنند تا دیگر بار تولید کنند و زباله ها، پسماندهای انسان ها و انسان های پسمانده اند؛ هم آنان که دیگر مصرف کننده بی مصرف شده و از تولید بازمانده اند، شایسته گورستان های سرد و نمور.

ساکنان دنیای قشنگ نو، از جهان و هستی، جز مجموعه درهم فشرده اتم ها و مولکول های رنگ و وارنگ و از انسان، جز ماشینی سرآمد همه ماشین ها نمی شناسند. عالم و آدم از پنجره نگاه ساکن دنیای قشنگ نو اشیایی برای مصرف کردنند و دیگر هیچ.

ساکنان دنیا قشنگ نو، از شعر، از عشق و از دین، که آدمی را از همه مرزها فراتر می برد، بی خبرند؛ از عالمی فراتر از این جهان که به روزگاری همه شاعرانه ها، عشق ها و آگاهی ها با آن همراه می شد و در سیری مدام، آزاد از همه بندها و زنجیرها، با یگانگی به عالی ترین مظهر عشق و ایمان می رسید.

در نگاه این بی خبران ماشینی، همه روزها مثل هم و همه مکان ها و انسان ها در عرض همند، بی آنکه هیچ امر متعالی یا مقدّسی آنها را از هم جدا ساخته باشد.

در فرادست ساکنان دنیای قشنگ نو، هیچ امر مقدّسی معنا ندارد و هیچ حریمی که حفاظت از آن را در تکلیف خویش بشناسند.

در نزد ساکنان این سرزمین، همه چیز نو است. بی تاریخ، بی گذشته و بی هیچ حیثیت آسمانی و قدسی.

در این جهان خیالی، روزی از پی روزهای دیگر، می آید و می رود و دیگر جز رنگ قرمز صفحات تعطیلی تقویم ها، هیچ چیز دیروز او را از امروزش و امروزش را از فردایش متمایز نمی سازد.

سال ها از عمر نگارش این درام انگلیسی می گذرد و به رغم گذشت این همه سال، به نظر می رسد، آن جهان خیالی از لابه لای کتاب هاکسلی خارج شده و بر پهنه زمین تحقّق یافته است؛ در حالی که هاکسلی زمان چنین رخدادی را در قرن بیست و ششم پیش بینی کرده است.

در عصر ما، دیگر همه، در همه جهان، هم ولایتی همند. همگی در شناسنامه هایشان مُهر ثبت «دنیای قشنگ نو» را دارند. دیگر هیچ دیوار حائلی نمانده و هیچ مرزی، همه ساکنان سرزمین های دور، به دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی پیوسته اند.

ایام و آنات، می آیند و می روند و ما به این آمد و شد عادت کرده ایم. روزها و هفته هایی که گاه گمان می بریم پایانی برای آنها متصوّر نیست؛ درحالی که روزی، درست در هنگامه ای که تصوّرش هم برایمان سخت است، به پایان می رسند. این سنّت ثابت حضرت خداوندی است که همه اشخاص و همه اقوام در ظرف محدود زمانی، مستقرّ می شوند و با پایان یافتن مهلت ماندنشان، بار سفربسته و راهی دیار دیگری می شوند؛ چنان که فرموده است: «وَ لِکلِّ أُمَّهٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یسْتَأْخِرُونَ ساعَهً وَ لا یسْتَقْدِمُونَ؛ ۲هر امّتی را مدّت عمری است. چون اجلشان فراز آید، یک ساعت پیش و پس نشود. »

ایام نیز همچون سایر موجودات منتشر در عالم امکان، مخلوق خداوند متعال بوده و حسب سنّت و حکمت خداوند متعال، فانی اند و از آنجا که از سوی خالق حکیم صادر شده اند، حکمتی خاص، آمدن و بودنشان را حمایت می کند؛ به همان سان که موجودات زنده دیدنی و نادیدنی، همچون انسان ها، اجنّه و ملائک، مخلوقند و بی دلیل و حکمت، جامه وجود بر تن نکرده اند. به همین دلیل است که در آموزه های دینی، جمیع مخلوقات به نحوی و به نوعی، واجد شأن الهی اند. آفرینش آنها از سوی خداوند حکیم، الزاماً به آنان شأن الهی داده است و این امر درباره جمیع موجودات مستقر در عالم امکان و حتّی موجوداتی، همچون شیطان که گاه از بردن نامشان هم کراهت داریم، صادق است. به واقع موجودات در وجهی، واجد شأن مُلکی و این جهانی اند و حسب این شأن، بسته شرایط و مقتضیات این جهان، فانی می باشند. در وجهی دیگر، واجد شأن ملکوتی و الهی اند. همین شأن الهی موجب است تا به همه موجودات، خطاب آیه شود. به قول شاعر:

چون نور که از مهر جدا هست و جدا نیست

عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست ۳

جمله موجودات، آیت و به عبارتی، آیت الله هستند.

آیت به معنای علامت و نشانه است. علامتی که دلالت بر وجود موجود دیگری می کند و در معنی خاص، همه موجودات منتظر در عالم امکان، علامت اشاره ای و آیه ای هستند که به سوی خالق خود ره می نمایند. به قول شیخ محمود شبستری:

به نزد آنکه جانش در تجلّی است

همه عالم کتاب حق تعالی است

بر هر صاحب خردی پوشیده نیست که جمله آیات و موجودات، در یک رتبه و در عرض هم شناسایی نمی شوند. موجودات در صفی کشیده از اسفل درکات تا عالی ترین درجات، مستقرّ شده و هر یک

صاحب رتبه و مقام مخصوص به خود هستند.

عموم و عوام مردم، متّکی و مبتنی بر امور اعتباری این جهانی، موجودات و آیات را شناسایی و طبقه بندی می کنند؛ امّا در نظام توحیدی و الهی، عموم آیات و موجودات، متّکی و مبتنی بر امر حقیقی، دسته بندی، ردیف و شناسایی می شوند.

در این نظام، هر موجود به نسبت تقرّب و نزدیکی ذاتی به آفریدگار هستی، یا تقرّبی که حسب کوشش و مجاهدت حاصل می کند، واجد رتبه، مقام و شأنی است که او را از سایرین جدا و متمایز می سازد. اگر چه همگی در اصل حیات و هستی و مخلوق بودن یکسانند. از این رو، برخی از موجودات، آیات صغیر و برخی کبیرند. آیات کبیر و عظیم، در خود و با خود، به اذن الله، بیشترین استعداد را در متجلّی ساختن و نشان دادن اسما و صفات حق تعالی دارا می باشند.

آنکه قوّه، استعداد و ظرفیت نمودار ساختن سهم بیشتری از صفات کمالی حضرت حق تعالی را دارد، در مقایسه با سایر آیات و موجودات، ضرورتاً آیت بزرگتری است؛ چنان که از حضرت مولی الموحّدین، علی بن ابی طالب و سایر معصومان (ع)، که در زمره انسان کامل شناسایی می شوند، با عنوان آیت الله العظمی یاد می شود و بدین سبب است که همه آیات، به نسبت استعداد و ظرفیت وجودی خود، به خداوند متعال اشارت دارند؛ گویی همه این آیات با زبان بی زبانی اعلام می کنند:

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده لا اله الّا هو

این معنا درباره همه آیات و موجودات، چه معقول و مجرّد و چه جماد و نبات و حیوان صدق می کند.

از این روست که می توان، هریک از موجودات را تکویناً ذاکر و متذکر شناخت.

همه آیات ذاکر و واعظند

خداوند متعال در قصّه یوسف و ماجرای رفته بر ایشان می فرماید: «لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ؛ ۴در سرگذشت آنها، درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود. . . »

ایام و آنچه در ظرف ایام، یعنی روزان و شبان می گذرد نیز به سان سایر موجودات، یاد، نشانه و علامتی است که خالق هستی را می نمایاند؛ بلکه عبرتی است که در نظر صاحبان خرد جلوه می کند. گویی ایام و گذر ایام چون جوی آب جاری در جویبار، در عین سکوت و خاموشی، هم ذاکرند و هم متذکر؛ چنان که متذکر نبودند، پنددهنده و عبرت آموز نیز نبودند.

حضرت امام جعفر صادق (ع) در روایتی می فرمایند: «اعْتَبِرُوا بِمَا مَضَی مِنَ الدُّنْیا هَلْ بَقِی عَلَی أَحَدٍ أَوْ هَلْ [أَحَدٌ] فِیهَا بَاقٍ مِنَ الشَّرِیفِ وَ الْوَضِیعِ وَ الْغَنِی وَ الْفَقِیرِ وَ الْوَلِی وَ الْعَدُوِّ فَکذَلِک مَا لَمْ یأْتِ مِنْهَا بِمَا مَضَی أَشْبَهُ مِنَ الْمَاءِ بِالْمَاءِ؛ ۵

از گذشته دنیا عبرت بگیرید. آیا هیچ کس از فقیر و غنی و شریف و پست و دوست و دشمن باقی مانده؟ آنچه که نیامده به آنچه که گذشته است، از شباهت دو آب به هم شبیه ترند. »

چنانچه زبان موجودات، اعمّ از جاندار و بی جان را می دانستیم درمی یافتیم که هریک به نوعی در حال وعظند.

به بیان شاعرانه شیخ بهائی:

عاقل به قوانین خرد راه تو پوید

دیوانه برون از همه آیین تو جوید

تا غنچه بشکفته این باغ که بوید

هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

هر موجودی در شأن آیت بودن، به قدر استعداد خود به سان علامتی، به جایی، مبدئی و خالقی اشاره می کند، گویا همگی در لباس و هیئت ذاکر و واعظ جلوه گر شده اند.

بی سبب نیست که امام علی (ع) می فرمایند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه؛ ۶ستایش خدایی را که با خلقش، برای خلقش تجلّی کرده است. »

سراسر جهان جلوه گاه فیض الهی و همه موجودات آیت و تجلّی اویند؛ به عبارتی خداوند متعال در خلقش و آیاتش، تجلّی پیدا کرده است. به قول هاتف اصفهانی:

یار بی پرده از در و دیوار

در تجلّی است یا اولی الابصار

گر ز ظلمات خود رهی بینی

همه عالم مشارق انوار

همه آیات و مخلوقات معقول و مادّی، تجلّی حضرت حقّند؛ امّا این آیات در تجلّی، مراتبی دارند. در هر مخلوق و هر آیه ای، مرتبه ای و درجه ای متجلّی می شود تا به آیت اعظم و تجلّی اعظم حضرت ختمی مرتبت می رسد؛ زیرا آیت عظمای خداوند متعال، عالی ترین مراتب قرب را داراست و به همان نسبت، حق بیش از سایر آیات، در او متجلّی و نمود یافته است.

به همین نسبت نیز، هر یک از آیات و موجودات، ذکری، یادی و تذکری مخصوص به خود دارند و آن را به نحوی و قدری که خداوند به آنها عطا کرده است، ظاهر می سازند.

ایام نیز به سان سایر پدیده ها، واجد دو شأن ملکی و ملکوتی اند. بدین سبب، یله و رها نیستند.

سیدبن طاووس (ره) در «جمال الاسبوع»، روایتی را در معنای ایام از جناب ابن بابویه (ره) نقل می کند که پرده از شأن ایام برمی دارد. او می نویسد: صقربن ابی دلف کرخی روایت می کند: نزد امام حسن هادی (ع) رفتم و. . . . گفتم: سرور من! از پیامبر خدا (ص) حدیثی نقل شده که معنای آن را نمی دانم. فرمودند: «آن چیست؟»

گفتم:

این جمله است که: «لَا تُعَادُوا الْأَیامَ فَتُعَادِیکم؛ روزها را دشمن مگیرید که شما را دشمن می گیرند». امام (ع) فرمودند: «مراد از ایام و روزها ما هستیم، مادامی که آسمان ها و زمین برپاست. شنبه نام پیامبر خدا (ص) است و یکشنبه کنایه از امیرالمؤمنین (ع) است و دوشنبه حسن و حسین (ع) است و سه شنبه علی بن الحسین و محمّدبن علی و جعفربن محمّد (ع) است و چهارشنبه موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّدبن علی و من هستیم و پنج شنبه پسرم، حسن بن علی (ع) است و جمعه فرزند فرزندم است و اهل حق به سوی

او و زیر لوای او جمع می شوند و او کسی است که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم لبریز شده، پر از عدل و داد می کند. این است معنای روزها و ایام، مبادا با آنها در دنیا دشمنی کنید که آنها نیز در آخرت، با شما دشمنی خواهند کرد. » ۷

اگرچه برخی از اهل علم نام گذاری ایام به اسامی حضرات معصومان (ع) را از باب کنایه و مجاز دانسته و این امر را از باب توسّل به ائمّه تعریف کردهاند؛ امّا متذکر این معنا باید بود که به رغم دریافت ظاهرانگارانه انسان عصر جدید به این آیات و نشانه های جاندار و بی جان، آنان در خود و با خود، ذکری دارند و بشر را متذکر معانی خاصّی می شوند.

به رغم عادت ساکنان جهان معاصر و انسان عصر حاضر، نزد اهل حکمت هیچ اسمی بی مسمّا و هیچ لفظی بی معنا نیست و نام گذاری ها، پیش از آنکه وجهه جعلی، اعتباری و قراردادی انسانی داشته باشند، در منظومه دریافت های مقدّس و سنّتی، از وجه های حقیقی برخوردارند. به زبان دیگر و در واقع، هر امر ظاهری، نسبتی با امر باطنی و پوشیده دارد.

در سنّت حکما و اولیای گذشته، به تبع دریافت های وحیانی، اسامی و الفاظ، بازگوکننده مقام و منزلت خاصّ مسمّای خود، در عالم وجود هستند. این معنا در نام گذاری حضرات معصومان (ع)، به نحو خاصّی جلوه می کند. شاید بتوان گفت: هر یک از ایام، به دلیل نسبتی که با هر یک از حضرات معصومان (ع) پیدا کرده اند، انسان را چنانچه غفلت نکند، متذکر و متوجّه یکی از آن برگزیدگان خداوند متعال می کنند.

ایام نشان شده

در سراسر سال، ایام دیگری به نحو خاص، نشان شده و جلوه می کنند؛ مانند اعیاد مذهبی (روز غدیر، روز فطر و. . . )، نهم ربیع و ماههای حرام.

این ایام، در هر فصلی و ماهی از سال که می رسند، آدمی را متذکر معانی و مفاهیمی خاص می کنند و حتّی حسب سنّت های مانده از عهد کهن یا سنّت های مرسوم مذهبی، انجام اعمال ویژه ای را بر انسان ها مقرّر کرده و انسان ها نیز آنها را مراعات می کنند؛ چنان که ماه های حرام در عهد جاهلی و پیش از ظهور اسلام و بعثت نبی اکرم (ص) نیز مرسوم بوده و اسلام نیز حکم تحریم جنگ در آن ماه ها را لغو ننمود و حتّی آن را تأیید و بر آن تأکید کرده است. با این همه، آیا می توان میان ایام خاص و سایر ایام در طول سال، تفاوتی قائل نشده و آن همه را حاصل خرافه دانست؟

به دو روایت زیر از قول دو معصوم بزرگوار (ع) درباره شمار ماه های حرام و ممنوعیت تغییر و تبدیل ایام، توجّه فرمائید. این روایات، نسبت میان ایام و اراده و مشیت الهی، در مخصوص گردانیدن آن ایام و مقرّر ساختن آدابی ویژه برای آن ایام را می نمایانند:

تبدیل و تغییر در ماه های حرام کفر است

از امیرمؤمنان علی (ع) نقل شده است که فرمودند:

«عِبَادَ اللَّهِ اعْلَمُوا أَنَّ یسِیرَ الرِّیاءِ شِرْک وَ أَنَّ إِخْلَاصَ الْعَمَلِ الْیقِینُ وَ الْهَوَی یقُودُ إِلَی النَّارِ وَ مُجَالَسَهَ أَهْلِ اللَّه. . . ؛ ۸

ای بندگان خدا! بدانید که مقد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.