پاورپوینت کامل امام، روح عالم و حافظ نظام عالم ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام، روح عالم و حافظ نظام عالم ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام، روح عالم و حافظ نظام عالم ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام، روح عالم و حافظ نظام عالم ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۵۶
اسماعیل شفیعی سروستانی
در وقت خلق آدم (ع)، تسبیح ملائک و سجده آنان، ارواح نورانی حضرات معصومان (ع)، به دلیل تقدّم در خلقت، شاهد و ناظر همه وقایع و آگاه از تمامی عوالم و غیب آسمان ها و زمین بودند.
اشاره خداوند در آیه مبارکه «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»، اشاره به علم غیبی است که از منظر ملائک مخفی مانده است.تردیدی نیست که خلافت کامل و نیابت جامع، مشروط به آن است که خلیفه حقیقی، مظهر همه اسمای حسنی و واجد و صاحب همه صفات علیای حضرت حق باشد.
جناب سیدمحمّد ضیاءآبادی، در شرح «زیارت جامعه کبیره»، با توجّه به این عبارت عالی می نویسد: «خَلَقَکمُ اللهُ أَنْوَارا. . . فَجَعَلَکمْ فِی بُیوت. . . ؛ آری. بدن مقدّس امام، اوّلین بیت از بیوت در عالم طبع است که جلوه گاه روح مطهّر اوست و آن روح مطهّر باید با این بدن مقدّس در عالم باشد تا نظام عالم محفوظ بماند و لذا امام عصر با همین بدن در میان مردم، روی این زمین و زیر این آسمان زندگی می کند. او روح است برای عالم و عالم بدن است برای او و می دانیم که حیات و شادابی و فعّالیت بدن، بسته به روح است؛ از این رو، حیات و شادابی این عالم نیز بسته به وجود اقدس امام است، آن هم نه تنها روح مجرّدش، بلکه با بدن مقدّسش؛ زیرا عالم طبع نمی تواند از روح مجرّد او استضائه ۱ کند. ما با این چشم عنصری نمی توانیم آفتاب را ببینیم؛ با اینکه آفتاب هم جسمی نورانی و مرئی است، ولی ما آن چنان ضعیفیم که نمی توانیم چشم به چشمه فیاض خورشید بدوزیم. »
«. . . یکادُ سَنا بَرْقِهِ یذْهَبُ بِالْأَبْصارِ؛ ۲- . . روشنایی برقش چشم ها را کور می کند. » اگر بخواهیم آن را ببینیم، باید پرده نازکی یا قطعه ابری میان ما و او واسطه گردد تا از پشت آن پرده یا قطعه ابر آن را مشاهده کنیم و لذا تا خورشیدِ فروزانِ روحِ ولایت در پشت پرده و ابر بدن قرار نگیرد، عالم توانایی کسب فیض از وجود اقدس او را نخواهد داشت. تجلّی روحِ ولایت بی حجاب بدن، سبب متلاشی گشتن عالم می شود که:«. . . فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکا وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً. . . ؛ ۳- . . همین که ربّ موسی به کوه تجلّی کرد، کوه را متلاشی ساخت و موسی بی هوش افتاد. . . . »
وقتی انبیای اولوالعزم (ع) جلوه بی حجاب روح ولایت را نتوانند تحمّل کنند، عالم طبع آن را چگونه می تواند تحمّل کند؟ بنابراین، هم باید خلیفهالله میان خدا و عالم واسطه باشد و هم باید با بدن باشد و برای اینکه از شرّ اشرار مصون بماند، باید از دید مردم مخفی و غایب باشد تا به بدن مقدّس او که روح عالم است، لطمه ای وارد نیاید. امامان پیشین (ع) با بدن در میان مردم ظاهر و کشته شدند. اگر امام عصر (ع) نیز در میان مردم ظاهر شود، کشته می شود، در نتیجه، نظام عالم مختلّ می گردد بنابراین تا شرایط ظهور مهیا نشده است، باید از نظرها غایب باشد و حضرت ولی که روح عالم است، باید قبل از عالم باشد، با عالم باشد و بعد از عالم هم باشد و لذا اوّلین مخلوقی که روی زمین آمد، خلیفهالله بود و خداوند درباره اش فرمود: «. . . إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً. . . ؛ ۴- . . من در زمین خلیفه قرار می دهم. . . . »
پیش از آمدن بشر، ابوالبشر، که خلیفهالله و دارای رمزی از روح ولایت بود، آمد تا نظام عالم برقرار گردد. عالم به منزله لباس است و ولی، لابس این لباس است. لابس پیش از لباس هست، با لباس هست و پس از لباس نیز هست. لباس بی لابس معنا ندارد، پوست بی مغز متصوّر نیست، بدن روح حیاتی نخواهد داشت و عَرَضِ بی جوهر نیز استحاله عقلی دارد. لذا فرموده اند:«لَوْلا الحجّه لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا؛ ۵ اگر حجّت نبود، زمین اهلش را فرو می برد و با همه چیزش متلاشی می گشت. »
محی الدّین ابن عربی در توصیف انسان کامل می نویسد: «انسان کامل به منزله روح عالم است و عالم، جسد اوست. همان طور که روح به وسیله قوای روحانی و جسمانی، به تدبیر بدن و تصرّف در آن می پردازد، همین طور انسان کامل به وسیله اسمای الهی که خداوند آنها را به وی آموخته و در وی به ودیعت نهاده است، در عالم تصرّف می کند و آن را اراده می کند. » ۶
ابن عربی این تسخیر و تصرّف را برای ولی کامل، امری عادی می شمارد. چنانچه درباره حضرت داوود (ع) در «شرح نقش الفصوص» می گوید: هرکس که خلافت به او اعطا شود، تحکم و تصرّف در عالم نیز به او عطا می شود، مانند داوود (ع) که کوه ها با صدای تسبیح او هم نوا می شدند و پرندگان نیز در موافقت با تسبیح او هم صدا می شدند، پس فرمانبرداری انسان ها برای او به طریق اولی بود. ۷
ابن شاذان با ذکر سلسله اسناد می نویسد: حضرت امیرمؤمنان، علی (ع) فرمودند: «لعنت خدا بر هرکس که نگوید من چهارمین فرد از خلفای چهارگانه ام. » حسین بن زید می گوید: به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم: شما چیزی غیر از این، روایت کرده اید؛ این طور نیست؟ حضرت فرمودند: «بله. خداوند در آیات محکم کتاب خویش می فرماید: «وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» پس آدم اوّلین جانشین خدا بود و نیز: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناک خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ؛ ۸ ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (و جانشین) گردانیدیم. »
و داوود (ع) دومی بود و سومی، هارون جانشین موسی (ع) بود که خداوند از قول موسی فرمود:«اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ» [در میان قوم من، جانشینم باش (کار آنان را) اصلاح کن ] و علی (ع) جانشین محمّد (ص) است. از این رو علی (ع) فرمودند: «من چهارمین فرد از خلفای چهارگانه ام. » ۹
عزیزالدّین نسفی، صاحب کتاب «الانسان الکامل»، در بحثی پیرامون مصداق ولایت و اینکه «ولی کیست؟» به مصداق ولایت توجّه کرده و از قول، محی الدین ابن عربی می نویسد:اسم ولی در دین محمّد پدید آمد. خدای تعالی دوازده کس را از امّت محمّد برگزید و مقرّب حضرت خود گردانید و به ولایت خود مخصوص کرد و ایشان را نایبان حضرت محمّد (ص) گردانید که «العلما ورثه الانبیاء» در حقّ این دوازده کس فرمودند:«العلماء امّتی کانبیاء بنی اسرائیل. » ۱۰ نزد شیخ، ولی در امّت محمّد (ص) همین دوازده کس بیش نیستند و ولی آخرین که دوازدهم باشد، خاتم اولیا و مهدی صاحب الزّمان (ع) نام اوست. ۱۱
چنان که بیان شد به رغم دیدگاه ماتریالیستی و مادّه گرایانه، در بینش توحیدی، بنیاد خلقت عالم بر خلقت روحی، معنوی و نوری استوار است. به همین دلیل، پیش از آنکه عوالم مادّی و ملکی از حیثیتی ویژه برخوردار باشند، عالم معنا اصالت یافته و برتری جسته است. در بینش توحیدی، عالم ملکی و ناسوتی، حائز دانی ترین و پست ترین مرتبه و ذیل سایر عوالم قابل شناسایی است. به همین ترتیب، از خالق حکیمی که به فرموده قرآن «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» ۱۲ است، سلسله آفریده ها از عالی ترین رتبه نوری به دانی ترین رتبه ملکی و ناسوتی نزول کرده و به اسفل ترین مرتبه می رسند.
در وجهی، اگر بنا باشد اشخاصی به عنوان اشرف و افضل، قرین با حضرت حق، سلطان همه عالم شوند، این منتخبان برگزیده، صاحب عالی ترین درجه قرابت با حضرت حقّند که به دلیل شرافت مرتبه، حائز مقام خلافت پروردگار شده و در سمت امامت و رهبری، آفریده ها را به سوی حضرت حق رهنمون می شوند. با وجود این درجه از قرابت باید پرسید: چه کسانی جز آنها، صاحب عالی ترین درجه معرفت درباره حضرت حقّند؟ و چه کسانی جز آنها می توانند در مقام رهبری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 