پاورپوینت کامل راز برهنگی در عصر غلبه تکنولوژی (بخش اوّل) ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راز برهنگی در عصر غلبه تکنولوژی (بخش اوّل) ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راز برهنگی در عصر غلبه تکنولوژی (بخش اوّل) ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راز برهنگی در عصر غلبه تکنولوژی (بخش اوّل) ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

۶

اسماعیل شفیعی سروستانی

گفت وگو با استاد اسماعیل شفیعی سروستانی در حوزه «مطالعات راهبردی»

اشاره

«راز برهنگی در عصر غلبه تکنولوژی»، عنوان برگزیده برای گفت وگویی است در حوزه مطالعات فرهنگی که توسط یکی از مراکز تحقیقی و پژوهشی با استاد شفیعی سروستانی به انجام رسیده است. این گفت وگوی خواندنی، در دوبخش برای خوانندگان عزیز نشریه موعود تنظیم گردیده و ارائه می شود.

* با تشکر از شما برای قبول انجام یک گفت وگو درباره مشکلات و ناهنجاری های جنسی منتشر در میان گروه هایی از مردم، چنان که می دانید مسئله ای که جامعه امروز ایرانی در سطحی و جامعه جهانی در سطحی وسیع تر با آن روبه رو و به آن مبتلا هستند، ناهنجاری های جنسی است. ازاین رو می دانیم که با پدیده ای شناخته شده روبه رو هستیم و به این پدیده، از منظرهای گوناگون توجّه شده است و هر کس به اتّکای دارایی ها و دانایی های خود، سعی کرده که پیشنهادی برای رفع ناهنجاری بدهد. می دانیم که عموماً اهل فضل و علم هم بر آن هستند که با مجموعه پیشنهادهایی که ارائه می کنند و با مدد گرفتن از همه قوای موجود در کشور، اعمّ از رسانه ها، آموزش و پرورش، خانواده ها و غیره، با این مطلب، یعنی مشکلات جنسی بارز شده در سطوح مختلف جامعه، مبارزه، از افزایش آن جلوگیری و تأثیرات منفی بارز شده آن را معالجه کنند و به نحوی و به نوعی، جامعه و مخصوصاً جوانان را به سمت سلامت جنسی و سلامت اخلاقی ببرند. از شما درخواست می کنیم ضمن بیان دریافت خودتان از موضوع و ماهیت آن، بفرمایید برای اصلاح این وضع چه باید کرد و از کجا باید شروع نمود؟

من هم از شما سپاسگزارم که به چنین امری توجّه نشان داده اید. نگرانی شما، نگرانی پسندیده ای است. احساس درد و رنج دراین باره هم شایسته است و از آنجا که همه ما مسلمان هستیم و در سرزمین های اسلامی زندگی می کنیم و همواره سعی داریم از منظر فردی مذهبی، به جهان پیرامونمان بنگریم، این دغدغه که به جانمان می افتد، کاملًا به حق و به جا است. اینکه سازمان ها و اشخاصی بر آن می شوند تا با تتبّع در این باره، ساحت های مختلف مسئله را کشف کنند و متناسب با کشفیاتشان به راه حل برسند و نسخه ای برای درمان ارائه نمایند نیز پسندیده است؛ امّا سخن من، سخن دیگری است که عرض می کنم؛ اگر چه ممکن است به مذاق چندان خوش نیاید.

چنان که فرمودید، طی یکی دو دهه اخیر، به معضل و ناهنجاری اخلاقی خاصّی که جامعه امروز ایرانی در سطحی و جامعه جهانی در سطحی وسیع تر با آن روبه رو و به آن مبتلا هستند، از منظرهای مختلف توجّه شده است و پیش از ما اندیشمندان جوامع مختلف غربی نیز به این پدیده توجّه کرده اند. درواقع ما با مسئله و ناهنجاری شناخته شده ای که با گذر زمان فراگیر و همه گیر شده است، روبه روییم. به همین سبب، هر گروه به اقتضای نگرش و تعلّق خاطر ویژه خود، مسئله را شناسایی، تحلیل ارائه کرده و برایش نسخه پیچیده است.

از ابتدای کلام شما بر می آید که به موضوع «سلامت جنسی» و آنچه از زبان سازمان های بهداشت جهانی صادر شده است، توجّه دارید. از این معنا، نکته ای ظریف بیرون می آید و آن این است که مسئله و ناهنجاری به وجود آمده، پیش از آنکه مربوط و مخصوص جامعه ایرانی و مسلمان ما باشد، واقعه ای است که از میان جوامع غربی شروع شده و به تدریج دامن گسترده است. پس معلوم می شود که پیش از ما و قبل از آنکه جامعه ما در دهه چهارم پس از انقلاب اسلامی با این مطلب مواجه شود، سایر جوامع، به ویژه جوامع غربی، بیش از ما و پیش از ما با این موضوع روبه رو شده اند و حسب همین امر است که جامعه جهانی و حتّی سازمان های جهانی، گفت وگو دراین باره را شروع کرده و بر آن شده اند تا با شناسایی بیماری، برای معالجه بیماران مبتلا نسخه پیچیده و راه حل ارائه کنند.

اعلام «روز جهانی سلامت جنسی»، در سیزدهم شهریور ماه، مصادف با چهارم سپتامبر ۲۰۱۰ م. ، توسط انجمن سلامتی جنسی(WSH) و ارائه تعریف از سلامت جنسی، خود حکایت از شیوع ناهنجاری در رفتارهای جنسی در سطح جهانی و آشفتگی مناسبات جنسی در میان مردم جهان می کند؛ به گونه ای که دیگر هیچ حدّ و مرزی ملاحظه نشده و حتّی تعریف واحد و پذیرفته شده از سلامت جنسی، ملاک گفت وگو در این باره و در میان جوامع مختلف نیست.

شعار اوّلین گردهمایی این موضوع در سال ۲۰۱۰ م. عبارت بود از «بیایید درباره اش صحبت کنیم»، باید یا موضوع سکس، به عنوان یک تابو، در جوامع مختلف مبارزه و ضرورت گفت وگو در خصوص مسائل جنسی را مطرح کرد.

البتّه باید توجّه داشت که تعریف آنها (غربیان) از «مسئله جنسی»، «سلامت جنسی» و سرانجام «اخلاق جنسی»، با آنچه که در حوزه فرهنگ دینی در شرق اسلامی بیان می شود، کاملًا متفاوت است؛ یعنی همه دریافت ها از یک منشأ واحد سرچشمه نمی گیرد.

وقتی منشأ و مبدأ موضوعی متفاوت باشد، لاجرم غایت و مقصد هم متفاوت می شود و در نتیجه بروز تفاوت ها، نسخه های متفاوتی برای علاج بیماری پیچیده می شود.

بین ما و آنها صورت مسئله (ناهنجاری درمناسبات جنسی) مشترک است. حدّاقل در این شرایط تاریخی. شاید در آینده، ما هم همین شرایط آنها را هم با کمی فاصله تجربه کنیم. دست کم طی دویست سال اخیر، ما و آنها در شرایط تاریخی واحدی به سر نبرده ایم؛ از این روست که عرض می کنم: مسئله ناهنجاری جنسی درصورت، میان جامعه ما و غربیان مشترک است. در هر دو جامعه، صورت مسئله، ناهنجاری در روابط جنسی و خروج از اعتدال و قواعد و سنن پذیرفته شده میان مردم است؛ امّا منشأ بروز مسئله، مشترک نیست. حسب همین امر، هر جامعه ای الزاماً باید در نسخه پیچیدن برای علاج ناهنجاری، با مراجعه به مبادی و مقاصد مورد نظر خودشان عمل کنند.

از همین روست که عرض می کنم، مراجعه به نسخه پیچیده شده غربیان، به دلیل تفاوت در مبادی و غایت دو حوزه فرهنگی (میان ما و غربیان)، نمی تواند کارسازی کند و نباید امید داشته باشیم که وقتی نسخه آنها را به نحوی و به نوعی برای جامعه خودمان پیچیدیم و آن را ارائه کردیم، الزاماً نتیجه مطلوب هم حاصل می شود. اجازه می خواهم برگردم و به موضوع به نحو دیگری نگاه کنم.

جهان امروز و بشر امروز، مبتلای مدرنیته است؛ مدرنیته، درسه ساحت «فکری»، «فرهنگی» و «تمدّنی». سخن این نیست که از مدرنیته یا مدرنیزاسیون مناسبات و معاملات مردم باید گریخت یا به سمتش نرفت. سخن این است که ابتدا این معنا و واقعیت را درک کنیم که جهان امروز و بشر امروز در سطح کلان و در ساحات سه گانه ای که عرض کردم و در میان همه معاملات و مناسبات فردی و جمعی اش، مبتلای مدرنیته است.

نکته دومی که باید بدان توجّه داشت، این است که: سال هاست که مدرنیته و مدرنیزاسیون مناسبات و معاملات، در نظر ساکنان شرق ممدوح جلوه کرده است. آن را ممدوح می شناسند و بدان به چشم وسیله و اسبابی برای راحتی و آسایش بیشتر نگاه می کنند. این برداشت، در خود رازی را پوشیده داشته است و آن این است: در مسیر مدرنیته، آسایش، رفاه و راحتی برای انسان، به عنوان مقصد مطلوب تعریف شده است.

اقوام غیر غربی، مدرنیته را صرفاً و الزاماً باعث راحتی و آسایش می شناسند و مقصد مدرنیته را هم رسیدن به آسایش و راحتی تعریف کرده اند و البتّه در این تجربه، آسایش و راحتی، آسایش جهان مادّی و دنیایی را لحاظ و مراد کرده اند. اقوام غیرغربی، هیچ گاه از ذات مدرنیته، خاستگاه آن و ملزوماتش پرسش نکرده اند.

به هر صورت و به تدریج و طی دویست سال، درچشم همه جوامع و اقوام، جهان مدرن، جالب، جذّاب و ممدوح جلوه کرد و تجربه آن را نیز ضروری فرض کردند و آن را لازمه بودن و زیستن تعریف نمودند. یعنی آرام آرام در نزدشان چنین جلوه کرده است که گریزی از مدرنیته و مدرنیزاسیون نیست؛ بلکه اگر کسی از آن چشم بپوشد، مجنون و جاهل و نادان است.

از این رو باور آوردند که مدرنیته و مدرنیزاسیون در مناسبات، هم خوب است و شیرینی هایی دارد وهم، لازمه زندگی و بودن است و بی آن نمی شود برای زندگی و زنده بودن، تعریفی ارائه کرد.در واقع، آنها اگرچه مسلمان بودند؛ امّا مقصد و غایت آمدن و بودن انسان در عرصه زمین را با همه آنچه غربیان مقصد مطلوب می شناختند، واحد و مشترک فرض کردند.

به همین سبب است که عموماً و به تدریج ضمن آشنایی با جهان مدرن، بر قطار مدرنیته سوار شدند و حتّی سعی کردند که در جهان مدرن شراکت داشته باشند و سودای سبقت از آن را در سر بپرورند. تاریخ مدرنیته، تاریخی چهارصد ساله است؛ یعنی حدود چهارصد سال است که بشرغربی به سوی آن گام برداشته و به صورتی حیات خودش را با آن تنظیم کرده و با قواعد و اصول مدرنیته خود را مطابقت داده است؛ البتّه مبتنی بر همان دریافت های نظری و خاستگاه فرهنگی مدرنیته.

بی تردید واقفید که پیش از ما، غربی ها درپی معلّمانشان (فلاسفه) مدرنیته را تجربه کردند و درباره اش اهتمام جدّی داشتند. نباید فراموش کنید که برخلاف تصوّر عمومی مردم، معلّمان مدرنیته، مهندسان نبودند.

مدرنیته قبل از آنکه در لباس، ماشین، تکنولوژی و عمل مهندسان خودش را نشان بدهد، واقعیت و دریافتی بود که در جان معلّمان و فلاسفه غربی جلوه گر شده بود؛ درحالی که عموماً ساکنان شرق، مدرنیته را در ماشین و تکنولوژی می بینند و ماشین و تکنولوژی را هم صرفاً وسیله راحتی می شناسند؛ به همین دلیل، آن همه را ممدوح می دانند.

غربی ها پیش از ما، مدرنیزاسیون در مناسبات تمدّنی را تجربه کردند؛ امّا این مدرنیته در خود غرب هم قبل از آنکه در لباس، ماشین، تکنولوژی، ادوات و اسباب بروز کند، در ساحت فرهنگی بروز کرده است.

می خواهم بگویم مدرنیته و جهان مدرن، خلاصه شده در ماشین و تکنولوژی نیست؛ بلکه مدرنیته و مدرنیزاسیون، نحوه ای دیدن و نگاه به عالم است. وقتی انسان غربی به این نحوه از نگاه به عالم و آدم، درحوزه فکری و در ساحت فرهنگی، خو کرد، زندگی مدرن ماشینی در نزدش شیرین و از میان محصولات دستانش سربرآورد.

طی دویست سال در غرب، بر همان پایه و بر همان اساس نظری و فرهنگی، انسان تربیت شد. انسانی که به عالم و آدم چنان می نگریست که اهل عقل، متفکران و فلاسفه غربی روی برگرداننده از عالم معنا و کلام وحیانی می نگریستند. آنان به تبع معلّمانشان واجد نگاه مدرن شدند و طالب زندگی مدرن. آنان به تمامی به زمین اقبال کردند.

انسان متجدّد، در عصر جدید از این زمان سربرآورد. انسانی که متجدّد شده و آغشته و آلوده به مدرنیته و اندیشه مدرن است، اقبال کننده به زمین و ادبار کننده به آسمان، همو که می خواهد به اتّکای عقل کمّی، جهانی دیگرگون بسازد. عالمی نو و آدمی نو و مغایر با همه آنچه دین اعلام می دارد.

غرب با گذار از قرون شانزده و هفده میلادی، آرام آرام، (از قرن هجدهم) وارد حوزه تمدّنی ویژه خود شد. همان تمدّن تکنولوژیک و مدرنی که در قرن بیستم به کمال خودش رسید.

می خواهم عرض کنم: مدرنیته، اوّل در جای دیگری اتّفاق افتاده و بعداً به صورت ماشین، تکنولوژی، ادوات و اسباب بیرون آمده است؛ یعنی اوّل انسانی در نگرش به هستی، مدرن شده، مدرن به عالم نگاه کرده، مدرن تولّد یافته و می خواهد به صورت جدید و نوین در زمین مشی و سیر کند. در این سیر و سفر مدرن در زمین، حاصل و محصول دست او شده است ماشین، تکنولوژی و تکنیک.

* سوال این است که وقتی می گوییم، مدرنیته اوّل در خانه جان و تفکر انسان غربی اتّفاق افتاده، ابتدا در حوزه ادب و فرهنگ انسان غربی ظاهر شده و بعد در صورت ادوات و اسباب تمدّنی تفصیل یافته است، یعنی چی؟

بدین معنی که از این زمان (تاریخ جدید غربی)، نزد انسان غربی جهان، دنیا و عالم ظاهر، اصالت پیدا کرده است. او اقبال به عالم ظاهر و دنیا پیدا کرده و آسمان، ادبار به معنا و عالم معنوی کرده؛ یعنی به عالم معنوی و دین پشت کرده و به دنیا اقبال داشته است.

مدرنیته، فرزند ادبار، یعنی پشت کردن به آسمان و اقبال به زمین است. این واقعه در یک دوره زمانی دراز اتّفاق افتاده؛ یعنی از قرن شانزدهم تا قرن بیستم. چهارصد سال آرام آرام ساحت هایی را درنوردیده است. انسان جدید، ادبیات جدید، ادب جدید، معاملات و مناسبات جدید، اینها جملگی متأثّر از مدرنیته اند.

اوّل بار، این واقعه در غرب اتّفاق افتاده است و سایر ملل و از جمله شرقی ها هم به تدریج و یکی پس از دیگری در آن هنگام که غرب از گستره فرهنگی و تمدّنی خود پا فراتر می گذاشت و سایر اقوام با غرب آشنا می شدند، مبتلای به مدرنیته ناقص شدند.

* با این حساب سایر اقوام و مسلمانان هم با فاصله کمی غربی شده اند!

البتّه نه به این صورت که می فرمایید. اینها غربی نشدند؛ بلکه غربزده شدند. واقعه غربزدگی به معنی غربی شدن نیست. عموماً در این باره دریافت ها غلط است. آشنایی سایر ملل غیرغربی با غرب و حوزه فرهنگی و تمدّنی اش موجب غربزدگی آنها شد؛ نه آنکه غربی شدند. نشانه اش هم این است که طی این همه سال، از انفعالِ حال و آشفتگی احوال خلاصی نیافته و هریک از مناسباتشان، سازی می زند.

آنها درآشنایی با مدرنیته، سیری معکوس داشته اند؛ به این معنی که در میان ساکنان غرب، مدرنیته، ابتدا در ساحت نظری اتّفاق افتاد. نگاه مدرن به عالم داشتن و اصالت دادن به عالم ظاهر و دنیا، ابتدا در خانه جانشان و در قلبشان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.