پاورپوینت کامل وضعیت طبّ در تمدّن های بزرگ ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وضعیت طبّ در تمدّن های بزرگ ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وضعیت طبّ در تمدّن های بزرگ ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وضعیت طبّ در تمدّن های بزرگ ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۴

طبّ سنّتی «ایران» یک مکتب کامل، پویا، علمی با مبانی فکری آزموده شده است که جهان هستی را به عنوان آفریده خالق علیم و حکیم و بر اساس نظام احسن می نگرد و پزشک را به خاطر احاطه و تسلّطی که قبل از پزشکی باید به علوم مختلف داشته باشد تا درک صحیحی از جهان هستی پیدا کند، حکیم نامیده است.

تاریخچه

شاید هم با اصول منطقی، هم با شواهد تاریخی و باستانی و هم طبق نصّ آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کبَدٍ» ۱ بتوان گفت درد و رنج و آسیب و بیماری از اوّلین همنشینان و رقیبان بشر بوده است و بنابراین آدمی نیز در هر زمان و در هر کجا و از هر قوم که بوده، به دنبال درمان، مرهم و نوشدارو می گشته است. حال هر انسانی و هر قومی با توجّه به نگاهش به بیماری، عامل بیماری زا، تأثیر عوامل مادّی و ماورایی و امکاناتی که در دسترس داشته، درمان را تعریف و بیمار را مداوا می کرده است. به همین دلیل شاید بیهوده باشد به تلاش برای اثبات یا جدال بر سر تقدّم و تأخّر قومی و قبیله ای و نژادی در مسئله تاریخچه طبّ بپردازیم؛ مگر آنکه از این کار دو هدف داشته باشیم: اوّل، حفظ اصالت و هویت و کمک به امانتداری در تاریخ و دوم، تأسّی، عبرت و بهره گیری از تجربیات و اندیشه های نیاکان و پیشینیان، به دور از هرگونه تعصّب و حتّی اگر از اقوام بیگانه باشد. ۲

شاید نتوان پزشکی و طبّ را مختصّ یک قوم دانست؛ چرا که اوّلین بشری که مثلًا بر اثر سقوط یا زمین خوردن دچار جراحتی شده و سعی کرده به نوعی زخم خود را مداوا کند، اوّلین طبیب هم بوده است؛ مگر آنکه بخواهیم پزشکی را به عنوان یک تعریف مطلق در نظر بگیریم و آنگاه ببینیم از کجا شروع شده که با توجّه به تجربی بودن این علم چنین چیزی ممکن نیست. تنها راه باقیمانده این است که در تاریخ جست وجو کرده و بفهمیم اوّلین بار، پزشکی و طبابت کی و کجا با یک سری اصول و قواعد مشخّص، جامع، بر مبنای منطق و به عنوان یک حرفه در نظر گرفته شده است. با این مقدّمه شاید بتوان اوّلین مکتب طبّی را متعلّق به ایرانیان باستان دانست؛ چرا که:

واژه پزشکی یک واژه دیرینه ایرانی است که در طی تحوّلاتی هشت هزار ساله دگرگون شده است. نخستین ریشه این واژه در «اوستا»، بئشه زه می باشد که به معنی آسیب زدا و بئشه زو به معنی آسیب زدایی است. واژه اوستایی بئشه زه در زبان پهلوی بدون تغییر به صورت بئشه زک درآمده و بعدها با اختلافی در خواندن به صورت بزشک و پژشک استعمال شده است. در بندهش باب ۱۹، بند ۶ از هوماک بزشک، یعنی پزشک عمومی، نام برده شده و بژشک پهلوی برای اوّلین بار در «مقدمه الادب» زمخشری به صورت بجشکی به کار رفته که بعدها پزشکی گردیده است.

نخستین پزشک آریایی، تریتا یا اترت نام داشته که به منزله اسکلپسیوس در «یونان» یا آسکولاپیوس در «روم» می باشد. در میان ایرانیان تریتا نخستین کسی بود که در جرّاحی دست داشته و از خواصّ گیاهان مختلف نیز آگاه بوده است و خودش عصاره آنها را استخراج می نموده است.

مکتب مزدیسنا

این مکتب بیش از ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به رهبری زرتشت در شمال باختری «ایران» (آذربایجان) بنیاد گردید. پایه این مکتب بر بهی بخشی بود. مردم پیش از آن منشأ بیماری ها را حلول ارواح خبیثه در بدن انسان و خشم و قهر خداوندان می دانستند؛ در حالی که پیشوای این مکتب خرافات را در هم شکست و گفت: منشأ بیماری ها، عدم رعایت بهداشت، پلیدی، کردارهای زشت و وسوسه انگره مینو است و اساس درمان را که در زمان های پیشین ارضای خاطر خشمگین خدایان به وسیله فدیه های خونین بود، در هر ریخت و مبارزه با بیمار را در مرحله اوّل به وسیله گیاهان دارویی، در مرحله دوم با عمل جرّاحی و در مرحله سوم با تلقین کلام مقدّس و دعا توصیه نمود. برای اوّلین بار واژه درمان و پزشکی در این مکتب جاری گشت، مقام پزشک پر ارج گردید و برای آنها قوانین وضع کرده و آسایش ایشان مورد نظر قرار گرفت. بنیاد درمانگاه ها و دارو و درمان کاری خداپسندانه شمرده شد. در این مکتب علاوه بر پزشکی به بهداشت نیز ارج نهاده شد و حتّی بر پزشکی برتری یافت. آنها به طور کلّی معتقد بودند که باید به وسیله پاکی پیرامون و تن و جامع و خوراک و عدم استعمال مسکرات از بروز بیماری جلوگیری نمود. اگر بیماران واگیردار از دیگران جدا نمی شدند و موجب بیماری آنها می شدند، مقصّر به حساب می آمدند. پیروان مکتب مزدیسنا اعتقاد داشتند اهورامزدا گیاهان فراوان و درمان بخش برای رفع بیماری های گوناگون آفریده است.

طبق بررسی های به عمل آمده تا ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح (ع) اصولًا اثری از ورود طبّ یونانی و بقراطی به ایران دیده نمی شود؛ بلکه بعداً بر اثر اختلاط ایرانی ها در نتیجه فتوحاتی که نصیب پادشاهان هخامنشی شد، با سایر اقوام، علاوه بر طبّ مخصوص سرزمین ایران، از سایر مکاتب نیز بهره گرفته شد و حتّی بعضی معتقدند که اصول و مبانی پزشکی اوّل از ایران به یونیان منتقل شد؛ چنان که سیریل الگود مورّخ علوم پزشکی می نویسد: طبّ ایران قبل از طبّ یونانی وجود داشته است و ایرانیان اصول آن چیزی را که طبّ یونانی نامیده شده، به یونانیان تعلیم دادند.

به هر حال از حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح (ع)، آثار علوم یونانی در ایران مشاهده می گردد و چنان که از آثار ایران باستان نتیجه گیری می شود، از نظر تاریخی، مکتب زرتشت یا مزدیسنا خیلی زودتر از مکتب یونان وجود داشته است و اصولًا ورود کلمه پزشک و جدا ساختن خرافات و موهومات از درمان واگذاری درمان به طبیب را در مکتب مزدیسنا می بینیم.

انتقال طبّ از ایران به یونان

تا آنجا که از اطّلاعات به دست آمده معلوم می شود، در ایران قدیم وضعیت طب، پیشرفته تر از «آشور» بود. حتّی به جرئت می توان پا را فراتر نهاده، گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طبّ یونانی نامیده شده، به یونانیان تعلیم دادند. در سال ۷۰۰ پیش از میلاد، هیچ گونه اثری از علم و فرهنگ در یونانیان مشهود نبود. با این حال، ۲۰۰ سال پس از آن یونانیان چنان در علوم و فنون پیشرفت کرده بودند که بقراط (۴۶۰- ۳۵۵ ق. م. ) توانست رساله هایی در دانش پزشکی به رشته تحریر درآورد و عنوان پدر طبّ را برای خود کسب کند.

بنا بر مطلب ذکر شده، می توان گفت که عبارت «طبّ یونانی»، عبارت صحیحی نبوده و بهتر است یا باید به جای آن «طبّ ایرانی» را به کار برد.

رکود طب در یونان

جانشینان جالینوس [۱۹۹- ۱۲۹ م. ] نشان دادند که اصلًا به زحمات لازم برای تفحّصات شخصی تمایلی ندارند و فقط خواستار آن هستند که جالینوس را حاکم مطلق و صاحب اقوال موثّق و تغییرناپذیر بدانند و کورکورانه از او پیروی کنند. اکنون دوره های پرآشوب فرا می رسید و علم در رکود کاملی قرار گرفته بود. اگر مورّخان دانش پزشکی در ۵- ۴ قرن پس از مرگ جالینوس، در جست وجوی پزشکی که نوآوری از خود باقی گذاشته باشد یا جست وجو کننده ای که صاحب افکار شخصی باشد، برآیند، عملی بیهوده انجام داده اند؛ گرچه در این دوران هنوز پزشکان مجرّبی در سرزمین «روم» وجود داشتند و باز هم کتبی در زمینه پزشکی نوشته می شد؛ ولی به واقع کسانی که کتاب پزشکی نوشتند، فقط به کار استنساخ می پرداختند و برای نسخه برداری از آثار جالینوس امتیاز بیشتری قائل بودند.

رکود طب در تمدّن یونانی موجب شد تا در قرن چهارم میلادی خرافات حاکم بر عامّه مردم، بر طبقات متوسط و سپس طبقه حاکمه نیز مسلّط شود؛ لذا علم طب که مدّت های مدید در خطّ سیر منطقی بقراط حرکت می کرد و آخرین فرد وفادار به آن جالینوس بود، هم از طرف بیماران و هم از جانب طبیبان ترک شد و مردم ترجیح دادند تا برای معالجه امراض به افسون و جادو و دفع اجنّه و طلسم متوسّل شوند.

ورود مجدّد طب از یونان به ایران

طب در ایران باستان دارای مقامی ارزنده بود و بر اساس نظر برخی از مورّخان، اوّلین بار یونانیان طب را از ایرانیان آموخته اند؛ منتهی بعد از ظهور بقراط، دوران درخشان طبّ یونانی فرا رسیده و در اثر اختلاط ایرانیان با آنها و نیز جنگ هایی که بین ایران و یونان رخ داد، پای طلب یونانی به ایران باز می شود و اثرات زیادی بر طبّ ایران باقی می گذارد و از آن زمان است که شاهد حضور اطبّای یونانی در دربار هخامنشیان می باشیم. از طرفی حمله اسکندر به ایران در سال ۳۳۰ ق. م. که منجر به فتح ایران شد، زمینه را برای رواج بیشتر طبّ یونانی در ایران مهیا کرد و پزشکانی که همراه او وارد ایران شدند، نقش مهمّی در این امر داشتند.

امّا مهد اوّلیه طبّ یونانی در ایران را می توان «مدرسه جندی شاپور» دانست که توسط شاپور اوّل تأسیس شد. توضیح اینکه در دوران شاپور اوّل، پادشاه بزرگ ساسانی و شاپور دوم و پس از آن، انوشیروان، بسیاری از دانشمندان ساکن یونان بر اثر اختلافات مذهبی که در روم شرقی پیش آمده بود، جلای وطن نموده در ایران اقامت کردند و پادشاهان ساسانی نیز از آنها استقبال نمودند. نتیجه این رویداد تأسیس دانشگاه بزرگ جندی شا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.