پاورپوینت کامل امام، حقیقت نازل شده از عالم غیب ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام، حقیقت نازل شده از عالم غیب ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام، حقیقت نازل شده از عالم غیب ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام، حقیقت نازل شده از عالم غیب ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

۸

پیش از برشمردن پاره ای از مقامات و شئون امام (ع)، متذکر می شوم که برای هیچیک از آفریده های خداوند متعال و جمله جنّ و انس، دستیابی به شناخت حقیقی از امام ممکن نیست. به مصداق این اصل منطقی که ضرورتاً می بایست تعریف جامع افراد معرّف و مانع اغیار آن باشد به عبارت دیگر، معرِّف باید اجلی (یعنی واضح تر و روشن تر) از معرَّف باشد و با تکیه بر قول رسول ختمی مرتبت (ص) که فرموده اند، هیچ کس جز خداوند متعال و حضرت معصوم، قادر به شناخت امام- چنان که شایسته و بایسته است- نیست، تنها به امید دستیابی به مراتبی از این معرفت، متوسّل و متمسّک به منابع روایی و اقوال وحیانی حضرات معصومان (ع) می شویم تا شاید از این رهگذر، ره توشه ای حاصل آوریم. ان شاءالله.

حضرت رسول مکرّم (ص)، خطاب به امام علی (ع) فرمودند: «ای علی! خداوند را کسی غیر از من و تو نشناخت و مرا کسی غیر از خدا و تو نشناخت و تو را کسی غیر از خدا و من نشناخت. » ۱ مهم ترین نکته قابل توجّه و ضروری در معرفت امام، این است که شخص مؤمن دریابد و اقرار بیاورد که امام، حقیقتی است که از عالم غیب در عالم ما، ظهور پیدا کرده است. این سخن بر آن کس که به هستی شناسی و جهان شناسی ولایی باور دارد، سخت و سنگین نمی آید.

در هستی شناسی ولایی، خلقت روحی و نوری موجودات، مقدّم بر خلقت جسمانی آنان است و در این ساحت، خلق ارواح طیبه و وجود نورانی و روحانی حضرات نبی مکرّم (ص) و ائمّه معصومان (ع) مقدّم بر سایر موجودات بوده و در صبحگاه آفرینش اتّفاق افتاده است؛ هم آنان که با عنوان مصداق خارجی خلیفهالله واجد مقام عالی قائم مقامی خداوند متعال در میان جمیع مخلوقات مستقرّ در عالم امکانند و به دلیل حائز بودن عالی ترین درجه از صفات کمالی و مبرّا بودن از هرگونه رجس و پلیدی، دستگیر و هادی و مهدی مردمند برای دستیابی به مقامات عالی معنوی و کسب رضای خداوند متعال. ۲

رسول مکرّم (ص)، در حالی از مردم وداع نمودند که در میان آنان، دو صورت خارجی و ما به ازاء از «حقیقتی ثابت» به جا گذاردند. اوّلی کتاب الله بود و دیگری آل الله و اعلام فرمودند که: «أَنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْض؛ ۳ این دو ثقل هیچگاه از هم جدا نمی شوند تا آنکه سر حوض بر من وارد شوند. . . »

شخص شخیص، حضرت امام علی (ع)، با اشاره به کتاب الله- به عنوان حقیقتی متعالی و ثابت- از این دو صورت، که در عالم مادّی تجلّی یافته، با عنوان «کتاب الله الصامت» و «کتاب الله الناطق» می کنند و می فرمایند: «این کتاب صامت خداوند است و من کتاب ناطق اویم. » ۴

همه آنچه در شأن و منزلت «قرآن» صامت بیان شده، بی گمان در شأن و منزلت «قرآن ناطق» که خود نه تنها مفسّر و شارح قرآن صامت، بلکه همه حقیقتی است که در کالبد انسانی مجال ظهور یافته، مصداق پیدا می کند؛ از جمله آنکه، خداوند متعال، در «سوره قدر» از «قرآن»، به عنوان حقیقتی نازل شده از عالم غیب یاد فرموده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَهِ الْقَدْرِ». ۵ در دعای بسیار زیبایی که مؤمنان روزه دار در تمامی روزهای ماه مبارک رمضان بعد از نماز واجب، تکرار می کنند، مؤمن آل محمّد (ع) متذکر قرآن، به عنوان «حقیقتی نازل شده» می شود. در آنجا آمده است:«یا عَلِی یا عَظِیمُ [. . . ] وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذی فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَی، وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضانَ، الَّذی انْزَلْتَ فیهِ الْقُرْآنَ، هُدی لِلنّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقان. » ۶ آنچه که همه طهارت و پاکیزگی ذاتی قرآن صامت را حمایت می کند، طهارت، عصمت و پاکیزگی ذاتی قرآن ناطق را نیز حمایت می کند و پرده از حقیقت قدسی آن برمی دارد.

کلام بلند حضرت امیر (ع) از این حقیقت، رمزگشایی می کند. ایشان فرمودند:«إِنَّ اللهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ- وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا یفَارِقُنَا؛ ۷ خداوند ما را پاکیزه داشته و از خطا حفظ کرده است. او ما را گواه بر آفریدگان خویش و حجّت خود در زمین قرار داده است و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده است؛ نه ما از قرآن جدا می شویم و نه قرآن از ما. »

معیت این دو ثقل، از وقت انزال تا الی الابد، معیت و یگانگی در عالم معنا و حقیقت ثابت متعالی را اعلام می دارد.نفی امکان شناخت امام توسط مردم- چنان که به حقیقت هست- در روایت رسول مکرّم (ص) به فقدان اشراف و علم غیر معصوم، بر آن حقایق متعالی بازگشت می کند؛ چنان که غیر از این بود، عالمان و عارفان غیر معصوم، به هر صورت و در هر مرتبه ای، مجال کسب معرفت تمام و کشف آن حقیقت را در می یافتند و این راه بر آنان مسدود نمی ماند.

امام صادق (ع) فرمودند: «خدا (ارواح) ما را از نور عظمت خویش آفرید، آنگاه آفرینش ما را (یعنی پیکر ما را یا صورت مثالی ما را) از گلی در خزانه و پوشیده از زیر عرش، صورتگری کرد و آن نور را در آن، جایگزین ساخت و ما مخلوق و بشری نورانی بودیم و برای هیچ کس از آنچه در خلقت ما نهاد، بهره ای قرار نداد و ارواح شیعیان ما را از گل ما آفرید و بدنشان را از گلی در خزانه و پوشیده، پایین تر از گل ما آفرید و خدا هیچ کس را جز انبیا از خلقت ایشان بهره ای نداد؛ از این رو، ما و آنها آدمی شدیم و مردم دیگر خرمگسانی که سزاوار دوزخند و به سوی دوزخ می روند. » ۸

همین روایت، پرده از تفاوت آفرینش و حقیقتی که از آن سخن می گوییم، برمی دارد. ضمن آنکه جعل مقام خلیفهاللّهی ایشان به نحو تام و احراز شأن قائم مقامی خداوند متعال، ضرورت این تفاوت را بیان می کند. به جز این در مراتب پایین و صورت مادّی نیز، خداوند انعقاد نطفه امام را متمایز ساخته است.

حسن بن راشد می گوید: شنیدم امام صادق (ع) می فرمودند: «زمانی که خدای تبارک و تعالی بخواهد امام را خلق کند، به فرشته ای دستور دهد که شربتی از آب زیر عرش گرفته به پدر امام بیاشاماند. پس آفرینش امام از آن شربت است. آنگاه چهل شبانه روز در شکم مادر است و صدا نمی شنود و بعد از آن، گوشش برای شنیدن سخن باز می شود و چون متولّد شود، همان فرشته مبعوث شود و میان دو چشم امام می نویسد «کلمه پروردگارت به راستی و عدالت پایان یافت. کلمات او را دگرگون کننده ای نیست و او شنوا و داناست. » و چون امامِ پیش از وی درگذرد، برای او مناره ای از نور افراشته می شود که به وسیله آن، کردار همه مردم را می بیند و خدا بر خلقش بدان وسیله احتجاج می کند. » ۹

به عبارت دیگر، به رغم تصوّر ما، اهل بیت (ع) در صورت انسانی و امّا حقیقتی قدسی برای بشر جلوه کرده اند تا مجال هدایت و راهبری انسان ها و ارائه بینات لازم به آنها، برای خلاصی از ضلالت و کشف حقیقت فراهم آید؛ در حالی که خود، مخلوقی متفاوت و جلوه گر شده در کالبد بشری اند.

نحوه میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)

در ماجرای نحوه میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) روایت شگفتی نقل شده است که نشان می دهد چگونه خداوند متعال در انعقاد صورت بشری امّ الأئمّه (س) دخالت نموده و کیفیتی متفاوت، کنترل و هدایت شده را درباره ایشان مرعی داشته است.

روایت شده است: روزی رسول خدا (ص) در «ابطح» به همراه عمّار بن یاسر، منذر بن ضحضاح، ابو بکر، عمر، علی بن ابی طالب (ع)، عبّاس بن عبد المطّلب و حمزه بن عبد المطّلب نشسته بودند که جبرئیل (ع) در صورت عظمای خود فرود آمده و بال های خود را در طرفین مشرق و مغرب خود پهن نموده و گفت: ای محمّد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام می رساند و امر می کند که چهل روز از خدیجه دوری نمایی.

این کار برای پیامبر (ص) بسیار دشوار بود؛ زیرا خدیجه (س) را بسیار دوست و به وی دل بستگی فراوان داشتند. پیامبر (ص) پس از این فرمان، چهل روز را روزه گرفتند و چهل شب را به بیداری و عبادت خداوند متعال گذرانیدند، در روزهای آخرین، عمّار بن یاسر را به سوی خدیجه (س) فرستادند و به وی پیغام دادند: «ای خدیجه! خیال نکنی که دلیل دوری من از تو، به سبب غضبی است که نسبت به تو دارم؛ بلکه خداوند متعال این دوری را امر فرموده و من برای امتثال فرمان او چنین می کنم و تو جز خیر، در این مورد هیچ اندیشه دیگری نداشته باش که خداوند متعال در هر روز، چند بار به سبب تو بر ملائکه مباهات می ورزد. هنگام شب پشت درب را محکم کن و به آسودگی بخواب و بدان که من در این ایام، در منزل مادرم، فاطمه بنت اسد (مادر علی بن ابی طالب (ع)، یعنی در منزل عمویم) هستم.

خدیجه (س) در دوران این دوری، در هر روز، چند بار محزون و اندیشناک می شد. پس از اتمام چهل روز، جبرئیل (ع) بر پیامبر (ص) فرود آمد و عرضه داشت: ای محمّد! خداوند بر تو درود می فرستد و تو را امر می کند تا از تحفه و هدیه او بهره مند گردی. پیامبر (ص) فرمودند: «تحفه پروردگار عالمیان چیست و مژده او کدام است؟»جبرئیل (ع) عرضه داشت: نمی دانم. در این حال، میکائیل (ع) فرود آمد و همراه او طبقی بود که با پارچه ای پشمی پوشیده شده بود و آن را در مقابل پیامبر (ص) گذارد و جبرئیل (ع) نزدیک آمده و عرضه داشت: ای محمّد! خداوند فرمان می دهد که امروز را با این طعام افطار کنی.

علی بن ابی طالب (ع) می فرمایند: «هنگامی که پیامبر (ع) اراده افطار می نمودند، به من امر می کردند که درب خانه را باز کنم تا هر که مایل است، داخل شود و از آن طعام استفاده نماید؛ ولی در این شب، پیامبر مرا بر درب خانه قرار داده و فرمودند: «این طعام خاص، برای غیر من حرام است. »

سپس پارچه را از روی طبق برداشتند و در زیر آن خوشه ای از خرما و خوشه ای از انگور بود. رسول اکرم (ع) به اندازه کافی از آنها خوردند و آب کاملی نیز نوشیدند و جبرئیل (ع) بر دستان او آب ریخت و میکائیل (ع) دستانش را با آن آب شست و اسرافیل (ع) آنها را خشک نمودند و باقی طعام و ظرف آب را به آسمان بازگردانیدند. پس از آن، پیامبر (ص) برخاستند تا نماز بگزارند که جبرئیل (ع) جلو آمد و عرض کرد: نماز در این وقت برای تو حرام است تا آنکه به منزل خدیجه (س) بروی و او را دیدار کنی و با وی هم بستر شوی که خداوند اراده کرده است که از صلب تو در این شب ذرّیه ای طیبه متولّد نماید. رسول خدا (ص) شتابان به سوی منزل خدیجه (س) به راه افتادند. »

خدیجه (س) می فرماید: من به تنهایی عادت کرده بودم؛ لذا وقتی شب می شد، سرم را می پوشانیدم و پرده را می انداختم و درب را می بستم و پشت آن را می انداختم و خدای را عبادت می کردم و چراغ را خاموش می نمودم و می خوابیدم. در آن شب به خصوص، هنوز نخوابیده بودم که پیامبر (ص) آمده و در را به صدا در آوردند. من پرسیدم: کیست که در خانه مرا می زند؛ در حالی که کسی غیر از محمّد این درب را به صدا در نیاورده است؟

و صدای متین پیامبر (ص) را از آن سوی در شنیدم که فرمودند: «ای خدیجه! در را باز کن که من محمّد هستم. » من در حالی که خوشحال بودم، برخاسته و در را باز کردم. پیامبر داخل منزل شده ظرف آب را طلبیدند تا وضو بسازند و نماز بگزاردند. پس از آن، دو رکعت نماز خفیف به جای آوردند. سپس به سوی بستر رفتند. وی در این شب، نماز زیادی به جای نیاوردند؛ بلکه دست مرا گرفته و بر بسترش نشانیدند و میان ما آنچه که میان همسران واقع می شود، واقع گردید. والله! که در همان شب، ثقل و سنگینی فاطمه را در بطن خود احساس کردم. ۱۰

فاطمه زهرا (س) حوریه ای انسان گونه

با این تمهید است که حضرت زهرا (س) از زبان حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی (ص) معرفی شده است تا خلق عالم، دریابند: اینان برگزیدگانی هستند که از عالم قدسی والا نازل شده و بر پهنه زمین استقرار یافته اند.

از سلمان نقل شده است: بعضی از زنان پیامبر (ص)- منظور عایشه است- به رسول خدا (ص) گفتند: ای رسول خدا! چقدر فاطمه را دوست داری؛ در حالی که هیچیک از اهل بیتت را این قدر دوست نمی داری!

پیامبر (ص) فرمودند: «هنگامی که به سوی آسمان برده شدم، جبرئیل (ع) مرا نزد درخت طوبی برد. پس میوه ای از آن را چیده و پوست آن را گرفت و به من داد تا بخورم و سپس با دست خود بین دو کتف مرا مسح کرد و گفت: ای محمّد! خداوند تو را به دختری به نام فاطمه از همسرت خدیجه بشارت می دهد و هنگامی که به زمین بازگشتم، خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله گردید. پس هرگاه شوق بهشت پیدا می کنم، او را در برمی گیرم و از وی بوی بهشت را استشمام می نمایم. پس فاطمه، حوریه ای انسانی است. » ۱۱

جابر جعفی، از قول حضرت امام صادق (ع) روایتی در شأن و منزلت حضرت فاطمه زهرا (س) نقل می کند که هر انسان صالح و مؤمنی از آن همه جلالت به حیرت می افتد. امام می فرماید: «حقّ عزّ و جلّ او را از نور عظمت خودش آفرید و هنگامی که نور وجود فاطمه (س) درخشید، آسمان ها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدّت نورش بسته شد و تمام ملائکه حقّ تبارک و تعالی را سجده نموده و عرض کردند: اله و معبود ما! سرور و مولای ما! این نور چه خصوصیتی دارد که این قدر تابان و روشن است؟

خداوند متعال به آنها وحی فرمود: «این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده ام. آن را از عظمت خویش آفریدم. آن را از صلب پیامبری از پیامبران که بر تمام انبیا تفضیل و برتری اش داده، خارج نموده ام. از این، نور پیشوایانی را که به امر من قیام می کنند و م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.