پاورپوینت کامل اگر در خانه کس است، یک حرف بس است ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اگر در خانه کس است، یک حرف بس است ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اگر در خانه کس است، یک حرف بس است ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اگر در خانه کس است، یک حرف بس است ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

پیرمرد فرتوت، عصازنان و به سختی خود را به خانه امام صادق (ع) رسانیده بود. وقتی بر حضرت وارد شد، سلام کرد. آن قدر پیر بود که خمیده شده و انگار در حالت رکوع بود. تکیه اش به عصایش بود. فکر می کردی صد و بیست سالی از عمرش می گذرد؛ امّا صورتی نورانی و چشمانی نافذ داشت و فرزانگی و عقلانیت در چهره اش پیدا بود.

امام به گرمی پاسخ سلامش را داد. پیرمرد آهسته جلو آمد. عشق و محبّت او به امام از رفتار و کردارش پیدا بود. عرض کرد: ای فرزند پیامبر! دستت را به من بده تا بر آن بوسه بزنم.امام دستشن را جلو آورد. پیرمرد در حالی که نمی توانست جلوی گریه عاشقانه اش را بگیرد، گل بوسه های مکرّر خویش را بر دستان امام و مولای خود فرو می آورد.

امام صادق (ع) با محبّت پرسیدند: «ای شیخ! چرا گریه می کنی؟»پیرمرد با این سؤال امام، سفره دلش را باز کرد و سخن خود را آغاز کرد. اهل مجلس نیز کنجکاو شده بودند که غم و غصّه پیرمرد چیست؟ از فقر و نداری؟ از شکایت دنیا؟ از ضعف و ناتوانی در زندگی؟ یا. . .

امّا سخنان عارفانه و عاشقانه پیرمرد آنان را از خیال خام خویش بیرون آورد. گفت: ای فرزند پیامبر، فدایت شوم! صد سال است در انتظار مهدی شما به سر می برم. مرتّب به خود می گویم این ماه ظهور می کند، امسال قیام می کند و. . . چشمانم به در زمانه مانده؛ امّا هنوز از مهدی شما خبری نیست. . . دیگر سنّم بالا رفته، استخوان هایم فروریخته و مرگم نزدیک شده است؛ امّا در شما آل محمّد، شکوه و جلال و قدرتی را که خدا برایتان داده، نمی نگرم؛ چون دشمنان، حقّ شما را ربوده و غصب کرده اند. شما اهل بیت (ع) را می بینم که به دست دشمنان کشته شده و قطعه قطعه می شوید و در هر شهر و دیار آواره اید، امّا دشمنان شما پر و بال درآورده و بر تخت قدرت و سلطنت تکیه زده اند. قربانت شوم! چگونه با این وضع گریه نکنم؟

اینجا بود که سرشک غم از دیدگان امام صادق (ع) نیز فروریخت و فرمودند: «ای پیرمرد! خدا آن قدر به تو عمر دهد که به ظهور قائم ما برسی و او را ببینی، مطمئن باش با ما در مرتبت فرازین قرب الهی خواهی بود، امّا اگر مرگ تو فرارسید و از دنیا رفتی، در روز قیامت با ثقل محمّد (ع) محشور می شوی و ثقل پیامبر (ص)، ما اهل بیت (ع) هستیم که فرمودند: «ای مردم! من از میان شما می روم و دو امانت گران بها و دو ثقل برایتان به یادگار می گذارم که اگر به هر دو متمسّک شوید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم. »وقتی پیرمرد این سخنان را از امام صادق (ع) شنید، گویی بال درآورد و از شدّت خوشحالی گف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.