پاورپوینت کامل نصب امام، نصب خداوند متعال ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نصب امام، نصب خداوند متعال ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نصب امام، نصب خداوند متعال ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نصب امام، نصب خداوند متعال ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
موضوع انتخاب و نصب امام مسلمانان، موضوع انتخاب رهبری امّت در حیات ظاهری و باطنی آنهاست. واژه «امام» از مادّه امّ و در اصل، به معنای قصد کردن است و در کتب لغت، به معانی مختلفی، همچون مقتدا، پیشرو، قیم امر، دلیل و راهنما ۱ و در اصطلاح، به شخص یا چیزی اطلاق می شود که راهنما و هدایتگر مردم می شود؛ خواه در راه حضرت حق و خواه در غیر آن.
«قرآن کریم»، کلمه امام را بر هر دو جنبه اطلاق کرده است. در جایی می فرماید:«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ ۲ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم. »و در جای دیگر می فرماید:«وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛ ۳ پیشوایانی که مردم را به سوی آتش می خوانند. »
اگرچه ضرورت وجود مقتدا و پیشرو، در طی طریق، به ویژه در ملک داری و سرپرستی جامعه، پذیرفته عقل و مورد گواهی همه مشرب های سیاسی، اجتماعی دنیای قدیم و جدید است، امّا آنچه که این امر را در بینش اسلامی از سایر گرایش ها جدا و مستقل می سازد، مقصد و هدف جعل شده از سوی خداوند متعال برای انسان، در حیات فردی و جمعی اوست. از موضوع «اهداف غایی» در فلسفه دین سخن به میان می آید.
مبدأ و غایت، دو امر بسیار مهمّند که ادیان ابراهیمی را از عموم فرق و نحل غیرتوحیدی جدا می کنند. پس از این دو، موضوع نحوه بودن و رفتن و طی طریق تا تجربه غایت و وصول به مقصد، اهمّیت و جایگاه خود را می یابد. در منظومه توحیدی اسلامی و آموزه های وحیانی، هستی بر مدار و محور توحید می گردد و همه هستی، از خداوند متعال برآمده و به سوی او در حرکت است. «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ. » ۴
بر این پایه، انسان نیز ضرورتاً و به امید تجربه فلاح و نیل به لقاءالله، می بایست در این حوزه تفکر کند، هستی را از این منظر ببیند و بودن و زیستن خود را نیز مطابق حکم خدا و اوامر و نواهی ایشان تنظیم کند تا به مقصد مطلوب و تعریف شده از سوی خداوند متعال برسد.
بنا بر این بینش، انسان مأمور به عبدالله (بنده خدا) شدن و ظاهر کردن اسماء و صفات الهی در خود و سیر در کمالات است.«فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ فَسَیکفِیکهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ ۵
اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده اید، ایمان بیاورند، هدایت یافته اند و اگر سرپیچی کنند، از حق جدا شده اند و خداوند شرّ آنها را از تو دفع می کند و او شنونده و داناست. »
در بینش و نگرش توحیدی ولایی، تحقّق این امر (احراز مقام عبداللّهی) و جلب و جذب همه صفات رحمانی، در گرو ورود به قلعه توحیدی و مصونیت از حملات شیطانی است؛ لذا حضرت موسی الرّضا (ع) به نقل از رسول خدا (ص) و ایشان از قول خداوند فرمودند:« [کلمه] لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی [. . . ] بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ ۶
کلمه طیبه لا اله الّا الله (توحید) دژ و حصار امن من (خدا) ست. پس هرکس به دژ و حصار من وارد شود، از عذاب من امنیت خواهد یافت و این شروطی دارد و من (علی بن موسی الرّضا) یکی از شروط آن هستم. »
به عبارت دیگر، ولایت اهل بیت پیامبر (ص)، شرط توحید و یگانگی خداوند و پذیرش ولایت، شرط ورود به این دژ است. از آنچه بیان شد، این معنا حاصل می شود که سفر انسان، از بدایت تولّد بر صحن خاک تا نهایت، یعنی تجربه لقاءالله در عالم معنی و از تجربه جهان پس از مرگ تا نیل به قیامت و رسیدن به بهشت رضوان الهی، مطابق خواست و اراده خداوند، همراه با معرفت الله و استقرار در قلّه توحیدی، مصون و امن است. بدین سبب، حیات ظاهری دنیوی، پلی است برای گذار و توقّفی کوتاه برای جلب معونه برای سفر دراز معنوی. روایت مشهور نبوی است که می فرمایند:«الدُّنْیا مَزْرَعَهُ الْآخِرَه؛ ۷ دنیا مزرعه آخرت است. »
* می توان پرسید چه کسی حائز شرایط کامل امامت و رهبری امّتی است که «بدایت و نهایت» سفر و بودن خود را بر اساس بینش توحیدی، تعریف کرده است؟
* چه کسی بر تمامی راه های سیر و سلوک فردی و اجتماعی انسان، از عالم دنیا تا عالم آخرت، به طور یقینی واقف بوده و توانایی رهبری را در همه عقبه ها و مراتب دارد؟
* چه کسی از سوی خداوند متعال، اذن لازم برای این امر مهم را اخذ کرده است؛ در حالی که برای تحقّق این امر مهم، ناگزیر به پیوند و ارتباط دائمی با ساحت قدس معنوی است؟
* چه کسی می تواند با تغییر شرایط فرهنگی و تمدّنی در هر عصر و در میان هر نسل، به تکلیف فردی و جمعی مردم، منطبق فرامین و نواهی الهی، پی ببرد؟
* چه کسی می تواند بدون داشتن علم کامل و معصومیت کامل از خطا و لغزش و شبهات، متکفّل امر هدایت و رهبری ظاهری و باطنی مردم شود؟
در پاسخ به این سؤالات، امام سجّاد (ع) فرمودند: «جز معصوم، احدی شایسته امامت و رهبری نیست و چون عصمت یک نشان ظاهری نیست که همگان آن را بازشناسند، باید امام ازطرف خدا تعیین و اعلام شود. » ۸ حضرت علی بن موسی الرّضا (ع) در روایت بلندی که در موضوع مقام امام و انتصاب امام ایراد فرمودند، با ذکر مقام و منزلت امام، به طور کلّی امر اختیار و انتخاب امام را از انسان سلب و به تمامی، به خداوند واگذاردند و فرمودند:
«. . . همانا خدای عزّوجلّ پیغمبر خویش را قبض روح نفرمود تا دین را برایش کامل کرد و قرآن را بر او نازل فرمود که بیان هر چیز در اوست. حلال و حرام و حدود و احکام و تمام احتیاجات مردم را در قرآن بیان کرده و فرمود «چیزی در این کتاب فرو گذار نکردیم. » ۹ و در حجّه الوداع که سال آخر عمر پیغمبر (ص) بود، این آیه را نازل فرمود: «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم. » ۱۰ و موضوع امامت از کمال دین است (تا پیغمبر (ص) جانشین خود را معرفی نکند، تبلیغش را کامل نساخته است. ) و پیغمبر (ص) از دنیا نرفت تا آنکه نشانه های دین را برای امّتش بیان کرد و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و علی (ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد و همه احتیاجات امّت را بیان کرد. پس هر که گمان کند خدای عزّوجلّ دینش را کامل نکرده، قرآن را رد کرده و هر که قرآن را رد کند، به آن کافر است.
مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امّت می دانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟! همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالی تر و مکانش منیع تر و عمقش گودتر از آن است که مردم با عقل خود، به آن برسند یا با آرائشان آن را دریابند یا با انتخاب خود، امامی منصوب کنند. . . » ۱۱
حضرت علی بن موسی الرّضا (ع)، سیر گردش مقام امامت در خاندان ابراهیم خلیل الله (ع) را بدین گونه توصیف فرمودند: «همانا امامت، مقامی است که خدای عزّ و جلّ بعد از رتبه نبوّت و خلّت در مرتبه سوم، به ابراهیم خلیل (ع) اختصاص داده و به آن فضیلت مشرفش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده و فرموده: «همانا من تو را امام مردم گردانیدم. » ابراهیم خلیل (ع) از نهایت شادی اش به آن مقام، عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» خدای تبارک و تعالی فرمود «پیمان و فرمان من به ستمکاران نمی رسد. » ۱۲ پس این آیه، امامت را برای ستمگران تا روز قیامت باطل ساخت و در میان برگزیدگان گذاشت. سپس خدای تعالی ابراهیم (ع) را شرافت داد و امامت را در فرزندان برگزیده و پاکش قرار داد و فرمود: «و اسحاق و یعقوب را اضافه به او بخشیدیم و همه را شایسته نمودیم و ایشان را امام و پیشوا قرار دادیم تا به فرمان ما رهبری کنند و انجام کارهای نیک و گزاردن نماز و دادن زکات را به ایشان وحی نمودیم. آنها پرستندگان ما بودند. » ۱۳ پس امامت همیشه در فرزندان او بود در دوران متوالی و از یکدیگر ارث می بردند تا خدای تعالی آن را به پیغمبر ما (ص) به ارث داد و خود او جلّ و تعالی فرمود: «همانا سزاوارترین مردم به ابراهیم (ع)، پیروان او و این پیغمبر و اهل ایمانند و خدا ولی مؤمنان است. »
پس امامت مخصوص آن حضرت گشت و او به فرمان خدای تعالی و طبق آنچه خدا واجب ساخته بود، آن را به گردن علی (ع) نهاد و سپس در میان فرزندان برگزیده او که خدا به آنها علم و ایمان داده، جاری گشت و خدا فرموده است: «آنها که علم و ایمان گرفتند، گویند در کتاب خدا تا روز رستاخیز به سر برده اید. » پس امامت، تنها در میان فرزندان علی است تا روز قیامت؛ زیرا پس از محمّد (ص) پیغمبری نیست. این نادانان از کجا و به چه دلیل، برای خود امام انتخاب می کنند؟ همانا امامت، مقام پیغمبران و میراث اوصیاء است. همانا امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا (ص) و مقام امیر المؤمنین (ع) و میراث حسن و حسین (ع) است. همانا امامت زمام دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است. همانا امامت ریشه با نموّ اسلام و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف به وسیله امام است. امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را به پا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجّت رسا، مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید. . . » ۱۴
حضرت، منصب امامت را به حکمت اصلی خلقت عالم و آدم در صبحگاه آفرینش، در آن هنگامه که به کرّوبیان متحیر و پرسشگر فرموده بودند: «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» ۱۵ برگردانده و بدین ترتیب، اعلام فرمودند: «تنها آن کس که از حکمت و راز خلقت و جعل خلیفه از سوی خداوند آگاه است، قادر به درک و فهم منصب امامت است. »
شرح نحوه انتصاب حضرت ابراهیم خلیل الرّحمن (ع) در منصب امامت، از سوی خداوند متعال، اجلّ و اشرف بودن شأن امامت را نسبت به شأن نبوّت و رسالت آن ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 