پاورپوینت کامل خواب عجیب ۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خواب عجیب ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خواب عجیب ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خواب عجیب ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

آخرین سال خدمت در بانک کشاورزی به پایان رسید. اما هنوز قسطهای وام که هفت سال پیش برای خرید خانه گرفته بود، تمام
نشده بود. با آن که افتخار سی سال خدمت و بازنشستگی را داشت، به محل کار قبلی می رفت و از همکاران گذشته اش یاد می کرد.

در یکی از همان روزها، پیغامی برایش آوردند. قاصد را به خانه دعوت کرد. او را بر بالای اتاق ریخته و پاشیده اش نشاند. در برابرش
بر زمین نشست و در حالیکه زانوی خود را بغل کرده بود، به او خوشامد گفت. پسرش، هادی برایشان چای و میوه آورد. مهمان که
به نظر می رسید برای بازگشت شتاب دارد، از شهریار خواست تا خودش را به رنج نیندازند و اصرار ورزید تا چند دقیقه را در کنار و
خدمت استاد باشد. استاد شهریار نشست و منتظر ماند. مهمان از سوی آیت الله مرعشی نجفی (۱) آمده بود تا او را به شهر قم دعوت
کند. استاد از شنیدن پیغام مسرور شد و این دعوت را پذیرفت.

– با کمال میل، افتخار می کنم!

چند روز از آمد و رفت آن قاصد گذشت. او رفته بود و شهریار را در التهاب سفر به قم باقی گذاشته بود. عاقبت با کمک پسرش بار
سفر بسته شد. بچه ها و چند نفر از نزدیکان او را بدرقه کردند و همراه با هادی به قم فرستادند.

در طول راه، شهریار غرق در دریای ژرف اندیشه هایش بود. از سرودن شعر «علی ای همای رحمت » چند روزی می گذشت. هنوز
کلمه به کلمه و بیت به بیت شعر به دل و جان شهریار بسته بود. «شعر» در صدف تنهایی او پنهان مانده بود. گاه به گاه، در خلوت
دلخواهی که می یافت، این صدف را می گشود و مروارید بی مثال آن را به تماشا می نشست.

میزبان با بی صبری منتظر کسی بود که فقط او را در خواب دیده بود. پیش از آن، حتی نام او را نشنیده بود. کمتر از یک هفته از
وقوع آن حادثه شگفت انگیز می گذشت. در ابتدای شب، آیت الله مرعشی حال و هوای عجیبی یافته بود. اشک شوق هر آن بی بهانه
از چشمهایش سرازیر می شد و روی گونه ها و محاسن سپیدش می ریخت. احساس نیاز بر شعله های امیدش دامن می زد. شب
باشکوهی در پیش بود. توسل پیدا کرد تا یکی از اولیای خدا را در عالم خواب ببیند. و چه زود به آنچه می خواست، رسید. در
مسجد کوفه نشسته بود:

حضرت علی، علیه السلام، با جمعی از یارانش در آنجا حضور داشتند. امیر مؤمنان خطاب به حاضران فرمودند که شاعران اهل
بیت، علیهم السلام، را در آن مکان حاضر کنند. پس از گذشت مدتی کوتاه، چند تن از شاعران عرب را آوردند. حضرت علی،
علیه السلام، فرمودند تا شاعران فارسی گوی را نیز دعوت کنند. آنگاه محتشم کاشانی و چند تن از شاعران فارسی زبان حاضر شدند.

امام فرمودند: «شهریار را بیاورید.»

شهریار آمد. حضرت علی، علیه السلام، رو به شهریار که با تواضع ایستاده بود، فرمودند: «شعرت را بخوان!»

شهریار شعر «علی ای همای رحمت » را تا انتها خواند.

آیت الله مرعشی چشمهایش را گشود. در اتاق ساده و مرتب خود، تنها خوابیده بود. دوباره چشمهایش را بست; ولی دیگر مسجد
کوفه را ندید. تا آن روز، کمتر شعر خوانده بود. بیش از نام چند شاعر، نام بقیه را به خاطر نداشت. هنگام شروع درس، نام و نشان
کامل شهریار را پرسید.

پاسخ شنید: «شاعری است که در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.