پاورپوینت کامل شیعه عاشق ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیعه عاشق ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیعه عاشق ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیعه عاشق ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
۴۲
«یا علی » ای که مرد از ته دل گفت سکوت اتاق را شکست. پاهای خسته اش را که خواب رفته بود صاف کرد و به آرامی ازجا برخاست.
سرش گیج رفت، دستش را به لبه طاقچه پر از کتاب بالای سرش گرفت و با دست دیگر چشمان خسته و متورمش را مالید. با
احتیاط خم شد و کتابهایی را که روی میز و دور و برش پراکنده بودند; مرتب کرد. هر کتاب یادآور رنجهایی بود که برای
تهیه کردنش متحمل شده بود. شش سال از روزی که فکر تالیف دایره المعارف «الغدیر» در ذهنش جرقه زده بود، می گذشت. از
همان ابتدای کار دو مشکل بزرگ سر راهش قرار گرفته بود، مشکلاتی که هرچه می گذشت بیشتر می شد. یکی از این مشکلات،
نبودن کتابخانه عمومی و تخصصی در شهر نجف بود و دومین مانع نبودن متون و استادان و منابع و ماخذ تاریخی و ادبی علمی;
بدون دسترسی به این منابع نیز امکان ادامه کار نبود. یادش آمد که چگونه برای به دست آوردن تعدادی از این کتابها و منابعی که
به آنها نیاز داشت، شهرهای نجف، کربلا، کاظمین، بغداد، سامرا و کشورهای هند، ایران، پاکستان و بسیاری دیگر از سرزمینها را
زیرپا گذاشته بود. با تنگدستی که داشت امکان خریداری کتابها نیز برایش نبود، همین که خرج سفر را تامین می کرد، خود کار
بزرگی بود. اغلب مجبور شده بود از کتابها رونویسی و نسخه برداری کند. بسیاری از کتابهای مورد استفاده اش حاصل بیداریهای
شبانه اش بود. شبهایی که انگشتانش از فرط خستگی بی حس می شدند و دیگر قادر به نگهداری قلم نبودند; اما او بی توجه به
خستگی مفرط جسمی اش شب و روز می نوشت. در سایه همین تلاشها و زحمات طاقت فرسا بود که تقریبا بسیاری از منابع مورد
نیازش را جمع آورده بود، اما آنچه که آرامش را از او گرفته بود، بی نتیجه ماندن زحماتش برای به دست آوردن نسخه ای از کتاب
«صراط المستقیم » تالیف علامه نباطی بیاضی (م ۸۷۷ ق.)، یکی از علمای بزرگ شیعه بود. به هر دری زده بود، از هر کسی سراغش
را گرفته بود. شهرها را زیرپا گذاشته بود، اما فایده ای نداشت. فقط می دانست شخصی در نجف نسخه ای از آن کتاب را دراختیار دارد
و او علی رغم میل باطنی اش برای ادامه کار ناچار بود که به او مراجعه و تقاضا کند.
تقاضا از کسی که نمی شناختش برایش ساده نبود; اما عشق خدمت به اهل بیت، بخصوص مولای متقیان چنان در وجودش ریشه
کرده بود که تلخی تقاضا را از خاطرش می زدود. تصمیمش را گرفت، باید هرجوری که بود سراغ صاحب کتاب می رفت.
صدای دلنشین اذان که از مناره های مساجد و حرم مطهر امیرالمؤمنین بلند شد، وضو گرفت، عبایش را بر روی دوش انداخت و
راهی حرم شد… پس ازنماز نگاهی به اطراف کرد، صدای صحبت چندنفر توجهش را جلب نمود. خوب که دقت کرد، همان شخص
صاحب کتاب را دید که با دو نفر از علما در ایوان مطهر نشسته و مشغول صحبت بود. عزمش را جزم کرد و به جمع آنان نزدیک شد
و پس از سلام و احوالپرسی گفت:
– حاج آقا! بنده را می شناسید; چندین سال است که برای تالیف کتابی درباره مولایمان امیرالمؤمنین مقیم نجف شده ام. بسیاری
از کتابها را نسخه برداری و تهیه کرده ام. نیاز شدیدی به مطالعه کتاب «صراط المستقیم » دارم. شنیده ام جنابعالی این کتاب را
دراختیار دارید. می خواستم تقاضا کنم آن را چند روزی به من امانت دهید و مطمئن باشید صحیح و سالم به شما برمی گردانم.
– بله! درست شنیده اید، من این کتاب را دارم، اما فعلا به دلایلی از امانت دادن آن معذورم.
– اگر امانت نمی دهید، اجازه بفرمایید هر روز چند ساعتی بیایم و در دالان بیرونی منزلتان بنشینم و مطالعه کنم.
– اینهم که نمی شود، مقدور نیست، فعلا کمی صبر کنید، شاید شرایطی به وجود بیاید که برای من هم مقدور باشد.
– حاج آقا! من این کار را شروع کرده ام و قصدم خدمت به اهل بیت و معرفی مولایمان علی، علیه السلام، به جهانیان است. عمر هم
دست خداست، کی می دونه فردا زنده است یا مرده، من الان به علت دسترسی نداشتن به این کتاب کارم متوقف شده است، راضی
نشوید کاری که به نام ایشان و برای ایشان شروع شده ناقص بماند.
– کسی که می خواهد کتاب بنویسد اول همه منابعش را تهیه می کند. شما مرا مجبور می کنید که صراحتا به شما بگویم، شما
هرگز این کتاب را نخواهید دید و بنده قصد ندارم نه الان و نه هیچ وقت دیگر این کتاب را دراختیار جنابعالی و یا کس دیگری
بگذارم. امری نیست؟ خدا نگهدار!
دیگر بقیه سخنانش را نمی شنید، گویی طاق آسمان بر سرش آوار شد، سرش گیج رفت، قلبش فشرده شد و غمی سنگین همه
وجودش را لبریز کرد… صاحب کتاب رفته بود و او را بهت زده از اینهمه بخل برجای گذاشته بود. قطرات درشت اشک از
چشمهایش لغزید و بر روی گونه هایش ریخت. رو به حرم مطهر چرخید و بی اختیار گفت:
– قربان مظلومیت آقا! از مظلومیت شما و اینکه اول مظلوم تاریخی زیاد شنیده بودم، اما، دشمنانت را در میان دیگران می جستم.
امروز در کنار قبر مطهرت از یکی از شیعیانت سخنانی شنیدم که سند مظلومیت امروزت بود… یکی از دوستداران و ارادتمندانت
کتابی در فضایل و حقانیت شما نوشته و یکی از عاشقان و خدم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 