پاورپوینت کامل لحظه های بی قراری ۱۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لحظه های بی قراری ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لحظه های بی قراری ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل لحظه های بی قراری ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

در انتظارت هر زمان

دل بی قراری می کند

ای مهربان، ای نازنین

خوابم نمی آید، ببین!

چشمم برای دیدنت

لحظه شماری می کند

هر شب صدای ساز من

سر می دهد این راز من

باز آ، تو ای همراز

دل بی قراری می کند

اسماعیل نیک سرشت (نگار)

لهجه عشق

امشب که دلم همدم توفان شده برگرد

آهنگ شبم، نغمه باران شده برگرد

چندی ست غزل هم دلش از غصه گرفته ست

با یاد تو هم جنس بهاران شده برگرد

ای خوب! در آیینه شعرم تو شکفتی

صد شاخه غزل از تو پریشان شده برگرد

دلتنگ ترین لهجه عشقم که بیایی

امشب که دلم همدم توفان شده برگرد!

علی شریعتی – کرج

چگونه می توان … ؟

چگونه می توان تو را شناخت؟

چگونه می توان به تو رسید؟

چگونه می شود در این جهان پر ز جور

در این میانه ستیغ و تیغ

تو را به جستجو نشست؟

تو کیستی مگر؟

تو از سلاله کدام رهبری؟

تو باز مانده کدام دین برتری؟

مگر تو کیستی که هر پیمبر و نبی،

طواف محضر تو را به آرزو نشسته است؟

تو از کدام وعده خدا طلوع می کنی که نام تو

ترادف تمام عدل و نیکی است و نام تو

شکوه و اقتدار عزت است

لحظه ای درنگ می کنم

نام نیکوی تو را ز لابلای دفتر هزار برگ خاطرات خود مرور می کنم;

کودکم ولی،

عشق روزهای جشن و شادی تولدت

لحظه ای مرا رها نمی کند

هر طرف بساط شادی و سرور پهن گشته است

گفته می شود کسی پا به عرصه جهان نهاده است، که تمام عالم وجود

انتظار مقدم مبارکش به جان خریده است

و هر کسی در انتظار لحظه ظهور او

لحظه را شماره می کند

و این سخن که مادرم به گوش جان من سپرده است

لحظه ای ز من جدا نمی شود:

کودکم! او امید هر دل امید بسته است

در تمام سالها، نیک جسته ام که تو

در کدام روز

یا کدام ماه و سال،

با طنین جانفزای خود،

سر به سر، زمین و عرش را غرق نور می کنی

من که باورم نمی شود که تو با تمام مهربانیت

شیعیان خویش را رها کنی

نه چنین نمی شود، تو در اوج رحمتی، شفقتی

تو سفینه نجات امتی

تو مثال آن دژ پر صلابتی که هر که در پناه آن مامنی گرفته است،

در امان ز حیله و کید دشمن است

تو بقیه الله المعظمی، آخرین حجت خدای سرمدی

با تو دین اقامه می شود

با تو انتقام خون کشتگان کربلا گرفته می شود

با تو دست معتدین و سرکشان از زمانه قطع می شود

با تو پرچم هدایت خ