پاورپوینت کامل تا پشت در خانه ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تا پشت در خانه ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تا پشت در خانه ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تا پشت در خانه ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶۱

اینجا برایم خیلی آشناست، به قدمهایم سرعت بیشتری می دهم، می ایستم و پس از سلامی، راهم را کج می کنم و مستقیما به
سمت پله ها می روم . دستم را به میله های آبی رنگ دورتادور می گیرم و سرازیر می شوم . در بزرگ قهوه ای مثل دفعات قبل باز است
. می خواهم وارد شوم که می ایستد و به کفشهایم اشاره می کند . از شدت هیجان یادم رفته بود آنها را در بیاورم، به سرعت آنها را
گوشه ای می گذارم و وارد می شوم . در سمت راست در، دهلیزهایی هست . عده ای آنجا مشغول وضو گرفتن هستند . در میان آنها
افرادی آشنا را نیز می بینم . کف پوشی خاکی سراسر آنجا را گرفته است .

دیوارها، آجری قدیمی، و بر روی آنها سقفی گنبدی شکل است . شمعهایی که در طاقچه ها می سوزند، نوری کافی فراهم می کنند .
با اشاره ای «او» راه می افتم . در جای همیشگی می ایستد و به نماز مشغول می شود . مانند دفعات قبل پشت سرش می ایستم . پس
از اتمام نماز به دعا و زیارت مشغول می شود، همراه با او زمزمه می کنم:

«سلام علی آل یاسین السلام علیک یا داعی الله و ربانی آیاته …»

ناگهان از خواب بیدار می شوم، می نشینم . باز هم خواب طلایی آرزوهایم! رؤیای شیرین پنج شنبه شبهایم! و این چهارمین دعوت
روحانی من پس از بازگشت از سفر است . یعنی باز هم ادامه دارد؟

چشمانم را می بندم، خاطرات آن روز برای صدمین بار در ذهنم مرور می شود:

از شب پیش هیجان زیادی برای زیارت داشتم، آخر زمان آن خیلی کم بود . زیارت ائمه «سر من رای » (ع) اعمال زیاد آن و التهاب
دیدن آن مکان مقدس باعث دستپاچگی کسانی مانند من می شد که تجربه اولین زیارت را داشتند . جای هرگز نرفته، مکان آرزوها!
صبح زود حرکت کردیم . در اتوبوس، تندتند اعمال سامرا مرور و برنامه ریزی می شد . یک نفر می گفت، اول به حرم و زیارت امام
حسن عسکری (ع) برویم، یکی می گفت اول سرداب مطهر را زیارت کنیم، عده ای هم از تجربیات کسانی که سفرهای زیادی
داشتند، استفاده می کردند و من هاج و واج، فقط نگاه می کردم .

بالاخره پس از ساعتی پر از نقشه ها و خیالات گوناگون که در ذهن تک تک افراد می گذشت، رسیدیم . دنبال بقیه راه افتادم، از در
چوبی بزرگی وارد صحن جلوی حرم شدیم . قسمتهایی از حرم به علت بازسازی بسته بود . در سمت راست در ورودی عده ای جمع
شده و مشغول خواندن اذن دخول بودند . صدای دعا و زیارت در جای جای صحن پیچیده بود، عاشقان ائمه اطهار (ع) همه ناله ها
و ندبه ها و اندوههای خود را آشکار کرده بودند . پشت درها، کنار دیوار، روی زمین نشسته و همه انگار منتظر صدایی، ندایی،
لطفی و عنایتی بودند . انگار آنجا میعادگاه منتظران بود . جلوتر رفتم، به بالای سرداب مطهر و مقدس امام زمان، (ع) رسیدم .
قسمتی از خانه امام حسن عسکری، (ع) و مکان غیبت امام علیه السلام . چند پله به طرف بالا می رفت و به در چوبی قهوه ای رنگی
ختم می شد . بالای پله ها نرده بود و ماموری که در قبال گرفتن وجهی اجازه دقیقه ای زیارت پشت در را می داد . پس داخل سراب
چه؟ ورود ممنوع بود! و مامور به هیچ عنوان حاضر به باز ک