پاورپوینت کامل اصحاب صُفّه ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصحاب صُفّه ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصحاب صُفّه ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصحاب صُفّه ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

ورود به بحث

صفّه (به ضمّ صاد و تشدید فاء) سایبانی بوده در بخش آخر مسجدالنبی(صلی الله علیه
وآله) که مردمان بینوا و غریب در آن پناه میگرفتند و «اصحاب الصفّه»، بر مشهورترین
اقوال، به آنجا منسوبند.(۱)

مهاجران در مدینه، بر منزل کسانی که با ایشان آشنا بودند، وارد میشدند ولی کسانی
که با انصار سابقه آشنایی نداشتند وارد مسجدالنبی میشدند. و برخی از مهاجران به
مدینه میآمدند تا شرایع بیاموزند و احکام دین بفهمند و به عنوان «آموزگار» به میان
قوم خود برگردند. اینان نمونه و مصداقی از این آیه شریفه بودهاند: «فَلَولا نَفَرَ
مِنْ کُلِّ فرقه منهم طائفهٌ لیتفقّهوا فیالدین ولیُنذِروا قومهم إذا رَجَعوا إلیهم
لعلّهُم یَحذَرون»:(۲) «چرا از هر فرقه و طائفهای، جمعی نمیکوچند تا دینفهم شوند
و به هنگام بازگشت به میان قوم خود، آنان را انذار کنند، شاید آنها پروا نمایند.»

از طلحه بصری(۳) نقل شده که گفت: هر کس وارد مدینه میشد و در آنجا آشنا داشت بر او
وارد میشد و هر کس آشنا نداشت در صفّه نازل میگردید و من با جمعی بودم که بر صفّه
نزول کرده بودند با دو مرد با هم بودیم و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هر روز یک
مدّ خرما برای ما میفرستاد.(۴)

۱ ـ نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۴۵۳، دار
احیاء التراث، بیروت.

۲ ـ سوره توبه، آیه ۱۲۲

۳ ـ یکی از سخاوتمندان و بخشندگان مشهور است. از عثمان بن عفان، حدیث شنید و روز
جمل با عائشه بود و به سال ۶۳هـ. والی سجستان شد و همانجا درگذشت. نکـ: ابن مجد،
تهذیب التهذیب، ج۵، ص۱۷، دار صادر، بیروت.

۴ ـ عمرو بن شیبه، تاریخ المدینه المنوره، ج۲، ص۴۸۶، افست دارالفکر، قم.

موقعیّت مکانی صفّه:

در تعیین مکان صفّه و موقعیّت آن در مسجدالنبی، هر چند که مورّخان عهد کهن، اتّفاق
نظر دارند لیکن واپسینان و معاصران در تعیین حدود آن اختلاف دارند. به نظر بعضی
سکّوی خواجهها، که در سمت راست مسجد در ورودی بابجبرئیل قرار دارد، بر مکان صفّه
ساخته شده است و به رأی برخی دیگر مکان صفّه جز این است و ما در پرتو نقشههای
باستانی و آرای دانشمندان، به بحث ذیل رسیدیم.

قاضی عیاض(۱) گوید: زمانی که قبله از بیت المقدس به کعبه شریف برگردانده شد،
پیغمبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد سقفی بر دیوار شمالی مسجد بسازند. این مکان
بعدها صفّه شناختهشد.

و حافظ ذهبی گفت: قبله قبل از تحویل به کعبه، در شمال مسجد بود و پس از تحویل،
دیوار قبله نخست مکان اهل صفّه گردید.(۲)

ابن حجر عسقلانی مینویسد: صفّه مکانی بوده در آخر مسجد نبوی به شکل جایِ سایهدار
و مسقّف که برای استراحت و فرودآمدن غریبانی که خانواده و جا و مکانی نداشتند،
فراهم شده بود.(۳)

به مفاد این نظرها; مکانی که در زمان رسول الله(صلی الله علیه وآله) به صفّه معروف
بوده، در سمت شمالی مسجد واقع بوده است; یعنی در غرب سکّوی خواجهها که الآن موجود
است، زیرا صفّه پس از تحویل قبله ساخته شده و معلوم است که تحویل قبله در سال دوّم
هجرت بوده است و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) دستور داد سقفی روی دیواره شمالی، که
در آخر مسجد بوده، بزنند. بنابراین، صفّه پیش از توسعه نخست مسجد، بوده زیرا
پیغمبر(صلی الله علیه وآله)در سال هفتم هجرت مسجد را توسعه داد پس این دیوار شمالی،
برابر نمازخانه او به سوی بیتالمقدس بوده است و آن، ستون

پنجم پس از استوانه عایشه در سمت شمالی است و با مراجعه به نقشه جای دیوار شمالی
مسجد، قبل از توسعه آن توسّط پیامبر(صلی الله علیه وآله)و مکانی که صفّه در آن
ساخته شده، معلوممیشود.

امّا سکوی موجود کنونی در سمت راستِ ورودی بابجبرئیل و سمت چپ ورودیِ بابالنساء
(زنان)، که امروزه به آن «سکّوی خواجهها» گویند مکان اصلی صفّه که در احادیث شریف
نبوی آمده، نیست; زیرا مکان این سکّو در عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) در سمت
شرقی خارج

۱ ـ اصل او از اندلس است، جدّش به فاس آمد و در سبته ساکن شد و عیاض به سال
۴۷۶هـ. در سبته زاده شد. کتاب «الشفا بتعریف حقوق المصطفی(صلی الله علیه وآله)»
تألیف اوست. او در سال ۵۴۴هـ. وفات یافت. نکـ: تذکره الحفّاظ، ج۴، صص۱۰۳۶ـ۱۰۳۴

۲ ـ وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۵۳

۳ ـ فؤاد عبدالباقی، فتح الباری، ج۶، ص۵۹۵، مطبعه سلفیّه.

مسجد قرار داشته و در آن جا دیواری نبوده است که برای اهل صفّه، سقف و سایبان زنند.
و در آن نقشه، جایگاه حدّ شرقی مسجد در عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و محل سکّوی
خواجهها که در خارج مسجد بوده، آشکار است و اقوال دانشمندان که درباره حدود صفّه
فرمودهاند به آن سکّو تطبیق نمیکند.

آنچه درستی این نظر را تأیید میکند آن است که وقتی ملکاشرف قایتبای به
سال۸۸۸هـ. مسجد را تعمیر میکرد، جای بابجبرئیل در عصر پیامبر آشکار شد و آن
جلوِ بابشامی برای مقصوره شریفه، قرار داشت و معلوم است که بابجبرئیل در
منتهاالیه سمت شرقی و در دیواره خاوری واقع بوده و این دلیل آن است که مکان سکّوی
خواجهها در عصر پیامبر در خارج از دیوار شرقی مسجد بوده است.

سمهودی که خود، عمارت و ساختمان قایتبای را دیده، چنین آورده است: وقتی بنّاها ستون
غرب و باختری پس از باب حجرهشامی را میکندند تا گنبد را بسازند، در برابر جبرئیل،
در جلوی همان باب حجره شامی، پله زیرزمینی یافتند و سمهودی میگوید به نظر من این
پله به سوی بابجبرئیل در عصر پیامبر، ساخته شده و دیوار شرقی مسجد آنجا بوده
است.(۱) و ناگفته پیداست که نخستین توسعه در سمت خاوری به سال ۹۱هـ. در عصر عمر
بن عبدالعزیز بوده که حُجرهها را داخل مسجد کردند.(۲)

از بحث مزبور چنین نتیجه میگیریم:

الف ـ صفّه پیش از توسعه نخستِ مسجد، که به سال هفتم هجرت انجام یافته، بنا گردیده
است.

ب ـ صفّه در کنار دیوار شمالی انتهای مسجد پس از تحویل قبله ساخته شده و جایگاه آن
در موقعیّت کنونیِ مسجد، برابر ستون پنجم از استوانه عایشه به سمت شمال، است.

ج ـ پایان مسجد از سمت خاور، خط محاذی حجره عایشه، که اکنون پشت بابشامی برای
مقصوره شریفه است، بوده است.

د ـ جایگاه سکّوی آغاها و خواجهها، که اکنون میان بابجبرئیل و باب زنان قرار
دارد، در هنگام بنای صفّه، در خارج از مسجد در سمت خاور بوده و آن سکّو روی مکان
صفّه ساخته نشده است. امّا برخی نویسندگان و پژوهشگران درباره مسجدنبوی شریف، گمان
دارند که سکّوی خواجهها، همان جای صفّه میباشد، در هر حال به دلایلی که گفتیم،
چنان نیست و

۱ ـ وفاء الوفا، ج۲، ص۴۷۰

۲ ـ همان کتاب، ص۵۲۲

آن پندار درست نمیباشد، مگر آن که گفته شود سکّوی خواجههایِ کنونی در توسعه مسجد
شریف نبوی، در زمانهای بعد در سمت شرقی به محاذات صفّه بناگردیده است; همانند درهای
باستانی مسجد که در محاذات محلهای نخستین قرار دارند و نام سابق آنها همچنان بر
این دربها و جایگاههایِ کنونی، اطلاق میشود.

آمار اهل صفّه:

از روایات تاریخی برمیآید که آمار اهل صفّه در زمانهای عادی، نزدیک به هفتاد تن
بوده که به هنگام ورود مهمانها و تازهواردان فزونی مییافت و گاهی که برخیها به
سفر رفته و یا ازدواج میکردند و صاحب خانه میشدند و یا درمیگذشتند، آمار و شماره
کم میشد. و برطبق روایاتی، بعضی اوقات شمار اهل صفّه از یکصد تن میگذشت و ابونعیم
اصفهانی نامهای آنان را به تفصیل آورده است.(۱)

بخاری از ابوهریره نقل کرده که او گفت: من هفتاد تن از ایشان را دیدم و احدی از
ایشان عبا به دوش نداشت و بعضی یا شلوار و یا جامهای حوله مانند که بر گردنها گره
میزدند به پا کرده بودند و گاهی به نصف ساقها نمیرسید و شخص با دست خویش جامه را
نگه میداشت که عورتش دیده نشود و گاهی جامه بلند بود و تا استخوانهای روی پا
میرسید.(۲) (یعنی شدیداً بینوا بودند.)

ابن حجر گفت: این هفتاد تنی که ابوهریره دیده است، جز آن هفتاد نفری هستند که
پیامبر(صلی الله علیه وآله) آنان را به غزوه بئرمعونه فرستاد آنان نیز اهل صفّه
بودند و در آن غزوه شهید شدند و ابوهریره در آن زمان هنوز مسلمان نشده و به مدینه
نیامده بود.

عدّهای، همچون ابنالأعرابی، سلمی، حاکم، ابونعیم به جماعت اصحاب صفّه عنایت
داشتند و مطالبی آوردهاند که نزد هر کدام چیزی است که دیگری آن را نگفته است.(۳)

ابن تیمیّه گفت: شماره اهل صفّه و تاریخ آنان را ابوعبدالرحمان سلمی گرد آورده است،
آنان حدود ششصد و یا هفتصد تن بودهاند و در یک زمان هم، یکجا جمع نبودهاند. آنان
به صفّهای که در شمال مسجد قرار داشت، پناه میآوردند و مردمی بینوا از مهاجران
بودند و گاهی یکی از ایشان ازدواج میکرد و یا مسافرت میرفت و یا در جهاد شرکت
میجست و از آن جمع خارج میشد و معمولا هفتاد تن بودند، اندکی کم و یا زیاد.(۴)

۱ ـ نکـ: حلیهالأولیاء، ج۱، ص۳۳۹ وبعد، دارالکتاب العربی، بیروت.

۲ ـ صحیح بخاری، ج۱، ص۱۲۰، افست دار احیاء التراث، بیروت.

۳ ـ فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ج۱، ص۵۳۶

۴ ـ مجموع فتاوی شیخ الاسلام، ج۱۱، ص۸۱، چاپ المغرب.

مشهورترینهای اهل صفّه:

پیشتر درباره تعداد و آمار اجمالی اهل صفّه سخن گفتیم و اینک نام مشهورترین آنان را
میآوریم:

۱ـابوذر غفاری، ۲ـابوهریره دوسی، ۳ـبلال بن رباح، ۴ـحارثه بن نعمان،
۵ـحذیفه بن الیمان، ۶ـحنظله بن ابیعامر، غسیل الملائکه، ۷ـسالم مولی ابن
حذیفه، ۸ـسعد بن مالک، ابوسعید الخدری، ۹ـسلمان فارسی، ۱۰ـصهیب بن سنان رومی،
۱۱ـعبدالله بن مسعود، ۱۲ـکعب بن مالک انصاری.(۱)

شادابی اهل صفّه:

اهل صفّه، بیشترین اوقاتشان را با دانشآموزی و عبادت میگذراندند و پیامبر(صلی
الله علیه وآله) با آنان مینشست و به ایشان آموزش میداد و مأنوس میشد و شخصاً به
شؤون و رفع نیازمندیهایشان میپرداخت و اصحابش را هم به رسیدگی به حال ایشان ترغیب
و تشویق میفرمود. ولذا صحابه برخی از ایشان را به خانههای خود میبردند تا با
آنان همغذا شوند و گاهی خوشههای خرمای تازه میآوردند و از سقف مسجد (که کوتاه
بود) میآویختند تا اصحاب صفّه از آنها بخورند.

اصحاب صفّه همانند دیگر صحابه برای جهاد بیرون میرفتند و در میان ایشان ابوهریره
به حفظ احادیث زیاد، مشهور است و پیامبر(صلی الله علیه وآله) بعضی از اصحاب صفّه را
به عنوان معلّم و مبلّغ، به نواحی مختلف میفرستاد. از خود ابوهریره نقل شده که
گفت: شما میگویید که ابوهریره از رسول خدا زیاد حدیث میکند، چرا مهاجران و انصار
مانند ابوهریره حدیث فراوان نقل نمیکنند؟ برادران مهاجر من در بازار مشغول کار و
کاسبی بودند و امّا من بر شکم پر ملازم رسولالله بودم. وقتی آنان غایب میشدند من
حضور داشتم و وقتی آنان فراموش میکردند من یاد داشتم و برادران انصاری من هم مشغول
استفاده از سرمایهشان بودند و من مردی بینوا بودم از بینوایانِ صُفّه موقعی که
دیگران از یاد میبردند من فرامیگرفتم. رسول خدا روزی طی حدیثی فرمود: هیچ کس
جامهاش نگسترد و تا پایان سخن من آن را نپیچد مگر آن که آنچه را که من میگویم
فرامیگیرد و من یک ملافه راهراه داشتم آن را گستردم و تا حدیث رسولخدا(صلی الله
علیه وآله) به پایان برسد آن را جمع نکردم و بعد از خاتمه کلام رسولالله(صلی الله
علیه وآله) آن

۱ ـ نکـ: حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۵۰ و بعد.

را به سوی سینهام گرد آوردم پس هیچ چیز از کلام رسولالله را فراموش نکردم(۱).(۲)

و از مالک بن انس در گذشته به سال ۱۷۹هـ. نقل شده که گفت:

روزی ابوطلحه آمد در حالی که رسولالله(صلی الله علیه وآله) ایستاده و اصحاب صفّه
را قرائت میآموخت و از شدّت گرسنگی بر شکم خود سنگ بسته بود تا بتواند راست بایستد
که اهتمام آنان به فهم قرآن و آموختن و زمزمهکردن و تکرار آن کتاب مقدّس، فراوان
بوده است.(۳)

و عباده بن صامت هم برای اهل صفّه قرآن میآموخت.(۴)

بینوایی اصحاب صفّه:

خداوند یاران صفّه را در قرآن کریم ستوده است.

للفقراء الَّذین اُحصروا فیسبیل الله لا یستطیعون ضرباً فیالأرض یَحسَبُهُم الجاهل
أغنیاء مِنَ التعفّف تَعرِفُهُم بسیماهُم لا یسألون النّاسَ إلحاف(۵)

۱ ـ سخن در این زمینه از حوصله این مقال ما بیرون است و درباره تحلیل شخصیّت
ابوهریره و تعیین میزان اعتبار احادیث او و قصّه حدیثسازیهایش به سود بنیامیّه و
به ویژه معاویه، در میان اهل علم و پژوهشگران و دانشگاهیان مشهور است و در این مورد
آثار ارزشمندی در عالم مطبوعات انتشار یافته است. (نکـ: ابوریّه، اضواء علی السنّه
المحمّدیه، قاهره. و ایضاً: شیخ المضیره ابوهریره، با ترجمه فارسی: بازرگان حدیث.
تهران، محمدی. و نکـ: علاّمه شرفالدین عاملی، ابوهریره، دارالتعارف، بیروت و جز
اینها.)

و ما در اینجا یک نمونه از سخنان محقّقانه سید عبدالحسین شرفالدین عاملی را در
تحلیل همان سخن یاد شده ابوهریره میآوریم:

ابوهریره فقط سه سال فیض صحبت رسولالله را پیدا کرده بود و بدین سبب عمر، عثمان،
علی و عایشه منکر احادیث او بودند و او را متّهم میدانستند و او نخستین راوی است
که در اسلام متّهم به کذب و جعل شده است. و در این میان، عایشه بیش از دیگران بر وی
معترض بوده است. و نظّام گفت: هر کدام از عمر، عثمان، علی و عایشه، ابوهریره را
دروغپرداز میدانستهاند. (ابوهریره، به قلم امام سیدعبدالحسین شرفالدین، چاپ
چهارم، صص۱۸۳ و ۱۸۴. برخی دانشمندان معروف مصر، مانند احمد امینی، محمّد سعید
العریان، نقد نظر نوشته و از آن کتاب تجلیل به عمل آوردهاند.)

و شایسته است نمونهای هم از شیخ محمود ابوریّه نقل کنیم: ابوهریره به شیخ المضیره
معروف بوده و مضیره، نوعی خوراکی لذیذی بوده که برای معاویه آماده میکردند و
ابوهریره از این خوراکی بسیار خوشش میآمد. او با معاویه این خوراکی را میخورد و
به هنگام دخول وقت نماز، در پشت سر علی(علیه السلام) نماز میگزارد و در این خصوص
بر او اعتراض کردند. او گفت مضیره معاویه بسیار چرب است و نماز در پشت سر علی(علیه
السلام) با فضیلتتر میباشد. و نقل کردهاند که او میگفته: نماز در پشت سر
علی(علیه السلام) کاملتر است و سفره معاویه چربتر و ترک جنگ و جهاد سالمتر
میباشد. و ابن سعد در طبقات از خود ابوهریره نقل نکرده است که عمر او را دشمن خدا،
اسلام و کتاب خدا خطاب کرده و گفته است تو مال خدا را دزدیدهای؟!… (نکـ: محمود
ابوریّه، شیخ المضیره، ابوهریره، چاپ سوم، صص۵۶ و ۸۰).

۲ ـ صحیح بخاری، جزء۳، ص۶۸

۳ ـ حلیهالاولیاء، ج۱، ص۳۴۲

۴ ـ او یکی از نقبای عقبه است و تمام غزوات را شاهد بوده و نخست کسی است که در
فلسطین به پست قضا رسیده و در همان جا هم در گذشته است. (نکـ: الإصابه، ج۲، ص۲۶۰)

۵ ـ سوره بقره: ۲۷۳

«برای بینوایانی که در راه خدا گرفتار شده نمیتوانند سفر کنند. ناآگاهان ایشان را
دارا و ثروتمند میپندارند از بس که آنان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.