پاورپوینت کامل مبانی دینی «برائت از مشرکان» (۲) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مبانی دینی «برائت از مشرکان» (۲) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی دینی «برائت از مشرکان» (۲) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی دینی «برائت از مشرکان» (۲) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :
۲۷
فصل سوم: حج و برائت از مشرکان
سرزمین مکّه و خانه کعبه، مرکز وحی و توحید است، و اولین خانه ای است که برای
عبادت مردم در پیشگاه با عظمت پروردگارمقرر گردیده است. چنانچه حضرت ولی
عصر ـ ارواحنا فداه ـ نیز در مکه ظهور خواهد کرد و ندای توحید را سرخواهد داد و مبارزه
بی امانش رابا شرک و بت پرستی و ظلم و بیدادگری، از این پایگاه آغاز خواهد نمود، و این به
معنای آن است که کعبه، پایگاه ابدی توحید و اعلان انزجار از شرک و الحاد و ظلم و ستم و
مرکز بسیج و تشکّل و سازماندهی موحّدان عالم در مصاف با مشرکان و ملحدان است؛
همچنان که تاریخی به درازای ادیان توحیدی دارد.
۱ ـ کعبه، مرکز توحید و یکتاپرستی
علاوه بر آیات و احادیثی که بیانگر اهداف بعثت پیامبر است و پاره ای از آنها طیّ
سرفصل های قبلی گذشت، در آیات و احادیثی که درباره بنای کعبه توسط ابراهیم خلیل و نیز
اعمال و مناسک حج وجود دارد، این واقعیت به چشم می خورد که «برائت از مشرکان»، جزئی
از وظایف موحّدان عالم در این مرکز توحید و یکتاپرستی است؛ بلکه اعلان برائت در این
پایگاه، ضروری تر و روشن تر است. از مجموع بیاناتی که از پیشوایان دینی درخصوص اعمال
و مناسک حج و نیز اسرار آن وارد شده، می توان «حکمتِ» برائت از مشرکان را در حرم امن
الهی و در موسم حج، دریافت:
الف) اولین وظیفه ای که خدای سبحان، پس از تعیین مکان کعبه، بر عهده حضرت
ابراهیم نهاد، نفی هرگونه شریکی بر ای خداست:
وَ اِذْ بَوَّأنا لاِءبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ، أنْ لا تُشْرِک بِی شَیئاً.(۱)
«و چون برای ابراهیم جای خانه را معیّن کردیم، [بدو گفتیم:] چیزی را با من شریک مگردان!»
چنانچه مأموریت داشت که خانه خدا را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و
عبادت کنندگان، از هر رجس و پلیدی، پاک گرداند:
وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ وَ اْلقائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود.(۲)
کدام رجس و پلیدی بالاتر و بزرگتر از «شرک و بت پرستی» متصوّر است، تا در رأس
وظائف ابراهیم خلیل قرار گیرد؟ به شهادت قرآن کریم، همه گناهان، از سوی خداوند سبحان
مورد عفو و بخشش قرار می گیرد، جز شرک و الحاد.(۳)
معلوم می شود بنای کعبه که تا ابد پایگاه اجتماع موحّدان و مسلمانان خواهد بود، بر
«توحید ناب و خالص» نهاده شده است که نفی هرگونه شرک را به دنبال دارد؛ هم شرک جلی
و آشکار که همان «بت پرستی و سرسپردگی طاغوت ها» است و هم شرک خفی و پنهان(۴) که
«سرسپردگی مادر بت ها، نفس اماره» است. از همین روست که «زائر بیت اللّه الحرام» با ورود
به حرم امن الهی و پوشیدن لباس احرام، اولین شعارش، «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیْک، لَبَّیکَ لا شَرِیْکَ
لَکَ لَبَّیک، اِنَّ اْلحَمْدَ وَ النِّعْمَهَ لَکَ وَ اْلمُلْک، لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیک» است که نفی شریک برای
خدای سبحان در همه مراتب است و با تکرار آن، وارد حریم خانه خدا می شود، آن هم با
صدای بلند که به اتفاق جمیع فرق اسلامی، مستحب است.(۵) اگر این شعار، فریاد بر سر
مشرکان و بت پرستان نیست، پس چرا با صدای بلند باید سرداد؟ این شعار، در نقطه مقابل
شعار شرک آلودی است که قبل از ظهور اسلام، در بین مردم حجاز، رایج بود و می گفتند:
«لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیکَ لا شَرِیکَ لَک، اِلاّ شَرِیکَ هُوَ لَک، تَمْلِکُهُ وَ ما مَلَک».(۶)
اگر رمی «جمرات» (نقطه هایی که شیطان بر ابراهیم خلیل نمایان شده) به عنوان
«سمبل های شیطان» آن هم در اواخر موسم حج، رمی و طرد شیطان و نفس و شیاطین
بیرونی (که مستکبران و ستمگران، روشن ترین مصادیق آنند) نمی باشد، پس چیست؟ آیا
بدون چنین حکمت و سرّی، صرفا پرتاب کردن سنگریزه هایی به چند ستون سنگی، لغو و
غیرعقلایی نیست؟ گرچه ما از حِکَم و اسرار همه اعمال و مناسک حج اطلاعی نداریم، اما
هیچ یک از آن ها بدون حکمت و هدف نیست؛ هرچند ممکن است جنبه امتحان و آزمایش
داشته باشد.
ب) در آیه شریفه ای که «وجوب حج» تشریع شده، نیز می توان این واقعیت را دریافت:
وَ للّه ِِ عَلَی النّاسِ حِجُّ اْلبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللّه َ غَنِیٌ عَنِ
اْلعالَمِین.(۷)
«و برای خدا حجّ آن خانه، بر عهده مردم است، [البته بر] کسی که بتواند به سوی آن راه یابد.
و هرکه کفر ورزد، یقینا خداوند از جهانیان بی نیاز است.»
در این آیه که ترک تکلیف حجّ خانه خدا (چنانچه از روی انکار باشد) «کفر» دانسته شده،
حکایت از آن دارد که حج، تبلور توحید است و تارک آن، به وادی کفر افتاده است؛ گرچه کفر
آنان ضرری را متوجه خداوند که غنیّ بالذات است، نمی کند. در روایات آمده است که برخی از
ترک کنندگان حج، در قیامت، «یهودی و نصرانی» و برخی «اعمی» محشور خواهند شد.
ج) آیات برائت از مشرکان نیز که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شد، باید در مرکز توحید و نفی
هرگونه شرک و بت پرستی، به اطلاع مسلمانان رسانده می شد. علی علیه السلام به عنوان کسی که
«نَفْس رسول خدا» است(۸) و پس از امر جبرئیل (که: «لا یؤدی عنک الاّ أنت أو رجل منک») و
انتخاب شدن به وسیله رسول خدا، فردی از خاندان رسول خداست، در «یوم الحج الاکبر» در
سرزمین منا، برائت خدا و رسول او را به اطلاع مردم می رساند.(۹) هرچند منشأ اعلان این
برائت، نقض عهد از سوی مشرکان و ملحدان آن روزگار است، اما در عین حال، اختصاص به
آن ندارد. در همین سوره می فرماید:
وَ اَذانٌ مِنَ اللّه ِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النّاسِ یَومَ اْلحَجِّ الأَکْبَرِ، أَنَّ اللّه َ بَرِیآءٌ مِنَ اْلمُشْرِکِینَ وَ
رَسُولُهُ….(۱۰)
[این آیات] اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و
پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند و [از آنان بیزارند].
حقیقت «اذان»، اعلام است و نه ذکر،(۱۱) چنانچه در اذان نماز نیز چنین است. آیه شریفه
فوق، روشن ترین و صریح ترین آیه قرآن در نشان دادن «برائت خدا و رسول خدا» از مشرکان
در موسم حج است که توسط علی علیه السلام به همگان ابلاغ شد و از آن تاریخ، هیچ مشرکی حقّ
طواف و حج در بیت اللّه الحرام را نداشت:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ
هَذَا….(۱۲)
فخر رازی در خصوص تکرار «برائت از مشرکان» در آیات صدور سوره برائت، وجوهی را
ذکر می کند که خواندنی است:
[وجه اوّل] «ان المقصود من الکلام الأوّل الاخبار بثبوت البرائه و المقصود من هذا
الکلام اعلام جمیع الناس بما حصل و ثبت… [وجه سوم] فی الفرق انّه تعالی فی
الکلام الأوّل اظهر البرائه عن المشرکین الذین عاهدوا و نقضوا العهد و فی هذه
الآیه اظهر البرائه عن المشرکین من غیر انّ وصفهم بوصف معین تنبیهاً علی انّ
الموجب لهذه البرائه کفرهم و شرکهم.»(۱۳)
ورود به مسجدالحرام باید از «باب بنی شیبه» باشد(۱۴) تا بتِ هُبل که در مقابل آن در
مدفون است، لگدمال شود، تا سمبل «شرک و بت پرستی» زیر پا نهاده شود؛ چراکه انسان
موحّد، بدون نفی هرگونه شرک و بت پرستی، نمی تواند به پایگاه توحید قدم گذارد. برائت از
مشرکان، در جای جای اعمال و مناسک حج، متبلور است. در دعای روز عرفه می خوانیم:
«برئت من الجبت و الطاغوت و اللاّت و العزّی».(۱۵)
دقّت در اینکه امروز نه «لات»ی هست و نه «عزّی»یی، نشان می دهد که اعلان برائت
از آنان، به عنوان سمبل بت و بت پرستی و شرک است که در هر زمانی، شکل و صورتی دارد.
۲ ـ کعبه، محور حریّت و آزادگی
کعبه را «بیت عتیق» نامیده اند و در کلمات ائمه معصومین علیهم السلام (۱۶) دو معنا برای آن دیده
می شود:
یک. «عتیق» به شی ء قدیمی و نفیس گفته می شود.(۱۷) خانه کعبه نیز (هر چند بنایش
به دست ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل است)، امّا به حسب روایات، نقطه آغاز گسترش
خاک در سطح سیاره زمین است.(۱۸) و به لحاظ قدیمی و نفیس بودنش، «بیت عتیق»
نامگذاری شده است.
دو. چون احدی مالک کعبه نیست و از هر سلطه و سلطنتی آزاد است،(۱۹) «عتیق»
نامیده می شود؛ چنانکه مملوک با «عتق» از سلطه ارباب و مالک آزاد می گردد، کعبه نیز از
سلطه هر مالک و سلطانی آزاد است. به روایتی از ابوحمزه ثمالی در این زمینه (که عهده دار
تبیین هر دو معنا از «عتیق» است)، توجه نمایید. می گوید: در مسجدالحرام، به خدمت امام
باقر علیه السلام رسیدم؛ عرض کردم:
«به چه دلیل خانه کعبه را عتیق نامیده اند؟ حضرت فرمود: چون هیچ خانه ای نیست که
خداوند آن را بر روی زمین نهاده باشد، مگر اینکه صاحبی و ساکنانی دارد، جز این خانه. این
خانه، صاحبی جز خدای عزّوجل ندارد و لذا حرّ و آزاد است. سپس حضرت فرمود: خدای
عزوجل، قبل از زمین، آن را آفرید؛ سپس زمین را خلق کرد و از زیر آن خانه، زمین را
گسترانید.»(۲۰)
از این رو، جز آزادگان بر گرد آن نمی چرخند؛ آزادگانِ از هر سلطه درونی و بیرونی! اساسا
کعبه مرکزی است تا انسانها خود را از سلطه طاغوتهای بیرونی و درونی، آزاد کنند. تنها
«احرار» شایستگی طواف بر بیت عتیق و حرّ (نمادِ آزادی و آزادگی) را دارند. همانطور که نماز،
آدمی را از فحشا و منکر باز می دارد، طواف نیز آدمی را از شرک ورقیّت وظلم پذیری می رهاند؛
چراکه انسان، مأموراست برگرد«بیت عتیق» طواف کند: وَلِیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ اْلعَتِیق.(۲۱)
از این بیان لطیف بر می آید که خانه ای که مملوّ از بتهای چوپی و سنگی باشد و یا در
محاصره مشرکان و ملحدان و یا مستکبران و ستمگران باشد، «عتیق» نیست. با شکستن
بتهای درون کعبه و شکستن ابهت و قدرت مستکبران و مشرکان و قطع ایادی آنان از این
پایگاه توحید، بیت اللّه الحرام «عتیق» خواهد شد، آنگاه طواف بر آن، «طواف بر بیت عتیق»
خواهد بود و در اندیشه و روان و زندگی مادی و معنوی طواف کننده، اثر خواهد گذاشت.
چگونه ممکن است «فضای کعبه» پر از بتها و «اختیار کعبه» (و حتّی حفظ امنیت
سرزمین وحی) به دست بیگانگان باشد و زائران آن، مدّعی «طواف بر بیت عتیق» باشند؟! از
همین رو، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال نهم هجری با صلای «برائت از مشرکان» زمینه فتح مکّه
را فراهم نمود و بتهای کعبه را یکی پس از دیگری شست و این چنین به ابّهت، قدرت و نفوذ
ابوسفیان ها پایان داد. از این سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم استفاده می شود که «شناخت خدای یکتا و
توحید قولی و عملی» از یک سو، و «شناخت طاغوتها و اجتناب قولی و عملی از آنان» از دیگر
سو، شرط حُریّت انسان و تضمین کننده آزادی و آزادگی او هستند.
به همین قیاس، باید دانست که حجّ بیت عتیق، علاوه بر آنکه نظام مناسبی برای تعلیم
توحید و تربیت نفوس موحّد است، با سنّتِ جاودانِ «اعلانِ برائت از مشرکان»، مسلمانان
جهان را متوجّه دشمنان اصلی دین خدا و پیروان رسول خدا (صهیونیزم، استکبار جهانی، و…)
خواهد نمود و مکّه را به پایگاهی برای وحدت، همفکری و رایزنی تمامی دانشمندان و
رهبران مسلمان (درباره رشد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع خویش و عوامل
و موانع توسعه مادّی و معنوی ملّتهای مسلمان و آسیب شناسی فرهنگ اسلامی) تبدیل
می کند. عرصه ای چنین «آزاد» و «فراگیر»، می تواند پایگاه اقتدار سیاسی ـ بین المللی جهان
اسلام و محور گفتگوهای مسالمت آمیز و آزادانه همه پیروان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بر اساس
«کتاب و سنّت» باشد و همزمان با مرکزیّت یافتن برای «قیام و قوام ناس»، پایگاه «هدایت»
و «وحدت» و «منافع» مسلمانان و بلکه آزادگان عالم (برای رهایی از همه اسارتها) شود.
خداوند، این روز را نزدیک گرداند!
۳ ـ کعبه، پایگاه قیام ناس
خداوند سبحان، خانه اش را بیت حرام قرار داد تا مکان و پایگاه قیام برای مردم باشد:
جَعَلَ اللّه ُ اْلکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرام قِیاما لِلنّاسِ.(۲۲)
از سیره حضرت ابراهیم علیه السلام و قیام و استقامت مردم در طول تاریخ، استفاده می شود که
«کعبه» پایگاه قیام و حرکت مردم بوده است و بقای دین الهی، به پویایی و حیات آن بستگی
دارد(۲۳) و «لایزال الدین قائما ماقامت الکعبه».(۲۴)
در آیات شریفه قرآن، «قیام» به معنای «جهاد» به کار رفته و «قعود» (که ضدّ قیام است)
در نقطه مقابل جهاد قرار گرفته است: فَضَّلَ اللّه ُالْمُجاهِدِینَ عَلَی اْلقاعِدِینَ أجْرا
عَظِیما.(۲۵) آنچنان که پیامبران با آیات و بینات برانگیخته شدند، تا مردم قیام به قسط
نمایند: لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَأَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمِیزانَ، لِیَقُومَ النّاسُ
بِالْقِسْط.(۲۶)
علامه طباطبایی، بیان دیگری درباره آیه شریفه دارد(۲۷) و قیام را با استفاده از کلام اهل
لغت، «مایقوم به الشیء» معنا کرده است. بدین معنا که خداوند، بیت اللّه الحرام را قوام برای
مردم قرار داده و به عبارت دیگر، دنیا و آخرت مردم، قائم بدان است و حق تعالی با ایجاد
ارتباط بین بیت اللّه الحرام و ماههای حرام (به وسیله احکامی همچون حج)، زندگی اجتماعی
توأم با سعادت مردم را تأمین نموده است. اندک تأملی در منافع و برکات بیت عتیق و ماههای
حرام، نشان می دهد که برکات ثابت و متغیر فراوانی بر آنها مترتب می گردد. صله ارحام، ارتباط
بین دوستان، انفاق به فقرا، کسب و کار و منفعت اقتصادی، دوستی و مودّت بین اقوام و
نزدیکان و همسفران، آشنایی با مسلمانان بلاد دیگر، نزدیکی قلوب، پاکیزگی روحها، تقویت
قوای مسلمانان، رشد امّت و حیات دین، اهتزاز نشانه های حق و حقیقت و پرچمهای توحید و
یکتاپرستی، و… همگی از آثار و برکات حج است.
در واقع، آیه شریفه، پاسخی است به شبهه کسانی که اعمال و مناسک حج را کم فایده یا
بی فایده و خرافی تخیّل می کردند؛ چنانچه از ذیل آیه ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّه َ یَعْلَمُ مَا فِی
السَّمَوَاتِ وَمَا فِی الاْءَرْضِ وَأَنَّ اللّه َ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌاستفاده می شود که خداوند (که دانای
همه چیز است)، این منافع و برکات را بر کعبه، ماه حرام و اعمال و مناسک حج، مترتّب نموده
است.
نکته مهم در آیه شریفه، «قیاما للناس» است یعنی در پرتو کعبه، منافع مردم تأمین
می گردد؛ و البته در فرهنگ قرآنی، منافع، اعم از دنیوی و اخروی است. در آیه شریفه دیگری،
این مطلب با صراحت بیشتر بیان گردیده است: لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم(۲۸) چنانچه آیه مبارکه
دیگری، کعبه را اوّلین خانه ای معرّفی می کند که برای مردم، مایه برکت قرار داده شده است:
اِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبارَکا وَ هُدیً لِلعالَمِین.(۲۹) این آیه شریفه، پاسخ
شبهه یهودیان در خصوص تغییر قبله مسلمانان (از بیت المقدس، به سوی بیت اللّه الحرام)
است.
مبارک، به معنای «برکت یافته» و «جایگاه خیر فراوان» است (و البته از آنجا که پس از
«مبارکا» عبارت «وهدیً» آمده است، ممکن است این مبارکی، فقط ناظر به برکات مادّی
باشد(۳۰) و اشاره به «هدایت عالمیان» نیز ناظر به برکات معنوی بیت).
امام هشتم علیه السلام حج را حاوی منافعی برای همه اقشار مردم در شرق و غرب عالم
می دانند، اعم از آنکه در موسم حج حاضر شوند و یا توفیق تشرف به بیت اللّه الحرام را پیدا
نکنند؛ و نیز آن را فرصتی برای تفقّه و انتقال سخنان ائمه علیهم السلام به هر ناحیه و منطقه ای
می شمارند.(۳۱) روشن است که مراد از تفقّه و نقل اخبار ائمه علیهم السلام ، شناخت دین خدا و تکالیف
فردی و اجتماعی است و در هر زمانی (حتّی در عصر غیبت)، لازم و ضروری است. اطلاع از
مسائل جهان اسلام در ابعاد مختلف و نیز مشکلات جوامع اسلامی، می تواند مصادیقی از
تکلیف اجتماعی مسلمانان باشد. قریب به این مضمون، در روایتی از امام صادق علیه السلام به عنوان
علّت تشریع حج، ذکر شده است:
«حج بر بندگان واجب شد… تا [مسلمانانِ] شرق و غرب عالم، یکدیگر را بشناسند و از آثار
رسول خدا و اخبار او، اطّلاع پیدا کنند.»(۳۲)
خلاصه آنکه در پرتو حج و قیام در بیت اللّه الحرام، منافع دنیوی و اخروی نصیب مردم
می شود، چه نفعی بالاتر از «دشمن شناسی و هماهنگی و برنامه ریزی و هم آوایی برای رهایی
از سلطه مشرکان، مستکب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 