پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد محقّق داماد ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد محقّق داماد ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد محقّق داماد ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با استاد محقّق داماد ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۶۲

در حج سال ۱۳۷۶ه . ش، فرصتی دست داد تا در مکّه مکرّمه با دانشمند
ارجمند جناب حجّه الاسلام و المسلمین آقای دکتر سید مصطفی محقّق
داماد گفتگویی در زمینه حج و ابعاد گوناگون آن داشته باشیم. ضمن تشکّر از
ایشان به خاطر فرصتی که در اختیار فصلنامه میقات حج قرار دادند، توجّه
خوانندگان عزیز را به این گفتگو جلب می کنیم:

میقات حج: لطفا بفرمایید چند مرتبه به حج مشرّف شده اید واوّلین سفر شما در چه

تاریخی بوده است؟

استاد: بسم اللّه الرحمن الرحیم، به خاطر دارم اوّلین سفری که به حج مشرّف شدم، سال
۱۳۵۱ و قبل از انقلاب بود. آن سال اوّلین سالی بود که امور حج و مسافرت به دیار
وحی، به اوقاف سپرده شده بود. در آن دوران کاروان ها و حمله دارها به طور سازمان
یافته و مرتّب نبودند بلکه به طور دستجمعی، در نظم خاصّی می آوردند.

سفر دوّم هم بعد از انقلاب، یعنی در سال ۱۳۶۶ بود و این سفر که دارم با شما
صحبت می کنم، سفر سوّم من است. البته دو سفر هم به عمره آمدم که هر دو در
سال ۱۳۷۳ بود، آن هم با فاصله بسیار کم.

نخستین سفرم به عمره بدین صورت بود که سازمان کنفرانس اسلامی به مناسبت
اجرای پروژه تحقیقی به درخواست یونیسف؛ یعنی سازمان صندوق جهانی کودک
برای الحاق به کنوانسیون حقوق کودک کشورهای اسلامی، از کشورهای اسلامی
دعوت کرده بود تا در جدّه گرد هم آیند و در این باره مطالعه کنند که آیا کشورهای
اسلامی از نظر موازین و حقوق اسلامی می توانند به کنوانسیون حقوق کودک ملحق
شوند یا نه و من در آن ایام چند روزی که در جدّه بودم، شب ها به حرم بیت اللّه
می آمدم و توفیق زیارت داشتم. این سفر برای من سفر بسیار جالبی بود؛ هم در
جنبه های معنوی که داشت و هم به کارهای تحقیقی می پرداختم. در این سفر بود که
دعوت دیگری هم از ما به عمل آمد و قرار است به آنجا بروم.

سفر عمره دیگری هم نصیب ما گشت که به اتّفاق خانواده، در ماه رجب، با کاروان
عادی آمدیم.

میقات حج: در سفری که برای اجرای پروژه تحقیقی مشرّف شدید، آیا در آن گردهمایی

بحث یا مقاله ای هم ارائه کردید؟

استاد: یک مقاله درباره «حقوق کودک» دادم که در مجمع چاپ شد و یک سخنرانی داشتم
که بعد از مقاله، هم به عربی و هم به انگلیسی ایراد شد. و زبان جلسه هم همین دو
زبان بود. جالب این که مقدّمه کار دیگری شد. در کنفرانس، گروهی از عالی ترین و
زبده ترین حقوق دانان جهان اسلام دعوت شده بودند و من گزارش سفر را در نامه
فرهنگستان علوم شماره اوّل چاپ کردم. افراد و شخصیّت هایی که در آن کنفرانس
شرکت داشتند شاید از زبده ترین حقوق دانان کشورهای اسلامی بودند. از شهرهای
مصر هم آمده بودند؛ از اسکندریه، قاهره، و از کشور لبنان و … جالب بود که
آقای حبیب بن خوگه رییس لجنه فقهی سازمان کنفرانس اسلامی هم در جلسه
شرکت داشت. نماینده ایران آقای صباح زنگنه برای ما ملاقاتی ترتیب داد و در
این ملاقات آقای حبیب بن خوگه گفت: ما تصمیم داریم که در آینده نزدیک، قواعد
فقهی مکتب های مختلف را، به حسب فقها و مکتب های مختلف، تألیف کنیم و
برای هر یک از مکتب ها، منابعی را گردآورده ایم. ایشان در ادامه گفت: برای فقه
جعفری هم قائمه ای نسبت به منابعش تهیه کرده ایم که خوب است شما هم آن را
ببینید و مطالعه کنید که از نظر منابع کافی است یا نه. دستور داد قائمه را آوردند و
من وقتی دقّت کردم، دیدم منابعی را که ایشان برای قواعد فقهی امامیّه تهیه
کرده اند، هیچ کدامش از قواعد فقهی نیست. بلکه از کتاب های فقهیِ عادی؛ مانند
مستمسک مرحوم آیت اللّه حکیم و قواعد علاّمه است! درست است که اسمش قواعد
است ولی قواعد فقهی نیست. و از سوی دیگر، بعضی از کتب فقهی شیعه اثنی عشری
مثل جامع المقاصد را که نوشته محقّق کرکی است، در لیست کتب زیدیّه آورده
بودند. به ایشان گفتم که این قائمه ناقص است. هیچ یک از اینها قواعد فقهی
نیستند. فقط کتاب مرحوم آقای میرزا بجنوردی از کتب قواعد فقهی است که اسم آن
غلط نوشته شده و «بوجوری» آمده است. شیعه در این زمینه مطالب گسترده ای دارد.
آقای حبیب بن خوگه گفت: شما قواعد فقهی ندارید. گفتم: خیر، چنین نیست. از من
خواست که گزارشی در این زمینه برایش بدهم و من پذیرفتم، مهلتی گرفتم تا این
کار را انجام دهم. سرانجام طی چند ماه، تحقیق جامعی انجام دادم که بیش از ۱۳۰
صفحه شد. سیر تحوّل نگارش قواعد فقهی در فقه امامیّه را از آغاز تا امروز نوشتم؛
آنچه که در قواعد فقه نوشته شده؛ چه تحت این عنوان، چه با نامهای دیگر که به
این عنوان منتهی می شود، چه یک قاعده و چه چند قاعده و چه مجموع قواعد،
درباره همه اینها گزارش مبسوطی نوشتم. البته مخطوطات مطبوعات، زبان عربی و
زبان فارسی، و… همه را به طور جداگانه آوردم. در ضمن تقدم و تأخر تاریخی را هم
رعایت کردم و مقدمه ای بر آن افزودم و به زبان عربی برایشان فرستادم. آقای حبیب
بن خوگه به وسیله نامه ای قدردانیِ بسیار جالبی کردند که نامه ایشان در شماره
سوّم فرهنگستان علوم چاپ شد. همانگونه که پیشتر گفتم آن سفر مقدّمه ای شد
برای چنین کار تحقیقی. و به یاری خداوند توانستم این مطب را به اثبات برسانم
که ما، نه تنها قواعد فقهی بسیار داریم بلکه بر اهل سنّت مقدّم هستیم، و البته
در جلد دوّم قواعد فقهی خودم، مطالبی در تعریف نظام حقوقی آورده ام و ثابت
کرده ام که وجود قواعد فقهی در شیعه اثبات می کند که شیعه نظام حقوقی ویژه ای
دارد.

میقات حج: با توجّه به سفرهای پیشین و این سفر چه تحوّلات ظاهری و ساختاری در

عربستان می بینید و آن را چگونه ارزیابی می کنید؟

استاد: از اوّلین سفر (سال ۱۳۵۱) تا امسال، ۲۴ سال می گذرد. این ۲۴ سال، از سالهای توسعه
کشورهاست؛ دوره ای است که بسیاری از کشورها؛ مانند عربستان، ایران، عراق، ترکیه،
پاکستان، امارات و … در حال توسعه هستند. همانگونه که می دانید توسعه به مفهوم
خاص خود، تقریبا قبل از این دوران؛ یعنی بعد از انقلاب کبیر فرانسه آغاز شده، لیکن
در عمل، همین پنجاه سال گذشته است که ما با آن مواجه هستیم. بنابراین اوّلین سفر
ما به عربستان زمانی بود که توسعه آغاز شده بود و قدرت مالی این کشور در اثر فروش
نفت بالا رفته بود و آمادگی یافته بود که تحوّل ساختاری به جنبه عمران و آبادی
خودش بدهد امّا با این حال، در آن زمان زندگی بر حجّاج و مردم بسیار سخت
می گذشت. در آن روزها در عربستان دانشگاه نبود. مراکز تحقیقاتی به شکل امروز
نداشت. فقط دارالقرآن هایی وجود داشت که در آنجا قرآن می خواندند و آموزش قرآن
به سبک سنّتی در حوزه های قدیمی رایج بود. این کشور امروز نسبت به آن سالها
توسعه عمیقی پیدا کرده است. شتاب توسعه عربستان با توسعه در کشورهای دیگر
هماهنگ بوده است.

در اینجا لازم است به مطلبی اشاره کنم و آن اینکه: توسعه ابعاد گوناگون دارد که
یکی از آنها عمران و آبادی است بُعد دیگر توسعه رشد تحصیلات است. بعد سوّم
میزان شرکت خانمها در امور اجتماعی است. نرخ جمعیّت هم بعد دیگری از توسعه
است. خلاصه این که توسعه جنبه هایی دارد. اگر به توسعه به معنای وسیعش بنگریم
در عربستان توسعه تحقّق نیافته است. در عربستان شتاب توسعه تنها در امر عمران و
آبادی مشهود است امّا در محورهای دیگر، این امر تحقّق پیدا نکرده است؛ مثلاً
شرکت زنان در مشاغل اجتماعی یا کاستن از آمار بی سوادی، به شتابِ عمران و آبادی
نبوده است. که آن هم البته فقط از نظر تحوّل شکلی و فیزیکی است. و این
راحت ترین راه است که پیموده شده. در سفر اوّل که آمدیم، از باب جبرئیل تا بقیع
خانه های اهل بیت علیهم السلام سرپا بود. لیکن الآن دیگر هیچ اثری از آنها نیست و جایشان
سنگهای ایتالیایی فرش شده است. باید گفت که اصلاً معماری در مسجدالنبی
معماری ایتالیایی و رومی است. دلیلش هم روشن است و آن اینکه در عهد عثمانی ها،
مسجدالنبی طبق معماری آنها ساختمان سازی شد که تأثیر از معماری رومی داشت.
تا اینکه بعدها هم همان شیوه ادامه یافت.

سقف ها بیشتر تحت تأثیر ساختمان های کلیسایی است. خلاصه اینکه چنین
توسعه ای کار آسانی است پولی بدهند و پیمانکاران بزرگ را به کار گیرند و توسعه
عمرانی پیدا کنند. توسعه زمانی محقّق می شود که مردم از نظر فیزیکی، ساختار
زندگیشان را عوض کنند. الآن در کشور خودمان خیلی چیزها با همدیگر تطابق دارد؛
مانند نرخ تحصیل کرده ها، پایین رفتن نرخ بی سوادی و … امّا در عربستان به نظر
می رسد اینگونه نیست. در اینجا نکته ای هم هست که ؟؟؟جنبه علمی و فرهنگی دارد.
و مشکل توسعه همه اش مشکلات سیاسی نیست، مقداری از آن اعتقادی؛ یعنی
کلامی و فقهی است. در کشوری که اعتقادات اسلامی حاکم است باید دید معیارهای
توسعه قابل اجرا است یا نه؟ ما روایاتی داریم که می گوید: سعادتمند کسی است که
زنش ولود و بچّه اش زیاد باشد. سوره یوسف را به خانمها نیاموزید و زن باایمان کسی
است که به هنگام سخن گفتن با نامحرم از پشت در، ریگ در دهان بگذارد و… اینها
روایاتی است که داریم، اینها را با تفکّر توسعه چگونه تطبیق دهیم؟

به نظر من یکی از موانع توسعه در عربستان در ابعاد دیگر، همین مبانی کلامی و
اعتقادی و فقهی است. با تفکّری که امروز در میان روحانیون اهل سنّت، به خصوص
سلفی ها هست.

البته در سالهای اخیر، از سال۱۳۶۳ که به حج مشرّف شده بودم تا الآن می توانم بگویم
که توسعه در مفاهیمی که عرض کردم، کمی بیشتر شده است. شاید مقداری از آن
مربوط به مقتضیات روز باشد و مقدار دیگرش هم تأثیر انقلاب اسلامی ایران است. به
هر حال ایران به عنوان یک انقلاب اسلامی کار را آغاز کرده و بسیاری از مفاهیم را که
امروزه درجوامع توسعه یافته وجوددارد، معنا کرده است که اینها منافاتی با توسعه ندارد.

میقات حج: توسعه در بخشهای فرهنگی، در این دهه اخیر قابل توجه است. این که

فرمودید شاید انقلاب اسلامی ایران تأثیر گذاشته، کاملاً همینطور است؛ مثلاً
زنها الآن در عربستان می توانند در رشته های پزشکی و دبیری تا مراحل نهایی
تحصیل کنند. روز گذشته گزارشی مفصّل در یکی از روزنامه ها بود که از ابعاد
تحصیل و مدارس، آمار قابل توجّهی داشت و متذکر شده بود که در ظرف ۶
سال گذشته، آمار آموزش دختران در مقاطع مختلف از کجا تا کجا رشد پیدا
کرده است. مسأله ورزش برای زنها تا حدّی جدّی گرفته شده است. در سال ۶۲
در مدینه بیش از سه یا چهار ناشر وجود نداشت، البته کتابفروشی ۵ یا ۶ تا بود
که خیلی معمولی بودند و کتابهای کشورهای دیگر هم بسیار کم بود. امّا در
سال ۷۲ تحوّل قابل توجّهی ایجاد شده بود و امسال (۱۴۱۷ه . ق.) خیلی
عجیب است؛ یعنی فقط انتشارات دار الهجره بیش از ۳۰ عنوان کتاب قابل
توجّه چاپ کرده است. در ریاض و جدّه چه اندازه پیشرفت شده، اطلاعی
نداریم. این یک تحوّل قابل توجّه است.

بی گمان سفر حج مهمترین مجمع جامعه اسلامی است و جریانهای گوناگون
داخل حوزه فرهنگ اسلامی و افراد با دیدگاههای مختلف در آن شرکت
می کنند، به نگاه شما چه بهره های مهمّی، به ویژه به لحاظ فرهنگی، می توان از
حج گرفت؟

استاد: حج یکی از مراکز برخورد افکار اندیشمندان مسلمان است و می تواند برای حلّ
مشکلات فکری از یک سوی و به روز کردن تفکّر اسلامی از سوی دیگر، نقش
مؤثّری داشته باشد. اسلام جدا از اعتقادات و مباحث کلامی شریعت و قوانین، مباحث
تربیتی و اخلاقی هم دارد و آن هم جاودانی و برای همه انسانها است. از طرفی دنیای
امروز نیز با پیشرفت وسائل ارتباطی، هیچ وقت نمی تواند ایستا بماند و هر روز با
مسائل تازه ای مواجه است. بنابراین نتیجه شتابِ دانش و علم از یک سو، اعتقاد به
دوام و جاودانگی اسلام از سوی دیگر ما را با دو نقطه نظر مواجه می کند:

۱ ـ مسائل و مشکلات و پرسشهایی پیش می آید که با ما باید پاسخگوی شبهات و
معضلات باشیم.

۲ ـ منهای پاسخگویی، به هر حال ما باید این دین را به روز برسانیم.

بدیهی است که اگر مثلاً در قرن ششم و هفتم افرادی مانند خواجه طوسی کتاب
کلام می نویسند، آن کتاب پاسخگوی شبهات متکلّمین آن روز است و می تواند
معضلاتی را حل کند که متکلّمان یا فلاسفه آن دوران مطرح کرده اند. در زمان ما،
شبهاتی که دنیای اسلامی با آن مواجه است، آن شبهاتی نیست که در قرن ششم و
هفتم، فلسفه برای دین به وجود آورد. شبهات امروز شبهاتی است که علم برای دین
به وجود آورده؛ یعنی علوم تجربی. به نظر می رسد میان این شبهات و شبهات آن
دوران، از جهتی بینونت و تضاد وجود دارد و حتّی «عموم من وجه» هم نیست. پس
جامعه فکریِ اسلامی موظّف و مکلّف است به اینگونه شبهات پاسخ دهد. و برای
پاسخگویی بدیهی است باید تبادل تجربه و اندیشه شود.

ما کارهای انفرادی زیاد کرده ایم امّا امروز کارهای انفرادی، به اتّفاق آرای
صاحبنظران، کارآیی کمتری دارد. امروزه وجود همایش های علمی در کشورهای
مختلف برای مسائل مختلف، امری است بسیار رایج و گریز ناپذیر. هیچ دانشگاهی
نیست که در هر ماه یا هر هفته همایشی ترتیب ندهد. حج اجتماعی دینی ـ عبادی
است که در کنارش می تواند فکری اضافه شود.

گرچه در این جا مشکلی وجود دارد که باید حل کرد و آن این است که حج برای
افراد مستطیع واجب است. وَللّه ِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً
وبسیارند افراد صاحبنظر و متفکّر که قدرت مالی چندانی ندارند تا بتوانند در حج
شرکت کنند.

هر سال درصدی از نخبگان؛ یعنی عالمان، فیزیکدانان، شیمیدانان، متخصّصان
الکترونیک و متخصّص های دیگر از کشورهای اسلامی بتوانند به دیار وحی مشرّف
شوند و در اینجا مسائل و مشکلات کشورهایشان را مطرح کنند و به گفتگو بگذارند تا
برای راه حلّش اندیشه کنند.

میقات حج: بنابر این می توان گفت کسانی که در حج شرکت می کنند در واقع به سه بخش

قابل توجّه تقسیم می شوند:

الف: نخبگان جوامع مختلف اسلامی، ب: متوسّط ها و کسانی که خیلی
عادی هستند، نه ذهن سؤال انگیزی دارند و نه سؤالی برایشان مطرح می شود.
ج: کسانی که به صورت طبیعی در ذهنشان پرسش وجود دارد؛ مثل دانشجو یا
کسانی در این حد. اینان زمینه ای به وجود می آورند که با پژوهش در این
بخش، مسائل جدّیِ مطرح در جهان اسلام فهمیده می شود و این شتابی که
جامعه دارد می گیرد و با علم پیش می رود و برای هر طبقه از جامعه چه
پرسشهایی مطرح است و… اینها را باید نخبگان جامعه روشن کنند و به آن
بپردازند. نخبگانی که نمی توانند در حج حضور یابند، به وسیله افراد و
کانال هایی، پرسشها را بگیرند و سمت و سوی آن را درک کنند و به آن
بپردازند.

حال چه راه حلهایی به نظرتان می رسد پیشنهاد فرمایید.

استاد: از وضع کتابها، آثار و مجلاتی که در کشورهای اسلامی منتشر می شود به دست می آید
که فکر در کشورهای اسلامی یکنواخت نیست. چه بسا کشوری که کوچک است ولی
از نظر فکری بسیار جلو رفته است و کشور دیگری که از آن بزرگتر است ولی هنوز در
عالم پنجاه سال پیش است و اینها در کنار هم زندگی می کنند، نظر بنده این است که
حج می تواند این مرزها را از بین ببرد.

در حج باید یک فضای باز فکری ایجاد گردد و هر کسی حرف خودش را مطرح کند
و افکار جوامع پیشرفته و چگونگی رشدشان تحلیل شود و… بدیهی است اگر از حج
چنین بهره برداری کنیم جامعه های عقب مانده بالا می آیند و به حدّ فکر جامعه
پیشرفته می رسند. وقتی فرهنگ کشوری پنجاه سال جلوتر از فرهنگ کشور دیگر
باشد، پی آمدش این می شود که یکی دیگری را ملحد و از اسلام بیرون بداند و آن
دیگری این را.

تمامی این مسائل ناشی از این است که تحلیل ها و تفکر دینی از نظر سطح تحلیل
و سطح فکر با هم برابر نیستند. یکی مسیری را با شتاب پیش رفته و دیگری در جا
زده است.

جامعه عربستان در بخشی از مسائل تفاوتی نکرده اند و هیچ گامی جلو نگذاشته اند.
در کشور مصر نیز تا حدودی همینگونه است. اما ایران از نظر فلسفه اسلامی، که یکی
از دانش های برخاسته از دامن اسلام است و نیز کلام اسلامی، از کشورهای بسیاری
جلوتر است.

خلاصه اینکه عرفان، فلسفه و رشته های علمی دیگر به هر حال در کشورهای
اسلامی توازن ندارند. در موسم حج بیش از یک میلیون مسلمان در این سرزمین
گردهم می آیند و با همدیگر برخورد می کنند. این برخوردها می تواند جوامع اسلامی را
همسطح کند و توازن بین آن ها برقرار سازد.

نکته دیگر اینکه ما امروز با نسل جدید یعنی جوانان مسلمان مواجه هستیم و
وظیفه داریم این نسل را با گرایش های اسلامی تربیت کنیم.

در روش تبلیغ دین به نسل جوان، باید از تجربیات همدیگر استفاده کنیم وباید
بدانیم در مسأله ای مثل خدا، وحی، دین جاودان، قانون جاودان و … چگونه عمل کنیم
و چگونه القاء کنیم و بفهمانیم. آیا جوان امرو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.