پاورپوینت کامل فدک، نماد مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فدک، نماد مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فدک، نماد مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فدک، نماد مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۵۸

«…وَالاْءَمْرُ الاْءَعْجَبُ وَالْخَطْـبُ الاْءَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقَّکَ غَصْبُ الصِّدیقَهِ الطّاهِرَهِ
الزَّهْراءِ سَیِّدَهِ النِّساءِ فَدَکا، وَرَدَّ شَهادَتِکَ وَشَهادَهِ السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ، وَعِتْرَهِ
الْمُصْطَفی صَلَّی اللّه ُ عَلَیْکُمْ، وَقَدْ اَعْلَی اللّه ُ تَعالی عَلَی الاْءُمَّهِ دَرَجَتَکُمْ، وَرَفَعَ
مَنْزِلَتَکُمْ وَاَبانَ فَضْلَکُمْ، وَشَرَّفَکُمْ عَلَی الْعالَمینَ، فَاَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَکُمْ
تَطْهیرا…»(بخشی از زیارت امیر المؤمنین علیه السلام در روز غدیر)

«… موضوع شگفت انگیزتر و مصیبت هولناک تر، پس از انکار حق تو، غصب فدک
بود از صدیقه طاهره، حضرت زهرا سرور زنان علیهاالسلام . پس از آنکه گواهی تو و دو
بزرگوار از نسل تو و عترت مصطفی صلی الله علیه و آله را رد کردند. در حالی که خدای متعال
درجه شما را بالا برد و منزلت شما را بر امّت برتری داد، و فضیلت شما را
آشکار کرد و از آلودگی زدود و پاک و پاکیزه نمود…»

ماجرای تاریخی فدک از جمله مسائلی است که همزمان با رحلت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله
و از روزهای نخستین تاریخ اسلام تا کنون مطرح بوده است؛ مسأله ای که فراموش
ناشدنی است و باید آن را یکی از دردناک ترین فرازهای تاریخ اسلام برشمرد. هر چند
طرح این مسأله مانند بسیاری از مسائل تاریخی دیگر، با آثار عملی همراه نیست و در
حال حاضر
سرزمین تاریخی فدک در صحرای حجاز و در دل بیابان ها و حرّه ها و سنگ های سوخته
و پاره ای نخلستان های اطراف مدینه طیبه، گمنام افتاده و کسی را در مالکیت آن دعوا و
مرافعه ای نیست. امّا از آنجا که طیّ قرنها بحث های فراوانی درباره آن بوده و مورّخان و
محدّثان و محقّقان سخن ها در این باب گفته اند و یافتن نظر صائب می تواند نکته اتکایی
برای مسائل اعتقادی مخصوصا در مسأله خلافت و امامت و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام در
آن مقطع تاریخ اسلام باشد، لذا طرح آن مانند سایر مسائل تاریخی از بار ارزشی و معنوی
و اعتقادی برخوردار است که می تواند پرده از روی حوادث برافکند و برای آیندگان
عبرت آموز باشد. بدینسان نمی توان ماجرای فدک را از حوادث فراموش شده تاریخ
اسلام تلقّی کرد. با توجّه به این نکته مهمّ، گذر بر تاریخ پرماجرای فدک و مناقشات آن
همواره مورد توجّه عالمان، محدّثان، مورّخان و پژوهشگران شیعه و سنی بوده است.

در حالی که پیروان اهل بیت مصادره فدک به وسیله نظام حاکم، پس از رحلت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را ظلم مضاعفی در حقّ خاندان پیغمبر پس از غصب خلافت امیر
مؤمنان علیه السلام می دانند و حتّی اسفبارتر از آن می شمارند. نظریه پردازان عامّه در مقام توجیه
این اقدام برآمده اند و بر مستندات غاصبان صحّه گذاشته و آن را اقدامی مشروع جلوه
داده اند!

نکته ای که تأکید بر آن لازم است این است که: مسأله فدک پیش از آنکه بار اقتصادی
داشته باشد، بار معنوی و سیاسی داشته که با گذشت زمان به مسائل اعتقادی پیوند خورده
است؛ چنانکه امر از آغاز نیز چنین بوده و دفاعیات حضرت زهرا علیهاالسلام و حمایت امیر
مؤمنان از دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله در این کشاکش، به روشنی مبیّن این است که اساسا سخن از
منافع اقتصادی نبوده، بلکه بعد معنوی و دینی آن، نقطه محوری را تشکیل می داده است.
این دفاعیّات و خشم و خروش ها در راستای دفاع مستمر از اصول ومبانی اسلامی است
که از سوی پروردگار و با رسالت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله پی افکنده شد و خطر ارتجاع
زودرس به طور جدّی آن را تهدید می کرد. و این وظیفه سنگرداران ولایت بود که از
حریم شرایع دین دفاع کنند و از گسترش خطر ارتجاع و بدعت مانع شوند و از هرگونه
امکانات تبلیغی بهره گیرند. در اعصار بعدی نیز وارثان ولایت در برابر رژیم های حاکم،
همان مواضع را دنبال کردند. و حتّی مسأله فدک را به عنوان نمادی از کشور اسلامی
مطرح نموده و آن را به گستره حاکمیّت دین و ولایت تعمیم داده اند؛ چنانکه در سخن
امام موسی بن جعفر علیه السلام با مهدی عباسی در تحدید حدود فدک روایت آمده که آن
حضرت حدود فدک را با مفهوم رمزی اش به قلمرو حکومت اسلامی و جغرافیای آن
روز جهان اسلام پیوند دادند و خواستار شدند که هرگاه خلیفه عباسی بخواهد آن را به
آل رسول بازگرداند باید چنین اقدامی کند؛ یعنی تمام متملّکات دولت اسلامی را واگذارد
و این حاکمان نه تنها غاصب فدک اند که غاصب خلافت نیز هستند. در هر حال با توجّه
به اهمّیت موضوع وارتباطی که با مسأله ولایت پیدا می کند در این مقال برآنیم تا مروری
گذرا بر سرگذشت فدک کنیم و مظلومیت اهل بیت و علی و زهرا علیهم السلام را در لحظات
واپسین رحلت پیامبر به اجمال بنگریم.

موقعیّت جغرافیایی و سابقه تاریخی فدک

فدک از جمله قرا و قصبات حجاز و حوالی خیبر است که با مدینه طیّبه دو یا سه
روز طی مسافت فاصله دارد که به مقیاس زمان ما به ۱۳۰ کیلومتر می رسد. سرزمینی بوده
آباد و به لحاظ داشتن آب کافی، از نخلستان های فراوان و محصول برخوردار بوده است.
اشتغال مردم این سرزمین را امر کشاورزی و کارهای دستی تشکیل می داده و خرمای آن
مشهور بوده و از بافته های فدک در کتب تاریخی سخن به میان آمده است.

فدک با پیشینه تاریخی منزلگاه طایفه «بنو مُرّه» از قبیله بزرگ و مشهور عرب
«غطفان» است. به گفته طبری مادر نعمان بن منذر پادشاه حیره از اهالی فدک بوده که سند
معتبری در قدمت تاریخی سرزمین فدک به شمار می رود.(۱)

و به گفته برخی دیگر: فدک نام پسرحام بن نوح بوده و این قریه به نام وی موسوم
گشته است. فدک با خیبر ده کیلومتر فاصله دارد و به لحاظ اینکه خیبر مرکز عمده یهودیان
بوده، مردم آن از نظر اجتماعی و مذهبی تابع یهودیان خیبر بوده اند. قلعه مشهور قدیمی
فدک به «الشمروخ» شهرت داشته که در حقیقت حصن و قلعه فدک بوده است.(۲)

فدک، با دیرینه ممتدّ تاریخی و موقعیت ویژه اش به عنوان یک سرزمین پر آب و در
نتیجه دارای نخلستان ها، نامی مشهور بوده که علی رغم کوچکی اش از اهمّیت تاریخی و
جغرافیایی برخوردار است.

در قرن سوّم هجری، این قریه مسیر و منزل گاه مسافران مدینه بوده که در حال
حاضر این موقعیّت را از دست داده است.

موقعیّت کنونی فدک

بنا به نوشته مؤلّف کتاب مدینه شناسی که خود از محلّ فدک دیدن کرده است، این
منطقه امروزه به «الحائط» موسوم است که تابع امارت «حائل» است و در مغرب «الحُلیفه»
و جنوب «ضرغد» قرار دارد. دقیقا در مرز شرقی خیبر دارای موقعیّت مشخّصی است. به
گفته مؤلّف فوق الذکر، تا پایان سال ۱۹۷۵ میلادی، این منطقه شامل ۲۱ روستا و دارای
۱۱۰۰۰ نفر جمعیت بوده و سکنه «الحائط» بیش از ۱۴۰۰ نفر نبوده است.

فدک سرزمینی است پوشیده از نخلستان ها و برخوردار از امکانات کشاورزی و در
عین حال مجاور سرزمین های خشک حرّه و تابش آفتاب گرم.

حائط، بی هیچ نشانی از تاریخ، در لابلای نخلستان ها و صحرای خشک متروک،
امروزه اهمّیت خود را به عنوان منزلگاه مسافران از دست داده است.(۳)

مشخصات فدک و نخل های آن

چنانکه پیشتر اشاره شد، فدک به لحاظ امکانات کشاورزی، سرزمینی بود پر
محصول ورطب آن شهرت بسیارداشت.درخصوص حجم درآمدکشاورزی ونخلستان های
فدک، پس از آنکه در تصرف پیامبر قرار گرفت، گزارشهایی به ثبت رسیده است. برخی
گویند: نخلستان هایش در قرن ششم هجری معادل نخلستان های کوفه بوده است.(۴)

ابن ابی الحدید می نویسد: وقتی عمر بر نیمی از فدک با یهودیان مصالحه کرد از مال
عراق پنجاه هزار درهم به آنان داد.(۵)

سیّد بن طاووس در کشف المحجّه گفتاری دارد که درآمد فدک را بیش از این
تخمین زده است. وی می گوید: در آمد فدک به روایت شیخ عبداللّه بن حماد انصاری
سالانه بالغ بر هفتاد هزار دینار بوده است.(۶)

از اینجا می توان علّت واگذاری این سرزمین پرحاصل به فاطمه زهرا علیهاالسلام از طرف
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و به امر پروردگار متعال در آیه وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه را استنباط کرد.
بدیهی است با زندگی زاهدانه ای که اهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه و آله داشتند آنان را برای اداره
معیشت شخصی به این مبلغ نیازی نبوده و حکمت دیگری در این امر مهمّ باید باشد که
شاید بتوان گفت: هدف از این واگذاری داشتن بنیه مالی و توان اقتصادی جهت اداره
حکومت اسلامی بوده که می بایست در خاندان پیامبر مستقر می شد. همانگونه که تصرّف
فدک و خارج ساختن آن از دست اهل بیت به وسیله دستگاه خلافت را در همین نکته
باید جستجو کرد که به شرح آن خواهیم رسید.

فتح خیبر و فدک

در سال هفتم هجرتِ پیامبر صلی الله علیه و آله ، سپاه اسلام موفّق شدند طیّ فتوحات خود
قلعه های خیبر را که دژهای استوار یهودیان بود فتح کنند، دلاوری های امیرمؤمنان علیه السلام در
این فتوحات مشهور است. اسطوره شجاعت آن حضرت و به خاک افکندن مرحب،
قهرمان غول پیکر یهود و کندن در خیبر با آن حجم افسانه ای اش برگ دیگری است از
افتخارات آن فاتح بزرگ در تاریخ اسلام. همینکه خیبر فتح شد و یهودیان سرتسلیم در
برابر مسلمانان فرود آوردند، خبر سقوط خیبر با آن عظمت به یهودیان فدک که از ساکنان
قلعه ها و مزارع آن خطّه بودند رسید و از این رهگذر رعب و وحشتی در دل آنان افتاد و
پیش از آنکه سپاه اسلام راهی فدک شوند، نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و از تسلیم و
مصالحه خود بر نیمی از حاصل باغات و اراضی فدک سخن گفتند.(۷)

ابن ابی الحدید از سیره ابن اسحاق چنین نقل می کند: همین که خیبر فتح شد، رعب
و وحشت یهودیان فدک را گرفت، لذا نمایندگان خود را نزد پیامبر فرستادند و
درخواست کردند بر نیمی از فدک با آنان مصالحه کند. نمایندگان یهود در خیبر یا در مسیرِ
راه و یا در مدینه خدمت پیامبر رسیدند و موضوع را عنوان کردند و آن حضرت پیشنهاد
آنان را پذیرفت. از این رو فدک ملک ویژه رسول اللّه شد؛ زیرا بدون جنگ به تصرّف در
آمد. همچنین نامبرده از کتاب ابوبکر جوهری با اسناد خود از زهری چنین آورده است:
گروهی از اهالی خیبر که در محاصره قرار گرفتند، تحصّن کرده و از پیامبر خواستند به
آنان امان دهد تا جلای وطن کنند. پیامبر پذیرفت. اهالی فدک این را شنیدند و همین
پیشنهاد را دادند و پیامبر قبول کرد. و بدینگونه فدک بدون هیچ جنگ و جهاد به تصرّف
در آمد و بدین ترتیب ملک خاص پیامبر شد.(۸)

مفسران سنّی و شیعی نیز به چگونگی تصرّف فدک اشاره کرده و آن را خالصه و فئ
رسول خدا و از زمین هایی برشمرده اند که بدون سلاح و سپاه فتح شده و آحاد مسلمین
در آن نقشی نداشته اند و بنا به نصّ قرآنی، متعلّق به پیامبر خواهد بود:

وَمَا أَفَاءَاللّه ُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلاَ رِکَابٍ وَلَکِنَ اللّه َ
یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَی مَنْ یَشَاءُ وَاللّه ُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ * مَا أَفَاءَاللّه ُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ
أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لاَ
یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الاْءَغْنِیَاءِ مِنْکُمْ…(۹)

«آنچه را خدا از آنها (یهود) به رسول خود بازگرداند، چیزی است که شما برای
به دست آوردن آن نه اسبی تاختید نه شتری، ولی خداوند رسولان خود را بر
هر کس بخواهد مسلّط می سازد و خدا بر همه چیز توانا است. آنچه را خدا از
اهل این آبادی بازگرداند «فئ» از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و
مستمندان و در راه ماندگان است تا این اموال میان ثروتمندان شما دست به
دست نشود…»

دو آیه فوق الذکر خاطر نشان می سازد که آنچه بدون جنگ و جهاد به دست آید به
خدا و رسول تعلّق دارد و سایر مسلمانان در آن حقّی ندارند. و آنگاه که در دست
پیامبر قرار گرفت، آن حضرت به عنوان ولّی امر مسلمین در مصارفی که صلاح دین
و مسلمین است خرج می کند و آن را ذخیره ثروتمندان نمی سازد. این مصارف به بیان
آیه، عبارتند از: راه خدا و ترویج و تقویت دین و اهداف مقّدس رسالت نبوی،
خویشاوندان پیامبر و ایتام و مستمندان و در راه ماندگان و به طور کلّی در جهت مصلحت
دین و مسلمین.

و هر گاه پیامبر از میان مردم رخت بربندد، زمام چنین اموالی در دست جانشین به
حقّ او، امام عادل خواهد بود که از قبل تعیین شده است که او نیز در همان مصارف
مذکور خرج و صرف خواهد کرد.

واگذاری فدک به فاطمه علیهاالسلام

چنانکه در روایات بی شماری از طریق خاصّه و عامّه آمده است، رسول خدا صلی الله علیه و آله در
زمان حیات خود فدک را به فاطمه زهرا علیهاالسلام واگذار کردند و این سه سال قبل از رحلت
پیامبر بود؛ یعنی همان ایامی که فدک به تصرف آن حضرت درآمد.

طبرسی در مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه: وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ
السَّبِیلِ از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام و نیز ابوسعید خدری چنین روایت می کند:

«إنّه لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَه عَلَی النَّبِی صلی الله علیه و آله أَعْطاها وَسَلَّمَها فَدَکا وَبَقِیت فِی یَدِها ثَلاث
سَنَوات قَبْلَ وَفاتِ النَّبِیّ».(۱۰) همینکه آیه کریمه به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد حقّ ذوی القربی؛
یعنی خویشاوندان پیامبر و مسکین و ابن سبیل را بدهد، آن حضرت فدک را به فاطمه علیهاالسلام
داد و سه سال قبل از وفات حضرتش در دست فاطمه بود.

همین مطلب را سیوطی در درّالمنثور از ابی سعید خدری نقل کرده است:

«أخرج البزاز وابویعلی وابن حاتم و ابن مردویه عن أبیسعید الخدری، قال:
لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَه وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ… دعا رسول اللّه فاطمه فأعطاها
فَدَکا.

چون آیه شریفه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را فراخواند و فدک را به او داد.

و نیز از قول ابن عباس آورده: «لما نزلت وَآتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّه أقطع رسول اللّه
فاطمه فدکا» چون آیه شریفه نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را ملک فاطمه علیهاالسلام قرار داد.

هیثمی در مجمع الزوائد و ذهبی در میزان الاعتدال، متّقی در کنز العمال و برخی
دیگر از محدّثان عامّه نیز عین این مطلب را نقل کرده اند.(۱۱)

کوتاه سخن اینکه: فدک خالصه پیامبر گرامی بوده و در زمان حیات خود به امر
خداوند آن را به فاطمه زهرا علیهاالسلام داده است. این اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله بر اساس مصلحت دین و
مسلمین و آینده خلافت اسلام بوده؛ زیرا اوّلاً: هرگاه فدک در دست زهرا و علی علیهماالسلام بود،
آن را جز برای دین و مسلمین و مصالح جامعه اسلامی نمی خواستند و همان راه و روش
پیامبر را می پیمودند. ثانیا: خلافت آینده اسلام که می بایست در دودمان اهل بیت استمرار
می یافت، به بنیه مالی و پشتوانه اقتصادی نیاز داشت و فدک به عنوان یک منبع درآمد،
بخشی از این بودجه را تأمین می کرد و رمز اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله آن را به فاطمه علیهاالسلام دادند و
مستقیما به علی علیه السلام نسپردند، شاید این باشد که فاطمه دختر پیامبر بود و مردم نسبت به او
احترامی ویژه داشتند و ذی القربای مستقیم رسول اللّه بود و دادن فدک به حضرتش دستور
خداوند در آیه کریمه بود و بدیهی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز با فدک همانگونه عمل
می کرد که پیامبر می خواست و آن را در جهت خلافت امیرمؤمنان و مصلحت مسلمانان
قرار می داد. این در حالی است که گروهی از اهل نفاق و دنیاطلبان؛ از قبل با خلافت
امیرمؤمنان سرستیز داشتند و اگر فدک به طور مستقیم در اختیار آن حضرت قرار
می گرفت، عکس العمل هایی نشان می دادند.

در هر حال، وجود فدک در میان اهل بیت، خواه در دست علی علیه السلام یا زهرا علیهاالسلام در
حاق واقع فرقی نداشت. اقدام دستگاه حاکمه نیز در غصب فدک همان هدف را تعقیب
می کرد که اشاره شد و آن تهی دست نمودن خاندان پیامبر از بنیه مالی بود و در این جهت
فرقی نداشت که متصرف زهرا باشد یا علی علیهماالسلام .

نکته دیگری نیز در اینجا وجود داشت و آن اینکه اگر زهرا علیهاالسلام تسلیم می شد،
می بایست در اصل خلافت نیز تسلیم شود و حقّی را که خدا و پیامبر در ولایت امّت برای
اهل بیت قرار داده، به آنان تسلیم نماید و این به معنای بر باد رفتن کرسی خلافت بود.
بنابر این جنبه سیاسی فدک مهمتر از جنبه اقتصادی آن بوده است.

ابوبکر و مصادره فدک

پس از ماجرای سقیفه و تصاحب خلافت، نخستین اقدام خلیفه این بود که فدک را
از تصرّف زهرا علیهاالسلام خارج کند. از این رو دستور داد وکیل آن حضرت را از فدک اخراج
کردند و آن را به بیت المال ملحق نمودند. هر چند این اقدام عجولانه و تصرّف غاصبانه
هیچگونه مستند شرعی و قانونی نداشت بلکه یک اقدام صرفا سیاسی و در راستای
تثبیت حکومت بود امّا وی برای توجیه کار خود به روایتی دست یازید که جز او هیچیک
از صحابه و روات آن را نقل نکرده اند.

در صحیح بخاری آمده است که ابوبکر در پاسخ حضرت زهرا، که به اقدام وی
اعتراض نمود، چنین گفت: «إنّ رسول اللّه قال: لا نورث ما ترکناه صدقه»؛(۱۲) «ما ارث
نمی گذاریم، هر چه از ما بماند صدقه است.»

و در برخی منابع دیگر آمده است: «نحن معاشر الانبیاء لا نورث».(۱۳)

در تحلیل این ماجرا نکاتی را باید خاطرنشان ساخت:

۱ ـ چنانکه از پیش ملاحظه کردیم، فدک را پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله سه سال قبل از رحلت
خود به فرمان خداوند در آیه وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ… به فاطمه واگذار نمودند و بدین
ترتیب فدک نحله فاطمه علیهاالسلام است و تا روی کار آمدن ابوبکر در اختیار حضرت بوده و
وکیل و نماینده ایشان بر فدک نظارت می کرده و تصدّی آن را در دست داشته است.

و بدینگونه حضرت فاطمه «ذوالید»؛ یعنی متصرّف بوده و اصولاً خلیفه حق
نداشت ملکی را که در تصرّف زهرا علیهاالسلام بوده از وی بگیرد. و یا برای مالکیّت آن، از
حضرتش شاهد بخواهد و این چیزی است که احکام فقه اسلامی به صراحت بیان
می کندو آنها نخواستند به حکم خدا عمل کنند.

۲ ـ با این وجود هنگامی که ابوبکر شاهد خواست، حضرت زهرا علیهاالسلام علی علیه السلام و
حسنین علیهماالسلام و امّ أیمن را به گواهی فراخواند. امّا خلیفه شهادت این بزرگواران را رد کرد
که این بزرگترین اهانت به ساحت قدس آل اللّه بود که قرآن به طهارت و صدق و
عصمتشان گواهی داده و آیه «تطهیر» در شأن ایشان فرود آمده است و همه راویان؛ اعمّ از
شیعه و سنّی اتفاق نظر دارند که آیه تطهیر جز برای این خاندان نازل نشده و به همین
خاطر است که در زیارتِ غدیرِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این اقدام مصیبتی بزرگ تر از
غصب خلافت خوانده شده است؛ زیرا اگر غصب خلافت یک ظلم آشکار بود امّا ردّ
شهادت صدیقه امت، حضرت فاطمه علیهاالسلام و صدیق اکبر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و دو
سبط پیامبر علیهماالسلام از بُعد معنوی خسارتی بود جبران ناپذیر و اهانتی آشکار و پشت سر
انداختن آیه تطهیر و نادیده گرفتن مقامات و فضائلی که رسول گرامی برای علی و زهرا و
حسنین علیهم السلام گفته بود و دوست و دشمن و خود ابوبکر بدان گواهی داده اند.

فقه و فضائل فاطمه و علی علیهماالسلام

مگر پیامبر نفرمود: «فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است.»

در صحیح بخاری و مسلم است که ابن مخرمه گفت: شنیدم از پیامبر که در منبر
فرمود: «فاطمه بِضْعَه مِنّی یُؤذِینی ما آذاها ویریبنی ما رابها.»(۱۴)

و مگر نفرمود: «رضای فاطمه رضای خدا و غضب او غضب خداوند است.»

ابن ابی عاصم روایت کرده:

«إنّ النبیّ صلی الله علیه و آله قال لفاطمه إنّ اللّه َ یَغْضِبُ لِغَضَبِکَ وَیَرضی لِرِضاکَ».(۱۵)

همچنین ترمذی از قول زید بن ارقم آورده: «إنّ رسول اللّه قال: علیّ وفاطمه
والحسن والحسین، أنا حربٌ لمن حاربهم وسِلْمٌ لمن سالَمَهُم»؛(۱۶) «هر که با علی و فاطمه و
حسنین بستیزد من با آنها بستیزم و هر که مسالمت کند با وی مسالمت کنم.»

ونیز فرمود: «اشتدّ غضب اللّه عَلی مَن آذانی فی عترتی».(۱۷) «خشم خدا شدّت گرفت
بر کسانی که با آزردن عترتم مرا آزردند.»

دکتر محمّد عبده یمانی، یکی از دانشمندان اهل سنّت عربستان سعودی در کتاب
ارزشمند خود؛ «انّها فاطمه الزهراء» فصلی را به فقه حضرت فاطمه اختصاص داده و در
بخش هایی از آن می نویسد:

«شکّی نیست که آن جناب سرآمد زنان عالم است، سیّده فقیهه و فاطمه که در
انتقال دادن دین و دعوت و شناخت قرآن و سنّت توانمندی بالایی داشت…
هنگامی که از فقه و دانش او در قالب روایات سخن می گوییم می بینیم در موارد
بسیاری با مسائل فقهی مواجه بوده و در آن مسائل به نور خدای عزّوجلّ
می نگریسته و خداوند قلب او را نورانی ساخته و وی را گرامی داشته و از زنان
برگزیده عالم قرار داده است.»(۱۸)

«اگر در کتابهای روایی تتبّع کنیم موارد بسیاری از فقه و درایت فاطمه را
خواهیم یافت که به اعتراف اهل تحقیق، به صورت یک کتاب مستقل می توان
ارائه داد. حضرت فاطمه علیهاالسلام دارای روحی دانا و فهمی دقیق نسبت به اسلام و
احکام آن بود… او با فقه کامل از کتاب خدا و سنّت رسول صلی الله علیه و آله عمل می کرده و
اصرار داشته که همه اعمال و رفتارش تابع سنّت مصطفی و هدایت آن حضرت
باشد.»(۱۹)

و در همین کتاب از قول عایشه آورده که گفت: «کسی را ندیدم راستگوتر از
فاطمه»(۲۰)

و بالاخره سراسر این کتاب و صدها نظیر آن از قلم عامّه و خاصّه مشحون از فضائل
صدیقه طاهره علیهاالسلام است. و اینها را دستگاه خلافت نیز مانند هزاران راوی و محدّث دیگر
به یاد داشته است؛ امّا در ماجرای فدک برخوردشان چنان بود که دیدیم و نیز درباره
امیرمؤمنان علیه السلام و مقامات و فضایل و حقانیت و صدق و علم و منزلت معنوی او احدی
تردید نداشته و کتب عامّه نیز آکنده از ذکر مناقب آن حضرت است.

ابن حجر هیثمی با اینکه از متعصّبان سرسخت عامّه است، در کتاب صواعق، چهل
حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله در فضائل امیرالمؤمنین آورده و علاوه بر آن، فضائل دیگری برای آن
حضرت و خاندانش برشمرده است. از جمله:

«عَلِیّْ مَعَ الْقُرْآن وَالْقُرآن مَعَ عَلِیّ لا یَفْتَرِقان حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوض»؛(۲۱) «علی با
قرآن و قرآن با علی است و این دو جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند.»

و «أقضاکم علیّ»؛ یعنی از همه شما بهتر علی قضاوت و داوری کند. و دعا درباره او
که: «اَللّهُمَّ اهْدِ قَلبَهُ وَثَبِّتْ لِسانَهُ»؛(۲۲) «خدایا قلبش را هدایت کن و زبانش را استوار دار!»

و نیز: «الصدیقون ثَلاثَه؛ وَعَلِیّ بْن أبِیطالِب أَفْضَلُهُمْ»؛(۲۳) «سه تن صدیقان اند، حبیب
نجار و مؤمنِ آل یاسین و علی که افضل همه آنهاست.»

و نیز از سخن پیامبر است: «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِیّ لَنْ یَزُولا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ
الْحَوض»؛(۲۴) «علی با حقّ است و حق با علی، از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار کوثر نزد من
آیند.»

و نیز: «عَلِیٌّ مِنّی بِمَنْزِلَه رَأسی مِنْ جَسَدِی»؛(۲۵) «علی نسبت به من، همانند سر من
نسبت به پیکر من است.»

همچنین ابن حجر از قول ابوبکر آورده که گفت: از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:
«علیّ مِنّی بمنزلتی من ربّی»؛(۲۶) «علی نسبت به من همانند منزلت من با خدای من است.»

حال با چنین فضایلی آیا جای آن داشت که خلیفه از زهرا علیهاالسلام شاهد بخواهد و
شهادت علی علیه السلام را رد کند و گواهی حسنین را نادیده بگیرد؟! اسف بارتر اینکه در
مناقشات مربوط به فدک حرمت حریم ولایت را پاس ندارد؟!

ابن ابی الحدید متن خطبه ای را از ابوبکر در پاسخ به خطابه تاریخی حضرت
زهرا علیهاالسلام نقل کرده که از گستاخی و جسارت وی نسبت به اهل بیت پرده برمی دارد و
نگارنده این مقال حتّی نقل آن سخنان را دور از ادب می داند.

وی پس از نقل آن خطبه موهن، می نویسد: من سخنان ابوبکر را برای نقیب
ابویحیی جعفر بن یحیی بن ابوزید خواندم و گفتم: او به چه کسی گوشه می زند؟ پاسخ
داد: گوشه نمی زند بلکه به صراحت می گوید! گفتم: اگر صریح بود از تو نمی پرسیدم. او
خندید و گفت: علی بن ابی طالب علیه السلام را اراده کرده است. گفتم همه این سخنان را برای
علی گفته است؟! پاسخ داد: آری، پسرم، پادشاهی است! گفتم: انصار کجا بودند؟ گفت:
آنها نام علی را فریاد کردند و او برای جلوگیری از بلوا و آشوب آنها را
نهی کرد.»(۲۷)

آری پادشاهی است! دنیا و حکومت و ریاست چند روزه که آدمی را به اینجا
می کشاند تا حرمت حریم حق را می شکند و همه ارزشها را زیر پا می گذارد!

۳ ـ چنانکه در مناقشات فدک آمد، پاسخ خلیفه به فاطمه زهرا علیهاالسلام در پی اعتراض به
غضب فدک استناد به روایتی بود که جز وی آن را نقل نکرده است؛ «ما پیامبران ارث
نمی گذاریم.» در حالی که در آغاز امر، سخن از میراث نبود. فاطمه رفع تعرض از ملکی
را می خواست که در تصرف وی بوده و پیامبر سه سال قبل از رحلت، خالصه خود را به
دخترش داده بود، امّا ابوبکر به جای اینکه با منطق صحیح پاسخ زهرا را بدهد، سخن را به
انحراف برد و بحث میراث را پیش کشید.

و چون سخن از میراث به میان آمد، ناگزیر دفاع زهرا علیهاالسلام در این حال به گونه دیگر
شد و در حقیقت به یک بحث اساسی در باب میراث به عنوان حکمی از احکام اللّه تبدیل
گشت و موضع حضرت زهرا علیهاالسلام در این مناقشه درست ردّ دعاوی خلیفه بود که مدعی
شد «از پیامبر کسی ارث نمی برد.» که این بر خلاف قانون ارث است که به صورت عام
برای همه در قرآن تعیین شده و تخصیص آن غیر موجّه و بدون دلیل است. همانگونه که
وراثت انبیا نیز در قرآن طی آیاتی مطرح گردیده و در این جهت فرقی میان آنها و دیگران
نیست و وارث؛ اعم ازاینکه دختر باشد یا پسر، از اسلاف خود ارث می برد و روایت
مورد استناد ابی بکر خبر واحدی بیش نیست که جز خلیفه راوی ندارد و هرگز نمی توان با
چنین روایتی عمومات قرآنی را تخصیص زد. به عبارت دیگر میراث از احکام مصرّح و
عام است که کتاب اللّه بدان ناطق است و روایت ابی بکر به فرض صحّت خبر واحد و قطع
نظر از مشخصات راوی، اگر شرایط و قراین حالیه و موقعیّت زمان و مکان و بحران امر
خلافت را هم در نظر بگیریم کمترین اعتباری برای آن خبر نمی توان در نظر گرفت. نه
تنها از نظر شیعه بلکه از دیدگاه بسیاری از محقّقین عامّه که تخصیص کتاب اللّه را با خبر
واحد جایز نمی دانند. به هر حال با توجّه به شرایط پیشگفته، حضرت زهرا علیهاالسلام مصمّم به
میدان آمد تا از حریم دین دفاع کند که از مسأله فدک فراتر و مهم تر بود.

دفاع زهرا و شکایت به جمع عمومی

پس از آنکه ابوبکر به استناد روایتی به تصرف فدک اقدام کرد و وکیل فاطمه
زهرا علیهاالسلام را خلع ید نمود و آن حضرت از این اقدام آگاه شد، چادر بر سر افکند و با
جمعی از زنان بنی هاشم راهی مسجد گردید و این در حالی بود که ابوبکر در جمع مهاجر
و انصار حضور داشت. آنگاه پرده ای زدند و زهرا علیهاالسلام ناله ای از دل برآورد که همه اهل
مسجد به گریه افتادند. سپس اندکی درنگ کرد تا صدای گریه فرونشست و آغاز سخن
نمود و خطبه غرّایی ایراد فرمود و از نعمت رسالت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و فلسفه احکام
آسمانی سخن گفت، آنگاه در مورد خطر رجعت به جاهلیّت به مردم هشدار داد و در
فرازی از آن خطابه تاریخی مسأله میراث خود را از رسول خدا عنوان کرد و محرومیّت از
ارث پدر را حکم جاهلیّت خواند و مردم را مورد نکوهش قرار داد که چرا در برابر این
جریان سکوت کرده اند؟! گفت: «هیهات، مسلمانان! ای پسر ابی قحافه چرا من از ارث
پدر محروم شوم؟ آیا خداوند گفته تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟! چه
حکم ناروایی آوردی و گستاخانه به قطع رحم دست یازیدی و عهد و پیمان شکستی!
کتاب خدا پیش روی شماست و به عمد به آن پشت پا زدید و به دور افکندید. خدای
عزّوجلّ می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ… و در داستان یحیی و زکریا می گوید: فَهَبْ
لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّا * یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّا(۲۸) و نیز می فرماید:
یُوصِیکُمْ اللّه ُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاْءُنثَیَیْنِ فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ… و همچنین
فرمود: إِنْ تَرَکَ خَیْرا الْوَصِیَّهُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالاْءَقْرَبِینَ…(۲۹)

و شما پندارید که من بهره و میراثی از پدر ندارم! آیا خداوند آیه ای را به شما
اختصاص داده و پدر مرا از حکم آن استثنا کرده است؟ یا می گویید: (ما اهل دو ملت ایم)
اهل دو ملّت از یکدیگر ارث نمی برند؟! آیا من و پدرم از اهل یک ملّت و دین نیستیم؟!
آیا شما به خاصّ و عام قرآن از پیامبر داناترید؟! و…(۳۰)

چنانکه ملاحظه می کنیم: تمام تکیه سخن دختر گرامی پیغمبر این است که چرا
خلیفه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.