پاورپوینت کامل «یادداشت های سفر به خانه خدا» ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «یادداشت های سفر به خانه خدا» ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «یادداشت های سفر به خانه خدا» ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «یادداشت های سفر به خانه خدا» ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۶۶

تحقیق و بررسی متن تاریخی پاورپوینت کامل «یادداشت های سفر به خانه خدا» ۹۹ اسلاید در PowerPoint

«روز هفتم ماه شوال هجری به «دیمویا»(۱) رسیدم، روز هشتم عازم سفر
شدم. سه روز در میان دریای نیل بودم، به «سای مو نی دِه»(۲) (صمدون)
رسیدم. باز عازم سفر شدم و سوار بر الاغ به شهر «جوان تو یی»(۳)
(طنطا) رسیدم، در آن شهر آرامگاه عالم بزرگ احمد بدوی قرار دارد.
روز بیست و پنجم، از شهر طنطا خارج شدم، به شهر کفر زیات رسیدم،
بعدا در امتداد رود نیل رفتم تا بار دیگر به اسکندریه رسیدم. یک چمدان
کوچک مسافرتی تهیه کردم؛ زیرا داخل آن اشیا و وسایل مورد نیاز جای دارد
و کتاب هایی را که من در استانبول خریدم، به خاطر قرنطینه، عمدا این چمدان
را به اسکندریه منتقل کردم. روز بیست و ششم از اسکندریه خارج شدم،
ماه دوازدهم هجری (ذوالحجه) به مصر بازگشتم. قصد داشتم به زیارت
خانه خدا بروم، موسم حج گذشته بود، مایل بودم در مصر سکونت کنم. زمان
اوایل ماه ذیحجه سال ۱۲۶۲ هجری برابر با بیست و پنجمین سال از فرمانروایی
دائو گوانگ بود، در خیابان «مشقی»(۴) کوچه «ام سلمه»(۵) بودم، نام صاحب
اقامتگاه «ربیعه بن رباعی»(۶) بود، شش ماه اقامت کردم. تا روز هشتم ماه ششم
(جمادی الثانی) از مصر خارج شدم. آن سال، در چین ماه کبیسه بود، من
ندانستم کبیسه آن در کدام ماه است؟! آن ماه، ماه ششم تقویم هجری هم بود.
من با حبیب، افندی و عائله آن دو، همسفر بودم. حبیب قصد داشت به زیارت
خانه خدا برود، سه روز رفتم تا به سوئز رسیدیم، هشت روز ماندم. آن منطقه
ساحل دریایی است که فرعون و یارانش در آن غرق شدند. اکنون نام آن،
دریای فرعون است، دریای عرب هم هست. من سوار کشتی سوئز شدم، روز
بیست و ششم به جُدّه رسیدم، ماه پنجم تقویم شرق (چین) و روز هفتم ماهِ هفتمِ
(رجب) هجری هم بود.»

یوسف مافوچو پس از اینکه دمیاط را ترک گفت، با استفاده از کشتی به سفر خود
ادامه داد و در مسیر خود از صمدون (سای مو نی دِه) طنطا (جوان تو یی)، اسکندریه
(یی سی کن دِه لینگ یه)(۷) و دیگر شهرها عبور کرد و به قاهره رسید. هدف این سفر
عزیمت به مکه و زیارت خانه خدا بوده است، امّا چون آن هنگام ماه ذیحجه بود،
بنابراین مؤلف می گوید: «موسم حج سپری شده است» در نتیجه مدت شش ماه در قاهره
سکونت می کند. در پی آن، یوسف مافوچو قاهره را نیز ترک کرد و از سوئز مستقیما با
کشتی به جده سفر کرد.

وی منطقه سوئز را چنین توصیف می کند: «آن منطقه ساحل دریایی است که فرعون
و یارانش در آن غرق شدند.»

قرآن کریم در سوره بقره آیه پنجاه چنین می فرماید: «و دریا را برای شما شکافتیم،
و شما را نجات دادیم و فرعونیان را در آن غرق کردیم و شما آن واقعه را به چشم
مشاهده کردید.»(۸)

چنین روایت می کنند که فرعون فرمانروای مصر باستان، با سپاهی گران به تعقیب
موسی و یارانش پرداخت و رود مواج و خروشان نیل به عنوان مانعی در برابر آنان قرار
داشت. موسی با عصای خود بر سطح آب زد، ناگهان در میان رود راهی پدیدار گشت.
موسی و پیروانش در این هنگام از آنجا عبور کردند. فرعون و سپاهیانش هم در پی آنان
رفتند، ناگهان آب رود به هم پیوست و «فرعون و یارانش» در رود نیل غرق و هلاک
شدند… مکان وقوع این واقعه بنابر روایاتی، در همین منطقه جریان رود نیل و شهر
سوئز بوده است.

بازگشت و سکونت در مکه مکرمه:

«دو ماه قبل از اینکه به مکه برسم، در مکه بیماری طاعون شایع بوده، ماه هشتم
هجری (شعبان)، بیماری های واگیر دوباره فرا رسید، علایم این مرض تهوّع،
استفراغ و اسهال بود، عده زیادی فوت کردند. به اندازه ای که پس از ادای نماز
عصر، بیست و پنج تابوت را تشییع کردند. همان روز، من شنیدم که تعداد
نعش ها تقریبا چهارصد تا بوده است. سپس برای چندین ماه اوضاع سالم و
بی خطر بود. در ماه ذیحجه هجری، بیماری واگیردار مجددا فرا رسید، چندین
هزار نفر در عرفات و منا فوت کردند. در ماه نخست سال ۱۲۶۳ هجری، تب
مالاریا به مکه رسید، تعداد زیادی مردند. من از مصر آمدم، در مروان اقامت
کردم. ماه پنجم تقویم شرق (چین)، روز پنجم ماه رجب هجری، من از مروان به
عمران نقل منزل کردم، به خانه احمد مظفر اهل جوف. در (سال) مصیبت
آتش سوزی اقامت کردم. از باب عمره آتش به کلبه ای در جوار مسجد الحرام
سرایت کرد. میان باب عمره و باب ابراهیم قرار داشت، از وقت نماز ظهر تا نماز
مغرب، زبانه های آتش به داخل مسجد الحرام وارد شد. من تصمیم گرفتم عازم
سفر شوم، ایوب از اهالی ایالت «شان شی»(۹) (در چین) با من همسفر بود، امّا او
مرض اسهال داشت، به منزل من انتقال یافت، بعدا بیماری او شدید شد. در آن
هنگام پیغامی از جُدّه آمد، کشتی «فلایه»(۱۰) چند روز دیگر حرکت خواهد کرد،
امّا ایوب در حال بیماری سخت و ماندگاری قرار داشت، مجبور شدم او را در
خانه احمد بگذارم. ماه پنجم شرق، روز سوم ماه رجب، مظفر با من راهی شد.
اوایل «شب»(۱۱) روز دوّم ماه ششم، پیغام از مکه آمد، شبی که من عازم سفر
شدم، ایوب درگذشت.»

در «یاد داشت های سفر به خانه خدا» یک رشته مدارک و شواهد تاریخی قابل
ملاحظه موجود است. در فاصله میان سال ۱۸۴۵ تا ۱۸۴۶ میلادی، در ناحیه مکه
به طور متوالی چندین دفعه مرض «طاعون» به شدت شیوع یافت. نه تنها این مرض مدتی
طولانی ادامه یافت، بلکه دامنه و وسعت مصیبت و فلاکت گسترده بود. وضعیت آن
بیماری واگیردار جدی و بحرانی بود. بر اساس عوارض بیماری که شامل «استفراغ و
اسهال» بوده است، می توان چنین قضاوت کرد که آن مرض گویا «وبای مسری» بوده
است. تنها در ظرف یک روز، حدود چهارصد نفر مردند»، و به دنبال آن در منطقه
عرفات و منا نیز «چندین هزار نفر فوت کردند.» سپس در ادامه آن مرض «تب و مالاریا»
فرا رسید، «تعداد زیادی فوت کردند»… در بیش از یکصد سال قبل، در شرایطی که
جمعیت اعراب اندک بود، این حادثه یک فاجعه و مصیبت کم نظیر بوده است. شیخ
یوسف مافوچو در آن هنگام هر چند به صحت و سلامتی مسلمانان مکّه علاقه مندی و
توجه نشان داده است، اما فردی درمانده و عاجز بوده و قادر به کمک نبوده است، به
ناچار عازم سفر می شود و به میهن خویش باز می گردد.

در مقاله ای با عنوان «مطالعات و پژوهش های مسلمانان ایالت یون نان در دوره
چینگ پیرامون علوم اسلامی» به این نکته اشاره می کند که محل سکونت شیخ یوسف
مافوچو در مکه، در آن روزگار با کمک مردم آن سامان به عنوان مکان یادبود دائمی
حفاظت و نگهداری شده است. در سال ۱۹۳۸ میلادی، هیأت اعزامی دانشجویان
چینی مسلمان مقیم مصر برای زیارت خانه خدا به مکه رفتند تا به فعالیت های تبلیغی
علیه اشغال گران ژاپنی بپردازند، هنوز محل سکونت قدیمی مافوچو وجود داشته است،
و تعدادی از اعضای هیأت مزبور به بازدید آن مکان رفته اند. این نشان می دهد که
اعراب برای دوستی سنتی خود با مردم چین ارزش زیادی قائل هستند.

در راه بازگشت به وطن:

«روز جمعه سوار کشتی شدم. نام کشتی «فتح المبین»(۱۲) بود؛ یعنی سرانجام
خوش یُمن و خجسته، روز چهارم ماه هشتم (شعبان) هجری کشتی به راه افتاد،
از طریق جُدّه حرکت کردیم، در نیمه های شب روشن و «درخشانِ»(۱۳) روز
چهارم، کشتی به یک جزیره برخورد کرد، با صخره تصادم کرد، افراد داخل
کشتی همگی نگران و مضطرب شدند، از خداوند طلب لطف و محبّت می کردند.
همه آرام و ساکت بودند، روز بیست و سوم ماه شعبان به «حدیده» رسیدیم،
هشت روز اقامت کردیم. مجددا عازم سفر شدیم، کشتی بیست و هشت روز در
راه بود. به شهر «کِه لانگ دی»(۱۴) (کراچی) رسیدیم، ماه هفتم شرق، و روز هفتم
ماه رمضان هجری بود، دو روز اقامت کردیم. سپس حرکت کردیم، روز بیست
و ششم به شهر «آلا فان یِه»(۱۵) (آلاپو) رسیدیم، پنج روز نیز در آن جا ماندیم،
همه مردم آن جا میگو صید می کردند. هیجده روز دیگر به سفر ادامه دادیم،
روز بیستم به شهر «آچی»(۱۶) (یا یارجیم) رسیدم، کشتی یازده روز در آن جا
توقف کرد. ماه هشتم از تقویم شرق، روز نهم از ماه دهم (شوال) هجری حرکت
کردیم. کشتی نوزده روز ایستاد، باد موافق ومساعد نبود. هجده روز رفتیم تا
به «بو لو بین نان»(۱۷) رسیدیم، اگر باد موافق و مساعد می بود ظرف پنج روز
می توانستیم برسیم. در بو لو بین نان توقف کردیم، روز بیست و پنجم جمعیت
زیادی از کشتی پیاده شدند و همه به شهر و دیارشان مراجعت کردند.»

در ماه ژوئن سال ۱۸۴۶ میلادی، شیخ یوسف مافوچو در مسیر دریایی بازگشت
به میهن، از بندر جُدّه سوار کشتی شد و در ماه جولای به بندر کراچی رسید. با ادامه
مسیر دریایی و عبور از شهر آلاپو و پندیچری (شهر آچی یا یارجیم) در هندوستان،
وارد شهر پی نانگ (بو لو بین نان) شد.

دانش اندوزی و تحقیقات علمی در سنگاپور:

«درماه نهم از تقویم شرق، روز شانزدهم ماه ذی قعده هجری، از «بو لو بین نان»
خارج شدیم، روز بیست و چهارم به «مالاشیا»(۱۸) (مالزی) رسیدیم، دو روز نیز
توقف کردیم. روز بیست و هفتم حرکت کردیم و به «شین گاپور»(۱۹) (سنگاپور)
رسیدیم. در منزل نوه نایب، پسر هارون، سعید عمر اقامت کردم. عمر آدم
فاضل و خردمندی بود، از اهل سوماترا، بیش از سی سال در سنگاپور مقیم
است، به تجارت پر رونق و پر برکت اشتغال داشت. کتاب های زیادی جمع
آوری کرده بود، من خیلی به آنها علاقه داشتم، دوست داشتم مدت طولانی در
آن جا بمانم و تمام کتاب ها را مطالعه کنم.

همواره می شنیدم که سرزمین سنگاپور به خط استوا نزدیک است، و آن خط
درست در وسط [نیمکره] شمالی و جنوبی قرار دارد و به طور مساوی زمین را
به دو نیم تقسیم می کند. در آن سرزمین قطب شمال با افق هم تراز است، قطب
جنوب نیز چنین است، شب و روز کاملاً برابر و یکسان است، فصل تابستان که
می رسد شب طولانی نیست، فصل زمستان که می رسد شب کوتاه دیده
نمی شود.

ایام در اعتدال بهاری و باد پاییزی قرار دارند. وقتی خورشید به جنوب متمایل
می شود، سایه تمایل به شمال دارد. وقتی خورشید به شمال متمایل می شود،
سایه به جنوب تمایل دارد. بنابراین، من در این جزیره یک سال اقامت کردم و به
تحقیق و آزمایش پرداختم، در میان قطب نما یک سوزن عمودی نصب کردم،
نقاط انقلابین و اعتدالین آن سرزمین را آزمایش کردم. نتیجه گرفتم که سخن
پیشینیان (افراد قدیمی) کاملاً موثق و واقعی بود، و با آن چه برخورد کردم
منطبق بود.»

شیخ یوسف مافوچو در راه بازگشت به میهن، مخصوصا حدود یک سال در
سرزمین سنگاپور به صورت موقت اقامت کرد؛ یعنی از ماه سپتامبر ۱۸۴۷ تا ماه اوت
سال ۱۸۴۸ میلادی، سبب اقامت موقت وی عمدتا به محل اقامتش مربوط می شد.
سعید عمر تاجر بزرگ آن سامان، کتابخانه ای غنی داشت و شیخ یوسف مافوچو نیز
«مشتاق دانش و تفکر عمیق، اهل کتاب و کتاب خوانی» بود، بالطبع نمی خواست به
آسانی فرصت گران بهای اکتساب و ارتقای دانش خود را از دست بدهد. نکته مهم برای
وی بررسی صحت و سقم نظریه تعادل (موازنه) شب و روز در سنگاپور بود که
مخصوصا مطالعات و بررسی هایی در محل انجام داد. شیخ یوسف مافوچو نه تنها در
خصوص کتب اسلامی دانش وسیع و معلومات و دست آوردهای عمیق داشت، بلکه به
علم نجوم، تقویم، جغرافیا و غیره نیز علاقه داشت. او آثار تخصصی گوناگونی از جمله
«خوان یو شو یائو»(۲۰) (شرح عمده درباره کره زمین)، «تیئن فانگ لی یوان»(۲۱) (اصول
تقویم اسلامی) و غیره دارد. او گفته ها و توضیحات مربوط به حرکت اجرام فلکی و
کیهانی و نظریه های نزدیک به علم نجوم معاصر را مورد انتقاد قرار داد و نظریات بی پایه
معمولی را رد کرد، حتی سخنان و نظریات پوچ و بی منطق رایج در درون آیین اسلام؛ از
جمله برخی مطالب یک جانبه لیوجی (۱۶۵۵ تا ۱۷۴۵ م) دانشمند بزرگ مسلمان
چینی را اصلاح کرد.

از متن کوتاه امّا تفصیلی زیر می توان به دقتِ نظرِ یوسف مافوچو پی برد:

«عقاید و نظریات قدیمی استادان فرزانه ام در خصوص کره زمین [چنین بود که]،
برخی می گفتند بر سطح آب شناور است، برخی می گفتند زمین در جنوب ستونی دارد و
به آسمان متصل است. درازای آن مستقیم به سمت شمال ادامه دارد. تمام جهات خلاء
و خالی است، [در این زمینه] بحث و تفاسیر گوناگونی وجود دارد که انسان را به خنده
می اندازد. اثری از استاد لیوجی؛ یعنی ترجمه کتاب «تیئن فانگ شینگ لی»(۲۲) (حقیقت
دین آسمانی)، در آن نقشه حدود و خط الرأس اقالیم هفت گانه را ترسیم کرده است،
نظم و ترتیب شکل کره زمین کاملاً گرد است، نقشه شکل و ظاهر آن را شرح می دهد،
[البته [سخنان و نظریات بسیار پوچ و بیهوده ای هم اظهار شده؛ مثلاً گفته اند زمین در
بالا و آسمان در زیر قرار دارد، پس وقتی که به نقشه لیوجی نگاه می کنیم، می توان
مشاهده کرد که بر روی زمین در همه جهات آدم وجود دارد. در همه جهات آب
وجود دارد. همه جهات آسمان دارد، درباره سخن کاملاً گِرد [بودن زمین] مسلما
شک و تردید کافی وجود ندارد، امّا نقشه اقالیم هفتگانه استاد لیوجی، فقط یک طرف
زمین را کاملاً گرد انجام داده، وقتی که تا آن زمان چنان نقشه ای رسم نشده بود، استاد
آن قسمت دیگر را از کجا دانسته بود؟ یعنی همان چیزی که چینیان آن را «هوا چی
گوا»(۲۳) (نیمکره غربی) می نامند…

استاد لیوجی هم از روی (مطابق) مطالبی که قدیمی ها به ارث گذاشته اند، نسخه
برداری و ثبت کرده است، در آن روزگار هنوز قطب نما، کشتی بخار (دودی) و دیگر
ابزار وجود نداشت، از کجا توانسته اند بررسی و آزمایش کنند؟ پس اگر یک طرف
[زمین را [کاملاً گرد ترسیم کرده، در نتیجه علّت آن را می دانسته است. من به مکه و
جهان عرب سفر و در آن جا گردش و سیاحت کردم. کتاب های زیادی جمع آوری
کردم، متوجه شدم نسل های بعدی کتاب ها و نقشه هایی نوشته و رسم کرده اند که در
مقایسه با پیشینیان مفصل و دقیق تر بود، که می تواند قسمت های نادرست و ناقص نقشه
استاد لیوجی را تکمیل کند.علاوه بر این شخصا ادوات و ابزارهای عجیب و غریب
زیادی از جمله قطب نما و کشتی بخار دودی که انسان های فعلی استفاده می کنند
مشاهده کرده ام، [که نشان می دهند [مطالعات و بررسی ها و آزمایش ها صحیح و دقیق
هستند.

برای مدتی طولانی بازرگانان و تجار زیادی رفت و آمد کرده اند، که تعداد آنان از
هزاران نفر کمتر نیستند. زمانی که من به روم (مصر) رسیدم، در آن منطقه ده ها نفر را
ملاقات کردم، در خصوص فرضیه و سخنان مربوط به آن سوی کره زمین (نیمکره
غربی) پرسش و تحقیق کردم، همه می گفتند نیمه های شب در سرزمین ما نیمروز آن
طرف کره زمین است، در آن صورت به گرد بودن کامل زمین می توان ایمان و اعتقاد
داشت.»

حاج شیخ یوسف مافوچو مطالعات و آزمایش هایی درباره تعادل (موازنه) شب و
روز در منطقه سنگاپور انجام داد. او در خصوص بررسی های خود چنین می گوید: «در
میان قطب نما یک سوزن عمودی نصب کردم، نقطه انقلاب و نقطه اعتدالین آن سرزمین
را آزمایش کردم، نتیجه گرفتم که سخن افراد قدیمی کاملاً موثق و واقعی بود و با آن چه
مواجه شدم منطبق بود.»

به دلیل چرخش کره زمین بر گرد محور خود، در نیمکره ای که رو به خورشید قرار
دارد روز است، و در نیمکره ای که پشت به خورشید دارد شب است. نور خورشید به
نوبت بر سطح نیمی از کره زمین می تابد، در نتیجه حالت جایگزینی و تناوب روشنایی
روز و تاریکی شب پدید می آید. هنگامی که شعاع (پرتو) مستقیم نور خورشید بر خط
استوا قرار می گیرد، مدارهای روز و شب که از دو قطب شمال و جنوب عبور می کنند به
همراه یک رشته نصف النهار به دو قسمت تقسیم می شوند؛ قسمت روشن را «دایره
روشنایی) و قسمت تاریک را «دایره تاریکی» می نامند. تعداد «دایره روشنایی» و «دایره
تاریکی» با هم برابر هستند، در نتیجه میزان روشنایی و تاریکی در نیمکره شمالی و
جنوبی ۱۲ ساعت است. منطقه سنگاپور در نزدیک «خط استوا» قرار دارد، و شعاع
(پرتوهای) مستقیم نور خورشید «دایره روشنایی» و «دایره تاریکی» را به دو قسمت
مساوی تقسیم م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.