پاورپوینت کامل تحقیق و بررسی متن تاریخی «یادداشت های سفر به خانه خدا» (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحقیق و بررسی متن تاریخی «یادداشت های سفر به خانه خدا» (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحقیق و بررسی متن تاریخی «یادداشت های سفر به خانه خدا» (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحقیق و بررسی متن تاریخی «یادداشت های سفر به خانه خدا» (۲) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۸۲
بخش نخست این سفرنامه در شماره پیشین (۳۷) از نظر شما گذشت.
همانگونه که ملاحظه کردید، نویسنده کتاب «یادداشتهای سفر به خانه
خدا» از مسلمانان کشور چین و پیرو اهل سنّت است. بدیهی است
مناسک و احکامی که در بخشهایی از سفرنامه آمده طبق فتاوای اهل
سنّت می باشد.
حجر الأسود:
در کتاب «آداب و احکام دین آسمانی»، نوشته آقای حاج یوسف ناگواچانگ در
توصیف «حجر الاسود» آمده است: «در سمت جنوب کعبه، یک قطعه سنگ بزرگ قرار
دارد. در ازای آن یک «جانگ» است. ارتفاع آن از زمین سه «چی» و رنگ آن سیاه است. از
آسمان فرود آمده؛ از این رو آن را «سنگ سیاه» (حجر الأسود) می نامند. به آن «سنگ
آسمانی» هم می گویند. هر زائری که وارد مسجد الحرام شود، باید نخست حجر را استلام
کند، تا نشان دهد که ایمان وی مانند سنگ سخت و استوار است».
در «یادداشت های سفر به خانه خدا» نیز می نویسد:
«حجر الأسود در گوشه کعبه نصب شده… اطراف آن با نقره و جواهر احاطه شده
است. بزرگی آن به اندازه سر انسان است».
مقام ابراهیم:
جمله «آن سنگ به هنگام ترمیم و تعمیر کعبه، زیر پای ابراهیم بوده و بر روی آن ردّ
پایی هست» با عبارت کتاب «تیئِن فانگ دیئن لی» (آداب و احکام دین آسمانی)
همخوانی دارد که می گوید:
«آن مقام محل عبادت و خدمات برجسته ابراهیم علیه السلام پیامبر بزرگ بوده است. از کنار
کعبه، درست بیست گام فاصله دارد. هر زائری که طواف خانه را به پایان رساند، باید
پشت این مقام نماز بخواند و دعا کند و خواسته های خود را بیان کند».
دیوار حطیم:
یوسف مافوچو دیوار حطیم را این گونه توصیف می کند:
«دیواری قدیمی هم وجود دارد. شکل دیوار قدیمی مانند کمان نیم دایره است.
ارتفاع آن به سینه آدم می رسد. مردم آن را حِجر اسماعیل می نامند. بعضی می گویند قبر او
در آنجا است».
کتاب «آداب و احکام دین آسمانی» نیز در وصف این دیوار می گوید:
«دیوار کهنه، محل خانه قدیمی کعبه است. خانه قدیمی کعبه چند برابر بزرگ تر از
بنای جدید کعبه بوده است. پس از این که به سبب سیلاب زیر آب و گِل پوشیده شد،
حضرت ابراهیم علیه السلام مأموریت یافت آن را تجدید بنا کند، مصالح را گرد آورد و در جای
خود نصب کرد. پایه اساسی آن خانه قدیمی هنوز وجود دارد؛ در قسمت شمال خانه
جدید کعبه. کسانی که کعبه را طواف می کنند، باید از بیرون این دیوار طواف کنند».
حجر اسماعیل علیه السلام در وسط مسجد الحرام قرار دارد، حضرت اسماعیل علیه السلام فرزند
حضرت ابراهیم علیه السلام پیامبر بزرگ خدا بوده است. مراسم سالانه عید قربان نیز بر اساس
ماجرایی است که میان اسماعیل و ابراهیم علیهماالسلام شکل گرفته است. علاوه بر این، صفّه هایی
برای پیروان ائمه چهارگانه اهل سنّت؛ حنفی، مالکی، حنبلی و شافعی وجود داشت. این
مطلب با جمله «برای هر یک از ائمه مذاهب کوشکی وجود دارد». در کتاب «جی لو لی
پیئن» مطابقت دارد.
اخیرا «وانگ گن بائو»(۱) خبرنگار خبر گزاری شین هوا (چین نو) در گزارشی با
عنوان «بازگشت حجاج از مکه»، کعبه را این گونه توصیف می کند:
«خانه آسمانی مسجد بزرگ (حرم) در مکه اشاره به معبد طبیعی چهارگوش مرتفع
و سر به آسمان کشیده ای است که قطب عبادت و قبله نماز مسلمانان سراسر جهان
محسوب می شود. مسجد بزرگ را مسجد الحرام نیز می نامند. بسیار وسیع و با شکوه
است. وسعت آن پس از مرمّت و بازسازی و توسعه در دوره های مختلف، از سی هزار
متر مربع به یکصد و شصت هزار متر مربع در زمان فعلی افزایش یافته است. سیصد هزار
مسلمان همزمان می توانند در آن نماز بخوانند. خانه کعبه در وسط صحن مسجد الحرام
قرار دارد».
در راه مدینه منوّره:
«من به سبب گردش و دیدار از کوه ابی قبیس،مساجدومحل قبورصحابه و آثار
قدیمی و قبور تابعین و صلحا و علما، در مکه توقف و اقامت کردم، پس از فرا رسیدن
موسم حج و به انجام رساندن مناسک حج، در آغاز ماهِ نخستِ هجری قمری، درِ کعبه را
گشودند، جمعیت زیادی وارد آن شدند. در مجموع دو روز، از صبح تا غروب آفتاب،
یک روز مردان داخل می شدند، یک روز زنان داخل می شدند. سال ۱۲۶۰ هجری، ماه
دوازدهم در مشرق زمین (چین)، روز هشتم ماه نخست هجری برای زیارت به سوی
مدینه حرکت کردم. مدینه در شمال مکه قرار دارد، از راه زمینی حدود دوازده منزل است،
با استفاده از شتر. برای سفر دریایی از جده سوار کشتی شدم، پس از نُه روز به شهر «یانگ
بول»(۲) رسیدیم، چون باد موافق و مساعد نبود، و مسیر راه دزد و شرور داشت، مأمور
دولتی مانع شد و اجازه سفر نداد، من به «لابوغ»(۳) برگشتم. مجددا از راه زمینی از «بدر»
عبور کردم، که میدان نبرد پیامبر با قریش، و محل هلاکت ابوجهل بود».
یوسف مافو چو پس از انجام اعمال و مناسک «حج»، در اواخر سال ۱۸۴۳ میلادی
به قصد زیارت آرامگاه پیامبرخدا صلی الله علیه و آله رهسپار مدینه شد. در آغاز از طریق دریا عزیمت
کرد، و از جده با کشتی به ینبع یا ینبوع (یانگ بول) رسید، به سبب بدی شرایط آب و هوا،
و وجود دزدان دریایی در مسیر، ناگزیر به رابغ (لابوغ) برگشت. با تغییر مسیر از راه زمینی
حرکت کرد، در مسیر راه از میدان قدیمی و معروف «جنگ بدر» گذشت.
در سال ۶۲۲ میلادی، پیامبرخدا صلی الله علیه و آله به همراه عده کمی از یارانش به مدینه هجرت
کرد. این سال به عنوان مبدأ سال هجری قمری تعیین شد. در این سفرنامه نیز در موارد
متعددی از واژه «هجرت یا سال هجری» استفاده شده است.
در کتاب چینی «تیئن فانگ جی شنگ شی لو»(۴) (شرحی واقعی از زندگانی
مقدس ترین چهره عربستان)، حدیث زیر از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است:
«در نوجوانی به شتر چرانی و اکنون نیز به پیامبری و تبلیغ دین مشغولم، به مدینه
هجرت کردم تا برای کیفر مشرکان لشکر کشی کنم»
بدین ترتیب زمان استفاده از سلاح برای دفاع از خود و گسترش اسلام آغاز شد. در
سال ۶۲۴ میلادی، مسلمانان در بدر با قریش نبرد کردند، مسلمانان پیروز شدند و
سرکرده قریش، ابوجهل، به هلاکت رسید. به دنبال پیروزی در این جنگ و کسب
پیروزی های زیاد و درخشان در نبردهای دیگر، پیامبر شهر مکه را فتح کرد و قریش شهر
را تسلیم کرد و دین اسلام را پذیرفت و این پیروزی پایه های وحدت و یکپارچگی
جزیره العرب را به وجود آورد.
«در هفدهمین روز از ماه اوّل ماه قمری بیست و چهارمین سال از فرمان روایی
امپراتور دائو گوانگ به مدینه رسیدم. دومین ماه از سال هجری قمری است، آرامگاه
زیبای پیامبر را زیارت و ادای احترام کردم. در ابتدا دانستم که مقبره پیامبر در داخل
عمارت و گنبد است، ستون های آن از سنگ مرمر است، ستون ها حدود یک «جانگ»(۵) و
پنج «چی»(۶) از یکدیگر فاصله دارند. در پهنای آن مجموعا شانزده ردیف قرار دارد، هر
ردیف دارای ده ستون است. در وسط دو مقام دارد، یکی شافعی و دیگر حنفی. قبله در
سمت جنوب است، آرامگاه پیامبر در سمت چپ نمازگزاران است. محلّ اقامت من
عینیه نام داشت، در جوار آرامگاه عبد اللّه پدر پیامبر قرار دارد».
کتاب «تیئن فانگ دیئن لی» (آداب و احکام دین آسمانی) می گوید:
«پیامبر بزرگ اسلام، محمد صلی الله علیه و آله آرامگاهی دارد. آرامگاه او در شهر مدینه است،
دقیقا سی صد لی از شمال مکه فاصله دارد، طول و عرض زمین آرامگاه بیست «لی»(۷)
است. «مدینه درختان سرو و کاج و خرما دارد که در محیط خشک رشد می کنند و میوه
می دهند، صف طبق های میوه تمام نشدنی است. بادهای تند و شدید به اینجا که می رسد
بند می آید. پرندگان در آسمان چرخش و گردش می کنند. جانوران و حیوانات از نزدیکی
حرم عبور می کنند ولی داخل محوطه حرم نمی شوند. ذرّه ای آلودگی و نجاست از خود
رها نمی کنند. مقبره پیامبر از سنگ زمرّد طبیعی ساخته شده است. کنار مقبره شن و سنگ
دارد. بر فراز آن گنبدی است که منظره و دورنمایش جالب است. افرادی که آرامگاه پیامبر
را زیارت می کنند مقداری از شن و سنگ آن را بر می دارند و به همراه خود به وطن
می برند و آن را مثل یک گنج گرانبها محترم می شمارند. گنبد و بالاسرِ مقبره اندکی روشن
و درخشان است. روز و شب دسته هایی از ابرها نزدیک می شوند و می روند، در
فاصله ای بیش از صد «لی» قابل دیدن هستند. تاکنون وضع به همان منوال گذشته است.
چهار هزار سرباز از آرامگاه حراست و پاسداری می کنند. همه حاجیان پس از این که سه
بار خانه خدا را طواف می کنند و مناسک حج پایان می یابد، باید به زیارت آن بروند و در
آن مکان دعا بخوانند و طلب خیر کنند».
مطالبی که در بالا از کتاب «آداب و احکام دین آسمانی» درباره فاصله و مسافت
مکه و مدینه و شگفتی های متعدد آرامگاه نبوی ذکر شد، شایعات و شنیده های محض
است، در نتیجه به اندازه دیدنی های شخص یوسف مافوچو که آرامگاه نبوی را از نزدیک
زیارت و مشاهده کرده، قابل اعتماد و اطمینان نیستند.
حرکت به سوی مصر:
«روز شانزدهم ربیع الأول هجری قمری، از مدینه خارج شدم. از راه خشکی سفر
کردم، دقیقا روز بیست و هشتم به مکه رسیدم. تا ماه هشتم (شعبان) هجری قمری در
آنجا ماندم. من به همراه اسحاق از نوادگان پیامبر از مکه عازم سفر شدم (مرحله ای از سفر
را با هم بودیم)، در ماه هفتم از تقویم شرق (چین)، روز بیست و یکم از ماه هشتم
(شعبان) سال هجری قمری، برای سفر طولانی و دور دست به سوی «یی سی جوان بو»(۸)
(استانبول) به راه افتادم. در «چون دِه» (جُدّه) ده روز اقامت کردم؛ زیرا کشتی ناخدا
نداشت. بعد سوار یک کشتی اهل «گوسوان»(۹) (قسوان) شدم، شب اوّل ماه نهم (رمضان)
سوار کشتی شدم، هجده روز در آن اقامت داشتم. روز بیستم به شهر «گوسوان» (قسوان)
وارد شده دو شب در آن جا بیتوته کردم، همچنین سوار بر شتر سه شبانه روز سفر کردم،
در روز بیست و چهارم به شهر «گنگ نا»(۱۰) (جینا = مینا) رسیدم، در رود نیل سوار قایق
شدم. نیل رود بزرگی است، از شمال دریای سودان می گذرد و جریان دارد، مصر از آب
آن سیراب و مشروب می شود. سپس به شهر «بی نی سو وای»(۱۱) (بنی سویف) رسیدم.
شب «عید» (فطر) در کشتی اقامت کردم، لذت و فیض حضور در نماز جماعت (عید) را
نتوانستم درک کنم. در ماه نهم تقویم شرق (چین)، روز پنجم ماه شوال هجری به مصر
رسیدم. مصر (قاهره) شهری بزرگ است. در آن زمان (حاکم آن) محمد علی پاشاه بود؛
پادشاهی بسیار زرنگ و بسیار دلیر و شجاع بود، مملکت را بسیار نیک و پسندیده اداره
می کرد. پایتخت وی مصر (قاهره) بود. ساختمان ها و درختان مرتب و منظم داشت. کالا
و اجناس فراوان در مغازه ها نگهداری می شد. انواع گوناگون فنون و هنرها از فرانسه
می آید. همه اشیا را تولید می کنند و نیازی به دیگر بلاد ندارند. مسلمانان آن سرزمین
بسیار زیادند، بیش از یکصد مسجد دارد، بزرگترین و با شکوه ترین آنان، جامع ازهر
است. در این سرزمین آرامگاه های زیادی از صحابه و تابعین و علما قرار دارد. قبر امام
شافعی آنجا است. من به آنجا سفر کردم و آن را دیدم. در داخل باغی در بیرون مصر
(قاهره) است، تقریبا یک «تینگ»(۱۲) فاصله دارد».
در هشتمین ماه سال ۱۸۴۴ میلادی، شیخ یوسف مافوچو مکه را ترک کرد و عازم
مصر شد. در بندر جده سوار کشتی شد و راه دریایی را در پیش گرفت. در نیمه راه به
کوسار (احتمالاً قسوان) رسید، از راه زمینی هم به شهر جینا (گِنگ نا) وارد شد، سپس به
سمت پایین رود نیل (دریای نیل) رفت، و در ماه دهم به قاهره (شهر مصر) رسید.
یوسف مافوچو ذهنیّت و خاطره بسیار خوبی از پادشاه مصر دارد. او به بهترین وجه
از محمد علی پاشا تعریف و ستایش می کند؛ «پادشاهی بسیار زرنگ و بسیار دلیر و شجاع
بود، مملکت را بسیار نیک و پسندیده اداره می کرد». آری، او دستاوردهای مشخصی در
راه سازندگی و بازسازی کشور مصر کسب کرده بود.
محمد علی پاشا (۱۷۶۹ تا ۱۸۴۹ م) یکی از سیاستمداران برجسته در تاریخ معاصر
عرب به شمار می رود. او از سال ۱۸۰۵ میلادی به عنوان پاشا (فرماندار یا خدیو)، زمام
امور مصر را به دست گرفت و در مصر یک سلسله جدید تأسیس کرد که مدّت چهل و
چهار سال بر آن سامان حکومت کرد. در دوران حکومت وی بر مصر، برای این که بتواند
به اقتضای رشد و تکامل زمان نیازهای مردم مصر را برآورده سازد و هم با عزمی راسخ و
استوار یک رشته اصلاحات لازم را به عمل آورد، ساختمان ها و درختان مرتب و منظم
بود، کالا و اجناس فراوان در مغازه ها نگهداری می شد و هم علوم و دانش را از غرب
آموختند و تکنولوژی علمی و فنی را وارد کردند و اقتصاد مصر را شکوفا ساختند؛ (انواع
گوناگون فنون و هنر از فرانسه می آید، همه اشیاء را تولید می کنند و نیازی به دیگر بلاد
ندارند).
در شرایط تاریخی آن زمان، جرأت اتخاذ آن گونه اقدامات در یک کشور عربی که
همواره به محافظه کاریِ افراطی اشتهار داشت، امری سزاوار تحسین است. خدمات
برجسته و بزرگ محمد علی هنوز در پیش رو بود. او مردم مصر را در ایستادگی و
مقاومت در برابر استعمارگران انگلیسی بسیج و رهبری کرد و متجاوزان را به پرداخت
بهایی گران و شکستِ کامل در جنگ مجبور کرد. آنان به ناچار مذاکرات صلح را پذیرفتند
و سپاهیان خود را از خاک مصر بیرون کشیدند. همزمان مصر رو به زوال و نابودی را، که
زمانی طولانی تحت سلطه فرمانروایان عثمانی ترکیه بود، بر اثر سازندگی و اصلاحات
برای مدتی به کشور نیرومند و مرفّه، و در حقیقت به کشوری مستقل مبدّل گشت. نقش
تاریخی و مترقی محمد علی پاشا در انجام اقدامات و اصلاحات مذکور را نمی توان از
ویژگی «زیرکی و شجاعت» فردی وی تفکیک کرد.
در «یادداشت های سفر به خانه خدا» نیز چنین آمده است که در آن روزگار شهر
قاهره بیش از یکصد مسجد داشت؛ (بزرگترین و با شکوه ترین آنان، جامع ازهر است).
این مسجد همان مسجد ازهر شریف است که از پیشینه تاریخی طولانی و عظمت
و شکوه چشمگیری برخوردار بوده و اکنون نیز «جامعه الازهر» دانشگاه بسیار مشهور
جهان عرب است.
قبر شافعی «حدود یک تینگ» (۱۰ لی) از شهر قاهره فاصله دارد. شافعی (۷۶۷ تا
۸۲۰ م) و حنفی، مالکی و حنبلی، پیشوایان چهارگانه مذاهب فقهی اهل سنّت محسوب
می شوند. مکتب فقهی شافعی در تدوین اصول خود از مشخصات و ویژگی های مذهب
حنفی و مالکی تأثیر پذیرفته و به «حدیث» و «قیاس» اهمیت می دهد. این مذهب فقهی
در مصر، کشورهای عربی ساحل خلیج فارس و اندونزی متداول و رایج است.
«روز بیستم ماه شوّال، از مصر (قاهره) خارج شدم، در میان دریای (رود) نیل به
سوی اسکندریه سفر کردم، در ابتدای روز بیست و چهارم رسیدم، نُه روز هم اقامت
کردم. آن شهر بسیار باشکوه و با عظمت است. دریای (رود) نیل و دریای روم (مدیترانه)
در این مکان به هم ملحق می شوند.
در آن شهر بازرگانان و تجّار در
یک نقطه جمع می شوند. زبان مردم آن ترکی و عربی است. در این سرزمین آرامگاه
حضرت دانیال و آرامگاه
عمرو بن عاص قرار دارد. به آرامگاه محمّد بُصَیری [شرف الدین محمد بوصیری [ادای
احترام کردم، نسخه
خطی «قصیده البرده» نوشته و اثر اوست.
در این شهر آثار و ابنیه قدیمی زیادی وجود دارد؛ مانند جالینوس. می گویند عمارتی
است که توسط بطلمیوس بنا شده است».
شیخ یوسف مافوچو پانزده روز در قاهره اقامت کرده، به سفر دریایی خود ادامه
می دهد و به شهر اسکندرون در ترکیه می رسد؛ این بندر یکی از بنادر معروف امپراتوری
عثمانی است؛ (آن شهر بسیار با شکوه و با عظمت است… در آن شهر بازرگانان و تجار در
یک نقطه جمع می شوند). به نظر می رسد این جمله که: «رود نیل و دریای روم (مدیترانه)
در این مکان به هم ملحق می شوند» نادرست ثبت شده است. رود نیل با عبور از شهر
قاهره، به دریای مدیترانه می ریزد، لذا رود مذکور در یادداشت های مافوچو باید «رود
فرات» باشد.(۱۳)
ورود به ترکیه:
«ماه دهم در تقویم شرق (چین)، روز سوّم ماه ذیقعده هجری، از اسکندریه به راه
افتادم و به «یی جو لینگ یانگ»(۱۴) (آنتالیا) رسیدم. در مسیر راه، یک شهر کوچک بود،
«بیز لو»(۱۵) نام داشت (همه از آن دوری می کردند)؛ آن دیار، بیماری حاد و واگیری داشت
و ورود به آن ممنوع بود، مرضی شبیه «ناسور»(۱۶) بود. همه افرادی که از راه دور
می آمدند، در بیرون شهر نگهداری می شدند. پانزده روز تحت نظر (قرنطینه) قرار گرفتم.
مردم آن سرزمین جرأت نداشتند به آنجا نزدیک شوند. مترصد بودم تا دوران قرنطینه
پایان یابد. می گفتند باید از انتقال و شیوع بیماری طاعون به نقاط دور جلوگیری کرد. به
موقع از «بیزلو» خارج شدم، پس از پنج روز به مراسم عید قربان رسیدم، پس از ادای نماز
عید با همه همراهان و همکیشان خود خداحافظی و وداع کردم، عازم سفر شدم، پس از
پنج روز به شهر «می دینگ لی»(۱۷) (جزیره میتلوانی) رسیدم، پنج روز اقامت کردم، باد هم
موافق و مناسب نبود».
یوسف مافوچو در مسیر عزیمت به استانبول، از شهر آنتالیا (یی جو لینگ یانگ)
عبور کرد، به سبب «جلوگیری از بیماری حادّ (طاعون)»، در بیزلو مدت پانزده روز در
قرنطینه نگهداری شد، پس از طی دوره مزبور و رهایی از آن وضعیت، در مراسم «عید»
آن سال (۱۲۶۰ هجری قمری) شرکت کرد، و بعد وارد جزیره میتلوانی (شهر می دینگ
لی) شد.
«روز بیست و دوّم ماه ذیحجّه، از می دینگ لی خارج شدم، یک روز به شهر
«شه ناگای لار»(۱۸) (شانقلار) رسیدم، معبر و گلوگاه مهم «یی سی جوان بو» (استانبول)
است. روز بیست و چهارم به شهر «لی بوساغ»(۱۹) رسیدم، کشتی که به آنجا رسید دیگر
نتوانست ادامه مسیر دهد؛ زیرا باد تندی می وزید و مناسب نبود، هوا نیز بسیار سردبود،
برای من بسیار سخت و دشوار بود، لذا از آن کشتی صرف نظر کردم و همه بهای آن را
پرداختم، با استفاده از قایق کوچکی به سفر ادامه دادم و به «کریبوری»(۲۰) رسیدم؛ یک
شهر بزرگ در ساحل دریا، روبروی شهر «لی بوساغ» است. شش روز در آنجا ماندم،
سوار کشتی بخار شدم، در طی یک شبانه روز به «یی سی جوان بو» (استانبول) رسیدم،
روز سوّمِ نخستین ماه از بیست و پنجمین سال فرمانروایی دائو گوانگ، ماه صفر سال
۱۲۶۱ هجری، در خیابان «بوجولی موهامو»(۲۱) اقامت کردم، در تجارتخانه یاریم.
استانبول در محلّ تلاقی دریای سیاه و دریای روم (مدیترانه) قرار دارد. آن را دریای
مرمره می نامند. در سه مکان، دریا در میان آنها قرار دارد، نام یکی اسلامبول و نام دیگری
«گه لاده»(۲۲) (گراد)، دریا در میان آن دو نیمه خشکی قرار دارد، نام آن «او سیق دولی»(۲۳)
است؛ دریا در میان اسلامبول و اوسیق دولی قرار دارد؛ مثل یک حوضچه. پایتخت
اسلامبول است، نام قدیمی آن قسطنطنیه بوده، در آن هنگام سلطان از تبار عثمانی، پسر
محمود، عبد المجید بوده. در هر جمعه، به معبد (مسجد) جامع پایتخت می رود. معبد او
مکانی است که به صورت مخصوص برای پادشاه بنا شده است. پادشاه با عامه مردم در
یک صف نیست.
در ماه سوم از شرق (چین)، ماه ربیع الثانی هجری به ملاقات یکی از وزیران سلطان
رفتم. نام او «عالی فوبای قای»(۲۴) بود، در آخر به من گفت: پیغامی از کشور شما رسیده،
رودخانه مصیبت وسیل دارد. من حدس زدم منظورش رود زرد (هوانگ خِه) است.
وزیر سلطان گفت: همین طور است، این مطلب از انگلیس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 