پاورپوینت کامل پدیده حج از دیدگاه جامعه شناختی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پدیده حج از دیدگاه جامعه شناختی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدیده حج از دیدگاه جامعه شناختی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پدیده حج از دیدگاه جامعه شناختی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶

پیشگفتار

قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادیی که نظام کنونی غرب در قرن های
اخیر بر ضد جامعه اسلامی به کار گرفت، در دوره پس از جنگ جهانی
اول به اوج خود رسید. چه، نظام غربی در این دوره توانست با نیروی
مستقیم و یا نیروی سیاسی بومی دست نشانده اش، سلطه خود را بر
بخش بزرگی از جامعه اسلامی تحکیم بخشد و طبیعی بود که [ در
چنین وضعیتی [مکتب های فکری در چهار گوشه جهان اسلام، رشد
کند و شکوفا شود که این نظام زورگو و سرکوب گر را توجیه، پشتیبانی
و ترویج کند. بالطبع این امر، بدان معنا نیست که اسلام به کلی نابود
شد، بلکه منظور آن است که از گسترش و پیشرفت باز ماند و در عین
حال، به مداوای زخم های عمیق خویش پرداخت و کوشید تا
درس های این نبرد بزرگ را فراگیرد، نبردی که به شکست جهان اسلام
در برابر قدرت جامعه امروزی غرب انجامید.

همچنین، اسلام زمینه را برای یک نهضت جدید آماده کرد که به تدریج
از وضعیت مقاومت پراکنده در این جا و آن جا، به حالت قیام فراگیر و
در تمامی سطوح انتقال یافت. قیام فراگیر، بدین معنا که قدرت جهان
اسلام در یک خیزش تکامل یافته اسلامی تبلور یافت که می تواند
الگوی اسلامی اصیل خویش را در سطح تمامی مبارزه طلبی هایی که
فرد و یا امت با آن رو به رو است پیاده کند.

از جمله نشانه هایی که بیان گر این جنبش تکامل یافته اسلامی است، آن
است که جهان اسلام برای فعالیت نوین توحیدی خویش در زمینه
علوم انسانی، آغاز جدیدی را بنیاد کرده است که روند اندیشه اسلامی
را به جایگاه طبیعی اش باز می گرداند و حالت سستی و ناتوانی گذشته
و یا حالت مقاومت منفی را پشت سر گذاشته، به سوی حالت پیشرفت
و شکوفایی مثبت ـ که روز به روز رشته های فرمان برداری و آزادی
بیشتری را پیرامون محور توحید و اسلام به هم در می پیوندد ـ گام بر
می دارد. سپس برای این که گام های بلندتری در این راه بردارد، بر ضد
فلسفه های بت پرستی معاصر می شورد، آن ها را تکذیب می کند،
تضادهایشان را بر ملا می سازد و این فلسفه ها را پشت سر گذاشته، به
سوی توحید خالص روی می آورد.

تثبیت حرکت و روی کرد اسلامی و گسترش آن به سطح امت،
اطلاعات فکری فراوانی را در اختیار نسلی قرار می دهد که ما جزو آن
هستیم. این اطلاعات، ما را تشویق می کند که افق های فکری خود را تا
آن جا بالا ببریم که باخیزش ونهضت مبارک امت اسلامی، همخوانی و
هماهنگی داشته باشد.

هیچ چیزی مانع از این نمی شود که ما خود را وقف جست و جو و
بررسی روی کرد اسلامی رو به رشد کنیم که فریاد زندگی را سر
می دهد و در فرایند رهاندن شخصیت فکری امت اسلامی از بندهای
اندیشه بت پرستی معاصر، سهمی هر چند اندک بر عهده بگیریم و آنان
را به خطّ یکتاپرستی و عدالت که همان خط بندگی خدا و قیام بر ضد
طاغوت ها است رهنمون شویم.

مبارزه و رویارویی ما با زهرها، آفت ها و نابسامانی هایی که فلسفه های
غربی معاصر؛ اعم از لیبرالیسم، ملی گرایی، سوسیالیسم و کمونیسم،
آن ها را در دل های امت اسلامی کاشته اند، باید ژرف و متمرکز شود. آن
هم نه تنها در سطح عقیدتی و فلسفی، بلکه در سطحی که بیان گر
خیزش امت و نهضت او در سنگرهای مختلف علوم انسانی باشد، تا
نبرد را در دو سو به پیش بریم:

۱ ـ تمامی راه های نفوذ، حتی کوچک ترین آن را که ممکن است بت
پرستیِ معاصر از آن نفوذ کند ببندیم.

۲ ـ در رویارویی و مبارزه با طغیان اندیشه فرعونی معاصر، همه
ابزارهای نبرد فکری را تکامل بخشیم.

از این جا می بینیم که درک عمیق ما از پدیده حج، با این هدف که افق
گسترده ای به وجود آوریم، روزنه بزرگی را در ذاکره فکری می بندد و
به سرشت نوآورِ اسلامی حالتی می دهد که به پیش حرکت کند، تا در
گرماگرم رویارویی با تمامی اندیشه های ناپاکی که بت پرستی معاصر
آن را در لابه لای پیکر اسلامی راجع به عقیده، اندیشه و شخصیت او
منتشر کرده است، شخصیت ما را نگهداری و از نیروی آن پشتیبانی
کند.

جامعه توحیدی

جامعه توحیدی، جامعه ای است که اصول و پایه های کلّی وجودش را از قرآن کریم
می گیرد و تلاش می کند که در عقیده، عبادت، قوانین، نظام و اخلاق و رفتار خوش با این
کتاب پیوند داشته باشد. چنان که این جامعه، روش و اندیشه ای را از قرآن می گیرد که به
وسیله آن ها با مسایل گوناگونش رو به رو می شود و بر طبق رهنمون آن ها با دیگران
برخورد می کند.

این عقیده و روش قرآنی، جامعه توحیدی را به اندیشه ای مشخص درباره انسان،
امت، وجود، جهان هستی و مسایل گوناگونی که دارد، مجهّز می سازد.

از این رو، جامعه توحیدی، صرفا عبارت از مجموعه ای از «مسلمانان» نیست، بلکه
از این مجموعه فراتر رفته، به یک حالت عمومی، اجتماعی و تاریخی می رسد که در
زمینه ها و صحنه های مختلف عقیدتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، هنری و حقوقی
عرض اندام می کند. «چه، اندیشه اسلامی درباره خدا، جهان هستی، زندگی و انسان،
اندیشه ای است کامل و در عین حال، واقعی و مثبت».

لا اله الاّ اللّه :

این کلمه به معنای آن است که مسلمانان در تمامی امورشان، حاکمیت را از آن خدا
می دانند و کسانی را که این حق را برای خویش ادّعا می کنند و بر حاکمیت اللّه تجاوز
می نمایند، از خود می رانند. آنان حاکمیت اللّه را در دل ها و احساساتشان و در وضعیت ها
و رفتار هایشان می پذیرند:

«فرمان جز برای خدا نیست، دستور داده که جز او را نپرستید. این است
دین درست».(۱)

«کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده، داوری نکرده اند، آنان خود
کافرانند».(۲)

«پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید، آن را به [ کتاب ] خدا و [ سنت ] پیامبر
[او] عرضه بدارید».(۳)

«و هر چیزی را که آفریده و بدان گونه که در خور آن بوده، اندازه گیری کرده
است».(۴)

نخستین اشکال

۱ ـ مسلمانان قرآن کریم را وحی الهی می دانند که نظامی فراگیر و جامع را برای
زندگی آنان طرح ریزی می کند. لیکن جامعه تاریخی اسلامی در گفت وگوی خویش با
نصّ قرآنی، دو چهار چوب را مدّ نظر قرار می دهد:

چهار چوب نخست، مجموعه عقاید و اصول کلی و پایه ها را در بر می گیرد.

چهار چوب دوم، تمامی واجبات و قوانین جزئی را در خود دارد.

بنابراین، برای هر پژوهش گری این پرسش مطرح می شود: مسلمانان با عقاید،
کلیات و اصول همگانی چگونه برخورد داشته اند؟

مسلمانان می بینند که اشکال تنها در مورد واجبات و قانون گذاری ها است لیکن این
اشکال در خصوص چهار چوب نخست؛ یعنی درباره مجموعه عقاید، کلیات و پایه ها
نیز مطرح می شود؛ زیرا چگونه برای مسلمانان در هر زمان و مکان، این امکان وجود دارد
دارد که قوانین جزئی زمان را از این کلیات استخراج کنند؟

۲ ـ مسلمانان می دانند که تجربه تاریخی محمدی، بهترین شکل برای گفت وگو میان
مسلمان و کلیات نصّ قرآنی است. چه، پیامبر صلی الله علیه و آله در فراخوانی و عمل کردهای مختلف
خویش، روش و قوانین تاریخی را به نمایش گذاشت و تبلور بخشید که مسلمانان در هر
زمان و مکان به این روش و قوانین رجوع می کنند، تا از طریق پیوند با نص قرآنی و با
برترین شکلی که در تاریخ اسلام شناخته شده، شیوه، عقیده و رفتاری را تشکیل دهند.

بنابراین، واسطه ارتباط میان مسلمانان در شرایط مختلف تاریخی آنان و نصّ قرآن
کریم، از لحاظ قانون گذاری و روش و رفتار، تجربه محمدی صلی الله علیه و آله است.

بدین سبب، جامعه توحیدی در حلّ مشکل ارتباط میان شرایط زمانی و مکانی
(تاریخی) و کلی و مطلق و همگانی (قرآن کریم) گام های بلندی را به جلو برمی دارد.

۳ ـ مسلمانان پرسشی را درباره چگونگی حلّ مشکلاتی مطرح می کنند که
پیامبر صلی الله علیه و آله با این مشکلات رو به رو نبود و بعدها مسلمانان با آنها رو به رو شدند. در
این جا مسلمانان به دو مقوله اجماع و اجتهاد رجوع می کنند.

۴ ـ اجماع: هم رأی شدن مجتهدان [= صاحب نظران] این امت در یکی از عصرها
بر یک حکم شرعی است و معنای هم رأی شدن، همان شرکت و هماهنگی در باور، یا
نظرگاه و یا عمل است.

۵ ـ اجتهاد: [= به دست آوردن حکم شرعی] در شرایط زمانی و مکانی بر اساس
نص قرآنی، اجماع و سنتی است که پیش تر بیان شد. البته، این کار باید بر طبق شرایط و
معیارهایی مشخص صورت گیرد.

حج به عنوان یک پدیده

حج به سان یک فریضه، در ساختار و حرکت جامعه توحیدی، جایگاه خاصی دارد؛
زیرا این فریضه یکی از ارکان اسلام به شمار می رود و مسلمانان، حج را فریضه ای
می دانند که بر هر مرد و زن مسلمان تا روز قیامت واجب است، هر چند شرایط تغییر کند
و اوضاع دگرگون شود:

«و برای خدا، حجّ آن خانه، بر عهده مردم است. [البته بر] کسی که بتواند به
سوی آن راه یابد و هر که کفر ورزد، یقینا خداوند از جهانیان بی نیاز است».(۵)

حج با منظومه عبادات مسلمانان پیوند دارد، مجموعه عباداتی که از نماز و روزه
آغاز می شود و با حج زینت می یابد، لیکن این عبادات به رغم این که ویژگی های مشترک
دارند، هرکدام از آن ها ویژگی های فردی نیز دارد که ایجاب می کند، شخص پژوهش گر
برای مشخص ساختن این ویژگی ها بیندیشد و تحقیق کند. از این رو، درباره پدیده حج
می توانیم چنین بگوییم:

حج در عین حال که جزئی از یک نظام کلی عبادات است، منطق و قواعد و وظایف
مخصوص به خود را دارد. لیکن ما می خواهیم در همین وقت، به کشف ابعاد،
خصوصیات و ویژگی های این پدیده، به دلیل پیوندی که با دیگر عبادات دارد از یک سو
و به دلیل اهمیت و برجستگی آن از سوی دیگر، بپردازیم.

این منظومه عبادات در وهله نخست، برای پژوهش گر مجموعه ای از عبادات جدا
از یکدیگر و پراکنده که هیچ نقطه مشترکی آنها را گرد نمی آورد به نظر می رسد و چنین
برداشت می شود که بنابراین، می توانیم با این عبادات به عنوان اعمالی فردی برخورد کنیم
که از یک روش شخصی و فرهنگی سرچشمه گرفته است و یا این که این عبادات، ادامه
تجربه جامعه در سطح ایدئولوژی در یک مرحله مشخص از تاریخ است. بنابراین، یا ما
این مجموعه را یک پدیده تاریخی می دانیم که با پایان یافتن مرحله ای که آن را به وجود
آورده است، پایان می یابد و یا این که آن را ادامه برخی از شعایر و باورهایی می دانیم که در
یک مرحله مشخص از تاریخ جامعه ای، که این عمل را به وجود آورده، حاکم بوده است.

لیکن رجوع به دستاوردهای اوضاع زندگی مسلمانان و غیر مسلمانان و داده های
دوران های مختلف تاریخی، برای ما آشکار می سازد که حج از یک سو نشانه های
استمرار تاریخی را دارد و از سوی دیگر از ابعاد متعدد اجتماعی برخوردار است و این
پدیده، از جمله پدیده هایی به شمار می رود که در طی اشکال مختلف آن، اندیشه کلی و یا
اصول کلی در آن گرد آمده است که تمامی مصالح ساختمان جامعه توحیدی؛ از قبیل
اعتقادات، فقه، اقتصاد، سیاست، هنر و مقررات فردی و اجتماعی زندگی را سامان دهی
می کند. به بیانی روشن تر: پدیده حج پدیده ای است که چندین بعد دارد: بعد عقیدتی،
اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، روانی و هنری که می توانیم آن ها را به تفصیل مورد بررسی
و پژوهش قرار دهیم. چنان که می توانیم برای تعیین ساختار این پدیده و عناصر مختلف
تشکیل دهنده آن، خواه به لحاظ محتوا و خواه به لحاظ صورت و خواه در حالت ایستا و
خواه در حالت پویایی و تحول، گام تازه ای برداریم.

با توجه به موقعیت و جایگاهی که پدیده حج در ساختار کلی اجتماعی دارد و نیز با
استفاده از ارتباطات، فعالیت ها و اصول برجسته ای که از نشانه های این پدیده است،
می توانیم از یک سو وجود و بقای جامعه اسلامی را به عنوان یک مجموعه تقویت کنیم و
از سوی دیگر «وضعیت اسلامی» را در سطح افراد و گروه ها، در جامعه تاریخی
مشخصی که پدیده مزبور را در خود دارد، ادامه دهیم.

آنچه بیان شد، به ما امکان می دهد که از روش های حاکم در عرصه های روان شناسی
غربی رهایی یابیم. این شیوه ها به پدیده حج به سان یک عمل عبادی و فردی و جدا از
دیگر صحنه های زندگی می نگرد و آن را در حاشیه ساختار اجتماعی مسلمانان قرار
می دهد. نیز بیان قبلی به ما اجازه می دهد که با حج به عنوان یکی از ارکانی برخورد کنیم
که نشانه ها و ویژگی ها و ساختار کلی جامعه اسلامی را تشکیل می دهد؛ چه، حواله دادن
این پدیده به مجموعه ای از مراسم و شعایری که پیرزنان و بی سوادان آنها را انجام
می دهند ـ چنان که در بسیاری از نوشته های اجتماعی و یا در دیدگاه عمومی دیده
می شود ـ نشان دهنده دیدگاهی ایدئولوژیکی است که هم نادرست است و هم خصمانه.
این دیدگاه می خواهد این پدیده را تجزیه کند و آن را نوعی داده فرهنگی و یا سنتی قرار
دهد که جزء ساختار فرهنگ عمومی جامعه محسوب می شود.

مکتب مارکسیسم و مکتب اجتماعی فرانسوی (آگوست کنت و دورکهایم) از این
نظرگاه هم فراتر می روند؛ چه، مارکسیسم پدیده حج را یک نوع عقب افتادگی فکری و
پدیده عجز علمی می داند که به گذشته تاریخ تعلق دارد و بر اثر عادت و یا عقب افتادگی
اجتماعی ادامه می یابد و مانع از رشد فکری عمومی می شود. بنابراین، باید این نوع
پدیده ها را از میان برد.

این دیدگاه به دو لغرش گاه خطرناک برای پیروان و یا هواداران مکتب مارکسیسم
منجر شده است:

۱ ـ این دیدگاه سبب شده است که مارکسیست ها دارای اندیشه ای شوند که بر
اساس آن برای نابودی پدیده حج تلاش کنند.

۲ ـ نوعی ایدئولوژی سیاسی برای آنان پیدا شود که با الهام گرفتن از آن، مواضع و
فعالیت های سیاسی خصمانه بر ضد مسلمانان داشته باشند.

اما مکتب اجتماعی فرانسوی (آگوست کنت و دورکهایم) دیدگاهی دارد که بر
اساس آن، پدیده حج، یا اندیشه غیر علمی است و یا اندیشه ای می باشد که رنگ اجباری
دارد و جوامع، آن را بر افراد خویش تحمیل می کنند و شخصیت فرد در رویارویی با جبر
عمومی اجتماعی، رخت بر می بنند و از میان می رود.

آری، این شیوه ها و یا تکیه کردن به آنها در بررسی پدیده حج، موجب می شود که
انسان پژوهش گر و یا اندیشمند به صورت یک ابزار فرمانبر در آید و از دیدن واقعیت
دور شود و در عمل، تنها خود را ابراز کند، آن هم در حالی که از هیچ کدام از دستاوردهای
تاریخی که جوامع بشری چه در قالب تلاش های فردی و چه در قالب تلاشهای جمعی
فراهم آورده اند و با آنها می زیند تصور و اندیشه ای ندارد.

پس از آن که به اندیشه و روشی که با بررسی پدیده های مختلف در جامعه توحیدی
و یا حالت توحیدی ـ در صورت نبودن جامعه کامل توحیدی ـ سازگاری دارد، دست
یابیم، می توانیم به گردآوری و توجیه عناصر مختلف و جزئیات پدیده توحیدی و از
آن جمله پدیده حج بپردازیم. اکنون بر ماست که به منظور شناخت آن چه پیش تر گفته آمد
و همان گونه که در واقعیت تاریخی وجود دارد، گامی دیگر به جلو برداریم؛ چراکه پدیده
توحیدیِ حج، بر وفق ویژگی های جامعه اسلامی که مورد پژوهش قرار گرفته، شکل های
مشخص و مفاهیم خاص خود را در زمان ها و مکان ها را پیدا می کند.

در واقعیت تاریخی ـ به رغم دوران های مختلفی که دارد ـ پدیده حج، با یک سری
داده ها و پدیده های فراوان دیگر، در حال تعارض و جدال و تأثیرگذاری بر یکدیگر
است. این پدیده ها به چهارچوب ها و منابع مختلف تاریخی ای وابسته است که با
همدیگر به سر می برند، می جنگند، شکل می گیرند و به نظام کلی توحیدی شکل
می دهند.

به عنوان مثال، وابستگی های نژادی، ملّی، حکومتی و دیگر پدیده ها بر واقعیت
موجود، تأثیر خویش را می گذارد؛ زیرا در ارتباط هایی که با پدیده های مختلف توحیدی
در سطح فرد، گروه و امت دارد، هم تأثیر می گذارد و هم تأثیر می پذیرد و موجب می شود
که آن پدیده توحیدی، شکل واقعی اش را پیدا کند.

از این رو، ما از طریق ابزارهای فکری و معنوی، این توان را پیدا خواهیم کرد که
واقعیت و حرکت آن پدیده را با تمامی ابعاد و تضادهایی که در یک مرحله معین تاریخی
دارد، بشناسیم و ثبت کنیم و نیز از همین طریق می توانیم به برداشت هایی دست یابیم که
بیان گر واقعیت تجربه و یا پدیده موضوع پژوهش باشد و آن را به اذهان ما نزدیک سازد.

این تلاش به مسلمانان اجازه می دهد که از طریق رویارو شدن با تجربه تاریخی
خود و تحلیل و ارزیابی آن، رویاروی خودشان قرار گیرند؛ زیرا تجربه تاریخی جامعه
اسلامی دارای ویژگی تقدس نیست، چنان که تجربه ای منحرف و بر خلاف توحید هم
نمی باشد. در این که منبع تجربه تاریخی جامعه اسلامی، همان الگوی توحیدی است
تردیدی وجود ندارد. امّا آن چه از این الگو فراتر می رود، تجربه ای است که تحت تأثیر
چند الگوی فاسد قرار گرفته است که عبارتند از: فرمانروایی، قدرت، تبه کاری، ستم، نژاد
پرستی و… .

غور کردن در فهمیدن ابعاد و پیامدهای این واقعیت، راه را برای به دست آوردن
درس های فکری، اعتقادی و سیاسی می گشاید و به خواسته های نهضت اسلامی معاصر
از طریق پیوند دادن آن با الگوی توحیدی، خدمت می کند و باعث تصفیه عوامل نا
به سامانی و ازهم پاشیدگی می شود که پیش از هر چیزِ دیگر به تجربه خاص جامعه
اسلامی باز می گردد. به رغم این که باور داریم که وضعیت کنونی مسلمانان اساسا بر اثر
روابط حاکم بین المللی به وجود آمده است، لیکن پروژه نهضت اسلامی خود را مسؤول
می داند که در آن واحد، هم رویاروی استعمار قرار گیرد و هم رویاروی نابه سامانی هایی
که به تجربه تاریخی اسلامی بر می گردد. چه، دست گذاشتن روی نقاط ضعف و
انحراف، هیچ زیانی به اسلام نمی رساند بلکه مسلمانان را از بسیاری بت پرستی ها و
انحرافات رها می سازد که با تجربه تاریخی و نخستین آنان همراه بود و برنامه هایی را
به وجود آورد که به طرح ها و برنامه های قدرت خارجی اجازه نفوذ داد و زمینه مناسب را
برای تأسیس پایگاه های حکومت آن در درون جامعه اسلامی فراهم ساخت.

حج پدیده ای جهانی

در هر یک از ادیان، جایگاه های مقدسی وجود دارند که پیروان این دین بر طبق
تقلیدها و راه و رسم مشخص در مناسبت های مختلف به سوی این جایگاه ها روی
می آورند. به عنوان نمونه ادیان یهودیت و مسیحیت، بیت المقدس و آثار و مشاهد
پیرامون آن را مرکز اصیل معنوی خود می دانند.

در «دائره المعارف الیهودیه»(۶) چنین آمده است:

«حج بیت المقدس که به نام زیارت یاد می شد، در زمان فرا رسیدن سه عید صورت
می گرفت: عید حصاد، عید فصح یهودی، و عید مظال. حج بر تمامی یهودیان فرض بود
البته به استثنای کودکانی که هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بودند و زنان و نابینایان. شریعت
حضرت موسی بر حاجی و یا زائر واجب می کرد که با خودش هدیه ای برای پروردگار
ببرد. در بیت المقدس، مشاهد، بارگاه ها و جایگاه هایی هستند که مردم از هر کشور و
شهری به سوی آن، بارِ سفر می بندند».

همچنین در دین مسیحیت، حج(۷) «نام سفری است که انسان به وسیله این سفر به
زیارت مشاهد مقدس می پردازد؛ نظیر زیارت گاه سرور ما عیسی علیه السلام در فلسطین یا مراکز
رهبران مقدس دینی در «روم» و یا مکان های مقدسی که به نام زاهدان و شهیدان مورد
قبول جامعه خوانده می شود».

«زیارت مشاهد روم از قرن سیزدهم به عنوان زیارت سرزمین مقدس، رواج یافت،
هر چند به کلی موجب قطع زیارت سرزمین مقدس نشد و «روم» دومین شهر مهم پس از
بیت المقدس به شمار می رفت».

اما آیین های هندی نظیر بودایی و برهمایی، دارای مشاهد و معبدهای فراوانند.

«بیش ترین این مشاهد و مکان های مقدس در کنار رود «گنگ» مقدس قرار دارند.

جمعیت بسیار از مردم این کشور، در این مکان ها گرد هم می آیند، تا در این رود
مقدس غسل کنند. برخی از این مردم سالانه و یا چند بار در سال در آن جا گردهم
می آیند».(۸)

پدیده حج و زیارت از دیدگاه هر کدام از این ادیان و دیگر ادیان، با توجه به
موقعیتی که در نظام کلی آن دین مشخص دارد، از ویژگی ها و علایم معینی برخوردار
است. همچنین، این پدیده در هر یک از ادیان یاد شده و در میان امت ها و یا ملت های
پیرو این ادیان، نقش های چندی را بازی می کند که سطح ها و قسمت های مختلف
اجتماعی را که ساختمان کلی اجتماعی را تشکیل می دهد در بر می گیرد.

حج در جامعه توحیدی

«و در میان مردم برای [ ادای حج] بانگ بر آور، تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر
لاغری که از هر راه دوری می آیند به سوی تو روی آورند».(۹)

منظومه سامان دهنده فقهی

انجام عمل حج، یک کار خود سرانه نیست که شخص مسلمان با توجه به
سلیقه های شخصی اش و یا با تأثیر پذیری از فضای حقوقی و قانونی که روابط مختلف
اجتماعی را در کشور متبوعش تنظیم می کند هرگونه که بخواهد آن را انجام دهد و یا آن را
براساس راه و رسمی که در میان قبیله و یا طایفه او حاکم است به جای آورد.

حج از یک سری اصول و قواعد دقیق فقهی تبعیت می کند که از دیدگاه مسلمانان
این قواعد، همان شروط الهی و مکتبی است که هیچ فرد، یا گروه و یا ملتی در هیچ یک از
مراحل تاریخ و در هیچ نقطه ای از نقاط زمین حق ندارد آن را تغییر دهد. حال، موقعیت
این فرد و یا گروه در حکومت و یا اجتماع هر چه باشد، تفاوت نمی کند.

این نظام فقهی یک نظام تکامل یافته است که اندیشه ای تکامل یافته و مستقل بر آن
حکومت می کند؛ زیرا این اندیشه فراتر از روابط افراد، گروه ها و ملت هاست. این نظام
فقهی که خواه ما کلیات آن را مورد بررسی قرار دهیم و یا جزئیاتش را، به پدیده حج بعد
فقهی توحیدی می دهد و این بعد فقهی از مجموع انگزه ها، باورها و اعمال حاجیان فراتر
می رود، بدون آن که رابطه اش با عمل حج قطع شود و یا با آن در تضاد باشد بلکه این
نظام، نقطه آغاز و رسیدن به حالت «فطری انسانی» را تشکیل می دهد.

این حالت، منظومه فقهی مزبور را به وجود می آورد و معیار فطرت انسانی است و
انسان رفتار فردی و اجتماعی خویش را بر اساس همین منظومه فقهی تنظیم می کند و از
آن آغاز و بدان رجوع می کند؛ زیرا مسلمانان باور دارند که با این کار در مسیر رشد و
شکوفایی شخصیت وزندگی خود درطول تاریخ ـ بر وفق شیوه توحیدی ـ گام بر می دارند.

غور کردن در فهمیدن معانی و مفاهیم منظومه فقهی که پدیده حج را سامان
می بخشد فواید علمی فراوانی دارد که شاخه های مختلف علوم انسانی مربوط به قانون را
می توان در میان آن دید: فلسفه قانون، علم قوانین، علم سیاست، جامعه شناسی قانونی،
قانون تاریخی مقارن. و این، در حالی است که فلسفه قانون غربی و عرفی بر پایه اصل
قدرت و چیرگی مادّی استوار است.

قانون از دیدگاه غربی به معنای فرض حدود و تعادل هایی است که بر پایه نیروی
مادی استوار است. حال، این نیرو قبیله باشد، یا گروه اجتماعی، یا ثروت و یا حکومت.
به بیانی روشن تر: نا به سامانی در نقطه آغاز این حدود به چشم می خورد؛ زیرا حدودی که
در این جا فرض شده است، همان حدود نیروی حاکم مادی است و «توازنی» که فرض
شده، توازن های منافع نیروهای پیروز می باشد، به گونه ای که اصل برابری در این جا که به
بخشی از اجتماع تعلق دارد، خویش را به عنوان سامان دهنده اصول کلی و اجتماعی
مطرح می کند. [ = اقلیت بر اکثریت حاکم است ]. بنابراین، وحدت پیرو اصلی است که
پایه اش چیرگی با قدرت و نیرو می باشد. در حالی که می بینیم اسلام توحید و وحدت را
به عنوان یک اصل و هدف مطرح می کند و لذا در مفهوم اسلامی اش به معنای وحدت
نیروی کوچک و حاکم بر اکثریت نیست، بلکه به معنای وحدت مدار هستی انسان است
و نابه سامانی، عنصری است که بعدها بر آن عارض می شود.

و این وحدت هستی و فطری، اجباری نیست؛ زیرا ساختمان آن بر پایه اقلیت
استوار نیست، بلکه از همان آغاز به جلوه گاه محور توحیدی وابسته است.

با توجه به آن چه گفته آمد، باب نقد و سؤال درباره بسیاری از موضوعات فکری
حاکم بر جهان باز می شود: راجع به اصول قانون گذاری و موقعیت انسان نسبت به آن،
تاریخ نظام قانونی و رابطه آن با حرکت مردم و ملت ها در زمان حاضر. چه، استمرار نظام
فقهی اسلامی و پایداری مدار این نظام، طرفی دیگر از سکه تلاش همیشگی برای آزاد
شدن از ذلت بردگی است. بنابراین، شریعت اسلامی ـ اگر این بیان درست باشد ـ با این
معنا، به طور همیشه و پایدار مسأله آزادی از وحدت بت پرستی و رفتن به سوی وحدت
توحیدی را مطرح می کند. و پایداری بدین معنا، عینا همان حرکتی است که انسان را به
سوی وابستگی به ارزش های والای توحدی سوق دهد: «ای انسان، حقا که تو به سوی
پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد».(۱۰)

بعد عقیدتی: توحید و دوری از زشتی ها

اسلام به عنوان یک باور در اندیشه و عمل پیروانش، «اندیشه ای را» درباره آفریدگار
تثبیت می کند که مفاد آن چنین است: خداوند بالاتر از تمامی صفات و همانندی هایی
است که ممکن است انسان مسلمان آنها را در تجربه و واقعیت عینی زندگی اش ببیند،
بدین معنا که مجسم کردن خداوند بر وفق شکل و پدیده ای مشخص محال است و این،
بر خلاف آن چیزی است که انسان در ارتباطش با خدا بدان پناه می برد، تا آن را واسطه ای
میان خود و خدا قرار دهد و این واسطه ممکن است به شکل های مختلفی باشد:
تصویرها، بت ها، تندیس ها، طبقه کاهنان و یا بشر که به صورت فرد باشد، یا طبقه و یا
طایفه و یا هر شکل اجتماعی دیگر و این، همان چیزی است که آیه قرآن بدان تأکید
می کند: «و هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [ بگو ] من نزدیکم و دعای دعاکننده
را ـ به هنگامی که مرا بخواند ـ اجابت می کنم. پس آنان باید فرمان مرا گردن نهند و به من
ایمان آورند، باشد که راه یابند».(۱۱)

اسلام پیروانش را ملزم می سازد که به منظور ارتباط با خداوند بلند مرتبه، از هر
واقعه ای که موجب می شود آنان از وقایع مادّی و بشری و از سلطه آفریدگان آزاد و رها
شوند، دوری گزیند. لیکن این پیوستن به کمال مطلق بدین معنا نیست که آفریدگار جهان،
جدا از هستی است، بلکه نشانه های او در سراسر هستی پراکنده است و از این جا انسان
مسلمان به ایجاد تعادل در رابطه توحید با محیط طبیعی و مادّی اش می پردازد، بدون
این که هیچ کدام از این پدیده های هستی را با آفریدگار بلند مرتبه اش مقایسه کند بلکه وی
در این پدیده ها نسبیت، محدودیت، دگرگونی و جزئیت را می بیند، در حالی که خداوند
نامتناهی و مطلق است و این ویژگی ها در او راه ندارد.

از آن جا که خدا مطلق است، راه نیز پایان ندارد و این راه همان راه انسان به سوی
خدا است. او به اندازه پیشرفت واقعی که به سوی خدا دارد، در حال نزدیک شدن دایم به
اوست. لیکن این نزدیکی، نسبی است و انسان گام هایی را به سوی خدا برمی دارد، بدون
این که بتواند آن را طی کند. به بیانی روشن تر: انسان زمینه ابداع و خلاقیت و زمینه پیمودن
راه تکامل تا بی نهایت را دارد.(۱۲)

مجموعه شعایری که مسلمانان به انجام آنها می پردازند، در همین فضای اعتقادی
قرار می گیرد؛ زیرا هدف آنان از انجام این شعایر آن است که به خدا نزدیک شوند و او را
تعظیم کنند و بر ضدّ هر آن چه مانع از این حرکت توحیدی می شود، بشورند؛ چراکه انجام
شعایر به معنای تعظیم خود چیز نیست، بلکه باعث نزدیکی شخص به خداوند می شود:
«این است [فرایض خدا] و هر کس شعایر خدا را بزرگ دارد در حقیقت، آن [حاکی] از پاکی
دل هاست».(۱۳)

با این معنا، شعار حج، مفهوم و شیوه توحیدی فراگیر پیدا می کند که انسان مسلمان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.