پاورپوینت کامل ورود جهانگردان غیر مسلمان به مکانهای مقدس ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ورود جهانگردان غیر مسلمان به مکانهای مقدس ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ورود جهانگردان غیر مسلمان به مکانهای مقدس ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ورود جهانگردان غیر مسلمان به مکانهای مقدس ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۹۵

مکانهای مقدس اسلامی، صرف نظر از قدس و معنویتی که دارند، نمایشگاهی از هنر و
نمادی از تمدن و فرهنگ اسلامیاند.

هنرمندانِ بینام و نشان، که از سرِ عشق و ایمان، تمام هستیِ خویش را وقف خدمت به
این مکانها کردهاند، از دیرباز میکوشیدهاند تا بهترین انگار و اندیشهای را که
از زیبایی داشتهاند، در پیکره این بناهای مقدس به کار برند و آنها را نمادین
سازند.

هنرمند مسلمان، هر زیبایی که پیرامون خویش میدید، اگر آن را درخورِ بزرگی و شکوه
این آثار مقدس مییافت، میکوشید تا به هنگام فرصت، در این مکانها برای آن، جایی
باز کند; از این رو، در بنای بسیاری از این مکانها هنرهای گوناگون بههمآمیخته
است:

معمار، در توازن اجزا کوشیده است. نقاش به نقوش و رنگهای کاشیها توجه کرده است.
خوشنویس لوحها و کتبیهها را جلوه بخشیده است. صنعتهای دستی هم، برای آراستن این
مجموعه الهی به میدان آمدهاند; فرشهای عالی، پردههای گرانبها، قندیلهای عظیم و
درخشان، منبّتکاریها و ملیلهدوزیها و همه وهمه در کامل کردن زیبایی و چشمنواز
کردن این مکانهای مقدس نقش داشتهاند.

بدینگونه جلوههای گوناگونِ فرهنگ و هنر اسلامی، در قرنهای دراز، در بنای این
مکانها مجال ظهور یافته و برای هنر اسلامی پناهگاهی پاک و نمایشگاهی اَمن در این
مکانها به وجود آمده است.

امروز یک گردشگر دقیق و روشنبین، میتواند از دیدن و مطالعه در این آثار، تصویر
روشنی از تمدّن و تاریخ قومها و ملتهای گوناگون مسلمان پیش چشم خویش مجسم نماید.

در حال حاضر، خوشبختانه در جای جای جهان اسلام و بهویژه در ایران اسلامی، از
اینگونه مکانها و بناها فراوان وجود دارد و کشور پهناور ما از این میراث بزرگ
فرهنگی برخوردار است.

این جاذبههای هنری و فرهنگی، میتواند خیلِ عظیم گردشگرانی که کنجکاوی و تنوّع
طلبی انسانِ امروز و آسانی و راحتی رفت و آمدها و ملالت

آفرینی زندگی ماشینی، آنان را از این سو به آن سو میکشاند، به سمت خویش فرا خواند
و حضور این گردشگران در کشور ما، بهویژه با توجه به فضای اسلامیِ حاکم بر آن، که
بیشتر، افراد فرهنگی خواهند بود، میتواند صرفنظر از منافع اقتصادیِ فراوان آن، که
به سود جامعه اسلامی است، زمینه را برای بهرهوریهای فرهنگی و معنوی فراهم سازد.

اگر برنامهریزیِ درست داشته باشیم، میتوانیم ضمن شناساندنِ آثار فرهنگی و تاریخی
اسلام، سخن حق و پیامهای حیاتبخش اسلام را به گوش آنان برسانیم. آنان را از نزدیک
با ارزشهای معنوی و انسانی تجلّی یافته در جامعه اسلامی آشنا سازیم و تأثیر غیر
مستقیم ارزشهای الهی را در انسانهای تشنه امروز، که با پای خود به کشور ما
آمدهاند، بیازماییم و زمینهساز عمل به این آموزه شریعت باشیم که «کُونُوا دُعَاهً
لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»(۱)

و دست کم، این حضور میتواند بسیاری از تهمتهایی را که دشمنان اسلام و نظام به ما
زدهاند، پاسخ دهد.

اکنون نخستین پرسشی که فرا روی

۱. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۷۸، دارالتعارف، بیروت.

قرار میگیرد، این است که آیا غیر مسلمان میتواند در مکانهای مقدس مسلمانان پای
نهد؟ مگر نه این است که غیر مسلمان ناپاک است و زدودن ناپاکی از این مکانهای پاک،
لازم؟ و مگر نه این است که این مکانها مقدّساند و حفظ حرمت و قداست آنها واجب؟
پرسش آنگاه جدّیتر میشود که نگاهی کوتاه به فقه و نظریات فقیهان بیفکنیم.

اگر نگوییم اجماع و اتفاق فقیهان، دست کم مشهور آنان بر این باورند که غیر مسلمان
حق ورود به مساجد را ندارند. و نیز دیگر مکانهای مقدس; مانند حرم امامان(علیهم
السلام) را فقیهی چون صاحب جواهر، به هنگام بحث از آمدن کافران به مسجدها و محدوده
حرم در مکه، همانند آنها دانسته است.(۱) این جاست که بررسی وپژوهش در این موضوع،
خود را از ضروریترین و پایهایترین بحثهای جهانگردی مینمایاند.

باید دید این دیدگاهِ به ظاهر محکم، مبتنی بر چیست؟ دلیل این حرام بودن و ناروایی
کدام است؟ آیا میتوان در دلالت آنها تردید کرد؟ آیا اصلاً حرمتی در کار هست؟ اگر
هست مربوط به همه مکانهای مقدس است یا ویژه برخی از آنها است؟ اگر دلیلی بر حرام
بودن وجود نداشت، باید دید منشأ این فتوا چه بوده، آیا فایدههایی که امروز برای
جهانگردی شمرده میشود، میتواند در تغییر این فتوا کارگر باشد؟

نگارنده بر این باوراست که دلیلهای اقامه شده بر حرام بودنِ ورودِ کافران به
مکانهای مقدس، ناتمام و قابل نقد و بررسی است و چنان قوّتی ندارد که بتوان از آن
حرام بودن قطعی، آن هم نسبت به همه مکانهای مقدس را به دست آورد.

بنابراین، باب گفت وگو و نقد و بررسی، همچنان به روی فقهپژوهان باز است.

از آنجاکه سخنان فقیهان بر محور «ورود کافران به مساجد» چرخیده است و دیگر مکانهای
مقدس را اگر متعرض شدهاند، مانند مساجد به حساب آورده و دلیلها را نیز همان
دلیلها دانستهاند، ما

۱. شیخ محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۹، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

نیز همان روش را دنبال کرده، مدار بحث را در موضوع «ورود جهانگرد غیر مسلمان به
مسجدها» قرار میدهیم و بر این باوریم که با روشن شدن حکم مسجدها، وضع دیگر
مکانهای مقدس نیز مشخّص خواهد شد. به امید آنکه بتوانیم با این مایه اندک، گامی در
راه روشنگریِ موضوع برداریم.

دیدگاه فقیهان اهل سنت

آیا کافران ـمشرک یا غیر مشرکـ میتوانند به مسجدها آمد و شد داشته باشند یا خیر؟
میان فقهای مسلمان اختلاف است.

شیخ طوسی، به پارهای از این دیدگاهها اشاره میکند:

«لا یجوز للمشرکین دخول المسجد الحرام و لا بشیء من المساجد لا بإذن و لا بغیر إذن،
و به قال مالک، و قال الشافعی: لا یجوز لهم أن یدخلوا المسجد الحرام بحال لا بإذن
الإمام و لا بغیر إذنه و ماعداه من المساجد لا بأس أن یدخلوها بالإذن و قال:
ابوحنیفه: یدخل الحرم و المسجد الحرام و کلّ المساجد بإذن».(۱)

«بر مشرکان روا نیست به مسجد الحرام و هر مسجد دیگر، با اجازه و بدون اجازه وارد
شوند. مالک هم بر این نظریه است. شافعی میگوید: ورود آنان به مسجدالحرام، به هیچ
روی روا نیست، نه با اجازه و نه بدون اجازه، ولی به غیر مسجد الحرام با اجازه
رواست. ابوحنیفه میگوید: با اجازه، هم به حرم و مسجد الحرام و هم به دیگر مساجد
میتوانند وارد شوند.»

شکی نیست که مقصود شیخ از واژه

«مشرکان»، تمامیِ کافران است; زیرا در بحث «احکام اهل ذمّه» بیان شده است. در مبسوط
نیز، با همین تعبیر، در بحث احکام اهل ذمه، با شرح بیشتر موضوع را مطرح کرده
است.(۲)

فخر رازی نیز بر اختلاف نظریه فقیهان اهل سنت، اشاره دارد:

«المسأله الخامسه: قال الشافعیّ(رض): الکفّار یمنعون من

۱. شیخ طوسی، خلاف، ج۱، ص۵۱۸، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.

۲. شیخ طوسی، مبسوط، ج۲، ص۴۷، مرتضویه تهران.

المسجدالحرام خاصّه و عند مالک: یمنعون من کلّ المساجد و عند أبیحنیفه لایمنعون من
المسجدالحرام و لا من سائر المساجد».(۱)

«پنجمین مسأله اینکه:

شافعی میگوید: کافران تنها از

رفتن به مسجدالحرام بازداشته شدهاند. مالک میگوید: از

تمامی مسجدها و ابوحنیفه میگوید: از ورود به هیچ مسجدی باز داشته نشدهاند.»

مجموع دیدگاههای فقیهان، بدین قرار است:

۱ . هیچ غیر مسلمانی حق ورود به مسجدها را ندارد.

۲ . غیر مسلمانان، تنها از ورود به مسجدالحرام بازداشته شدهاند.

۳ . هیچ مسجدی، برای هیچ کافری، منطقه باز داشته شده و ممنوعه نیست.

شیخ طوسی در تفسیر خود (تبیان)، دیدگاه چهارمی نیز نقل میکند و آن، جایز بودن ورود
کافران ذمّی و بردگان مسلمانان به مسجدالحرام است:

«و اختلفوا فیهل یجوز دخولهم المسجد الحرام بعد تلک السنه أم لا؟ فرویعن جابربن
عبدالله و قتاده أنّه

لایدخله أحد اِلاّ أن یکون عبداً أو أحداً من أهل الذّمّه».(۲)

«در اینکه آیا مشرکان میتوانند پس از سال نهم هجرت، به مسجدالحرام وارد شوند یا
نه؟ اختلاف است. از جابربن عبدالله و قتاده روایت شده که کسی از کافران حقّ ورود
ندارد، مگر آنکه اهل ذمّه یا برده شخص مسلمان باشد.»

در مجمعالبیان نیز، نظریه

پنجمی بهچشم میخورد که طبق آن، ممنوع بودن ورود کافران

به مسجدها، یک حکم حکومتی

است، آن هم مربوط است به زمان حج وعمره:

۱. امام فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱۶، ص۲۴، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

۲. شیخ طوسی، تبیان، ج۵، ص۲۰۱، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.

«و قیل منعهم من دخول المسجدالحرام علی طریق الولایه للموسم والعمره».(۱)

«گفته شده که ممنوع بودن ورود کافران به مسجدالحرام، حکم حکومتی است، و این حکم
ویژه روزهای حج و عمره است.»

دیدگاه فقیهان شیعه

بیشتر فقیهان شیعه، بر این باورند که غیر مسلمان به هیچ عنوان نمیتواند داخل مسجد
شود. در بحث جهاد، آنجا که به احکام اهل ذمّه میرسند، این موضوع را مطرح میکنند و
وارد نشدن به مسجدها را به عنوان «وظیفهای که هر کافر ذمّی باید رعایت کند»، بر
میشمارند. وقتی کافران ذمّی، که در حمایت حکومت اسلامی روزگار میگذرانند، نتوانند
به مسجد وارد شوند، تکلیف مشرکان و ملحدان و کافرانی که در شهرهای کفر زندگی
میکنند، روشن است; یعنی ممنوع بودن برای آنان شدیدتر خواهد بود.

و نیز آنانکه در بحث «احکام مسجدها» به این موضوع پرداختهاند، به ممنوع بودن ورود
کافران به مسجدها نظریه دادهاند. در هر صورت، لازم است پیش از بررسی دلیلهای
صاحبان این نظریه، نگاهی به گفتار کسانی داشته باشیم که ورود غیر مسلمانان به مسجد
را ناروا میدانند:

* نظام الدین صهرشتی در اصباح الشیعه:

«و لا دخول مشرک فیه ذمّیاً کان أو غیره».(۲)

«وارد شدن مشرک به مسجد روا نیست، ذمّی باشد یا غیر ذمّی.»

* قطب راوندی:

«و ظاهر الآیه أنّ الکفّار أنجاس لا یمکّنون من دخول مسجد».(۳)

«ظاهر آیه: إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ… این است که کافران نجساند و
اجازه ورود به هیچ مسجدی را ندارند.»

* علامه حلّی:

«و لا یجوز أن یدخلوا المساجد».(۴)

«روا نیست کافران به مساجد وارد شوند.»

* همو:

«و لا یجوز لهم دخول المساجد و إن أذن لهم».(۵)

«روا نیست برای کافران ورود به مساجد، هر چند با اجازه باشد.»

۱. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، جز دهم ۴۳، ص، دارمکتبه الحیاه، بیروت.

۲. نظام الدین صهرشتی، اصباح الشیعه، چاپ شده در ینابیع الفقهیه، گردآوری علی
اصغر مروارید، ج۴، ص۶۳۸، مؤسسه فقه الشیعه، بیروت.

۳. قطب الدین راوندی، فقه القرآن، چاپ شده در ینابیع الفقهیه، ج۴، ص۵۲۶

۴. علامه حلّی، تبصره المتعلمین، چاپ شد، در ینابیع الفقهیه، ج۳۱، ص۱۸۶

۵. علامه حلّی، ارشاد الأذهان، چاپ شده در ینابیع الفقهیه، ج۳۰، ص۱۹۸

* همو:

«و یحرم علیهم دخول المساجد ولو أذن لهم».(۱)

«حرام است بر کافران ورود به مسجدها، هر چند با اجازه باشد.»

* محقق حلّی:

«و لا یجوز لأحدهم دخول المسجد الحرام و لا غیره، و لو أذن له مسلم».(۲)

«روا نیست بر کافری ورود به مسجدالحرام و نه دیگر مسجدها، هر چند مسلمانی اجازه
دهد.»

شیخ طوسی در خلاف و مبسوط، محقق در شرائع، علاّمه در تذکره و صاحب جواهر و بزرگانی
دیگر از فقها، بر همین نظریهاند که ضمن بررسی دلیلها، به گفتار آنان نیز خواهیم
پرداخت.

دلیلها

از میان پیشینیان، میتوان گفت: شیخ طوسی تنها کسی است که به دلیلهای دیدگاه خود،
اشارتی دارد. وی در کتاب خلاف، پس از نقل آرای گوناگون، مینویسد:

«دلیلنا قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ
نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا… فحکم علیهم
بالنجاسه. و إذا ثبت نجاستهم فلایجوز ان یدخلوا شیئاً من المساجد لأنّه لا خلاف
فیأنّ المساجد یجب أن تجنّب النجاسات».(۳)

«دلیل ما (بر ممنوع بودن کافران از ورود به مسجدها) این سخن خداوند است: ای مؤمنان،
مشرکان نجساند. از این سال به بعد، نزدیک مسجدالحرام نشوند. خداوند آنان را محکوم
به نجاست کرده است. وقتی ثابت شد نجس هستند، روا نیست وارد هیچ مسجدی شوند; زیرا
خلافی نیست که مسجدها باید از ناپاکیها به دور باشند.»

استدلال شیخ در مسأله بر دو پایه استوار است:

۱ . کافران به حکم آیه شریفه ناپاکاند.

۲ . مساجد باید از ناپاکیها به دور باشند.

در مبسوط نیز، با شرح بیشتری به موضوع پرداخته است; ابتدا مسجدها را به سه دسته
تقسیم میکند: مسجدالحرام،

۱. علاّمه حلّی، تلخیص المرام، چاپ شده در ینابیع الفقهیه، ج۳۱، ص۲۰۷

۲. محقق حلی، مختصر النافع، چاپ شده در ینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۲۶

۳. شیخ طوسی، خلاف، ج۱، ص۵۱۸

مسجدهای حجاز و دیگر مسجدها. برای ممنوع بودن در آمدن به مسجدالحرام به آیه شریفه:
إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ… استدلال میکند و برای ممنوع بودنِ درآمدن به
دیگر مسجدها مینویسد:

«لأنّهم أنجاس و النجاسه تمنع المساجد».

آنگاه مینویسد:

«فرقی نیست میان آنکه هدف از ورود به مسجد، انجام کار روایی مانند خوردن و خوابیدن
باشد، یا کار شایستهای مانند شنیدن قرآن، فراگیری دانش و حدیث.»

سپس میافزاید:

«اگر گروهی از کافران و مشرکان بر امام مسلمانان وارد شدند، باید آنان را در
منزلهای مسلمانان یا میهمانخانهها جای دهد و اگر ناگزیر شد، میتواند در مسجد
جای دهد; چرا که پیامبر(صلی الله علیه وآله)اسرای یهود بنیقریظه و بنینضیر را در
مسجد النبی جای داد، هرچند احتیاط آن است که این کار را نکند; زیرا این عمل
پیامبر(صلی الله علیه وآله) پیش از نزول آیه شریفه: إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ
نَجَسٌ… بوده است.(۱)

بنابراین، اصل استدلال در مبسوط، همان استدلال در کتاب خلاف است. افزون برآن، در
اینجا سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) را بر جای دادن کافران در مسجد، پذیرفته،
ولی از استناد بهآن، سرباز زده است، بهاین دلیلکه این سیره تا پیش از نازل شدن
آیه شریفه بودهاست.

علاّمه در تذکره، بیشترین استدلال را دارد و پس از جدا کردن مسجدالحرام از دیگر
مسجدها، در باره ناروایی ورود کافران به مسجدالحرام اینگونه مینویسد:

«لا یجوز لمشرک ذمّیأو حربیّ دخوله اجماعاً لقوله تعالی: فَلا یَقْرَبُوا
الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذ».

«به اجماع علما، روا نیست مشرک، ذمّی یا حربی، وارد مسجد الحرام شود، به دلیل
فرموده خداوند که: مشرکان، از این سال به بعد، نزدیک مسجدالحرام نشوند.»

وی درباره ناروایی ورود به دیگر مساجد، چنین استدلال میکند:

۱. احترام به مسجد; «لأنّه مسجد فلا یجوز لهم الدخول کالحرم».

۲. بایستگی دور نگهداشتن

۱. شیخ طوسی، مبسوط، ج۲، ص۴۷

مسجدها از ناپاکیها; لقوله(صلی الله علیه وآله) «جَنِّبُوا

مَسَاجِدَکُمُ النَّجَاسَهَ».(۱)

چنانکه پس از این، شرح خواهیم داد، این دو دلیل، از شاخههای استدلال به همان آیه
شریفه است.

۳. مشهور بودن ناروایی ورود کافران به مسجدها، در صدر اسلام; «وَ لأنّ منعهم کان
مشهوراً».

۴. همراه بودن کافران با آلودگیهایی چون جنابت که آنان را از ماندن در مساجد باز
میدارد; «و لعدم انفکاکهم من حدث الجنابه و…».

۵. بستگی نداشتن آنان با مسجدها; «و لأنّهم لیسوا من أهل المساجد».

۶. جلوگیری از ورود آنان به مسجدها، بهگونهای کوچک شمردن آنان است که ما وظیفه
داریم آن را انجام دهیم; «و لأنّ منعهم من الدخول فیه إذلال و قد أمرنا به».

و همو مینویسد:

«اگر سیرهای از پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر جای دادن کافران در مسجد ثابت شود،
مربوط به صدر اسلام است.»(۲)

صاحب جواهر نیز، مانند همین دلیلها را میآورد، با این تفاوت که بر ناروایی ورود
کافران به دیگر مسجدها، اجماع فقیهان شیعه را نقل میکند:

«کما صرّح بإجماعهم علیه فیالمسالک، بل فیالمنتهی نسبته إلی مذهب أهلالبیت(علیهم
السلام)»(۳)

«چنانکه در مسالک به اجماع تصریح شده، بلکه در منتهی آن را به مذهب اهل بیت(علیهم
السلام)نسبت داده است.»

شیخ یوسف بحرانی در حدائق، در بحث «احکام مسجدها»، بر حرام بودن ورود یهود و نصارا
به مسجدها، تنها به دو روایت استدلال میکند که مضمون هر دو روایت، یکی است.

۱. وسائلالشیعه، ج۵، ص۲۲۹

۲. علامه، تذکره الفقهاء، ج۱، ص۴۴۵، چاپ سنگی.

۳. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۷۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

بنابراین، مجموع دلیلهایی را که فقیهان بر ناروایی ورود کافران به مسجد اقامه
کردهاند، میتوان این چنین دسته بندی کرد:

۱. کتاب ۲. حدیث ۳. اجماع ۴.سیره یا شهرت عملی ۵. دیگر تأیید کنندهها.

بررسی دلیلها

فقیهان، به هنگام بحث و بررسی، میان مسجدالحرام و دیگر مسجدها جدا کردهاند. هر چند
در نتیجه، که همان ناروایی ورود به مسجدها باشد، نظریه یکسان دادهاند، ولی در
دلیلهاییکه اقامه کردهاند و چگونگی استدلال، فرق گذاشتهاند. ما نیز به پیروی از
آن بزرگان، بحث و بررسی د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.