پاورپوینت کامل شنیدنی های حج از زبان آیت الله اشتهاردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شنیدنی های حج از زبان آیت الله اشتهاردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شنیدنی های حج از زبان آیت الله اشتهاردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شنیدنی های حج از زبان آیت الله اشتهاردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۲۱۰
حضرت آیت الله آقای علی پناه اشتهاردی از فقها و اساتید برجسته وفرهیخته حوزه
علمیه قم هستند که مکرر توفیق تشرّف به حج و عمره را یافته و زائر حرمین شریفین
بودهاند. فصلنامه «میقات حجّ» برای بهرهمندی خوانندگانِ خود، از مطالب و خاطرات
شنیدنی استاد، مصاحبهای را با ایشان ترتیب داده است که ضمن تشکّر از معظمله جهت
شرکت در این گفتگو، توجّه خوانندگان عزیز را به مشروح این مصاحبه جلب مینماییم:
میقات حج: حضرت عالی سفرهای متعددی به حج مشرّف شدهاید; لطفاً بفرمایید نخستین سفر شما
در چه سالی بود و چگونه انجام شد؟
آقای اشتهاردی: در سفر اوّل، که به سال ۴۳ مشرف شدم، خودم استطاعت داشتم. در آن
سال، مجموع مخارج حج، سه هزار تومان یا اندکی بیشتر بود و من کتابهایی داشتم که
برایم محل شبهه بود آیا مستطیع هستم یا نه؟ بررسیهایی شد و به دنبال راه حلّ شرعی
آن بودم که آیتالله گلپایگانی(رحمه الله) فرمودند: مبلغی قرض کنید و به من ببخشید.
قرض کردم و به ایشان دادم. ایشان بلافاصله برگرداند و گفت: این مبلغ را به شما
میبخشم به این شرط که به حج بروید. پول را گرفتم و به قرض دهنده دادم.
در چگونگی سفر حج، آن هم سال اوّل، باید گفت که انسان وقتی در نخستین
–[۲۱۱]–
سفرش به مکّه مشرّف میشود، چشمش که به کعبه معظمه میافتد، حال خاصی پیدا
میکند، این حالت غیر از حالات سفرهای بعد است که تا حدّی معمولی به نظر میرسد.
یک حالاتی پیدا میشود، شبیه اعجاز. میان صفا و مروه که سعی میکردیم، چند نفر با
هم بودیم (از ولایت خودمان اشتهارد). به دور چهارم که رسیدیم، یک لحظه تنم خورد به
تن یکی از بانوان سعی کننده که به صورتش نقاب داشت. شوهر او که در کنارش بود و
ناخنهای تیزی داشت، با انگشتانش به سینه من زد و آه از نهادم بلند شد! با دستهایم
سینهام را محکم گرفتم، تا دور یا شوط هفتم به آخر رسید.
وقتی دقت کردیم، دیدیم که ناخنهای او در سینهام فرو رفته و خون جاری شد و به
لباسهایم سرایت کرد. همراهان و دوستان گفتند باید نزد جرّاح برویم. در آن هنگام
روایتی از امام صادق(علیه السلام) به ذهنم رسید که میفرماید: «مَاءُ زَمْزَمَ
لِمَا شُرِبَ لَهُ».میقات حج: «آب زمزم به هر قصدی استعمال شود، (استعمال کننده) به آن
قصد و نیت میرسد.»
این معنا که به ذهنم رسید، گفتم: سرِ چاه زمزم برویم. در آن زمان لوله کشی نبود و
با ظرف و دلوی از چاه آب میکشیدند. دوستانم دلوی از آب کشیدند و روی بدنم ریختند و
به بدنم مالیدند. وقتی برگشتیم دیدم جراحت خوب شده است! این را باید جزو معجزات آب
زمزم حساب کنیم; یعنی از برکات مکّه معظمه بود که بلافاصله مصداق پیدا کرد. در حالی
که عدهای میگفتند: باید برویم جرّاحی و …
در سفر بعدی (سال ۴۹) وقتی وارد مدینه شدم، عظمتی از پیغمبر گرامی(صلی الله علیه
وآله) به نظرم
۱. مستدرکالوسائل، ج۹، ص۳۴۸
–[۲۱۲]–
رسید که بسیار بزرگ و عظیم بود و از آن زمان تا کنون، هر نمازی که میخوانم; چه
واجب و چه مستحب و چه کار داشته باشم یا نداشته باشم، «السَّلامُ عَلَیکَ أَیُّهَا
النَّبِیُّ…» را ترک نمیکنم; جز در جایی که دستور شرع است که «السلام علیک…»
ندارد.
میقات حج: مناسک حج، ازمیان دیگر فرایض دینی، از چه میزان اهمیت برخوردار است؟
آقای اشتهاردی:با یک یا چند سؤال، نمیشود اهمیت حج را بیان کرد. اهمیت حج به حدّی
است که طبق آنچه در آیات قرآن آمده، شاید اثر خارجیاش برای پیشرفت اسلام و مسلمین
و بیداری آنها، بیش از نماز باشد!
میقات حج: میقات جحفه در آن زمان چه وضعتی داشت؟
آقای اشتهاردی:در باره جحفه باید بگویم مسجدی که الآن درست کردهاند، در آن زمان
نبود و چیزی در آنجا وجود نداشت، فقط آب کمی بود که با سطل میفروختند. هرکس
میخواست غسل کند، از آن آب میخرید و غسل میکرد و مُحرم میشد.
ما، هم در سفر اوّل و هم در سفر دوّم از جحفه مُحرم شدیم.
میقات حج: از اماکن تاریخی مکه مکرمه و مدینه منوره، چه چیزهایی به یاد دارید که اکنون
تغییر کرده است؟ و آیا از خصوصیات بقیع، کوچه بنیهاشم، خانه امام صادق و امام
سجاد(علیهما السلام) و… چیزی به خاطر دارید؟
آقای اشتهاردی: بسیاری از اماکن را، که در گذشته وجود داشت، خراب کردهاند. با
همسفران به زیارت قبر حضرت عبدالله پدر پیامبر(صلی الله علیه وآله) میرفتیم که
الآن همه آنها تخریب شده است.
قبر اسماعیل هم در جای بلندی بود و در سفر اوّل آن را دیده بودیم، سال دوّم کنار
زده بودند. در بقیع هم آن آثار پیشین دیگر وجود ندارد.
–[۲۱۳]–
در سفر اول مقام ابراهیم(علیه السلام) به صورت اتاقکی بود که علامت پای حضرت
ابراهیم(علیه السلام) را در آن دیدیم. اما اکنون تنها جای پا هست و ایوانش را
برداشتهاند.
اوضاع مکّه و مدینه نسبت به سالهای گذشته، بسیار تفاوت پیدا کرده است. «محل
استقرار» در سالهای حدود ۴۳ نزدیک مکّه معظمه بود و منزل ما هم در آنجا قرار داشت.
الآن همه آن آثار را محو کردهاند.
در پشت مدرسه طیبه (مدینه النبی) کتابخانهای بود به نام منزل امام حسن(علیه
السلام) که در سال ۱۳۴۳ به آنجا رفتیم. آقای شیخ عبدالحسین فقیه، نماینده بعثه آقای
خویی را در آن کتابخانه دیدم که داشت مطالعه میکرد و جز او کسی در آنجا نبود.
دفتر بزرگ و قطوری روی میز گذاشته بودند و پیر مرد ریش سفیدی به من گفت این دفتر را
مطالعه کن و هر یک از این کتابها را که خواستی شمارهاش را به من بگو تا برایت
بیاورم.
من دفتر را مطالعه کردم تا ببینم میان کتابهای ایشان، کتاب شیعه هم یافت میشود یا
نه؟ دیدم ابداً، هیچ اثری از کتب شیعه نیست; این در حالی است که کتابخانه فیضیه ما
پر است از کتابهای اهل سنت. من تعجب کردم که اینها چه اندازه تقیّد دارند که مبادا
کتابهای شیعه در حجاز وجود داشته باشد و بر جوانهایشان اثر بگذارد! این وضع
کتابخانهشان بود.
این کتابخانه، خیلی بزرگ و مفصل نبود. میگفتند که منزل حسنبن علی(علیهما السلام)
بوده و آن را تبدیل به کتابخانه کردهاند. اکنون آن کتابخانه به هم خورده و جزو
مسجد النبی شده است.
در سال ۱۳۴۹ منزل پدر پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، حضرت عبدالله هم رفتیم.
مرحوم کافی با هیأت انصار المهدی (حدود ۷۰ نفر) در آنجا بودند و دعای ندبه
میخواندند.
ایشان پیشتر اعلام کرده بودند که در مسجد دعای ندبه میخوانیم، و به دنبال آن،
شیعهها در مسجد اجتماع کردند. تعدادی مأمور سیه چرده آورده، دم در مستقر کردند.
آقای کافی وقتی وضع را چنین دید، به ایرانیهایی که به مسجد آمده بودند، گفت: پول
خُرد جمع کنید (البته اسکناس نباشد). مردم همگی پول دادند (دو دستمال پر). من
–[۲۱۴]–
دور بودم که آقای کافی اشاره کردند نزدکتر بیایید و ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 