پاورپوینت کامل پیدایش وهابیّت و برخی پیامدهای آن ۸۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیدایش وهابیّت و برخی پیامدهای آن ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیدایش وهابیّت و برخی پیامدهای آن ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیدایش وهابیّت و برخی پیامدهای آن ۸۳ اسلاید در PowerPoint :
۳۴
همه ساله در موسم حج و عمره زائران ایرانی خانه خدا با افکار، عقاید و
رفتارهایی روبه رو هستند که ریشه در مذهب وهّابیت دارد و از اینرو مایلند
بدانند این مذهب از چه زمانی به وجود آمده و چه عواملی در پدید آمدن آن
نقش داشته است.
استاد عالی قدر و دانشمند فرزانه، حضرت آیه اللّه سبحانی این پرسش را به
خوبی پاسخ داده اند. ضمن تشکر از معظّم له توجّه خوانندگان گرامی را به آن
جلب می کنیم:
وحدت و یکپارچگی امت اسلامی
از اصولی است که قرآن بر آن تأکید دارد
و هر نوع خدشه بر پیکر وحدت را
ممنوع می شمارد و همگان را به تمسّک
به «حبل اللّه » دعوت می نماید، آنجا که
می فرماید:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه ِ جَمِیعاً وَلا
تَفَرَّقُوا… .(۱)
«همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و
پراکنده نشوید.»
نکته قابل توجه در آیه، به کارگیری
لفظ «حبل» به جای «قرآن» و «اسلام»
است؛ یعنی به جای اینکه بفرماید: «به
قرآن و اسلام چنگ زنید» می فرماید: «به
حبل اللّه تمسک جویید» هرچند مقصود
واقعی از «حبل» همان قرآن و آیین
مقدس اسلام است.
علل گزینش واژه «حبل» به جای
این دو، شاید به خاطر تفهیم این نکته
باشد که امت متفرّق و دو و یا چند گروه،
بسان انسانی است که به علتی به چاه افتد
و حیات او مورد تهدید قرار گیرد. راه
نجات چنین فردی در گرو این است که
طنابی به چاه فرستاده شود تا او به آن
چنگ زند و نجات یابد.
آری، نجاتِ امّت متفرّق ـ که بر اثر
تفرقه و دو دستگی، حیات مادی و
معنوی او در آستانه خطر قرار می گیرد ـ
در تمسک به حبل وحدت، (وحدت
کلمه در مراحل: اندیشه، گفتار و رفتار)
است که می تواند خود را از سرنوشت
خطرناکی که در کمین او است نجات
بخشد.
قرآن پیوسته، وحدت، اتفاق و
همخوانیِ فکری و رفتاری را می ستاید و
تفرقه و دودستگی را نکوهش می کند و
در دعوت به وحدت کلمه تا آنجا پیش
می رود که افراد جامعه با ایمان را، برادر
یکدیگر می خواند و می فرماید:
إِنَّمَا الْمُوءْمِنُونَ إِخْوَهٌ… .(۲)
«مؤمنان با همدیگر برادرند.»
اینجا است که امت مسلمان باید در
سایه اخوت دینی، صفوف خود را
فشرده سازند.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آنگاه که از
اختلاف دو قبیله «اوس» و «خزرج» آگاه
شد و دریافت که بر اثر فتنه گری جهود
عنود به نام «شاس» نزدیک است که
آتش جنگ در کنار مسجدش شعله ور
گردد و جوانان آن دو طایفه به جان هم
افتند، خود را به میان آنان رسانید و
فرمود:
«اللّه َ، اللّه َ أ بِدَعْوَی الْجاهِلِیهِ و أنَا
بَیْنَ أظْهُرکُم و بعد أن هَداکُمُ اللّه ِ
بِالاْءسْلامِ، وأَکْرمُکُم بِهِ، وَ قَطَع عَنْکُم
أمرَ الْجاهلیهِ واستنقَذَکم مِنَ الکُفر
وألّف بَیْنَ قُلُوبِکُم».(۳)
«از خدا بترسید، از خدا بترسید، آیا
در برابر چشم من رسم جاهلیت را
تجدید می کنید؟ آن هم پس از اینکه
خدای بزرگ شما را به اسلام هدایت
کرد و گرامی داشت و رشته
جاهلیت را گسست و شما را از کفر
نجات بخشید و دلهایتان را به هم
نزدیک و مهربان ساخت؟!»
از دیدگاه قرآن، یکی از بدترین
عذاب های الهی این است که خدا ملّتی را
ـ به خاطر سرکشی و کردار بد ـ گروه گروه
سازد و جامه دودستگی بر پیکرشان
بپوشاند؛ چنانکه می فرماید:
قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلی أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ
عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ
أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ
بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ… .(۴)
«بگو او توانا است که از بالا یا از
پایین عذابی بر شما بفرستد یا به
صورت دسته های پراکنده، شما را
با هم بیامیزد و طعم جنگ و اختلاف
به هر یک از شما، به وسیله دیگری
بچشاند.»
امیر مؤمنان، علی علیه السلام می فرماید: «از
تفرقه بپرهیزید، فرد یا گروه جدا شده از
جامعه اسلامی طعمه شیطان است؛
چنانکه گوسفند جدا از گلّه، طعمه گرگ
می شود.»(۵)
چهار قرن از مصیبت بارترین قرنها
قرن های ششم تا پایان قرن نهم از
بدترین و مصیبت بارترین قرنها، برای
مسلمانان بود و پیروان «صلیب» و «صنم»
دست به دست هم دادند تا بر پیکر اسلام
ضربات مهلک و کاری را وارد سازند.
و این هدف با گشودن سه جبهه
جنگ صورت پذیرفت:
۱ . جنگ های صلیبی؛ برای تصرف
بیت المقدس از اروپا آغاز گردید و
حدود ۲۰۰ سال به طول انجامید و
میلیون ها کشته و مجروح و آواره به
جای گذاشت و از سال ۴۸۹ آغاز شد و
در سال ۶۹۰ پایان پذیرفت.
۲ . هجوم گسترده مغول؛ هنوز زخم دشنه
صلیبیان بر پیکر «قدس» بهبود نیافته بود،
که ارتش بت پرست مغول، به رهبری
«چنگیز»، پا در رکاب کرد و شرق
اسلامی را مورد تاخت وتاز قرار داد و در
سال ۶۵۶،
خلافت عباسی را ساقط کرد. این کار
زمانی انجام گرفت که مصر و شام،
سخت با صلیبیان درگیر بودند و هلاکو
فاتح بغداد، حکمران شرق اسلامی
گردید.
جانشینان «هلاکو» (ایلخانان) نیز راه
«هلاکو» را تا مدتی ادامه دادند، حتّی
غازان خان (۶۹۴ ـ ۷۰۳) پادشاه
معروف ایلخانی با اینکه اسلام آورد،
ولی هنوز اندیشه فتح دمشق و مصر را
رها نکرده بود و در سال های
۶۹۹ ـ ۷۰۲ درگیری سخت و
ویرانگری میان ارتش ایلخانی و سلاطین
شام و مصر رخ داد و سرانجام حکومت
ایلخانان و جانشینان آنان، با مرگ
تیمورلنگ در سال ۸۰۷ پایان یافت.
۳ . فاجعه اندلس؛ این فاجعه آنگاه رخ
داد که آتش جنگ در شرق، میان
مسلمانان و مغول ها شعله ور بود، در
چنین وضعیتی جبهه سومی بر ضدّ
مسلمانان در غرب اسلامی گشوده شد و
نبرد سخت و حساب شده ای
میان مسلمانان و فرنگیان در سرزمین
«اندلس» رخ داد که نتیجه آن تار و مار
شدن
مسلمانان و پناهندگی آنان به سرزمین
«مغرب گردید» و همه اندلس (اسپانیای
امروز) که روزی مهد تمدّن اسلامی و
مرکز علم و دانش بود، در اختیار
فرنگیان قرار گرفت. این نبرد در سال
۶۰۹ آغاز شد و در سال ۸۹۸ پایان
پذیرفت.
از این بیان نتیجه می گیریم که چهار
قرن میانه ای در چهارده قرن اسلامی،
پربلاترین و مصیبت بارترین قرن ها بود.
جهان اسلام در آن تاریخ، به
بزرگ مردی نیاز داشت که مصمم و
قاطع به پا خیزد و با تکیه بر مشترکات، بر
صفوف پراکنده وحدت بخشد و همه را
بر ضدّ صلیب و صنم و فرنگ و مغول و
همه متجاوزان بسیج سازد.
تفرقه افکنی در آغاز قرن هشتم
احمدبن تیمیه در سال ۶۶۱ ؛ یعنی
۵ سال پس از سقوط خلافت عباسی در
بغداد، در شهر «حرّان» دیده به جهان
گشود و در پایان قرن هفتم و آغاز قرن
ششم،
تفرقه افکنی را در پاسخ به پرسش مردم
«حماه» از آیه الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ
اسْتَوی آغاز کرد. او در رساله «العقیده
الحمویه»، در پاسخ پرسش مردم «حماه»
با صراحت و آشکار نوشت: «خدا بالای
آسمانها است، در ثلث آخر هر شب به
آسمان پایین فرود می آید و می گوید:
کیست که مرا بخواند تا من او را پاسخ
گویم.»(۶)
به خاطر پخش و انتشار این عقیده ـ
که نتیجه آن، جسم بودن، جهت داشتن،
حرکت و انتقال خدا از مکانی به مکان
دیگر است! ـ گروهی از علما و
دانشمندان که نشر «رساله حمویه» را
مخالف با عقیده اسلامی تشخیص داده
بودند، به مخالفت با او برخاستند و از
قاضی «دمشق» خواستند که او را محاکمه
کند.
ابن کثیر در تاریخ خود به نام
«البدایه والنهایه» در حوادث سال ۶۹۸
می نویسد: گروهی از فقها بر ضدّ او قیام
کردند و از جلال الدین حنفی خواستند
که او را به
محکمه بطلبد ولی او از حضور
خودداری کرد، سرانجام ابن تیمیه در
دمشق به عنوان دارنده عقیده منحرف
معرفی گردید، ولی چون او در نشر
عقیده خود پافشاری می کرد و رساله
دیگر او به نام «الواسطیه» نیز دارای
انحرافاتی بود، سرانجام پس از چند
جلسه، کمال الدین زملکانی با او به بحث
و گفتگو نشست و محکومش ساخت.
نتیجه این شد که ابن تیمیه در سال ۷۰۵
به مصر تبعید و زندانی گردید.(۷)
اخیرا مناظره ای میان دو عالم سنی
انجام گرفت؛ یکی طرفدار ابن تیمیه و
دیگری مخالف او. این مناظره از کانال
تلویزیونی «المستقله»، از طریق ماهواره
پخش می شد، طرفدار ابن تیمیه مدّعی
بود که زندانی شدن ابن تیمیه به خاطر
مسائل عقیدتی نبوده، بلکه به خاطر
مسأله ای فقهی
بوده و آن اینکه: سه طلاقه کردن زن ـ بر
خلاف فقهای اهل سنت در یک
مجلس ـ حکم یک طلاق دارد.
یادآور می شویم این ادّعا درست بر
خلاف گفتار شاگرد او، ابن کثیر شامی
است که در تاریخ خود ـ به نحوی که
بیان گردید ـ آورده است.
مورّخان اتفاق نظریه دارند که
محکومیت او به خاطر مطالب دو رساله
«حمویه» و «واسطیه» است و در این دو
رساله، مسائل فقهی مطرح نبوده و هرچه
بوده مربوط به عقیده، به خصوص
«صفات خبریه» بوده است.(۸)
این تنها مورد نیست که وی
محکوم
به تبعید و زندان شد. او بارها این راه
را پیمود و سرانجام در سال ۷۲۶، روانه
زندان گردید و در سال ۷۲۸، در زندان
جان سپرد.
تفرقه افکنی در سخت ترین وضعیت
پیشتر یادآور شدیم که مجموع
چهار قرن، برای جهان اسلام سخت ترین
و شدیدترین سالها بود. وی عقیده خود
درباره
«صفات خبری»، «استوای خدا»، «ید اللّه »
و «عین اللّه » را هنگامی ابراز کرد که
مسلمانان، جنگ صلیبی را در سال ۶۹۰
پشت سر نهاده و با میلیونها کشته و
مجروح و آواره روبه رو بودند و غازان
خان (۶۹۴ ـ ۷۰۳) پادشاه مشهور
ایلخانی، در صدد فتح شام و مصر بود!
در چنین زمان حساسی بود که ابن تیمیه
دست به نشر افکار خود زد و علما و فقها
را بر ضدّ خود شوراند.
با اینکه ابن کثیر شاگرد مکتب او
است و آشکارا از وی طرفداری می کند،
با این حال نتوانسته است که بر حقایق
پرده افکند و اتفاق علما و دانشمندان را
بر انحراف او نادیده بگیرد.
بیانیه هایی که عالمان شام و مصر
درباره او صادر کرده اند، در این مقاله
نمی گنجد، کافی است که بدانیم در طول
تاریخ، شخصیت های بزرگی از اهل سنت
در نقد عقاید وی، کتاب نوشته و یا با او
به مناظره پرداخته اند و متن مناظره ها در
تاریخ محفوظ است.
اسامی برخی از این گروه
عبارت اند از:
۱ . شیخ صفی الدین هندی ارموی
(۶۴۴ ـ ۷۱۵ ق.).
۲ . شیخ شهاب الدین بن جهبل کلابی
حلبی (م ۷۳۳).
۳ . قاضی القضاه کمال الدین زملکانی
(۶۶۷ ـ ۷۳۳).
۴ . شمس الدین محمد بن احمد ذهبی
(م۷۴۸).
۵ . صدرالدین مرحّل (متوفّای ۷۵۰).
۶ . علی بن عبدالکافی سُبکی (م ۷۵۶).
۷ . محمد بن شاکر کتبی (م ۷۶۴).
۸ . ابو محمد عبداللّه بن اسعد یافعی
(۶۹۸ ـ ۷۶۸).
۹ . ابوبکر حصنی دمشقی (م ۸۲۹).
۱۰ . شهاب الدین احمدبن حجر
عسقلانی (م۸۵۲).
۱۱ . جمال الدین یوسف بن تغری
اتابکی (۸۱۲ ـ ۸۷۴).
۱۲ . شهاب الدین بن حجر هیتمی
(م۹۷۳).
۱۳ . ملاّ علی قاری حنفی (م ۱۰۱۶).
۱۴ . ابوالأیس احمدبن محمد مکناسی
معروف به ابوالقاضی (۹۶۰ ـ ۱۰۲۵).
۱۵ . یوسف بن اسماعیل بن یوسف
نبهانی (۱۲۶۵ ـ ۱۳۵۰).
۱۶ . شیخ محمد کوثری مصری
(م۱۳۷۱).
۱۷ . شیخ سلامه قضاعی عزامی
(م۱۳۷۹).
۱۸ . شیخ محمد ابوزهره (۱۳۱۶ ـ
۱۳۹۶).(۹)
ابن بطوطه سیّاح و گردشگر قرن
هشتم می نویسد: ابن تیمیه روز جمعه در
یکی از مساجد مشغول وعظ بود، از
جمله گفتار او چنین بود:
«خداوند (از عرش) به آسمان
نخست فرود می آید، مانند فرود
آمدن من از منبر! این سخن را بگفت
و یک پله از منبر پایین آمد، در این
هنگام فقیهی مالکی به نام
ابن الزهراء به مقابله برخاست و
سخن او را رد کرد. مردم به
طرفداری از ابن تیمیه برخاستند و
فقیه معترض را با مشت و کفش
زدند!»(۱۰)
این نمونه ای از عقاید او است که
شاهد عینیِ کاملاً بی طرف، باگوش خود
شنیده و دیده است. هرگاه مردی با این
پایه از درایت و آگاهی از عقاید و
معارف به تحلیل بپردازد، باید از
پی آمدهای آن به خدا پناه برد.
دستاورد مکتب
اکنون که از موقعیت ابن تیمیه نزد
عالمان شام و مصر آگاهی یافتیم، شایسته
است با خصوصیات مکتب او نیز آشنا
شویم. در اینجا از مَثَل معروف «درخت
را باید از میوه اش شناخت» بهره می گیریم
و یادآور می شویم که ویژگی های مکتب
او را چهار چیز تشکیل می دهد:
۱ . دعوت به تجسیم
شعار مسلمانان در طول هفت قرن،
بر خلاف یهود، تنزیه و پیراستگی خدا از
جسم و جسمانیت بود، لیکن او با ترفند
خاصی مسلمانان را به تجسیم دعوت
می کند و خدا را بر سریری به نام «عرش»
می نشاند که از آن نقطه بلند بر جهان
می نگرد! و احیانا او را به آسمان پایین
فرود می آورد!
او درباره صفات خبری؛ مانند
«استوا»، «ید»، «عین»، «وجه» ومانند
آنها، معتقداست که خدا واقعا دارای
دست و چشم و صورت است، چیزی که
هست چگونگی آن برای ما روشن
نیست.
مسلّما جمله اخیر را به خاطر فرار
از اتهام به «تجسیم» ذکر می کند، ولی
سودی به حال او نمی بخشد؛ زیرا خدایی
که بر سریر می نشیند، حرکت می کند و با
دستش آدم
را می آفریند، خدای جسمانی خواهد
بود، هرچند چگونگی او برای ما معلوم
نباشد. مگر این کلمات را کنایه از یک
رشته معانی بداند، در این صورت دیگر
در معانی لغوی به کار نخواهد رفت که
وی مدّعی آن است.
۲ . کاستن از مقامات انبیا و اولیای الهی
در مکتب ابن تیمیه، پیامبر و
اولیای الهی انسان هایی هستند که
همه کمالات و مقاماتشان با مرگشان
پایان می یابد! و لذا زیارت و توسّل به
آنان را بدعت دانسته وکاری غیر سودمند
می شمارد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 