پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۳۱
مکه مکرمه شهری است در مغرب جزیره العرب در ناحیه تهامه۱ و حدود ۸۰ کیلومتری شرق دریای سرخ که از طرف شمال به مدینه، از شرق به نجد، از مغرب به جده و از جنوب به عسیر و یمن منتهی می شود.۲ این شهر در طول ۴۰ درجه و ۹ دقیقه و عرض ۳۱ درجه و ۲۸ دقیقه خط استوا واقع شده است. جمعیت ثابت آن حدود ۳۵۰۰۰۰ نفر است و ۳۳۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.۳
مکه ـ به صورت عمده ـ در اطراف مسجدالحرام و در میان درّه بنا شده است و از هر سو، کوهها آن را حاطه کرده اند.۴ یاقوت حموی، یکی از عوامل موسوم شدن مکه به این اسم را، همین مسأله می داند. او می گوید:
«سمیت مکه لأنها بین جبلین مرتفعین و هی فی هبطه بمنزله المکوک».۵
«این شهر، از آن جهت مکه نامیده شده که در میان دو کوه مرتفع واقع شده است، مثل مکوک (طرفی که بالای آن تنگ و وسط آن فراخ باشد)».
و هم اینکه شهر مکّه توسعه یافته و بناهای بسیاری بردامنه و ارتفاعات آن ساخته اند که حتی برخی از کوههای محیط بر مسجدالحرام و غیر آن را تسطیح کرده، بر آن عمارت بنا کرده اند.
بنا به گفته ابراهیم رفعت پاشا، کوههایی که از طرف شمال و شمال شرقی، شهر را احاطه کرده اند عبارتند از: «فلج»، «قعیقعان»، «هندی»، «لعلع» و «کداء». وارتفاعات و کوههای سمت جنوب و جنوب شرقی عبارتند از: «ابوحدیده»، «کُدَی»، «کدّی»، «ابوقبیس» و «خندمه».۶
ناصر خسرو در سفرنامه اش ـ که پس از سفرنامه ابن فضلان (که در قرن سوم نگاشته شده) کهن ترین سفرنامه در تاریخ اسلامی است ـ در توصیف مکه نوشته است:
«مکه اندر میان کوهها نهاده است بلند و از هر جانب که به شهر روند تا به مکه برسند، نتوان دید و بلندترین کوهی که به مکه نزدیک است کوه ابوقبیس است و آن چون گنبدی گرد است… و این عرصه که میان کوه است شهر است… و مسجدحرام به میان این فراخنای اندر است و گرد بر گرد مسجدحرام شهر است و کوچه ها و بازارها…»۷.
به هر تقدیر، مکه مکرمه که بطلمیوس از آن به عنوان «ماکورابا»؛۸ یعنی «مکان مقدس» یاد کرده است، دارای نامهای بسیاری است، بطوری که فیروزآبادی رساله ای مفصّل در ذکر پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint نگاشته است.۹
نووی می گوید: «در میان شهرها شهری را نمی شناسم که به اندازه مکه و مدینه نام بسیار داشته باشد».۱۰ نگارنده در تتبّع و تفحصی که در حد این نوشتار کرده، به حدود هفتاد نام، برای مکه برخورده است که فهرست این اسامی را برای اطلاع تقدیم می دارد:
۱ ـ مکه ـ ۲ ـ بکه ـ ۳ ـ ام القری ـ ۴ ـ القریه ـ ۵ ـ معاد ـ ۶ ـ الوادی ـ ۷ ـ البلده ـ ۸ ـ البلد ـ ۹ ـ البلدالأمین ـ ۱۰ ـ حــرم امـن ـ ۱۱ ـ حــرم ـ ۱۲ ـ المسجـدالحــرام ـ ۱۳ ـ البیت العتیق ـ ۱۴ ـ مخرج صدق ـ ۱۵ ـ بساسه ـ ۱۶ ـ ام رحم ـ ۱۷ ـ صلاح ـ ۱۸ ـ الـرأس ـ ۱۹ ـ الـعـرش ـ ۲۰ ـ النـساسـه ـ ۲۱ ـ البـاسـه ـ ۲۲ ـ النـاســه ـ ۲۳ ـ العـروض ـ ۲۴ ـ کـوثـی ـ ۲۵ ـ ام کـوثــی ـ ۲۶ ـ فــاران ـ ۲۷ ـ المقدسه ـ ۲۸ ـ قریه النمل ـ ۲۹ ـ الحاطمه ـ ۳۰ ـ الحرم ـ ۳۱ ـ بره ـ ۳۲ ـ طیبه ـ ۳۳ ـ القادس ـ ۳۴ ـ المذهب ـ ۳۵ ـ العرش ـ ۳۶ ـ القادسه ـ ۳۷ ـ المعطثه ـ ۳۸ ـ الرتاج ـ ۳۹ ـ ام زحم ـ ۴۰ ـ ام صح ـ ۴۱ ـ ام روح ـ ۴۲ ـ بساق ـ ۴۳ ـ المکتان ـ ۴۴ ـ النابیه ـ ۴۵ ـ ام الـرحمه ـ ۴۶ ـ الناشته ـ ۴۷ ـ سبوحه ـ ۴۸ ـ السلام ـ ۴۹ ـ نادره ـ ۵۰ ـ العرویش ـ ۵۱ ـ الحُرمه ـ ۵۲ ـ الحِرمت ـ ۵۳ ـ قریه الحمس ـ ۵۴ ـ ام راحم ـ ۵۵ ـ نقره الغراب ـ ۵۶ ـ البنیه ـ ۵۷ ـ نـاشـه ـ ۵۸ ـ تاج ـ ۵۹ ـ کبیره ـ ۶۰ ـ ام رحمن ـ ۶۱ ـ السیل ـ ۶۲ ـ البـلـدالحـرام ـ ۶۳ ـ حــرم اللّه تـعـالی ـ ۶۴ ـ بلداللّه تعالی ـ ۶۵ ـ العذراء ـ ۶۶ ـ النجز ـ ۶۷ ـ العُرْش ـ ۶۸ ـ العُرُش ـ ۶۹ ـ العروش ـ ۷۰ ـ القادسیه .
در میان این نامها، از چهارده مورد نخست آن در قرآن یاد شده است که آیات آن را هنگام یاد آن نامها خواهیم آورد.
وجه تسمیه و علت
موسوم شدن مکه به این
نامها
۱ . مکه
«هوالذی کف ایدیهم عنکم و ایدیکم عنهم ببطن مکه من بعد ان اظفرکم علیهم و کان اللّه بما تعملون بصیراً».۱۱
«اوست که دستهای شما و آنها را از یکدیگر دروادی مکه بازداشت، بعد از آنکه شما را بر آنها پیروزی داد، و خداوند به آنچه می کنید بصیر است».
قبل از ذکر وجوه تسمیه مکه، یادآوری این مطلب که: «به کدامین قطعه از خاک آن منطقه «مکّه» گفته می شود؟» ضروری است و در مورد آن پنج نظر ابراز شده است:
۱ ـ تمام منطقه حرم داخل در عنوان مکه محسوب می شود. این نظر در روایات رسیده از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و غیر آن بزرگواران عنوان شده است.۱۲
۲ ـ تنها محدوده شهر، مکه به حساب می آید، این نظریه در روایات فریقین مطرح شده است.۱۳
۳ ـ مکه همان اطراف کعبه است.۱۴
۴ ـ اسم مسجد و مطاف است.۱۵
۵ ـ مکه منطقه ای در ذی طُوی است.۱۶
در مورد عوامل و علّتهای نامیده شدن مکه به این اسم، ده وجه ذکر شده است:
الف ـ به این جهت که در درّه ای خشک واقع شده و از نعمت آب بهره ای اندک دارد؛ به عبارت دیگر: در این شهر رودخانه یا چشمه جوشانی بصورت طبیعی جریان ندارد. و لازم است آب را از چاهها و طبقات زیرین زمین استخراج کنند؛ چنانکه یاقوت حموی می گوید: «لأنّهم کانوا یمتکون الماء ای یستخر جونها».۱۷ و برخی هم گفته اند از این جهت مکه نامیده شده است که گویا زمین آبش را مکیده است: (کان ارضها امتکت ماءها).۱۸
ب ـ مکه نامیده شده؛ زیرا که نخوت و غرور مستبدین را از بین می برد.۱۹ (لأنّها تمکت الجبارین ای تذهب نخوتهم).
ج ـ زیرا گناهان انسان را محو کرده، از میان می برد. (لأنّها تمکّ الذنوب ای تستخرجها و تذهب بها کلّها).۲۰
د ـ زیرا که (به خاطر دعای ابراهیم ـ ع ـ و وجود آیات بینات الهی)، مردم را از هر سو به خود جذب می کند؛ چنانکه عرب به جذب و گرایش بچه شتر به پستان مادر و مکیدن تمام شیر توسط بچه شتر، می گوید: «امتکّ الفصیل ضرع امه» (لأنّها تجذب النّاس الیها، من قول العرب امتک الفصیل ضرع امّه).۲۱
ه ـ زیرا که مردم در آن ازدحام کنند، چنانکه عرب به بچه شتر هنگامی که از هر سو و به شدت پستان مادرش را می مکد، می گوید: «امتک الفصیل ضرع امه»۲۲ (لازدحام الناس بها، من قولهم امتک الفصیل ضرع امه اذا مصه مصّا شدیداً).
این وجه را یاقوت حموی نقل کرده ولی گویا خودش آن را نپسندیده است، او می گوید تشبیه ازدحام در مکه، به مصّ شدید فصیل درست نیست. اما ابن منظور در لسان العرب و مؤلف تاج العروس این وجه را ذکر کرده اند.۲۳
و ـ زیرا هر کسی را که در آن ظلم کند هلاک می کند؛ چنانکه برخی از شعرای عرب خطاب به مکه گفته اند: ای هلاک کننده فاجر، نابود کن نابود کردنی، نابود مکن مذجح وعکا را، (سمیت مکه لأنّها تمکّ من ظلم ای تهلکه و ینشد قول بعضهم: یا مکه الفاجر مکی مکا، ولا تمکی مذجحا و عکا).۲۴
مصداق این تسمیه را شاید بتوان قصه اصحاب فیل دانست (اَلَم تَرَکَیْفَ فَعَلَ ربّک بِأَصحاب الفیل، اَلَمْ یجعل کیدهم فی تضلیل، و ارسل علیهم طیراً أَبابیل، ترمیهم بحجاره من سِجّیل، فجعلهم کعصفٍ مأکول).
ز ـ زیرا که فاجر را اخراج کرده از خود می رماند. (لأنّها تمکّ الفاجر عنها ای تخرجه).۲۵
برخی مانند ابن ظهیره دو مورد اخیر را یک وجه شمرده اند.
ح ـ زیرا که مردمش نهایت تلاش را از خود نشان می دادند؛ چنانکه وقتی مغز استخوان را در آورند می گویند: «تمککت العظم» (لأنّها تجهد اهلها مأخوذ من قولهم تمککت العظم اذا اخرجت مخه).۲۶
اما راغب در وجه تشبیه گفته است: «بخاطر آن مکه نامیده شده است که وسط زمین است؛ همانطور که مغز استخوان در وسط استخوان واقع شده است».۲۷
ط ـ میان دو کوه مرتفع واقع شده و شهر مکه در میان دره مثل ظرفی است که بالای آن تنگ و وسط آن فراخ باشد. (لأنّها بین جبلین مرتفعین علیها و هی فی هبطه بمنزله المکوک).۲۸
ی ـ اعراب جاهلی در هنگام حج می گفتند: حج ما تمام و کامل نخواهد بود مگر آنکه به کنار کعبه رویم و در آنجا سوت بکشیم (مثل سوت کشیدن و چهچهه پرنده ای شبیه بلبل) (لأنّ العرب فی الجاهلیه کانت تقول لایتم حجّنا حتی نأتی مکان الکعبه فنمک فیه ای نصفر صفیر المکاء).۲۹
شبیه حضرت رضا ـ ع ـ در پاسخ به سؤال محمد بن سنان شبه این وجه تسمیه را بیان فرموده است:
انّ ابالحسن الرّضا ـ علیه السلام ـ کتب فی ما کتب من جواب مسائله: «سمیت مکّه لأنّ النّاس کانوا یمکون فیها و کان یقال لمن قصدها قد مکا و ذلک قول اللّه (عزّ) لا و ماکان صلوتهم عند البیت الاّمکاءً و تصدیهً».۳۰
حضرت رضا ـ علیه السلام ـ ضمن پاسخ به سؤالهای محمد بن سنان در مورد این پرسش که «چرا مکه را مکه نامیده اند؟» می فرماید: «به این خاطر که مردم زمان جاهلیت در هنگام حج، سوت می کشیدند و به همین سبب به کسی که قصد حج داشت می گفتند: «قد مکّا»؛ چنانکه خدای عزّوجلّ در مورد این عمل آنها می فرماید: نیایش آنها در کنار خانه فقط کف زدن و سوت کشیدن بود».
ک ـ مکه از «مکّ» به معنای «بسط» مشتق شده است؛ چه اینکه خداوند زمین را از مکه گسترانید.۳۱ و چنانکه این مطلب در روایات دحوالأرض نیز آمده است.۳۲
۲ . بکــه
«ان اول بیت وضع للناس للّذی ببکه مبارکاً و هدی للعالمین».۳۳
در این مورد که بکه چیست و کجاست، هشت نظر ابراز شده که دو نظر نخست آن از ائمه ـ علیهم السلام ـ نقل شده است: ۱ ـ بکه محل حجر است که مردم یکدیگر را فشار داده، ازدحام می کنند.۳۴ ۲ ـ بکه عبارت است از محل کعبه،۳۵ چنانکه نظر اخیر را «ازرقی» از ابن انیسه نقل کرده است،۳۶ ۳ ـ عکرمه گفته است: مراد از بکه خود کعبه است. ۴ ـ بکه اسم تمام منطقه حرم است. ۵ ـ منظور حجر است. ۶ ـ مراد مطاف است.۳۷ ۷ ـ بکه همان مکه است که «میم» آن قلب به «با» شده است؛ عرب وقتی می خواهد بگوید: این ضربه محکم و چسبنده نبود، می گوید: «ما هذا بضربه لازب و لازم»۳۸ و ابدال «میم» به «با» کار معمول و رایجی در میان عرب است.۳۹ ۸ ـ بعضی گفته اند: بکه فاصله میان دو کوه و ساحت مسجد است،۴۰ ۹ ـ در بعضی از روایات فریقین، بکه از پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint شمرده شده است.۴۱
علت نامگذاری مکه به «بکّه»
در این مورد نیز پنج وجه گفته اند:
الف ـ به علت ازدحام، مردم یکدیگر را با دست فشار می دهند. این وجه با اندک تفاوتهایی از امام محمد باقر۴۲ امام صادق۴۳ و امام کاظم ـ علیهم السلام ـ ۴۴ نقل شده است. برخی چون یاقوت حموی و ماوردی نیز این نظر را نقل کرده اند.۴۵
ب ـ به علت ازدحام و تراکم جمعیت زن و مرد، مکّه را بکه نامیده اند. این وجه نیز از امام باقر۴۶ و امام صادق ـ علیهماالسلام ـ ۴۷ نقل شده است. ازرقی نیز این نظر را از ابن عباس۴۸ نقل کرده است.
ج ـ از آن جهت مکه را بکّه نامیدند که مردم در مکه و گرد کعبه گریه می کنند.۰۴۹
د ـ گردن جباران و گردنکشان را می شکند و نخوت آنها را نابود می کند (لأنّها تبک اعناق الجبابره).۵۰
کلینی در کافی روایتی قریب به این مضمون را نقل می کند: «کانت تسمّی بکه لأنّها تبک اعناق الباغین اذا بغوا فیها»۵۱ ؛ مکه را از آن جهت بکه نامیده اند که گردن سرکشان را می شکند.
ه ـ مکه از آن جهت که ـ به خاطر ازدحام بسیار ـ پاهای مردم، به یکدیگر برخورد می کند، بکه نام گرفته است.۵۲
به نظر می رسد به جز دو وجه ردیفهای «ج» و «د»، کلیّه وجوه به یک وجه برمی گردد و آن ازدحام است.
۳ . ام القری
«و هذا کتاب انزلناه مبارک مصدق الذی بین یدیه لتنذر ام القری و من حولها».۵۳
«و کذلک اوحینا الیک قرآناً عربیاً لتنذر امّ القری و من حولها».۵۴
«و نیز قرآن را به زبان عربی بر تو نازل کردیم، تا بیم دهی مردم ام القری و اطرافش را».
خدای تعالی مکه را ام القری نامیده و دوبار از آن با این اسم یاد کرده است؛ چنانکه در روایات صادره از طریق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نیز یکی از پاورپوینت کامل نامهای مکه ۹۰ اسلاید در PowerPoint، ام القری دانسته شده است.۵۵
در مورد علت موسوم شدن این شهر به ام القری پنج وجه ذکر شده است:
الف ـ این شهر ریشه اصلی همه شهرهاست، و بنابه فرمایش روایات، زمین از آنجا گسترش یافته است.
فخر رازی نیز این وجه را در تفسیر خود آورده است،۵۶ و مولف جامع اللطیف این نظر را به ابن عباس و ابن قتیبه نسبت می دهد.
ب ـ این شهر بخاطر مرتبت عالی و برتری اش ام القری نامیده شده است. (لأنّها اعظم القری شانا).
قطب الدین نهروالی این نظر را به ابن عباس نسبت می دهد.۵۷
ج ـ مکه قبله مردم بوده، و مردم به آن اقتدا می کردند، به همین جهت ام القری نام گرفته است.
د ـ خانه خدا در این سرزمین قرار گرفته است و طبق معمول پادشاه و شهر او بردیگر افراد و اماکن مقدم هستند.۵۸
ه ـ برخی نیز گفته اند از آن جهت که محل امنی برای مردم دیگر شهرهاست و مردم به رحمت ایزدی در آن امید دارند. ام القری نامیده شده است.۵۹
۴ . القریه
«ضرب اللّه مَثَلاً قَریَهً کانَتْ امِنَهً مُطْمَئِنَّهً یأتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ».۶۰
«قریه» در عربی به مکانی گفته می شود که عدّه زیادی از مردم در آن اجتماع کنند. به همین جهت، هنگامی که مقدار زیادی آب در حوض جمع شود می گویند: «قریت الماء».
فاکهی به نقل از مجاهد، مراد از قریه را ـ در آیه شریفه ـ مکه دانسته است.۶۱
۵ . معاد
«ان الذی فرض علیک القرآن لرادک الی معاد ان شاءاللّه ».۶۲
اکثر مفسران بر این عقیده اند که منظور از معاد، شهر مقدس مکه است، چنانکه فخر رازی در تفسیر این آیه، ضمن ذکر احتمالاتی، این احتمال را از تمام احتمالات به واقع نزدیکتر دانسته است.۶۳
ضمن آنکه مرحوم شیخ طوسی در تبیان این قول را به ابن عباس نسبت داده است.۶۴
علامه در المیزان نیز آن را در کنار دیگر احتمالات آورده است.۶۵
بخاری و نسائی نیز از چند طریق این مطلب را از ابن عباس نقل کرده اند.۶۶
۶ . الوادی
«رب انّی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی ذرع عند بیتک المحرّم».۶۷
تردیدی نیست که منظور از «وادی» در این آیه شریفه همان دره ای است که اینک شهر مکه در آن جای گرفته است. مفسرین نیز در این نکته وحدت نظر دارند، اما در این مورد که آیا در مقطعی از تاریخ، از مکه با عنوان وادی یاد شده، تردید وجود دارد. در این میان نامه ای از خلیفه دوم خطاب به استاندار مکه نقل شده است که در آن از مکه با عنوان وادی یاد شده است.۶۸
۷ . ۸ . ۹ . بلد، بلده، بلدامین
«بلد» در لغت به معنای صدر و نخستین و بالاترین است. البلد ای صدرالقری.۶۹
قرآن کریم چهار بار از مکه با تعبیر «البلد»،۷۰ یکبار «البلده»،۷۱ و یکبار «البلدالامین»،۷۲ یاد کرده است. و در تمام این موارد منضم به اسم اشاره آمده است: «هذا البل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 