پاورپوینت کامل گزارش آتش سوزی مسجد نبوی در سال ۸۸۶ هجری و بنای مجددآن از زبان یک شاهد عینی ۷۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارش آتش سوزی مسجد نبوی در سال ۸۸۶ هجری و بنای مجددآن از زبان یک شاهد عینی ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش آتش سوزی مسجد نبوی در سال ۸۸۶ هجری و بنای مجددآن از زبان یک شاهد عینی ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش آتش سوزی مسجد نبوی در سال ۸۸۶ هجری و بنای مجددآن از زبان یک شاهد عینی ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۶

(ترجمه رساله هدایه التصدیق الی حکایه الحریق)

(از فضل اللّه بن روزبهان خنجی)

(م ۹۲۷)

مکه و مدینه دو شهر مقدس و منوّری است که دل همه مسلمانان برای آن می تپد و شوق دیدار آن، در قلب تمامی مؤمنان
موج می زند. جایی که به همه مسلمانان تعلق دارد و همه بدان تعلق خاطر دارند. جای جای شهر مدینه، یادگاری است از حضور
رسول خدا ـ ص ـ و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ . در آن میان، حرم مطهر نبوی ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ جایگاه ویژه ای دارد.

در طول تاریخ، حرم مطهر و مسجد نبوی، هر از چندی به وسیله کسی یا کسانی بازسازی شده و خلفا و سلاطین کوشیده اند
تا با کسب افتخار تجدید بنای آن، یادگاری از خود برجای گذارند. در اصل این یادگارها، متعلق به مردمانی است که با اموال آنان، این
بناها ساخته و سرپا شده است.

در رمضان سال ۸۸۶ هجری قمری، حرم مطهّر نبوی بر اثر یک صاعقه دچار آتش سوزی شد و بخش اعظم سقف آن، که از
چوب ساخته شده بود، در آتش سوخته و ستونهایش از بین رفت و تنها قبر مطهّر نبوی و قبه آن از آتش در امان ماند. این دومین
آتش سوزی در مسجد نبوی بود؛ بار نخست آن، در سال ۶۵۴ هجری ـ دو سال قبل از سقوط بغداد به دست مغولان ـ رخ داد که
بی احتیاطی یکی از فراشان، مسبب اصلی آن بود.(۱) ابو شامه آن حادثه مهیب را در «تاریخ المدینه» خود ثبت کرده و دیگران؛ از جمله
ابن کثیر در «البدایه والنهایه» ضمن حوادث آن سال، مطالب وی را نقل کرده است.

خبر حریق دوم در برخی از مآخذ آمده است. اما به یُمن تلاش یکی از عالمان ایرانی، که آن زمان در مصر بوده و سپس به
مدینه رفته، گزارش دقیقی از حادثه مزبور و نیز بازسازی حرم در دست داریم. وی فضل اللّه بن روزبهان خنجی اصفهانی (م۹۲۷)
است که از شخصیتهای فکری برجسته دو دهه آخر قرن نهم و سه دهه نخست قرن دهم هجری است. وی در زندگی همواره درگیر
تلاش های فکری و سیاسی سختی بود. او سالها در مصر، آذربایجان و چند سالی در اصفهان و هفده سال آخر حیاتش را در
ماوراءالنهر گذرانیده است. از وی آثاری برجای مانده که مهمترینش «عالم آرای امینی»، «مهمان نامه بخارا»، «وسیله الخادم الی
المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم»، «سلوک الملوک» و جز آنهاست. وی در شمار اهل سنت و جماعت بوده و علی رغم
تعصب دینی اش ـ که بخش عمده آن در ضدیت با صفویان، بویژه شاه اسماعیل بوده ـ علاقه به خاندان عصمت و طهارت داشته
است. به همین دلیل نیز کتابی در شرح حال چهارده معصوم نگاشته که ما آن را چاپ کرده و شرح حال او را در مقدمه آن آورده ایم.(۲)

زمانی که در مسجد نبوی آتش سوزی شد، فضل اللّه در مصر بوده است. او خود می گوید:

در آن زمان سلطان «الملک الأشرف ابو نصر قایتبای» بر دیار مصر حکومت می کرد. من نیز در شهر قاهره در محله باب النصر،
در نزدیکی مسجدی که به نام «امیر بردی بیک» شهرت داشت، در خانه «مولانا ملک التجار بالبلادالمصریه و الدیارالشامیه و
الحجازیه الخواجا شمس الدین محمد بن الزمن الشامی، صاحب الخیرات الکثیره» زندگی می کردم.

مردم مدینه پس از وقوع حریق، از حاکم مصر، الملک الاشرف درخواست کمک کردند و او نیز همین خواجه شمس الدین را
برای بازسازی مسجد و حرم نبوی به مدینه فرستاد. او خواجه نیز فضل اللّه را به همراه خود برده و آنها در ربیع الآخر سال ۸۸۷؛ یعنی
شش ماه پس از وقوع آتش سوزی به مدینه رسیدند.

فضل اللّه ، مجموع رخدادهای مربوط به وقوع آتش سوزی را از زبان عالمان مدینه گردآوری و تحریر کرده، پس از آن، از
وقایعی که از زمان حرکت از مصر آغاز شده تا انتهای بنای مسجد را نگاشته است. به علاوه در مقدمه و مؤخره رساله خود نیز مباحثی
در توجیه جنبه های دینی این واقعه ارائه کرده است. وی نام رساله خود را «هدایه التصدیق الی حکایه الحریق» گذاشته است.

رساله مزبور در چهار فصل تنظیم شده است:

فصل اول: در معنای این سخن رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ که فرمود:

«حجابه النور، لو کشف لاحرقت سبحات وجهه ما انتهی الیه بصره.»

فصل دوم: در بیان شفقت رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ بر امتش.

فصل سوم: در تفصیل حکایت آتش سوزی تا بنای آن.

فصل چهارم: در نشانه ها و آیات غریب که در حین آتش سوزی و پس از آن، در عمارت رخ داده است.

آنچه که ما در اینجا ترجمه کرده ایم، فصل سوم رساله اوست که به عنوان نقل سخن شاهدان عینی در اصل آتش سوزی و نیز
بنای عمارت از زبان خود او که شاهد ماجرا و دخیل در کارها بوده، ارزش دارد.

فضل اللّه این رساله را به عربی در همان زمان تحریر کرده و بعدا در شب جمعه بیستم ماه شوال سال ۹۰۷ در شهرستان جی
اصفهان نسخه ای از آن را نوشته است. نسخه مزبور عینا به خط فضل اللّه ، به کوشش آقای ایرج افشار در «یادنامه ایرانی
مینورسکی» چاپ شده و در همان یادنامه، متن حروفی آن را آقای دانش پژوه چاپ کرده اند. متن حاضر ترجمه فصل سوم رساله
است.

فضل اللّه در آغاز نام عالمانی را که گزارش آتش سوزی را برای وی نقل کرده اند، ذکر نموده و پس از آن، به بیان ماوقع
می پردازد. افراد مزبور عبارتند از:

شیخ شمس الدین محمد بن ابی الفرج بن الشیخ زین الدین مراغی عثمانی مدنی که فضل اللّه کتاب صحیح مسلم را بر وی
خوانده است. قاضی صلاح الدین محمد مدنی که امام جماعت مسجدالنبی ـ صلی اللّه علیه و آله ـ بوده است. قاضی القضاه حنفیان در
مدینه شیخ سخاوی فقیه و ادیب و قاضی القضاه مالکیان در مدینه. عبدالقادر حسینی حنبلی قاضی القضاه حنابله در مدینه.
شمس الدین محمد بجاوی. شیخ مسعود مغربی. شیخ عثمان طرابلسی. جلال الدین محمد بخاری معروف به ابن حلال. شیخ محمد
بن تقی. سید شریف عبدالرحمن بن ابی السعادات رئیس مؤذنان حرم؛ ابن علبک مؤذن، که واقعه مزبور در آغاز از پدر او شیخ
شمس الدین محمد رئیس وقت مؤذنان حرم رخ داده است.

* * *

«هر کدام از این مشایخ بخشی از ماجرا را برایم حکایت کردند. آنان ـ که خدای رحمتشان کناد ـ گفتند: در یکی از شبهای دهه
دوم ماه رمضان سال ۸۸۶، مردم مدینه از نماز تراویـح(۳) ـ که آن را در پایان شب می خوانند ـ فارغ گشتند، مؤذنان بر حسب عادت، به
تسبیح پرداختند. عادت مؤذّنان در مدینه این بود که با گذشت دو سوم شب، به کار تسبیح و تهلیل می پرداختند. اولین کسی که چنین
می کرد رئیس مؤذنان بود که در «مناره بیضا» که بر فراز قبه حرم نبوی ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ (۴) اذان می گفت. آنگاه که او
تسبیح و تهلیل می گفت، مؤذنی که در برابر او در مأذنه طرف راست باب جبرئیل بود، به تسبیح و تهلیل می پرداخت. پس از آن
مؤذنی که در مأذنه باب الرّحمه بود چنین می کرد و آنگاه مؤذن ناحیه باب السلام و آنگاه رئیس مؤذنان در «مأذنه البیضاء» بار دیگر
تهلیل می گفت و مؤذنان دیگر تا طلوع فجر در پی او چنین می کردند. این عادت تهلیل، در مدینه منوّره بود.»

مشایخ گفتند:

زمانی که در آن سحرگاه، رئیس مؤذنان فریاد تهلیل سرداد، آسمان در غرّش (رعد و برق) بود و مردمان بعداز فراغ از نماز
تراویح مشغول خوردن سحری بودند، ناگهان مردم صدای مهیب و دلخراشی شنیدند، گویی ستونی عظیم فرو افتاد. از آنجاکه آنان
برق و صاعقه ای ندیده و تنها آن صدای مهیب را شنیدند، به حیرت درافتادند و گمان کردند که در درون عمارت مسجد حادثه ای روی
داده است. صدای تهلیل رئیس مؤذنان خاموش شد و سکوت ادامه یافت در حالی که مؤذنان دیگر در انتظار بودند.

زمانی که این وضعیت به درازا کشید، یکی از خدام به مأذنه رفت و او خود برای من چنین حکایت کرد:

«وقتی به مأذنه درآمدم رئیس را که خدای رحمتش کند دیدم در حالی که شباک مأذنه را گرفته، چشم به آسمان دوخته و در
همان حالت ایستاده، مرده بود، هیچ گونه اثری از سوختگی و یا ضربه در وی مشاهده نشد. رئیس از اکابر صلحا و علما و محدثان بود،
او حلقه درسی در حرم داشت و عالمی فرزانه از بزرگان اهل حرم بود. خادم مزبور افزود: وقتی او را در این حالت دیدم، از دیدن آن
منظره وحشت کرده به تحیّر افتادم، به پیرامون نگریستم اما چیزی ندیدم، آنگاه به سقف مسجد نگاه کردم، دیدم در نزدیکی مأذنه ای
که در ناحیه باب السلام بود، از سقف مسجد شعله ای به قد یک انسان در چوبهای سقف مسجد زبانه می کشد. پس فریاد آتش! آتش!
سردادم. خدام و همسایگان همه جمع شده به کار انتقال قرآنها، کتابها، فرشها و قفسه ها و اثاث حرم پرداخته با فریاد درخواست آب
کردند. هرچه آب روی آتش می ریختند، شعله آن زیادتر شده و آتش بیشتر می شد، گویی روغن در چراغ ریخته می شود! آتش همه
سقف مسجد را دربرگرفت. هرچوبی که در مسجد بود و همه عودها در آتش سوخت، آنگاه به ستونهای سُربی مسجد سرایت کرده و
آنها را ذوب نمود. بیشتر ستونها در آتش سوخته و تنها قبه شریف که محفوف به انوار قدسی و برکات قدوسی بود و ملائکه از هر
طرف آن را پاس می داشتند، به امر خداوند از آتش در امان ماند.

کم کم آتش به روضه سرایت کرده، منبر، قرآنها، فرشها و قفسه هایی که برای نگهداری قرآنها و کتابها بود، در میانه آتش قرار
گرفت. گروهی از خادمان و طواشی کوشیدند تا قسمتی از وسایل را خارج کنند و این سبب شد تا با رئیس ده نفر در آتش بسوزند.
کسانی در حالی که آتش گرفته و شعله آتش از آنان بلند بود، از مسجد خارج می شدند. آثار سوختگی تا مدتها بر جسم آنان بود.
گروهی مردند و کسانی زنده ماندند. همه این حوادث در کمتر از سه ساعت نجومی اتفاق افتاد. این خود امری شگفت آور است؛ چرا
که عمارات مسجد بسیار زیاد بود. و اگر آتش به آنها می رسید، تا چند روز آتش قابل کنترل نبود و آتش در میان ستونها پراکنده
می گردید. استوانه ها از سنگهای سخت سیاهی ساخته شده و همچون سنگهای آسیا بصورت فلکی و مدوّر بود؛ آنها را بر یکدیگر
قرارداده و با سرب مذاب به یکدیگر پیوند داده بودند. به علاوه در میان هر استوانه یک میله آهنی قوی وجود داشت. همه
استوانه های مزبور که این چنین مستحکم و پایدار بود، در برابر آتش چونان چوب خشکی بود که در کمتر از سه ساعت آتش گرفت و
از آنها جز مشتی سنگ متفرق دودزده چیزی نماند.

منزه است خداوند آفریننده توانایی که آنچه را در کتابش بدان تهدید می کرد، به آنان نمایاند: «واتقوا النّار التی و قودها الناس
و الحجاره.»(۵)

و این رخداد از نشانه های قیامت بود که خداوند به مردم نمایاند تا از قدرت و عذاب او آگاه باشند و از عقوبت و تعذیبش
بهراسند.

این آن چیزی بود که موثقین از اخبار آتش سوزی برای من حکایت کردند. و باللّه التوفیق.

* * *

زمانی که آتش سوزی رخ داد، مردم متحیّر شده و درباره آن به تفکر فرو رفتند؛ چرا که از عمارت مسجد هیچ اثر و بنایی
برجای نمانده بود. آنان نماینده ای را به سوی سلطان «الملک الأشرف» ـ اناراللّه برهانه ـ فرستادند؛ ناظر حرمین شریفین و قاضیان،
حکایت آتش سوزی را برای او نوشتند. وقتی خبر به مصر رسید، دلهای مردم آتش گرفت، همه به گریه افتادند و فریاد ناله شان از هر
سو برخاست. آتش اندوه در درونشان شعله ور شده، غم آن حریق دلشان را کباب کرد. سلطان نیز به شدّت متأثر شد. ناله عاشقان از
درد آتش سوزی به آسمان برخاست و آشفتگی دل مشتاقان در مصیبتها مضاعف گردید.

در آن زمان(۶) خواجه شمس الدین محمدالزمن بعداز نماز عشاء در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.