پاورپوینت کامل رساله حجیّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رساله حجیّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رساله حجیّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رساله حجیّه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

مروری کوتاه بر زندگینامه مؤلف:

در شرح حال زندگی تندیس تقوا و قداست، عالم گرانقدر مرحوم مقدّس اردبیلی سخن بسیار
است که مجال تفصیل آن در این مقال ـ که بنای آن بر اختصار است ـ نیست(۱). این چهره
پرفروغ در کنگره بزرگداشت مقدّس ـ که انشاء الله در تابستان ۱۳۷۵ برگزار خواهد شدـ
معرفی میشود و در اینجا به عنوان مقدمه رساله تنها مختصری از شرح حال این عالم بزرگ
را از کتاب «ریحانه الأدب» نقل میکنیم. صاحب ریحانه در شرح احوال او مینویسد:

«احمد بن محمد آذربایجانی اردبیلی الأصل والولاده، نجفی المسکن و المدفن از مفاخر
علمای امامیه عهد صفویه میباشد که بسیار جلیلالقدر و عظیمالشأن، فقیه عابد، متکلّم
زاهد، محقّق مدقّق، قدسیّ السّمات، ملکوتیّ الصفّات، در کلمات اجلّه، به عالم ربانی
موصوف، به «مقدس» و «مقدس اردبیلی» و «محقق اردبیلی» معروف، در زهد و ورع و تقوا و
عبادت و وثاقت بیبدل و مانند سخاوت حاتم ضربالمثل، اورع و اتقی و اعبد و ازهد اهل
زمان خود بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ برای اطلاع بیشتر به این منابع مراجعه
فرمایید: «الاعلام» ج ۱، ص ۲۲۳; «اعیان الشیعه» ج ۳، ص ۸۰; «بیدارگران اقالیم قبله»
ص ۲۱۱; «جامع الرواه» ج ۱، ص ۶۱; «روضات الجنات» ج ۱، ص ۷۹; «ریاض العلماء» ج ۱، ص
۵۶; «ریحانه الأدب» ج ۵، ص ۳۶۶; «فوائد الرضویه» ص ۲۴; «الکنی والالقاب» ج ۳، ص
۱۶۶; «مستدرک الوسائل» ج ۳، ص ۳۹۲ (چاپ سه جلدی); «معارف الرجال» ج ۱، ص ۵۳; «نگاهی
به حیات و آثار محقق اردبیلی» («پیام حوزه» شماره هفتم) و…

۲۵

کراماتی در کلمات اکابر بدو منسوب و به فرموده مجلسی در بحار و صاحب حدائق در
لؤلؤهالبحرین، مقدّس اردبیلی در فضل و زهد و ورع و تقوا به غایت رسیده و نظیر او در
متقدّمین و متأخّرین مسموع نگردیده و کتابهای او در نهایت دقّت و تحقیق و از کسانی
میباشد که به فیض ملاقات حضرت ولیّ عصر ـ عجّل الله فرجه ـ نایل و ملوک وقت در همه
گونه تجلیلات وی اهتمام تمام داشتهاند. وقتی نامهای به جهت اعانت سیّدی به شاه
تهماسب نوشته و به برادرش مخاطب کرده بود، آن شاه دیانت اکتناه، وصیّت نمود که آن
نامه را در کفنش بگذارند که در موقع سؤال نکیر و منکر به همان عنوان برادری مقدّس،
احتجاج نماید. شاه عباس نیز اصراری وافی داشت که مقدّس تشریف فرمای ایران باشد لیکن
شرافت اقامت در ارض اقدس نجف را به همه چیز ترجیح داد و قبول ننمود و به حسب خواهش
یک نفر از مقصرین که از ترس شاه عباس اوّل به حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین ـ ع ـ
ملتجی و پناهنده بوده، نامهای بدین روش بنگاشت:

بانی ملک عاریت عبّاس بداند اگر چه این مرد اوّل ظالم بود اکنون مظلوم مینماید.
چنانچه از تقصیر او بگذری، شاید که حقّ سبحانه و تعالی از پارهای از تقصیرات تو
بگذرد.کتبه بنده شاه ولایت

احمد اردبیلی

جواب شاه:

به عرض میرساند عباس، خدماتی که فرموده بودید به جان منّت داشته به تقدیم رسانید،
امید که این محبّ را از دعای خیر فراموش نکنند.

کتبه کلب آستانه علی

عباس

مقدّس از کثرت ورع و تقوا در سفر زیارت کربلا که از نجف مشرف میشده، به نماز قصر
اکتفا نکرده و احتیاطاً جمع مابین قصر و تمام میکرد و در وجه آن میفرمود که:

طلب علم واجب است و زیارت حضرت امام حسین ـ ع ـ مستحبّ; از این رو میترسم که به جهت
عمل استحبابی ترک واجب کرده و سفرم سفر معصیت باشد، با وجود این که در سفر نیز از
مطالعه و تفکّر در حلّ اشکالات علمیّه فارغ نبودی.

از کرامات مقدس، موافق آنچه از سید جزائری نقل شده، آن که در گران سالی تمامی
طعامهای خود را با فقرا قسمت میکرد و برای خودش نیز مثل سهم یک فقیر بر میداشت تا

۲۶

وقتی زوجهاش برآشفت که در مثل چنین سال اولاد خود را بیآذوقه میگذاری که در نتیجه،
محتاج به سؤال مردم باشند، مقدّس چیزی نفرمود و به قرار عادت معمولی به مسجد کوفه
برای اعتکاف رفت. روز دوم آن، مردی آرد و گندم خوبی به خانهاش آورده و گفت صاحب
خانه این را فرستاده و خودش هم در مسجد کوفه معتکف است، پس از آن که مقدّس که اصلاً
بیاطّلاع بوده به خانه آمده و از قضیه مستحضر گردید، دانست که از جانب خدا است و به
لوازم حمد و شکر الهی قیام نمود. نیز از مقامات سید جزائری نقل است که هرگاه
مسألهای به مقدّس مشتبه میشد شبها خود را به ضریح مقدّس رسانیده و جواب میشنید و
گاهی بوده که حضرت امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ نیز هنگامی که حضرت صاحبالامر ـ
علیهالسلام ـ در مسجد کوفه تشریف میداشته، بدانجا حواله میکرده که اشکالات خود را
از آن بقیهالله حل نماید و غیر اینها از کرامات دیگر که در کتب مربوطه نگارش
دادهاند.

بالجمله، جلالت و عظمت و دارای مراتب اخلاقیّه و علمیّه و عملیّه بودن مقدّس و
اهتمام او در قضای حوائج مردمان، مشهور جهان و محتاج به اقامه شاهد و برهان
نمیباشد. با این همه زهد و ورع و اعمال خالصه که داشته، یکی از مجتهدین بعد از وفات
در خوابش دید که با هیئت نیکو و جامه پاکیزه از حرم مطهّر علوی بیرون آمد، از وی
پرسید که بواسطه کدام عمل بدین مقام رسیدی؟ گفت سودی نبخشید ما را مگر محبت و ولایت
صاحب این قبر. مقدّس با شیخ بهایی و میرزا محمد استرآبادی صاحب رجال و نظائر ایشان
معاصر بوده و از بعض تلامذه شهید ثانی و اکابر فضلای عراقین تحصیل معقول و منقول
کرده و ملا عبدالله شوشتری و صاحب مدارک و صاحب معالم و بسیاری از اجلاّی وقت از
تلامذه وی بودهاند و از تألیفات طریفه او است:

۱ ـ آیات الاحکام، که نامش زبدهالبیان و ذیلاً مذکور است ۲ ـ اثبات الواجب، به
فارسی که همان اصولالدین مذکور ذیل است ۳ ـ استیناس المعنویه، به عربی در علم کلام
۴ ـ اصول الدین و یک نسخه از آن در کتابخانه رضویه موجود است ۵ ـ حاشیه شرح تجرید
قوشچی ۶ ـ حاشیه شرح مختصر الأصول عضدی ۷ ـ حدیقه الشیعه ۸ ـ الخراجیه، که دو رساله
در مسأله خراج و مالیات نوشته و هر دو در سال هزار و سیصد و هیجدهم قمری در حاشیه
کفایهالأصول آخوند خراسانی چاپ سنگی شدهاند ۹ ـ زبده البیان فی شرح آیات احکام
القرآن،

۲۷

که به فوائد و تحقیقات بسیاری مشتمل و به آیات الاحکام اردبیلی معروف و در سال نهصد
و هشتاد و نهم هجرت از تألیف آن فارغ و در این اواخر در ایران چاپ و چند نسخه خطی
آن نیز به شماره ۲۰۴۸ ـ ۲۰۵۲ در کتابخانه مدرسه سپهسالار ]مدرسه عالی شهید مطهری
کنونی [موجود است ۱۰ ـ مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، که شرح ارشاد
علاّمه بوده و در ایران چاپ سنگی شده و دارای تحقیقات عمیقه میباشد و غیر از اینها
تألیفات دیگری نیز داشته است.

وفات مقدّس در ماه صفر نهصد و نود و سیّم هجرت در نجف اشرف واقع شد و قبر شریفش در
ایوان طلای حضرت امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ معروف است و در ردیف اشخاص موسوم به
احمد از نخبهالمقال گوید:

والأردبیلی من الأعاظم *** منه استجاز صاحب المعالم

مقدس ذو ورع و عفّه *** وفاته فی الألف الاّالسبعه(۱)

تصحیح رساله:

از این رساله چهارده نسخه در کتابخانهها موجود است که تعدادی از آنها نزد راقم بوده
است:

۱ ـ کتابخانه جامع گوهرشاد، رساله سوم مجموعه ش ۹۹۸، تحریر سنه ۹۸۸ ق. (فهرست ج
۳/۱۳۶۵).

این نسخه حواشی ملا عبدالله شوشتری شاگرد مقدس اردبیلی را به همراه دارد و در آخر
نسخه آمده: «… والختم بالصلاه… بمشهد المقدّسه الرّضویه فی یوم الجمعه ۱۲ شهر
جمادی الأُولی سنه ۹۸۸.»

حواشی ملا عبدالله شوشتری بر این رساله، موجب ارزش مضاعف این کتاب شده است.

۲ ـ کتابخانه آستان قدس رضوی، ش ۲۳۷۳، تحریر سنه ۱۰۱۷ در حیدرآباد دکن (فهرست
الفبایی، ص ۲۱۹، فهرست رضوی، ج ۲/۴۹).

در برگ اوّل این نسخه چنین آمده: «رساله حجّیه، ملا احمد اردبیلی به فارسی که ملا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ ریحانهالأدب، ج ۵، ص ۳۷۰ ـ ۳۶۶ با اندکی
تلخیص.

۲۸

عبدالله شوشتری ]شاگرد ملا احمد[ بر آن تعلیقات نوشته و ایرادات بر او نیز گرفته».

و در پایان نسخه آمده: «قد وقع الفراغ من استنساخه عاجلاً ضحوه یوم السبت ست عشر
شهر شعبان المعظم، سنه ۱۰۱۷ فی بلده حیدرآباد دکن، لأجل أُستاذ العلماء و فحول
(کذا) الفضلاء، جامع المعقول و المنقول، أفضل المتقدّمین و أعلم المتأخرین،
المستغنی عن خلق الله الغنی، مولانا موسی الجیلانی أیده الله…»

و نیز آمده: «هذه رساله وجیزه فی واجبات الحجّ من مصنّفات الشیخ الإمام العلاّمه
المجتهد جمال الدین أحمد بن فهد الحلّی ـ نوّر الله مرقده ـ »

رسالهحجّیه ابنفهدبه زبان عربی در هفت صفحه ضمیمه رساله مقدّس اردبیلی است.

۳ ـ کتابخانه مقدرسه فیضیه، رساله چهارم مجموعه ش ۳۹۳، تحریر سنه ۱۰۶۶ (فهرست ج
۲/۱۰ مجموعهها).

۴ ـ کتابخانه حسینیه شوشتریها، رساله دوّم مجموعه ش ۳۸، تحریر سنه ۱۰۹۵، ۷ برگ، با
یک واسطه از نسخه اصل، نشریه دانشگاه، ج ۱۱ و ۱۲/۸۲۵.

۵ ـ کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، رساله ششم، مجموعه ش ۸۷۸ (فهرست، ج ۵/۱۸۷۰).

۶ ـ کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، رساله هفتم، مجموعه ش ۵۹۸۶ (فهرست، ج ۴/۲۸۶)
تحریر سده دوازدهم و آخر رساله ناقص است.

۷ ـ کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، رساله سوم مجموعه ش ۲۹۱۱، تحریر سنه ۱۰۹۲
(فهرست، ج ۴/۶۱) تحریر سده یازدهم است.

۸ ـ کتابخانه مدرسه حجّتیه قم رساله دوّم مجموعه ش ۵۹۷ (فهرست ص ۱۱۵).

۹ ـ کتابخانه حضرت آیهالله نجفی مرعشی، رساله چهارم، مجموعه ش ۳۰۰۸، تحریر سنه ۱۰۴۵
(فهرست، ج ۸/۱۸۵).

۱۰ ـ کتابخانه حضرت آیهالله نجفی مرعشی، رساله پنجم، مجموعه ش ۳۰۰۸ تحریر سنه ۱۰۴۵
(فهرست، ج ۸/۱۸۵).

۱۱ ـ کتابخانه آستان شاهچراغ، ضمن مجموعه ش ۳۲ (ردیف ۱۹۲)، (فهرست، ج۲/۱۸۹).

۲۹

۱۲ ـ کتابخانهای در دهخوارقان (ریاض العلما، ج ۱/۵۷، تعلیقه أمل الآمل، ص ۹۷).

۱۳ ـ کتابخانه آیهالله لاجوردی در قم، ضمن مجموعهای از رسائل مقدّس اردبیلی.

۱۴ ـ کتابخانه ملّی ملک، رساله چهاردهم، مجموعه ش ۵۷۱۲ (فهرست، ج ۸/۴۷۵).

در اینجا لازم است از استاد ارجمند حضرت آیهالله استادی که تصحیح این رساله را بر

۳۰

عهده بنده گذاشتند و نسخههای خطی آن را در اختیار حقیر نهادند و مرا در این امر خیر
و احیای این اثر، سهیم نمودند تشکر کنم; در ضمن گفتنی است که حواشی ملا عبدالله
شوشتری بر رساله را، حضرت ایشان بر این مقال افزودند; همچنین از فاضل گرامی جناب
آقای علیاکبر زمانینژاد که اطلاعات نسخه شناسی مربوط را به اینجانب سپردند،
سپاسگزارم.

حجّیــه

(مناسک حج مقدس اردبیلی ـ ره ـ )

بسمالله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصلاه علی محمّد و آله الطاهرین

بدان که چون کسی متوجّه مکّه معظّمه شود به قصد گزاردن حجّ واجب، باید که در حین
بیرون آمدن از منزل خود نیّت(۱) چنین کند که:

«میروم به جانب مکّه معظّمه جهت ادای حجّ واجب اسلام از برای رضای خدای تعالی.»

و چون به جایی رسد که در شرع قرار یافته که از آنجا احرام گیرند; مثل مسجد شجره،
اگر از راه مدینه رود، اول غسل احرام کند(۲) و نیّت چنین کند که:

«غسل احرام عمره حجّ تمتّع اسلام میکنم از برای خدای تعالی.»

پس اگر مرد باشد برهنه شود ]و[ دو جامه بپوشد که مرد را در او نماز صحیح باشد و
مخیط نباشد(۳) یکی را لنگ کند(۴) و دیگری را ردا سازد و رخت دوخته نپوشد، و اگر زن
باشد رختهای دوخته تواند پوشید; امّا بهتر آن است که رختهای ابریشمی نباشد.

پس مرد، و زن ـ اگر حیض و نفاس نداشته باشد ـ بهتر آن است که در درون مسجد شجره
رفته احرام گیرند، و اگر زن حائض و نفساء باشد، از بیرون مسجد احرام گیرد و احرام
عبارت است از قصد بر ترک مُحَرّماتی که در این وقت لازم میشود تا فارغ شدن از اعمال
و افعال و نیّت چنین کند که:

«احرام عمره واجب(۵) حجّ تمتّع اسلام میگیرم و چهار تلبیه جهت بستن این احرام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ ظاهراً این نیّت واجب نیست.ع («ع» علامت
حواشی ملاعبدالله شوشتری است.)

۲ ـ ترک این غسل نکند و اکتفا در نیّت به قربت کند.ع

۳ ـ آنچه از اخبار ظاهر میشود آن است که اجتناب از مخیطی باید کرد که به کیفیت قبا
و پیراهن و امثال آن باشد امّا اجتناب از مطلق مخیط، اگر چه در ازار باشد، دلیل
واضحی ندارد.ع

۴ ـ احوط آن است که او را گره نکند و از گره کردن همیان از بر بالای آن ممنوع
نیست.ع

در نسخه اصل، جای این حاشیه تعیین نشده بود و عبارت هم همینطور بود.

۵ ـ قصد وجوب لازم نیست.ع

۳۱

میگویم واجب(۱) از برای رضای خدای تعالی.»

پس پیوسته به نیّت «لبّیک ألّلهمّ لبّیک لبّیک لا شریک لک لبّیک انّ الحمد و النعمه
والملک لک(۲) لا شریک لک» را بگوید و مقارنت به تلبیه مذکور مشهور است و شرطیت
معلوم نیست(۳) و بهتر آن است که چون به «بیداء»(۴) رسد که آن محلی است بعد از یک
میل(۵) از مسجد شجره، یک بار دیگر قصد احرام کرده پیوسته به تلبیه مذکور دارد جهت
احتیاط(۶) و بعد از عقد احرام و گفتن تلبیه چیزی دیگر لازم نیست تا رسیدن به مکّه
الاّ استدامت بر حکم نیّت احرام(۷).

و چون به مکّه رسد بعد از غسل سنتی(۸) ـ اگر میسّر باشد ـ و پاک ساختن لباس و بدن
اگر نجس باشد و غسل واجبی اگر واجب باشد و وضو ساختن اگر طواف واجبی(۹) باشد، برابر
حجر ایستاده تکبیر و ثنای حضرت حق سبحانه و تعالی بگوید و صلوات بر حضرت رسالتصلّی
الله علیه و آله و سلّم ـ فرستد و حجر را در بغل گیرد و ببوسد اگر تواند(۱۰) و الاّ
از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ کلمه «واجب» در برخی نسخهها نیست.

۲ ـ والنعمه لک والملک لا شریک لک. نسخه تلفظ به این تلبیه بدون اضافه «انّ
الحمد…» مختار محقّق و «مختلف» و ظاهر «تهذیب» و میل «منتهی» است و این است که در
صحیحه معاویه مذکور است و عمل به این بهتر است بلکه معیّن است و آنچه از روایت
مذکور معلوم میشود آن است که «انّ الحمد…» واجب نیست و تلفظ به آن بهتر است.ع

۳ ـ بلکه مطلق وجوب مقارنت معلوم نیست و در «دروس» نیز تنبیه به این شده.ع

نه وجوب مقارنت تلبیه معلوم است و نه شرطیت او، بلکه آنچه از صحیحه معاویه بن عمّار
معلوم میشود، رجحان تأخیر است تا برخاستن و به راه افتادن، و لفظ روایت این است:

«إذا فرغت من صلاتک و عقدت ما ترید فقم و امش هنیئه فإذا استوت بک الأرض، ماشیاً
کنت أو راکباً فلبّ» وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۴

پس احوط آن است که یک مرتبه مقارن نیّت تلبیه بگوید و یک مرتبه دیگر، بعد از وقوع
نیّت چون به راه افتد تلبیه بگوید و تلبیه را مقارن نیّت ندارد.ع

۴ ـ به وسائل الشیعه: ج ۹، ص ۴۴ رجوع شود.

۵ ـ سه میل یک فرسخ است.

۶ ـ نعم هذا هو الأحوط و إن ترک أعاد النیّه فلا ترک (کذا) التلبیه.ع

۷ ـ در نسخه دیگر، به جای این جمله چنین آمده: «الاّ اجتناب از محرّمات احرام»

۸ ـ لزوم این غسل همچو غسل احرام نیست.ع

۹ ـ در طواف مستحب، وضو احوط است و از ابی الصلاح منقول است که طواف مستحب بیوضو
صحیح نیست و عموم بعضی از اخبار به این دلالت دارد.ع

۱۰ ـ تا ممکن باشد ترک بغل گرفتن حجر نکند.ع

۳۲

دور به دست خود به او اشاره نماید(۱)، پس ]جانب چپ به حجر و خانه کرده(۲)[ نیّت
چنین کند که:

«هفت بار گرد خانه کعبه میگردم در طواف عمره حجّ تمتّع اسلامِ واجب، از برای رضای
خدای تعالی»

و خانه را در دست چپ گرفته هفت بار بر گرد آن گردد و باید که طواف میان خانه و مقام
باشد و در جانبی که مقام نباشد، از خانه به مقدار دوری مقام دورتر نشود، و باید که
طواف در عقب حجر باشد چنانچه حجر نیز داخل خانه باشد.

آنچه متأخرین اصحاب بیان کردهاند در ایستادن وقت نیّت آن است که روی به طرف مقام
کرده جانب چپ به حَجَر کند; به وجهی که اگر خطّی از جزء اوّل حَجَر که در طرف رکن
یمانی است بکشد متّصل شود ـ علماً أو ظنّاً ـ به جزء اول طائف که مقدّم باشد بر
باقی اجزاء او، مثل سرانگشت پا در اکثر مردم، و بعد از آن نیّت کند و مقارن نیّت به
همان وضع که ایستاده است، شروع در طواف کند و در شوط هفتم به همان طریق که اوّل
ستاده بود بایستد و طواف ]را[ ترک کند. و وجه این بر فقیر ظاهر نیست و گمان آن است
که نزد حجر به هر وجهی که بایستد و نیّت کند مجزی است(۳) بلکه تکبیر نیز بگوید.

و چون فارغ شود(۴) به مقام حضرت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ آمده و در آن مقام دو رکعت
نماز طواف بگزارد(۵) و نیّت چنین کند که:

«دو رکعت نماز طواف عمره حجّ تمتّع اسلام واجب ادا میگزارم واجب از برای رضای خدای
تعالی.»

و مقرون به نیّت، الله اکبر بگوید، و شروع در قرائت کند و در رکعت اوّل بعد از
«الحمد»، «قل هو الله أحد» بخواند و در رکعت دوّم، بعد از «الحمد»، «قل یا أیّها
الکافرون» و چون خلاص شود(۶) بیرون مسجد رفته و از اوّل صفا نیّت چنین کند که:

«هفت بار میانه صفا و مروه تردّد میکنم در عمره واجب(۷) حجّ تمتّع اسلام واجب از
برای خدای تعالی.»

و سواره نیز تردّد توان نمود. پس مقرون به نیّت از صفا جدا شده متوجّه مروه شود و
باید که چون به مروه رسد، این را یک بار حساب نماید و چون باز گردد و به صفا رسد
دوبار، و همچنین تا هفتم، باز به مروه ختم نماید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ در نسخه دیگر آمده: «والاّ از دور اشاره به
آن نماید، و تکبیر بگوید و صلوات بر پیغمبر فرستد.ع»

۲ ـ این جمله در برخی نسخهها نیست.

۳ ـ بنده را نیز این به خاطر میرسد و دور نباشد که رو به حجر کردن و بعد از نیت
شروع در طواف کردن بهتر باشد و احوط جمع کردن میان این و آن وضع است که از بعضی
متأخرین منقول شده به این که دو طواف کند و در ابتد هر کدام به یکی از این دو وضع
شروع کند. و باید که چون به حذاء حِجر اسماعیل رسد، بسیار از حجر دور نشود تا بُعد
از این جهت بیشتر از بُعد میان مقام و خانه نشود.ع

۴ ـ و باید که بعد از فارغ شدن، به چیزی دیگر متوجه نشود، تا نماز بجای آورد.ع

۵ ـ چنان کند که مقام را در پیش انداخته، سر خود را متصل به عمارات او کند.ع

۶ ـ اگر ضرورتی داشته باشد، مثل گرمی هوا، تأخیر سعی تا هوا سرد شود، جایز است
همچنانکه از بعضی اخبار معلوم میشود ولیکن او را به روز دیگر نیندازد.ع

۷ ـ لزوم نیّت وجوب همچنانکه مذکور شد، لازم نیست.ع

۳۳

پس تقصیر نماید; یعنی از موی سر خود یا از ناخنهای خود(۱) چیزی ببُرّد و نیّت چنین
کند که:

«تقصیر میکنم در عمره واجب حجّ تمتّع اسلام واجب از برای رضای خدای تعالی.»

و پیوسته به نیّت یکی از آنها را ببُرد ]و این آخر افعال عمره است[(۲) پس حلال شود
بر او جمیع چیزها الاّ سر تراشیدن، و بهتر آن است که به همان وضع باشد تا وقت احرام
به حجّ گرفتن و بعد از تقصیر، بهتر آن است که به مسجد رفته نزد حَجَر رود به طریق
سابق، و طواف نساء بجای آورد و نیّت چنین کند که:

«هفت بار گرد خانه میگردم جهت طواف نساء عمره حجّ تمتّع اسلام واجب از برای رضای
خدای تعالی.»

بعد از آن به مقام رفته دو رکعت نماز طواف نساء گزارد و نیّت چنین کند که:

«دو رکعت نماز طواف نساء عمره تمتّع حجّ اسلام واجب میکنم از برای رضای خدای
تعالی.»

و أولی آن است که روز هشتم ذی الحجّه از مکّه معظّمه احرام گیرد، و بهتر آن است که
غسل نموده مرد و زن، خالی از حیض و نفاس به درون مسجد رفته از مقام حضرت ابراهیم ـ
علیهالسلام ـ احرام گیرد، و حکم زنی که به مکّه رسد و حایض باشد، در آخر این رساله
مذکور خواهد شد ـ إن شاء الله تعالی ـ و نیّت چنین کند که:

«احرام میگیرم به حجّ واجب تمتّع اسلام و چهار تلبیه واجب میگویم از برای رضای خدای
تعالی.»

و مقرون به نیّت، تلبیه احرام مذکور را بگوید و مقارنت نیّت به تلبیه مذکور، مشهور
است و شرطیت معلوم نیست(۳) بعد از این باز از محرّمات احرام اجتناب نماید و متوجّه
عرفات شود.

و روز نهم ذی الحجّه در عرفات، بعد از علم به وقت ظهر، نیّت(۴) چنین کند که:

«میباشم در عرفات تا فرو رفتن آفتاب، در حجّ واجب تمتّع اسلام واجب،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.