پاورپوینت کامل همراه با سپیدجامگان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل همراه با سپیدجامگان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همراه با سپیدجامگان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل همراه با سپیدجامگان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۳۳

بار دیگر ندای روح نواز و دلنشین «وأذّن فی الناس بالحجّ یأتوک رجالا و علی کلّ
ضامر یأتین من کل فجّ عمیق»(۱) در فضای ملکوتی جمهوری اسلامی طنین افکن شد، دلها به
تپش افتاد واشک از دیدگان مشتاقان سرازیر شد.

از این میان، من نیز که خاضعانه و ملتمسانه، در شبهای ماه مبارک رمضان با عشق و
شوری خاص از خداوند حج طلب کرده، دعای «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و
فی کل عام» را خوانده بودم، سرانجام آن را اجابت شده یافتم.

اطلاع دادند که قرار است ساعت ۴ و ۱۵ دقیقه بعد از ظهر روز یکشنبه ۱۹/۱/۷۵ از
فرودگاه مهرآباد تهران راهی دیار وحی شوم زمان موعود فرا رسید و به اتفاق خانواده
به فرودگاه آمدم.

زنان و مردان عازم حج امیدوار به فضل خداوند، مشتاقانه به طرف در ورودی فرودگاه در
حرکت بودند.

جمعیت انبوهی نیز برای بدرقه حاجیان آمده بودند. چند قدم آنطرفتر جمعی را دیدم که
مسافرانشان پیشاپیش آنان در حرکت بودند و پیر مردی نورانی چهره وخوشسیما،
بهرسمگذشته، پیشاپیش آنان چاوشی میکرد. و خانم فیلمبرداری، از این صحنه خاطرهانگیز
و بهیادماندنی فیلم میگرفت. به یاد روایت امام صادق ـ ع ـ افتادم که به نقل از رسول
خدا ـ ص ـ فرموده است: «مسلمانی که قصد مسافرت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ حج : ۲۷

۲۳۴

دارد، لازم است برادران دینی خود را از قصد خویش آگاه سازد.»(۱)

همچنین مستحب است مسافر توسط دوستان و بستگان خویش بدرقه شود. پیامبر ـ ص ـ هر گاه
به بدرقه مسافر مؤمنی میآمد با آنان خدا حافظی کرده میفرمود:

«خداوند بر تقوای شما بیفزاید. به سوی هر خیری راهنمایتان باشد. حاجاتتان را
برآورد. دین و دنیایتان را محفوظ بدارد و شما را صحیح و سالم به وطن خویش باز
گرداند.»(۲)

از ثمرات شیرین این خبر دهی به دوستان و آشنایان آن است که گرفتاران و حاجتمندان و
مشتاقان این سفر معنوی و الهی، دل شکسته و گریان و با دنیایی امید، خود را در فضای
ملکوتی حرمین شریفین احساس میکنند و التماس دعا میگویند و با عزّت و احترام زائر
دیار نور را بدرقه میکنند.

برای عمل به این دستور اخلاقی اسلام، من نیز به وسیله تلفن و گاهی حضوری با دوستان
و بستگان تماس گرفته با آنان خداحافظی کردم. همه التماس دعا میگفتند. صدای لرزان
برخی از آنان در پشت تلفن نشان از دیدگان اشکبارشان داشت. یکی میگفت: از خدا
بخواهید ما را هم بطلبد، دیگری میگفت: مریض دارم دعا کنید خدا شفایش دهد و … در
آخرین لحظات، جوانی نزدم آمد و پرسید: شما عازم حج هستید؟ گفتم: آری: گفت: مریضی
دارم دعا کنید خداوند شفایش دهد. این را که گفت اشک در چشمانش حلقه زد. از رنگ و
رویش فهمیدم خودش را میگوید. خدا حافظی کرد و رفت.

همسر، فرزندان و مادرم تا فرودگاه به بدرقهام آمده بودند، چون وقت پرواز هواپیما
نزدیک بود، با آنها خداحافظی کرده داخل سالن رفتم. مأموران انتظامی از ورود افراد
بدون بلیط جلوگیری میکردند، لیکن افراد زرنگی هم بودند که با استفاده از شیوههای
مختلف، به سالن انتظار آمده بودند. بلیط را نشان دادم و وارد سالن شدم. جمع قابل
توجهی از همسفران را دیدم که پیش از من آمدهاند، تعدادی مراحل بازرسی را پشت سر
گذاشته، داخل سالن انتظار رفته بودند، گروهی نیز منتظر مراحل بازرسی هستند. برگهای
به دستم دادند که در آن، درباره میزان خروج ارز از کشور، مقررات خروج و ورود
کالاهای همراه مسافر، تذکراتی چند به حاجیان داده شده بود; از جمله تذکرات این بود
که هر مسافر میتواند ۷۰۰ دلار ارز همراه خود از کشور خارج کند!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ کافی، ج۲، ص۱۷۴، ح۱۶

۲ ـ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۰، ح۸۰۵

۲۳۵

در حالی که یک روز پیش از آن رادیو با قرائت اطلاعیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی
ایران اعلام کرده بود که هر زائر فقط ۱۵۰۰ ریال سعودی و دو هزار تومان ایرانی
میتواند همراه ببرد و از خروج بیش از آن جلوگیری میشود. حرف دیشب با عمل امروز
مأموران در فرودگاه سازگاری نداشت. به فکر فرو رفتم که متأسفانه هنوز
همباگذشتسالهااز پیروزی انقلاب اسلامی، برخی سیاستهای اجرایی در کشور، نا پایدار و
ناهماهنگ است. برخورد این چنینی با مسائل اجرایی، سوء استفاده کنندگان را به قانون
شکنی ترغیب نموده، اثر نامطلوبی در روحیه مردم از خود بجا میگذارد. زمانی به موفقیت
کامل دست خواهیم یافت که مجموعه کشور، چونان بدن انسان سالم، هماهنگ و منسجم عمل
کنند.

بهرحال از گیت بازرسی گذشتم، برخورد مأموران با همگان خوب و صمیمی بود و نسبت به
سال گذشته مطلوبتر به نظر میرسید.

یکی از برادران حفاظت، ضمن آن که التماس دعا میگفت، از من خواست تا در این سفر
معنوی درباره امام زمان ـ علیه السلام ـ برای مردم صحبت کنم تا آنان با شناخت بیشتر
نسبت به آن حضرت، در زمره منتظران واقعی آن امام همام درآیند. خواسته خوب، به جا و
ارزشمندی بود.

سالن انتظار فرودگاه، با عکسها و تابلوهای زیبای مربوط به حج تزیین شده بود و یک
دستگاه تلویزیون با استفاده از فیلمهای ویدئویی، برنامههای جالب و جذابی پخش میکرد.
تا چند سال گذشته از این گونه برنامهها خبری نبود، لیکن خوشبختانه با فعّال شدن
بعثه مقام معظّم رهبری و سازمان حج و زیارت و با استفاده از کارشناسان و همکاری صدا
وسیمای جمهوری اسلامی ایران، برنامههای خوب و جالبی تهیّه و همه ساله به نمایش
گذاشته میشود تا حاجیان با دیدن آنها، راههای بهرهوری بیشتر از این سفر معنوی و
الهی را آموزش ببنید.

اصولا حاجی نیازمند آموزش و توجیه لازم قبل از سفر حج است; چرا که این سفر با دیگر
سفرها تفاوت اساسی دارد. در روایات به ما آموختهاند حاجی از آن زمان که تصمیم به
انجام حج میگیرد باید با آداب و شیوه رفتاری خاصی حرکت کند. ابتدا نیت خویش را خالص
کرده، فقط برای خدا و با انگیزه الهی در این راه قدم بردارد.

پیامبر ـ ص ـ در یک تقسیمبندی تنبهآفرینی، در حجهالوداع، حاجیان خانه

۲۳۶

خدا، در آخر زمان را به چند گروه تقسیم کرده، فرموده: زمانی فرا خواهد رسید که
ثروتمندان از امّت من برای تفریح و خوشگذرانی و گروههای متوسّط جامعه، برای سوداگری
و تجارت، و فقیران ونیازمندان آنان نیز برای خود نمایی وریاکاری حج میگزارند.

سلمان پس از شنیدن این مطالب، با شگفتی پرسید:، ای رسول خدا، آیا چنین زمانی خواهد
آمد؟ پیامبر ـ ص ـ فرمود:، سوگند به آن خدایی که جان من در دست اوست ]آنچه گفتم[ در
آینده واقع خواهد شد.(۱)

بنابراین گاهی آنان که پول و امکانات مالی دارند، به خاطر رفع خستگی و تفریح به حج
میآیند و طبیعی است داشتن چنین انگیزهای حاجی را در سفر حج، بیشتر به استقرار در
هتل بهتر، خوراک لذیذتر وپرسه زدن در کوچه و بازار و سرکشی به مغازهها مشغول میکند.
بیش از آن که عاشق خانه خدا باشد، عاشق جدّه و بازار ابوسفیان میشود. در جستجوی جنس
است. نه در یافتن خدا و جای پای ابراهیم خلیل و…

آن دیگری هم به خیال خام خود به حج آمده تا کالای ارزانی را خریده، و پس از بازگشت
به میهن آن را بفروشد و از این رهگذر سودی ببرد، این هم سوداگر است نه حاجی،
سوداگران نیز در طول سفر به فکر سوداگریاند نه عبادت: و سوّمی هم چند روزی را به
خورد و خوراک و خواب در سرزمین وحی عمر میگذراند و خوشحال است که پس از مراجعت،
آشنایان و دوستان و بستگان به استقبال او آمده، رفت و آمد دارند سور و ساتی به پا
میکنند و همه او را حاج آقا و یا حاج خانم صدا میزنند! این هر سه گروه زیان کارند و
سودی از این سفر معنوی نمیبرند.

البته اگر حاجی بداند به کجا میرود و هدف از سفر به خانه خدا چیست؟ بطور طبیعی به
اهداف فوق نیز دست پیدا میکند; چرا که وقتی حاجی خود را در کنار قبر مطهر و نورانی
رسول خدا ـ ص ـ میبیند و یا شبهای مسجدالحرام را درک میکند و دهها و صدها هزار
انسان عاشق از گوشه و کنار جهان آمده را با رنگها، لباسها ونژادهای گوناگون مشاهده
میکند که همه در یک صف ایستاده و به یک سو نماز میگزارند، براستی خستگی از جان و
تنش به در رفته، نشاط روحی و معنوی خاصی به او دست میدهد که با هیچ چیز دیگر قابل
مقایسه نیست. تمامی عبادات اینگونهاند،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ تهذیب ج۵، ص۴۶۳، ح۱۶۱۳

۲۳۷

واگر کسی به عمق اسرار و معارف آنها پی ببرد لذتی در خود احساس میکند که هرگز، با
هیچ لذت مادی آن را مبادله نخواهد کرد. اگر در فکر تجارت هم باشد باز حرمین شریفین
بهترین مکان برای تجارت معنوی است.

قرآن کریم به ما آموخته است که اگر با خدا معامله میکنیم، سود آن با تجارتهای مادی
قابل مقایسه نیست:

«ان الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنه…»;(۱)خداوند با
مؤمنان معامله میکند، جان و مال میخرد و به جای آن بهشت میدهد.»

«من ذاالّذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له أضعافاً کثیره…»;(۲)هرکس به خدا
قرض دهد، خداوند چندین برابر پاداش به او میهد و…»

در حج نیز چنین است; خداوند حج صحیح و مبرور را از حاجی میپذیرد و به جای آن آمرزش
گناهان و بهشت موعود عنایت میکند.

به مسجد النبی ـ ص ـ میرود یک رکعت نماز میخواند، ده هزار رکعت از خدا پاداش
میگیرد. در مسجد الحرام مقابل کعبه میایستد یک رکعت نماز میخواند، یکصد هزار رکعت
پاداش میگیرد.

نشسته و به کعبه مینگرد، برای هر لحظه نگاهش از خدا مزد میگیرد. قرآن میخواند، طواف
میکند، نماز میگزارد و… بر عطایای الهی پیوسته افزوده میشود. آیا تجارتی از این
سودآورتر کسی سراغ دارد در کجای جهان یک تومان، صد هزار تومان سود به همراه میآورد؟

بنابراین حاجیان را باید قبل از سفر حج توجیه کرد زیرا که حج عبادت خداست ومعمول
مردم بیش از یک سفر در طول زندگی، توفیق رفیقشان نمیشود و اگر حاجی بداند چگونه از
حج بهرهبرداری کند به سود سرشاری دست خواهد یافت و تا پایان عمر از شر و پلیدی و
شیطان، گریزان و از بدیها در امان میماند.

البته وظیفه علماء و دانشمندان و فرهیختگان است که با استفاده از ابزارهای مختلف،
پرده غفلت و بیخبری را از جلو چشمان مردم برداشته، آنان را با افقهای امید بخش و
روشن آشنا سازند…

اطلاعات فرودگاه اعلام داشت، از مسافرانی که با پرواز شماره ۱۱۳۰ هواپیمائی جمهوری
اسلامی ایران عازم عربستانند خواهشمندیم برای سوار شدن به هواپیما به درب خروجی
مراجعه فرمایند. حاجیان با شنیدن این پیام، از جا حرکت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ توبه : ۱۱۱

۲ ـ بقره : ۲۴۵

۲۳۸

کرده، به تکاپو و پرس و جو افتادند. در چنین مواقعی برخی از مسافران بیجهت عجله
میکنند. با شتاب به طرف در خروجی میآیند و در نتیجه هم خود و هم دیگران را اذیّت
میکنند. این رفتار از دیدگاه تربیتی، پسندیده نیست. هر مسافری که به سالن انتظار
راه یافته، باید این مطلب را بداند که تا هواپیما تمامی مسافران را سوار نکند،
پرواز نخواهد کرد. بنابراین عجله و شتاب برای چیست؟

اصول تربیتی اسلام نیز اقتضای آن را دارد که در چنین مواقعی پیران و کهن سالان را
بر خود مقدم داشته، آنان را کمک و یاری دهیم. طبق فرمایش روایات، خدمت به حاجیان
بیت اللهالحرام از بهترین کارهاست پس خوب است که آن را از همین جا آغاز کنیم.

مأموران گذرنامه، بلیط، مهر خروج و ویزاها را کنترل کردند. به طرف هواپیما رفتیم.
همه چیز به خوبی پیش میرفت. از بیصبری و عصبانیت خبری نبود. مهمانداران هواپیما با
مهربانی به حاجیان خوش آمد گفته، آنان را برای نشستن روی صندلیها هدایت میکردند.
البته جای مخصوصی برای مسافران در نظر گرفته نشده و بلیطها شماره صندلی ندارند
وهمین امر موجب شده تا در پاره موارد بینظمیهایی رخ دهد.

روز گذشته که با آقای محمد حسین رضایی ریاست محترم سازمان حج و زیارت عازم دیدار
ریاست جمهوری بودم خبر، یافتم که جناب حجهالاسلام والمسلمین آقای محمدی ریشهری
دستور دادهاند، در سال جاری حتماً شماره صندلی مسافران مشخص شود، ایشان نیز به
عوامل اجرایی دستورات لازم را داده بر آن تأکید میکردند لیکن متأسفانه هنوز خبری از
اجرای این فرمان نبود. امید است هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در پروازهای بعدی
مشکل را حلّ کند.

با راهنمایی مهمانداران، روی یکی از صندلیها نشستم و قبل از آنکه مهماندار مرا فرا
بخواند کمربند را بستم.

چقدر خوب و زیباست که انسان قبل از هرگونه تذکر و درخواستی، خود وظیفه شناس بوده و
بدان عمل کند. چرا برخی همیشه در انتظار شنیدن تذکّر و راهنمایی این و آن هستند؟ با
کمی اندیشیدن و تدبّر هر کسی میتواند مأمور و مذکّر خویش باشد و راه و رسم زندگی
صحیح، همراه با نظم و انظباط را فراگیرد.

مهماندار اعلام کرد که مقصد جدّه

۲۳۹

ومدّت پرواز سه ساعت است، لطفاً کمربندها را بسته نگهدارید و به علامت نکشیدن سیگار
توجه کنید. مسافران هر یک بگونهای وقت گذرانی میکردند; برخی روزنامه میخواندند،
بعضی با بغل دستی خود صبحت میکردند، تعدادی به خواب فرورفتند و من نیز از فرصت
استفاده کرده، به نوشتن سفرنامه پرداختم. نیم ساعتی که گذشت، میهمانداران پذیرایی
از میهمانان خدا را آغاز کردند.

در پروازهای خارجی رسم بر این است که با غذای گرم از مسافران پذیرایی میکنند أما در
این پرواز از همان غذاهای سرد و معمولی پروازهای داخلی استفاده شد. شاید هواپیمایی
از هم اکنون میخواهد به حاجیان بیاموزد که به فکر شکم و استفاده از غذاهای چرب و
نرم نباشند! لیکن نه هواپیمایی چنین اندیشهای دارد ونه حاجیان خسته و به خواب رفته
چنین درسی را فرا میگیرند. کاش مسؤولان محترم هواپیمایی، با پروازهای سفرهای مذهبی
همان گونه عمل میکردند که با پروازهای اروپایی عمل میکنند. این تفکر که چون اینها
حاجیاند و قصد زیارت دارند واعتراضی هم نمیکنند، پس هر چه خواستیم بکنیم! تفکر
نادرستی است.

لحظهها به سرعت سپری میشدند، و پرنده آهنین بال آسمان را میشکافت و برفراز ابرها به
سوی هدف میشتافت، هر چه بیشتر اوج میگرفت، شهرها و کوهها کوچکتر دیده میشد. اگر هوا
ابری نباشد، شهرها رابه صورت نقطهای کوچک میتوان دید!

از دیدن این منظرهها به این فکر افتادم که به آنجا خواهم رسید.

راستی اگر انسان در مسیر معنویت تلاش کند و اوج بگیرد، که دنیا و متعلّقات آن در
نظرش کوچک میشود. و هرچه به خدا نزدیگتر گردد، جلوههای دنیایی را کوچکتر و حقیرتر
میبیند.

نکته دیگر آن که وقتی کسی در محیطی بسته قرار گرفته، تنها چیزهایی را میبیند که در
اطرافش موجود است، به کوچه و خیابان که در آید افق دیدش بیشتر میشود، اگر بر فراز
کوهی برآید، مناطق وسیعتری از اطراف در معرض دیدش قرار میگیرد. و اگر پرواز کرده به
آسمان بیاید، با یک نگاه همه جا را میبیند; از این روست که انسانهای حقیقتجو و خدا
خواه باید با دیدی شگرفتر و وسیعتر به جهان بنگرند، و زندگی را از یک زاویه محدود
نبینند. تنها به دنیا و جاذبههای مادی آن نیاندیشند،

۲۴۰

تلخی و شیرینی، زیبایی و زشتی، و خوبی و بدیها را باهم ببینند تا به کمال مطلوب دست
یازند.

حال که حاجیان در فضا به پرواز در آمده و افق دید وسیعتری پیدا کردهاند، شایسته است
پس از فرود آمدن در فرودگاه جدّه، مراقب باشند تا بار دیگر جاذبههای زمینی آنان را
از توجه به صعود به سوی حق و معنویت باز ندارد. در این سفر الهی، به فکر پرواز
بوده، همپای فرشتگان و ملائک در دیار ملکوتیان سیر کنند…

در این لحظه خلبان با سلام و خیر مقدم به مسافران اظهار داشت: ما هم اکنون در فاصله
سی و نه هزار پایی (حدود ۱۲ هزار متری زمین) در حرکت هستیم. هواپیما نزدیک به ۸۰۰
کیلومتر در ساعت سرعت دارد. مسیر ما از تهران به این ترتیب بوده که از فضای شهرهای
اصفهان و شیراز گذشته و پس از عبور از خلیج فارس وارد فضای عربستان شدیم و هم اکنون
در فاصله ۱۰۰ کیلومتری شهر ریاض هستیم و تا ۵۵ دقیقه دیگر به فرودگاه جدّه خواهیم
رسید، هوای جده خوب گزارش شده، برای شما مسافران عزیز و گرامی سفری خوب و خوش
آرزومندم. گفتنی است که خلبانهای ایرانی از تخصّص بالایی برخوردارند و در برخاستن و
نشستن و هدایت هواپیما، تحسین همگان را برانگیختهاند. از خداوند برای تمامی این
عزیزان آرزوی موفقیت دارم.

از برادر عزیز و بزرگوارم آقای حاج شیخ حسین انصاریان که در صندلی جلو نشسته بود،
دعوت کردم تا لحظاتی کنارم آمده، یکی از خاطرات خوب و شیرین سفر حجّش را برایم
بگوید. ایشان نیز درخواست مرا پذیرفته، چنین اظهار داشتند:

مدیر یکی از کاروانها به نام حاج احمد کاشانی، که در پامنار تهران مغازه داشت، روزی
برای من تعریف کرد که حدود چهل سال قبل کاروانی را با حدود سی و پنج نفر راه اندازی
کردم تا با اتوبوس از طریق عراق و سوریه به مکه مکرمه مشرف شویم، در آن زمان حاجی
زیاد نبود و لذا تعداد زائران هر کاروان کم بود و آنها خود غذا تهیّه کرده و هزینه
میکردند و مدیران کاروانها بیشتر جنبه راهنما داشتند. روزی که قرار بود حرکت کنیم،
پیر مرد خوش سیمایی، یک زن و مرد اصفهانی را به من معرفی کرد و گفت: خیلی مواظب این
دو مسافر باش. و مراعاتشان کن. سفارشهایش را کرد و رفت. در بین راه دیدم این دو،
خیلی اهل تهجد و عبادتند و

۲۴۱

هر یک حال عجیب و خوشی داشتند.

سرانجام پس از طی مسیر به مدینه رسیدیم. در آن زمان، مثل الآن، ساختمان و منزل در
کار نبود، چند باغ وجود داشت که کاروانها آنها را اجاره کرده و در آنجا سکونت
میگزیدند. تابستان بود و گرما بیداد میکرد. حدود بیست روز در مدینه ماندیم تا آن که
قرار شد برای محرم شدن به مسجد شجره برویم. در آن روزگار مسجد شجره مسجد کوچکی بود.
وارد مسجد شدیم، حاجیها یکی پس از دیگری محرم شدند ولی این مرد اصفهانی همچنان
ایستاده و در فکر بود. پرسیدم: احرام بستهای؟ گفت: نه. گفتم دوست داری مستحبّات
احرام را به جای آوری؟ گفت: آری; پولی داده، مقداری آب خرید و با آن غسل کرد. حالت
بکاء عجیبی داشت و زیاد گریه میکرد! همراهان تلبیه را گفته آماده حرکت بودند، اما
دیدم او تلبیه نمیگوید. گفتم: چرا لبیک نمیگویی؟ پرسید تلبیه یعنی چه؟ در حدّ
اطلاعاتم پاسخش را گفتم که تلبیه یعنی «خدایا! تو خواندی و من آمدم.» گفت: همین؟!
گفتم: آری.

با همان حال گریه و بکایی که داشت، مرتب میگفت: خدایا! آمدم، یارب آمدم، آنقدر گفت
و گریه کرد تا به زمین افتاد، وقتی بالای سرش آمدم دیدم از دار دنیا رفته است! به
همراه زائران غسلش دادیم و کفنش کردیم و در پشت مسجد شجره قبری کنده، به خاکش
سپردیم… آقای انصاریان سپس افزودند که: من مسجد شجره قدیم را دیده بودم، گمانم
این است که هم اکنون قبر آن آقا در توسعه جدید، داخل مسجد قرار گرفته است.

خاطره خوب و تکان دهندهای بود. از آقای انصاریان به خاطر بیان این خاطره شیرین و
جالب تشکر کردم. آنگاه درباره موضوع دیگری به صحبت ادامه دادیم تا آن که مهماندار
هواپیما اطلاع داد تا چند دقیقه دیگر در فرودگاه جده به زمین خواهیم نشست. لحظاتی
بعد هواپیما فرود آمد و پس از توقف کامل، زائران به آرامی پیاده شدند.

در ابتدای ورود به سالن انتظار، یکی از مأموران سعودی، چند جزوه تبلیغی وهابیها را،
که به زبان فارسی افغانی به رشته تحریر در آمده بود، به زائران هدیه میداد. چند نفر
مأمور بهداشت نیز کارت واکسن زائران را کنترل میکردند. هر کس کارت واکسن نداشت
همانجا تزریق میکردند و به بعضی هم به جای آمپول، کپسول میدادند.

۲۴۲

در سالن بعدی با کامپیوتر گذرنامهها را کنترل و مهر دخول میزدند.

از این مرحله که گذشتیم، برای تفتیش اثاثیه به سالن دیگری آمدیم. من اوّلین نفر
بودم که اثاثیهام را بازرسی میکردند. مأمور تفتیش لباسها و هر آنچه که داخل ساک بود
را بیرون ریخت و آن را تکانی داد تا مطمئن شود که چیزی داخلش نمانده است. در این
حال یک مهر کربلا از لابلای لباسها به دست آورد، قدری بررسی کرد و به گوشهای انداخت
و گفت: ممنوع! به او گفتم: لیش ممنوع؟ هذا تراب! پاسخی نداد. بعد از اصرار و
پافشاری من فرد دیگری را صدا کرد و باهم کمی صحبت کردند و سرانجام مهر را به من
بازگرداند. به او گفتم: این روزها، زائران زیادی به جده وارد میشوند، سعی کنید
بیجهت حاجیان را اذیت نکنید و تا میتوانید به میهمانان خدا خدمت کنید و این
انسانهای از راه دور آمده را آزار نرسانید، باشد با خاطرهای خوش از سفر حج برگردند.
به علامت قبول سری تکان داد و من هم خداحافظی کرده، از سالن بیرون آمدم.

از سالن که بیرون میآیی، فضای وسیعی را با خیمههای سفید رنگ و مرتفع، برای استراحت
زائران فراهم آوردهاند، ستونهای استوانهای شکل که در درون آن سیستم تهویه مطبوع
تعبیه شده هوا را تا حدودی تعدیل میکند. خدمه هر کاروان که به صورت پیش پرواز به
عربستان رفتهاند، مکانی را برای حاجیان تدارک دیدهاند و از آنان پذیرایی میکنند و
در همین فاصله، یکی از اعضای کاروان گذرنامهها را برای گرفتن اتوبوس جمعآوری کرد.

سازمان حج و زیارت در سالهای اخیر با برنامهریزیهای خوب و منظّم با غذای گرم از
حاجیان پذیرایی میکند. هیأت پزشکی نیز یک تیم پزشکی در جدّه مستقر کرده ستاد جدّه
هم پاسخگوی حاجیان و زائران ایرانی خانه خدا هستند که از ایران و دیگر کشورها به حج
آمدهاند. معمولا کاروانها بین چهار تا ۱۲ ساعت در جدّه میمانند. در این فاصله،
عناصر فرصت طلب و مشتاقان پسته و زعفران و انگشتر، گرداگرد کاروانهای ایرانی به
گردش در میآیند تا با بهای اندکی، کالای مرغوبی را خریدار کنند. بعضی از زائران
بیتوجّه نیز با چراغ سبز نشان دادن، بازار خرید و فروش را رونق میبخشند که منظره
ناخوشایندی را به نمایش میگذارند.

به روحانیان و مدیران کاروانها توصیه شده، قبل از سفر، زائران را توجیه

۲۴۳

کنند تا تحت تأثیر اینگونه جاذبهها قرار نگیرند.

تا فراهم شدن وسیله نقلیه، به استراحت پرداختیم، سپس ساکها را برداشته باتفاق
برادران عازم مدینه منوّره شدیم. جادّه جدّه مدینه اتوبان است، و بطور متوسّط
اتوبوسها این مسیر را بین ۵ تا ۶ ساعت طی میکنند.

مدینه منوره

شهر مدینه در شمال غربی جزیرهالعرب و شمال مکه مکرمه واقع است و فاصله آن تا جده
۳۹۵ و تا مکّه ۴۲۵ کیلومتر مربع است. ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۵۹۷ تا ۶۳۹ متر
است.

برخی مورّخان برای مدینه تا ۹۴ اسم ذکر کرده، و پیشینه این شهر را، پس از طوفان نوح
میدانند(۱) مدینه منوّره یا یثرب اوّلین پایگاهی است که رسول خدا ـ ص ـ پس از ورود
و هجرت به آن، حکومت اسلامی را تشکیل و بنیانگذاری کرد; از این رو بسیاری از حوادث
تلخ و شیرین صدر اسلام، در این شهر اتفاق افتاده و گرچه دولت سعودی بسیاری از آثار
اسلامی را از بین برده لیکن هنوز تعدادی از مکانها و مقبرهها از تعرّض جدّی مصون
مانده است. مرقد نورانی رسول خدا ـ ص ـ و نیز قبور مطهر چهار امام شیعه; امام
مجتبی، امام سجّاد، امامباقر وامام صادق ـ علیهمالسلامـ در مدینه قرار دارد و از
این رو یثرب را به عنوان دومین شهر، پس از مکه مکرمه میعادگاه عاشقان و پیروان
رسولخدا ـ ص ـ ساخته است.

اتوبوسها پس از گذر از تفتیش مأموران سعودی، در فاصله حدود ۱۵ کیلومتری مدینه، به
ترمینال اتوبوسها هدایت میشوند. در آنجا گذرنامهها را مهر زده نگه میدارن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.