پاورپوینت کامل خصوصیت فقهی محدوده کعبه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خصوصیت فقهی محدوده کعبه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خصوصیت فقهی محدوده کعبه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خصوصیت فقهی محدوده کعبه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

چون کعبه معظّمه، اولین خانه ای است که به عنوان معبد بنا شده، جهات فراوانی در شرافت آن نقش دارد:

۱ ـ محدوده کعبه خصوصیات فراوان فقهی دارد؛ در تمام روی زمین تنها این سرزمین است که هرکس از بیرون بخواهد وارد آن شود (ولو در غیر موسم حج) ابتدا باید در یکی از مواقیت احرام بسته سپس وارد گردد؛ از ااین رو ورود غیر مسلمان به حرم ممنوع است چون باید احرام ببندد و احرام از کافر متمشی نمی شود.

تنها کسانی که مکرراً تردّد دارند؛ مانند راننده ها و نظائر آن مستثنی هستند. حتی کسی که قصد تجارت یا غیر تجارت دارد؛ مثلاً می خواهد برای درمان به بیمارستان مکه مراجعه کند یا برای دیدار دوستش وارد مکه شود، گرچه در موسم حج نباشد نیز باید احرام ببندد.

۲ ـ امن بودن این محدوده؛ گذشته از برقرار ساختن امنیت تکوینی، قبل از اسلام (آمنهم من خوف)، بعد از اسلام نیز ضمن حفظ همان امنیت تکوینی، یک سلسله دستورات امنیت تشریعی نیز داده شد که: «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً».

این جمله به صورت ماضی استمراری (کان آمناً) بیان شد و نفرمود: «من دخله أمن»؛ زیرا همواره در آن جا امنیت تشریعی حکفرماست و اختصاصی به مسأله تهاجم ابتدایی ندارد که هرکس وارد شد نباید او را اذیت کرد بلکه اگر کسی مستحق عقوبت بوده به آن جا پناه آورد، تا در آن جا جرمی را مرتکب نشود در امان است و نمی توان حدّی را بر او جاری ساخت، تا خارج گردد.

پس آزار و ایذای کسی که به حرم وارد شده، حرام است مگر آنکه در خارج، جنایتی کرده و به حرم پناهنده شده باشد که در این صورت بخشی از ایذا جایز است گرچه بخش دیگر حرام می باشد و اگر در خود حرم مرتکب جرمی شد هیچگونه ایذایی نسبت به او حرام نیست، البته در حد اجرای حدود.

اما ایذائی که نسبت به او جایز است، عبارت از این است که: خرید و فروش، پناه دادن، اجاره یا عاریه دادن خانه، غذا دادن یا فروش غذا به او ممنوع است. جواز اینگونه اذیّت ها، به خاطر وادار کردن او به خروج از حرم است تا حدود الهی در موردش اجرا گردد.

و در مورد دوم (چنانچه گذشت) چون حرمت حرم را رعایت نکرده همان طور که اگر خونی را بریزد باید قصاص شود، درباره عدم رعایت حرمت حرم نیز باید قصاص شود «والحرمات قصاص».۱

حکم فقهی خاص کعبه:

۳ ـ این خانه به جهت شرافت خاصّش؛ حکم فقهی خاصّی نیز دارد! و آن اینکه اگر کسی متعمداً و معانداً (معاذاللّه) کعبه معظّمه را آلوده و نجس کند حکمش اعدام، و اگر مسجدالحرام را عمداً نجس کند حکمش ضرب شدید است.

روایات معتبری، این چند بخش را بیان می کند که اینک قسمتی از آنها را برای پی بردن به کیفیّت جرم و میزان اجرای حدود می آوریم:

مرحوم صاحب وسائل در وسائل الشیعه روایاتی را نقل می کند:

۱ ـ صحیحه ابی الصلاح کنانی: «قال: قلت لأبی عبداللّه ـ علیه السلام ـ أیّما أفضل، الإیمان أو الإسلام؟ فقال ـ ع ـ : الإیمان، قال قلت: فأوجدنی ذلک…».

حضرت صادق ـ ع ـ ، از باب تشبیه معقول به محسوس، می فرماید: ایمان به منزله کعبه و اسلام به منزله حرم است. اگر کسی وارد حرم شد ممکن است وارد کعبه نشده باشد ولی اگر وارد کعبه شد حتماً حرم را نیز درک کرده است.

باز عرض کردم مسأله را برایم وجدانی کن (اوجدنی ذلک؛ یعنی اجعلنی و اجداً له) تا آن را خوب بیابم.

امام صادق ـ ع ـ سؤال فرمود: «ما تقول فیمن أحدث فی المسجد الحرام متعمداً»؟ اگر کسی عمداً و از روی عناد مسجدالحرام را آلوده کند حکمش چیست؟ أبی الصلاح می گوید: عرض کردم: قبلاً از شما آموخته ایم که حکم او تنبیه شدید است. حضرت فرمود: درست جواب دادی، حال اگر کسی (معاذاللّه) درون کعبه را آلوده سازد حکم فقهی وی چیست؟ عرض کردم: حکمش اعدام است. فرمود: درست گفتی. آنگاه فرمود: آیا معلوم نمی شودکه کعبه ازمسجدالحرام افضل است؟۲

۲ ـ روایت دوم نیز از ابی الصلاح است قریب به همین مضمون.

۳ ـ از عبدالرحیم القصیر است که از امام صادق ـ ع ـ سؤال شد فرق اسلام و ایمان چیست؟ حضرت فرمود: اگر کسی وارد حرم و سپس وارد کعبه گردد؛ مانند کسی است که اول اسلام آورده سپس ایمان بیاورد امّا اگر کسی کعبه را آلوده سازد او را بیرون برده گردنش را می زنند.۳

۳ ـ از «سماعه» است که: اگر کسی داخل کعبه شود و از روی عناد آنجا را آلوده کند، از کعبه و حرم بیرون برده و گردنش را می زنند.۴

وجه جمع بین روایات

در روایت اول (صحیحه ابی الصلاح کنانی) فرمود: «حکمش اعدام است»؛ اما نگفت کجا اعدام کنند؛ آیا این دو روایت می تواند مقیّد روایت اول باشد؟ (که او را به بیرون از حرم برده و اعدام می کنند) یا غیر از حمل مطلق بر مقید، یک نوع «جمع دلالی» دیگر دارد؟ ؛ یعنی کسی را که در حرم اعدام می کنند، عنادش بیشتر و آن را که در خارج حرم اعدام می کنند عنادش کمتر است؟

به هر حال بین این دو دسته از روایات، جمعی فقهی لازم است و جامع آنها این است که: «اگر کسی عمداً حرمت کعبه را نقض کرد، حکمش اعدام است» که بیانگر عظمت کعبه است.

روایات مذکور حکم شدید فقهی را در مورد نقض حرمت کعبه بیان می کرد. اما روایاتی که حکم تخفیفی را می رساند مرحوم صاحب وسائل آنها را در کتاب الحج باب ۱۴ از ابواب «مقدمات الطواف و مایتبعها» آورده است.

۴ ـ حکم مجرم در حرم و غیر حرم:

۱ ـ محمد بن اسماعیل از فضل بن شاذان و آن دو از ابن ابی عمیر و او از معاویه بن عمار۵ نقل کرده است که: «قال سألت ابا عبداللّه ـ علیه السلام ـ عن رجل قتل رجلاً فی الحل ثم دخل الحرم قال لایقتل ولایطعم ولایُسقی ولایباع ولایُؤدی حتی یخرج من الحرم فیقام علیه الحدّ».۶

کسی را که انسانی را کشته و وارد حرم شده باشد در حرم اعدام نمی کنند، بلکه آب و غذا و… ـ چه به صورت رایگان و غیر رایگان ـ در اختیارش قرار نمی دهند تا از حرم خارج شود و حد را بر او جاری سازند.

معاویه بن عمار از امام ششم ـ سلام الله علیه ـ سؤال دیگری کرد که: «فما تقول فی رجل قتل فی الحرم أوسرق»؟

اگر کسی در حرم، شخصی را کشت یا مالی را سرقت کرد، حکمش چیست؟ «قــال ـ علیه السلام ـ یقام علیه الحد فی الحرم صاغراً» حکم قاتل اعدام است ولی کسی که در حرم مرتکب قتل شد گذشته از اعدام در حرم، تحقیر هم می شود (نظیر «حتی یُعطعوا الجزیه عن یدٍ وهم صاغرون»).۷ «لأنه لم یر للحرم حرمه»؛ چون برای حرم حرمتی ندید؛ یعنی رأیش این بوده که حرم حرمتی ندارد.

گرچه به مقتضای «من اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»،۸ اعدام قاتل واجب و اهانتش حرام است اما در اینجا اهانت او راجح است چون او حرمت حرم را رعایت نکرده است. خدا هم فرمود: «من اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»، او حرمتها و مقدسات شما را نادیده گرفت و گرامی نشمرد، شما هم او را محترم نشمارید.

معلوم می شود کعبه به منزله حیثیت مسلمانان به حساب می آید و همه موظفند حرمتش را حفظ کنند. «فقال هذا فی الحرم و قال لاعدوان الاّ علی الظالمین»۹ او در حرم ظلم کرده، و نمی شود در حرم به کسی تعدّی کرد جز بر ظالم؛ او هم ظالم است.۱۰

۲ ـ روایت دوم نیز صحیحه و از «حلبی» است که از امام صادق ـ سلام اللّه علیه ـ در مورد آیه شریفه «و من دخله کان آمناً» سؤال می کند. امام می فرماید:

«اذا احدث العبد فی غیر الحرم جنایه ثم فرّ الی الحرم لم یسع لأحدٍ أن یأخذه فی الحرم و لکن یمنع من السوق ولایبایع ولایطعم و لایسقی و لایکلّم فانّه اذا فعل ذلک یوشک ان یخرج فیؤخذ و اذا جنی فی الحرم جنایه اقیم علیه الحدّ فی الحرم لأنّه لم یرع للحرم حرمه».

اگر کسی در غیر حرم جنایتی کرده، به حرم فرار نمود، کسی نمی تواند او را دستگیر کند، لیکن او را از رفتن به بازار جلوگیری می کنند، کسی به او آب و غذا نمی دهد و با او سخن نمی گوید تا مجبور شود از حرم خارج گردد. وقتی این سختگیریها نسبت به او انجام گرفت از حرم بیرون می آید، او را دستگیر می کنند و حدّ الهی را درباره اش جاری می سازند. اگر کسی در خود حرم جنایتی مرتکب شود حدود الهی در همان حرم اجرا می شود، زیرا او حرمت حرم را رعایت نکرده است.۱۱

۳ ـ روایتی است از «علی بن حمزه»۱۲ که به صحت و وثاقتِ دو روایت قبلی نمی رسد، اما مضمونش با آن دو یکی است:

«عن ابی عبداللّه ـ علیه السلام ـ سألت عن قول اللّه ـ عزّ وجلّ: «و من دخله کان آمنّاً» قال: «إن سرق سارق بغیر مکه أو جَنی جنایه علی نفس ففرّ إلی مکه لم یؤخذ مادام فی الحرم حتی یخرج منه ولکن یمنع من السوق فلایبایع ولایجالس حتی یخرج منه فیؤخذ و ان أحدث فی الحرم ذلک الحدث أخذ فیه» این مضمون نیز همانند دو روایت قبلی است.۱۳

۴ ـ روایت چهارم: از صدوق ـ رضوان الله علیه ـ است که: «روی أنّ من جنی جنایه ثم لجأ إلی الحرم لم یقم علیه الحد ولایطعم ولایشرب ولایؤذی (لایؤوی ظ) حتی یخرج من الحرم فیقام علیه الحدّ فان أتی الحدّ فی الحرم أخذ به فی الحرم لانه لم یر للحرم حرمه».۱۴

ظاهر این است که روایت جدیدی نباشد بلکه مضمون روایات دیگر را مرحوم صدوق در «فقیه» نقل کرده است.

۵ ـ روایتی است از علل، حفص بن بختری می گوید: از امام صادق ـ علیه السلام ـ سؤال کردم «عن الرجل یجنی الجنایه فی غیر الحرم ثم یلجأ إلی الحرم أیقام علیه الحد؟ قال لا ولایطعم ولایسقی و لایکلّم و لایبایع فانه اذا فعل ذلک به یوشک ان یخرج فیقام علیه الحدّ و اذا جنی فی الحرم جنایه اقیم علیه الحد فی الحرم لانه لم یر للحرم حرمه».۱۵

حدّ کسی که در خارج حرم جنایتی کرده سپس وارد حرم شده، در داخل حرم اجرا نمی شود، ولی به او غذا نمی دهند و…»

۶ ـ روایتی است «مرسله» و «مرفوعه» که مرحوم «شیخ طوسی» ـ رضوان الله علیه ـ نقل می کند عن بعض أصحابنا یرفع الحدیث عن بعض الصادقین ـ علیهماالسلام ـ قال: «التحصین بالحرم إلحاد»؛۱۶ کسی که در حرم متحص شود نحوه ای از الحاد است.

ظاهراً ناظر به تحصّن جانی در حرم می باشد لذا در همین باب نقل شده است.

۷ ـ أیوب بن اعین عن ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ قال: إن امرأه کانت تطوف وَ خلفها رجل فأخرجت ذراعها فقال بیده حتی وضعها علی ذراعها فأثبت الله تعالی یده فی ذراعها حتی قطع الطواف و أرسل الی الأمیر و اجتمع الناس و أرسل الی الفقهاء فجعلوا یقولون اقطع یده فهو الذی جنی الجنایه فقال: هیهنا أحد من ولد محمّد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ؟ فقالوا: نعم الحسین بن علی ـ علیهماالسلام ـ قدم اللیله فأرسل الیه فدعاه و قال أنظر مالقیاذان فاستقبل القبله و رفع یده و مکث طویلاً یدعوا ثم جاء الیهما حتّی خلّص یده من یدها فقال الأمیر: ألانعاقبه بما صنع؟ فقال: لا».۱۷

زنی در حال طواف بود و مردی پشت سر او قرار داشت. زن دستش را بیرون آورد و مرد دست خود را دراز کرده روی ذراع زن گذاشت! ذات اقدس اِله آن دو دست را به یکدیگر چسبانید. طواف تمام شد، آن دو را نزد امیر بردند. مردم برای دیدن صحنه اجتماع کرده بودند؛ هم برای مسأله شرعی و هم به جهت قفل شدن دو دست که چگونه باز می شود. امیر مکه افرادی فرستاد تا فقهای مکه را آورده، مسأله را حل کنند. فقهای مکه نظر دادند که: سرانجام باید دو دست قفل شده و به هم چسبیده باز شود و چاره اش قطع دست مرد است؛ زیرا او جنایت کرده است. امیر مکّه دید که این جریان عادی نبوده و کار آسانی نیست، پرسید: «آیا از اهل بیت پیامبر ـ ص ـ کسی اینجاهست؟» گفتند: حسین بن علی ـ ع ـ شب گذشته وارد مکه شده است.

کسی را خدمت حضرت سیدالشهدا ـ ع ـ فرستاد، به حضرت عرض کرد: این مشکل به دست شما حل می شود، ببینید این دو به چه وضعی مبتلا شده اند؟! حضرت رو به قبله ایستاده دعای طولانی کرد، سپس نزد آن دو آمد و این دستها را باز کرد. امیر خدمت حضرت حسین بن علی ـ ع ـ عرض کرد: آیا این مرد را به کیفر برسانیم؟ فرمود: نه. این شخص آزاد شده خود حضرت بود.

مرحوم صاحب وسائل این روایت را حمل بر توبه جانی کرده، و فرموده اند: قبل از این که جرم ثابت شود، آن حالت را هرکس ببیند توبه می کند. (اِلاّ الدین تابوا من قبل اَن تقدروا علیهم).۱۸

به هر حال این جریان، «قضیهٌ فی واقعه» است. چنین حکمی تنها از ناحیه معصوم ـ سلام الله علیه ـ شایسته می باشد. در این جا حضرت فرمود: حدّ جاری نمی شود و این از موارد نادری است که از ناحیه حضرت سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ حکم فقهی نقل شده و در اثر ستم امویان ـ علیهم من الرّحمن ما یستحقون من العذاب ـ روایتی فقهی از حضرت نقل نشده است. آنها سعی می کردند که مردم، این بزرگواران را به عنوان مرجع فقهی نشناسند.

مرحوم ابن بابویه در کتاب شریف توحید نقل می کند که سیدالشهدا ـ ع ـ در مجلسی نشسته بود، ابن عباس (که از شاگردان این خانواده است) نیز حضور داشت، نافع بن ازرق مسأله ای در حضور امام از ابن عباس سؤال کرد! وقتی حضرت شروع کردند به جواب گفتن، آن مرد در کمال وقاحت گفت: من از تو سؤال نکردم! سپس ابن عباس معرفی می کند که اینها خانواده علمند، اینها اهل معرفتند و اگر جوابی بدهند حق است.۱۹

تمام روایاتی که از حضرت سیدالشهدا، در بین هزاران روایت فقهی نقل شده، شاید از عدد انگشتان تجاوز نکند! این چنین آنان را منزوی کردند! در اثر تبلیغات سوء عده ای باورشان شده بود که اینها مرجع دینی و فقهی مردم نیستند!

۸ ـ روایتی است از «قرب الإسناد». حمیری از احمد بن محمد بن ابی بصیر نقل کرده: عن الرضا ـ علیه السلام ـ قال: «سأله صفوان و أنا حاضر عن الرجل یؤدب مملوکه فی الحرم؟»

آیا کسی می تواند مملوکش را در حرم تنبیه کند؟ حضرت فرمود: چنین نیست که کسی مجاز باشد مملوک خود را در حرم تنبیه کند. آنها (مملوکها) نیز مجاز نیستند سوء استفاده کرده هر کاری دلشان می خواهد انجام دهند، از این رو لازم است خیمه خود را به گونه ای نصب کند که بخشی از آن در حرم و بخشی در خارج حرم قرار گیرد تا اگر مملوک استحقاق تنبیه داشت، در خارج حرم تنبیه کند. فقال: کان ابوجعفر ـ ع ـ یضرب فسطاطه فی حد الحرم بعض اطنابه فی الحرم و بعضها فی الحل فاذا أراد أن یؤدب بعض خدمه أخرجه من الحرم فأدّبه فی الحل»۲۰ البته تأدیب درجاتی دارد.

۹ ـ این روایت مضمون دیگری دارد: «قال ابوعبدالله ـ علیه السلام ـ من رأی أنّه فی الحرم و کان خائفاً أمن»۲۱ مقصود امن از عذاب قیامت است.

۱۰ ـ از امام ششم ـ سلام الله علیه ـ سؤال می شود که «من دخله کان آمناً» یعنی چه؟ فرمود: «إذا أخذ السارق فی غیر الحرم ثم دخل الحرم لم ینبغ لأحدٍ أن یأخذه ولکن یمنع من السوق و لایبایع ولایکلّم فانه اِذا فعل ذلک به أوشک ان یخرج فیؤخذ فاذا أخذ اُقیم علیه الحد فان اَحدث فی الحرم اُخذ و اُقیم علیه الحدّ، حدّه فی الحرم لأنه من جنی فی الحرم اقیم علیه الحد فی الحرم».۲۲

۱۱ ـ در این روایت «من دخله» را توسعه داده، می فرماید: «یأمن فیه کلّ خائف مالم یکن علیه حدّ من حدوداللّه ینبغی أن یؤخذ به، قلت: فیأمن فیه من حارب اللّه و رسوله وسعی فی الأرض فساداً؟ قال: هو مثل من مکر «یَکَر خ ل» فی الطریق فیأخذ الشاه والشی فیضع به الإمام ماشاء»؛ اگر کسی مثل راهزن شد، امام، ولی امر مسلمین هرگونه تصمیمی را که بخواهد در مورد او اعمال می کند.

خصوصیتی که این روایت دارد، این که: «… و سألته عن طائر دخل الحرم قال: لایؤخذ ولا یُمَسّ لأن اللّه یقول: من دخله کان آمناً»۲۳ به استناد این حدیث جمله «من دخله» شامل غیر ذوی العقول نیز می شود؛ زیرا حرف «مَنْ» گاهی بر حیوان نیز اطلاق می گردد؛ نظیر این آیه شریفه که: «خداوند همه را از آب خلق کرد «منهم مَن یمشی علی رجلین و منهم مَنْ یمشی علی أربع و منهم من یمشی علی بطنه».۲۴

گرچه برای آیه، معنای دیگری هم ذکر کرده اند که: خداوند همه را از آب خلق کرده ولی خط مشی افراد، فرق می کند: بعضی روی دو پا راه می روند، بعضی روی چهار پا، و بعضی روی شکم می خزند، کسی که تنها فکرش در خوردن خلاصه می شود مصداق من یمشی علی بطنه است و…، ظاهر آیه شامل خزنده ها هم می شود.

۱۲ ـ از عبدالله بن سنان است که از امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ سؤال می کند: «أرأیت قوله: «و من دخله کان آمناً» البیت عنی أوالحرم؟ قال: من دخل الحرم من الناس مستجیراً به فهو آمن و من دخل البیت مستجیراً به من المذنبین فهو آمن من سخط اللّه»؛ یعنی أمن کلامی با امن فقهی اشتباه نشود؛ حکم فقهیِ کسی که به حرم وارد شد این است که در امان است ولی اگر کسی وارد کعبه شود «خائفاً مستجیراً» او از عذاب قیامت نجات پیدا می کند. البته یقیناً حکم فقهیش نیز محفوظ است. ولی «و من دخل الحرم من الوحش و السباع و الطیر فهو آمن من ان یهاج أو یوذی حتی یخرج من الحرم».۲۵

۱۳ ـ امام صادق ـ ع ـ فرمود: «و من دخله کان آمناً» فقال: إذا أحدث العبد فی غیر الحرم ثم فرّ الی الحرم لم ینبغ ان یؤخذ و لکن یمنع من السوق و لایبایع و لایطعم ولایُسقی و لایکلّم فانه اذا فعل ذلک به یوشک ان یخرج فیؤخذ و ان کان احدثه فی الحرم اخذ فی الحرم».۲۶

و از همین قبیل است روایتی که مرحوم مجلسی اوّل در «روضه المتقین» نقل نموده و دیگران نیز آورده اند که: از امام ـ علیه السلام ـ سؤال می شود: چنانچه در بین پرنده ها حیوان درنده ای آمد که حرمت کعبه را حفظ نمی کند، مزاحم کبوترهای حرم است چه کنیم؟ حضرت فرمود: برای آن شبکه و دامی بگسترانید («انصبوا» یا مراد نصب شبکه است یا به معنای عداوت) «واقتلوه» چون این حیوان حرمت حرم را رعایت نکرده حیوانات دیگر را می آزارد، باید آن را کشت.۲۷

در کنار این روایات روایتی است دربا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.