پاورپوینت کامل حجّ و پیوند آن با مسائل جهانی در گفتگو با آیه اللّه هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حجّ و پیوند آن با مسائل جهانی در گفتگو با آیه اللّه هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجّ و پیوند آن با مسائل جهانی در گفتگو با آیه اللّه هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حجّ و پیوند آن با مسائل جهانی در گفتگو با آیه اللّه هاشمی رفسنجانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۵۲
بانیان میقات، سزامند چنان دانستند که در این شماره خوانندگان خوب مجلّه
را پای سخنان سودمند حضرت آیه اللّه هاشمی رفسنجانی بنشانند. هاشمی
شناخته شده تر از آن است که نیازمند شناساندن باشد امّا از یادکرد این نکته
نمی توان دریغ ورزید که وی از معدود عالمان و متفکرانی است که نگاه
ژرف به دین و فهم روشنگرانه و روشن اندیشانه از آموزه های اسلام و درک
واقع نگرانه از معارف قرآن را در عینیت جامعه و تجربه عینی دیده و حقایق
فکری را با واقع های تجربی درآمیخته است.
از این روی و بدان جهت که آنچه می گوید فراتر از ذهنیّتها و
ذهن گرایی هاست می توان به سخنانش گوش داد، آنها را نیوشید و بهره گرفت.
در این گفتار آن بزرگوار از حجّ، جایگاه آن در اندیشه اسلامی، تجربه های
فکری، روحی و معنویش از حجّ به ویژه حجّ اوّل، جهان اسلام، بایسته ها و
ضرورتهای فکری و فرهنگی و سیاسی جهان اسلام، نقش حجّ در پیوند با
مسائل جهانی اسلام، عربستان و چگونگی آن با توجّه به سفری که
داشته اند، چگونگی ارتباط با سعودی و بهره وری از این ارتباط بایسته ها و
لوازم این پیوند و… سخن گفته است. گفتگویی است پرنکته تأمّل برانگیز و
خواندنی که امیدواریم که خوانندگان را سودمند افتد:
میقات حج: حضرت آیه اللّه هاشمی! از اینکه وقت شریفتان را در اختیار ما قرار داده اید،
سپاسگزاریم. همانگونه که مستحضرید، همه ساله کنگره عظیم حج، با حضور
جمع بسیاری از مسلمانان جهان، با شکوه و عظمت خاصی در حرمین شریفین
برگزار می شود. بفرمایید حضرت عالی چند بار به حج مشرّف شده اید و اوّلین
سفرتان به این سرزمین در چه تاریخی بوده است؟
آقای هاشمی: من تا کنون چهاربار به حج مشرّف شده ام؛ دوبار پیش از انقلاب و دوبار هم
بعد از انقلاب. در اوّلین سفر خیلی جوان بودم، پدر و مادرم قصد داشتند به مکّه
بروند. چون من طلبه بودم و کمی عربی می دانستم و می توانستم کمکی برای
ایشان باشم، مرا هم با خود بردند. البته حج استیجاری بود و از طرف یکی از
بستگان که فوت کرده بود رفتم. فصل تابستان بود و هوا گرم و امکانات کاروان ها
هم خیلی کم. سفر مشکلی بود؛ نه آب و غذا به مقدار کافی یافت می شد و نه
حمل و نقل درستی در کار بود؛ خلاصه، حج به شکل ضعیفی اداره می شد و
مطوّف ها مردم را خیلی اذّیت می کردند.
سفر دوّم را هم باز به همان صورت رفتم؛ منتهی با دو ـ سه نفر طلبه هم فکر
هم سفر شدیم و از این جهت آسوده تر بودیم، ولی وضعیت، همان وضعیت
پیشین بود. در کل پیش از انقلاب سفر مکّه آسان نبود.
میقات حج: جناب آقای هاشمی! در سفر اوّل چند سال داشتید؟
آقای هاشمی: فکر می کنم حدود سال ۳۱ یا ۳۲ بود و من زیر بیست سال سن داشتم.
میقات حج: وقتی برای اولین بار چشمتان به خانه خدا افتاد، چه احساسی داشتید؟
آقای هاشمی: حالت عجیبی بود! در فصل جوانی، انسان معمولاً از شور و عشقی
برخوردار است. در طی سفر هر لحظه در فکر مواجه شدن با حرم و کعبه بودم.
بعد از مراجعت به ایران، هر بار که برای ادای نماز، به سمت قبله می ایستادم،
خودم را داخل حرم احساس می کردم و آن حالت به نحو نیرومندی در من وجود
داشت.
در آن سال ها تشرّف به حج از آرزوهای کمتر دست یافتنی بود. بعد از انقلاب،
یک بار برای انجام حج واجب رفتم وآخرین سفرم هم همین عمره بودکه سال گذشته
رفتیم.
میقات حج: با توجه به اینکه حضرت عالی، قبل و بعد از پیروزیِ شکوهمند انقلاب
اسلامی، به مکّه مکرّمه و مدینه منوّره مشرّف شده اید، چه تحوّلاتی را در
برگزاری مراسم حج مشاهده کردید؟
آقای هاشمی: در آن ایّام هم، مسافران خانه خدا، از معنویّت و حالات روحیِ خوبی
بهره مند بودند و این اختصاص به زمان حاضر ندارد؛ ولی این مسافرت، در آن
سال ها به علّت سختی هایی که داشت، از سازندگی روحی و معنوی بیشتری
برخوردار بود. در آن دوران، در حال تقیّه بودیم و برای هرگونه ریاضت آمادگی
داشتیم.
وضع آب عربستان به شدّت بحرانی بود و ناچار بودیم آن را به صورت گالن
بخریم. حتی برای شست وشو هم آب را می خریدیم!
از نظر تغذیه نیز کاروان ها مشکل داشتند و در آن حرارت و گرمیِ هوا، تأمین
غذا به دوش خودمان بود. امّا در حال حاضر، خوشبختانه امکانات رفاهی
خاصی برای زوّار در نظر گرفته شده است. هر کاروان، فرد یا افرادی را به عنوان
روحانی برای آموزش دادن و راهنمایی افراد در اختیار دارد. حتی برنامه های
فرهنگی و اطّلاع رسانی همچون پخش نشریّات فارسی در میان حجّاج ایرانی
وجود دارد و به یک معنا با وضعیّت قبل از انقلاب، قابل مقایسه نیست؛ ایّامی که
بیشتر افراد در حالت غربت کامل به حج می رفتند و گمان می رفت که ریاضت هم
جزو آداب و مناسک این سفر است!
از نظر ارتباطات اجتماعی، دینی و سیاسی هم در مسافرت های قبل از انقلاب،
وضعیّت مطلوبی حاکم نبود. البته در مقطعی از تاریخ مثلاً همزمان با مبارزات
مردم الجزایر بود، حج جلوه سیاسی داشت. الجزایری ها و نیز فلسطینی ها در
حج فعال بودند و برای کمک به مبارزان، صندوقی قرار می دادند و در داخل حرم
نوشته هایی توزیع می شد و مشاهده می کردیم که الجزایری ها یا فلسطینی ها هر
کدام در گوشه ای، در حال سخنرانی انقلابی بودند. حرفهایی که در آنجا
می شنیدیم، برای ما تحفه بود. و من همان موقع، حج را توأم با سیاست می دیدم.
به نظر می رسید کشور عربستان نیز ابایی ندارد که مجاهدین دیگر کشورها به
تبلیغات سیاسی بپردازند. البته در عصر کنونی، همان مراسم سیاسی، حالت
رسمی تری به خود گرفته است و به صورت «مراسم برائت» و مانند آن برگزار
می شود.
پیش می آمد که گاهی با برخی از علمای اهل سنّت، به گفت وگو می نشستیم و
بیشتر بر محور مسائل کلامی و همچنین سیاسی، در حدّ مبارزات مردم فلسطین
و الجزایر که در آن موقعیّت، مسأله عمده جهان اسلام محسوب می شد، به تبادل
نظر می پرداختیم.
البته در سفرهای اول، بنده در زمینه مباحث سیاسی و حکومتی، آمادگی
چندانی نداشتم.
میقات حج: جناب آقای هاشمی! با توجه به اینکه سال جاری ـ ۱۳۷۸ ه . ش . ـ از سوی
مقام معظم رهبری به عنوان سال حضرت امام قدس سره اعلام شده است، لطفا در
خصوص دیدگاههای کلّی و نگرش حضرت امام به ابعاد گوناگون حج، قدری
توضیح دهید.
آقای هاشمی: امام در خصوص حج، حرف های مشهور و معروفی دارند. ایشان از حج به
عنوان «کنگره عبادی ـ سیاسی» یاد کردند. از سوی دیگر، با توجّه به اینکه
شخصا دارای روحیّه تعبّد و عرفان و اهل سیر و سلوک بودند، برای ابعاد معنوی
این فریضه هم اهمیّت زیادی قائل بودند و هرگز این توهّم را نباید کرد که ایشان
در مورد حج، غلبه را به مسائل سیاسی می دادند. بنده این ادّعا را با توجّه به اُنسی
که از پیش از انقلاب با ایشان داشتم، عرض می کنم. به خاطر دارم که در آن روزها
وقتی راجع به حج، بحث های محفلی با ایشان داشتیم، رضایت نمی دادند که ما
بخواهیم در حج آنقدر سیاسی عمل کنیم که مسائل عبادی، تحت الشّعاع قرار
گیرد.
به یاد دارم که حضرت امام قدس سره روی این حدیث تأکید می کردند که بعد از انجام
طواف، شخص گویی تازه از مادر متولّد می شود. پس حدّ اقل دستاورد سفر حج
باید این باشد که آلودگی های گذشته انسان را پاک کند و وقتی به وطن مراجعت
می کند، با طهارت مادر زادی، کارهایش را از سر بگیرد.
اما از بُعد سیاسی، باید گفت که ایشان این بخش از قضیّه را، که متروک بود،
احیا کردند. و عجیب اینکه این به عنوان یک حکم دینی ـ مذهبی و نه لزوما نظریّه
سیاسی، وارد فلسفه حج شد. البته حج واقعی از همان ابتدا توأم با سیاست بود؛
لیکن مدتها از این امر غفلت شده بود و استفاده از بعد سیاسی حج به صورت
غیر رسمی انجام می شد و به عده ای معدود و محدود از نیروهای مبارز و
جمعیّت های مجاهد اختصاص داشت؛ ولی این نوع نگاه به حج، در سطح عموم
رایج نبود. حج به عنوان زمینه ای برای کار سیاسی، مورد پذیرش حکومت ها
نبود. دولت ها وقتی حجّاج خود را اعزام می کردند، از آن ها توقّع داشتند که در آن
فضا، تنها به مسائل عبادی اکتفا کنند.
به گمان من این تغییر نگاه به فلسفه حج در سطح حکومت ها، از ابتکارات امام
بود؛ ولی در سطح احزاب و جریان ها و نهضت ها سابقه داشت و همواره گروهها
و دستجات مزبور، از حج به علت اجتماع خارق العاده آن، در راستای اهداف و
اغراض خود استفاده می کردند.
خوشبختانه از آنجا که حضرت امام قدس سره در کنار بُعد رهبری، مرجع تقلید هم
بودند. کلامشان در دل ملّتِ ما و بسیاری از مردم خارج از کشور نفوذ کرد و باعث
شد که صبغه ای جدید و رسمی به عملیّات حج افزوده شود. هرچند مع الأسف
این دستاورد بزرگ، با مسائل اختلاف انگیز و جنگ و نزاع و دیگر آفات آلوده شد
که در مسیر تکاملی آن موانعی ایجاد کرد.
من فکر می کنم اگر ما با برنامه واقع بینانه ای با هماهنگی دولت عربستان و
برخی دولت های مؤثّر، این حرکت برائت را نهادینه کنیم و طرح مسائل سیاسی
جهان اسلام و مسائل بین المللی اسلامی در حج به صورت رسمی پذیرفته شود و
با مخالفت دیگر دُول اسلامی مواجه نگردد، می تواند بسیار سازنده باشد.
میقات حج: بی گمان سفر حج، مهمترین مجمع اسلامی است و جریان های گوناگون در
داخل فرهنگ اسلامی و هم چنین افراد با دیدگاه های مختلف در این مجمع و
ملتقای بزرگ اسلامی شرکت می کنند. از دیدگاه حضرت عالی چه بهره های
مهمی، به ویژه به لحاظ فرهنگی می توان از مراسم حج برد؟
آقای هاشمی: من، هم دستاوردهای سیاسی این سفر دینی را مهم می دانم و هم بهره های
فرهنگی آن را. به هر حال فضای حضور زائران در آنجا با دیگر فضاهای فکری و
فرهنگی متفاوت است. کسی که برای انجام مراسم حج، رو به این سفر می آورد،
از خانه خودش حرکت می کند و با نوعی آمادگی برای مواجهه با حقایق فرهنگی
و مسائل عرفانی و زندگی معنوی که در آنجا با آن برخورد خواهد کرد، رهسپار
می شود. جوّ فرهنگی آنجا با آنچه در دیگر کنگره های فرهنگی؛ همچون کنگره
شعر، ورزش، سیاست، اقتصاد و مانند آن وجود دارد، متفاوت است. در حج،
فضای ویژه ای حاکم است و مستمعین ارزشمندی داریم. اگر کسانی باشند که
تعصّب ها و وابستگی های نژادی و مذهبی را کم کنند و صاحب روحیّه
آزادمنشانه ای گردند، حقیقتا آنجا جای بحث جدّی برای انتخاب احسن است و
دنیای اسلام هم می توانست متفکران خود را از هر کشوری و با هر تفکّری به
آنجا اعزام کند تا در فضاهای دوستانه و آزاد و بدون تعصّب و دیگر
دست اندازهای موجود در مسیر تفکّر، مسائل فرهنگی و اجتماعی سر زمین خود
را بررسی کنند و در واقع به امر جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ اَحْسَنْ عمل نمایند و با
گفتگوهای مناسب و توأم با تدبیر درست برای رسیدن به وضع بهتر اقدام کنند.
می دانید که دنیای اسلام مشکلات زیادی دارد. برای مثال از اندونزی، و
جزیره «تی مور» گرفته تا مغرب، صحرا، الجزایر، ایران، عراق، افغانستان، ترکیه،
آفریقا، اکثر کشورهای آسیای میانه و قفقاز و… اصلاً ما جای بی مشکل نداریم.
حتّی در کشورهای غربی؛ مانند آمریکا و اروپا، که مسلمان ها به عنوان اقلیّت
حضور دارند، مشکلات خاصّی میان آنان می شود. طبعا وقتی امکان بی نظیری به
نام حج در نظر گرفته شده و همه ساله و به طور طبیعی و بدون نیاز به تبلیغات،
این گردهمایی بزرگ برگزار می شود، و اگر عُمره را هم در حساب بیاوریم، باز هم
قضیه حسّاستر می شود، ما دائما می توانیم یک محفل عظیم بین المللی داشته
باشیم که افرادش پیوسته عوض می شوند؛ ولی مباحث و موضوعاتش همواره
می تواند تکرار شود و نتیجه مباحث هم یادداشت شود و هر ساله به صورت
کتاب در آید و در همه جا توزیع گردد. باید خود عربستان که متولّی حج است،
این کار را تقبُّل کند.
خوشبختانه روابط ما با عربستان در حال حاضر به سمت بهبودی پیش می رود
و الآن موقعیّت خوبی است که ما افکارمان را با آنها در میان بگذاریم و به
هماهنگی هایی برسیم. در تصمیماتی که گرفته می شود، باید حتما از کشور مصر
هم که کشور متفکّرپروری است استفاده شود؛ چون آنها هم دانشگاه و اندیشمند
دارند. باید هسته ثابتی را برای بررسی مسائل و اعلام جمع بندی نهایی در نظر
گرفت و اگر این مهم تحقّق پیدا کند، حاصل کار مرکزی می شود که از آمادگی
روحی بی نظیری برخوردار خواهد بود و مشابه آنها در هیچ جا حتّی سازمان ملل
متّحد یافت نمی شود.
می دانید که در سازمان یادشده، نمایندگان سیاسی از همه کشورها حضور
دارند و برای خودشان برنامه هایی دارند؛ ولی این مرکز در منطقه اطراف حرم؛
چه در مدینه و چه مکّه، از سرمایه های عظیمی است که خداوند برای عالم
اسلام تعبیه کرده است؛ اگر بتوانیم به شایستگی و متناسب با زمان از آن سرزمین
استفاده کنیم، این هدف امام که حج را «کنگره مهم و دائمی» می دانند، به مرحله
عمل می رسد.
میقات حج: همانگونه که مستحضرید، اعمال و مناسک حج دارای راز و رمزهای بسیاری
است. برای مثال وقتی طواف می کنیم، یا به سعی بین صفا و مروه می پردازیم
و یا در عرفات حضور پیدا می کنیم، این معنی به وضوح احساس می شود. با
توجّه به آشنایی حضرت عالی با ادیان مختلف و اندیشه های گوناگون،
بفرمایید که در اعمال حج چه رمز و رازهایی به نظر شما می رسد و چه
درس هایی از آن می توانیم بگیریم؟
آقای هاشمی: من در پاسخ به پرسش شما، سفر اوّلم را ملاک قرار می دهم که زمان
زیادی هم از آن گذشته؛ ولی هنوز شیرینی اش در ذائقه ام باقی است. ببینید! از
لحظه ای که زائر از خانه خود به قصد خانه خدا حرکت می کند، حالت جدیدی
برایش پیش می آید. وقتی در مسیر، اذکاری را به زبان جاری می کند. سوار
هواپیما می شود و لبّیک می گوید و در طول مسیر و همه بلندی ها و پستی ها به
خدا اعلام وفاداری می کند و وعده می دهد که بنده خالص خدا باشد و… این یک
حالت ساری و جاری است و از همان ابتدا شروع می شود و تا ختم مراسم دوام
دارد؛ ضمن اینکه با فراز و نشیب همراه است.
من خودم در لحظه ای که لباس احرام پوشیدم، احساس کردم که وارد یک
دنیای جدید شده ام که با گذشته متفاوت است. اینکه همه لباس های قبل را بیرون
بریزیم و پس از غسل، به دو حوله که به بدنمان می بندیم، اکتفا کنیم، این احساس
را در ما به وجود می آورد که از همه تعلّقات غیر خدایی جدا شده ایم و دیگر در
اختیار خدا هستیم و واقعا بنده او هستیم. احتمالا این حالت و این جاذبه ها برای
دیگران هم وجود دارد.
اوّلین باری که به طرف حرم مطهّر راه افتادم، نمی دانستم که آیا گام هایم تا به
آخر با من همراهی خواهند کرد یا نه؟ تصوّر لحظاتی که وارد خانه خدا می شوم و
چشمم به ساختمانی می افتد که خانه خدا است! و… این حالات خیلی عرفانی و
ارزشمند است و در عین حال ناپایدار. البته تکرار می شود؛ ولی دیگر آن حالت
اوّل را ندارد. آن لحظه ای که از آخرین در وارد شدیم و چشممان به آن خانه
سنگی افتاد، حالتی بود که حتّی یک لحظه نمی خواستم چشمانم را ببندم و یا به
صحنه دیگری نگاه کنم. جلوی پایم را به سختی می دیدم.
انسان وقتی برای اوّلین بار پیرامون خانه خدا طواف می کند، حجرالاسود را
می بیند، مقام ابراهیم را نظاره می کند و… همه اینها در آن لحظه به انسان اوج
می دهد.
حضور نخستین در صفا و مروه و منا و عرفات هم، چنین حالتی دارد قلب
انسان با شتاب می زند. من تفاوتی میان این اماکن نمی بینم؛ ضمن اینکه بر این
باورم که اوج این حالت در وقتی است که چشم انسان به کعبه می افتد. و نکته
کلیدی اش در همین احساس وابستگی عمیق به خداوند است و وقوف به بندگی.
خاطرات انسان در آن حال از برابر چشم می گذرد و به نقطه خاصی که رسید،
احساس فوران می کند و سیرش ادامه می یابد؛ شبیه خطّی که روی کاغذ با فراز و
فرود ترسیم کنیم.
زائر بیت اللّه الحرام، از ریگ های صحرای منا و حتی درهای حرم و آینه ها و
لوسترها الهام می گیرد و هر یک از آنها، حالتی را در فرد القا می کند. بنده تجربه
فردی خود را عرض می کنم و اطلاع ندارم که آیا دیگران هم به خصوص در بدو
ورود به آن مکان مقدّس همین احساس را دارند یا نه؟ بعید نیست هر کس به
فراخور حالش، در نقطه به خصوصی عواطف دینی و عشق الهی اش اوج بگیرد.
با توجه به آنچه عرض شد، بنده در صدد این نیستم ثابت کنم که در منا و
عرفات و کعبه و …، نکته جدیدی بر من کشف شد؛ خیر! یک حالت دائمی
عرفانی وجود داشت که دستخوش فراز و نشیب می شد؛ مثل این بود که آدم از
یک تپه ماهور بالا برود و دوباره سرازیر شود. سیر، مستمر و حالت ها متغیّر بود.
میقات حج: در چند ساله اخیر شاهد بودیم که تحوّلات زیادی در اماکن مذهبی مکّه و
مدینه صورت گرفته است. ارزیابی حضرت عالی در این رابطه چیست؟
آقای هاشمی: من این تحوّلات را مثبت ارزیابی می کنم. در آخرین سفری که به عربستان
رفتم، شاهد اقدامات عمرانی آنها بودم. مهندسان و معماران برای من توضیحات
مُکفی در این رابطه دادند و من در جریان اهداف و برنامه های آنها قرار گرفتم. در
همان سفر، به یکی از مراکز علمی در دانشگاه امّ القُری رفتم. گمان می کنم آنها
برای من یک نمایشگاه اختصاصی ترتیب داده بودندکه مشتمل بر طرح های
تحقیقاتی شان برای بهبود سرویس دهی و خدمات به زوّار بود. برای مثال
تحقیقات مربوط به چاه زمزم را از بدو پیدایش آن به نمایش گذاشته بودند و
بیننده وقتی دقّت می کرد، متوجّه می شد که حتّی علّت بالا و پایین رفتن آب زمزم
چیست و به چه عواملی بستگی دارد. یا در مورد رمی جمرات و مشکلاتی که در
هنگام کثرت جمعیت برای زوّار فراهم می شود، طرح هایی را برای کاهش فشار
جمعیّت، در معرض دید تماشاگران قرار داده بودند. این صحبت مطرح بود که
همه ساله به تعداد زوّار افزوده می شود و اجتماع این افراد در یک کشور موجب
بروز عوارضی است. بعد این امر مورد بررسی قرار گرفته بود که چگونه می توان
از دیگر مواقع سال که بار ترافیکی کمتر است، استفاده کرد.
من بعد از اینکه برنامه های آنان را دیدم، به این نتیجه رسیدم که دولت
عربستان با علاقه و احساس وظیفه کار می کند؛ از جمله کارهای چشمگیری که
انجام داده اند و انصافا مثال زدنی است، توسعه حرم و راههای ارتباطی منتهی به
حرم است که هر یک به سویی می رود. در خود منا طرح انتقال آب شیرین را پیاده
کرده اند و با احداث تأسیسات عظیم و ذخایر و مخاذن حجیم آب، به
شیرین کردن آب دریا می پردازند. در نقاطی از عرفات و منا، فضای سبز احداث
کرده اند و در فکر بودند که به جای چادرهایی که همواره مشکل ساز بوده است،
ساختمان هایی بنا کنند. ولی نکته این بود که این ساختمان ها تنها سه روز در ایام
سال مورد استفاده قرار می گیرد و پس از آن خالی و بلااستفاده خواهد بود. در
نهایت باز هم به این تشخیص و نتیجه رسیدند که همان نصب چادر بهتر است!
منتهی چادرهای مجهز برای تأمین آسایش حجّاج و جلوگیری از خطرها.
در مدینه، در اطراف حرم کارهای عظیم کرده اند؛ تهویه ای در بیرون شهر تعبیه
کرده اند که هواسازی می کند و به طول هفت الی هشت کیلومتر از زیر زمین عبور
می کند و از پارکینگ سر در می آورد که بسیار دیدنی است. همچنان برای توسعه
اطراف حرم، طرح هایی دارند و به نظر من با توجه به سرمایه گزاری های خوب و
سخاوتمندانه ای که در این خصوص انجام داده اند و طرح هایی که در دست اجرا
دارند، اقداماتشان حساب شده و منطقی است.
میقات حج: حفظ آثار ملّی و مذهبی از جمله اموری است که در دنیا برای آن
سرمایه گذاری های زیادی انجام می دهند. در سال های اخیر شاهد بوده ایم که
آثار یاد شده تخریب شده یا طرح های در حال توسعه با افول مواجه شده
است. به نظر حضرت عالی چه باید کرد تا ضمن این که آثار مذهبی ارزشمند
حفظ شود، طرح های توسعه هم به کار خود ادامه دهد؟
آقای هاشمی: دقیقا به چیزی اشاره کردید که نقطه ضعف دولت عربستان است و من هم
به آنها این تذکر را دادم. در ریاض که بودیم، ما را به بازدید قلعه ای بردند که به
وسیله پدران اینها (سعودی ها) وقتی که می خواستند مبارزاتشان را شروع کنند،
به تصرّف در آمده بود. از قلعه مزبور در حال حاضر به دقّت مراقبت می شود و
حتی برخی جزئیّات تاریخی که مثلاً از کجا وارد این قلعه شدند و چگونه
جنگیدند و… بعد از بازدید از آن قلعه دیدنی، در دفتر یادبودی که گذاشته بودند،
نوشتم که حفظ و صیانت از اماکنی مانند این قلعه، اقدام پسندیده ای است و ای
کاش در دیگر اماکن این سرزمین هم انجام شود.
مدینه شهری است که هر وجب از آن علامتی و نشانی از زمان رسول اللّه صلی الله علیه و آله
دارد و یک میلیارد و نیم مسلمان جهان چشم به این سرزمین دوخته اند و با تمام
وجود بدان عشق می ورزند. اماکنی که پیامبر در آن جلوس فرموده و یا فلان
حرکت تاریخی را سامان بخشیده است؛ نیز مساکن آن عزیزان و اتباع و صحابه
آنان و نیز ائمّه معصوم علیهم السلام نباید مورد بی اعتنایی قرار گیرد و به مرور زمان
تخریب شود.
از سوی دیگر بنده در همان جا این بحث را مطرح کردم که از قرآن اینگونه
بر می آید که آثار انبیای سابق در منطقه عربستان وجود دارد. آیا نباید برای احیای
این آثار باستانی و از زیرخاک بیرون کشیدن آنها تلاش شود؟ برای هر یک از آنها
شناسنامه ای تهیه شود و از تمام دنیای اسلام برای بازدید، دعوت عام به عمل
آید؟ متأسّفانه این اقدامات انجام نشده است. و یک علت آن این است که ما
روابط درستی با کشور عربستان نداشته ایم. اگر روابط دوستانه ای که در حال
حاضر با این کشور داریم، در سنوات قبل داشتیم، می توانستیم در طرح توسعه
حرم مشارکت کنیم. متأسّفانه بعضی از آثار تاریخی این سرزمین، به طور کلی از
بین رفته است و امکان بازسازی آن وجود ندارد. البته می توان در جای دیگری،
آن اماکن را نمونه سازی کرد و بنده هم این پیشنهاد را به آنها دادم.
بنده بر این عقیده ام که می توان ضمن ادامه دادن به روند زیباسازی شهری، از
آثار یادشده هم که شناسنامه جهان اسلام است، پاسداری کرد.
در کشور عربستان به دلیل مذهب خاصّی که در میان آنها حاکم است و
دیدگاهی که علمایشان دارند، محدودیّت هایی برای این کار دارند. من هم
فرصت زیادی پیدا نکردم که با علمای آنها بحث کنم. و این هم یکی از نکاتی
است که باید انجام دهیم و بنشینیم با علمای آنها وارد یک بحث طرفینی شویم و
اثبات کنیم که پرداختن به ظواهر بقاع شریفه، شرک و بت پرستی نیست. صحبت
با علمای عربستان و رسیدن به یک نقطه مشترک در این مباحث، بسیار لازم و
فوری است.
عربستان از نظر مالی مشکلی در این خصوص ندارد و اگر هم داشته باشد،
می تواند در برنامه کنفرانس اسلامی طرح کند تا دیگر کشورها برای این منظور که
امری مربوط به جهان اسلام است، هزینه کنند و بقاع و آثار باستانی این کشور را
احیا نمایند.
به هر تقدیر گمان من این است که در اثر بحث هایی که ما با سران سعودی
انجام داده ایم و یا خودشان به مرور زمان دید بازتری پیدا کرده اند، تعصّبات آنها
کم شده و با عربستان قدیم و حتّی سال اوّلی که بنده به حج مشرّف شدم، تفاوت
بسیار کرده اند و ان شاءاللّه در آینده در این خصوص شاهد تحولاتی باشیم.
میقات حج: جناب آقای هاشمی! با توجه به اینکه شما با شور و شوق زیادی در رابطه با
حج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 