پاورپوینت کامل از هندوستان تا حریم یار ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از هندوستان تا حریم یار ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از هندوستان تا حریم یار ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از هندوستان تا حریم یار ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۵۴
سیری در سفرنامه حج مرحوم صاحب عبقات الأنوار
علاّمه میر حامد حسین هندی
مقدمه
از گنجینه های بسیار ارزشمند و گرانبهای شیعه، سفرنامه های دانشمندان و اندیشه مندان
است که بحق باید به عنوان میراث فرهنگی شیعه از آنها یاد کرد.
اینان از دریچه خاصی به اصل مسافرت و مشاهده اماکن و آثار پرداخته و با اهداف بلند
و مقدّسی از ناگفته ها و رازهای پنهان پرده برداشته اند.
گر چه سیر و سفر، کاری پسندیده و پرفایده است و در قرآن و روایات اهل
بیت ـ علیهم السلام ـ بدان سفارش شده و آدابش بیان گردیده است،(۱) لیکن پرداختن به
زوایای پنهان تاریخ و افشای جرایم مجرمان و خیانت پیشگان و یا معرفی یک حرکت،
عقیده، پویندگی، چگونگیِ تحوّل و فراز و نشیب آن در فلان مقطع از زمان، کاری است که
از سفرنامه نویسان شایسته و کارآمد برمی آید. نویسنده خوب و دانشمند است که می تواند
به خوبی از عهده چنین امری برآید و توانمندانه حقایق را به نمایش بگذارد.
سفرنامه حضرت علاّمه میر حامد حسین هندی ـ ره ـ از این گروه سفرنامه ها است که به
عربی نگاشته و نام «أسفار الانوار» بر آن نهاده است.
میر حامد حسین در «أسفارالأنوار» از سفری گزارش کرده که در سال ۱۲۸۲ هجری
قمری به همراهی برادرش، سید اعجاز حسین هندی انجام داده است. آن دو، سفر خود را
از وطنشان شهر لکهنو در هندوستان آغاز نموده، پس از رسیدن به شهر بمبئی، از راه دریا
و بوسیله کشتی رهسپار جده می شوند و پس از انجام عمره مفرده، مکه مکرمه را به قصد
زیارت مدینه منوّره ترک می کنند، سپس جهت انجام فریضه حج از مسجد شجره به احرام
عمره تمتع مُحرم می شوند. وی سرانجام سفرنامه را با گزارش سفر به عراق و زیارت
عتبات عالیات به پایان می رساند.
نسخه خطی این سفرنامه دارای ۳۸۷ صفحه به قطع جیبی است که قسمتی از آن به خط
میر حامد حسین بوده و تا کنون چاپ نشده و ظاهرا قسمتهایی از نسخه مخطوط، مورد
هجوم موریانه قرار گرفته است. فتوکپی این کتاب از کتابخانه ناصریه شهر لکهنوی
هندوستان تهیه و در اختیار مرکز تحقیقات حج قم قرار گرفت. در جای جای این سفرنامه
پراکندگی مطالب، به حاشیه رفتن های فراوان، ملاقات دوستان و آشنایان و گزارش مفصل
این ملاقاتها و … به چشم می خورد و شاید همین نکات سبب شد تا بعضی از محققان و
نویسندگان پس از ملاحظه و مطالعه سفرنامه، از کار کردن بر روی آن سرباز زنند.
در اینجا کوشش شده تا گزیده ای از مطالب جالب و جذاب و سودمند سفرنامه جهت
استفاده همگان آماده گردد و در فصلنامه میقات حج، درج شود.
سخنی درباره علاّمه میر حامد حسین
سید حامد حسین فرزند عالم بزرگ سید محمد قلی موسوی نیشابوری لکهنوی هندی
از متکلمان بزرگ امامیه، به سال ۱۲۴۶ ه . ق. در شهر لکهنو دیده به جهان گشود.(۲) حال
و هوای مذهبی خانواده، به همراه علاقه او به معنویت و مذهب، سبب شد تا مسیرش را در
احیای کلمه اجداد طاهرینش ـ علیهم السلام ـ تنظیم نماید. وجود با برکت پدری روحانی
و نیک مردی فاضل و متقی و بزرگوار از تبار عالمان، موجب رشد و بالیدن وی گشت. او
علم کلام را نزد پدر خواند و فقه و اصول را از سید العلما، سید حسین فرزند سید دلدار
علی نقوی، معقول را از سید مرتضی و ادب را از مفتی سید محمد عباس آموخت.
میر حامد حسین مرد تحقیق و تتبّع بود. اطلاعات وسیع و گسترده ای در زمینه های
مختلف داشت و از آشنایی کامل و درخور تحسین نسبت به احادیث و اخبار و فرهنگ
اسلامی برخوردار بود.(۳)
وی علاقه وافر به جمع آوری کتب و مصادر علمی و استفاده از مطالب آنها در راستای
اهداف مقدس خود داشته که در جای جایِ سفرنامه اش بخوبی مشهود است. به هر مکان
و دیاری که می رسد از کتابخانه و کتابفروشی آنجا سراغ می گیرد و آنچنان در این راه
متحمل رنج و مشقت می شود که برای دستیابی به یک نسخه خطی موجود در کتابخانه یک
عالم سنّی در رابغ،(۴) تن به نوکری او می دهد.(۵) و شکوه عشق به تلاش علمی علاّمه میر
حامد حسین آنگاه تبلور می یابد که در اثر کثرت نوشتن، دست راستش از حرکت بازمی ماند
و ناگزیر در سالهای آخر عمر با دست چپ می نویسد.(۶)
گویند که وی در اثر کوشش زیاد و خستگی و فرسودگی، درازکش مطالعه می کرده
و کتابهای سنگین را بطور عمودی بر روی سینه می گذارده است؛ به همین خاطر سینه اش
پینه بسته و چونان شانه بارکشان تغییر شکل و رنگ می دهد.(۷)
او در شهر لکهنو کتابخانه بسیار بزرگ و نفیسی از خود به یادگار گذاشته که حاوی سی
هزار جلد کتاب خطی و چاپی است البته کتابهای پدرش و سید ناصر حسین، فرزند وی نیز
در این کتابخانه موجود است.(۸)
تألیفات
۱ ـ اسفار الأنوار؛ (سفرنامه). تا کنون چاپ نشده است.
۲ ـ عبقات الأنوار؛ (فارسی)؛ در ۱۳ جلد بزرگ، تنها یک جلد این کتاب، حدیث
منزلت است که دارای ۹۷۳ صفحه می باشد.
مرحوم میر حامد حسین، عبقات الأنوار را در درّ کتاب تحفه اثنا عشریه عبدالعزیز
دهلوی، که ظالمانه به نفی امامت حقّه حضرت امیرالمؤمنین ـ صلوات اللّه علیه ـ پرداخته، به
نگارش درآورده و عالمانه به شبهات وی پاسخ گفته است.
۳ ـ استقصاء الأفحام؛ (فارسی) در ۱۰ جلد؛ در اثبات حضرت حجت ـ عجل اللّه
تعالی فرجه الشریف ـ و درّ تحریف کتاب اللّه .
۴ ـ الشریعه الغرّاء؛ در مسائل اجماعی فقه، از اوّل طهارت تا آخر دیات.
۵ ـ الشعله الجوّاله؛ جریان آتش سوزی کتب اسلامی بوسیله دشمنان و مهاجمان.
۶ ـ شمع المجالس؛(شعر)حاوی قصایدعربی وفارسی دررثای حضرت امام حسین ـ ع ـ .
۷ ـ شمع و دمع؛ (شعر) به سبک مثنوی.
۸ ـ صفحه الماس فی الإرتماس؛ (فقه).
۹ ـ الطارف؛ (معمّا و لغز).
۱۰ ـ العشره الکامله.
۱۱ ـ الظلّ الممدود.
۱۲ ـ افحام اهل المین فی ردّ ازاله الغین؛ چند مجلّد.(۹)
علاّمه بزرگوار تمامی نوشته هایش را با قلم و کاغذ ساخته شده به دست مسلمین و
بوسیله خطّاطان مسلمان نگاشته و از دستگاههای چاپِ ساخت بیگانگان و دشمنان مسلمین
دوری می جسته است و این حاکی از ورع و تقوای سیاسیِ آن مرحوم است.(۱۰)
سرانجام پس از سالها تلاش پرثمر علمی، به هیجدهمین روز از ماه صفر سال ۱۳۰۶
ه . ق. در شصت سالگی مزرع شاداب عمر این عالم فرزانه و بزرگ، به خزان نشست و روح
پاکش از مجمع زمینیان به مجلس اُنس ملکوتیان راه گشود و جسم مطهرش در حسینیه
غفران مآب شهر لکهنو به خاک سپرده شد.(۱۱)
روانش غریق رحمت حضرت حق باد.
اسفار الأنوار
آغاز سفر
علاّمه میر حامد حسین هندی ـ ره ـ عصر روز جمعه ۲۲ جمادی الاُولی سال
۱۲۸۲ ه . ق. شهر لکهنو را به همراهی برادرش سید اعجاز حسین ترک نموده و با دلیجان
و کالسکه های پُستی به سوی بمبئی و بندرگاهِ آن شهر طی طریق می کند تا از راه دریا راهی
جدّه شود.(۱۲) وی با ارسال نامه، ارتباط خود با خانواده و دوستان را حفظ کرده و آنان نیز به
وسیله نامه پاسخش را می دهند.(۱۳)
پس از رسیدن به شهر بمبئی در حسینیه ای که جایگاه مسافران بوده، مسکن
می گزیند. البته آن محل جای تمیزی نبوده و بخاطر تعفّن و ازدحام جمعیت، به ایشان خوش
نگذشته است.(۱۴) به هنگام اقامت در شهر بمبئی، نامه ای از حضرت سلطان العلما ـ ره ـ به
زبان فارسی دریافت می کند.(۱۵)
در دو مرحله، سر به کتابفروشی های شهر بمبئی، که در آن زمان رونق داشته، می زند
و از کتابهای چاپ شده آن دیار دیدن می کند و از گرانی کتاب نیز سخن به میان می آورد.(۱۶)
حرکت به سوی جدّه
امروز دوشنبه ۲۷ شعبان سال ۱۲۸۲ ه . ق. موافق با ۲۵ ژانویه سال ۱۸۶۶ میلادی
است …، یکی دو ساعت از ظهر گذشته است که سوار کشتی دخانی(۱۷) شدیم، اثاثیه و تمامی
مایحتاج سفر را با قایقی منتقل کردیم. برای خود و برادرم (سید اعجاز حسین) ـ دام ظله ـ در
قسمت درجه سه کشتی جایی را انتخاب نموده، آن را فرش کردیم. کرایه هر نفر از بمبئی تا
بندر جدّه یکصد روپیه شد.(۱۸) کشتی تا حدّی بزرگ و از لحاظ کیفیت، درجه بندی شده است؛
درجه چهار، که عرشه می باشد، پایین ترین درجه آن، از لحاظ کیفیت و قیمت است. جمعیت
بسیاری این درجه را گزیده و کرایه کمتری (هشتاد روپیه) داده اند.
صبحگاه روز پنجم ماه مبارک رمضان، به بندر عدن رسیدیم، کشتی نزدیک شط لنگر
انداخت؛ عدن ساحلی بسیار زیبا و با صفایی دارد. همراه بعضی از همسفران با قایق به ساحل
آمدیم و پیاده به سوی شهر حرکت کردیم. شهر عدن از ساحل فاصله زیادی دارد و هوایش
گرم است.
به منظور فرستادن نامه به هندوستان، سری به اداره پست عدن زدم، پس از ارسال
نامه، جهت ملاقات با سید علوی بن عید روس، از مشاهیر عرفای مذهب شافعیه، به خانه اش
رفتم گفتند: بعد از ظهر وقت ملاقات دارد. چون انتظار کشیدن تا عصر برایم سخت بود
و همسفران منتظرم بودند از دیدار وی منصرف شدم. از مردی که در خانه سید بود، آب
آشامیدنی طلبیدم، تبسّمی کرد و من دلیلش را نفهمیدم، بعد متوجه شدم که ماه رمضان است
و در مذهب آنان مسافر هم باید روزه بگیرد!
به کشتی بازگشتم؛ فردای آن روز، فردی به نام سید علی از سوی سید علوی به
سراغم آمد و از انجام نشدن ملاقات پوزش خواست. او می گفت: سید علوی ماهانه ۱۲۰۰
روپیه از حاکمان فرنگ حقوق می گیرد تا مردم آن سامان را به اطاعت از آنان بخواند و از
اغتشاش و مخالفت بر ضد فرنگیان بازشان دارد! (ص۱۷۳)
شب هنگام جلسه اُنسی در کشتی تشکیل شد، بعضی از همسفران روضه خواندند و ما
گریه کردیم.
روز یکشنبه دهم رمضان کشتی به بندر حدیده رسید، استخاره کردم به حدیده روم
شاید کتابی برای خرید پیدا کنم، استخاره بد آمد. فردی بنام میرزا وزیر علی را جهت خرید
کتاب فرستادم. او کتاب «العِبر» ذهبی را برایم خرید.
شب دوازدهم ماه رمضان، آنگاه که کشتی بندر را ترک کرد، ناگهان امواجی عظیم و پر
تلاطم خروشیدن آغاز کرد و اضطرابی غریب بر مسافران؛ بویژه عرشه نشینان چیره شد. از
خواب پریدم، به دعا و ذکر و استغفار پرداختم تا دریا آرام گرفت، باز به خواب رفتم، صبح روز
دوازدهم شنیدم که می گفتند: هنگام تلاطم دریا و اضطراب مردم، یکی از مسافران بنام
مولوی محمد علی، مقداری از تربت پاک کربلای حسینی را به دریا ریخت و دریا آرام گرفت!
در شب چهاردهم نیز باد به شدت می وزید، تکانهای کشتی بسیار شدید بود تا جایی که
وحشت طوفانِ دریا، مسافران را سراسیمه کرد، به قرائت قرآن و ادعیه پرداختم تا شاید دریا به
لطف خداوند آرام گیرد.
تا نیمه های شب خوابم نبرد، اواخر شب بود که کشتی به محاذات کوه یَلَمْلَمْ رسید
و بسیاری از زائران اهل سنت مُحرم شدند.
ورود به بندر جدّه
جمعه پانزدهم ماه مبارک رمضان به بندر جدّه رسیدیم. مکانی در نزدیکی گمرک بندر
جدّه برای هر نفر در روز یک قروش کرایه کردیم (ص۱۸۳).
انجام عمره مفرده قبل از حج
به قصد ورود به شهر مقدس مکه، به احرام عمره مفرده مُحرم شدم. سزاوار است هر
فرد مستطیع قبل از آن که به اعمال مخصوص (عمره تمتمع و حج تمتع) بپردازد، عمره
مفرده ای بگزارد تا به نحوه طواف و سعی و سایر واجبات آشنا گردد و به هنگام انجام آنها، با
مشکل مواجه نشود و اعمال واجب حجّ را با بصیرت و درک کامل، به پایان رساند، در این
صورت است که وحشت از سختی اعمال حج و ترس و حیرت از نقص و کاستی در وظیفه
دینی را از خود دور می سازد.
کسی که برای اولین با به این دیار می آید، به دلیل عدم آشنایی با اعمال، ممکن است
به کار ناروایی دست یازد که قابل جبران نباشد؛ لیکن با انجام عمره مفرده و تمرین در طواف
و خبره شدن در اعمال و دیدن مشاعر شریفه، مشکلی سراغ وی نخواهد آمد.
در مسیر مکه مکرمه به ناحیه حدیبیبه رسیدیم. هنگام مرور از میقات حدیبیه، نیّت
احرام و تلبیه را بار دیگر تکرار کردیم؛ در حدیبیه مسجدی ساخته اند بنام مسجد شُمیسی. در
آنجا دو علامت نصب شده که آغاز حدود حرم در این ناحیه را می نمایاند (ص۱۹۲).
در راه اتراق نکردیم و تمامی شب را، بدون استراحت، طیّ مسیر نمودیم تا به مکه
رسیدیم.
ورود به مکه مکرّمه
به تاریخ ۲۲ ماه رمضان سال ۱۲۸۲ ه . ق. به مکه رسیدیم … اعمال عمره مفرده را در
شب یکشنبه بیست و چهارم رمضان المبارک انجام دادیم؛ برادرم طواف اوّل را پیاده انجام
داد، لیکن بخاطر مریضی، طواف آخر (طواف نساء) را بوسیله شبری(۱۹) بجا آورد.
صاحب مکانی که در مکه برای اقامت کرایه کردیم، ۲۲ ریال از ما گرفت. از این زیاده
خواهی و گرانی تعجب کردیم!(۲۰)
شکایت از مطوّفین
جای بسی تأسف و نگرانی است که مطوّفین هیچگونه تلاش و کوششی در جهت
آشنا نمودن حجاج به اعمال و مشاعر ندارند و نسبت به امور زائران کم التفات می باشند، لذا
باید از اعتماد نمودن به مطوفین خودداری شود؛ گر چه در آغاز اعمال، زائر ناچار است در دام
آنان گرفتار باشد! (ص۱۹۴).
بعضی از دعاهای ماه رمضان را، که در کتاب زادالمعاد ذکر شده، در صبح روز ۲۵ ماه
رمضان قرائت کردم، حال گریه و تضرع در وجودم پیدا شد که انتظارش را نداشتم؛ دانستم این
توفیق از برکت زیارت کعبه مشرفّه است. امیدوارم خدای بزرگ درب های سعادت و نیکی را به
رویم بگشاید و تقرّب، خشوع، خضوع و تضرّع در پیشگاهش را بنمایاند (ص۱۹۴).
صبح هنگام به حرم مشرف شدم، طواف مستحبی انجام دادم و دعاهای طواف را از
حفظ خواندم (ص۱۹۶).
نزدیک باب السلام، گذرم به کتابفروشی افتاد، شرح موطّأ زرقانی و کتاب سراج المنیر
را، که شرحی است بر کتاب جامع الصغیر، در آنجا دیدم. این کتابها بیشتر از انتشارات کشور
مصر است. شاید این دو کتاب را بخرم، ان شاء اللّه .
در روز ۲۸ ماه رمضان، از حرم خارج شده بودم که کتابفروشی دیگری نظرم را به خود
جلب کرد، تفسیر کبیر فخر رازی را ـ در شش جلد بزرگ ـ در آنجا دیدم، چاپ مصر بود، از
قیمتش پرسیدم، گفت: پنجاه و دو ریال!
کتاب تنبیه الغافلین، از تألیفات فقیه ابولیث سمرقندی، را نیز در آن کتابفروشی دیدم.
کلمه ای از این کتاب را، که تبعید اباذر به ربذه توسط عثمان بن عفان را روایت کرده است،
اقتباس نمودم، چون نسخه ای که نزد من بود غلط داشت.
بعد از ظهر همین روز سری به کتابخانه حرم زدم. کتاب عجاله الراکب را، که درباره
طبقات علمای مذهب مالکی نگاشته شده، خواستم. شرح حال تقی الدین صاحب کتاب
طبقات الشافعیه، که بشدت مشتاق یافتنش بودم، و ترجمه سمهودی و ثعلبی و ابن عربی
شارح سنن ترمذی و … را اقتباس نمودم.
ملاقات با دو زائر ایرانی
۲۹ رمضان المبارک روز جمعه است، این روز را اهل مکه روز عید فطر گرفتند. بعضی
از اهل سنت از ما می پرسیدند: امروز روزه هستید یا نه؟ و ما بر حسب مقتضای حال به آنان
پاسخ می دادیم!
در این روز دو زائر ایرانی به ملاقات ما آمدند:
۱ ـ ملا حسین اصفهانی، وی مردی است با اخلاق نیکو، نور ایمان از سیمایش
می درخشید. با ایشان پیرامون مسائلی چند گفتگو نمودم. پاسخهای نیک و جالبی که دلالت
بر فضل و خوش فهمی وی در امور دین و دنیا داشت، از او دریافتم (ص۱۹۷).
۲ ـ ملا محمد باقر شوشتری، وی از طلاب ایرانی است و در حوزه درس شیخ مرتضی
انصاری ـ طاب ثراه ـ شرکت می کرده است. نامبرده سال گذشته (۱۲۸۱ ه . ق.) با پای پیاده به
حج مشرف شده است، لیکن به خاطرتنگدستی نتوانسته است به وطنش مراجعت کند (ص۱۹۸).
سوم شوال دوستم میرزا محمد هادی، کتابی در تاریخ اَشراف مکه بنام «تنضید العقود
السنیّه بتهدید الدّوله الحَسَنیه» برایم آورد، مطالبی از این کتاب را انتخاب کردم، کتاب خوبی
است، درباره شرح حال و تراجم بعضی از دانشمندان مثل صاحب کتاب نسخ المثال و …
نکاتی دارد.
زیارت قبرستان ابوطالب
پنجمین روز از ماه شوال مصادف است با روز پنجشنبه، به همراه بعضی از دوستان
برای زیارت قبور بنی هاشم(۲۱) که در خارج از شهر مکه واقع است، رفتیم. ابتدا به زیارت قبر
حضرت خدیجه کبری ـ رضی اللّه عنها ـ که در وسط اتاقی قرار دارد و بر روی آن ضریحی
است، مشرف شدیم. زنان گرداگرد ضریح حضرت خدیجه ازدحام کرده بودند پس از زیارت
و دعا و گریه با عجله از آنجا خارج شدیم. سپس راهی زیارت قبر حضرت آمنه ـ رضی اللّه
عنها ـ(۲۲) که بسان قبر حضرت خدیجه دارای ضریح و بارگاه می باشد، شدیم؛ این حجره در
مقابل حجره حضرت خدیجه قرار دارد.
پس از زیارت قبر آمنه، به مسجدی رفتیم که در آن قبر عبدمناف و عبدالمطلب
و ابیطالب ـ رضی اللّه عنهم ـ قرار دارد، قبور را زیارت کرده، سوره فاتحه الکتاب قرائت نمودیم.
مسجد مذکور را مرحوم میرزا فصیح از سرمایه مرحوم مغفور سید ناصر علی هندی بنا
نموده است. میرزا فصیح کسی است که این سه قبر را تعمیر و احیا کرد. پیش از آن کسی به
این قبور بها نمی داد. و اهل سنت آن سه تن را مسلمان نمی دانند!(۲۳)
اسامی دوستان و خویشان یادداشت نمودم تا به هنگام زیارت و دعا فراموشم نشوند.
امروز سه شنبه دهم ماه شوال است، به حرم مشرف شدم؛ دو طواف یکی به نیابت از
مرحوم پدرم و دیگری را به نیابت از مادرم انجام دادم. پشت مقام حضرت ابراهیم به دعا در
حق دوستان و نزدیکان پرداختم.
نامهای خویشان و وابستگان و دوستان را از پیش یادداشت کرده ام تا به هنگام دعا
فراموششان نکنم (ص۲۰۵)
در همین روز کتاب «العرائس» ثعلبی را که در قصص انبیا نگاشته و چاپ مصر است،
به دو ریال و «العقد الثمین فی فضائل بلد اللّه الأمین» را هشت قروش خریدم. یکی از
دوستان کتابی با نام «الإعلام بأعلام بلد اللّه الحرام»، که کتابی است تاریخی، برایم آورد.
مطالبی از آن را گزینش کردم.
شرکت در نماز جماعت اهل سنت<
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 