پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت(۱) ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت(۱) ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت(۱) ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خزیمه بن ثابت(۱) ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
۷۸
بین مسجد پیامبر و بازار مدینه، میدان گسترده و مسطّحی بود پوشیده از سنگ(۲) که
در آنجا بر مرده ها نماز گزارده می شد؛ این محل در زمان پیامبر، به بازاری تبدیل شده بود
برای فروش شیر، پنیر و روغن.(۳)
روزی عربی بادیه نشین(۴) اسب مورد علاقه اش را به این بازار آورده بود تا بفروشد که
پیامبر اسب را دید و از صاحبش خرید و برای پرداخت بهای آن، به منزل رفت تا پول بیاورد.
در این هنگام عده ای از منافقین حسادت ورزیده، درصدد کارشکنی برآمدند و عزم آن
داشتند که معامله را برهم زنند. آنها در غیاب پیامبر، صاحب اسب را دوره کرده، با حرفهای
وسوسه انگیز از او می خواستند که اصل معامله با رسول خدا را انکار کند.
ابتدا از او پرسیدند: اسب را به چند فروختی؟ و وقتی از قیمت آن آگاهی یافتند، به
اتفاق گفتند: این اسب بیش از اینها ارزش دارد! هر یک بهایی را به صاحب اسب پیشنهاد
دادند و بعضی بر بعض دیگر در خریدن اسب، سبقت جسته، مرتب قیمت را بالا می بردند.
مرد بادیه نشین با دیدن این صحنه بر سر دوراهی قرار گرفته بود، کم کم طمع در دلش
افتاد که … و همچنان متحیر و در پی چاره بود. منافقین سخت در انتظار جواب مثبت او بودند
تا کار را یکسره کنند. آنان سرانجام بالاترین قیمت را به مرد اعرابی پیشنهاد کردند. در همین
هنگام بود که پیامبر از راه رسید و پول اسب را بطور کامل به مرد بادیه نشین پرداخت، اما او از
قبول پول ممانعت ورزید.
پیامبر با تعجب پرسید: مگر تو این اسب را به من نفروختی؟!
او سوگند یاد کرد که: به خدا قسم، من آن را به تو نفروخته ام!
پیامبر با خونسردی تمام فرمود: چرا، من این اسب را از تو خریده ام.
بگومگو بین پیامبر ـ ص ـ و آن مرد ادامه داشت و مردم هم دور آن دو، حلقه زده
بودند.
مرد بادیه نشین که طمع مال دنیا فریبش داده بود و خود را عاجز از پاسخ می دید فریاد
زد: اگر راست می گویی شاهدی بیاور که من این اسب را به تو فروخته ام.
منافقین که خود را موفق می دیدند، با خوشحالی تمام نظاره گرِ صحنه بودند و از میان
آن همه، حتی یکی هم نپرسید مگر پیامبر دروغ می گوید که تو از او شاهد می خواهی؟!
در این گیر و دار، ناگهان خزیمه بن ثابت از راه رسید. نزدیکتر آمد. تا آنجا که سخنان
پیامبر و مرد عرب را شنید، و شنید که مرد بادیه نشین می گوید:
حرف همان است که گفتم، اگر راست می گویی شاهدی بیاور که من این اسب را به تو
فروخته ام!
خزیمه با شنیدن این سخن، در حالی که با دو دست خویش جمعیت را می شکافت جلو
آمد، خود را به مرد اعرابی رساند و سینه در سینه او ایستاد و گفت:
من شهادت می دهم که تو این اسب را به پیامبر فروخته ای!
همه نگاهها متوجه او شد و نفس ها در سینه ها حبس گردید.
نگاه پیامبر نیز به خزیمه خیره شد. پس از مکث کوتاهی، در کمال تعجب و ناباوری از
او پرسید:
چگونه شهادت می دهی در حالی که هنگام معامله با ما نبودی؟
خزیمه گفت: ای رسول خدا، من تو را به خبر دادن از آسمان تصدیق کرده ام، چگونه به
آنچه خود می گویی تصدیق نکنم؟!
با شنیدن این سخنان، پیامبر ـ ص ـ رو به جمع کرد و فرمود:
ای مردم، هر کس خزیمه به نفع او یا بر علیه او شهادت دهد، شهادتش برابر با دو
شهادت است.(۵)
و بدینسان، خزیمه در تاریخ اسلام «ذوالشهادتین» لقب گرفت.
* * *
خزیمه از پیشتازان به اسلام و از جمله ستارگان درخشانی بود که آغوش گرم خود را
برای پذیرایی از پیامبر و یارانش در مدینه گشود و در شمار بهترین انصار مدینه قرار گرفت.(۶)
روحیه بلند و طبع منیع او، حتی در ایام جاهلیت و قبل از اسلام، مانع از آن بود که بت
بپرستد و لذا در شکستن بت ها از چهره های درخشان و پیشگام بود.(۷)
از آغاز پذیرش اسلام تا آخرین لحظه های حیاتش، دست از یاری دین برنداشت و در
سخت ترین شرایط، همراه پیامبر و در کنار برادران مسلمانش عزم خطر می نمود. اصحاب
سیره و تاریخ، حضور او را در همه جنگها؛ از جمله بدر، احد، موته، فتح و … ثبت نموده اند.(۸)
خزیمه از اندک کسانی بود که قبیله اوس، در مباهات و افتخارات قومی و قبیله ای خود
با خزرج، از او به بزرگی یاد می کردند.(۹)
جمع آوری قرآن کریم از زمان خلیفه دوم با اهتمام تمام آغاز و در زمان خلیفه سوم
همچنان دنبال شد و با فراخوان آن، روزی خزیمه بن ثابت اظهار داشت: در قرآن دو آیه است
که آن را فراموش کرده اید، پرسیدند: کدام آیات؟ در پاسخ گفت: خودم از پیامبر شنیده ام:
«لقد جاءکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف
رحیم» تا آخر سوره توبه.(۱۰)
با این که باید حداقل دو نفر به وجود این آیه در قرآن شهادت می دادند تا مورد قبول
واقع شود، اما به خاطر فرمایش پیامبر در مورد خزیمه، از او پذیرفته شد و آن دو آیه در قرآن
درج گردید.(۱۱)
مرحوم صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا»(۱۲) حدیثی از امام رضا ـ ع ـ نقل می کند که
حضرت در جواب سؤال مأمون که از «اسلام و شرایع دین» پرسیده بود، هنگامی که از افراد
استوار گام و پیروان واقعی پیامبر نام می برد، خزیمه را در زمره ایشان ذکر می کند که بعد از
پیامبر بر روش او باقی ماند و رنگ عوض ننمود.
او پس از رحلت پیامبر در کنار حضرت علی ـ ع ـ باقی ماند و از ولایت و وصایت او با
صراحت تمام پشتیبانی نمود.
همچنین مرحوم سید محسن امین در کتاب «اعیان الشیعه» روایتی را از امام
صادق ـ ع ـ در این باب نقل می کند که:
خزیمه در وقایع بعد از رحلت پیامبر ـ ص ـ مردم را مخاطب قرار داد و گفت:
آیا می دانید که پیامبر شهادت مرا دو شهادت قرار داده؟
همگی گفتند: آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 