پاورپوینت کامل جغرافیای مدینه منوّره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جغرافیای مدینه منوّره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جغرافیای مدینه منوّره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جغرافیای مدینه منوّره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۵۸

دلایل انتخاب مرکز مدینه برای مسجدبیشتر مورخان مسلمان بر آنند که فرود آمدن رسول
خدا ـ ص ـ در منطقه بنیمالک ابن نجار تصادفی وبدون نقشه قبلی بوده، همانگونه که
خروجش ـ ص ـ از قبا بر پایه تدبیر واندیشه خاصی استوار نبوده است. این سخنان حاصل
اجتهاد ما از نقلهای مورّخان مسلمان نیست; زیرا خود رسول خدا ـ ص ـ به انصار، که سر
راه شتر وی قرار گرفته و از آن حضرت میخواستند تا در میان آنها بماند، فرمود:
«خلُّوا سَبیلَها فانّها مأموره»(۱); «راه شترم را باز کنید که خودش دستور دارد.»

ابن اسحاق در این باره مینویسد: آنگاه شتر پیامبر به محله بنی مالک بن نجار در آمد،
بر در مسجد (که آن زمان مَرْبدی بود از آنِ دو کودک یتیم از بنی نجار با نام سَهْل
وسُهَیل فرزندان عمرو که تحت تکفل مُعاذ بن عَفْراء بودند) وقتی زانو زد، در حالی
که رسول خدا ـ ص ـ بر آن بود، أمّا ننشست بلکه ایستاد واندکی رفت. در این حال رسول
خدا ـ ص ـ افسار او را آزاد گذاشته بود. آنگاه برگشت ودر همان جای نخست زانو زد، و
نشست وشکم خویش را بر زمین نهاد; رسول خدا ـ ص ـ از شتر پایین آمد وابوایوب انصاری
(خالد بن زید خزرجی) بار سفر آن حضرت را به خانه خود برد. پیامبر ـ ص ـ از صاحب آن
زمین پرسید. معاذ بن عفراء گفت: ای پیامبر! این زمین از آنِ سهل وسهیل فرزندان عمرو
است، یتیمانی که در تکفّل من هستند. من آنها را از بابت این زمین راضی خواهم کرد.
پس آن زمین را مسجد کردند.(۲)در پذیرش صحت این روایت، مانعی وجود ندارد که فرض کنیم
رسول خدـ ص ـ اندیشه تمامی در این باره نداشته واز زمین مدینه وموقعیت آن آگاه
نبوده است، چرا که تا قبل از هجرت، خود بشخصه طبیعت وواقعیت این سرزمین را مشاهده
نکرده بوده; به همین دلیل در برابر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱ ـ السیرهالنبویه، ج ۲، ص ۳۴۳۲ ـ همان، ج ۲، ص
۳۴۳ و ۳۴۴

انصار رأی نهایی خود را از موقعیتی که پایه مرکزی برای محله مهاجرین باشد ابراز
نفرمود، چون ممکن بود در مسیر قبا به این سو، مسأله جدیدی مطرح شده وتغییری در رأی
پیشین به وجودآید.(۱)

نکته قابل ذکر آن که برخی از مورّخان مسلمان نوشتهاند: وقتی پیامبرص ـ در قبا بود،
در پی بنینجار فرستاد و آنها شمشیر به دست حاضر شدند واز آن حضرت خواستند تا در
حالی که در امان آنهاست وآنان مطیع وی هستند، به محله آنان بیاید.(۲) از این نقل
میتوان نتیجه گرفت که اندیشه اولیهای در باره انتخاب محل مسجد، در پیامبر ـ ص ـ
وجود داشته وبه همین دلیل در پی بنی نجار فرستاده است; کسانی که داییهای جدش
عبدالمطلب بودهاند.(۳) و بدون شک به آنها به عنوان یک پشتوانه قبیلهای، که در موقع
لزوم میتوانست از ایشان بهره ببرد، نظر داشت، به ویژه که برخی از رؤسای خزرج; مانند
عبدالله بن ابی، موافق ماندگاری آن حضرت ـ ص ـ در مدینه نبودند.(۴)به باور ما تعارض
میان این دو سخن; یکی آن که تصور کنیم انتخاب این موقعیت برای مسجد و پایگاهی برای
مهاجرین، ناشی از یک اندیشه قبلی بوده که پیش از آن در فکر رسول خدا ـ ص ـ وجود
داشته ودیگر آن که رسول خدا ـ ص ـ بفرماید: «خلّوا سبیلها فإنّها مأموره» وجود
ندارد. به باور ما این مسأله خود از شواهد نبوّت آن حضرت است به طوری که شتر در
میان خانههای بنی نجار زانو میزد، درست همان کسانی که شمشیر به دست ]در قب [نزد
رسول خدا ـ ص ـ آمدند واز آن حضرت خواستند تا «آمناً مطاعاً» نزد آنان در
آید.(۵)اگر ما به آنچه در هجرت رسول خدـ ص ـ انجام گرفته بنگریم، خواهیم دید که
آنچه انجام شده، با همه جزئیاتش، طبق برنامهریزی دقیق بوده وبرای هر نوع حادثه
احتمالی راه حلی در نظر گرفته شده.(۶)در واقع چنین نبوده که پیامبر خدا خود را در
برابر خطرها، بیتدبیر رها کرده وبه تهلکه انداخته باشد. او فرستاده خدا ومبلغ پیام
ودعوت الهی بود. افزون بر آن، یاری و نصرت خداوند را به همراه داشت. بدون شک سیاست
اسکان مهاجرین در مدینه، کاملا مورد عنایت رسول خدا ـ ص ـ بوده واهتمامی تمام بدان
داشته است. وبعید نمینماید که این مسأله خود در طرح هجرت بوده; طرحی که رسول خدا ـ
ص ـ آن را طراحی کرده بود، آن هم درست از لحظهای که تصمیم به رفتن به یثرب گرفته
ونقشه وتدبیر مربوط به آن را به اجرا گذاشته، پایههای آن را محکم کرده بود.عقیده
مطری نیز با آنچه ما بر آنیم موافق است; یعنی بر این که کار انتخاب مسجد در میان
بنینجار، ناشی از یک طرح قبلی بوده که در ادامه، پیش از انتخاب نهایی، رغبت و تأکید
بیشتری، به دلیل صلاحیت آن منطقه، به وجود آمده است.

مطری آورده است که زبیر بن بکار از محمد بن حسن بن زباله و او از محمد بن طلحه، او
نیز از عبدالرحمن بن عتبه و وی از پدرش حکایت کرده است که گفت: «اختار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱ ـ از رسول خدا ـ ص ـ روایت شده است که زمانی
به عقیق رفتند وپس از بازگشت به عایشه فرمودند: جایی راحتتر از عقیق وآبی گواراتر
از آب آن نیست. عایشه گفت: آیا بهتر نیست به آنجا منتقل شویم؟ حضرت فرمودند: چگونه؟
در حالی که دیگران خانه بنا کردهاند (نکـ : التعریف، ص ۶۵ ; الدره الثمینه، ص ۳۰).
همچنین از آن حضرت نقل شده که فرمود: اگر از اول آنجا را میشناختیم آنجا را منزل
میساختیم (نکـ : مختصرالبلدان، همدانی، ص ۲۵)۲ ـ فی سیرهالرسول (مؤلف: ؟) برگ ۴۲ ;
التاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۳۹۳ ـ فی سیرهالرسول، برگ ۴۲۴ ـ السیرهالنبویه، ج ۲، ص ۴۲۲
و ۴۲۳. گفته شده که پیری از بنیعمرو بن عوف که او را ابوعَفَک مینامیدند وعمرش بالغ
بر یکصد وبیست بوده، پس از هجرت پیامبر، مردم را بر دشمنی با آن حضرت تحریک میکرد
واسلام را نپذیرفت (نکـ : المغازی، واقدی، ج ۱، ص ۱۷۴)۵ ـ فی سیره الرسول، برگ ۴۲۶
ـ نکـ : السیرهالنبویه، ج ۲، ص ۳۳۵ و ۳۳۶

رسول الله ـ ص ـ عَلی عینه، فنزل منزله وتخیره وتوسط الانصار.» مطری میافزاید: این
منافاتی ندارد با آن روایتی که گفته است: وقتی حضرت در روز جمعه از قبا حرکت کرد،
به هر محلهای از انصار که میرسید، آن حضرت را به ماندن دعوت کرده ومیگفتند: «ای
پیامبر! نزد قدرت وحمایت ما بشتاب وآن حضرت میفرمود: «خلّوا سبیلها فإنّها مأموره»
وخود افسار شتر را سست گرفته وآن را حرکت نمیداد.(۱)پیش از این اشاره کردیم که
مناطق قبا، عصبه وعالیه، در مقایسه با دیگر نقاط مدینه، از جمعیت بیشتری برخوردار
بوده; به علاوه زمانی که مهاجران نخست، پیش از هجرت رسول خدا ـ ص ـ به مدینه آمدند،
در قبا وعصبه سکونت گزیدند;(۲) امکان سکونت واستقرار برای خودِ رسول خدص ـ هم در
قبا بود(۳)، جز آن که موقعیت قبا به لحاظ قرار داشتن در جنوب، در مقایسه با زمین
مسطح مدینه که به سمت شمال کشیده شده بود(۴)، به باور ما، مانع از آن بود که قبا
مرکزیتی برای فعالیت در حد یک شهر اسلامی برای تمام مهاجران وانصار درآید; زیرا
زمین فراخ ومسطح آن به سمت جنوب یا شرق امتدادی نداشت. طبعاً در این دو سو امکان
توسعه سکونت وجود نداشت واین ناشی از عوامل طبیعی شامل عوامل جغرافیایی وزیستی بود;
همان چیزی که مدینه را از لحاظ شکل جغرافیایی تقریباً به صورت مستطیل در آورده واز
این جهت متمایز با دیگر شهرها میکرد.(۵)

نکته قابل توجه آن که، با توجه به صلاحیت انتخاب مرکز مستطیل مزبور برای سکونت
مهاجرین، شرایط جغرافیایی وزیستی نقش بزرگی در ایجاد توازن واعتدال اقتصادی داشته
است، به طوری که تساوی اضلاع شکل مزبور از مرکز، بدون شک به ایجاد یک توسعه قابل
انتظار در تنظیم محلات قبایل مختلف در مدینه کمک میکند، همانگونه که کار توسعه در
خارج از مدینه را در سمت شمال وغرب، همچون وادی عقیق به صورت کاری سودمند از حیث
اجتماعی واقتصادی در میآورد. این انتخاب، فشار مشکل سکونت مهاجرین را در انتخاب هر
محله بر محلات انصار کاهش میداد، همانطور که بر رشد عمرانی وزراعی مدینه میافزود(۶)
چرا که سبب آبادی زمینهای بایری میشد که قابلیت واستعداد زراعت داشت.(۷)این را نیز
باید بر گفتههای پیش افزود که بخشهای مرکزی مدینه جمعیت کمتری را در خود جای داده
بود وقابلیت جذب ساکنان جدید را داشت واین به دلیل وجود زمینهای فراوانتر در محلات
انصار در مقایسه با دیگران بود.(۸) بر پایه آنچه گذشت، محل مسجد جامع، که همان مسجد
نبوی است، به طور تقریبی در مرکز مدینه یا به تعبیر رایج، در «باطن» مدینه(۹)وبه
عبارت دیگر در «وسط» مدینه(۱۰)انتخاب شد تا مسلمانان بدون زحمت ورنج بتوانند با
رسول خدا ـ ص ـ در ارتباط باشند، آن گونه که مسجد نقطه آغازین محله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱ ـ التعریف، ص ۴۳۲ ـ طبقات الکبری، ابن سعد، ج
۳، ص ۸۷ ـ ۸۵۳ ـ گفته شده: وقتی رسول خدا ـ ص ـ از قبا خارج میشد، بنیعمرو بن عوف
اجتماع کرده، گفتند: آیا از ما نگران شدید که از قبا میروید یا محلهای بهتر از محله
ما سراغ دارید؟ حضرت فرمودند: «إنّی اُمِرتُ بقریه تأکل القری»; «من مأمور به
قریهای هستم که نسبت به دیگر قرا بزرگتر است.» (فی سیرهالرسول، برگ ۴۲; تاریخ
الخمیس، ج ۱، ص ۳۳۹) مقصود از «تأکل القری» ، وجود جمعیت زیاد وبزرگی مکان اطراف آن
بوده است.۴ ـ جغرافیه شبه جزیرهالعربیه، کحاله، ص ۱۷۴۵ ـ آنچه را که در باره شکل
مدینه آوردیم، اجتهاد ما بر پایه نقلهای مورخان مسلمان است. چه، گفته شده که حرم
بریدی در برید بوده، ما بین دو کوه عیر تا ثور (در شمال احد) در بخش شمال وجنوب،
ودر غرب وشرق ما بین دو حره شرقی وغربی (الجوهر الثمینه، محمد کبریت بن عبدالله
الحسینی، نسخه ۱۷۷ کتابخانه اوقاف بغداد، برگ ۸)۶ ـ روایاتی از رسول خدا ـ ص ـ نقل
شده که سکونت در عقیق را تحسین میکند، یکی همان است که پیش از این نقل شد، گفتگوی
رسول خدا ـ ص ـ وعایشه، که راوی آن عامر بن سعید بن ابیوقاص است (التعریف، ص ۶۵).
روایت دیگر از عبدالله بن مطیع است که میگوید: دو نفر در عقیق شب را به صبح
رساندند، پس از آن نزد رسول خدا ـ ص ـ آمدند. حضرت پرسید: کجا خوابیدید؟ گفتند: در
عقیق. حضرت فرمود: در وادی مبارک شب را به صبح رساندهاید (الروض المعطار، حمیری، ص
۴۱۸). برخی از صحابه در عقیق خانه بنا کردند. در آنجا آب شیرین وگوارا وقصرهای
استواری همچون قصر سعید بن عاص، قصر عروه بن زبیر وقصر مروان بن حکم وجز آنهابوده
است (مختصرالبلدان، همدانی، ص ۲۶ ; الاصابه، ابن حجر، ج ۲، ص ۴۸ ـ ۴۶; الدره
الثمینه، ابن النجار، ص ۳۱ ـ ۷Holt P.M; The Cambridge History of islam, vol. 1.
p. 41

۸ ـ فتوح البلدان، بلاذری، ج ۱، ص ۵۹ ـ فی سیره الرسول، برگ ۴۲ ; تاریخ الخمیس، ج
۱، ص ۳۴۱۱۰ ـ المسالک والممالک، اصطخری، ص ۲۳

مهاجرین وانصار شد که از هر سو بر آن حلقه زده بودند.(۱)عدوی دلایل انتخاب مدینه را
برای اقامت مهاجرین به اختصار در این سخن خود آورده است که محله بنی نجار وسطترین
محلات انصار وبهترین آنها بود.(۲)۳

ـ تطور در ساختار

بمدینهمسجد النبی نخستین بنایی
بود که در ساختار جدید، در مرکز شهر مدینه بنا گردید واین بعد از ورود رسول خدا ـ ص
ـ از قبا به مدینه بود.(۳)این مسجد در شکل نخستش* نقطه آغازی شد برای توسعههای
بعدی، از زمان حضرت رسول ـ ص ـ تا زمان ما;(۴)به طوری که این مسجد بهترین بنایی بود
که ممکن بود از آن برای تعیین محلات مهاجرین در مدینه، پس از هجرت استفاده کرد;
محلاتی که بخش عمدهاش زمینها یا بناهای واگذار شدهای بود که انصار در هر محله آنچه
را اضافه داشتند به مهاجرین واگذار میکردند(۵) ویا اصولا در زمینهای بدون مالک بود
که رسول خدا ـ ص ـ به اصحاب خود واگذار میکردند.(۶)گویا نخستین بناها در محدوده
خانههایمهاجرین، خانه زنان پیامبر ـ ص ـ بود، که در جمع نُه خانه در زمانهای مختلف
ساخته شده است.(۷) این خانهها، مجموعهای از حجرهها بود که به صورت دایرهوار سه جهت
از مسجد را در بر میگرفت. ابتدا از قسمت جنوبی آغاز شد، پس از آن شرق وسپس در
شمال.(۸) این حجرهها به دیوار مسجد نچسبیده بود، آنگونه که درهای آن به مسجد باز
شود.(۹)فاطمه دختر رسول خدا ـ ص ـ وهمسرش علی ـ ع ـ هم در یکی از خانههایی که
چسبیده به حجره پدرش، در قسمت شرقی، بود زندگی میکردند.(۱۰)زمانی که رسول خدا ـ ص ـ
به ساختن حجرهها پرداخت، در آن وقت چنین کاری برای بیشتر مهاجرین انجام نپذیرفت;
بلکه آنها در محلات انصار در عالیه، مدینه وقبا بر هر کسی که وارد شده بودند، سکونت
گرفتند.(۱۱)

ابن سعد مینویسد: مقداد بن عمرو وخباب بن ارت، وقتی به مدینه هجرت کردند، بر کلثوم
بن هِدْم وارد شده وتا زمانی که او درگذشت، یعنی اندکی قبل از عزیمت رسول خدا ـ ص ـ
به سوی بدر، از خانه او در نیامدند، پس از آن بر سعد بن عباده وارد شدند وتا فتح
بنی قریظه نزد او ماندند.(۱۲)ابوبکر هم بر خارجه بن زید بن ابی زهیر از بنی الحارث
به خزرج در منطقه سنح وارد شد ودختر او را به زنی گرفت وهمانجا ماند تا زمانی که
رسول خدا ـ ص ـ وفات کرد(۱۳)، چنانکه برخی از بنی زهره، در قبا بر بنی عمرو بن عوف
وارد شدند.(۱۴)گاه میشد که رسول خدا ـ ص ـ در محلات انصار، زمینهایی را به مهاجران
واگذار میکرد. به عنوان نمونه زمینی در بنی جدیله، در شمال مسجد نبوی، به مقداد بن
عمرو واگذار شد واین پس از آن بود که ابی ابن کعب او را به این محله فرا خواند.(۱۵)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ طبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۴۰ ; التعریف، ص ۳۷
ـ ۴۳ ; وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۱۷ وبعد از آن.

عادت بنای خانه در اطراف مکانهای عبادت در مکه سابقه داشت. گفته شده است که قریش
ودیگران، در آغاز، در اطراف کعبه خانه نمیساختند واین را احترام به کعبه میدانستند.
قصی به آنان گفت: اگر شما در اطراف کعبه خانه بنا کنید، مردم از شما پرهیز خواهند
داشت وکشتن شما را روا نخواهند شمرد وبر شما هجوم نخواهند آورد. او خود این کار را
آغاز کرد ودارالندوه را ساخت وآنگاه اطراف آن را میان طوایف قریش تقسیم کرد، پس از
آن قریش خانههایشان را در اطراف کعبه ساختند (نکـ : اخبار مکه ازرقی، ج ۱، ص ۱۱۵ ـ
۱۰۳; باسلامه، حسن عبدالله، تاریخ عماره المسجد الحرام، ص ۵ و ۶ چاپ اول، جده، ۱۳۵۴
ق.)۲ ـ احوال مکه والمدینه، ج ۲، برگ ۱۳۴. از رسول خدا ـ ص ـ نقل شده است که بهترین
خانهها، خانههای بنینجار، پس از آن بنیعبداشهل، بنیحرث بن خزرج وسپس بنیساعده است
وخیر در همه انصار هست (الاستبصار، ابنقدامه، برگ ۳). گویا مقصود رسول خدا ـ ص ـ از
منازل، منزلگاه است، چرا که اگر مقصود اهلمنزل بود از تیرههای مهاجران نیز یاد می
کرد. چه، در میان آنها شماری از نخستین مسلمانان که در ایمان ونیت آنها تردیدی نیست
بودند; کسانی که در جنگها نقشی غیر قابل انکاری داشته ودر کنار رسول خدا ـ ص ـ در
دفاع از اسلام ونشر دعوت قرار داشتند، مثل تیره قریش، ثقیف، غفار، سلیم وجز
آنها.مترجم: گفتنی است که این برداشت مؤلف است، چه رسول خدا ـ ص ـ رسما به مؤذن خود
دستور داده بود تا پس از اذان به قریش نفرین کند. وضع ثقیف وسایرین بهتر از آنها
نبود. مهاجرین مورد نظر شمار اندکی از تیرههای یاد شده را تشکیل میدادند ودر
اندازهای نبودند که رسول خدا ـ ص ـ مانند آنچه از انصار یاد میکند از اینها هم یاد
کند.۳ ـ السیره النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۳۲۲۴ ـ مسجد نبوی در زمان
پیامبر ـ ص ـ از خشت ساخته شده وسقف آن از شاخههای نخل بود. سیرهنویسان گویند: رسول
خدا ـ ص ـ دو بار مسجد را بنا کرد; یکبار زمانی که به مدینه وارد شد که طول وعرض آن
کمتر از صد ذراع در صد ذراع وبنا به نقلی هفتاد در شصت یا اندکی بیشتر بود. زمانی
که خیبر فتح شد، مسجد را تجدید بنا کرده درهای دیگری برای آن قرار دادند. این بار
سه در برای مسجد گذاشته شد; یکی در انتهای آن، جهت قبله که عامه اصحاب از آنجا به
مسجد میآمدند. دوم باب عاتکه که اکنون بابالرحمه نام دارد. سوم دری که خود رسول خدا
ـ ص ـ از آن وارد میشد واکنون معروف به باب جبرئیل است. این دو در، در جریان تغییر
قبله، تغییری نیافته بود، اما دری که طرف قبله بود، با تغییر قبله به نقطه مقابلش
انتقال یافت. (فی سیره الرسول، برگ ۷ ـ ۵; التعریف، ص ۳۲ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۳۳۴).
از بعد از رحلت رسول خدا ـ ص ـ تاکنون اضافات زیادی در مسجد صورت گرفته است (نکـ :
آثار المدینه المنوره، ص ۱۱۳ ـ ۹۲; المدینه بین الماضی والحاضر، ص ۲۰۸ وبعد از آن).
۵ ـ فی سیره الرسول، برگ ۴۶ ـ مختصر البلدان، همدانی، ص ۲۴ ; وفاءالوفا، ج ۲، ص
۷۱۸۷ ـ نکـ : مسالک الابصار، ج ۱، ص ۱۲۶. گفته شده است که حارثه بن نعمان انصاری
منازلی در اطراف مسجد داشته وهرچه بر اهل رسول خدا ـ ص ـ افزوده میشده، او به جای
بعدی منتقل میشده تا آنجا که همه آنچه را داشته تعلق به رسول خدا ـ ص ـ گرفته است
(فی سیره الرسول، برگ ۷). پیامبر قبل از ساختن مسجد وخانه، در منزل ابوایوب انصاری
(خالد بن زید انصاری نجاری) سکونت داشته است (السیره النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴) به طوری
که هفت ماه در آنجا بوده (فی سیرهالرسول، برگ ۶). خانه ابوایوب در سمت جنوب شرقی
مسجد بوده ومیان خانه او وخانه عثمان کوچهای بوده که نامش کوی حبشه بوده است
(التعریف، ص ۴۳ ; آثار المدینهالمنوره، ص ۲۸ و ۲۹).۸ ـ فی سیره الرسول، برگ ۷. چهار
خانه از خشت بنا شده که در دیوار آنها شاخههای خرما بود که روی آنها کاه و گِل
بود.. پنج خانه هم گلی بوده و شاخه خرما در آنها به کار نرفته بود و بالای دربهایش
پردهای با موی سری که با شانه کردن از سر جدا شده بود، وجود داشت. اندازه این پرده
مویین سه ذراع در یک ذراع بوده است. (نکـ : طبقات الکبری، ج ۱، ص ۴۹۹، ۵۰۰ ; احوال
مکه و المدینه، برگ ۱۳۷ ـ ۱۱۵۹ ـ احوال مکه والمدینه، برگ ۱۳۷ ـ ۱۳۵. یکی از
نویسندگانی که در زمینه معماری اسلامی کار کرده، در باره چگونگی حجرهها پیامبر ـ ص
ـ مرتکب اشتباه شده; زیرا گمان کرده که همه آنها در قسمت شرقی مسجد بوده است (نکـ :
العماره العربیه، شافعی، د، فرید، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۶۴). اشتباه بزرگ دیگر او این است که
گمان کرده مسجد النبی قصری بزرگ بوده که پیامبر ـ ص ـ برای خود وخانوادهاش بنا
کرده، آن گونه که خانههایی با حیاط وسیع بوده که دیوارهایی به قامت یک انسان اطراف
آنها قرار داشته ودر گوشه هر یک از خانهها صفه وسایبانی ساخته که فقرای اصحاب را در
آنجا پذیرایی میکرده است (همان کتاب، همان صفحه). به نظر میرسد که او با این تصویر
ناروا، خواسته است تا اندیشه خود را از این بابت که گمان میکرده همه بنا در یک زمان
انجام یافته راحت کند. گویا اندیشه نخست این نویسنده این بوده که هدف اصلی پیامبر ـ
ص ـ ساختن خانه بوده وتبدیل آن به مسجد تنها پس از تغییر قبله مطرح شده است (نکـ :
همان کتاب، ص ۶۵). شواهدی که در دسترس ماست، افزون بر آنچه در خلال مباحث گذشته
آمد، همگی تأکید بر آن دارد که اندیشه مسجد، از همان ابتدای اقامت رسول خدا ـ ص ـ
در میان بنیالنجار توسط آن حضرت مطرح شد، حتی برخی از نصوص اشاره به آن دارد که این
محل، پیش از آمدن رسول خدا ـ ص ـ از سوی برخی از انصار به عنوان محلی برای نماز
استفاده شده بود (نکـ : فی سیرهالرسول، برگ ۴).۱۰ ـ فی سیرهالرسول، برگ ۷ ;
التعریف، ص ۳۶ و ۳۷۱۱ ـ إمتاع الأسماع، ج ۱، ص ۵۰. برخی از مهاجران که در خانههای
انصار سکونت کردند، عبارتند از: ابیحذیفه بن عتبه بن ربیعه بن عبدشمس ومولای او
سالم. عتبه بن غزوان بن جابر بن وهب که همپیمان بنینوفل بن عبدمناف بود، زبیر بن
عوام بن خویلد، حاطب بن ابیبلتعه وسعد که مولای او بود وهر دو همپیمان بنیاسد بن
عبدالعزی بن قصی بودند وشماری دیگر (نکـ : طبقات الکبری، ج ۳، در صفحات مختلف).۱۲ ـ
طبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۶۵ و ۱۶۶۱۳ ـ طبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۷۴. گفته شده که ابوبکر
خانهای نزدیک خانههای پیامبر ـ ص ـ در شرق مسجد داشت که رسول خدا ـ ص ـ به او داده
بود (نکـ : وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۱۸ و ۷۱۹). محل خانه ابوبکر اکنون در خیابان
عبدالعزیز است که بخشی از آن در صحنی که برابر باب النساء است افتاده است (نکـ :
آثار المدینه المنوره، ص ۳۷).۱۴ ـ گفته است که سعدبن ابیوقاص بن عبدمناف بن زهره
وبرادرش عمیر بن ابیوقاص، زمانی که از مکه به مدینه هجرت کردند، در خانه برادرشان
عتبه بن ابیوقاص که در میان بنیعمروبن عوف بناکرده وباغ او سکونت گرفتند. عتبه خونی
در مکه ریخته وبه مدینه گریخته بود و این قبل از «روز بعاث» (که حوالی پنج سال پیش
از هجرت رخ داده) بوده است.۱۵ ـ طبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۶۰

همچنین گفته شده که گروهی از حضرمیها در مدینه زندگی میکردند ومحله به نام آنها
معروف شد که در محدوده بنی جدیله بود.(۱) چنانکه برخی از کندیان در منطقه بنی
ساعده(۲) ونیز بنی زریق سکونت کردند.(۳)

چنین مینماید که شکل گیری محله یک قبیله، بدین صورت بوده که ابتدا یکی از برجستگان
و شریفان قبیله زمینی در جایی میگرفته و پس از آن، دیگر مردمان آن طایفه یا
همپیمانان آنان، در اطرافشان خانههایی میساختند. محله بنی زهره، در شمال مسجد، از
زمانی شکل گرفت که زمینی ]حشّ: نخل کوچکی که آب داده نمیشود [به عبدالرحمان بن عوف
واگذار گردید،(۴) پس از آن، در اطرافش خانههای دیگری از سوی وابستگان به آن طایفه
ساخته شد،(۵) تا آنجا که خانههای بنی زهره یا محله اختصاصی آنها، مشتمل بر برخی از
اراضی شمالی مسجد تا سمت غربی آن میشد.(۶)آنچه در این رابطه قابل یادآوری است این
که اسکان محلی قبایل در مدینه، در عصر رسول خدا ـ ص ـ صرفاً قبیلهای نبود، بدان
صورت که در یک محل، تنها افراد یک قبیله زندگی کنند. پیش از این اشاره شد که چگونه
مهاجرین در محلات انصار اسکان مییافتند. زمانی که رسول خدـ ص ـ زمینها را به صحابه
واگذار میکرد خانه ابوسلمه مخزومی را نزدیک محله بنی عبدالعزیز (از زهریهای
امروزین) قرار داد.(۷) به همین دلیل کمتر گفته میشد «خطه بن فلان» به معنای محله
بنی فلان، بلکه تعبیر شایع مثلا این بود: «دار آلعمر»(۸) یا «حیّ بنی
فلان»(۹).خانههای ایجاد شده در اطراف مسجد، به گونهای در آمد که شبیه یک محله مستقل
شد، محلهای که شماری از افراد قبایل از مهاجرین وبرخی انصار را در بر میگرفت. بعد
از این، در این باره توضیح خواهیم داد.

بخش عمده این محله را اقطاعات فردی تشکیل میداد که از زمینهای اضافی موجود در محلات
انصار شکل گرفته بود(۱۰); در حالی که پیش از هجرت تنها شماری از خاندانهای خزرجی
مقل بنی نجار، بنی جدیله، بنی خدره، بنی خداره وبنی ساعده در آنجا زندگی
میکردند.(۱۱)از جمله خانههای اطراف مسجد، خانههای بنیزهره بود که از مرکز آن یاد
کردیم و دیگر خانههای بنیعدی بود که مشهورترین آنها دار آل عمر بن خطاب در جنوب
مسجد بود(۱۲) وخانههایشان از سمت شرق تا بقیع(۱۳) واز سمت غرب تا بازار(۱۴) ادامه
داشت. نزدیک بنی عدی در سمت جنوبی مسجد، خانههایی از مهاجرین قبیله ثقیف بود،(۱۵)
در همسایگی دار آل عمر، در جنوب غربی مسجد(۱۶) دارالقضا بود که متعلق به عمر بن
خطاب بود وپس از مرگ وی برای پرداخت بدهی او فروخته شد.(۱۷) برخی دیگر از خانههای
این بخش از نحام ـ یعنی نعیم بن عبدالله از بنی عدی ـ وقسمتی از آن دار عباس بن
عبدالمطلب بود.(۱۸) در نزدیکی محله (دار) بنی عدی،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱ ـ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۰. سمهودی مینویسد:
کوچهای در مدینه بود که آن را کوچه حضارمه میگفتند وبخش شرق انتهای بازار مدینه به
سمت شمال قرار داشت (نکـ : وفاءالوفا، ج ۲، ص ۲۶۱)۲ ـ الاصابه، ج ۳، ص ۶۵۰۳ ـ همان،
ج ۲، ص ۱۴۳۴ ـ طبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۲۶ ; اخبار المدینه، ابن شبه، برگ ۷۵ و ۷۶ ;
الاصابه، ج ۲، ص ۳۵۶ ; وفاء الوفا، ج ۲، ص۷۱۷ و ۷۱۸۵ ـ گفته شده که عبدالله وعتبه
فرزندان مسعود هذلی که همپیمان بنیزهره بودهاند، خانههایی برای خود در میان بنیزهره
قرار دادند. طایفهای از بنیزهره که به آنها بنوعبد بن زهره میگفتند، به رسول خدا ـ
ص ـ گفتند، ابنامعبد (یعنی ابن مسعود) را از ما دور کن. رسول خدا ـ ص ـ آنها را با
این سخن خود سرزنش کرده «إنَّ الله لایقدس قوما لایعطی الضعیف منهم حقه». (نکـ :
طبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۵۲)۶ ـ وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۸۷ ـ طبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۴۰۸
ـ وفاء الوفا، ج ۲، ص ۷۱۷ و ۷۱۸۹ ـ الاصابه، ج ۳، ص ۲۴۶۱۰ ـ فی سیره الرسول، برگ
۴۱۱ ـ وفاءالوفا، ج ۲، ص ۳۷۲ و ۳۷۳۱۲ ـ التعریف، ص ۳۷ ـ ۴۰ ; وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۰
ـ ۷۱۸۱۳ ـ الموطأ، ج ۱، ص ۷۲۱۴ ـ الاصابه، ج ۳، ص ۴۴۸ و ۴۴۹. خانه آلعمر مربدی بود
که زنان پیامبر ـ ص ـ در آن وضو میگرفتند. پس از درگذشت پیامبر، حفصه با پرداخت
سیهزار درهم آن را از آنِ خود کرد وپس از او عبدالله بن عمر از وی به ارث برد (نکـ
: وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۱۸)۱۵ ـ الاصابه، ج ۱، ص ۵۲۲۱۶ ـ وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۰۱۷ ـ
المغانم المطابه، ص ۱۸.«دارالقضاء»: در میانه قرن اول، دارالقضاء در ملکیت مروان بن
حکم که امیر مدینه بود درآمد و به نام «دار مروان» شناخته شد. این محل تا پیش از
خراب شدن، چسبیده به مسجد النبی در جهت جنوب غربی، در شرق بابالسلام بود. در جریان
توسعه مسجد در دوره سعودیها، بخشی از زمین آن در خیابان جنوبی مسجد و قسمتی از زمین
آن در ساختمان عدلیه افتاد (وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۰ و ۷۲۱; آثار المدینه المنوره، ص
۴۳)۱۸ ـ وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۰

محله عبدالله بن مکمل زهری بوده(۱) که خود گذری در صحن دارالقضا(۲) در غرب مسجد
نبوی(۳) بوده است.بنی تیم خانههای آبادی د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.