پاورپوینت کامل محل دفن عبدالله پدر رسول خدا(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل محل دفن عبدالله پدر رسول خدا(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محل دفن عبدالله پدر رسول خدا(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل محل دفن عبدالله پدر رسول خدا(ص) ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۰۲
از آثار معروف در مدینه طیّبه و از بقاع خارج از بقیع،که تا سال ۱۳۵۵ شمسی مورد
توجّه و محلّ زیارت زائران و دارای ساختمان بوده، مرقد شریف جناب
عبداللهبنعبدالمطلب پدرگرامی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است. این بقعه شریف در
تاریخ یاد شده، که به عنوان توسعه مسجدالنبی و میادین اطراف آن انجام گرفت، به
وسیله وهابیان تخریب گردید و اینک اثری از آن باقینیست.
بحثی کوتاه در ایمان پدر و مادر پیامبر(صلی الله علیه وآله):
پیش از ورود به کیفیّت و چگونگی این بنا در طول تاریخ، مناسب دیدم بحثی کلامی را
طرح کنم:
به عقیده علما و متکلّمان شیعه و همچنین به عقیده گروهی از عالمان و دانشمندان اهل
سنّت و طبق دلائلی از آیات و احادیث از طریق اهل سنّت و شیعه، پدر و مادر
رسولخدا(صلی الله علیه وآله)و همه اجداد آن بزرگوار موحد و خداشناس بودهاند و هیچیک
از آنان به شرک و بتپرستی آلوده نگردیدهاند و نه تنها نطفه پاک رسول خدا(صلی الله
علیه وآله) و نور آن وجود مقدّس از صلبهای پاک و ارحام پاکیزه، به صلب عبداللهِ
موحّد و رحم آمنه با ایمان منتقل گردیده بلکه انبیای دیگر نیز دارای چنین ویژگی
هستند و از چنین طهارت مولد برخوردار بودند.
دیدگاه دانشمندان اهل سنّت:
جلالالدین سیوطی صاحب تفسیر «الدرّ المنثور» و کتابهای زیاد دیگر و از بزرگترین
شخصیتهای علمیِ اهل سنّت، در این باره بحث مفصّلی دارد که اینک خلاصه آن را
میآوریم:
او میگوید: قبل از اسلام، همانگونه که در جزیرهالعرب گروهی از مردم مانند ورقه بن
نوفل و زید بن عمرو بن نفیل بر توحید و یگانهپرستی پایدار نبودند، خاندان پیامبر و
پدر و مادر او هم از «حُنَفا» و در دین جدّشان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بودند و
بر آیین او عمل میکردند.
سیوطی اضافه میکند: گروهی از علمای ما درباره اجداد رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
بر همین عقیده هستند که از جمله آنها است امام «فخر رازی». او در تفسیر خود «انوار
التنزیل» چند دلیل بر این مطلب آورده است:
۱ ـ }الَّذی یراکَ حینَ تَقُومُ، وتَقَلُّبَکَ فی السّاجِدین{.(۱)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ شعرا: ۲۱۷ و ۲۱۸
۷۶
«خدایی که تو را میبیند، آنگاه که به عبادت بر میخیزی و آنگاه که در میان
سجدهکنندگان منتقل میگردی.»
به عقیده مفسّران منظور از «تقلّب و جابجا شدن در ساجدین» انتقال نطفه پیامبر از
صُلب سجده کننده و موحد و خداشناسی است به صلب سجده کننده و موحد دیگر. و این آیه
دلیل است بر این که همه پدران پیامبر، موحد و خداشناس و از کسانی بودند که به
پیشگاه خداوند یکتا سجده و ستایش میکردند.
۲ ـ «لَمْ أزَلْ أنْقُل مِن أصلابِ الطّاهِرینَ الی أرحام المطهّرات».
«من همیشه از صلبهای پاک به ارحام پاک منتقل شدهام.»
در قرآن مجید هم میفرماید: }إنّما المشرکون نجس{ و اگر اجداد و جدّههای پیامبر مشرک
بودند، پاکی آنها را تأیید نمیکرد.
سیوطی پس از نقل دلایل دیگر از فخر رازی، میگوید: فخر رازی که به ایمان و قداست
اجداد پیامبر معتقد است و این دلایل را بیان کرده، در عظمت و شخصیت وی همین بس که
بزرگترین امام و پیشوای دینی و یگانه شخصیت علمی و تنها پاسخگوی سؤالات مختلف علمی
دانشمندان دوران خود میباشد.
سیوطی آنگاه در تأیید نظریه فخر رازی به بیان چند دلیل عقلی و نقلی دیگر میپردازد و
در اثبات این موضوع احادیثی از بخاری، بیهقی و ابونعیم و سایر محدّثان نقل میکند و
سپس دلائلی را که شهرستانی و ماوردی آوردهاند متذکر میشود.(۱)
کتابهایی که علمای اهل سنّت در اینباره نوشتهاند:
علمای اهل سنّت درباره ایمان اجداد و پدر و مادر رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
تألیفات زیادی دارند که تنها سیوطی چهار جلد کتاب در موضوع یاد شده به رشته تألیف
در آورده است:
۱ ـ الدرج الرفیعه فی الآباء الشریفه.
۲ ـ المقاصد السندسیّه فی النسبه المصطفویّه.
۳ ـ التعظیم والمنّه بأن أبوی رسول الله(صلی الله علیه وآله) فی الجنّه.
۴ ـ السبل الجلیّه فی الآباء العلیّه.(۲)
دیدگاه علما و دانشمندان شیعه:
به طوری که پیشتر اشاره کردیم، ایمان پدر و مادر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و
طهارت و قداست ولادت همه انبیا، از مسلّمات بلکه از مشخصات بارز عقیده شیعه به حساب
میآید.
فخر رازی میگوید: «قالت الشیعه أنّ أحداً مِنْ آباء الرّسول وأجدادِهِ ما کان
کافراً…».(۳)
گفتار فخر رازی نشانگر آن است که عقیده شیعه و اتفاق علمای آنان در موضوع بحث، حتّی
برای اهل سنّت نیز معلوم و در نزد آنان نیز از مسلّمات بوده است.
مجلسی(رحمه الله) میگوید: امامیّه اتفاق نظر دارند بر این که پدر و مادر پیامبر(صلی
الله علیه وآله) و همه اجداد آن بزرگوار، تا آدم(علیه السلام) نه تنها موحّد و با
ایمان بلکه از گروه صدّیقین بودهاند; زیرا یا پیامبر بودهاند یا از اوصیای پیامبران
و شاید بعضی از آنها به جهت تقیّه یا مصالح دینی دیگر، از اظهار اسلام خود امتناع
میورزیدهاند.(۴)
دلائل علمای شیعه:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ مالک الحنفاء: ص۱۷، به نقل پاورقی بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۲۱۱۲۸
۲ و ۴ ـ همان.
۴ ـ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۱۱۷
۷۷
در کتب کلامی و تفسیری شیعه، آنجا که سخن از ایمان اجداد پیامبر به میان آمده،
دلائل متعدّدی از قرآن و حدیث بر این مطلب ارائه گردیده است که برای رعایت اختصار،
تنها به یک آیه و چند روایت بسنده میکنیم:
دلیل قرآنی:
در مورد آیه، به همان آیه شریفه که پیشتر گذشت و مورد استشهاد و استدلال فخر رازی
نیز قرار گرفت اکتفا میکنیم. خداوند متعال در آن آیه خطاب به پیامبر(صلی الله علیه
وآله) فرمود: }الَّذی یراکَ حینَ تَقُومُ وتَقَلُّبَکَ فی السّاجِدین{.
ترجمه و توضیح آیه در بیان فخر رازی در صفحات پیش آمد که از تکرار خودداری میشود.
دلایل روایی:
الف: در حدیث شریف نبوی(صلی الله علیه وآله)خطاب به امیر مؤمنان، علی(علیه السلام)
چنین آمده است:
«یا علی، إنَّ عبدالمطّلب کانَ لا یَستقسِمُ بالأزلامِ ولا یَعبُدُ الأصنامَ ولا
یَأکُلُ ما ذُبِحَ علی النَّصب، ویقولُ أنا علی دینِ إبراهیم(علیه السلام)».(۱)
«ای علی، عبدالمطلب استقسام به ازلامکه از اعمال دوران جاهلی بودنمیکرد و بتها را
نمیپرستید و از گوشت حیوانی که با نام بتها ذبح میکردند، نمیخورد ومیگفت من در آیین
ابراهیم هستم.»
ب: اصبغ بن نباته میگوید که امیر مؤمنان، علی(علیه السلام) فرمود:
«والله ما عَبَدَ أبی وَلا جَدّی عبدالمطلّب ولا هاشم وَلا عبدَمناف صَنَماً قطّ.
قیل فما کانوا یعبدون؟ قال: کانُوا یُصَلُّونَ إلی البیتِ علی دینِ ابراهیمَ(علیه
السلام)مُسْتمسکینَبه».(۲)
«به خدا سوگند نه پدرم و نه جدّم عبدالمطلب ونه هاشم و نه عبدمناف، بتی را
نپرستیدند. پرسیدند: ای امیر مؤمنان آنان در دوران جاهلی چه چیزی را میپرستیدند؟!
فرمود: بر آیین ابراهیم به سوی بیت نماز میخواندند و در آیین او جدا نبودند.»
نیاکان پیامبر(صلی الله علیه وآله) چرا متّهم میشوند؟!
به طوری که میدانیم افرادی در قرن اوّل اسلام به قدرت رسیدند و سرنوشت مسلمانان در
دست آنان قرار گرفت و آنان از کسانی بودند که پدران و برادران و نزدیکترین اقوامشان
نه تنها با شرک و بتپرستی چشم از این جهان بستند بلکه حتّی در میدان جنگ و در راه
تحکیم شرک و بتپرستی و مبارزه با توحید به دست مسلمانان کشته شدند و این چیزی است
که برای همیشه تاریخ در پیشانی آنان حک شده و زدودنی نیست. از این رو با قرار دادن
پدر و مادر و اجداد و نزدیکترین اقوام رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در صف نیاکان
خویش و متّهم ساختن آنان به شرک و بتپرستی، در صدد حلّ مشکل بزرگ اجتماعی خویش
برآمدند.
آری آنها از زبان رسول خدا به دروغ نقل کردند که:
«إنَّ رَجُلا قالَ یا رَسُولَ اللهِ أینَ أبی؟ قال: فی النّار، فلمّا قَضی دَعاه.
فقال إنّ أبی وأباکَ فی النّار!»(۳)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ خصال صدوق، به نقل بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۴۴، ومن لا یحضره الفقیه، باب النّوادر.
۲ ـ کمال الدین، به نقل از بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۴۴
۳ ـ صحیح مسلم، ج۱، کتاب الإیمان، باب «بیان إن مات علی الکفر فهو فی النّار.»
سنن ابن ماجه، حدیث ۱۵۷۲; سنن أبی داود، ج۲، ص۵۳۲
«مردی به رسول خدا(صلی الله علیه وآله)عرض کرد: ای رسول خدا، پدر من در کجا است؟
فرمود: در میان آتش است! چون آن مرد خواست برود، پیامبر(صلی الله علیه وآله) او را
صدا کرد و چنین فرمود: پدر من و پدر تو هر دو در آتش هستند!»
ماجرای حضور رسول خدا و در کنار قبر مادرش و تحریف آن
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پس از فتح مکّه و به هنگام مراجعت، در «ابواء» قبر
مادرش «آمنه» را زیارت کرد و در کنار آن نشست و عاطفه سرشار و روح لطیفش موجب گردید
که خاطرات گذشته و زحمات طاقت فرسای مادرش را تداعی کند و گریه شدید سردهد; به طوری
که صحابه آن حضرت نیز شدیداً متأثّر گشته و گریه کردند.
همه صحابه و یاران پیامبر(صلی الله علیه وآله) در آن روز، آن تکریم و احترام را از
سوی آن حضرت نسبت به مادرش مشاهده نمودند. زیارت کردن قبر مادر و گریه شدید کردن در
مرئی و نظر عموم، چیزی نبود که در آن شرایط و با وجود چند هزار نفر که در این سفر
به همراه پیامبر بودند به فراموشی سپرده شود و حادثهای باشد که بتوان از اصل انکارش
نمود و لذا با حفظ اصل این جریان تاریخی، در کیفیت آن دخل و تصرف کردند و از همان
شیوهای که از ماجرای «غدیر» و در تصرف و تحریف در لفظ «مولا» استفاده نمودند، در
این جریان نیز بهره گرفته و چنین گفتند:
«این که پیامبر(صلی الله علیه وآله) قبر مادرش را زیارت و در کنار آن گریه کرد و
صحابه نیز گریه کردند، درست است، لیکن این عملکرد رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
دلیل بر ایمان و توحید مادر آن حضرت نیست; زیرا پیامبر پس از این مراسم جملهای
فرموده است که شرک و کفر مادر او را به اثبات میرساند! و آن این که:
«از خداوند برای مادرم اجازه طلب مغفرت کردم امّا چنین اجازهای به من داده نشد،
امّا برای زیارت قبرش اجازه خواستم که خداوند این اجازه را به من داد! متن حدیث
چنین است:
«عَن أبی هُریره قال: زارَ النبیّ(صلی الله علیه وآله) قبر أُمِّهِ فبَکی وأبکی
مَنْ حَولَه، فقال استأذَنتُ رَبّی فی أن أستغفِرَ لَها فَلَم یؤذَنَ لی
واستأذنْتُهُ فی أنْ أزورَ قَبرها فأذِنَ لی، فزوروا القُبورَ فإنّها تذکّر
الموتَ.»
این حدیث که ناقل آن ابوهریره است، در صحیح مسلم(۱)، سنن نسائی(۲)، سنن ابن ماجه(۳)
سنن ابیداود(۴) و تاریخ المدینه ابن شَبّه(۵) آمده است و در سه سنن یاد شده، با
مضمون آن، بر جواز زیارت قبور مشرکان استدلال گردیده است و برای این حدیث باب
مستقلّی به عنوان: «جواز زیاره قبر المشرک» اختصاص یافته است.
این حدیث مخالف مضمون قرآن است
ما فعلا در مقام پاسخگویی مشروح بر این تحریف، که به صورت حدیث نقل شده است، نیستیم
ولی تذکر سه نکته را لازم میدانیم:
۱ ـ این حدیث با مفهوم قرآن و مضمون آیه کریمه منافات دارد که میفرماید:
}ولا تصلّ علی أحد مِنهُم ماتَ أبداً ولا تَقُم علی قبرِهِ إنَّهُم کفروا بالله
ورَسولِهُ وماتوا وهُم فاسقون{(۶)
در این آیه شریفه، همانگونه که از دعا کردن و نماز خواندن بر منافق نهی شده، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ ج۱، کتاب الإیمان، باب «مَن ماتَ علی الکُفرِ فَهُوَ فی النّار.»
۲ ـ ج۴، کتاب الجنائز، باب «زیاره قبر المشرک».
۳ ـ ج۱، کتاب الجنائز، باب «ما جاء فی زیاره قبور المشرکین».
۴ ـ ج۲، ص۱۹۵
۵ ـ ج۱، ص۱۱۸
۶ ـ توبه: ۸۴
ایستادن در کنار قبرش نیز منع گردیده است و این نهی و منع، با کفر باطنی آنان نسبت
به خدا و رسولش تعلیل شده است و اگر این علّت در منافقان دارای یک جنبه و تنها
مربوط به اعتقاد باطنی و مکنون قلبی آنها باشد در کفار و مشرکان دارای دو جنبه است;
زیرا کفّار و مشرکان هم در باطن و هم در ظاهر و با زبان کفر میورزند و خدا و رسول
را انکار میکنند پس طبیعی است این نهی در کفار شدیدتر و با اولویت خواهد بود، نه آن
که در مورد منافقان هم دعا و هم توقف در کنار قبرشان ممنوع ولی در مورد کفّار و
مشرکان دعا کردن ممنوع و توقّف در کنار قبرشان مجاز باشد و این خلاف مفهوم آیه
شریفه است!
۲ ـ اگر در حدیث ابوهریره آمده است که: «درخواست استغفار رسول خدا(صلی الله علیه
وآله) درباره مادرش مورد اجابت واقع نگردید و این حاکی از عدم رضای خداوند از
«آمنه» است!» در مقابل، از عبدالله بن مسعود صحابی جلیل القدر نقل شده است که: رسول
خدا(صلی الله علیه وآله) چون بر سر قبر مادرش رسید، فرمود: «این قبر آمنه است و مرا
هم جبرئیل بر آن راهنمایی نمود. (دلّنی جبرئیلُ عَلَیهِ).(۱)<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 