پاورپوینت کامل حجاج ترکستان، راه ها و دشواری ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حجاج ترکستان، راه ها و دشواری ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجاج ترکستان، راه ها و دشواری ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حجاج ترکستان، راه ها و دشواری ها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷۵
اسرا دوغان
ترکستان، منطقه جغرافیایی بسیار وسیعی است در ماوراء النهرِ کهن، که اخیراً با نام
«آسیای میانه» شناخته می شود و عبارت از کشورهای ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان،
قزاقستان، ایالت اویغور چین و تاتارستان روسیه است. مسلمانان این منطقه علاقه
فراوان به انجام فریضه حج داشته و به آن با دیده بسیار احترام آمیز می نگریستند و
مقید به انجام آن بودند. این سفر به دلیل مخاطره آمیزی راه و طولانی بودن آن، چنان
اهمیتی داشت که اگر کسی به سلامت بر می گشت، او را یک قهرمان می خواندند!
مسلمانان ترکستان دشواری های فراوانی به لحاظ طی مسیر برای انجام حج داشتند. این
مسلمانان که با دولت عثمانی در ارتباط بودند، معمولاً تلاش می کردند مسیر حج خود را
از راه استانبول قرار دهند و در آنجا مورد احترام سلاطین عثمانی و کارگزاران آن
دولت قرار می گرفتند. پیش از آن هم این حجاج در جریان طی مسیر مورد احترام مسلمانان
و امیران حاکم در شهرها و روستاهای طول راه بودند.
بیشتر این جماعت، قادر به برداشتن پول برای مخارج راه نبودند; زیرا به قدری هزینه
بالا بود که امکان آن وجود نداشت. به همین دلیل اولاً درویشانه سفر
—————————————————
۱۷۵
—————————————————
می کردند و ثانیاً مورد حمایت سایر مسلمانان بودند.
در باره حج گزاری مسلمانان ترکستان، تا کنون تحقیق مستقلی صورت نگرفته و تنها آگاهی
های پراکنده ای در دست است. در این مقاله تلاش شده است:
اولاً، پرده از روی برخی از مشکلات حجاج ماوراء النهر برداشته شده و در قدم نخست
مسیرهایی که آنان برای رسیدن به حج طی می کردند، شناسانده شود.
ثانیاً، کوشش شده است که روابط حجاج ترکستان با دولت عثمانی و حمایت های این دولت
از آنان، بر اساس اسناد موجود در بایگانی های عثمانی مورد بازبینی قرار گیرد.
بخشی از این اسناد، فرامینی است که دولت عثمانی در حمایت از حجاج ترکستان و برداشتن
موانع از سر راه آنان و یا سهل گیری برابر آن صادر کرده است.
حجاج ترکستان برخی درباری و برخی درویش یا از علما بودند. دولت عثمانی برای پذیرایی
از آنان و به خصوص برای حمایت کسانی از آنان که در حرمین مجاور می شدند، تکیه هایی
را ساخته بود.
در استانبول تکیه ها و کاروانسراهای مخصوصی برای حجاج ترکستان وجود داشت. بعدها که
دشمنی میان دولت عثمانی و روسیه بیشتر شد، دولت عثمانی با حمایت از حجاج ترکستان
اهداف سیاسی خاص خود را نیز دنبال می کرد و می کوشید حمایت مسلمانان ترکستان را
داشته باشد.
مشکلات حجاج ترکستان نه تنها در دوره روسیه تزاری بلکه در دوره کمونیست ها به شکل
حادتری وجود داشت. اکنون در این مقاله به بخشی از آن ها پرداخته شده است:
حج گزاری در میان مسلمانان ترکستان، که در سرزمین های بسیار دور از حرمین زندگی می
کردند، در حالی که یک عبادت بود، جنبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز داشت. برای برخی
از آنان یا بیشترشان، این تنها سفری بود که آنان را از فضای تنگ محیط زندگی شان
بیرون می آورد و وارد دنیای آزاد و گسترده تری می کرد.
حج در اندیشه مسلمانان آن ناحیه، اهمیت زیادی داشت و هر کسی که امکانات مالی اش
—————————————————
۱۷۶
—————————————————
اجازه می داد، حتماً به حج می رفت. کسانی که دارای این امکانات بودند اما به حج نمی
رفتند وضعیت شگفتی داشتند. مسلمانان ترکستان از وامبری در باره این که چرا برخی از
ترک ها با این که کافی هم دارند، به حج نمی روند، متعجب بودند!
در باره مسیر حج مسلمانان آسیای میانه، از قرون میانه تا عصر نزدیک به ما، همچنین
درباره زمان این سفر و ابزار و وسایل آن و نیز فرهنگ حج در میان آنان، کمتر کار شده
است. در این باره تاکنون یک مقاله مستقل نوشته نشده و به جز آنچه در سفرنامه ها و
یا در دفاتر مهم آمده، آگاهی بیشتری نداریم.
پرسش اصلی این است که حجاج ماوراءالنهر از کدام مسیر به حج می رفتند؟ در واقع برای
همه حجاج، از هر نقطه، این مسأله مسأله مهمی بود. حجاج ترکستان هر راهی را که بر می
گزیدند، اطمینان داشتند که مسلمانان در طول مسیر به آنان کمک می کنند. باور آنها
چنین بود که در سفر حج، به یقین کسانی به آنان کمک خواهند کرد. در سفرنامه وامبری
آمده است:
«شما تا «اقصو» حتی تا «کمول» پیش بروید; زیرا تا آنجا، میان مسلمانان و برادران
دینی خود به سر خواهید برد; مسلمانانی که محترم شمردن یک درویش رومی را فریضه خود
می دانند، ولی از آنجا به بعد، چیزی جز کفّار سیه دل نخواهید یافت و به فرض که مانع
راه هم نشوند، مسلّماً کمکی هم نخواهند کرد. در راه تبّت محتمل است رفقای سفر پیدا
کنید که از کشگر یو یارقند بیایند ولی من مسؤولیت قبول نمی کنم که با اوضاع فعلی،
شما را به خوقند راهنمایی کنم.»(۱)
یک نظریه در باره مسیر حجّ مسلمانان ترکستان آن است که این جماعت همراه با مسلمانان
قفقاز، بخارا، کریمه، شمال روسیه و سیبریا همگی به شام آمده و از آنجا به حرمین
مشرف می شدند. (s.582)
آنان گاهی، از راه های دریایی نیز استفاده می کردند. در واقع سه راه مهم آنان،
عبارت بود از: الف ـ افغانستان ب ـ ایران ج ـ هند.
بعد از آن که دولت عثمانی بر حرمین تسلّط یافته، عنوان خادم الحرمین گرفتند و خود
را سرپرست همه سنیان به حساب آوردند، مسیر استانبول هم به مسیرهای مسلمانانِ
ترکستان افزوده شد. از آن پس، اطلاعاتی در باره این گروه از حجاج، در دفاتر مهم
عثمانی داریم.
مشکل سیاسی این گروه از مسلمانان با ایران، افغانستان و هند سبب شد تا مسیر
استانبول
۱ . سیاحت درویش دروغین، وامبری، انتشارات علم و فرهنگ، ۱۳۶۵، ص۲۹۴
—————————————————
۱۷۷
—————————————————
و راه عثمانی را انتخاب کنند.(۱)
مسیر چنین بود که حجاج از ترکستان به صورت کاروان، به سمت دریای خزر رفته، سپس با
کشتی به سمت غرب دریا می آمدند و از آنجا در دو مسیر به عثمانی می رفتند: یکی مسیر
استراخان، رود ولگا و رود دن بود که از آنجا به خانات کریمه و سپس به استانبول می
رسید. مسیر دوم از بندر دربند و رود اترک، با کشتی های ولایت های شرقی دولت عثمانی
و نیز مسیر خشکی و دریایی به استانبول می رسیدند. از آنجا هم گاه از راه خشکی و گاه
دریایی به حجاز می رفتند.
حجاج ماوراءالنهر به طور معمول از سمرقند و بخارا حرکت کرده، مسیر صحرا را طی می
کردند. وامبری می نویسد:
«راه های ترکستان نه از حیث سهولت و نه از حیث امنیت، به پای راه های ایران و ترکیه
نمی رسند و در راهی که ما پیش خواهیم گرفت، غالباً هفته های تمام انسان حتی به یک
خانه هم برخورد نمی کند و آرزوی یک لقمه نان و یک قطره آب آشامیدنی بر دل انسان می
ماند. به علاوه، خطر کشته شدن و اسارت و چون برده به فروش رفتن هم در پیش است. و
علاوه بر این، توفان های شن هم ممکن است انسان را زنده به گور کند.»
(Osmanli devleti ve Turk muslumanlarinin hac seferleri dr. Seyfeddin Ersahin
Diyanet Ilmi dergi c.35 s.1)
از قرن دهم هجری، اسنادی در اختیار داریم که نشان می دهد به دنبال دشواری هایی که
در مسیر ایران به حج پیش آمده بود، مسیر حجاج ماوراءالنهر عوض شد و مسافرت از راه
شمال دریای خزر به سمت اژدرخان صورت می گرفت. البته این مسیر هم خالی از دشواری
نبود. در این باره چند سند وجود دارد که ما در اختیار داریم:
کسانی که از جانب سمرقند و ماوراء النهر برای زیارت و یا تجارت به مکه می آیند، به
خاطر نبود امنیت در مسیر شرق، قصد دارند از سمت اژدرخان حرکت کنند. هرگونه مساعدت
لازم را به ایشان کرده و امنیت راه ایشان را برقرار سازید.
(DM7/I 667 (7 Recep 975)
پادشاه عثمانی در پاسخ نامه حاکم خوارزم، حاج محمدخان، مبنی بر فتح اژدرخان به جهت
آسوده سفر کردن حجاج و تجّار ترکستانِ تاتار پرسیده است: مناطق قازان و اژدرخان،
۱ . احمد سباعی، تاریخ مکه، ج۱، ص۲۵۲
—————————————————
۱۷۸
—————————————————
که در دست نوقای بوده، چرا به دست دشمن افتاده و در داخل و اطراف آن ها چه تعداد از
میرزاهای تاتار باقی مانده است و برای فتح اژدرخان چه تدارکاتی باید در نظر گرفته
شود؟(۱)
در پاسخ نامه حاکم خوارزم، دایر بر مشخص شدن وضعیت حجاج خوارزم، که در بازگشت از
سفر حج در ایران زندانی شده بودند و نیز لزوم باز شدن راه اژدرخان برای حجاج و
تجّار ترکستان، نامه همایونی ارسال و در آن به بررسی سرنوشت حجاج مورد نظر، از
ایلچی ایران و سعی در آزادی ایشان و انجام اقدامات لازم برای تأمین امنیت مسیر رفت
و بازگشت حجاج ترکستان تأکید می شود.(۲)
خبر رسیده است: حجاجی که از سمرقند، بخارا و ماوراء النهر قصد مکه و انجام حج را
دارند، به دلیل نبودن امنیت در طرف شرق، میل به حرکت از طرف کفه می کنند. برای کمک
به وضعیت این حجاج، فرمانی را برای حاکم کریمه فرستادیم تا حجاج در صورت تمایل
بتوانند از طریق یکی از بنادر سینوپ و یا سامسون عثمانی به کفه بروند. خان کریمه
نیز به ایشان کمک کند که از آنجا نیز به اژدرخان و از اژدرخان به سرزمین خویش
بروند.
(DM.7/I 671,( 8 Recep 975)
وقتی حجاج به دریای خزر می رسیدند، پس از استراحتی در استراخان، سفر آنان تا رسیدن
به بندر کفه و ازو از شمال روسیه ادامه می یافت. در سال ۹۸۱ق. فرمانی برای حاکم آزک
آمد که در آن آمده بود: از حاجیان شنیدیم شخصی به نام یاخشی میرزا از حجاجی که از
ماوراء النهر، بخارا و سمرقند می آیند، گمرک می گیرد. از این پس، به جز اموالی که
برای تجارت است، چیزی از آنان گرفته نشود.(۳)
فرمان دیگری هم در سال ۹۶۳ به بیک کفه نوشته شده و در آن، شخصی بخارایی به نام «فتح
الله بن نصرالله» که به سمرقند می رود، به بیک کفه سفارش شده است.(۴)
(Akdes N Kurat,Turkiye ve idil boyu Ankara 1964 s.95)
از سال ۹۶۳ فرمان دیگری در باره شخصی به نام «الله وردی بیک» موجود است که در آن
آمده است: باید یک اجازه نامه در اختیار او قرار داده شود که در مسیر حج، هرجا وارد
شد از آن استفاده کند. این فرمان هم به بیک کفه است.DM2 51 471
در حکم دیگری از سال ۹۸۵، به بیک کفه نوشته شده که: یکی از مشایخ اعظم به نام
«عبدالله علوی» می خواهد از کربلا به بلادش تاتارستان برود. شما (یعنی بیک کفه) و
خان تاتار
۱ . (DM.7/1 2722, S.374, ( Ramazan / 975).
۲ . (DM.7/1 2723, S.375,( Ramazan/ 975)
۳ . دفاتر مهمه ش DM864 241 42
۴ . دفاتر مهمه، ش۲، ص۹۲، شماره حکم۹۵۳
—————————————————
۱۷۹
—————————————————
به او تحصیلات و تعظیمات بدهید و بگذارید برود. DM31 193 431
به هر روی، اگر اتفاقی رخ نمی داد، حجاج از این لحظه مسیر دریای سیاه را طی کرده و
به کاروان حجاج استانبول، که در مسیر شام حرکت می کردند، ملحق می شدند.
اگر راه استانبول را انتخاب کنند، این همان راه راست روملی است که از کریمه و ازک
آغاز شده به آق کرمان، باباداغی، کاراسی، پروادی، قرقلرالی و ویزه به استانبول می
رسد.(۱)
فرمانی از سال ۹۵۶ در دست است که سلطان عثمانی در باره راه بازگشت حجاج ماوراء
النهر، برای همه خان ها و بیک ها و والی ها نوشته و به آنان توصیه کرده است که کاری
به حجاج ماوراء النهری نداشته باشند و آنان را به سلامت عبور دهند تا به ازک
برسند.(۲)
فرمان دیگری در باره حجاج افغانی، چینی و بخارایی، است که از راه حج باز
می گشتند; و در آن آمده است که امسال هم آنان را به سلامت از راه رومانی به بلاد
خودشان بفرستید.(۳)
از میان آنان، کسانی که قصد رفتن به استانبول را نداشتند، از برخی بندرهای عثمانی
در دریای سیاه; مانند بندر سینوپ و سامسون پیاده شده و برای آن که به کاروان شام
برسند، از مسیر خشکی به سمت ایستگاه قونیه یا اسکی شهر می آمدند و به کاروان می
پیوستند. از این راه کمتر استفاده می شد; چراکه وضعیت آن چندان مناسب نبود و در
مواردی خطرناک هم بود.
حجاج ترکستان برای رسیدن به سرزمین عثمانی، می بایست بخشی از مسیر را از سرزمین خان
کریمه عبور کنند. این خان سالاری از بقایای دولت آلتی نورتا بود که از سوی چنگیزخان
و اخلاف او، در قرن سیزدهم میلادی تأسیس شده بود. در قرن شانزدهم تارتارهای کریمه
با دولت روسیه درگیری های زیادی داشتند. دولت آنان دولتی نیمه مستقل و وابسته به
عثمانی بود، تا آنجاکه دولت های عثمانی می توانستند شاه تاتار را عزل کنند! اما با
این حال، حکومت از دست خان ها بیرون نمی رفت. این خان ها مدّعی بودند که حامی و
حافظ حجاج اند.
وقتی یکی از حجاج تاتار مرد، نماینده خان تاتار که در کاروان شام حضور داشت،
مسؤولیت اموال او را بر عهده می گرفت. ضابطان عثمانی حق گرفتن اموال آن میت تاتار
را نداشتند. MD 7 240/667 Tarih 975)
این قانون در اوایل مخصوص حجاج تاتار بود اما در بعدها همه حجاج ترکستان همین
امتیاز را به دست آوردند.
۱ . سیاحت درویش دروغین، ص۳۱
۲ . ) دفاتر مهمه، ش۷، ج۲، حکمش ۲۲۲۸
۳ . دفاتر مهمه، ش۷۰، ص۱۳۱، حکم ش۱۹۶ سال۱۳۳۳ق.
—————————————————
۱۸۰
—————————————————
۱۸۱
—————————————————
۱۸۲
—————————————————
وامبری
حاجیان ماوراء النهر از وامبری، که یک جهانگرد بود، خواسته بودند که وی ایشان را
همراه خود، نزد فرستاده سلطان ببرد و از شکایت آنان، که علیه مأموران ایرانی همدان
داشتند، پیشتیبانی کند; زیرا آن مأموران هنگام مراجعت ایشان از مکه، مالیاتی را که
زمانی بر سنی ها بسته بودند و مدتی بود که از سوی پادشاه ایران لغو و از طرف سلطان
عثمانی قدغن شده بود، بر خلاف قاعده از آن ها دریافت کرده بودند.
گفتنی است، در نظر این تاتارهای ساده لوح، تمام دنیا موظف اند از رییس مذهبی آن ها;
یعنی فرمانروای قسطنطنیه اطاعت کنند. در نظر سنی های قسطنطنیه، خلیفه یا جانشین
قانونی محمد کسی است که حقیقتاً مالک میراث گرانبهای آن حضرت باشد و میراث عبارت
است از:
الف ـ اشیای مقدسی که در استانبول با عنوان خرقه سعادت نگاه داری می شود; از قبیل
لباده، مو، ریش و داندان های پیامبر(صلی الله علیه وآله) که در یکی از غزوات شکسته
شد. همچنین لباس ها و قرآن ها و سلاح هایی که متعلّق به چهار خلیفه اول بوده است.
ب ـ از شهر مکه و مدینه و بیت المقدس و دیگر اماکن زیارتی که پیروان اسلام در آن
رفت و آمد می کنند.
این افراد، ضمن ابراز حکایت و بیان خسارتی که به آن ها وارد شده بود، چنین اظهار می
داشتندکه ما از جناب سفیر پول نمی خواهیم و تنها استدعای ما آن است که در آتیه،
امثال ما سنی ها بتوانند بدون اذیت و آزار به زیارت اماکن مقدس بروند. MD27 56 /124
۹۸۳
دشواری سفر از مسیر ایران برای حجاج ترکستان
اکنون لازم است کمی به گذشته برگردیم و ببینیم چگونه شد که مسیر کاروان های حج سنی
های ترکستان، به خاطر مسائل سیاسی، از ایران به سمت شمال دریای خزر تغییر کرد؟ در
واقع از همان آغاز درگیری میان ازبکان و صفویان، مسأله حج ازبکان اهمیت یافت; زیرا
مسیر آنان از طریق ایران بود. شیبک خان در یکی از نامه هایش به شاه اسماعیل درخواست
بازگشایی راه حج را دارد.(۱)
در نامه ای که شیبک خان به شاه اسماعیل نوشته، آمده است:
۱ . رسول جعفربان، صفویه از ظهور تا زوال، ص۱۶۳
—————————————————
۱۸۳
—————————————————
ما را طمع به ملک عراق خراب نیست *** تا مکه و مدینه نگیریم حساب نیست
شاه اسماعیل هم در جواب او نوشت:
هر کس ز جان غلام شه بوتراب نیست *** صد مکه و مدینه بگیرد حساب نیست(۱)
شیبک خان مرتب می گفت که به زودی عراق را خواهد گرفت و از آنجا متوجه حجاز خواهد
شد! اما در برابر نیروی شاه اسماعیل ایستادن نتوانست و به مرو گریخت.
زمانی پیش از صلح، حجاج ماوراء النهر از سمت ایران نمی توانستند به حج بروند. در
سمت هند هم توسط بابر شاه راه حج به روی آنان بسته شده بود وبه محاصره درآمده
بودند.(۲)اما زمانی که معاهده صلح با عثمانیان امضا شد، در باره حج هم متعهد شدند
که راه حج ایرانیان و ماوراء النهریان را هموار کنند. پس از این صلح بود که کاروان
های حج از این سمت به حرمین شریفین می رفتند.(۳)
در روزگار پس از طهماسب، با برهم خوردن روابط سیاسی ایران با عثمانی از یک سو و
ازبکان از سوی دیگر، بار دیگر مسأله حج اهمیت یافت. در منابع آمده است که عبدالله
خان ازبک با ارسال پیامی برای اکبرشاه، از او درخواست کرد تا جنگ مقدسی را بر ضد
صفویان در جهت نابودی شیعه و بازگشایی راه حج به راه اندازد، اما اکبرشاه تقاضای او
را رد کرد.(۴)
عبدالله خان همچنین نامه ای برای سلطان عثمانی فرستاد. در این نامه و نیز نامه
سلطان خیوه، با نام حاجی محمد خان (۱۶۰۳ ـ۱) ، از مشکلات حجاج در ایران سخن به میان
آمده و این که وقتی آنان به ایران می رسند، دستگیر می شوند، بنابراین، باید حجاج از
سمت روسیه بروند. اما در آن ناحیه هم روس ها مانع از عبور حجاج بودند. در این نامه،
از سلطان عثمانی درخواست شده که استرآخان را از دست روس ها آزاد کند تا حجاج
بتوانند از آنجا عبور کنند. سلیم در نامه خود به این مطلب اشاره دارد که از وی
درخواست گردیده بود برای تأمین امنیت حجاج، استراخان را آزاد کند.
Halil Inalcik Osmanli Rus rekabetinin Mensei ve Volga Don kanali meselesi
,Belleten derisi s 64 (1948
سلطان سلیم که خادم الحرمین خوانده می شد، وظیفه داشت راه های حج را امن سازد.
۱ . روابط صفوی و ازبکان، عباسقلی غفاری فرد، ص۹۶ انتشارات مطالعات سیاسی.
۲ . عارف اسپناقچی زاده، انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، ص۶۰ در دوران شاه
طهماسب (۹۸۴ – ۹۳۰)
۳ . صفویه از ظهور تا زوال، ص۱۰۹
۴ . صفویه از ظهور تا زوال، ص۲۷۳
—————————————————
۱۸۴
—————————————————
این وظیفه ای شناخته شده برای سلطان بود که بر مکه و مدینه حاکمیت داشت.
تاتارها با تحریک عثمانی، بر ضدّ قزلباشان وارد عمل می شدند. گذشتن حجاج تاتار از
خاک ایران دوران صفوی، از دیگر حجاج سخت تر بود. خان تاتار در مواردی برای اینکه
پول زیادی از حجاج گرفته نشود، مداخله می کرد. سندی در دست است که از یکی از
شاهزادگان تاتار نوگای به خاطر گرفتن پول زیاد از حجاج، شکایت شد. وی در بند ازک در
دریای سیاه بود. در پاسخ به این شکایت، که به والی عثمانی در آن بخش داده شده بود،
آمده است: خان تاتار را از این مسأله آگاه کنید; زیرا در آن دوران شاهزادگان نوگای
از در مخالفت با خان تاتار درآمده بودند.(۱)
سندی دیگری در دست است که شخصی از سمرقند، با نام مولانا سیدی علی ، از خلفای خواجه
عبدالله سمرقندی، در مسیر حج بود. وی درخواست پول کرد و گفت: یک قزلباش را کشته
است. دستور داده شد که چند برابر آنچه خواسته، به او بدهند!(۲)
آبادی استرآخان، در مسیرحجاج ایرانی، که موقعیت بالایی داشت و عبور و مرور حجاج
ازآنجا بسیار بود، در سال ۱۵۵۷م. به وسیله تزار وقت روس، به نام ایوان استراخان
تصرف شد.
اقدام به سفر از طریق آستراخان، به این دلیل بود که در این سال ها دولت صفوی با
همراه کردن بابریان هندوستان، مرزهایشان را بر روی حجاج ترکستان بستند و بدین شکل
حجاج ترکستان از دو سو به محاصره درآمدند:
Enver konukcu, Hindistandaki Turk devletleri, Istanbul s.485. 1988,
در این دوران، عبدالله خان، خان اُزبک، نامه ای برای سلطان عثمانی فرستاد. قبل از
تسلّط ازبکان بر خراسان، در زمان سلطان محمد خدابنده، ازبکان با قلمرو مغولان هند
هم مرز شده بودند، (۹۹۵). عبدالله خان ازبک، سفیری به دربار اکبرشاه فرستاد و از او
خواست جنگ مقدسی را برای از بین بردن مذهب شیعی و بازکردن راه مکه، بر ضدّ دولت
صفوی به راه اندازد، لیکن اکبرشاه با این امر موافقت نکرد.(۳) در اینجا می بینیم که
خان ازبک ناگزیر شده به دربار سلطانی نامه ای بفرستد. بعد از او خان خیوه هم، که
پیشتر بدان اشاره شد، با نام حاجی محمدخان (۱۶۰۳ ـ ۱۵۶۰) نامه ای دیگر برای سلطان
عثمانی فرستاد. در این نامه محاصره شدنشان از طرف روس ها و صفوی را مطرح می کند و
اظهار می دارد که: شاه عجم، هنگام ورود حجاج به خاک ایران، بی درنگ ایشان را دستگیر
می کند و از طرف دیگر روس ها نیز
۱ . دفاتر مهمه، ش۲۴، ص۱۴۲، حکم ش۳۸۹
۲ . دفاتر مهمه، ش۴، ص۲۰۴، حکم ش۲۱۴۳
۳ . صفویه از ظهور تا زوال، ص۲۷۳
—————————————————
۱۸۵
—————————————————
اجازه عبور حجاج را نمی دهند. بر این اساس، فتح آستاراخان واجب می نماید. سلیم نیز
در جواب آن نامه شرحی از تلاش خویش برای آزادی حجاج دستگیر شده و ایجاد امنیت در
مسیر حجاج مکه را بیان می کند.
Osmanli-Rus Rekabetinin mensei,Halil inalcik Belleten, s.49 1948
در سال ۱۵۷۸ میلادی، نبردی میان دولت صفوی و عثمانی درگرفت که در این نبرد ریاست
اردوی عثمانی را اوز دمیر اوغلو عثمان پاشا برعهده داشت. دلیل این جنگ مناقشات
مذهبی نبود، بلکه سبب اصلی آن، کنترل راه های تجارت و مسیر حجاج و بستن راه های
موجود میان آناتولی و ترکستان توسط دولت صفوی بود. دلیل دیگر وقوع این جنگ، قطع راه
های ارتباطی کریمه و قازال با ترکستان، در پی اشغال روس ها در سال ۱۵۵۶ بود. به
علاوه مسلمانان سنی مذهب شروان از دولت عثمانی تقاضای کمک می کردند. تمام این امور،
توجه دولت عثمانی به این منطقه را جلب کرده بود. در واقع هدف از این سفر و لشکرکشی
به شرق، حفاظت مردم سنی داغستان و شروان بود که تحت فشار دولت شیعه بودند.
هدف دیگر این سفر باز کردن راه حج و فتح و کنترل سواحل دریای خزر و بدین گونه
رسیدگی به امور ترکستان بود.(۱)
طبق سندی که در دست داریم، حجاج داغستان به همراه خود سلاح حمل می کردند. این امر
یا برای محافظت از خودشان در مسیر حج و یا به خاطر فروش بوده است. در هر صورت،
مأموران عثمانی این سلاح ها را از میان حجاج جمع آوری می کردند.(۲)
باید یادآور شویم که محافظت از راه حج، به عهده دولت عثمانی بود. این دولت به عنوان
خادم الحرمین شریفین و خلیفه تمامی مسلمانان سنی به شمار می آمد. در اثنای جنگ میان
خان ازبک، عبدالله خان و پادشاه ایران، راه های حج هم به روی حجاج ترکستان بسته می
شد. به همین دلیل حجاجی که قصد عبور از طرف بخارا، سمرقند و خیوه را داشتند، مجبور
بودند از راه بندر آستاراخان وارد سرزمین عثمانی شوند. در اینجا لازم است بندر
آستاراخان و بنادری را که حجاج از آن ها عبور می کردند، اندکی توصیف کنیم:
در واقع تنها دو بندر شروان به نام های دربند و بادکوبه در دست عثمانی ها بود. به
همین دلیل، گفتگوهایی با دولت عثمانی آغاز شد تا شروان به دلیل داشتن موقوفاتی برای
حرمین شریفین، هر سال چند هزار واحد ابریشم برای صرف در حرمین شریفین به دولت
عثمانی
۱ . مقدمه کتاب تاریخچه عثمان پاشا و فتح تبریز، سال ۱۵۷۸م. وزارت فرهنگ ترکیه سال
۲۰۰۱، به کوشش یونی زی بک
۲ . تاریخ ۲۷/L/1288سند I.MMS.n.42. 1733
—————————————————
۱۸۶
—————————————————
بدهند و این دولت بر سر این منطقه با دولت صفویان مصالحه نماید.(۱)
تلاش روس ها برای کنترل رود اترک نیز به مشکلی دیگر برای حجاج بدل شد. با این حال،
حجاج ترکستان، قفقاز و سرزمین توغای و قزاق ها می توانستند خود را به استانبول
برسانند. Turkiye ve Idil boyu Akdes, (N.Kurat Ankara 1964, S.95
حجاج معتقد بودند که آستاراخان به عنوان یک مرکز تجاریِ بزرگ، که هر روز هزاران سکه
طلا برای دولت عایدی داشت، می بایست از چنگ روس ها در آید و به قلمرو عثمانی افزوده
شود. بعد از آن که روس ها ساخت قلعه ای در کنار رود اترک را آغاز کردند، این امر
عثمانیان را به شدت اندیشناک ساخت. شکایات مسلمانان ادیل و حجاج ترکستان در پاییز و
زمستان ۱۵۶۳ از طریق بعضی از علمای عثمانی، وزیر اعظم و شیخ الاسلام به گوش سلطان
قانونی رسید.
اجازه یافتن برخی از بزرگان ماوراء النهر برای حج، از طریق ایران
در دوره سلطنت شاه عباس دوم، امام قلی خان، پادشاه ازبک، به علت ضعف بینایی، از
پادشاهی کنار کشید و محمدخان برادر خویش را به جای خود گذاشت. او به عزم زیارت مکه،
از ترکستان به خراسان آمد. در این زمان، شاه عباس دوم فرمان داد که همه جا از او به
خوبی پذیرایی شود. حتی خود او نیز تا دو فرسنگی قزوین به استقبال امام قلی خان رفت
و با احترام تمام او را به مکه فرستاد.(۲)
برای پذیرایی از امام قلی خان، فرمانروای بخارا، که در حال سفر به مکه، در سال
۱۰۵۱م. بود، ۲۰ هزار تومان، و برای برادرش محمد خان در سال ۱۰۵۷ نیز ۵۰ هزار تومان
هزینه شد.(۳)
در دوران شاه سلیمان (۱۰۷۷ ـ ۱۱۰۵)، در سال ۱۰۹۳، عبدالعزیزخان پادشاه ازبک از
بخارا به اصفهان آمد و از اصفهان به حج رفت و در مدینه مرد.(۴)
همین زمان، ایران مسیر رفت و آمد کاروان های حج سنیان ماوراء النهر; مانند ازبکان
نیز بود. این امر نشان می دهد که مسیر ازبکان گاهی با مسیر شیعیان ایران، که از
اصفهان به حج می رفتند، یکی بوده است.
نادر محمد خان، در سال ۱۰۵۶، با تصرّف بلخ توسط مغولان هند، به ایران پناه برد که
سودی در پی نداشت. بعد از آن، باز بلخ را به دست آورد و تا سال ۱۰۶۰، که توسط پسر
۱ . صفویه از ظهور تا زوال، ص۱۲۴
۲ . عباس اقبال، تاریخچه ایران پس از اسلام، ص۵۹۸
۳ . لوفت، ایران در عهد شاه عباس دوم، ص۷۹، انتشارات وزارت خارجه.
۴ . وقایع السنین خاتون آبادی، انتشارات اسلامیه.
—————————————————
۱۸۷
—————————————————
عبدالعزیز خان خلع شد، به آن ناحیه حکومت می کرد. عبدالعزیز روابط خصمانه ای با
ایران نداشت و مغولان هند نتوانستند دوستی او را، در برابر ایران، به دست آورند.
آمد وشد حجاج ماوراء النهر از طریق ایران، که در این ایام شدّت گرفته بود، زمینه را
برای استوار کردن روابط حسنه میان ایران و توران هموار می کرد.(۱)
اسنادی در باره کمک دولت عثمانی به حجاج ترکستان
در اسناد عثمانی، که درباره حجاج این دوره ثبت شده، کمک های دولت عثمانی به حجاج را
بسیار می توان یافت. در واقع باید توجه داشت که در آن دوره عزیمت به حج بسیار سخت
بوده و مردم تنها با نامه و یا تذکره و داشتن اجازه مخصوص از طرف عثمانی و یا از
جانب دولت خودشان اقدام به سفر حج می کردند. به همین خاطر در مورد فقرا یا ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 