پاورپوینت کامل مشربه امّ ابراهیم یا مسکن دوم پیامبر خدا(ص) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مشربه امّ ابراهیم یا مسکن دوم پیامبر خدا(ص) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشربه امّ ابراهیم یا مسکن دوم پیامبر خدا(ص) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مشربه امّ ابراهیم یا مسکن دوم پیامبر خدا(ص) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۹۹

از مکان های مهم زیارتی و از بقاع متبرکه در مدینه منوره، «مشربه امّ ابراهیم» است.
پیشوایان و ائمه(علیهم السلام) به زیارت آن توصیه و تأکید کرده اند و همه مسلمانان
در گذشته و در طول تاریخ، این مکان مقدس را با اهمیت تلقّی کرده و مدینه شناسان در
معرفی آن مطالبی نوشته اند.

ولی پس از تسلّط وهابیان بر حجاز، مشربه امّ ابراهیم نیز مانند حرم ائمه و سایر
بقاع متبرّکه، منهدم گردید و پیرامون آن را با بلوک های سیمانی دیوار کشیده، درِ
آهنی گذاشتند تا مانع ورود زائران شوند و

امروزه آن را به گورستان تبدیل کرده اند و دیگر اثری از مشربه و محلّ مسکن
پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسجد آن دیده نمی شود و این اثر مهم اسلامی، مانند
آثار مذهبی فراوان دیگر در مکه و مدینه، به فراموشی سپرده شده و کمتر مسلمانی است
که از وجود این اثر تاریخی ـ مذهبیِ مهم، آگاه شود
و شنیدن نام مشربه برای وی تازگی نداشته باشد.

اکنون در این مقاله، تا آنجا که
فرصت اجازه می دهد، مطالبی درشناساندن و بیان اهمیت و تاریخ مشربه امّ ابراهیم، که بخشی از تاریخ زندگی
پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) نیز می باشد، در اختیار خوانندگان عزیز قرار می
دهیم:

۱ ـ مشربه در لغت ۲ ـ مشربه چگونه به تملّک پیامبر(صلی الله علیه وآله) در آمد. ۳ ـ
مشربه در گفتار و توصیه ائمه(علیهم السلام) ۴ ـ امّ ابراهیم کیست؟ ۵ ـ ابراهیم
دردانه رسول الله(صلی الله علیه وآله) ۶ ـ انتقال ماریه به مشربه ۷ ـ تبدیل مشربه
به مسجد و گورستان ۸ ـ مشربه یا مقبره مادر حضرت رضا(علیه السلام)

—————————————————

۹۹

—————————————————

* مشربه در لغت:

فیروز آبادی می نویسد: مشربه (به فتح و ضم راء) به زمین نرمی گفته می شود که همیشه
سر سبز است.

و همچنین به معنای غرفه و محلّ مرتفع و به صفّه و سکّو نیز گفته می شود.(۱)

احمد عباسی، مدینه شناس معروف می نویسد: مشربه به معنای غرفه است و به مناسبت وجود
غرفه امّ ابراهیم در داخل نخلستان، به مجموع این باغ «مشربه» گفته اند.(۲)

سمهودی می نویسد: مشربه، محلّ مرتفعی بوده در داخل باغ خرمای متعلق به پیامبر(صلی
الله علیه وآله) و می افزاید: این معنا می تواند مناسب ترین معنا در نامگذاری مشربه
امّ ابراهیم، که غرفه آن، در نقطه مرتفع قرار داشت باشد.(۳)

گفتنی است، همانگونه که سمهودی گفته است، در این نقطه که از صخره ها و تخته سنگ های
طبیعی بهوجود آمده (و امروز هم مشهود است) چون از سطح نخلستان مرتفع و از جریان آب
و نفوذ رطوبت در امن بود، غرفه و اتاقی و بعدها مسجدی بنا گردید.

مشربه چیست؟

مشربه، در لغت به هر معنا آمده باشد، آنگونه که از گفتار سمهودی به دست می آید،
«مشربه امّ ابراهیم» در میان مردم به باغ خرمایی اطلاق شده که در خارج از شهر مدینه
بوده و به رسول الله(صلی الله علیه وآله) تعلّق داشته است و در نقطه مرتفعی از این
باغ، غرفه ای بوده که پیامبر آن را برای زندگی کنیز خود «ماریه قبطیه» اختصاص داد و
او را به این محل منتقل کرد و ابراهیم، فرزند آن حضرت در همین محل از ماریه متولد
شد و از دنیا رفت. ماریه، پس از رسول خدا نیز تا پایان عمرش در مشربه به زندگی اش
ادامه داد و در همان غرفه از دنیا رفت.

موقعیت مشربه امّ ابراهیم

مشربه امّ ابراهیم در منطقه عوالی مدینه منوره و در شمال مسجد بنی قریظه واقع شده
که در گذشته به این منطقه عالیه، «نُسخ» (بضم سین) گفته می شد و محل زندگی قبیله
«بنی الحارث» ابن «خزرج» بود و ابو بکر هم در این منطقه خانه ای داشت که یکی از
همسرانش بنام «حبیبه» دختر «خارجه» در آن خانه زندگی می کرد و ابوبکر در همین خانه
بود که از رحلت

۱ . القاموس المحیط ، ماده «شرب».

۲ . عمده الاخبار فی مدینه المختار، ص۱۷۳

۳ . وفاء الوفا، ج۳، ص۸۲۶

—————————————————

۱۰۰

—————————————————

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آگاه شد و خود را به سرعت به مدینه رسانید.

مشربه امّ ابراهیم، پس از احداث بیمارستان «الزهرا» و «مستشفی الوطنی» در میان این
دو بیمارستان قرار گرفت و فاصله آن با «مستشفی الزهرا»، در خیابان علی بن ابی طالب،
حدود ۵۰۰ متر می باشد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله) چگونه مالک این نخلستان شد؟

این باغ پیش تر از آنِ شخصی یهودی، به نام «مخیریق» بود و با وصیت او، به رسول
الله(صلی الله علیه وآله)منتقل شد. این واقعه و رخداد چنین بوده است مخیریق،(۱) که
از یهودیان بنی نضیر مدینه

و از عالمان و ثروتمندان آن ها بود، به هنگام جنگ اُحد، اقوام و عشیره خویش را جمع

کرد و به آنان گفت: ای یهودیان! شما می دانید که محمد همان پیامبری است که ما و
پدرانمان در انتظار ظهورش به سر می بردیم و اکنون نصرت و یاری او برهمه واجب است.
پس به پا خیزید و از وی در مقابل دشمنانش دفاع کنید. گفتند: امروز یوم سبت و شنبه
است (که به عقیده آن ها در این روز جنگ جایز نبود). مخیریق در پاسخ آنان گفت: وای
بر شما! دیگر

سبتی نیست و دین یهود با آمدن پیامبر اسلام منسوخ گردید. او وقتی دید دعوت و

موعظه اش در هم کیشانش مؤثر واقع نمی شود، خود آماده جنگ با مشرکان مکه شد و به
هنگام حرکت به اُحد اینگونه وصیت کرد که: «اِن اُصِبتُ فما لی لمحمّد یصنع فیه ما
شاء»;

«اگر من در این جنگ کشته شدم همه ثروتم از آنِ محمد است و هر گونه صلاح بداند تصرّف
خواهد کرد.» او سرانجام در جنگ اُحد به شهادت رسید و پیامبر(صلی الله علیه وآله) پس
از شهادتش فرمود: «مُخَیرِیق

خَیرُ یَهُود».(۲)

بدینگونه، املاک و باغ های «مخیریق» که هفت قطعه و از جمله مشربه امّ ابراهیم

بود، در اختیار رسول الله(صلی الله علیه وآله) قرار گرفت و آن حضرت این باغ ها و
نخلستان ها را، که در تاریخ به عنوان «حوائط(۳) سبعه» معروف شده است(۴) ، از سال
سوم هجرت متصرّف گردید و همین حوائط بود که پس از رحلت آن حضرت، همراه با فدک ـ که
مورد ادعای حضرت زهرا(علیها السلام) و مورد انکار خلیفه اول بود ـ در اختیار دختر
پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار گرفت. البته فدک به جهت اهمیتی که داشت، بیش از
حوائط هفتگانه مورد توجه بود و از آن، بیشتر سخن به میان

آمده است.

۱ . بضم اول و فتح ثانی به صیغه تصغیر.

۲ . سهیلی، الروض الأُنُف، ج۵ ، ص۱۲ ; وفاء الوفا، ج۳، ص۹۸۸

۳ . حوائط ، جمع حائط ، باغ خرما، مختار الصحاح.

۴ . این حوائط به میثم، صائقه، حسنی، برقه، عوّاف، کلاء و مشربه نامیده شده اند.

—————————————————

۱۰۱

—————————————————

مشربه امّ ابراهیم در گفتار ائمه(علیهم السلام)

به طوری که پیش تر اشاره شد، ائمه هدی(علیهم السلام) به زیارت مشربه امّ ابراهیم
بسیار اهتمام داشتند و آن را پس از مسجد قبا، مهم ترین مکان زیارتی و حتی مقدم بر
زیارت شهدای اُحُد و قبر عموی پیامبر (حمزه سید الشهدا) می دانستند. و شیعیان خود
را به اهمیت این جایگاه مقدّس متوجّه ساخته اند و ما در این راستا به نقل چند روایت
بسنده می کنیم:

۱ . معاویه بن عمّار می گوید: امام صادق(علیه السلام) خطاب به من فرمود:

«لاَ تَدَعْ إِتْیَانَ الْمَشَاهِدِ کُلِّهَا مَسْجِدِ قُبَاءَ فَإِنَّهُ
الْمَسْجِدُ الَّذِی أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یَوْم وَ مَشْرَبَهِ
أُمِّ إِبْرَاهِیمَ وَ مَسْجِدِ الْفَضِیخِ وَ قُبُورِ الشُّهَدَاءِ وَ مَسْجِدِ
الاَْحْزَابِ وَ هُوَ مَسْجِدُ الْفَتْحِ».(۱)

«رفتن به مشاهد مدینه را ترک مکن و آن ها عبارت اند از مسجد قبا، که اساس آن از
نخستین روز بر تقوا بوده و مشربه امّ ابراهیم و…»

۲ . عقبه بن خالد گوید از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: ما مساجدی را که پیرامون
مدینه هستند، زیارت می کنیم، از کدامین مسجد آغاز کنیم بهتر است؟ فرمود:

«اِبْدَأْ بِقُبَا فَصَلِّ فِیهِ وَأَکْثِرْ فَإِنَّهُ أَوَّلُ مَسْجِد صَلَّی
فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) فِی هَذِهِ الْعَرْصَهِ ثُمَّ ائْتِ
مَشْرَبَهَ أُمِّ إِبْرَاهِیمَ فَصَلِّ فِیهَا وَهِیَ مَسْکَنُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی
الله علیه وآله)وَمُصَلاَّهُ».(۲)

«از مسجد قبا آغاز کن و در آن زیاد نماز بخوان; زیرا آن نخستین مسجد در این منطقه
است که رسول خدا در آنجا نماز خواند. پس از آن، به مشربه امّ ابراهیم برو و در آنجا
نماز بگزار; زیرا آنجا مسکن دوم پیامبر خدا و محل نماز او است.»

۳ . صفوان بن یَحْیی از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود:

«هَلْ أَتَیْتُمْ مَسْجِدَ قُبَا أَوْ مَسْجِدَ الْفَضِیخِ أَوْ مَشْرَبَهَ أُمِّ
إِبْرَاهِیمَ؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ. فَقَالَ: أَمَا إِنَّهُ لَمْ یَبْقَ مِنْ آثَارِ
رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) شَیْءٌ إِلاَّ وَ قَدْ غُیِّرَ غَیْرُ
هَذَا».(۳)

«آیا به مسجد قبا یا مسجد فضیخ و یا مشربه امّ ابراهیم رفته اید؟ عرض کردم: آری.
فرمود: از آثار رسول الله چیزی نمانده جز این که آن را تغییر داده اند، مگر این
ها.»

۱ . الکافی، ج۴، ص۵۶۰ ، کتاب الحج باب اتیان المشاهد و قبور الشهدا.

۲ . همان.

۳ . وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۵۵ ، باب استحباب إتیان المشاهد کلها.

—————————————————

۱۰۲

—————————————————

امّ ابراهیم کیست؟

از این روایات برداشت می شود که ائمه(علیهم السلام) توصیه و تأکید بر زیارت مشربه
امّ ابراهیم داشتند و آن را به عنوان مسکن و مصلاّی پیامبر(صلی الله علیه وآله)
شناسانده اند. از آنجاکه لازمه مسکن و مصلاّ بودن مشربه حضور ممتد و نوعی تردّد
دائمی را ایجاب می کند و با زندگی ماریه و جناب ابراهیم، فرزند پیامبر ارتباط و
پیوند دارد، لازم است شرح حال این مادر گرامی و فرزند گران قدرش، جناب ابراهیم را
در اختیار خوانندگان ارجمند قرار دهیم تا مسکن و مصلا بودن مشربه، که امام
صادق(علیه السلام) آن را عنوان کرده است، بیشتر و بهتر روشن شود.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در ذی قعده سال ششم هجرت، پس از مراجعت از حدیبیّه،
نامه هایی به برخی از سلاطین و سران کشورهای مختلف فرستاد و آن ها را به توحید
خداوند و پذیرش اسلام فرا خواند; از جمله نامه ای بهوسیله یکی از اصحابش، به نام
«حاطب بن ابی بلتعه» به «مقوقس» پادشاه اسکندریه فرستاد و در این نامه او را به
قبول اسلام دعوت فرمود.

مقوقس گرچه اسلام نپذیرفت، لیکن احترام و ادب کامل نسبت به نامه پیامبر خدا و پیک
آن حضرت را مراعات کرد و هنگام دریافت نامه گفت: از این پیام عطر خیر و نیکی
استشمام می شود. آنگاه فرمان داد آن نامه در صندوقی از عاج حفظ شود و به همراه پاسخ
این نامه

—————————————————

۱۰۳

—————————————————

هدایایی(۱) برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرستاد و از جمله این هدایا کنیزی
بود به نام «ماریه، دختر شمعون» و کنیز دیگر به نام «سیرین» خواهر او.(۲)

پس از ورود این دو خواهر به شهر رسول الله (مدینه)، آنها را به بانویی به نام امّ
سلیم تحویل داد و در خانه او به دیدارشان رفت و آن ها را به اسلام دعوت کرد و هر دو
خواهر، که از آگاهی بالایی نسبت به مذهب و عقیده خود برخوردار بودند، در همان خانه
اسلام را پذیرفتند و در تاریخ، از بانوان با فضیلت و متعهّد صدر اسلام به حساب می
آیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)سیرین را به حسّان بن ثابت، شاعر خویش هدیه کرد و
حسان از وی دارای فرزندی به نام عبدالرحمان شد وماریه را برای خود نگهداشت و از وی
دارای فرزندی به نام ابراهیم شد. بنابراین، زندگی ماریه با پیامبر(صلی الله علیه
وآله) از اواخر سال ششم و یا اوایل سال هفتم تا رحلت آن بزرگوار به مدت تقریبی پنج
سال ادامه داشت.

فوت ماریه: ابن کثیر از واقدی نقل می کند که ماریه در محرم سال پانزده هجرت، در
دوران خلافت عمربن خطاب از دنیا رفت و عمر بر پیکر او نماز خواند و در بقیع، در
کنار قبر فرزندش ابراهیم به خاک سپرده شد.(۳)

محبت شدید پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) به ماریه

از آنجا که ماریه بزرگ شده در محیط اجتماعی اسکندریه، متمدن ترین کشور آن روز و
تربیت یافته دربار مقوقس و دارای جمال ظاهری و کمال معنوی و اخلاقی بود و نسبت به
رسول خدا ادب و احترام فوق العاده داشت و از یک کشور بیگانه آمده بود و مانند
میهمان در خدمت رسول خدا بود، لذا از آغاز ورود به مدینه، مهر و محبت رسول خدا را
به سوی خود جلب کرد و از عطوفت و لطف خاص آن حضرت برخوردار شد; به طوری که موجب
حساسیت و حسادت بعضی از همسران آن حضرت گردید و این در حالی بود که پیامبر(صلی الله
علیه وآله) با هر یک از همسرانش دارای عادلانه ترین رفتار و نرم ترین مماشات بود و
در تأمین حقوق و خواسته های هر یک از آنان کمال مراقبت را داشت تا کوچکترین رنجش و
ناراحتی در آنان بهوجود نیاید، ولی به هر حال، این محبت و احترام و اظهار علاقه از
سوی پیامبر نسبت به ماریه در زندگی آن حضرت بی تأثیر نبود و موجب مسائلی گردید که
به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.

۱ . متن نامه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پاسخ آن از سوی مقوقس و معرفی هدایای او
در مکاتیب الرسول، ج۲، ص۲۱۷ و ۴۲۳ آمده است.

۲ . البدایه و النهایه، ج۴، ص۲۷۲ ; سیره حلبیه، ج۳، ص۲۸۲ ; تاریخ ذینی دحلان، ج۳،
ص۷۱ ; تاریخ الخمیس ج۲، ص۱۸۲

۳ . البدایه والنهایه، ج۵ ، ص۳۰۵

—————————————————

۱۰۴

—————————————————

چرا ماریه به مشربه منتقل شد؟

پیش از آن که شرح حال ابراهیم، فرزند رسول الله(صلی الله علیه وآله) را مطرح کنیم،
لازم است به این پرسش پاسخ دهیم که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) چرا و به چه
انگیزه ای کنیز مورد علاقه خود، ماریه را از همسایگی بانوان و همسرانش جدا کرد و او
را از زندگی در داخل مدینه و قرب جوار خویش و از کنار مسجدش محروم ساخت و در محلی
دور از مسجد النبی و در خارج مدینه، در میان نخلستان و محیط زندگی مردمانی که دارای
روحیه و فرهنگ اعراب بادیه نشین بودند، جای داد که این نوع زندگی هم برای کنیز تازه
وارد سخت بود و هم تحمّل این دوری برای خودِ آن حضرت، با علاقه زیادی که نسبت به
ماریه و پس از آن، نسبت به فرزندش ابراهیم داشت مشکل و ناگوار بود.

رفتن به مشاهد مدینه را ترک مکن و آن ها عبارت اند از مسجد قبا، که اساس آن از
نخستین روز بر تقوا بوده و مشربه امّ ابراهیم و…

گذشته از این که، این اقدام پیامبر(صلی الله علیه وآله) می توانست بهانه و دست
آویزی برای منافقان باشد که پیوسته در صدد گرفتن ایراد و اشکال و نیز خدشه وارد
کردن نسبت به شخصیت پیامبر اسلام بودند و راهی بود از سوی دشمنان برای ایجاد تزلزل
در دل مسلمانان ضعیف الایمان.

پس به یقین، یک عامل قوی و انگیزه مهم در این تصمیم وجود داشت که موجب شد آن حضرت
همه این ناراحتی ها را بر خود هموار کند و کنیز مورد علاقه اش را به منطقه ای دور
دست انتقال دهد.

شیوه زندگی رسول خدا با همسرانش

در پاسخ این پرسش می گوییم: بررسی آیات و احادث و تاریخ زندگی پیامبر خدا در چگونگی
معاشرت و تعامل آن حضرت با همسرانش، بیانگر این حقیقت است که آن حضرت هر گاه می دید
همسرانش خواسته هایی از روی رقابت و حسادت دارند و یا احیاناً، خواسته های سلیقه ای
و خارج از مقررات از شخص رسول خدا طلب می کنند، آن بزرگوار در

اینگونه موارد به گونه ای تصمیم می گرفت و اقدام عملی می کرد که هم موجب رفع اختلاف
و

—————————————————

۱۰۵

—————————————————

هم عامل جلب رضایت خاطر آنان می گردید و این اقدام از سوی آن حضرت گاهی ایثار و
مقدم داشتن خواسته های آنان نسبت به خواسته خود آن حضرت را به همراه داشت و در یک
جمله رسول خدا برای جلب رضایت و آرامش خاطر همسرانش، گاهی از حق خویش اغماض و صرف
نظر می کرد و بدین گونه نارضایتی و اختلاف آنان را به سکونت دل و آرامش خاطر مبدّل
می ساخت.

برای روشن شدن این بُعد از زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و به عنوان نمونه، یک
مورد از عملکرد آن حضرت با همسرانش را نقل می کنیم:

می دانیم که رسول الله(صلی الله علیه وآله) دهه آخر ماه مبارک رمضان را اعتکاف می
کرد و با افراشتن چادری در مسجد و قطع ارتباط با همسرانش، به عبادت و تهجّد مشغول
می گردید و بر این عمل اهتمام زیاد میورزید.

ولی طبق مضمون روایتی که در صحیح بخاری از عایشه نقل شده که آن حضرت در یک ماه
رمضانی تصمیم به انجام اعتکاف گرفت، عایشه از آن حضرت خواست که اجازه دهد او هم
خیمه ای در کنار خیمه رسول الله به پاکند ومشغول عبادت و اعتکاف شود. پیامبرخدا
درخواست عایشه را قبول کرد، چون چشم حفصه به خیمه عایشه افتاد، او هم از وی خواست
تا رضایت رسول الله را برای برافراشتن خیمه بر وی جلب نماید. رسول خدا بر او نیز
اجازه داد. زینب بنت جحش چون این دو خیمه را در کنار خیمه رسول خدا دید، برای خود
خیمه ای در کنار آن ها برافراشت. پیامبر پس از اقامه نماز که می خواست داخل خیمه
خود شود چشمش به این خیمه ها افتاد، پرسید: این ها چیست؟ گفتند: اینها خیمه های سه
تن از همسران شما می باشد.

رسول خدا فرمود: «لا اَلله أردن بهذا ما انا بمعتکف»;(۱) «آن ها برای خدا چنین کار
را نکرده اند، من هم نمی خواهم معتکف شوم.» آنگاه مسجد را ترک کرد و به خانه اش
بازگشت و بر خلاف سال های گذشته، پس از عید فطر ده روز از ماه شوال را به اعتکاف
پرداخت.

به طوری که اشاره شد، پیامبر خدا با اهتمام ویژه ای که به اعتکاف دهه آخر ماه رمضان
داشتند، چون رقابت و هم چشمی را در میان بانوان خود دید، با حالی شگفت زده پرسید:
آیااین کار واقعاً برای خدا انجام گرفته یا جنبه رقابتی دارد و لذا از حق خویش و
انجام دادن عبادت مورد علاقه اش صرف نظر کرد و در عین حال، به گونه ای اقدام نمود
که برای هیچ یک

۱ . صحیح بخاری، ج۲، کتاب الاعتکاف، ح۱۹۴۰

—————————————————

۱۰۶

—————————————————

از این بانوان جای گله و ناخوشنودی بهوجود نیامد.

و اکنون بر می گردیم به پاسخ پرسش یاد شده، که چرا رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
ماریه دختر شمعون و کنیز مورد علاقه خود را به بیرون مدینه برد و مسکن او را به جای
داخل شهر، در میان نخلستان قرار داد؟!

پاسخ این پرسش این است که در روزهای اول ورود ماریه به مدینه که رسول خدا او را در
منزل حارثه بن ابی نعمان،(۱) که در همسایگی مسجد قرار داشت، سُکنی داد بعضی از
همسران آن حضرت نسبت به این بانوی جوان و میهمان تازه وارد، حسادت ورزیدند و تحمل
این بانو و تردّد مکرر رسول خدا به خانه او سخت می نمود و با ظاهر شدن اثر حمل در
وی این حالت شدیدتر و این اظهار ناراحتی بیشتر گردید و لذا پیامبرخدا(صلی الله علیه
وآله) برای حفظ توازن در میان همسران و ایجاد آرامش در داخل زندگیش مصلحت دیدند که
ماریه را علی رغم علاقه فوق العاده ای که نسبت به وی داشتند، از همسایگی همسرانش
جدا و به خارج شهر منتقل نمایند. از این رو، ماریه در میان بستان و نخلستانی که
متعلق به پیامبر در میان قبیله بنی مازن در نزدیکی مسجد قبا قرار داشت، سکنی گزید
که این محل بعدها به نام «مشربه امّ ابراهیم» معروف شد و پس از چند ماه، جناب
ابراهیم در این محل متولد گردید.

مورّخان انتقال ماریه به مشربه را این چنین نقل کرده اند:

«و غار نساء رسول الله واشتدَ عَلَیْهِنَّ حین رزق منها الولد».(۲)

«همسران پیامبر نسبت به ماریه حسد ورزیدند و این حسادت آنگاه شدت یافت که پیامبر از
وی دارای فرزند شد.»

و باز در طبقات می گوید:

«ان رسول الله حجب ماریه و قد ثقلت علی نساء النبیّ(صلی الله علیه وآله) و غِرْنَ
علیها ولا مثل عائشه».(۳)

«پیامبر خدا ماریه را از محیط زندگیش دور ساخت زیرا تحمل او برای همسران آن حضرت
سخت بود و آنان نسبت به وی حسد ورزیدند اما نه مثل عایشه.»

و باز در منابع تاریخ از عایشه نقل شده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روزی
ابراهیم را در

۱ . وفاء الوفا، ج۳، ص۸۲۶

۲ . طبقات ابن سعد، ج۱، ق۱، ص۶۸ ; البدایه والنهایه، ج۵، ص۳۰۴ ; تاریخ یعقوبی، ج۲،
ص۸۷ ; کامل ابن، اثیر، ج۲،ص ۱۸۶

۳ . طبقات ابن سعد، همان، ص۸۶

—————————————————

۱۰۷

—————————————————

آغوش گرفته بود و به من فرمود: «عایشه ببین این طفل چه قدر به من شبیه است!» گفتم:
هیچ شباهتی به تو ندارد. فرمود: «مانند من، چه قدر سفید و چاق است!» گفتم: طفلی که
شیر گوسفند بخورد چاق و سفید رنگ می شود.(۱)

این ها نمونه هایی از برخورد بعضی از همسران پیامبر با ماریه و فرزندش ابراهیم و
بیانگر حسادت آنان نسبت به این مادر و فرزند می باشد.

محبت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نسبت به فرزندش ابراهیم در دوران زندگی و به هنگام
وفاتش

جناب ابراهیم در میان قبیله بنی مازن، در مشربه متولّد شد و سلمی همسر ابو رافع
مامایی او را به عهده گرفت. از این رو، نخستین کسی که مژده ولادت او را به رسول خدا
داد، ابو رافع بود و رسول خدا غلامی را به عنوان مژدگانی به او هدیه داد. پیامبر
خدا در روز هفتم ولادت ابراهیم گوسفندی عقیقه کرد و شخصی به نام ابو هند، موی سر آن
طفل را تراشید و پیامبر به وزن موهای او، نقره صدقه داد و سپس موها در خاک دفن
گردید و در همین روز پیامبر(صلی الله علیه وآله) نام ابراهیم را بر وی نهاد و
فرمود: جبرئیل بر من نازل گردید و گفت: «السَّلامُ عَلَیْکَ یا أَبا إِبْراهِیْم»
من هم نام جدّم ابراهیم را بر وی نهادم.(۲)

پس از تولد ابراهیم، هریک از همسران انصار درخواست کردند که پیامبرخدا وظیفه
پرستاری و شیردادن بر ابراهیم را به وی واگذارد، تا این که سرانجام این افتخار نصیب
بانویی به نام «امّ برده» همسر «ابو سیف» شد که شغل آهنگری داشت و در همسایگی مشربه
می زیست. امّ برده ابراهیم را نزد ماریه در مشربه و به حضور رسول الله در مدینه می
برد و پس از دیدار آنان، به خانه خویش بر می گرداند و گاهی نیز رسول خدا خود به
دیدار ابراهیم و مادرش می رفت.

انس بن مالک، خدمتگزار پیامبر می گوید: من کسی را مهربان تر از رسول خدا نسبت به
فرزند ندیده ام. هنگامی که امّ برده ابراهیم را پرستاری می کرد، رسول خدا گاهی آن
فاصله دور تا خانه وی را می پیمود و فرزندش را در آغوش می گرفت و او را می بوسید و
آنگاه به دایه اش تحویل می داد.

روزی رسول خدا باز قصد خانه امّ برده را داشت که من نیز همراه آن حضرت بودم، چون به
خانه ابو سیف رسیدیم، دیدم خانه پر از دود است و من به سرعت و پیش از پیامبر

۱ . طبقات، همان ; البدایه والنهایه ج۵ ، ص۳۰۵ ; تاریخ یعقوبی، ج۳، ص۸۷

۲ . طبقات، همان، ص۸۷

—————————————————

۱۰۸

—————————————————

وارد خانه شدم و او را از ورود رسول خدا آگاه ساختم و او هم بی درنگ دست از کار
کشید و کوره آهنگری را خاموش کرد تا دود فضای خانه، آن حضرت را نیازارد ولی رسول
خدا با همان وضع و بدون توجه به دود خانه وارد شد و فرزندش را به سینه چسبانید.(۱)

در مرگ ابراهیم

علاقه و محبّت پیامبر(صلی الله علیه وآله)نسبت به ابراهیم را می توان به هنگام مرگ
وی و در مراسم غسل و دفن او، به صورت واضح و آشکارا دید و این علاقه و عاطفه، یکی
از دو عامل و انگیزه ای بود که آن حضرت را به مشربه می کشاند و موجب حضور مکرّرش در
این نخلستان می گردید.

ابراهیم مریض شد و در روز سه شنبه، یازدهم ربیع الاول، سال دهم هجرت، در حالی که
هجده ماه و به قولی شانزده ماه داشت، از دنیا رفت.

پیامبر خدا ماریه را از محیط زندگی اش دور ساخت; زیرا تحمل او برای همسران آن حضرت
سخت بود و آنان نسبت به وی حسد ورزیدند اما نه مثل عایشه.

در منابع حدیثی متعدّد نقل شده که در دقایق آخر عمر ابراهیم و آنگاه که او در حال
نزع بود، پیامبر(صلی الله علیه وآله) در کنارش نشسته بود و در حالی که اشک از
دیدگانش جاری بود، چنین فرمود:

«تدمع العین ویحزن القلب و لا نقول الاّ ما یرضی به الرّب و إنّا بک لمحزونون».(۲)

«قلبم اندوهگین و چشمم گریان است و چیزی به جز رضای حق نمی گویم، ای ابراهیم اکنون
در فراق تو به شدت اندوهگینم.»

و در حدیث دیگری آمده است که:

«ففاضت عینا رسول الله فقال سعد ما هذا؟ قال: انّها رحمه وضعها الله فی قلب من یشاء
و إنّما یرحم الله من عباده الرحماء».(۳)

«چون سعد اشک پیامبر را دید، عرض کرد: ای پیامبر خدا، این گریه چرا؟ حضرت فرمود:
این رحمت و عاطفه است و خداوند در دل کسانی که می خواهد قرار می دهد. خداوند از
میان بندگانش بر کسانی رحم می کند که در دلشان رحم باشد.»

۱ . اسد الغابه، ج۱، ص۴۹

۲ . صحیح بخاری، ج۱، کتاب الجنائز، ح۱۲۴۱ ; صحیح مسلم ج۲، کتاب الفضائل، ح۲۳۱۵ ;
سنن ابن ماجه، ج۱، کتاب الجنائز، ح۱۵۸۹

۳ . سنن ابن ماجه، کتاب الجنائز.

—————————————————

۱۰۹

—————————————————

انتقال پیکر ابراهیم(علیه السلام) برای دفن

پس از مرگ ابراهیم، وقتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: «أین ندفنه»;
«پیکرش را در کجا دفن کنیم.» فرمود: «ألحقوه بسلفنا الصالح، عثمان بن مظعون» و طبق
این دستور پیکر او به داخل مدینه حمل گردید.(۱)

ابن کثیر می گوید: آنگاه که ابراهیم از دنیا رفت، پیامبر(صلی الله علیه وآله)امیر
مؤمنان(علیه السلام)، را در مشربه نزد ماریه فرستاد و آن حضرت پیکر ابراهیم را در
تابوتی در بالای اسب به مدینه نزد رسول خدا منتقل نمود.(۲)

غسل پیکر ابراهیم

مشهور آن است که مراسم غسل ابراهیم(علیه السلام) به وسیله فضل بن عباس انجام گرفت و
رسول خدا و عمویش عباس در گوشه ای نشسته، بر این مراسم نظاره می کردند.(۳)

گریه پیامبر(صلی الله علیه وآله) هنگام کفن کردن ابراهیم

ابن ماجه در سنن خود از انس بن مالک نقل می کند که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله)
هنگام کفن کردن جسد ابراهیم(علیه السلام) فرمود: «بر کفنش نپیچید تا برای آخرین بار
او را ببینم، آنگاه بر روی پیکر ابراهیم خم شد و گریست.»(۴)

ابن کثیر این جمله را چنین نقل کرده است: «فبکی حتّی اضطرب لحیاه و جنباه»;(۵)«رسول
الله آن چنان گریست که شانه ها و چانه اش از شدّت گریه تکان می خورد.»

نماز بر پیکر ابراهیم

ابن ماجه همچنین نقل می کند که:

«لمّا مات إبراهیم بن رسول الله(صلی الله علیه وآله) صلّی علیه رسول الله وقال: إنّ
له مرضعاً فی الجنه»(۶)

«چون ابراهیم فرزند رسول خدا از دنیا رفت، خود پیامبر بر پیکر او نماز خواند و
فرمود: در بهشت کسی است که به وی شیر می دهد.»

۱ . ابن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۰۰ ; استیعاب، ج ۳، ص۸۵ ; اسد الغابه، ج۳، ص۳۸۷

۲ . البدایه والنهایه، ج۵ ، ص۳۱۱

۳ . طبقات، ج۱، ق۱، ص۹۲ ; اسد الغابه، ج۱، ص۴۰

۴ . سنن ابن ماجه کتاب الجنائز، ح۱۴۷۵

۵ . البدایه والنهایه، ج۵ ، ص۳۱۰

۶ . سنن ابن ماجه کتاب الجنائز باب ماجاء فی الصلاه علی ان رسول الله(صلی الله علیه
وآله) .

—————————————————

۱۱۰

—————————————————

در سنن ابی داود هم آمده است: «صلّی علیه فی المقاعد»;(۱) «رسول خدا نماز او را در
میدان عمومی اقامه کرد.»

چگونگی دفن ابراهیم

ابن کثیر می نویسد: «هنگام دفن ابراهیم، امیر مؤمنان داخل قبر شد و کف قبر را هموار
و آماده ساخت، آنگاه او را دفن نمود; «فدخل علیٌ فی قبره حتّی سوّی علیه و
دفنه».(۲)

گریه پیامبر و مسلمانان در کنار قبر

ابن کثیر به مراسم دفن جناب ابراهیم اشاره می کند و می گوید: در این هنگام بود که:

«بَکی رسول الله و بکی المسلمون حوله حتّی ارتفع الصوت ثمّ قال تدمع العین و یحزن
القلب ولا نقول ما یغضب الربّ و انّا علیک یا ابراهیم لمحزونون»(۳)

«رسول خدا گریست و مسلمانان در اثر گریه آن حضرت آن چنان گریستند که صدایشان به
گریه بلند شد آنگاه آن حضرت فرمود…»

پس از دفن

صاحب طبقات نقل می کند که پیامبر دستور داد مشک آبی آوردند و به روی قبر ابراهیم
ریخت و آنگاه فرمود قطعه سنگی آوردند و بر قبر او نصب کرد.(۴)

۱ . سنن ابی داود، ج۲، کتاب الجنائز.

۲ . البدایه والنهایه، ج ۵ ، ص۳۱۰

۳ . همان.

۴ . طبقات، ج۱، ق۱، ص۹۱

—————————————————

۱۱۱

—————————————————

—————————————————

۱۱۲

—————————————————

نتیجه:

این بود رفتار رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.