پاورپوینت کامل حج برتر در سنت نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حج برتر در سنت نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حج برتر در سنت نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حج برتر در سنت نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
مقدمه:
به گفته روایات، حج در اسلام به سه گونه تشریع شده است که عبارت اند از: «اِفراد»،
«قِران» و «تمتّع».(۱) برپایه همین روایات:
حج اِفراد، به معنای حج خالص است; به گونه ای که حج گزار به جز انجام مناسک حج، نیت
دیگری نداشته باشد.(۲)
حج قِران، عبارت از حجّی است که در آن حاجی از محل سکونت خود اقدام به آوردن قربانی
کند.(۳)
و حج تمتع، به معنای حجی است که در آن حاجی در فاصله انجام مناسک عمره و مناسک حج،
از حالت احرام خارج شده و به بهره برداری و تمتّع از مواهبی که در زمان احرام بر وی
جایز نبوده است، مجاز می گردد.(۴)
در روایات شیعه بر انجام مناسک حج، از نوع سوم، بسیار تأکید شده و از آن به عنوان
حج برتر و یادگار سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و سیره امامان معصوم(علیهم
السلام) سخن رفته است. در صورتی که در مورد برترین نوع حج، اختلافات فاحشی در مذاهب
چهارگانه اهل سنت وجود دارد. حج تمتّع به عنوان مورد سفارش پیامبر(صلی الله علیه
وآله) از ادلّه استواری در روایات اهل سنت برخوردار است، اما در پی اقدام برخی از
صحابه در نفی عمره تمتّع، عملاً بر اقسام دیگر حج توصیه و تأکید شده است. این
نوشتار بر آن است که با تکیه بر ادلّه رواییِ فریقین (شیعی و سنی) به بررسی وضعیت
حج تمتع در عصر پیامبر
۱ . الکافی، ج۴، صص۲۹۴ ـ ۲۹۱، باب اصناف الحج ; تهذیب الأحکام، ج۵ ، صص۵۶ ـ ۲۹، باب
ضروب الحج ; وسایل الشیعه، ج۸ ، صص۲۲۱ ـ ۱۴۸، با عنوان ابواب اقسام الحج ;
بحارالأنوار، ج۹۶، ص۸۶، باب انواع الحج ; من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۰۳، باب وجوه
الحاج.
۲ . الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۳۱۴ که درباره وجه تسمیه حج «اِفراد» می نویسد: «أما فی
الإفراد فلإنفصاله عن العمره و عدم إرتباطه بها».
۳ . تهذیب الأحکام، ج۵ ، ص۵۱، در حدیث معاویه بن عمار آمده که امام صادق(علیه
السلام) درباره حج قِران فرمود: «لا یکون قران إلاّ بسیاق الهدی» و نیز بنگرید به:
الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۳۱۴ و نیز من لا یحضره الفقیه عن أبی عبدالله(علیه السلام)
: الحاج عندنا علی ثلاثه أوجه: حاج متمتّع وحاج مفرد للحج وسائق للهدی والسائق هو
القارن.
۴ . روایات تشریع عمره تمتع را در ادامه مقاله.
—————————————————
صفحه ۲۰
—————————————————
خدا(صلی الله علیه وآله)بپردازد و ارجحیت آن را نسبت به دو قسم دیگر، به ویژه با
تکیه بر روایات وارده از طریق اهل بیت(علیهم السلام) مبرهن سازد.
درآمد
گزارشی از حج پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) در حَجّه الوداع و تشریع عمره تمتّع
در خصوص چگونگی حج آن حضرت در حجه الوداع، روایات متعدد و گاهی مفصّل در جوامع
حدیثی فریقین وارد شده(۱) و با استفاده از همین روایات، کتب مستقلی نیز ویژه کیفیت
حجّ آن بزرگوار به رشته تألیف کشیده شده است;(۲) از جمله عبدالله بن سنان در حدیثی
از امام صادق(علیه السلام) سفر پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) در حجه الوداع را
چنین گزارش کرده است:
«پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) اعلام کرد که من عازم حجّ خانه خدایم و نامه ای
نوشت تا به مسلمانان ابلاغ شود که هرکس می تواند عازم حج شود. مسلمانان از اطراف
مدینه گرد آمدند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)از مدینه خاج شد و موقعی که در کنار
(مسجد) شجره فرود آمد، فرمود تا همگان موهای زاید بدن را بزدایند و غسل کنند و
لباسی بر تن نکنند جز یک قواره پارچه که بر کمر ببندند و یک قواره دیگر که بر دوش
بپیچند و اگر ندارند، عمامه خود را بر دوش بگیرند. ابو عبدالله گفت: پیامبر خدا(صلی
الله علیه وآله) به این صورت لبیک می گفت:
« لَبَّیْکَ، اللّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ ، اِنَّ
الْحَمْدَ وَ النِّعْمَهَ لَکَ وَ الْمُلْکَ، لا شَرِیکَ لَکَ».
«آمدم، بار خدایا! آمدم، و تو را انبازی نیست. آمدم. ستایش و نعمت هر دو از آن تو
است همراه با پادشاهی و تو را انبازی نیست.»
و فراوان می گفت: « لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِج لَبَّیْکَ» ; «آمدم ای صاحب آسمان های
بلند، آمدم.» و هرگاه به رهگذری برمی خورد و یا بر پشته ای بالا می رفت و یا از دره
ای سرازیر می گشت، آوای لبیک را از سر می گرفت و نیز در پایان شب ها و بعد از
نمازها، به تکرار آن می پرداخت. هنگام ورود به مکه، از گردنه بالای مکه وارد شد و
زمان بازگشت به مدینه از درّه پایین مکه; یعنی «ذی طوی» بیرون آمد. پیامبر خدا(صلی
الله علیه وآله) هنگام ورود به مسجد متوقف شد و رو به کعبه ایستاد و خدا را سپاس و
ثنا گفت و بر پدرش ابراهیم خلیل درود فرستاد و بعد از ورود به مسجد،
۱ . اهم این روایات را بنگرید در: الکافی، ج۴، صص۲۵۲ ـ ۲۴۴، باب حج النبی(صلی الله
علیه وآله) ; من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۵۳ ; بحارالأنوار، ج۹۶، ص۹۰ ; وسایل
الشیعه، ج۸ ، ص۱۶۴ ; تهذیب الأحکام، ج۵ ، ص۳۰ ; سنن النبی، ج۶، صص۶۶ ـ ۵۱ در روایات
مختلف، حج الأنبیاء والأئمه، صص۹۹ و ۱۲۸ ـ ۱۳۲ ; الحج والعمره فی الکتاب والسنه،
صص۲۸۵ ـ ۲۸۱ ; الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۳۱۱، کیفیه حج النبی.
و نیز بنگرید به: صحیح مسلم، ج۲، صص۸۸۶ ـ ۸۹۲، باب حجه النبی(صلی الله علیه وآله) ;
صحیح بخاری، ج۲، صص۶۵۵ـ۶۴۹ در روایات مختلف ; الموطّأ مالک، ج۱، ص۳۳۵ ; سنن ابن
ماجه، ج۲، ص۹۹۱ ; سنن نسایی، ج۵ ، ص۱۵۱، التمتع ; حجه الوداع از ابن حزم، ص۳۲۹،
الأحادیث الوارده فی أمر رسول الله بفسخ الحج بعمره فی حجه الوداع ; سنن ابی داود،
ج۲، صص۱۶۱ ـ ۱۵۲
۲ . برخی از این کتب به قرار زیر است: حجه الوداع، تألیف ابن حزم اندلسی (م۴۵۶) ;
حجه المصطفی تألیف محب الدین طبری (م۶۹۴)، حجه الوداع تألیف محمد زکریا کاندهلوی ;
احوال النبی فی الحج از فیصل بن علی البعدانی ; الحج والعمره فی الکتاب والسنه
تألیف محمدی ری شهری ; حج الأنبیاء والأئمه از معاونت امور آموزش بعثه ; همگام با
پیامبر در حجه الوداع، تألیف حسین واثقی.
—————————————————
صفحه ۲۱
—————————————————
به سوی حجرالأسود رفت و آن را بوسید، سپس مشغول به طواف شد و بعد از طواف در پشت
مقام ابراهیم، دو رکعت نماز خواند. بعد از نماز، بر سر چاه زمزم آمد و از آن نوشید
و گفت: « اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ
کُلِّ داء وَسُقْم». و این دعا را رو به قبله تکرار کرد. سپس به اصحاب خود فرمود:
دیدار از کعبه، باید با استلام حَجَر پایان پذیرد. بار دیگر حجرالأسود را بوسید و
راهیِ صفا شد و با صدای بلند گفت: «از آن جا آغاز می کنم که خداوند آغاز کرده است.»
لذا بر کوه صفا بالا رفت تا سعی صفا و مروه را آغاز کند و چندان بر روی آن توقف کرد
که انسان می تواند سوره بقره را تلاوت کند.(۱)
طبق روایت دیگر، که معاویه بن عمار از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است، پیامبر
خدا(صلی الله علیه وآله)پس از فراغت از سعی صفا و مروه، اشاره به پشت سر خود کرد و
خطاب به مردم فرمود: اکنون این جبرئیل است که به من می گوید: به شما فرمان دهم که
هرکس با خود قربانی نیاورده، از احرام خارج شود (و عمل خود را عمره قرار دهد) و اگر
من آن چه تاکنون انجام داده ام، انجام نداده بودم، همان کاری را که به شما فرمان
دادم، انجام می دادم، لیکن اکنون قربانی به همراه آورده ام و برای کسی که قربانی به
همراه دارد، شایسته نیست از احرام خارج شود، مگر آن که قربانی به قربانگاه رسد.
در این هنگام یکی از حاضران گفت: «ما به حج آمده ایم، در وضعیتی که از سر و موی ما
آب (غسل) ریزان است. پیامبر(صلی الله علیه وآله)به او گفت: تو هیچ گاه به این حکم
ایمان نخواهی آورد.(۲) در این لحظه، سراقه بن مالک بن جعشم کنانی گفت: ای فرستاده
خداوند، دین ما را آن گونه به ما بیاموز که گویا امروز آفریده شده ایم. این دستور
که فرمودی ویژه امسال است یا برای همیشه؟ پیامبر(صلی الله علیه وآله) در پاسخ او
فرمود: این فرمانی است برای همیشه، تا روز قیامت. سپس انگشتان خود را در هم فرو
برده، گفت: این چنین حج و عمره تا روز قیامت به هم پیوسته گردید.(۳)
پس از سخنان پیامبر(صلی الله علیه وآله) ، گرچه حکم شرعیِ جدید برای بعضی از صحابه
سنگین و غیر قابل قبول می نمود، لیکن به هر جهت اصحاب و همراهان پیامبر(صلی الله
علیه وآله) به دو گروه تقسیم شدند; الف : کسانی که همانند پیامبر(صلی الله علیه
وآله) از مدینه با خود قربانی آورده بودند که از جمله آن ها ابوبکر، عمر، طلحه،
زبیر و گروه دیگر بودند،(۴) لذا همانند پیامبر بر حال احرام باقی ماندند و
نتوانستند از رخصت تمتّع استفاده کنند ب : آن دسته از همراهان حضرت، که اکثریت را
تشکیل می دادند، قربانی به همراه نیاورده بودند، از جمله آن ها همسران پیامبر(صلی
الله علیه وآله) و حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) از
۱ . الکافی، ج۴، صص۲۴۹ و ۲۵۰ ; گزیده کافی، شماره۱۷۷۷
۲ . این شخص طبق پاره ای از روایات عمر بن خطاب بوده است ; بنگرید به: مرآه العقول،
ج۱۷، ص۱۱۳. و لذا بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و در دوران خلافت خود به
انکار این حکم شرعی و ممنوعیت آن حکم نمود (همان جا و نیز ادامه همین مقاله).
۳ . الکافی، ج۴، ص۲۴۶ ; من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۵۳ ; وسایل الشیعه، ج۸ ، ص۱۶۴ و
نیز نزدیک به همین حدیث را بنگرید در صحیح مسلم، ج۲، ص۸۸۶
۴ . ابن حزم، حجه الوداع، ص۱۱۸
—————————————————
صفحه ۲۲
—————————————————
لباس احرام به در آمده و عمل خود را عمره قرار دادند.(۱)
طبق روایتی، علی(علیه السلام) که در این ایام از ناحیه یمن به مکه وارد شد، پس از
مشاهده حضرت فاطمه(علیها السلام) ، که از احرام خارج شده و لباسی رنگین به تن کرده
بود، ابتدا تعجب کرد، اما پس از توضیحات همسرش، در جریان تشریع عمره تمتّع قرار
گرفت و متقاعد شد.(۲)
آنگاه به محضر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نایل شد و پیامبر از وی پرسید: ای علی،
با چه نیّتی لباس
احرام به تن کردی؟ علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: به هنگام پوشیدن جامه احرام گفتم:
خدایا! من با همان نیتی محرم می شوم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) محرم شده است.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) به او فرمود: پس تو نیز بر حالت احرام باقی بمان; زیرا
تو در قربانی من شریکی (و من از مدینه به نیت تو قربانی آورده ام).(۳)
بنا به حدیث امام صادق(علیه السلام) پیامبر(صلی الله علیه وآله)و اصحاب او در بطحا
ساکن شدند تا آن که روز ترویه فرا رسید. صبحگاهانِ روز ترویه، بار دیگر پیامبر(صلی
الله علیه وآله) به مردم اعلام کرد غسل کرده، برای انجام حج، جامه احرام بر تن کنند
و عازم منا شوند و پس از درنگ یک روزه، فردای آن روز عازم عرفات گردند و…(۴)
تشریع حج تمتّع در روایات اهل سنت
آنچه گذشت، چگونگی حج تمتّع با تکیه بر روایات شیعه بود; اما تشریع این حکم در
روایات اهل سنت نیز انعکاس وسیعی دارد; به عبارت دیگر، چگونگی حج پیامبر خدا(صلی
الله علیه وآله) ـ که متضمّن تشریع عمره تمتّع نیز می باشد ـ بهوسیله گروه زیادی از
اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) گزارش شده که جوامع حدیثی به درج روایات آن
مبادرت کرده اند، جز آن که دراین جوامع روایات دیگری نیز جلب نظر می کند که حاکی از
عدم رضایت برخی از صحابه در تشریع این حکم شرعی بوده و احیاناً احکام دیگری را بیان
می کند، لذا در روایاتِ اهل سنّت اختلافات و بعضاً تعارض هایی در حکم عمره تمتّع
قابل مشاهده است که لازم است در این قسمت، نمونه هایی از روایات گوناگون آورده شود
و سپس داوری مناسب صورت پذیرد.
الف) روایات اهل سنّت در تشریع اصل حج تمتّع
۱ . همان جا و نیز صحیح بخاری، ج۲، صص ۶۵۱ ـ ۶۴۹ ; موطأ مالک، ج۱، ص۳۳۷ ; سنن ابی
داود، ج۲، ص۱۵۶
۲ . سنن ابی داود، ج۲، ص۱۵۸ ; الکافی، ج۴، ص۲۴۶
۳ . الکافی، ج۴، ص۲۴۶ ; طبق پاره ای از روایات، پیامبر(صلی الله علیه وآله) از
مدینه صد شتر به همراه آورد که از این تعداد ۳۴ عدد را به نیت علی(علیه السلام) و
۶۶ شتر را به نیت خود آورده بود. بنگرید به: من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۵۳ ; وسایل
الشیعه، ج۸ ، ص۱۶۴، سنن النبی، ج۸ ، ص۵۹
۴ . الکافی، ج۲، ص۲۴۷ با اندکی تلخیص.
—————————————————
صفحه ۲۳
—————————————————
روایات اهل سنّت در تشریع اصل حجّ تمتّع، با کثرت و تنوّع چشمگیری همراه بوده و طبق
پاره ای از تحیقات و پژوهش ها، بیش از ۱۵ تن از صحابه به نقل آن پرداخته اند که
عبارت اند از: جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، براء بن عازب، علی(علیه
السلام) ، انس بن مالک، ابو موسی اشعری، ابن عباس، ابن عمر، سبره بن معبد جهنی،
سراقه بن مالک مدلجی، ابوذر، معقل بن یسار، فاطمه زهرا(علیها السلام) ، حفصه، عایشه
و اسما دختر ابوبکر(۱) .
پاره ای از این روایات به قرار زیر است:
۱. معروف ترین حدیث در این باره ـ که گزارش کاملی از حج پیامبرخدا(صلی الله علیه
وآله) را در بردارد، حدیث جابر بن عبدالله انصاری، در ملاقات با امام باقر(علیه
السلام) است که مسلم در صحیح خود به درج آن پرداخته است. طبق این حدیث، امام
صادق(علیه السلام) از قول پدر خود نقل می کند که ما بر جابر بن عبدالله انصاری ـ در
حالی که وی نابینا بود ـ وارد شدیم، وی از حال حاضران پرسید، تا این که به من رسید;
به او گفتم: من محمّد بن علی بن حسین هستم. پس از خوشامدگویی، به من گفت: ای برادر
زاده! از هرچه می خواهی بپرس… پس گفتم: مرا از چگونگی حج گزاری پیامبر(صلی الله
علیه وآله) آگاه ساز. گفت: پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) نُه سال در مدینه اقامت
کرد و حج به جا نیاورد تا آن که در سال دهم، مسلمانان را جهت انجام حج فراخواند. پس
از آخرین دورِ سعی صفا و مروه، به مسلمانان گفت: اگر آن چه را که اکنون انجام داده
ام، به جا نیاورده بودم (و قربانی با خود همراه نکرده بودم) مناسک خود را عمره قرار
می دادم، لذا آن کس که قربانی با خود نیاورده، مناسک خود را عمره قرار دهد و از
احرام خارج شود.
در این هنگام سراقه بن مالک بن جعشم از جای برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا; این
حکم ویژه امسال است یا تا ابد برجاست؟ پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) یکی از
انگشتان خود را در دیگری داخل کرده، فرمود: عمره داخل در حج شد و دو مرتبه این سخن
را تکرار کرد…(۲)
۲ . ابوسعید خدری نقل می کند که: ما با پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) به قصد حج ـ
از مدینه ـ خارج شده و تلبیه سردادیم، اما چون به مکه رسدیم، به ما دستور داد به جز
کسانی که قربانی به همراه آورده اند، بقیه کارهای خود را عمره قرار دهند، تا آن که
روز ترویه فرا رسید که بار دیگر به قصد حج احرام بسته و عازم منا شدیم.(۳)
۳ . سراقه بن مالک مدلجی گوید: به پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) گفتم: ای فرستاده
خدا، حکم حج را برای ما چنان بیان کن که گویی امروز به دنیا آمده ایم ـ و چیزی نمی
دانیم ـ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود:
۱ . حجه الوداع، اثر ابن هرم اندولسی، ۳۴۴
۲ . تفصیل حدیث را بنگرید در: صحیح مسلم، ج۲، صص۸۹۲ ـ ۸۸۶ باب حجه النبی(صلی الله
علیه وآله) و گزیده های حدیث را نکـ : منابع پیشین بحث: گزارشی از حج پیامبر
خدا(صلی الله علیه وآله) در حجه الوداع.
۳ . صحیح مسلم، ج۲، ص۹۱۴
—————————————————
صفحه ۲۴
—————————————————
«خداوند عمره را داخل در حج کرد. چون به مکه رسیدید، هرکدام از شما که طواف خانه
خدا و سعی صفا و مروه را انجام داد از احرام خارج شود، مگر کسانی که قربانی به
همراه آورده باشند.»(۱)
۴ . عبدالله بن عمر گوید: «پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) در حَجّه الوداع حج را
به عمره تبدیل کرد. آن حضرت از ذوالحلیفه قربانی به همراه آورد. پیامبر(صلی الله
علیه وآله) و همراهان او به قصد حج لبیک گفتند. برخی قربانی به همراه داشتند و برخی
نه. چون همگان به مکه رسیدند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: کسانی که قربانی
آورده اند، جایز نیست از احرام خارج شوند مگر آن که حج را به پایان برند. اما کسانی
که قربانی به همراه ندارند، خانه را طواف کرده، به سعی صفا و مروه و سپس تقصیر
اقدام کنند و پس از آن از احرام خارج گردند تا آن که مجدداً (در روز ترویه) برای حج
لبیک گفته و قربانی خود را به قربانگاه ببرند.»(۲)
۵ ـ عایشه نقل می کند: پنج روز مانده به اتمام ماه ذی قعده، با پیامبر خدا(صلی الله
علیه وآله) به قصد حج از مدینه خارج شدیم، اما چون به حوالی مکه رسیدیم، آن حضرت
فرمود: کسانی که قربانی با خود نیاورده اند، پس از انجام مراسم طواف خانه خدا، از
احرام خارج شوند.(۳)
ب ـ روایات مقابل با تشریع حج تمتّع
در مقابلِ روایاتی که درخصوص تشریع حج تمتع از نظر گذشت، روایات دیگری نیز در منابع
حدیثی اهل سنت جلب نظر می کند که تأکید بر انجام حج اِفراد یا حجّ قِران داشته و
نظر به جدایی مراسم عمره و حج به صورت توأمان و در یک سفر دارد. برخی از این روایات
حکایت از سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این خصوص می کند و برخی دیگر عمل پاره
ای از صحابه، بهویژه خلفای اوّلیه را پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه
وآله)گزارش می نماید. ضمناً، در بیشتر این روایات، مخالفت گروه دیگری از صحابه
بهویژه علی(علیه السلام) در نقد عمل خلفا و اصرار بر انجام عمره تمتّع در ماه های
حج قابل ملاحظه است. نمونه ای از روایات وارده در این زمینه، به قرار زیر است:
۱ . محمد بن منکدر از جابر نقل می کند که: «پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) و
ابوبکر و عمر به انجام حج افراد بسنده کردند.»(۴)
۲ . ابن عمر نقل می کند: «ما با پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) تنها برای حج
اِفراد محرم شده و تلبیه گفتیم»
۱ . سنن ابی داود، ج۲، ص۱۵۹
۲ . همان مأخذ، ص۱۶۰
۳ . سنن نسائی، ج۵ ، ص۱۲۲
۴ . سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۸۹ و نیز بنگرید به روایات دیگر همین باب تحت عنوان:
«الإفراد بالحج».
—————————————————
صفحه ۲۵
—————————————————
و در روایت دیگر ابن عون تصریح می کند که پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) به حج
اِفراد اقدام کرد.(۱)
۳ . ابراهیم تیمی از پدرش نقل می کند که او در ربذه با ابوذر ملاقات کرد و ابوذر به
او گفت: عمره تمتّع صرفاً برای ما (اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) وضع شد و
اختصاصی به دیگران ندارد.(۲) و مطابق نقل های دیگر از ابوذر، انجام دو متعه حج و
نساء، رخصتی بود که تنها در اختیار اصحاب پیامبر(صلی ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 