پاورپوینت کامل نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک(۱) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک(۱) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک(۱) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک(۱) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۴۰

یکم: استحباب قدم نهادن به مشعر، برای صروره

در مناسک حضرت امام خمینی(رحمه الله) در بحث «مستحبات وقوف در مشعر الحرام» می
خوانیم:

مستحب است با تنودلی آرام از عرفات به سوی مشعرالحرام متوجه شدهو استغفار نماید…
واگر حاجی صروره باشد، مستحب است که در مشعرالحرام قدم بگذارد.(۱)

برای روشن شدن حقیقت در این مسأله، لازم است مروری بر روایات و سخن فقیهان پیشین
داشته باشیم; چنان که ملاحظه می شود، مسأله این است که «مستحب است حاجی صروره قدم
در موقف مشعرالحرام بگذارد.» طبیعی است در اینجا این پرسش پیش می آید که مراد از
این سخن و نظریه چیست؟ مگر حاجیان; اعم از صروره و غیر صروره، در شب عید قربان، در
مشعر وقوف نمی کنند؟ پس استحباب قدم گذاشتن در مشعر به چه معنی است؟ شاید با توجه
به همین ابهام است که برخی نوشته اند:

این حکم در روایات متعددی آمده است و احتمالاً منظور از آن، با پای برهنه قدم
گذاشتن در سرزمین مشعر است.(۲)

ـ در مشعر الحرام مقداری قدم بزند و ظاهر آن است که قدم زدن را با پای خود

۱ . مناسک حج، صص۴۰۶ و۴۰۷، مسأله ۹۹۵، با حواشی مراجع معظم تقلید (دامت برکاتهم)،
چاپ سوم، بهار ۱۳۸۴

۲ . همان، ذیل مسأله ۹۹۵، حاشیه.

—————————————————

صفحه ۴۱

—————————————————

انجام دهد نه با مَرکب.(۱)

اکنون برای واضح و روشن شدن مطلب، ابتدا روایات مسأله و مطالبی را که برای فهم
مقصود مؤثر است، می آوریم و آنگاه به سخن فقیهان پرداخته، نتیجه گیری می کنیم:

۱ . علیّ بن ابراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن معاویه; و حمّاد عن الحلبی، عن
أبی عبدالله(علیه السلام) ، قال: قال: «لا تصلّ المغرب حتّی تأتی جمعاً(۲) فتصلّی
بها المغرب و العشاء الآخره بأذان و إقامتین، و أنزل ببطن الوادی عن یمین الطریق
قریباً من المشعر و یستحبُّ للصروره أن یقف علی المشعر الحرام و یطأه برجله و
لایجاوز الحیاض لیله المزدلفه…».(۳)

۲ . الحسین بن محمد، عن معلّی بن محمد، عن الحسن بن علیّ، عن أبان بن عثمان، عن
رجل، عن أبی عبدالله(علیه السلام) ، قال: «یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام و
أن یدخل البیت».(۴)

۳ . «فإذا أتیت مزدلفه و هی جمع، فانزل فی بطن الوادی عن یمین الطریق قریباً من
المشعر الحرام … و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر برجله أو براحلته إن کان راکباً.
قال الله تعالی: } فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ
الْمَشْعَرِ الْحَرامِ…{ » .(۵)

۴ . و عنه ]أی الإمام الصادق(علیه السلام) [ أنّه، قال: «و انزل بالمزدلفه ببطن
الوادی قریباً من المشعر الحرام، و لا تجاوز الجبل و لا الحیاض».(۶)

۵ . و عنه ـ علیه السلام ـ «أنّ رسول الله(صلی الله علیه وآله) لمّا صلّی الفجر
بجمع یوم النحر، رکب القصواء حتّی أتی المشعر الحرام فرقی علیه و استقبل القبله، و
کبّر الله و هلّله، و وحّده، و لم یزل واقفاً حتّی أسفر جدّاً، ثمّ دفع قبل أن تطلع
الشمس».(۷)

۶ . و عنه ـ علیه السلام ـ أنّه، قال: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله) : «…
کلّ مزدلفه موقِف، و کلُّ مِنی منحر، و وقف رسول الله علی قزح و هو الجبل الذی علیه
البناء».(۸)

۷ . عن جعفر بن محمد ]الصادق(علیه السلام) [، عن أبیه، عن جابر…: «حتّی أتی ]أی
النبیّ صلّی الله علیه و آله [المزدلفه، فصلّی بها المغرب و العشاء… ثمّ اضطجع

۱ . فقرات فقهیه، ج۳، ص۳۲۸

۲ . جَمع، نام دیگر مزدلفه است.

۳ . الکافی، ج۴، ص۴۶۸، ح۱

۴ . همان، ص۴۶۹، ح۳; تهذیب الأحکام، ج۵ ، ص۲۱۸، ح۶۳۶، چاپ غفّاری.

۵ . کتاب من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۴۴ و۵۴۵ ، چاپ غفّاری.

۶ . دعائم الاسلام، ج۱، صص۳۲۱ و ۳۲۲

۷ . همان، ص۳۲۲

۸ . همان.

—————————————————

صفحه ۴۲

—————————————————

حتّی طلع الفجر و صلّی الفجر، ثمّ رکب القصواء حتّی أتی المشعر الحرام، فرقی علیه و
استقبل القبله، فحمد الله تعالی و هلّله و کبّر و وحّده، فلم یزل واقفاً حتّی أسفر
جدّاً، فدفع قبل أن تطلع الشمس و أردف الفضل بن عبّاس».(۱)

۸ . عن النبیّ(ص) أنّه أردف الفضل بن عبّاس و وقف علی قزح و قال: «هذا قزح، و هو
الموقِف و جمع کلّها موقف».(۲)

۹ . … عن سلیمان عن حمران، قال: قلت لجعفربن محمد(علیهما السلام) …: «کیف صار
الصروره یستحبّ له دخول الکعبه، دون من قد حجّ؟… فقلت: فکیف صار وطء المشعر
الحرام علیه فریضه؟ قال: «لیستوجب بذلک وطء بحبوحه الجنّه».(۳)

روایات و ادلّه مسأله و آنچه ارتباطی به آن دارد، همین است. پیش از پرداختن به نقل
سخن فقیهان در این باره، یاد آور می شوم که از همین روایات، به روشنی دانسته می شود
«مشعر الحرام»، که در اینجا موضوع این مسأله است، مرادف «جَمع» و «مزدلفه» (= موقف
شب عید قربان) نیست، بلکه اخصّ از آن و بخشی از موقف است. در این فقره ها از روایات
مذکور دقت شود:

ـ لاتصلّ المغرب حتّی تأتی جَمعاً ]أی المزدلفه[… و انزل ببطن الوادی عن یمین
الطریق قریباً من المشعر.

ـ و انزل بالمزدلفه ببطن الوادی قریباً من المشعر.

ـ لمّا صلّی الفجر بجَمع یوم النحر، رکب القصواء حتّی أتی المشعر الحرام فرقی علیه
و استقبل القبله… ثمّ دفع قبل أن تطلع الشمس.

روشن است که در این فقرات، «جمع» ـ یعنی مزدلفه ـ با مشعر مرادف نیست و از اینجا
دانسته می شود که علاوه بر اطلاق شایع در زمان ما، که مشعر الحرام بر تمام موقف;
یعنی جمع و مزدلفه اطلاق می شود، در این روایات بر بخشی از موقف; یعنی کوه قُزَح،
که در مزدلفه بوده، اطلاق شده است. این نکته را شارح و مُحیِی اخبار اهل بیت(علیهم
السلام) ; علامه مجلسی (اعلی الله مقامه) در شرح حدیث کافی و دیگران نیز ـ صریحاً ـ
ذکر کرده اند:

قوله(علیه السلام) : «أن یقف علی المشعر الحرام» اعلم أنّه قد یطلق المشعر ـ بفتح
المیم و

۱ . صحیح مسلم، ج۲، ص۸۹۱ ، ح۱۲۱۸

۲ . سنن ابی داود، ج۳، ص۱۹۳، ح۱۹۳۵

۳ . کتاب من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۸ و ۲۳۹، ح۲۲۹۲، چاپ غفاری.

—————————————————

صفحه ۴۳

—————————————————

قد یکسر ـ علی جمیع المزدلفه، و قد یطلق علی الجبل المسمّی بـ «قُزَح» و هو المراد
هاهنا فی الموضعین، کما ذکره الشیخ، و فسّرها ابن الجنید بما قرب من المناره…»
.(۱)

پدربزرگوار ایشان، مولی محمد تقی مجلسی(رحمه الله) هم در ترجمهوشرح سخن «فقیه» می
گوید:

«… به زیر آی… نزدیک به کوه قُزَح که مشعر الحرام ـ که مسجدی است و الحال مندرس
شده است ـ در آنجاست… و سنّت است نو حاجی(۲) را، که داخل مشعر الحرام شود ـ که
برکوه قزح است ـ اگر قدرت داشته باشد پیاده برود و اِلاّ سواره برود.»(۳)

قوله: «من المشعر الحرام» هو المسجد الذی علی جبل قُزَح، بأن تنزل تحته… و قد
تقدّم استحباب دخول الصروره فی مسجد قزح المسمّی بالمشعرالحرام…».(۴)

نووی نیز در شرح حدیث طولانی جابر، در باره حَجّه الوداع ـ که قسمتی از آن نقل شد ـ
در توضیح «المشعر الحرام» می گوید:

«المشعر الحرام: جبل بالمزدلفه یقال له: قزح…».

قوله: «ثمّ رکب القصواء حتّی أتی المشعر الحرام… أمّا المشعر الحرام فبفتح
المیم… و المراد به هنا قُزَح ـ بضمّ القاف و فتح الزای و بحاء مهمله. ـ و هو جبل
معروف فی المزدلفه…».(۵)

نووی در شرح المهذّب نیز می نویسد:

«المشعر الحرام المذکور فی القرآن، الذی یؤمر بالوقوف علیه، هو قُزَح جبل معروف
بالمزدلفه، هذا مذهبنا…».(۶)

مُطرّزی می نویسد: «المشعر الحرام: جبل بالمزدلفه و اسمه قُزَح، یقف علیه الإمام و
علیه المِیقده».(۷)

در برخی کتب دیگر نیز همین معنی آمده است:

ـ المشعر الحرام: جبل بآخر المزدلفه، و اسمه قُزَح…. (۸)

۱ . مرآه العقول، ج۱۸، ص۱۲۷

۲ . معادل زیبایی است برای صروره.

۳ . لوامع صاحبقرانی، ج۸ ، ص۴۳۵ و ۴۴۰

۴ . روضه المتّقین، ج۵ ، صص۲۸۲ و ۲۸۶

۵ . شرح صحیح مسلم، ج۸ ، ص۱۸۱ و ۱۸۹

۶ . المجموع شرح المهذّب، ج۸ ، ص۱۳۱

۷ . المغرب، ص۱۴۵، «مشعر». برای آگاهی از چند و چون میقده. نکـ : حَجّه الوداع،
ص۲۳۱

۸ . المصباح المنیر، ص۳۷۲، «مشعر».

—————————————————

صفحه ۴۴

—————————————————

ـ المشعر الحرام، و تکسر میمه: بالمزدلفه، و علیه بناءٌ الیوم، و وهم من ظنّه
جبیلاً بقرب ذلک البناء.(۱)

ـ المشعر الحرام: تلٌّ فی وسط المزدلفه، علیه عماره مُحدَثه. و أمّا قول بعض مشایخ
الحدیث و الفقهاء: «هو جبل صغیر علی یسار الحاجّ…» فسهوٌ منهم و الصحیح أنّ
المشعر الحرام هذا المعروف المعمور.(۲)

ـ … أنّ الظاهر، بل الصواب، أنّ المشعر موضعٌ خاصّ من المزدلفه لا عینها… .(۳)

رفعت پاشا در باره اوصاف قُزَح و مسجد مزدلفه نوشته است:

در وسط مزدلفه، مشعر الحرام قرار گرفته است که مستحب است حجّاج در بامداد عید
قربان، در آن وقوف کرده، به دعا و ذکر پروردگار مشغول شوند. به پیروی از فرموده
خداوند: } فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ
الْحَرامِ…{ »(۴) و به پیروی از پیامبر که… به قُزَح آمده و بر آن ایستادند…
.

فاسی در شفاء الغرام، در مورد چگونگی ساختمان قزح، در سال ۸۱۱ آورده است:

«ساختمانی مربّع شبیه به مناره است که طول هر ضلع آن ۵/۱۲ ذراع از ذراع آهنی

است… هرکس بتواند روی این ساختمان وقوف می کند و هرکس نتواند بر کنار آن… اما
اکنون در دو طرف راه دو دیوار ساخته اند که… فاصله میان آن دو ۶۰ متر است. فضای
میان این دو دیوار در زبان مردم به مشعر الحرام معروف گردیده است.»

در مزدلفه و در کنار قُزَح مسجد کوچکی قرار دارد که فاسی گفته است:

«این مسجد دارای دیوار کوتاهی است… که طول آن… و عرض آن ۲۲ ذراع است». در قبله
این مسجد محرابی است که در آن لوحی سنگی قرار دارد و بر آن نوشته اند: «امیر یلبغا
خاصکی این جایگاه را در… سال ۷۶۰ تجدید بنا نموده است»… برخی از دیوارهای این
مسجد هم اکنون منهدم شده است… .»(۵)

نقل این توضیحات، برای روشن شدن سخن فقیهان ـ از جمله شهید اوّل در دروس ـ ضروری
بود. اکنون به نقل متن کلام عده ای محدود از فقیهان درمسأله مورد بحث می پردازم:(۶)

۱ . شیخ مفید(رحمه الله) (م ۴۱۳):

«و یستحبّ للصروره من الرجال أن یدخلوا الکعبه، و یطؤوا المشعر الحرام

۱ . القاموس المحیط، ص۵۳۴ ، «شعر».

۲ . سفر السعاده، صص۱۸۰ ـ ۱۷۹، به نقل از حَجّه الوداع، ص۲۳۱

۳ . تاج العروس، ج۱۲، ص۱۹۲، «شعر».

۴ . بقره، آیه ۱۹۸

۵ . مرآه الحرمین، صص۳۵۲ ـ ۳۵۰

۶ . سخن شیخ صدوق(رحمه الله) (م۳۸۱) پیشتر در کتاب من لایحضره الفقیه نقل شد.

—————————————————

صفحه ۴۵

—————————————————

بأرجلهم و لیس علی النساء دخول الکعبه و إن کنّ صرورات، و لا علیهنّ وطء المشعر، و
لا لهنّ فی ذلک سنّه، کما ذکرنا».(۱)

۲ . شیخ طوسی(رحمه الله) (م۴۶۰):

«و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام، و لا یترکه مع الاختیار، و المشعرالحرام
جبل هناک مرتفع یسمّی قُزَح، و یستحبّ الصعود علیه و ذکرالله عنده ـ فإن لم یمکنه
ذلک فلا شیء علیه ـ لأنّ رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فعل ذلک فی روایه
جابر».(۲)

۳ . ابن حمزه(رحمه الله) (م قرن۶):

«و المندوب:… الصعود علی قُزَح، و وطؤه بالرجل للصروره و ذکر الله تعالی عنده…
».(۳)

۴ . محقق حلّی(رحمه الله) (م۶۷۶):

«و یستحبّ… أن یطأ الصروره المشعر برجله و قیل: یستحبّ الصعود علی قُزَح، و
ذکرالله علیه.(۴)

۵ . علاّمه حلّی(رحمه الله) (م ۷۲۷):

ـ «و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام. قال الشیخ رحمه الله: «والمشعر الحرام
جبل هناک یسمّی قُزَح. و یستحبّ الصعود علیه و ذکر الله تعالی عنده». قال الله
تعالی } فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْکُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ
الْحَرامِ…{ ».(۵)

ـ «و یستحبّ… وطء الصروره المشعر برجله، و ذکر الله علی قُزَح».(۶)

۶ . شهید اوّل(رحمه الله) (م۷۸۶):

«و یستحبّ… وطء الصروره المشعر برجله أو بعیره، و قد قال الشیخ(رحمه الله) : و هو
قزح، فیصعد علیه و یذکر الله عنده. و قال الحلبی: یستحب وطء المشعر، و فی

۱ . احکام النساء، ص۳۳

۲ . المبسوط، ج۱، ص۳۶۸

۳ . الوسیله، صص۱۷۹ و ۱۸۰

۴ . شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۶

۵ . منتهی المطلب، ج۱۱، ص۸۵

۶ . غایه المراد و حاشیه الارشاد، ج۱، ص۴۳۲

—————————————————

صفحه ۴۶

—————————————————

حَجّه الإسلام آکد. و قال ابن الجنید: یطأ برجله أو بعیره المشعر الحرام قرب
المناره و الظاهر أنّه المسجد الموجود الآن».(۱)

۷ . شهید ثانی(رحمه الله) (م ۹۶۵):

ـ «… المراد بوطئه برجله، أن یعلوَ علیه بنفسه، فإن لم یمکن فببعیره، و الظاهر
أنّ الوطء بالرجل یتحقّق مع النعل و الحفاء; إذ الاکتفاء بوطء البعیر ینبّه علیه. و
قزح… فی حدیث: أنّ النبیّ صلّی الله علیه و آله وقف علیه… فعلی هذا یکون جمع
أعمّ من المشعر، و ظاهر العباره یدلّ علیه…».(۲)

با توجه به آنچه گذشت، مسلّم و محرز شد که مقصود از «المشعر الحرام» در این مسأله
مزدلفه نیست، بلکه بخش کوچکی از مزدلفه; یعنی کوه قُزَح است و چون در مناسک فقیهان
معاصر (دامت برکاتهم)، همه جا مشعر به جای مزدلفه و تمام موقف استعمال شده، تعبیر
این مناسک ـ که فرموده اند: «اگر حاجی صروره باشد مستحب است که در مشعر الحرام قدم
بگذارد» مسامحه آمیز و غلط انداز است و همین امر موجب خطای دیگری شده و آن این است
که برخی فرموده اند ـ چنان که در آغاز این نکته گذشت ـ : «احتمالاً منظور با پای
برهنه قدم گذاشتن در سرزمین مشعر است»، در حالی که اصلاً «سرزمین مشعر» مراد نیست.
جالب اینجاست که در مناسک صاحب جواهر در این مسأله دقت شده و اساساً ایشان در
مستحبات وقوف در مزدلفه نفرموده اند که «وطء مشعر برای صروره مستحب است» تا غلط
انداز شود، بلکه مانند ابن حمزه در وسیله آورده اند:

«و یستحبّ وطء قُزَح برجله، سیّما الصروره فی حجّه الاسلام، بل الأحوط ذلک; و
الصعود علیه و ذکر الله (تعالی شأنه) و الدعاء».(۳)

تا آنجا که بنده دیده ام، از فقیهان معاصر (دامت برکاتهم) هرکس متعرض این فرع

فقهی در مناسک شده، همان عبارتی را به کار برده که در صدر این مقاله گذشت و

نقد شد. فقط فقیه مدقّق، حضرت آیت الله شبیری زنجانی (دامت برکاته)، به طور دقیق

ـ و مانند مناسک صاحب جواهر ـ بدون این که نامی از مشعر بیاورند، در مستحبات

۱ . الدروس الشرعیه، ج۱، ص۳۹۹

۲ . مسالک الأفهام، ج۲، ص۲۸ و نیز نکـ : الروضه البهیّه، ج۲، ص۲۷۶

۳ . هدایه الناسکین، ص۲۰۲

—————————————————

صفحه ۴۷

—————————————————

مزدلفه نوشته اند:

«الصعود علی قُزَح، و هو جبل هناک، و ذکر الله تعالی علیه، و وطؤه برجلیک حافیاً،
خصوصاً فی الصروره ـ أی من یأتی بحَجّه الإسلام عن نفسه ـ بل الأحوط استحباباً
ذلک».(۱)

به هر حال، آنچه مقصود ماست خرده گیری بر «مناسک» نیست، بلکه تأکید بر روشن شدن
تکلیف و حدود و ثغور این گونه اماکن و تبیین دقیق آن ها است. نمی توان حکمی را در
ده ها هزار نسخه مناسک منتشر کرد که موضوع آن، مبهم و جای آن، نامشخص است. امروزه
باید تشکیلات مسؤول ـ با تحقیقات وسیع و دامنه دار کتابخانه ای و میدانی ـ مشخص
کنند که کوه قُزَح یا مسجد جوار آن، که موضوع این حکم است، کجاست و چه سرنوشتی در
طول تاریخ پیدا کرده است و به عبارت دیگر، «المشعر الحرام» در روایات متعدد، از
جمله در روایت حجه الوداع پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) ، که قطعاً مرادف مزدلفه
نیست ـ تا ادعا شود حدود و ثغورش مشخص است ـ کجاست؟

هدف عمده از ذکر این موضوع همین بود و گرنه در همین مسأله چند مطلب دیگر قابل بررسی
است از جمله:

الف) آیا این حکم مخصوص مردان صروره است ـ چنان که شیخ مفید(رحمه الله) نوشته اند ـ
یا اعم از زن و مرد؟

ب ) وطء با راحله و مرکب و شتر هم صدق می کند ـ چنان که ابن جنید و شهید و عده ای
دیگر فرموده اند ـ یا منحصر به «قدم» نهادن است؟

ج ) وطء به «رجل» منحصر است به قدم نهادن با پای برهنه ـ که برخی احتیاط کرده اند ـ
یا اعم است از برهنه و با کفش؟

د ) «وطء قزح» و صعود بر آن، دو مستحب جداگانه اند ـ(۲) چنان که از سخن عده ای از
فقها از جمله صاحب جواهر در مناسک استفاده می شود ـ یا یک عنوان مستحب است; چنان که
در اشکال برخی بر عبارت شرایع: «أن یطأ الصروره المشعر برجله، و قیل: یستحبّ الصعود
علی قزح و ذکر الله علیه» آمده است:

«… لا یخفی أنّ ظاهر النص أنّ المراد بالمشعر مکان خاصّ لا المشعر الّذی یجب

۱ . مناسک الحج، ص۳۶۲

۲ . نکـ : ریاض المسائل، ج۶، ص۳۷۱

—————————————————

صفحه ۴۸

—————————————————

الوقوف فیه; لقوله: «قریباً من المشعر» و لعلّ المراد به الجبل المسمّی بقزح کما
قیل. و علیه، فلا یکون محلّ لقوله فی المتن ]أی الشرائع [بعد ذلک: «و قیل: یستحبّ
الصعود علی قزح».(۱)

خلاصه، این امور مورد نظر نیست. اضافه می کنم که برخی از فقیهان پیشین نیز در این
مسأله دچار مسامحه شده اند و به طور قطع، متوجه نشده اند که مراد از «مشعر» در این
فرع، مزدلفه نیست، از جمله مولی احمد نراقی(رحمه الله) ، که فرموده اند:

«ورد فی الأخبار و کلمات الأصحاب استحباب وطء الصروره المشعر برجله، و لا بدّ إمّا
من حمل المشعر فیه علی موضع خاصّ من الموقف ـ کما قیل ـ أو جعل المستحب الوطء
بالرجل الذی هو أعمّ من الوقوف راکباً و فی المحمل، بل مع الخفّ و النعل».(۲)

در حالی که به طور قطع باید گفت: مراد موضعی خاص از موقف است.

در پایان این بحث، هم برای توضیح بیشتر و هم برای مشخص شدن میزان تأثیر پذیری
«جواهر» از «کشف اللثام» سخن این دو کتاب در این مسأله را نقل می کنم:

عبارات ستون سمت راست از فاضل هندی(رحمه الله) در کشف اللثام (ج۶، صص۸۷ ـ ۹۰) و
عبارات ستون سمت چپ از جواهر (ج۱۹، صص ۸۵ ـ ۸۲) است:

(و) یستحب (وطء الصروره المشعر) کما فی الاقتصاد و الجمل و العقود و الکافی و
الغنیه و النهایه و المبسوط ، و فیها: و لا یترکه مع الاختیار و فی الأخیر: و
المشعر الحرام جبل هناک یسمّی القزح ]ظ: قزح، بدون «ال»[، واستحبّه الحلبیّان
مطلقاً، و جعله أبو الصلاح آکد فی حَجّه الإسلام.

(و) یستحبّ أیضاً (أن یطأ الصروره) أی من لم یحجّ قبل (المشعر) کما نصّ علیه جماعه،
بل عن المبسوط و النهایه: و لا یترکه مع الاختیار، کما عن الحلبیّینِ استحبابه
مطلقاً لا فی خصوص الصروره، بل عن أبی الصلاح منهما أنّه آکد فی حجّه الإسلام، و إن
کنّا لم نقف علی ما یدلّ علیه (برجلیه) کما فی محکیّ المبسوط و غیره. و

۱ . المرتقی إلی الفقه الأرقی، ج۲، ص۳۱۱، چنان که خواهد آمد جواهر عبارت شرایع را
طوری معنی کرده است که این اشکال بر آن وارد نشود.

۲ . مستند الشیعه، ج۱۲، ص۲۴۷. عبارت نراقی در چاپ جدید و چاپ سنگی مستند الشیعه
همین گونه است که نقل شد، ولی خالی از خلل نیست. و ظاهراً «هو أخصّ» به جای «هو
أعمّ» صحیح است.

—————————————————

صفحه ۴۹

—————————————————

(برجله) کما فی کتاب أحکام النساء للمفید و المهذب و السرائر و النافع، و الشرائع و
الوسیله، و نصّ فیه علی قزح کما فی المبسوط. و ]فی [التهذیب و المصباح و مختصره:
یستحبّ للصروره أن یقف علی المشعر أو یطأه برجله.

وفی الفقیه: أنّه یستحبّ له أن یطأه برجله، أو براحلته إن کان راکباً. و کذا الجامع
و التحریر. و فی الدروس: و عن أبی علیّ: یطأ برجله أو بعیره المشعر الحرام قرب
المناره ـ قال : ـ و الظاهر أنّه المسجد الموجود الآن.

قلت: الظاهر اشتراک المشعرین ]کذا، والصواب: المشعر بین[ ما عرفت حدوده المنصوصه، و
هو یشمل جبل قزح و الوادی الذی بینه و بین المأزمین و هو جُمع ]الصواب: جَمْع[ و
المزدلفه، و نصّ و اُجمع علی أنّ الوقوف به فریضه، و بین جبل قزح الذی فسّر به فی
المبسوط و الوسیله و الکشاف و المغرب و غیرها و هو ظاهر الآیه و قولُ الصادق(علیه
السلام) فی حسن الحلبی: «وأنزل ببطن الوادی عن یمین الطریق قریباً من المشعر، و
یستحبّ للصروره أن یقف علی المشعر الحرام ویطأه برجله». و فی مرسل أبان بن عثمان:
«یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام و أن یدخل البیت. وللأعمش

عن التهذیب و المصباح و مختصره: یستحبّ للصروره أن یقف علی المشعر أو یطأه برجله،
ولعلّه لما تسمعه من الصحیح إن کان الواو فیه بمعنی «أو» و عن الفقیه: أنّه یستحبّ
له أن یطأه برجله أو براحلته إن کان راکباً، و کذا عن الجامع والتحریر، وقد سمعت
سابقاً ما حکاه فی الدروس عن أبی علیّ و ما استظهره هو، کما أنّک سمعت ما قلناه
سابقاً من کون الظاهر اشتراکه بین المکان المخصوص المحدود بالحدود التی عرفتها
الداخل فیها قُزَح و بین الجبل المخصوص الذی قد فُسِّر به المشعر الحرام فی محکیّ
المبسوط والوسیله والکشاف والمغرب والمعرب و غیرها، بل لعلّه ظاهر (عند) فی الآیه
الشریفه، بل وقول الصادق(علیه السلام) فی حسن الحلبی: «و انزل ببطن الوادی عن یمین
الطریق قریباً من المشعر، و یستحبّ للصروره أن یقف علی المشعر الحرام و یطأه
برجله». و فی مرسل أبان بن عثمان: «و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام، و أن
یدخل البیت». و قال له سلیمان بن مهران فی حدیث: «کیف صار وطء المشعر علی الصروره
واجباً؟ فقال: لیستوجب بذلک وطء بحبوحه الجنّه» بل لعلّ ذلک هو ظاهر الأصحاب;
ضرورهَ وجوب وطء المزدلفه بمعنی الکون بها، و

ظاهر «الوقوف علیه» غیر «الوقوف به»، و

—————————————————

صفحه ۵۰

—————————————————

إذا سأله کیف صار وطء المشعر علیه واجباً؟ ـ یعنی الصروره ـ فقال: لیستوجب بذلک وطء
بحبوحه الجنّه، و هو ظاهر الأصحاب; فإنّ وطء المزدلفه واجب و هو ]کذا، و الظاهر
زیاده «هو» [ظاهر «الوقوف علیه» غیر «الوقوف به»، و لا اختصاص للوقوف بالمزدلفه
بالصروره و بطن الوادی من المزدلفه، فلوکانت هی المشعر لم یکن للقرب منه معنی، و
کان الذکر فیه لا عنده، و لو أُرید المسجد کان الأظهر الوقوف به أو دخوله، لا وطأه
أو الوقوف علیه، و یمکن حمل کلام أبی علیّ علیه. کما یحتمل فی کلام من قیّد برجله
استحباب الوقوف بالمزدلفه راجلاً، بل حافیاً کما قیل، لکن ظاهرهم متابعه حسن
الحلبی، و هو کما عرفت ظاهر فی الجبل.

ثمّ المفید خصّ استحبابه فی کتاب أحکام النساء بالرجال، و هو من حیث الاعتبار حسن،
لکنّ الأخبار مطلقه.

(و) یستحبّ (الصعود علی قزح) زیاده علی مسمّی وطئه (وذکر الله تعالی علیه). فی
المبسوط: «و یستحبّ للصروره أن یطأ المشعر الحرام، و لا یترکه مع الاختیار، و
المشعر الحرام جبل هناک یسمّی قزح، و یستحبّ الصعود علیه و ذکر الله عنده، فإن لم
یمکنه ذلک فلا شیء علیه، لأنّ

لا اختصاص للوقوف بالمزدلفه بالصروره و بطن الوادی من المزدلفه، فلو کانت هی المشعر
لم یکن للقرب منه معنی، و کان

الذکر «فیه» لا «عنده»، بل لو أُرید المسجد کان الأظهر الوقوف به أو دخوله، لا وطأه
أو الوقوف علیه، و یمکن حمل کلام أبی علیّ علیه، بل ربما احتمل فی کلام من قیّد
برجله استحباب الوقوف بالمزدلفه راجلاً بل حافیاً، لکن ظاهرهم متابعه حسن الحلبیّ.

و فی کشف اللثام: «و هو کما عرفت ظاهر فی الجبل، ثمّ المفید خصّ استحبابه فی کتاب
أحکام النساء بالرجال، و هو من حیث الاعتبار حسن، لکن الأخبار مطلقه» قلت: والعمده
الإطلاقات، بل لم یظهر لی حسنه من جهه الاعتبار، بل ینبغی الاقتصار علی الوطء
برجله، و إن قال فی المسالک و المدارک: و الظاهر أنّ الوطء بالرجل یتحقّق مع النعل
و الخفّ، بل فی الأُولی: «المراد بوطئه برجله أن یعلو علیه بنفسه، فإن لم یمکن
فببعیره» و فیه منع واضح، و من الغریب ما فیها من أنّ الاکتفاءَ بوطء البعیر ینبّه
علی الاکتفاء بالخفّ والنعل، مع أنّه لم نجد فی شیء من نصوصنا الاکتفاء بذلک، و
انّما ذکره فی الفقیه کما سمعت.

(و) علی کلّ حال فقد (قیل) و القائل

الشیخ فی محکیّ المبسوط: (یستحبّ

ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.