پاورپوینت کامل حجر اسماعیل در بستر تاریخـ ۲ ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حجر اسماعیل در بستر تاریخـ ۲ ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجر اسماعیل در بستر تاریخـ ۲ ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حجر اسماعیل در بستر تاریخـ ۲ ـ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۵

حجر، خانه اسماعیل

این مکان با راهنمایی جبرئیل امین، محل نزول ابراهیم خلیل، همسرش هاجر و کودک
شیرخوارهاش اسماعیل ـ علیهم السلام ـ شد و همینجا به امر خداوند، خانه و مأوای
اسماعیل و مادرش گردید. براساس روایت شیخ کلینی ـ ره ـ از حضرت امام جعفر صادق ـ
علیه السلام ـ پس از ولادت اسماعیل، ابراهیم وی و مادرش را سوار بر الاغ کرده و در
حالی که مقداری آب و غذا بهمراه خود داشتند، با راهنمایی جبرئیل حرکت کردند، آنگاه
که به جایگاه فعلی حجر رسیدند، محل کعبه بصورت تپهای کوچک و تلّی از خاک سرخ و
مملّو از کلوخ بود. ابراهیم روی بجانب جبرئیل کرده پرسید: آیا بدینجا مأموریت
یافتهای؟!، پاسخ شنید: آری.(۱) بدینسان اینجا خانه اسماعیل شد، پیش از آن که نام
حجر به خود گیرد، و از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ الکافی (الفروع) ج ۴، ص ۲۰۱، ح ۱.

صفحه ۱۰۸

اینروست که از آن به بیت اسماعیل نیز یاد شده است(۱).

دفن شدگان در حجر اسماعیل

۱ ـ عدهای از پیامبران ـ علیهم السلام ـ

این مکان مَضجع عدّهای از حاملان وحی و پیامبران الهی است و تقدیر چنان بود
که این بیت، حجر گردد و با در آغوش کشیدن کالبد تنی چند از رادمردان متّصل به رشته
وحی، از نو منشأ نور و هدایت شود، و عنوان آیت پرودگاری به خود گیرد، و تلؤلؤ نور
گوهرش، عالمی را فرا گیرد.

در آخر روایتی که شیخ کلینی ـ ره ـ به سندش از معاویه بن عمار، از حضرت امام
صادق ـ علیه السلام ـ درباره حجر اسماعیل نقل کرده، چنین آورده است:

…فیه قبور الأنبیاء ;(۲) در میان آن قبور پیامبران است .

از پیامبرانی که احتمال دفنشان در حجر اسماعیل داده شده، حضرت هود ـ ع ـ است.
البته علامه مجلسی پس از ذکر این مطلب، اقوال دیگر محل دفن آن حضرت را که عبارت از
حضرموت ویا نجف اشرف، در نزدیکی مرقد مطهر امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ را ذکر
کرده و آنگاه بصورتی جمع مینماید(۳).

۲ ـ مادر اسماعیل

اسماعیل مادر زجر دیده خود را در بیت خود دفن کرد، و به خاطر شدت علاقهای که
به او داشت، قبر مادر را بگونهای ساخت که زیر پای مردم واقع نگردد. شیخ صدوق ـ
علیه الرحمه ـ به اسنادش از ابوبکر حضرمی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل کرده
است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ در روایت مفضل بن عمر از امام صادق ـ ع ـ آمده است: الحجر بیت اسماعیل ; یعنی
حجر خانه اسماعیل است. الکافی ،ج ۴، ص ۲۰۱، ح ۱۴.

۲ ـ همان ح ۱۵ ـ این تعبیر در مستطرفات سرائر، ج ۳، ص ۵۶۲، وقصص الأنبیاء راوندی، ص
۱۱۵، ح ۱۱۵ و وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۰، ح ۶ (به نقل از شیخ صدوق) نیز دیده میشود.

۳ ـ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۳۶۰.

صفحه ۱۰۹

انّ اسماعیل دفن امّه فی الحجر و جعله عالیاً، وجعل علیها حائطا لئلا یوطأ
قبره (۱).

اسماعیل مادر خود را در حجر دفن کرد، وآن را بالا آورد و بر دور آن دیوار قرار داد
تا زیر پای قرار نگیرد .

همین مضمون نیز در روایت معاویه بن عمار(۲) که شیخ کلینی آن را نقل کرده، و
در نقل راوندی(۳)، و نیز روایت دیگر شیخ صدوق(۴) با اختلافی اندک ـ در تعبیر ـ آمده
است. عده زیادی از موّرخین; از جمله ابن هشام در سیره خود تصریح به دفن مادر
اسماعیل در حجر کردهاند(۵).

بر حسب نقل ابن سعد، اسماعیل به هنگام مرگ مادر، جوانی بیست ساله بود و مادرش
در سن نود سالگی وفات یافت.(۶)

۳ ـ اسماعیل

مشیت الهی بر آن قرار گرفت که سرانجام مضجع اسماعیل در کنار بیت خدا قرار
گیرد، و خانه او مدفن وی گردد و در جوار مادر رنج کشیدهاش بیارمد. دفن اسماعیل در
حجر، مشهور و بلکه از مسلّمات تاریخ است که در جوامع روایی و کتب تاریخی و برخی
تفاسیر بدان تصریح شده است، از جمله:

شیخ کلینی ـ ره ـ بسندش از مفضل بن عمر، از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت
کرده است: الحجر بیت اسماعیل وفیه قبر هاجر و قبر اسماعیل (۷); حجر خانه اسماعیل
است و در آن قبر هاجر و قبر اسماعیل قرار دارد.

صاحب وسائل به نقل از علل الشرائع از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل کرده
است: …وتوفی اسماعیل بعده و هو ابن ثلاثین و مأه سنه، فدفن فی الحجر مع امّه (۸);
اسماعیل بعد از او (ابراهیم) در سن یکصد و سی سالگی وفات یافت و در جوار مادرش در
حجر دفن شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ علل الشرائع، ج ۱، ص ۳۷، باب ۳۴، ح ۱ ـ از او بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۰۴،ح ۱۳.

۲ ـ الکافی (الفروع)،ج ۴، ص ۲۱۰، ح ۱۵ ـ از او وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۲۹، ح ۱.

۳ ـ قصص الانبیاء، ص ۱۱۱، ح ۱۰۸.

۴ ـ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۰، ح ۷.

۵ ـ السیره النبویه، ج ۱، ص ۶.

۶ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۲.

۷ ـ الکافی، الفروع، ج ۴، ص ۲۱۰، ح ۱۴.

۸ ـ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۳۱، ح ۸; جامع احادیث الشیعه ج ۱۰، ص ۲۶، ح ۴۸.

صفحه ۱۱۰

قطب الدین راوندی ـ ره ـ نیز روایت کرده است: … ودفن بالحجر مع امّه (۱);
…و اسماعیل با مادرش در حجر دفن گردید.

و از مورخین نیز ابن سعد به نقل از ابوجهم به حذیفه بن غانم(۲)، و ابن هشام
در سیره خود(۳) همین مضمون را نقل نمودهاند.

ابن سعد به اسنادش از اسحاق بن عبداللّه بن ابی فروه نقل میکند که قبر هیچ
یک از پیامبران به جز سه تن از آنان، دانسته نیست: ۱ ـ قبر اسماعیل که در زیر
ناودان (حجر) ما بین رکن و بیت است، ۲ ـ قبر هود، ۳ ـ قبر رسول خدا ـ صلی الله علیه
و آله(۴). گرچه حصر این نقل، خالی از اشکال نیست، ولی بر اساس آن معلوم میشود که
اسماعیل از پیامبران انگشت شماری است که موقعیت قبر او مشخص و معلوم است.

از طیبی در شرح مشکوه، در مورد جواز خواندن نماز در کنار قبور صلحا، بخاطر
برخورداری از عنایت الهی چنین استدلالی نقل شده است: الا یری ان مرقد اسماعیل فی
الحجر فی المسجد الحرام والصلاه فیه أفضل (۵); مگر ملاحظه نمیشود که قبر اسماعیل
در حجر داخل مسجد الحرام است، و نماز در آن برتر از جای دیگر است.

قرطبی از ابن عباس روایت کرده است که قبر اسماعیل در میان حجر و قبر شعیب
مقابل حجرالأسود است(۶).

در شفاء الغرام نیز، از ابن اسحاق، دفن اسماعیل در حجر نقل شده است(۷).

در اخبار مکه بعد از نقل مطلبی پیرامون فضیلت حجر مینویسد:

وفی ذلک الموضع توفی. قال خالد فیرون ان ذلک الموضع ما بین المیزاب الی باب
الحجر الغربی فیه قبره (۸);

او (اسماعیل) در آن مکان (حجر) وفات یافت. خالد میگوید: آن مکان، بین ناودان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ قصص الانبیاء، ص ۱۱۳، ح ۱۱۲.

۲ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۲.

۳ ـ السیره النبویه، ج ۱، ص ۶.

۴ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۲.

۵ ـ بحار الانوار، ج ۸۲، ص ۵۶.

۶ ـ الجامع لأحکام القرآن، ج ۲، ص ۸۸.

۷ ـ شفاء الغرام، ج ۲، ص ۱۴.

۸ ـ اخبار مکه، ج ۱، ص ۳۱۲.

صفحه ۱۱۱

تا در غربی حجر است و قبر وی در آن قرار دارد، آنگاه به مسأله حفر حجر توسط ابن
زبیر به هنگام بازسازی کعبه اشاره میکند و مینویسد: در حین حفاری حجر، به یک سنگ
سبز برمیخورند، هیچ یک از قریش نمیدانند که آن چیست، عبدالله بن صفوان به ابن
زبیر میگوید: این قبر اسماعیل است، مواظب باش که این سنگ را از جای خود حرکت ندهی،
و ابن زبیر چنان کرد(۱).

همچنین در این کتاب، از ابن اسحاق مطلبی مبنی بر وجود قبر اسماعیل و مادرش در
حجر نقل شده است(۲).

با توجه به مطالب نقل شده، معلوم میشود آنچه را که مسعودی در مروج الذهب
آورده، خالی از ضعف نیست. او مینویسد:

وکان عُمْر اسماعیل الی ان قبضه اللّه الیه مأه سنه و سبعاً و ثلاثین سنه، و
دفن بالمسجد الحرام فی الموضع الذی کان فیه الحَجَر الأسود (۳).

سن اسماعیل به هنگام قبض روح، یکصد و سی و هفت سال بود، و در مسجد الحرام در جایی
که حجر الأسود در آن بود، دفن شد .

این ترجمه، بنا بر ناقصه بودن کان است. احتمال تصحیف و زیادتی کلمه اسود
علاوه بر آن که مشکل را حل نمیکند، با ملاحظه نسخ متعدد کتاب مردود است، البته اگر
دلیلی بیابیم که به هنگام بنای کعبه، حجرالأسود در محل حجر اسماعیل مدفون بود، و پس
از استخراج آن توسط ابراهیم، در رکن اسود (شرقی) قرار داده شد اختلافی بین کلام
مسعودی با دیگران به وجود نمیآمد; چه آن که در آن صورت معنای کلام وی اینگونه
میشد: اسماعیل در همان جایی که قبلا حجر الأسود بود ـ یعنی حِجْر ـ دفن گردید لیکن
دلیلی بر این سخن یافت نشد، در این مورد آنچه که از روایات استفاده میشود، دو امر
است:

۱ ـ بر طبق نقل از علل الشرائع از امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ ابراهیم
بواسطه وحی الهی و با کمک فرزندش اسماعیل، حجرالاسود را از کوه ابو قبیس استخراج
کرد.(۴)

۲ ـ بر حسب نقل تفسیر علی بن ابراهیم قمی، اسماعل حجرالأسود را از ذی طوی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ همان

۲ ـ همان، ج ۱، ص ۳۱۳.

۳ ـ مروج الذهب چاپ بیروت، ج ۱ ، ص ۷۵ و چاپ مصر ج ۱، ص ۶۲.

۴ ـ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۱۷، ح ۱.

صفحه ۱۱۲

نقل داده و بعد از بالا رفن به آسمان، ابراهیم آن را اخذ کرد(۱). بنابراین، آن
توجیه کار ساز نیست.

و اگر کان را تامه بگیریم; همانگونه که برخی از نسخههای مروج الذهب نیز این
احتمال را تقویت میکند ـ معنای عبارت مسعودی چنین میشود: وی در آن جایی که حجر
الأسود است دفن گردید . در جای دیگر کتاب اینگونه آمده است:

فدفن فی المسجد الحرام حیال الموضع الذی فیه الحجر الأسود (۲) او در نزدیکی حجر
الأسود دفن شد و چون این نقل با نصوص و شهرت مسلم مقابل معارض است قابل اعتنا نیست.

سنّ اسماعیل را یکصد و بیست(۳)، یکصد و سی(۴) و یکصد و سی و هفت
سال(۵)گفتهاند.

۴ ـ دختران اسماعیل

تنی چند از دختران اسماعیل ـ ع ـ از جمله کسانی هستند که در حجر اسماعیل به
خاک سپرده شدهاند. شیخ کلینی از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده است: فدفن
فی الحجر ممّا یلی الرکن الثالث عذاری بنات اسماعیل (۶).

در حجر، نزدیک رکن سوم (غربی) تنی چند از دختران اسماعیل دفن شدهاند.

سیری در برخی از وقایع حجر اسماعیل

حجر اسماعیل از جمله مکانهایی است که حوادث زیادی به خود دیده و گفتگوهای

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ تفسیر القمی، ج ۱، ص ۶۲، از او بحارالانوار ج ۹۹، ص ۳۸، ح ۱۵.

۲ ـ مروج الذهب (چاپ بیروت)، ج ۲، ص ۲۱، و چاپ مصر، ج ۲، ص ۴۸.

۳ ـ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۱۳ (بنقل از کمال الدین) ـ اثبات الوصیه ۳۵ ـ این قول،
مختار علامه مجلسی است.

۴ ـ علل الشرائع، ج ۱، ص ۳۸، از او بحار الانوار ج ۱۲، ص ۷۹ ،ح ۸ ـ قصص الأنبیاء
(راوندی)، ص ۱۱۳، ح ۱۱۲; شفاء الغرام، ج ۲ ،ص ۱۴ (بنقل از ابن اسحاق).

۵ ـ مروج الذهب (چاپ بیروت)، ج ۱، ص ۷۵.

۶ ـ الکافی (الفروع)، ج ۴، ص ۲۱۰، ح ۱۵، از او وسائل الشیعه ج ۹، ص ۴۳۰، ح ۴;
بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۱۸، ح ۵۷; الوافی، ج ۲، جزء ۸، ص ۲۸; مجمع البحرین،ج ۳، ص
۲۶۰.

صفحه ۱۱۳

فراوانی را ضبط نموده و مجموعهای گرانبها از خاطرات تلخ و شیرین را در خود جمع
کرده است که در این مقال استقصاء کامل آن در همه دورانهای تاریخ، نمیتواند مورد
نظر باشد وفرصتی دیگر میطلبد.

آنچه که مورد توجه است، بررسی آن در برههای از زمان، در رابطه با وجود مقدس
پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام
ـ است، که بمناسبت، برخی از قضایای مربوط به بعضی از اجداد و اعمام ایشان را مطرح
میکنیم:

۱ ـ مطّلب بن عبد مناف در حجر اسماعیل

مطلب بن عبدمناف عموی عبدالمطلب جدّ بزرگوار پیامبر اسلام ـ ص ـ و برادر هاشم
(پدر عبدالمطلب) است.

نام عبدالمطلب شبیه بوده و وجه نامگذاری وی را اینگونه آوردهاند که: چون به
هنگام ولادت مقداری موی سفید برسر داشته، نام او را شیبه نهادند(۱). مادر عبدالمطلب
زنی از اشراف مدینه بنام سلمی دختر عمرو بن زید بن لبید بن خداش بن عامر بن غانم بن
عدی بن النجار میباشد.

برخی از تاریخ نویسان همچون ابن سعد در طبقات، و ابن هشام در سیره، ویعقوبی
در تاریخ خود آوردهاند که هاشم بن عبد مناف هنگامی که در یک سفر تجاری به مدینه
آمده بود با سلمی ازدواج کرد، ثمره این ازدواج فرزندی شد که نام او را شیبه
گذاردند.

ابن هشام مینویسد که هاشم فرزند خود را نزد همسرش در مدینه گذارد(۲)، ولی
یعقوبی مینگارد: هنگامی که هاشم قصد خروج به سوی شام را داشت، همسرش سلمی و فرزندش
عبدالمطّلب را به مدینه برد، تا در طی مدت سفر در نزد پدر و خویشانش بسر برد(۳).
هاشم در این سفر در غزه بیمار شد، و سرانجام همانجا وفات یافت، و در آن دیار دفن
گردید(۴).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۷۹.

۲ ـ السیره النبویه، ج ۱، ص ۱۴۵.

۳ ـ تاریخ الیعقوبی، ج ۱، ص ۲۴۴.

۴ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۷۹.

صفحه ۱۱۴

پس از فوت هاشم فرزند او شیبه در نزد مادر خود در مدینه باقی ماند، تا آنگاه
که به سن بلوغ رسید. آثار بزرگی و نجابت در رفتار و کردار او نمایان بود.

یعقوبی مینویسد: عدهای از نوجوانان مدینه مشغول مسابقه تیراندازی بودند و
مردی از قبیله تهامه که صحنه را تحت نظر گرفته بود، نوجوانی را در میان ایشان دید
که در تیراندازی بسیار ماهر است و تیرهایش به خطا نمیرود و به هنگام برخورد تیر به
هدف، میگفت: منم فرزند هاشم، منم پور سیّد بطحاء! مرد تهامهای که از قدرت و
توانایی و برجستگی و سخن شیوای این نوجوان به وجد و شعف آمده بود، سراغ وی رفته و
گفت: پسر! تو کیستی؟ نوجوان گفت: منم شیبه، فرزند هاشم، فرزند عبد مناف(۱) او وقتی
از حسب و نسب جوان مطلع شد به او گفت: خداوند در وجود تو برکت قرار دهد، و مانند تو
را در بین ما بیفزاید.(۲) مجلسی آن مرد را از بنی حارث بن عبد مناف دانسته است.

ابن سعد نام او را ثابت بن منذر بن حرام پدر حسان بن ثابت (شاعر معروف) معرفی
میکند.(۳)

طبق نقل یعقوبی، آن مرد به مکه آمده، بیدرنگ سراغ مطلب بن عبدمناف که داخل
حجر اسماعیل نشسته بود رفت و تمام آنچه را که در مدینه دیده بود نقل نمود. مطّلب
گفت: بخدا سوگند که از او غافل شدم، به خانه خود بازنخواهم گشت تا آنگاه که وی را
به مکه باز آورم، و از همان جا به سمت مدینه حرکت کرد، و توانست که فرزند برادر
خویش را با عزّت هر چه تمامتر به مکه آورد.(۴)

ابن هشام مینویسد: هنگام ورود به مکه، مطّلب سوار بر شتر بود، و فرزند برادر
در پشت سر او قرار داشت. قریش که از ماجرا بیخبر بودند، وقتی که صحنه را دیدند فکر
کردند که مطلب بندهای را خریداری کرده است، لذا گفتند: عبدٌ، المطلبُ ابتاعه ; این
جوان بندهای است که مطلب او را خریده است.

در این هنگام مطلب فریاد برآورد: وای بر شما، همانا که او فرزند برادرم هاشم
است، من او را از مدینه به اینجا آوردهام. و برای همین است که فرزند هاشم به
عبدالمطلب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ تاریخ الیعقوبی، ج ۱، ص ۲۴۴.

۲ ـ بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۱۲۲.

۳ ـ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۸۲.

۴ ـ تاریخ الیعقوبی، ج ۱، ص ۲۴۵; بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۱۲۲.

صفحه ۱۱۵

شهرت یافت(۱).

۲ ـ عبدالمطلب در حجر اسماعیل

الف) رؤیای صادق عبدالمطلب درباره چاه زمزم در حجر اسماعیل

ابن اسحاق به نقل از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ
درباره چگونگی حفر مجدّد چاه زمزم چنین آورده است:

عبدالمطلب در داخل حجر، حین استراحت به خواب رفته بود که در عالم رؤیا دید
هاتفی به او گفت: برخیز و بره را حفر کن، عبدالمطلب پرسید: بره چیست؟ در پاسخ چیزی
نشنید. فردای آن روز عبدالمطلب به حجر باز آمد، و مجدداً در عالم خواب دید کسی به
وی چنین میگوید: مضنونه را حفر کن، پرسید مضنونه کجا است؟ پاسخی نداد و رفت. در
روز سوم نیز به میان حجر آمد و باز در عالم رؤیا کسی را دید که به وی میگوید: طیبه
را حفر کن، پرسید: طیبه چیست؟ جوابی نداد و رفت، و سرانجام روز چهارم به حجر آمد، و
در میان آن به خواب رفت، در آن حال دید کسی نزدش آمده و به وی میگوید: زمزم را حفر
کن. پرسید: زمزم کجاست؟ پاسخ شنید: جایی است که هیچگاه آب آن تمام نمیشود و کسی به
قعر آن نمیتواند برسد، آنگاه موقعیت زمزم را نیز نشان عبدالمطلب میدهد.

عبدالمطلب از خواب برخاست، و بلافاصله سراغ موقعیت نشان داده رفت و مشغول حفر
آن نقطه شد، تا آنگاه که به آب رسید.(۲)

چاه زمزم دارای تاریخی طولانی و پرفراز و نشیب است که خارج از بحث فعلی ما
است، ولی بمناسبت، تذکر این نکته ضروری است که این چاه به هنگام خروج قبیله جرهم از
مکه، توسط آنها پرشده بود(۳)، وبعدها آثار آن بکلّی از میان رفت، و هیچ کس از
موقعیت آن خبر نداشت تا آنگاه که با عنایت حضرت سبحان توسط عبدالمطلب کشف گردید.

ب) رؤیای صادق عبدالمطلب در رابطه با پیامبر ـ ص ـ در حجر اسماعیل

در امالی شیخ صدوق از حضرت ابوطالب ـ س ـ به نقل از پدر بزرگوارش عبدالمطلب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ السیره النبویه، ج ۱، ص ۱۴۵.

۲ ـ سیره ابن اسحاق، ص ۲۴; همچنین: السیره النبویه، ج ۱، ص ۱۵۰; البدایه و النهایه،
ج ۲،ص ۳۰۳.

۳ ـ السیره النبویه، ج ۱، ص ۱۱۶.

صفحه ۱۱۶

چنین آمده است: در میان حجر بخواب رفته بودم، خوابی عجیب دیدم که در اثر آن ترس
وجودم را فرا گرفت. از جا برخاسته و به منظور فهم تفسیر و تعبیر آن، سراغ کاهنه
قریش رفتم، رنگ چهرهام عوض شده بود، او که حالتم را مشاهده کرد، گفت: آقای عرب را
چه شده است که او را پریشان چهره میبینم؟! آیا امری ناگوار واقع شده است؟

گفتم: آری، خوابی را در حجر دیدهام که مرا دگرگون ساخته است. دیدم که درخت
مانندی بر کمرم روییده شده که بلندی آن به آسمان و شاخههایش شرق و غرب را فرا
گرفته است. از میان آن نوری را مشاهده کردم که بسیاری قوی بود; هفتاد برابر نور
خورشید، و دیدم که عرب و عجم در برابر آن به سجده افتادهاند و بر نور آن همچنان
افزوده میشد، آنگاه عدهای از قریش را دیدم که میخواهند آن را قطع کنند، که ناگاه
جوانی زیبارو و پاکیزه لباس، در برابر ایشان قد علم کرد، و کمر آنان را شکست، و
چشمهایشان را از حدقه بیرون آورد…

وقتی که تمام خواب را برای او بازگو کردم رنگ چهره او نیز عوض شد، وگفت: اگر
مطّلب چنان است که میگویی، بدان که از نسل تو فرزندی بوجود خواهد آمد که حکومتش
شرق و غرب عالم را فراگیرد، و او پیامبر در بین مردم خواهد بود.

ابو طالب که بعد از بعثت پیامبر اسلام ـ ص ـ این قضیه را نقل میکرد گفت: به
خدا سوگند که آن درخت عبارت از ابوالقاسم امین (محمد بن عبداللّه) ـ صلی الله علیه
و آله ـ است(۱)، و ما نیز میافزاییم که آن جوان زیباروی پاکیزه لباس مدافع از حریم
رسالت، عبارت از فرزند برومند او علی بن ابی طالب ـ ع ـ است که دربارهاش گفته شده:
قد وترفیه صنادید العرب، وقتل ابطالهم، و ناوش ذؤبانهم فاودع قلوبهم احقاداً بدریه
و خیبریه و حنینیه و غیرهن… (۲).

ج) جایگاه مخصوص عبدالمطلب در حجر اسماعیل

مؤلف اخبار مکه از عطا به نقل از ابن عباس از پدرش عباس بن عبدالمطلب نقل
کرده که عبدالمطلب دارای قدی بسیار بلند و رشید و صورتی بسیار زیبا بود که کسی به
پایه او نمیرسید، و هر کس که او را میدید، شیفته وی میگشت. برای او در حجر محلی
بود که تنها برای وی فرش میشد، و هیچ کس با او در روی آن فرش نمینشست. دیگر
شخصیتهای

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ امالی صدوق، ص ۲۱۶;مجلس ۲۴، ح ۱; از او بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۲۵۴، ح ۷.

۲ ـ فرازی از دعای معروف ندبه.

صفحه ۱۱۷

قریش، هر یک بحسب موقعیت و شخصیت خود به ترتیب در اطراف جایگاه و مفرش او
مینشستند، یک روز که عبدالمطلب در جای خود نشسته بود و دیگران اطراف او را گرفته
بودند، رسول خدا که کودکی خردسال بود و تازه به راه افتاده بود، آمد تا در کنار پدر
بزرگش روی فرش بنشیند، اطرافیان او را کشیدند، به گریه افتاد، عبدالمطلب که در آن
هنگام بینایی خود را از دست داده بود، وقتی که صدای گریه نواده خود را شنید گفت:
فرزندم را چه شده است که گریه میکند؟

گفتند: او میخواست با شما روی فرش بنشیند، که دیگران مانع شدند!.

عبدالمطلب گفت: بگذارید بیاید، و مانع او نشوید، امید دارم که او آنچنان
بزرگی و شرافت یابد که هیچ عربی بدان حد نرسد(۱).

۳ ـ ابو طالب در حجر اسماعیل

ابوطالب از چهرههای درخشان و همچون فرزندش (علی ـ ع ـ) مظلوم تاریخ است. او
به هنگام تنهایی و بیکسی پیامبر اسلام ـ ص ـ یار و مدافع او و آیین وی بود، و سیل
تهمتها و دشنامها را از آن روز تا به امروز تحمّل کرده است.

فخار بن معد الموسوی به اسنادش از ابو بصیر به نقل از حضرت امام باقر ـ ع ـ
آورده است که ابو طالب در حال اسلام و ایمان از دنیا رفت، و سروده او در دیوان شعرش
دلالت بر ایمان وی دارد. همچنین سرپرستی و سپس یاری او از پیامبر و ابراز محبت نسبت
به او و دشمنی با دشمنان و دوستی با دوستدارانش، وتصدیق و اقرار به آنچه که از جانب
خدایش بصورت وحی بر او نازل شد، و فرمان به اسلام آوردن دو فرزندش علی وجعفر و
ایمان آوردن ایشان به آنچه که وی مردم را بدان فرا میخواند، و اقرار به این که او
بهترین مردم است و مردم را به حق و راه و روش مستقیم فرا میخواند، و این که او
پیامبر از جانب پروردگار جهانیان است و… همه، دلالت برکمال ایمان ابوطالب
دارند(۲).

این شخصیت ارزنده خاطراتی جالب و تکان دهنده در رابطه با دفاع از پیامبر ـ ص
ـ از خود بیادگار گذاشته است که به چند مورد آن در رابطه با محور بحث ـ حجر اسماعیل
ـ اشاره

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ اخبار مکه، ج ۱، ص ۳۱۴.

۲ ـ الحجه علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، ص ۱۶۲.

صفحه ۱۱۸

میشود:

الف) حضور ابوطالب با پیامبر ـ ص ـ در حجر اسماعیل

عدهای از قریش به منظور انجام پرسش و آزمایش پیامبر به نزد ایشان در حجر
اسماعیل آمدند، در حالی که ابوطالب در کنار پبامبر بود. از آنجا که محور این قضیه
پیامبر اسلام ـ ص ـ است ما آن را در جای خود تحت عنوان پیامبر اسلام در حجر اسماعیل
خواهیم آورد.

ب) رؤیاهای صادق ابوطالب در حجر اسماعیل

ابن شهر اشوب به نقل از کتاب مولد امیرالمؤمنین از ابن بابویه آورده است که:
ابوطالب در حجر به خواب رفته بود، در عالم رؤیا میبیند که دری از آسمان به روی او
گشوده شد و از آن نوری نازل گردید و وجود او را فرا گرفت. ابوطالب از خواب بیدار
شده و جهت تعبیر آن، نزد راهب جحفه رفت، و آنچه را که دیده بود بازگو نمود، راهب پس
از شنیدن آن، این اشعار را گفت:

ابشر اباطالب عن قلیل *** بالولد الحلاحل النبیل

یال قریش فاسمعوا تأویلی *** هذان نوران علی سبیل

کمثل موسی و اخیه السؤل

مضمون این ابیات تعبیر. خواب ابوطالب است که به وی بشارت ولادت فرزندی آقا،
شجاع و یاری فداکار برای پیامبر آخر الزمان ـ ص ـ میدهد.

ابوطالب به سوی کعبه بازگشت، و در حالی که به طواف مشغول شده بود، این اشعار
را گفت:

اطوف للإله حول البیت *** أدعوک بالرغبه محیی المیت

بأن ترینی السبط قبل الموت *** اغر نوراً یا عظیم الصوت

منصلتا بقتل اهل الجبت *** وکلّ من دان بیوم السبت

آنگاه به حجر آمد و باز در آن آرمید، در عالم خواب مشاهده کرد که لباسی از
یاقوت و پیراهنی بسیار زیبا بر تن کرده است و در آن حال کسی به وی میگوید:
ابوطالب!، چشمهایت روشن باد، و دستهایت پیروز، و دیدارت نیکو. فرزندی ارجمند و
بسیار برومند به تو عنایت

صفحه ۱۱۹

شده است، گرچه حسودان را ناخوش آید.

ابوطالب که به وجد وشعف آمده بود و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید از خواب
بیدار شده و به طواف کعبه پرداخت، در حالی که میگفت:

أدعوک ربّ البیت والطواف *** والولد المحبوّ بالعفاف

تعیننی بالمنن اللطاف *** دعاء عبد بالذنوب واف

و سید السادات و الأشراف

مضمون این اشعار درباره این لطف و عنایت ویژهای است که از ناحیه ایزد متعال
شامل حال ابوطالب شده است و مناجات آن بزرگوار با خداوند متعال و درخواست استمرار
ای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.