پاورپوینت کامل من در کجای زندگی ایستاده ام ۲۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل من در کجای زندگی ایستاده ام ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل من در کجای زندگی ایستاده ام ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل من در کجای زندگی ایستاده ام ۲۱ اسلاید در PowerPoint :
۶۶
نشسته بودم و به جوانی انگشت های قلم به دستم خیره شده بودم. تقویم، انگشت
اشاره ا ش را به سمت علامت سؤال چشمان من گرفته بود و زیر چشمی صفحه ی ششم مهرماه
را برانداز می کرد. علامت سؤال چشمانم روی عدد شش میخکوب شده بود. وقتی پاسخم را در
آن نیافتم، در جهت حرکت عقربه های ساعت، اطراف صفحه ی تقویم را چشمانم کاویدم.
ناگهان علامت سؤال با جرقه ای به هیجان نمای شادی تبدیل شد: «پس تقویم هم مثل مردم
آن سال های مدینه، به تماشای قد و بالای رعنای محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)
ایستاده بود!»
یازدهم شعبان روی صفحه ی تقویم، یک بار دیگر مرا به جوانی انگشت های قلم به دستم
کشانید و به آن اندیشه ی شور آفرین هر روز، که: «پاورپوینت کامل من در کجای زندگی ایستاده ام ۲۱ اسلاید در PowerPoint؟»
* علی کودک شش ساله، مقابل علی امام شصت و سه ساله نشسته است و آیه به آیه بعد از
او تکرار می کند. (۱) و گویی این، تنها، آموزش تلاوت قرآن نیست؛ قطره قطره زلالی و
معرفت است که از آسمان سینه ی علی (علیه السلام) در جان کودکانه ی علی ریخته می شود
و فرصت چه اندک است!
* بودن در دامان پرورش عمو نیز هر روز او را آماده تر می کرد. (۲) مظلومیت جان سوز
عمو، خدعه های پی در پی و بی شرمانه ی معاویه، فضای خفقان آور دشمنی با علی، هر یک
کتابی بود که برگ برگش، روح شجاعت را در جام نوجوانی پاک علی اکبر می ریخت و شاید
او، هر روز، در خلوتی کربلایی، شمشیر ظلم ستیزی اش را از غلاف بیرون می کشید و از
بی تابی هایش با او سخن می گفت و تمرین جانفشانی می کرد.
* غریبی برادر؟ در مدینه کسی را نداری؟ نکند آواره ی کوچه ها بمانی! در
مهمان سرای علی بن الحسین (علیه السلام)(۳) به روی همه باز است. هر غریبی به مدینه
می آید، از خوان مهربانی و مردم داری بهر ه ای می برد.
ـ همان که می گویند خلق و خلقش محمدی دیگر را به زمینیان هدیه کرده است؟(۴)
ـ کرم او زبان زد است. مهمان سرای او را در مدینه همه می شناسند؛ بارها دیده ام
وقتی قامت دلربای او در کوچه ای طلوع می کند، زن و مرد به تماشایش سرک می کشند.
زیبایی و نجابتش یک طرف، آیینه ی محمد بودنش یک طرف!
* باید به آسمان بگویم؛ به کوه بگویم، به دریا بگویم، به هرچه در این دنیا تداعی
عظمت است، مظهر صلابت است؛ باید به همه بگویم آن روز چه عظمتی بر گوشه ی ورقی از
تاریخ حک شد.
آن روز که زمین زیر پای اسب ها و شتر ها به لرزه درآمده بود؛ زیر پای کاروانی که
مقصدش آسمان بود، خورشید کاروان چشمان نورانی اش را از خواب کوتاه باز کرد و
استرجاع خواند؛ وقتی فرزند نور و حماسه دلیل را پرسید، نوای دل انگیز پدر خبر از
مکاشفه ای داد. هاتفی که فرموده بود: شما تند می روید؛ ولی مرگ شما را تندتر به
بهشت می برد.
نمی دانم امید و آرزو که با نام «جوانی» عجین شده است، درباره ی اکبر چگونه معنا
می شود. گویی منادی مرگ برای او از پایان زندگی نمی گوید. می پرسد: «یا ابه إذن
لا بنالی بالموت!» (۵) مرگی که در راه حق است، بشارت است، و شهادت منتهای آرزوهای
جوانی اکبر.
* از ظهر گذشته بود. خاک تفتیده ی طف نمی دانست این حرارت خورشید است که بر دوش
می کشد، یا سوز اذان علی جوان، که هنوز هروله ی عشق را در قطره قطره ی فرات
برمی انگیخت.
خیمه های
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 