پاورپوینت کامل فرهنگ و اجتماع خودباختگی و خودباوری در قرآن کریم ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ و اجتماع خودباختگی و خودباوری در قرآن کریم ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ و اجتماع خودباختگی و خودباوری در قرآن کریم ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ و اجتماع خودباختگی و خودباوری در قرآن کریم ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

قسمت اول

«ضرورت بحث»

از کارآمدترین حربه های ممالک سلطه گر، مسخ شخصیت و بی هویت نمودن ملل تحت سلطه
است؛ زیرا کسی که هویت و جایگاه خود را نشناسد و دچار بحران هویت شود، استقامت و
پایداری را از دست می دهد و برای ادامه حیات حیوانی خود نیازمند قدرتی خواهد شد تا
به آن متکی شود و این از سیاست های استکباری فرعوت است که برای تداوم سلطه ی فرعونی
خود و استثمار مستضعفان به کار می گرفت:

«فاستخف قومه فأطاعو، إنهم کانوا قوماً فاسقین»(۱) ؛ «پس قوم خود را سبک مغز شمرد
(و آنان را تحقیر کرد) و اطاعتش کردند چرا که آن ها مردمی منحرف بودند.»

البته اتصاف آنان به ویژگی فسق؛ «خروج از فضای شعائر دینی» زمینه ساز اصلی چنین
پیامد ناشایستی است که این تحقیر شدگان برای خود برگزیده اند.

بدون شک جباران مستکبر، برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود، قبل از هر چیز
قربانیان خویش را به استضعاف فکری و فرهنگی می کشانند، و به تحقیر و توهین و تخریب
بنیاد های فرهنگی، ملی، مدنی و سوابق افتخار آمیز آنان می پردازند، تا بتوانند به
زندگی انگلی خود، ادامه دهند:

«ان فرعون علا فی الأرض و جعل أهلها شیعاً یستضعف طائفه منهم …»(۲)؛ «فرعون در
سرزمین (مصر) به سرکشی روی آورد و مردم آن را طبقه طبقه ساخت؛ طبقه ای از آنان را
زبون می داشت…»

به گواه تاریخ در طول حیات بشر و به ویژه با نگاهی به تاریخ معاصر استعمار،
مستکبران در روابط خود با جوامع ضعیف و وابسته هیچ گاه در صداقت و دوستی وارد
نشده اند:

«ها أنتم أولاء تحبونهم و لا یحبونکم و تؤمنون بالکتب کله و إذا لقوکم قالوا ءامنا
و إذا خلوا عضوا علیکم الأنامل من الغیظ…»(۳)؛ «هان شما کسانی هستید که آنان را
دوست دارید، و [حال آن که] آنان شما را دوست ندارند و شما به همه کتاب ها [ی خدا]
ایمان دارید؛ و چون با شما برخورد کنند می گویند: ایمان آوردیم و چون [با هم] خلوت
کنند از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را می گزند…»

و اگر فرصتی بیابند از هیچ جنایت و ستمی دریغ ندارند: «کیف و إن یظهروا علیکم لا
یرقبوا فیکم إلا و لا ذمه یرضونکم بأفواههم و تأبی قلوبهم …»(۴)؛ «چگونه می توان
به پیمان آنان اعتماد نمود با این که اگر بر شما دست یابند، درباره شما، نه
خویشاوندی را مراعات می کنند و نه تعهدی را، شما را با زبانشان راضی می کنند و حال
آن که دل هایشان امتناع می ورزد … .»

و باز: «ودوا ما عنتم قد بدت البغضاء من أفواههم و ما تخفی صدور هم أکبر …»(۵)؛
«آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنی از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینه هایشان
نهان می دارد، بزرگتر است… .»

یقیناً امروزه یکیاز اساسی ترین ضربه هایی که از جانب سیاست های استکبار متوجه
کشورهای به استضعاف کشیده شده و به ویژه مسلمانان می باشد، پدیده «خودباختگی» است و
متأسفانه به جای آن که روشنفکران این کشورها بنا به جایگاه اجتماعی و به تناسب
عنوانی که بر خود نهاده اند، پرچمداران مبارزه با این پدیده بنیان سوز و بنیاد
برانداز باشند، خود در پیشاپیش سر سپردگان قرار گرفته و بیش از یکصد سال است که بر
طبل خود باختگی و خودفروشی می کوبند.

در سال های شکوفایی انقلاب اسلامی و در اثر فریاد های بیدار باش بیدار دلانی چند که
با آهنگ آسمانی حضرت امام خمینی هماهنگ بودند، بسیاری به خود آمدند و تحولی بزرگ و
شگفت در تاریخ سیاسی، اجتماعی، نظامی ایران به وجود آمد، و امروز؟؟؟.

«ریشه های خودباختگی»

۱. «غفلت» خودباختگی یکی از مظاهر ناپسند رذیله ی غفلت است؛ زیرا خودباختگی ناشی از
خود بیگانگی است و آن نیز پیامد و نتیجه فراموشی و غفلت از خویش و شخصیت و کرامت
خود است و این همه در اثر غلبه ی شیطان وسوسه گر و پیروزی نفس هوس باز رخ می دهد؛
«إستحوذ علیهم الشیطن فأنسهم ذکر الله …»(۶)؛ «شیطان بر آنان چیره شده و ذکر خدا
را از یادشان برده است… .»

و کسی که خدا را فراموش کند خود را فراموش نموده و هستی خود را باخته است:

«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فأنسهم أنفسهم …»(۷)؛ «و چون کسانی مباشید که خدا
را فراموش کردند و او (نیز) آنان را دچار خودفراموشی کرد … .»

و آن گاه، روزی که از حقایق پرده برداشته می شود:

«… یقول الذین نسوه من قبل قد جاءت رسل ربنا بالحق فهل لنا من شفعاء فیشفعوا لنا
أو نرد فنعمل غیر الذی کنا نعمل قد خسروا أنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون»(۸)؛
«… کسانی که آن را (خدا، خود را، معاد را) پیش از آن به فراموشی سپرده اند،
می گویند: حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آیا [امروز] ما را
شفاعت گرانی هست که برای ما شفاعت کنند یا [ممکن است به دنیا] باز گردانیده شویم تا
غیر از آن چه انجام می دادیم انجام دهیم؟ به راستی که [آنان] به خویشتن زیان زدند و
آن چه را به دروغ می ساختند از کف دادند.»

در آن هنگام، آنان خود را در زیان و سخت خود باخته می بینند و خواهند دید که آن چه
در دنیا می بافتند همه پوچ بوده است.

۲. «ضعف اراده» نیز پرتگاهی است که نهایت آن خود باختگی است:

«… فلما جاوزه هو و الذین ءامنوا معه قالوا لا طاقه لنا الیوم بجالوت و جنوده
…»(۹)؛ «… و هنگامی که [طالوت] با کسانی که همراه وی ایمان آورده بودند از آن
[نهر] گذشتند، گفتند: امروز ما را یارای [مقابله با] جالوت و سپاهیانش نیست…»

و همین نگرش نخواهد گذاشت آنان به پیروزی برسند. ضعف اراده و احساس ضعف در مقابله
با دشمن رویارو اولین تیری است که از سوی تک تیراندازان جبروت پوشالی دشمن بر چشم
خودی می نشیند و قلب او را می شکافد و شگفت این که دشمن را جز این تک تیراندازان
هیچ قدرتی نیست.

۳. «ترس» نیز عامل دیگری در خودباختگی است: «… فإذا جاء الخوف رأیتهم ینظرون إلیک
تدور أعینهم کالذی یغشی علیه من الموت …»(۱۰)؛ «… و چون خطر فرا رسد آنان را
می بینی که که مانند کسی که مرگ او را فرو گرفته، چشمانشان در حدقه می چرخد [و] به
سوی تو می نگرند … .»

۴. «ضعف ایمان» گروه دیگری از خودباختگان، کسانی هستند که برای مردم حسابی باز
نموده اند، تنها معادلات خردگرایانه بشری را باور دارند. اما برای خدا حریمی نگه
نمی دارند، بر قدرت الهی اعتقاد ندارند و توکل و توفیق و اعتماد و استناد به حق را
سرگرمی و احساس می پندارند.

«یستخفون من الناس و لایستخفون من الله و هو معهم …»(۱۱)؛ [کارهای ناروای خود را]
از مردم پنهان می دارند، ولی از خداوند پنهان نمی دارند…»

۵. «جهل» عامل دیگری برای خودباختگی است:

«و جوزنا ببنی إسراءیل البحر فأتوا علی قوم یعکفون علی أصنام لهم قالوا یا موسی
اجعل لنا إلها کما لهم ءالهه قال إنکم قوم تجهلون»(۱۲)؛ «و فرزندان اسرائیل را از
دریا گذراندیم تا به قومی رسیدند که بر [پرستش] بت های خویش همت می گماشتند. گفتند:
ای موسی، همان گونه که برای آنان خدایانی است، برای ما [نیز] خدایی قرار ده گفت:
راستی شما نادانی می کنید.»

۶. «دنیا گرایی» گروهی نیز، وقتی چشمشان به «زرق و برق دنیا» می افتد، خود را گم
می کنند و در اثر خیره شدن به مظاهر دنیا، خود را می بازند.

۷. آیات زیادی در قرآن کریم، این معنا را به شیوه های مختلف بیان می کند:

۸. «فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوه الدنیا یا لیت لنا مثل ما أوتی
قارون إنه لذو حظ عظیم»(۱۳)؛ «پس [قارون] با کوکبه ی خود بر قومش نمایان شد؛ کسانی
که خواستار زندگی دنیا بودند گفتند: ای کاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما [هم]
داده می شد؛ واقعاً او بهره بزرگی [از ثروت] دارد.»

آنچه به اشاره آمد، بخشی از عوامل روانی خودباختگی بود که درپی بروز غفلت، باعث
می گردد تا انسان، خود را نیابد و به «خسران نفس؛ خودباختگی» دچار گردد.

«زمینه سازان خودباختگی»

همانگونه که با نبود خرد درونی نمی توان از هدایت های روشنگر وحی بهره برد، در جهت
عکس نیز تا عوامل درونی و درونی خودباختگی، انسان را از درون تهی نکند؛ عوامل خارجی
نمی توانند او را از هویت و شخصیت خود جدا سازند. در عین حال نباید از تأثیر عوامل
خارجی به عنوان زمینه سازان خودباختگی غافل شد و به نقش تخریبی آنان در این فرو
ریختگی نیندیشید. در این بخش به شماری از این عوامل اشاره می شود:

الف: اولین و کارسازتین عاملی که مستکبران ستمگر در به زانو درآوردن امت ها و
خودباختگی آن ها به کار می گیرند، عبارت است از «تأثیر گذاری بر آموزش، فرهنگ و
اطلاع رسانی».

نکات مهمی که در این بخش قابل توجه می باشد عبارتند از:

۱. تحریف در مبانی و معتقدات ـ بینش ها:

«فویل للذین یکتبون الکتب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمناً
قلیلاً …»(۱۴)؛ «پس وای بر کسانی که کتاب [تحریف شده ای] با دست های خود
می نویسند، سپس می گویند: این از جانب خدا است تا بدان بهای ناچیزی به دست آرند…»

اینان بافته های خود را به نام فرهنگ و حقوق و سیاست بر مردم تحمیل می کنند تا چند
صباحی بیشتر برای کالاهای تولیدی خود بازاریابی کنند.

۲. ضعف و انحراف در نظام آموزش:

«ودت طائفه من أهل الکتب لو یضلونکم …»(۱۵)؛ «گروهی از اهل کتاب آرزو می کنند کاش
شما را گمراه می کردند.»

«المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف … و
یقبضون أیدیهم …»(۱۶)؛ «مردان و زنان دو چهره [همانند] یکدیگرند. به کار ناپسند
وا می دارند و از کار پسندیده باز می دارند و دست های خود را [از نفاق] فرو
می بندند… .»

دشمن اصرار داشته و دارد به نحوی در نظام آموزشی کشورهای ضعیف، نفوذ و از رشد
استعداد های درخشان جلوگیری نموده و جهت گیری متون آموزشی را به سمت اهداف استکباری
خود، توجیه نماید از این گذشته، کارگزاران امر آموزش را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.