پاورپوینت کامل توسعهی خودحقیقی ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توسعهی خودحقیقی ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توسعهی خودحقیقی ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توسعهی خودحقیقی ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
۴۴
قسمت دوم
امکان و مفهوم «توسعه خودی»
در مباحث پیشین دریافتیم که اولین ثمرهی فرآیند بازیابی «خود »، خداشناسی میباشد
و شناخت و مطالعه پیرامون نفس همواره به معرفت و توجه به پروندهی خود منجر خواهد
شد.
اما نکتهی مهم این است که همهی خواستهی اسلام «بازیابی خود» نیست، به عبارت دیگر
اسلام فقط نخواسته است که انسان خود واقعی را بیابد و حکم آن را از حکم غیرواقعی
جدا سازد، بلکه میخواهد پس از بازیافتن خود به پرورش و توسعهی آن بپردازد. اما
آیا «توسعهی در نفس» امری معقول و ممکن است؟!!
از بیان مطالب قبل معلوم شد که خصوصیت انسان همین است که یک موجود صاحب مقامات و
مراتب است. این که میگویند: «انسان یک ملک حیوانی، نباتی، جمادی است، درست است. نه
به این معنا که هم ملک است هم حیوان و هم نبات، بلکه یک چیز بیشتر نیست ولی این یک
چیز یک وجود صاحب مراتب است… که در عالیترین درجه خود یک فرشته است و بلکه بالاتر…
در درجه دیگر یک گیاه… و در درجه دیگر یک جماد.»([۱])
بنابراین؛ هر چند انسان در جنبه طبیعی به علت ضیق و محدودیت طبیعت، منافع دیگران را
در تزاحم با منافع خود میبیند و به «خود محوری» و «خودخواهی» و «تنازع بقا» اصالت
می دهد، لکن انسان در بعد ملکوتی از آن جهت که مفاهیم ملکوتی قابل اشتداد هستند،
میتواند با شکستن حصار طبیعت و خروج از «من طبیعی» به خویشتن «گستردگی» و رو به
«توسعه و اشتداد» گذارد.
آری، با فروریختن دیوار «ناخود» و تحریم خودپرستی و خودخواهی (همان اصلیترین مشخصه
ناخود) و آزادسازی «من ملکوتی» از تنگنای تزاحمهای طبیعی و ایجاد فرصت برای
بالندگی آن در فضای ملکوت، مفهوم «توسعه خودی» شفافیت مییابد، زیرا از این جاست که
«انسان به حسب آن درجه عالی خود، میان «من»ها تباینی نمیبیند، همانطور که میان
فرشتگان جنگ و تنازع و من و مایی ندارد. انسان هم در آن مرحلهی وجودی خویش میان
خود با افراد دیگر من و مایی نمیبیند، همه مثل پارچههای نور هستند که با یکدیگر
تزاحمی ندارند.»([۲])
مراحل خروج از خودفردی:
در رابطه با این مراحل که همان گامهای توسعه به شمار میآیند، با اثبات امکان
توسعه خودی در سطور گذشته، میتوان به این نکته دست یافت که خروج از خودمحوری و
خودپرستی و گشودن فصلی دیگر در حیات فردی و ایجاد روحیه دیگردوستی، اولین گام در
«توسعه خودی» است.
جالب این جاست که فلاسفهی مادی، دیگر دوستی را هم نقطهی آغاز و هم نقطهی انجام
همهی توان بشر در مسیر اشتدادی و توسعهیافتگی او قلمداد کرده و قدمی فراتر
ننهادهاند و باید از این هم بگذریم که بر اساس بینش مادی مبتنی بر انکار «من
ملکوتی» توسعه امری محال و غیرمعقول است و به فرض این که اشتداد معنوی در امور مادی
امکانپذیر باشد، رشد و توسعه من طبیعی به معنای رشد خودخواهی و توسعه در خودپرستی
است نه خروج از خودپرستی و ورود در عالم «دیگر دوستی».
در هر صورت موضوع «دیگر دوستی» در بینش مادی با آن چه از سوی شهید مطهری به عنوان
«توسعهی خودی» مطرح شده، قابل قیاس نیست.
از نگاه استاد، «دیگر دوستی» اولین مرحله در پیمودن مسیر توسعه و نقطهی شروع در
گستردگی معنوی است که اولین مصداق آن نیز ازدواج می باشد؛ «در میان غرایز شهوانی
انسان، هر غریزهای که اشباع شود، اشباع آن تأثیری در معنویت انسان ندارد، جز غریزه
جنسی. لهذا ازدواج از نظر اسلام سنت و مستحب تعبیبر شده است. علت اساسی این است که
هر مقدار الفت زوجین به یکدیگر بیشتر باشد، یک قدم از خود فردی خارج شدهاند. «خود»
که کمی بزرگتر شد، رقیقتر میشود. مثل مایع غلیظ که وقتی آب داخلش میکنند، رقیق
شده و توسعه مییابد. تجربه نشان داده؛ افرادی که در تمام عمر به خاطر هدفهای
معنوی، مجرد زندگی کرده[اند] … در همهی آنها یک نقص ولو به صورت یک خامی وجود
داشته است. گویی انسان یک نوع کمال روحی دارد که جز در مدرسهی خانواده در هیچ
مدرسهای کسب نمیشود.»([۳])
«من قبیلهای» ([۴]) و «من قومی»([۵] )دو مرحلهی دیگر پس از «من خانوادگی» است که
انسان را آمادهی ورود به مرحلهی «انسان دوستی»، مرحلهی برتر و پیشرفته در
توسعهیافتگی، مینماید.
«انسان دوستی» در اسلام تا آن جا که خاری بر سر راه تعالی و هدایت دیگران نباشد،
مورد توصیه جدّی است. به گونهای که حتی احسان به کافر و خیرخواهی نسبت به آنان در
مکتب ما، اصلی پذیرفته شده میباشد و اگر به دشمنی با کفار نیز سفارش شده به این
جهت است که:
«دشمن داشتن کافر، ناشی از دوست داشتن دیگران وخیرخواهی برای دیگران است…
بهکافرمیتوان احسان کرد ولی به شرط آن که …. اسائه به انسانیت نباشد، به ضرر
مصالح بشریت نباشد.»([۶])
«اساساً در دین، خارج شدن انسان از مرز خودخواهی به هیچ چیز، حتّی به انسان محدود
نمیشود، تمام عالم وجود و هستی را در برمیگیرد ولی هستی در مسیر کمال خود… یعنی
آن چه خدا برای عالم میخواهد و … انسان آن چیزی را بخواهد که خدا میخواهد.
خروج از خودپرستی به معنی واقعی، آن وقت حقیقت پیدا میکند که در یک مرزی متوقف
نشود حتّی مرز انسانها، لهذا… در اسلام کلمه حق و خدا مطرح است، دایره خیلی
وسیعتر از این حرفهاست.»([۷])
آخرین و مهمترین گام در توسعهی «خود»
دیگر دوستی و پیوند معنوی با انسانهای دیگر، گرچه آدمی را از حقارت فردی و ذلت
خودبینی بیرون میآورد، اما به دلیل کوتاهی سقف این عرصه و بلندای روح در چشمانداز
خود، فضایی در خور اوج و پرواز نمیبیند. روح ملکوتی که استعداد فزونی بر فرشتگان
را دارد، تنها در پیوند با خداست که میتواند بال و پر بگشاید و همهی هستی را در
نوردد. آری آخرین گام در پیمودن مراحل توسعهیافتگی، ورود در ساحت الهی و
«خداآگاهی» است که نقطهی پایان آن ناپیدا و گام زدن در آن وادی تا رجوع الی الله
ممتد است.
«مولوی راجع به این که «خودآگاهی» هیچ وقت از «خداآگاهی» جدا نیست، میگوید:
اقتضای جان چهای دل آگهی است هر که آگهتر بود جانش قوی است
بعد از این که میگوید، اصلاً جان یعنی؛ آگاهی و هر که آگاهتر باشد جان او قویتر
است و انسان به این دلیل جانش از جان حیوان قویتر است که آگاهتر است، کم کم مطلب
دقیقتر میشود تا این که میگوید:
انسان آن وقت از خودش آگاه میشود که از خدای خودش آگاه شود.» ([۸])
ابزارهای توسعهی «خود»:
حال که مراحل خروج از خود و خود محوری تا سلوک الیالله و «خدا آگاهی» مورد بحث و
بررسی قرار گرفت، این سؤال پیش میآید که ابزار توسعه و توشه راه در این میان چیست
و چگونه و با استمداد از چه وسایلی میتوان این راه را پیمود.
در ابتدا باید اشاره کرد که ابزارهای توسعهی «خود» به اقتضای موضوع؛ یا درونیاند
و یا از درون رهبری می شوند که در این قسمت به یکایک آنان اشاره میشود:
۱. عقل؛
یکی از ابزارهای توسعه و لازمهی این عرصه، عقل است. البته شعلهی فروزان خرد، با
کمک دستاوردهای وحیانی، گامهای توسعه را برمیدارد و به عبارت دیگر نخست وحی دست
عقل را میگیرد و برای آن که با خود همراهش کند در باروری و بالندگیاش میکوشد و
بالندگی عقل نیز در دو محور تعقل و تعلّم شکل میپذیرد:
«این جا یکی از آن جاهایی است که ارزش واقعی اسلام را به روشنی میبینیم. اسلام یک
دین طرفدار عقل است و به نحو شدیدی هم روی این استعداد تکیه کرده است و … تأیید
خود را همیشه از عقل میخواهد… .
در سوره زمر آیه ۱۷ و ۱۸ آمده است؛ )فبشّر عبادی الذین یستمعون القول فیتّبعون
أحسنه اولئک الذین هَدیهم الله و اولئک هم اولوا الالبابَ(
لازمهی بندگی خدا این است،… اصلاً معنای آیه استقلال عقل و فکر است… و قرآن
این هدایت را با این که هدایت عقلی است، هدایت الهی میداند.» ([۹]) و این نشان از
هماهنگی وحی و عقل در خصوص سعادت و کمال انسان دارد.
«[و از سوی دیگر] قرآن در سورهی عنکبوت آیه ۴۳ فرموده است: )تلک الامثال نضربها
للناس و مایعقلها الاّ العالمون(«ما این مثالهای تاریخی را ذکر میکنیم، امّا این
حقایق را درک نمیکنند مگر عالمان.» یعنی اول باید انسان عالم باشد، مواد خام را
فراهم کند و بعد عقل، تجزیه و تحلیل نماید. مثلاً اگر ما عقل قوی داشته باشیم مثل
بوعلی سینا و قرآن هم میگوید که «تاریخ» عبرت بسیار خوبی است ولی من که از تاریخ
اطلاعاتی ندارم، عقل من چه میفهمد … باید با علم کشف و با عقل درک نمایم.»([۱۰])
بنابراین با استفاده از عقل از طریق تعقل و تعلّم، انسان به لحاظ معنوی و در ناحیه
«من» اصیل، توسعه مییابد و هر چه در این دو محور، بکوشد به همان میزان در عمق
بخشیدن به جان ملکوتی خویش، پیش رفته است.
۲. اراده؛
تقویت اراده از عوامل توسعه است، چه این که اراده از شؤون عقل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 