پاورپوینت کامل سپیده­ی سحری ۶۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سپیده­ی سحری ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سپیده­ی سحری ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سپیده­ی سحری ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۸

شماری از فروغ­های فجر انقلاب اسلامی

۱. عده­ای باور کرده بودند که خدای آسمان­ها تنها شب را آفریده است تا مردم نیز
تنها ستارگان شب را بشمارند و دین خدا برای روز و تلاش و کوشش روزانه پیامی ندارد
که، خورشید روز در اختیار دین نیست! این باور برای گروهی از فردای رحلت خورشید
اسلام در مدینه و برای برخی دیگر با ابری­شدن آسمان سامرا پیش آمده بود و هزار و
اندی سال سپری شد تا آن­گاه که فروغی از سپیده درخشید و گفت: «پیغمبر اسلام۹
تشکیل­حکومت داد مثل سایر حکومت­های جهان لکن با انگیزه­ی بسط عدالت اجتماعی و …
حکومت حق، برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه­ی عدالت اجتماعی …
از بزرگترین واجبات و اقامه­ی آن از والاترین عبادات است.» ([۱]).

۲. صدها سال بود که بر خروش عدالت علوی و جوشش خون حسینی پرده­ی آرامش و ایستایی
کشیده بودند، بلکه گرد سکون و سکوت و مویه افشانده بودند و پرچم­های شرک و فسق
امویان در هر کوی و برزن برافراشته هر یک به نامی مردم دنیا را در پی آب روان، به
سراب سوزان می­بردند و کسی باور نمی­کرد که از دین خروشی برآید و یا از تشیع فریاد
عدالت­خواهی بلند شود که این همه برای روزهای نخستین بود و نیز آینده­ای دوردست و
ناپیدا! و به ناگاه فریادگری از تبار دین و قبیله­ی تشیع پرچم برافراشت که: «ملت
عزیز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که می­خواهد
حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می­زند، از مقبره­ها و
گورستان­ها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه­ی نجات­دهنده­ی بشر از جمیع قیودی
که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و
بندگی طاغوتیان می­کشاند، نجات دهد.» ([۲])

۳. اثبات توانایی دین و حوزه­های علمیه و روحانیت در ایجاد حرکت­های بزرگ اجتماعی و
مقابله با فساد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اثبات برتری دین از دیگر مکاتب مدعی
اصلاح و هدایت، سومین برگ برنده­ای بود که در واپسین روزهای حیات مکتب سوسیالیسم
برق امید بر دل­های ناامید افکند. فیدل کاسترو رهبر کوبا می­گوید: پس از فروپاشی
شوروی سابق به صحت توصیه­های آیهالله خمینی به گورباچف، پی بردم و معتقدم مدل قرآنی
رهبر فقید ایران باید به جای مدل­های غربی در دستور کار برنامه­های جهانی قرار
گیرد. ([۳]) و یکی از رهبران فلسطینی می­گوید: تا زمان انقلاب ایران، اسلام از
عرصه­ی نبرد غایب بود. حتی در عرصه واژگان مثلاً به جای جهاد از کلماتی چون نضال و
کفاح استفاده می­شد، انقلاب ایران واقعیت قدیمی؛ اسلام راه حل، و: جهاد وسیله­ی
اصلی است، را به سرزمین فلسطین وارد کرد. ([۴])

۴. شکست ابهت پوشالی ابرقدرت­ها مخصوصاً امریکای سرکش و قلدر یکی دیگر از فروغ­های
این سپیده­ی امیدبخش بود. بیرون کشیدن ایران از حلقوم امریکا، تسخیر لانه­ی جاسوسی،
جهانی نمودن شعار مرگ بر امریکا، خنثی­نمودن تهدیدهای اقتصادی و سیاسی و نظامی،
رسوا نمودن او در حمله به طبس، پاسخ منفی به التماس او برای مذاکره، برخی از
جلوه­های این فروغ بود. رادیو نروژ می­گوید: آیهالله امام خمینی رهبر و شخصیتی بود
که طی ده سال بارها امریکا را تحقیر کرده و آبروی آن کشور را برد، آیه الله امام
خمینی نشان داد محرومین می­توانند در قبال ابرقدرت­ها پایداری کنند. ([۵])

۵ . در طول دو قرن اخیر کشور­های شرق اسلامی چنان تحقیر شده بودند که هیچ کس را
یارای این نبود تا بگوید اسلام نیز سخنی برای گفتن دارد، بارقه­ی انقلاب اسلامی برق
امیدی بود تا نهضت­های رهایی­بخش یکی پس از دیگری بر خود ببالند و پای در میدان
مبارزه نهند زیرا که امام فرموده بود: «من با اطمینان می­گویم، اسلام ابرقدرت­ها را
به خاک مذلت می­نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده­ی خود را یکی پس از
دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» ([۶])

۶ . نخستین گام در هر مبارزه و جهاد اسلامی بیداری و آگاهی مردم و گام دوم آن شهامت
و شجاعت و عزم است. بی­خبری مسلمانان از رنجی که بر فلسطین می­رفت و سستی سردمداران
حکومت­های اسلامی جهاد فلسطین را یک جنگ داخلی و عربی قلمداد نموده بود. حضرت امام
با تأکید بر خطر رژیم اشغالگر، عموم مسلمانان جهان به دولت­های اسلامی را دعوت
نمودند تا آخرین جمعه­ی ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی
همبستگی بین­المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند.
([۷])

۷. حکام و سلاطین ایران در سده­های اخیر به علت بیگانگی با مردم و نداشتن غیرت دینی
و ملی، از سویی مردم خود را به زنجیر می­کشیدند و از سوی دیگر به راحتی و بلکه با
افتخار ثروت مادی و معنوی کشور را پیش پای بیگانگان نثار می­نمودند. ارتشبد حسین
فردوست یار صمیمی شاه می­نویسد: در سیاست خارجی و به­خصوص سیاست منطقه­ای دکترین
اجرا شده توسط محمدرضا، تبعیت کامل از دستورات امریکا و انگلیس بود.([۸]) و سفیر
آمریکا در ایران می­نویسد: شاه تقریباً هر ده روز یک­بار به من وقت ملاقات می­داد.
_ و باز می­نویسد: _ شاه ایران تقریباً هر سال یک­بار از آمریکا دیدن می­کرد.([۹])
و کارتر رئیس جمهور وقت امریکا می­نویسد: ساواک با نهایت خشونت و وحشیگری با
مخالفان رفتار می­کرد و من می­دانستم که حداقل۲۵۰۰۰ زندانی سیاسی در زندان­های رژیم
شاه می­پوسند: _ و شاه می­گفت: تعداد آن­ها کمتر از ۲۵۰۰ نفر است _([۱۰]) انقلاب
اسلامی دست چنین جنایتکارانی را کوتاه و از ساواک او جز نام ننگی بر تاریخ نگذاشت.

۸ . حضور امریکایی­ها و دخالت آنان در ارتش ایران یکی از نمودهای بارز تحقیر و نیز
نشانه­ی ضعف ارتش شاهنشاهی ایران بود که به عنوان لکه­ی ننگی در تاریخ کشور و ارتش
ایران به شمار می­رفت. حضور گسترده و سی­هزار نفری آنان در آغاز کار و دو برابر شدن
آنان در سال­های آخر _ در برابر هر شش نظامی یا سه نظامی ایرانی یک آمریکایی بود _
که به لباس و فرم ارتش ایران درآمده بودند، عملاً واقعیتی به نام ارتش ایران باقی
نگذاشته بود. سولیوان می­نویسد: میسیون نظامی امریکا در ایران هم وضع منحصر به فردی
داشت. تفاوت میسیون نظامی امریکا در ایران با هیأت­های نظامی در سایر کشورهای جهان
این بود که پرسنل نظامی امریکا در ایران عملاً جزو نیروهای مسلح ایران به شمار
می­آمدند و در اواخر سلطنت شاه به استثنای شش نفر از افسران ارشد امریکایی بقیه­ی
مستشاران و کارکنان امریکایی نیروهای مسلح ایران حقوق بگیر دولت ایران بودند.([۱۱])
در نتیجه سالیانه ۳۵ تا ۴۰ درصد بودجه کشور صرف مخارج نظامی می­شد. لازم است به این
نکته نیز اشاره کنم که طبق اظهار فردوست در اوایل سلطنت محمدرضا «کامیون­های
آمریکایی به مرکز شهر _ تهران _ می­آمدند و دخترها را جمع می­کردند و به باشگاه
می­بردند. دخترهایی که به این اوضاع تمایل داشتند، صف می­کشیدند و منتظر می­ماندند
مثل این­که در صف اتوبوس هستند. کامیون­های روباز ارتش آمریکا می­آمد و حدود ۲۰۰
الی ۳۰۰ دختر را سوار می­کرد و می­برد. آمریکایی­ها هر چند پول نداشتند ولی با همین
بسته­ها _ جیره­های غذایی که هر بسته برای ۵ تا ۶ نفر کافی بود _ دخترها را راضی
می­کردند… یکی از کسانی که با آمریکایی­ها می­رفت خاله­ی محمدرضا پهلوی بود، من
به او بارها گفتم که این کار صحیح نیست و عمل شما در شأن فاحشه­های کنار خیابان
است، خاله­ی محمدرضا خیلی رک و صریح می­گفت: خیر، افرادی که در باشگاه هستند هم تیپ
ما هستند و هیچ اشکالی ندارد.»([۱۲])

۹. حکومت­ها در حل معضلات و مشکلات به تکیه­گاهی نیاز دارند. حکومت­های ضد مردمی به
دلیل نداشتن پایگاه ملی چاره­ای جز اعتماد به استعمارگران نداشتند. انقلاب با عمل
خود به سیاستمداران کشورهای فقیر نشان داد که می­توانند با اتکای به مردم خود و
اعتماد به آنان توان­فرساترین مشکلات را از سر راه بردارند و دست ذلت در مقابل
ابرقدرت­ها دراز نکنند، مشکلاتی چون مقابله با حکومت دست نشانده امریکا بدون هیچ
توان و استعداد نظامی، اداره و حل مشکلات بزرگ جنگ تحمیلی، مقابله با تهدیدات نظامی
و اقتصادی آمریکا و دیگر مستکبران، مقابله با لیبرال­های سابقه­دار در میان مردم و
مرعوب در برابر دشمن و … برگزار نمودن بیست و چهار دوره انتخابات در طول بیست و
شش سال که خود به تنهایی از افتخارات بی­نظیر انقلاب اسلامی است.

۱۰. ضرورت انطباق قوانین اجرایی کشور با احکام الهی قرآن و اسلام یکی دیگر از
بزرگتر­ین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. پس از مشروطیت گرچه با تصویب متمم قانون
اساسی قرار بر این شد که مقررات حکومت و سیاست از چارچوب دین خارج نشود، اما
جابه­جایی مشروطه انگلیسی به جای مشروطه­ی مشروعه یا همان عدالتخانه­ی اسلامی برای
گریز از دین و دین­ستیزی بود و چگونه ممکن بود که به جای یک شیخ فضل­الله نوری، پنج
نفر را به مجلس راه دهند؟!

۱۱. و در همین راستا یکی از مهم­ترین خواسته­های ائمه­ی معصومین و قرآن کریم اقامه
حدود الهی و اجرای مقررات الهی در مجازات مجرمان بود که به فراموشی سپرده شده و به
جای آن مقررات بشری و به ویژه غربی حاکم شده بود. حضرت امیر و حضرت امام حسین۸ یکی
از اهداف سیاست خود را اقامه حدود تعطیل شده­ی الهی می­شمرند.([۱۳])

۱۲. امامت ائمه­ی معصومین: که با نص صریح پیامبر گرامی اسلام از جانب خداوند اعلام
شده بود در ولایت فقیهِ با تقوای مدیر و مدبر و متخصص تداوم یافت و حاکمیت دینی
استقرار پیدا کرد، حضرت امام۱ می­فرمود: «قضیه­ی ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس
خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده
است، همان ولایت رسول الله است و این­ها لیبرال­های به ظاهر مسلمان که به هنگام
تصویب قانون اساسی در رأس حکومت بودند و گفتند: ولایت فقیه ساخته­ی شهید بهشتی است
_ از ولایت رسول الله هم می­ترسند!»([۱۴]) و از همان روز اول و پیش از پیروزی
انقلاب اسلامی امام معتقد به ولایت مطلقه بود و می­فرمود: « این توهم که اختیارات
حکومتی رسول اکرم۹ بیشتر از حضرت امیر۷ بوده یا اختیارات حکومتی حضرت امیر۷ بیش از
فقیه است، باطل و غلط است. البته فضایل حضرت رسول اکرم۹ بیش از همه­ی عالم اس