پاورپوینت کامل جلوه­هایی از جمال دوست دوران رشد و سرپرستان پیامبر۹ ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جلوه­هایی از جمال دوست دوران رشد و سرپرستان پیامبر۹ ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جلوه­هایی از جمال دوست دوران رشد و سرپرستان پیامبر۹ ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جلوه­هایی از جمال دوست دوران رشد و سرپرستان پیامبر۹ ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۶۷

قسمت دوم

دیباچه؛

در مباحث گذشته در مورد دوران شیرخوارگی پیامبر۹ مطالبی بیان شد. در نوشتار حاضر به
بررسی دوران رشد و تربیت حضرت می­پردازیم.

گزارش­های تاریخی بیانگر این مطلب است که رسول خدا چهار سال از دوران زندگی خود را
نزد حلیمه گذراند(۱) و پس از آن دو سال با مادرش آمنه زندگی کرد. پیامبر۹ در سن شش
سالگی مادرش را از دست داد و سپس جدش, عبدالمطلب سرپرستی او را عهده­دار شد. با مرگ
عبدالمطلب سرپرستی پیامبر۹ به ابوطالب رسید.(۲)

بنا به نقل تاریخ همه­ی اجداد پیامبر۹ و پدر و مادر ایشان از نیکان و برجستگان دهر
بوده و در سلسله نسب حضرت فرد بت­پرست وجود ندارد.

اصبغ­بن نباته از علی۷ نقل می­کند که حضرت فرمود: «به خدا قسم پدرم ابوطالب و
اجدادم عبدالمطلب و هاشم و عبدمناف هرگز بتی را پرستش نکردند. گفته شد: پس چه چیزی
را عبادت می­کردند؟ فرمود: آنان به سوی کعبه نماز خوانده و متمسک به دین ابراهیم
بودند.»(۳)

هنگامی که به اکثم بن صیفی که از حکمای برجسته عرب و از معمرین دوران بود, گفته شد:
تو در میان اعراب از عالم­ترین و حکیم­ترین و عاقل­ترین افراد هستی؟ پاسخ داد: چرا
چنین نباشم در حالی که تمام دوران زندگانی عبدالمطلب و ابوطالب و هاشم و عبدمناف و
قصی را درک کرده و با آنان مجالست داشتم. همه آنان از سروران و فرزندان سروران
بودند و من اخلاق آنان را سرمشق خود قرار داده و از حلم و سیادت آن­ها بهره­مند شده
و از رفتار و گفتار آنان پیروی کرده­ام.(۴)

به دلیل آن که یکی از عوامل تأثیرگذار در شخصیت و پرورش روح و جسم افراد در دوران
کودکی نزدیکان و اطرافیان او هستند, بر آن شدیم تا در این نوشتار به بیان برخی از
ویژگی­ها و خصوصیات مهم اجداد نزدیک پیامبر۹ و افرادی که با آن حضرت نزدیک­ترین
رابطه را داشته­اند, بپردازیم. همچنین به برخی از روابط آن­ها با پیامبر۹ اشاره­ای
خواهیم داشت.

هاشم؛

حضرت هاشم جد دوم پیامبر۹ و نامش عمرو و لقب او سیدالبطحاء بود. او و برادرانش به
دلیل بزرگواری و سیاد­تشان نسبت به سایر اعراب, به «المجیرون» معروف بودند.(۵)

در رابطه با نامیدن او به هاشم گفته­اند: او اولین کسی بود که بعد از ابراهیم با
خرده­های نان و خورش, تردید می­کرد و در سال­های سختی مردم را اطعام می­نمود.

هاشم در میان اعراب به جود و بخشش و صفات نیک اخلاقی مشهور بود. او به در
راه­ماندگان زاد و توشه و به خائفان امان می­داد.(۶)

در منابع تاریخی خطبه­ی زیبایی از هاشم نقل شده که به خوبی بیانگر اعتقادات و کرم و
بزرگواری وی­ می­باشد. هنگامی که هلال ماه ذیحجه را رؤیت می­کرد, در حالی که به
دیوار کعبه تکیه زده بود می­گفت:

«ای گروه قریش! شما عاقل­ترین و شریف­ترین گروه عرب هستید؛ نژاد شما بهترین
نژادهاست؛ خدا شما را در کنار خانه­ی خود جای داده است. ای قوم من! زائران خانه­ی
خدا در این ماه به شور عجیبی به سوی شما روی می­آورند, آنان میهمانان خدایند,
پذیرایی آن­ها بر عهده­ی شما است. در میان آن­ها افراد تهی­دست که از نقاط دور
می­آیند، بسیار است. سوگند به صاحب این خانه, اگر قدرت و توانایی داشتم که از
میهمانان خدا پذیرایی کنم, هرگز از شما تقاضای کمک نمی­کردم, ولی اکنون آن­چه در
قدرتم است و از راه حلال به دست آورده­ام، در این راه مصرف می­کنم و شما را سوگند
می­دهم به احترام این خانه؛ مبادا کسی مالی را بذل کند که آن را از راه ستم به دست
آورده است, یا در دادن و بذل کردن آن دچار ریا, یا اکراه و اجبار گردد, اگر کسی در
کمک کردن رضایت خاطر نداشته باشد از انفاق خودداری نماید.»(۷)

از میان مشاغل مهم آن زمان که همه در ارتباط با خانه­ی کعبه بود, مقام سقایت و
رفادت از آن هاشم بود.(۸)

عبدالمطلب؛

حضرت عبدالمطلب نخستین جد پیامبر۹ اسلام است. او از سلاله و نژاد هر دو تیره­ی بزرگ
عرب؛ عدنانی و قحطانی بود، زیرا پدرش هاشم از عدنانی­ها و مادرش سَلمی از
قحطانی­ها بود. شخصیتی که متجاوز از هشتاد سال در میان مردمی زندگی کرد که بت­پرستی
و می­گساری و آدم­کشی در نزد آن­ها رفتاری عادی بود, اما در سرتاسر عمر شریف خود
هرگز رنگ محیط را به خود نگرفت.

عبدالمطلب فرزندانش را به ترک ظلم و ستم امر می­کرد و آن­ها را بر کسب فضایل اخلاقی
ترغیب می­نمود و از آن­ها می­خواست از پستی­ها دوری گزینند.

او از معتقدین به خدا و معاد بود و در این مورد می­گفت: «پس از این جهان, جهانی
خواهد بود که در آن نیکوکاران و بدکاران به پاداش و کیفر اعمال خود خواهند رسید.»

برخی از سنت­های عبدالمطلب در جاهلیت توسط اسلام امضاء و تأیید شد که از جمله­ی
آن­ها می­توان به تحریم شراب, حرمت زنا, جاری کردن حد بر زناکار, وفا به نذر, نهی
از نکاح با محارم, قطع دست دزد, نهی از زنده به گور کردن دختران, تحریم طواف با بدن
برهنه, حرمت ماه­های حرام, و مباهله اشاره کرد.(۹)

پیامبر۹ و عبدالمطلب؛

عبدالمطلب علاقه فراوانی به محمد۹ داشت, این مسأله از دوران کوتاهی که سرپرستی
محمد۹ را عهده­دار بود به خوبی هویدا است.

در کنار کعبه، مکانی بود که تختی در آن­جا قرار داده بودند که مخصوص عبدالمطلب بود
و هیچ کس بر آن نمی­نشست. زمانی که عبدالمطلب از خانه خارج می­شد, پسرانش دور او را
می­گرفتند تا بر روی تخت خود بنشیند, بسیار اتفاق می­افتاد که محمد۹ قبل از او بر
روی تخت می­نشست, عموهایش سریع می­آمدند تا او را از آن مکان دور کنند اما
عبدالمطلب به آنان می­گفت: «فرزندم را رها کنید قسم به خدا این کودک مقامی بزرگ
دارد. من زمانی را می­بینم که او سید و سالار همه­ی شما باشد. سپس او را در آغوش
گرفته در کنار خود می­نشاند و می­بوسید و در مورد او سفارش می­کرد.»(۱۰)

عبدالمطلب غذا نمی­خورد مگر این که ابتدا امر می­کرد که محمد۹ را حاضر کنند و با
آمدن او شروع به غذا خوردن می­کرد.(۱۱)

شاید بتوان گفت: در لحظات مرگ که سخت­ترین لحظه­های زندگانی انسان است تنها نگرانی
عبدالمطلب به خاطر محمد۹ بود.

در آن لحظات ابوطالب بر بالین او حاضر شد و محمد۹ را بر سینه­ی او دید. عبدالمطلب
در حالی که گریه می­کرد, رو به ابوطالب کرد و گفت: «تو را در مورد این کودک که بوی
پدر را استشمام نکرد و شفقت مادری را ندید, سفارش می­کنم. مواظب باش, این کودک نسبت
به تو مانند قلب نسبت به بدن است. من از میان همه­ی فرزندانم، تو را برای سرپرستی
او برگزیدم زیرا تو و پدر او از یک مادر هستید. اگر روزگار او را درک کردی, بدان که
من از آگاه­ترین مردم نسبت به او هستم. اگر توانستی تابع او باش و با زبان و دست و
مال او را یاری نما و او را حافظ باش به دلیل این که او وحید است. سپس گفت: الله,
الله فی حبیبه. و پرسید: ای ابوطالب آیا وصیت مرا می­پذیری؟ ابوطالب پاسخ داد: آری
قسم به خدا.»(۱۲)

در برخی از منابع تاریخی این گزارش به گونه­ای دیگر مطرح شده است که در بحث مربوط
به ابوطالب مطرح می­گردد.

با توجه به سفارش اکید عبدالمطلب در مورد محمد۹ سؤالی مطرح می­شود و آن این که
ابوطالب و همسرش چه خصوصیتی داشتند که در شمار سرپرستان محمد۹ قرار گرفتند. برای
یافتن پاسخ مناسب, بررسی مختصری از زندگی این دو بزرگوار خواهیم داشت.

ابوطالب

ابوطالب از سابقین در اسلام بود و دلایل بسیاری براین ادعا موجود است. بدون تردید
حمایت­های او از پیامبر۹ تنها به دلیل تعصب خویشاوندی نبود. بلکه ایمان محکمی که
سراسر وجودش را در برگرفته و آن را مخفی می­کرد. او را به حمایت همه جانبه از رسول
خدا۹ فرا می­خواند.

بعد از وفات عبدالمطلب بنا به وصیت او، ابوطالب عموی گرامی پیامبر۹ سرپرستی حضرت را
بر عهده گرفت. به نظر می­رسد علاوه بر این که ابوطالب و عبدالله _ پدر پیامبر۹ _ از
یک مادر بودند, در شخصیت ابوطالب ویژگی وجود داشت که باعث شد جد پیامبر۹ سرپرستی او
را به ابوطالب بسپارد.

در گزارش­های تاریخی در مورد چگونگی وصیت عبدالمطلب چنین آمده است: «زمانی که
لحظه­ی مرگ عبدالمطلب فرا رسید, پسرانش را طلبید و در مورد سرپرستی محمد۹ با آن­ها
سخن گفت. ابولهب از او خواست تا محمد۹ را به او سپارد، اما عبدالمطلب به او سفارش
کرد, که شر خود را از او باز دارد. عباس داوطلب شد, اما عبدالمطلب به او نیز جواب
رد داده و گفت: تو زود عصبانی می­شوی, می­ترسم او را اذیت کنی. در این هنگام
ابوطالب از عبدالمطلب خواست محمد را به او سپارد و او نیز پذیرفت. عبدالمطلب به او
گفت: تو از شدت علاقه­ی من به او خبر داری؛ پس از تو می­خواهم که مواظب او باشی.
ابوطالب گفت: در مورد او نیازی به سفارش نیست؛ زیرا او فرزند من و فرزند برادر من
است. ابوطالب، محمد۹ را به خانه­ی خود برد و با جان و مال و تمام وجود، بیش از چهل
سال از محمد۹ سرپرستی و حمایت کرد. در خانه­ی خود، او را بر همه فرزندانش مقدم
می­داشت به طوری که هرگاه می­خواستند غذا بخورند, به فرزندانش می­گفت: منتظر بمانید
تا محمد۹ بیاید و تا او نمی­آمد، لب به غذا نمی­زدند.(۱۳)

فاطمه بنت اسد

فاطمه بنت اسدبن هاشم­بن عبدمناف,(۱۴) اولین زن هاشمی بود که هاشمی به دنیا
آورد.(۱۵) بیشترین دوران عمرش را در جاهلیت و در مکه سپری کرد.(۱۶)

در بیشتر منابع به سبقت او در اسلام و هجرت اشاره شده است.(۱۷)

در روایتی از امام صادق۷ نقل شده که فرمودند: «اولین زنی که با پای برهنه از مکه به
مدینه هجرت کرد, فاطمه بنت أسد بود. زمانی که آیه )یا ایها النبی اذا جائک المؤمنات
یبایعونک( نازل شد, پیامبر۹ زنان را به بیعت فرا خواند, و فاطمه بنت أسد اولین زنی
بود که با رسول­خدا۹ بیعت کرد.»(۱۸)

او را در شمار یازده زنی نام برده­اند که بعد از جریان جنگ احد در میدان نبرد حاضر
شدند.(۱۹)

فاطمه۳ بنت اسد و پیامبر۹

فاطمه بنت اسد در جریان تولد پیامبر۹ حضور داشت و از شاهدان عینی تولد پیامبر۹
بود.(۲۰)

فاطمه بنت اسد می­گوید: «در حیاط خانه ما نخل خشکیده­ای بود که ثمری نداشت. روزی
محمد۹ کنار نخل آمد و با دست آن را لمس کرد, از آن لحظه به بعد درخت سبز شد و ثمر
داد. من هر روز میوه­های آن را جمع کرده و در ظرفی می­ریختم, نزدیک ظهر محمد۹
می­آمد و می­گفت: ای مادر خرماها کجاست؟ من آن­ها را به او می­دادم او نیز خرماها
را به خارج از منزل برده و میان کودکان بنی­هاشم تقسیم می­کرد. در یکی از روزها که
برای گرفتن خرماها آمد, به او گفتم: فرزندم! امروز درخت نخل ثمری نداده است؛ قسم به
نور چهره­ی او, دیدم به طرف نخل رفت و با او صحبت کرد؛ در این هنگام شاخه­های نخل
خم شد تا نزدیک سر پیامبر۹ آمد, و او از رطب­های آن چید, سپس درخت به حال اول خود
بازگشت. از آن روز به بعد دعای من این بود:

«اللهم رب السماء والارض ارزقنی ولدا ذکرا یکون اخا لمحمد» خداوند نیز بر من منت
نهاد و علی را به من عطا کرد.»(۲۱)

از دیگر فضایلی که برای این بانوی بزرگ می­توان شمرد, آن است که رسول خدا خود مراسم
نماز و خاک­سپاری او را عهده­دار شد.

امام صادق۷ می­فرمایند: «از پیامبر۹ نقل شده که فاطمه بنت اسد نیکوکارترین فرد نسبت
به ایشان بوده است. و زمانی که از رسول خدا شنید که مردم در روز قیامت برهنه محشور
می­شوند, بسیار گریست و گفت: وای بر این مصیبت و گرفتاری. پیامبر۹ با او گفت: از
خداوند می­خواهم که تو را پوشیده محشور گرداند. سپس حضرت از فشار قبر برایش گفت:
فاطمه با ناراحتی گفت: وای بر ضعیفی ما. حضرت فرمود: از خدا می­خواهم که تو را از
آن برهاند.»(۲۲)

در برخی از منابع تاریخی به وصیت فاطمه بنت اسد نزد رسول خدا۹ اشاره شده است.

ماجرای خاک سپاری فاطمه و نمازی که حضرت بر او خواند از فرازهای زیبای تاریخ
می­باشد. ما در این جا ماجرای تدفین فاطمه بنت اسد و نماز رسول خدا۹ بر او را به
طور کامل ذکر می­کنیم. به امید این که توانسته باشیم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.