پاورپوینت کامل شیطان،زمینه­های نفوذ و راه­های پیشگیری ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیطان،زمینه­های نفوذ و راه­های پیشگیری ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیطان،زمینه­های نفوذ و راه­های پیشگیری ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیطان،زمینه­های نفوذ و راه­های پیشگیری ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

دیباچه

در مسیر دست­یابی به کمالات و فضایل مطلوب انسان علاوه بر شناختن راه و راهکارها،
لازم است نسبت به موانع و گذرگاه­های سخت و پرپیچ و خم که از آن به عنوان آسیب­ها
یاد می­شود، شناخت پیدا کرد.

در این میان، شیطان به عنوان دشمن قسم­خورده­ی بندگان الهی از هر موجودی خطرناک­تر
بوده و برای اغوای انسان­ها از ابزار و وسایل و راه­های پیدا و پنهان استفاده
می­کند.

این نوشتار سعی نموده تا ضمن پرداختن به موضوع اصلی _ شیطان­شناسی _ از زمینه­های
نفوذ، راه­های مقابله با آن و … نیز یاد نماید؛ به امید آن که جهت مبارزه با
رانده­ شده­ی درگاه رحمت الهی گام­ها را استوارتر نموده و در پناه رحمت ایزدی مأوی
گزینیم.

قرآن شریف برای معرفی این موجود چند چهره آیات فراوانی را اختصاص داده است که
نشانگر ضرورت شناخت و مطالعه عمیق در این باره است. از جمله شیطان را به عنوان دشمن
آشکار([۱])، عصیانگر([۲])، ناسپاس([۳])، خوارکننده­ی انسان([۴]) و … معرفی کرده و
به انسان هشدار می­دهد که مراقب او و فتنه­هایش باشند؛ ([۵]) چرا که شیطان قسم
خورده که همه را گمراه سازد([۶]) و سهم معینی از بندگان خدا را بگیرد و آن­ها را به
آرزوهای دور و دراز دچار سازد. ([۷]) و به هیچ وجه در این راه کوتاه نمی­آید.([۸])

شیطان با این­که از اغوای بندگان مخلص خدا ناتوان است ولی باز آن­ها را رها
نمی­سازد. حضرت ایوب۷ می­فرماید: شیطان مرا به رنج و عذاب مبتلا کرد.([۹]) حتی در
تلاوت انبیاء القاء (شبهه) می­کرد. ([۱۰])

شیاطین برای فریب انسان­ها با همدیگر سخنان آراسته و زیبا تبادل می­کنند([۱۱]) و
اعمال نادرست بشر را برایشان زینت می­دهد. ([۱۲])

موارد ذکر شده نمونه­ای ازآیات مربوط به شیطان است که برای پی­بردن به ضرورت بحث
کافی به نظر می­رسد.

از آن­جا که بعضی شیطان و ابلیس را به جای یکدیگر به کار برده و عده­ای از آن نهی
می­کنند، لازم است برای روشن شدن تفاوت این دو واژه، به معنای لغوی و اصطلاحی هر یک
بپردازیم و سپس ماهیت ابلیس و فلسفه­ی وجودی او را بیان کنیم:

الف. معنای لغوی و اصطلاحی «شیطان»؛

برخی لغت­شناسان واژه­ی «شیطان» را غیرعربی و
متّخذ از زبان عبری به معنای دشمن و شریر دانسته و برخی آن­را عربی و از ریشه­ی
«شَطَنَ» به معنای دور شدن و یا از ریشه­ی «شاطَ» به معنای از بین رفتن چیزی به
واسطه­ی سوختن یا غیر آن، می­دانند.([۱۳]) از همین­ رو دلیل نامگذاری شیطان
می­تواند به دلیل دشمنی، کینه­ورزی، شرارت، معنای انحراف از حق، سرکشی از فرمان
الهی، هلاکت و شدت غضب باشد.

و در اصطلاح؛ شیطان اسم جنس و نامی عام برای هر موجود شریر و متمرد و فریبکار از جن
وانس و حیوانات است.

ب. معنای لغوی و اصطلاحی «ابلیس»؛

برخی از لغت­شناسان «ابلیس» را واژه­ای عربی
دانسته که از ریشه­ی «بلس» اشتقاق یافته است. این واژه در لغت به معنی یأس،
درماندگی، سکوت و حزن ناشی از یأس و ترس، پشیمانی و حیرت آمده و ابلیس بدین جهت به
این نام خوانده شده که از خیر و رحمت الهی، مأیوس و پشیمان گردیده است.([۱۴])

و در اصطلاح؛ ابلیس علم و نام خاص موجودی است زنده، با شعور و اراده، مکلّف و
متمرّد که از سجده بر حضرت آدم۷ امتناع ورزید و از درگاه الهی رانده شد.([۱۵])

نام اصلی ابلیس، حارث (حرث) بود که به دلیل عبادت طولانی او را «عزازیل»یعنی عزیز
خدا خطاب می­نمودند. وی پس از عُجب؛ «ابلیس» نامیده شد و پس از امتناع از سجده و
رانده شدن از درگاه الهی «الشیطان» نام گرفت. ([۱۶])

ج. وجه تسمیه­ی «ابلیس» به «شیطان»؛

علت این­که در قرآن هر جا سخن از فریب ابلیس است، نام او نیامده، بلکه به اسم شیطان
اکتفا شده؛ این است که ابلیس با تمرّد از دستور پروردگار و ابراز عداوت با خلیفه­ی
او شخصیت قبلی خویش را از دست داده است، از همین رو به نام دیگری که نمایانگر ماهیت
جدیدش می­باشد _ شیطان _ از او یاد می­شود. ابلیس نخستین کسی است که به این صفت
موصوف شد. امّا ذرّیه­ی او (شیاطین الجنّ) و دست آموزان او (شیاطین الانس) به
واسطه­ی نوعی مشابهت با او بدین صفت موصوف شده­اند، هر چند نخستین مصداق و
شاخص­ترین موجودی که این ویژگی­ها را دارد، وجود خبیث ابلیس است.

در قرآن مجید انتقال نام از ابلیس به شیطان را در داستان سجده می­بینیم؛ آن­جا که
ابتدا می­فرماید: )وإذ قلنا لِلملائکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلا إبلیس …(([۱۷]) و
سپس از او به عنوان شیطان نام می­برد: )فَاَزَلَّهُم الشیطان عنها فاخرجَهُما ممّا
کانا فیه …(([۱۸]).

د. ماهیت ابلیس([۱۹])؛

ممکن است این توهم ایجاد شود که ابلیس نیز فرشته­ای از فرشتگان الهی بوده، زیرا در
برخی از آیات که مربوط به سجده فرشتگان بر آدم و امتناع از سجده بر آدم۷ است،
فرشتگان مستثنی منه و ابلیس مستثنی قرار گرفته است: )واذ قلنا لِلملائکه اسجدوا
لأدم فسجدوا إلا إبلیس أبی و استکبَرَ وکان مِنَ الکافرین(([۲۰]) این استثنا موهم
آن است که ابلیس از ملائک و از جنس آنان بوده است.

با دقت در آیات قرآن کریم جایی برای این شبهه نمی­ماند که:

۱. به تصریح قرآن، ابلیس از جنّیان بوده است: )… فسجدوا إلا إبلیس کان من
الجنّ…(([۲۱])

۲. آن­گاه که ابلیس به خداوند عرض می­کند: )خلقتنی من نارٍ(([۲۲]) خداوند آن را رد
نفرموده است. در حالی که طبق روایتی از امام صادق۷ خلقت فرشتگان از نور است: )انّ
الله عزّوجلّ خلقَ الملائکه مِن نور و خلق الجانّ مِن النار(([۲۳])

۳. به تصریح قرآن، فرشتگان از خدا نافرمانی نمی­کنند: )لایَعصون الله ما
أَمرهُم(([۲۴]) ولی ابلیس از فرمان خدا سرپیچی کرد: ) فسجدوا إلا إبلیس أبی و
استکبَرَ (([۲۵])

۴. قرآن ابلیس را دارای ذریه می­داند: )… أفتتَّخذونه و ذریّته أولیاء مِن
دونی(([۲۶]) ولی فرشتگان از جنسیت و در نتیجه توالد و تناسل مبرا هستند؛ چرا که
خداوند مادینه بودن ملائکه را رد کرده و می­فرماید: )وجَعلوا الملائکه الذین هُم
عبادالرحمن إناثاً أشَهدوا خلْقَهُمْ …(([۲۷])؛ «و فرشتگانی را که خود، بندگان
رحمانند، مادینه [و دختران او] پنداشتند. آیا در خلقت آنان حضور داشتند؟»

پس وقتی انوثیت در گروه ملائکه منتفی باشد، قهراً توالد و تناسل نخواهد داشت. و حال
آن که از آیات قرآن استفاده می­شود که اَجنّه شامل مرد و زن هستند و شهوت جنسی
دارند که شیطان از جمله­ی آن­ها است: )وأنه کان رجالٌ من الانس یَعوذون برجالٍ من
الجنّ فزادوهُم رهقاً(([۲۸])؛ «و مردانی از آدمیان به مردانی از جنّ پناه می­بردند
و بر سرکشی آن­ها می­افزودند.»

۵. طبق فرمایش قرآن ملائکه برای اهل زمین از درگاه الهی طلب مغفرت و بخشش می­کنند و
با این کار دوستی آن­ها نسبت به انسان آشکار می­شود: )… والملائکه یُسبّحون بحمد
ربهم ویَستغفرون لِمَن فی الأرض…(([۲۹]) و حال آن­که شیطان دشمن آشکار انسان است:
)… إنّ الشیطان للانسان عدوٌ مبین(([۳۰])

۶ . خداوند فرشتگان را رسولان خویش معرفی نموده: )… جاعل الملائکه رُسُلاً
…(([۳۱]) امیرالمؤمنین۷ نیز از آن­ها به عنوان امین وحی و ترجمان آن یاد فرموده:
«ومِنهُم أمناءُ علی وحیه وَألسنهٌ إلی رُسُله»([۳۲])؛ «برخی از فرشتگان، امینان
وحی الهی و زبان گویای وحی برای پیامبران می­باشند.» در صورتی­که ابلیس از کافران
بوده: )وکان مِن الکافرین(([۳۳]) و از امر الهی سرپیچیده )ففسق عن أمر ربّه(([۳۴])
از این رو نمی­تواند از رسولان و به تبع آن از ملائکه باشد.

نمونه­های ذکر شده می­تواند دلایل کافی برای ماهیت ابلیس باشد که او از اجنّه است و
نه از ملائک. و لکن به خاطر همراهی ابلیس با فرشتگان به مدت طولانی گمان می­شد که
اب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.