پاورپوینت کامل گفت و گو با همسر شهید بزرگوار سرلشکر خلبان عباس بابایی ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گو با همسر شهید بزرگوار سرلشکر خلبان عباس بابایی ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با همسر شهید بزرگوار سرلشکر خلبان عباس بابایی ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با همسر شهید بزرگوار سرلشکر خلبان عباس بابایی ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۱
لطفاً برای آشنایی بیشتر خوانندگان نشریه با شما و سخن آغازین را بفرمایید.
اینجانب صدیقه حکمت متولد سال ۱۳۳۷، همسر شهید حاج عباس بابایی هستم. m چه چیز
زمینه ی ازدواج شما را با شهید بابایی فراهم کرد؟ اول نسبت فامیلی، بنده دختردایی
شهید بابایی نیز هستم و پدرم که فرهنگی بودند و معمولاً مورد مشورت مسایل آموزشی و
فرهنگی و … بودند و از این طریق ارتباط بیشتری با بستگان و فامیل برقرار می کردند
و نیز رابطه ی صمیمی من با خواهران شهید بزرگوار )دختر عمه هایم( موجب شناخت بیشتر
من نسبت به ایشان شد. در سال ۱۳۵۲ به عقد ایشان درآمدم و ثمره ی ازدواج ما سه فرزند
ـ یک دختر و دو پسر ـ است. دخترم سلمی متولد ۱۳۵۵ در زمان شهادت پدرش ۱۱ ساله بود.
پسر اولم حسین متولد ۱۳۵۸، که زمان شهادت پدرش ۸ سال داشت و فرزند سوم؛ محمد، ۵
ساله بود که همسرم شهید شد. m
کدام یک از خصوصیات فردی ایشان در قبول ازدواج شما مؤثر بود؟
متانت، وقار و
تواضع و قبول همکاری ایشان در کارهای منزل. m برخورد ایشان با بستگان و اطرافیان
چگونه بود؟ تواضع، فروتنی، صداقت و ایمان ایشان زبانزد همه ی بستگان و اطرافیان
بود. به صله ی رحم توجه خاصی داشتند و احترام گذاشتن به بزرگ ترها، خواه آشنا بود.
و یا غریبه، و دلجویی از افراد مسن خانواده و اطرافیان خصوصاً احترام به پدر و مادر
از خصوصیات بارز ایشان بود. m کدام ویژگی ایشان در زندگی مشترک شما نقش مهم تری
داشت؟ اوایل زندگی که سن من کم بود و روحیه ی بسیار حساسی داشتم، اگر اختلاف نظری
در زمینه مسایل زندگی پیش می آمد و می خواستم برخلاف میل ایشان عمل کنم؛ سعی
می کردند با صحبت های شیرین و مثال های زیبا مرا اقناع کند و من هم با توجه به
شناختی که از ایشان داشتم، می پذیرفتم. m توجه به چه مسایلی باعث عظمت و عزت ایشان
در طول دوران زندگی شد؟ همیشه سعی داشتند خودشان را چند پله پایین تر از دیگران
بدانند، حتی در مورد خردسالان. حقیقتاً در این مورد عمل می کردند. به طور مثال در
کتاب پرواز تا بی نهایت هم ذکر شده که سرایدار مدرسه شان به علت بیماری قادر به کار
کردن نبوده، به همین دلیل مدیر تصمیم می گیرد که وی را اخراج کند، شهید بابایی با
این که سن و سال کمی داشت و هنوز در مقطع ابتدایی درس می خواند، به صورت مخفیانه،
که حتی سرایدار هم متوجه نمی شده کلیه مدرسه را نظافت می کرده، و این قضیه کم کم
باعث تعجب مدیر و سرایدار و غیره شده بود. کم صحبت می کردند و بیشتر به حرف های
دیگران گوش می دادند و اگر نیاز به پاسخ بود؛ با فکر و اندیشه پاسخ خوب و منطقی آن
هم در قالب چند کلمه یا یک جمله بیان می کردند که برای مخاطب بسیار لذت بخش و شیرین
بود. صداقت در گفتار و عمل ایشان بسیار زیاد بود. هرچه پست و مقام شان ارتقا
می یافت، خودسازی و تزکیه نفس بیشتری در خود ایجاد می کردند و متواضع تر از قبل
می شدند. در پایگاه اصفهان ایشان سروان بودند ولی ما در منازل سازمانی افسری جزء،
زندگی می کردیم، وقتی هم که درجه شان به سرهنگی ارتقاء پیدا کرد و فرمانده پایگاه
اصفهان شدند، در منازل درجه داری که دو خواب بیشتر نداشت، زندگی می کردیم در مورد
استفاده نکردن از وسیله نقلیه بیت المال یا غیره برای کارهای شخصی بسیار حساس
بودند. حتی در زمینه مأموریت ها و شغل خودشان از خواب شیرین و لحظاتی که باید در
کنار همسر و فرزندان باشند، می گذشتند و با ماشین به شهرستان های دور می رفتند.
وقتی سؤال می شد که چرا با هواپیما این مسافت را طی نمی کنید؛ می گفتند: یک بار
پرواز هزینه های بسیار زیادی برای بازسازی نیاز دارد. m در برخوردشان با جنابعالی و
فرزندان چگونه بود؟ بسیار حساس و خوش برخورد بودند و سعی می کردند لحظات کوتاهی
را که در کنار خانواده و همسر و فرزندانش هستند، با شیرین زبانی های لهجه قزوینی و
بازی ها کودکانه با فرزندان آن ها را خوشحال کنند، همین برخوردها بود که نبودنشان
را جبران می کرد. همیشه دوست داشتند که لب ما خندان باشد.
m با توجه به مسؤو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 