پاورپوینت کامل گذری بر؛عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گذری بر؛عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گذری بر؛عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گذری بر؛عوامل شکوفایی عقل در قرآن و روایات ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

۴۷

دیباچه

خرد و اندیشه در انسان؛ همسان خورشید در عالم وجود، سر منشأ حیات ویژه آدمی و هدایت
اوست؛ گوهری بی­بدیل و گران­سنگ که در ژرفای اقیانوس بی­کران انسانیت به امانت
نهاده شده و موجب بی­همتایی و سرآمدی او بر دیگر موجودات عالم گشته و لقب
خلیفهالله را در نوع آدمی جاودانه ساخته است. عقل از دیدگاه قرآن و روایات نور
روشن و روشنی بخشی است که خداوند متعال آن را به جان آدمیان افاضه کرده، و حجتی
الهی است که ذات آن معصوم([۱]) و نسبت خطا به آن ممتنع و قوام حجت هر حجتی به اوست،
همچنان­که ملاک تکلیف و ثواب و عقاب نیز به آن است. ایمان به خدا و آن­چه بر آن
مترتب است؛ چون تصدیق پیامبران و اعتقاد به آن­ها به واسطه­ی عقل بر انسان­ها واجب
می­گردد. حق از باطل، خیر از شر و هدایت از گمراهی با عقل تشخیص داده می­شود، خوبی
و بدی، پستی و برتری، واجب و حرام بدیهی و ذاتی، اخلاق خوب و شرافتمندانه به
وسیله­ی عقل شناخته می­شود.([۲])

بررسی معانی عقل؛

شایسته است به اختصار معانی لغوی عقل را بررسی کنیم:

عقل در لغت معانی گوناگونی دارد از جمله؛ منع ، بستن و نگه­داشتن، و بعضی
ریشه­ی عقل را حبس و نگه­داشتن دانسته و بدان جهت عقل نامیده­اند که آدمی را از
گفتار و عمل ناپسند نگه داشته و او را مقید می­کند.([۳])

معنای دیگر آن را نقیض و مقابل جهل([۴]) گفته­اند، از این­رو عقل را به معنای علم
دانسته­اند. البته گاه عقل را سرچشمه­ی دانستن می­دانند که به وسیله­ی آن علوم
ضروریه و نظریه به دست می­آید.([۵]) قوه تمیز و تشخیص؛ معنای دیگری است که برای
عقل ذکر شده است. نویسنده­ی کتاب “التحقیق” ریشه­ی اصلی ماده “عقل” را تشخیص صلاح و
فساد در زندگی مادی و نگه­داری و حفظ نفس پس از آن می­داند و می­گوید:

از لوازم این معنا امساک و خودداری، تدبر، نیک فهمی، ادراک، باز داشتن، شناخت
آن­چه که شخص تحت برنامه­ی عدل و حق در زندگی بدان محتاج است؛ بازماندن و نگه­داری
خویش از هوا و تمایلات. در نهایت نیز نتیجه می­گیرد که؛ عقل قوه­ای است که به
وسیله­ی آن خیر و صلاح مادی و معنوی تشخیص داده می­شود، آن­گاه موجب نگه­داری نفس
از خلاف و تمایل به آن می­گردد.([۶])

کلام بعضی از لغوی­ها نیز این مطلب را تأیید می­کند.([۷])

“عاقل” به رهبری “عقل” خود می­تواند دریابد که خداوند نگه­دار او بوده و عقل را
زینت و سبب هدایتش قرار داده، او عقل را تنها راهنما و کافی برای هدایت نمی­بیند،
بلکه باید برای دانستن احکام الهی راه دیگری را نیز به دست آورد. همچنین عقل مراتب
گوناگونی از جهت شدت و ضعف دارد، گرچه با پیروی و فرمان­برداری از دستورات عقل و
خداوند سبحان، عقل­ها تقویت می­شود، و لازم است عوامل شکوفایی این نور مجرد الهی را
دقیق­تر شناسایی کرد تا در پرتو آن بر کمال عقل افزوده شود.

مهم­ترین عوامل شکوفایی عقل عبارت­اند از:

۱. علم آموزی؛ دانش نقش سازنده­ای در همه­ی عرصه­های زندگی فردی و اجتماعی دارد.
قرآن شریف با ذکر مثل­هایی نقش علم را نمایان می­سازد؛ )وتلک الأمثال نضربها للناس
وما یعقلها إلاّالعالمون(([۸])؛ و این مثل­ها را برای مردم می­زنیم [ولی] و جز
دانشوران آن­ها را در نیابند. علامه طباطبایی۱ در این­باره می­فرماید: هرچند
آن­ها را همه­ی مردم می­شنوند، ولکن حقیقت معانی آن و مغز مقاصدشان را تنها اهل
دانش درک می­کنند؛ آن کسانی که حقایق امور را می­فهمند و بر ظواهر هر چیزی جمود
نمی­کنند. دلیل بر این جمله لایعقله می­باشد که منظور درک حقیقت و مغز آن
مثل­هاست. پس درک مثل­هایی که در کلام خداوند زده شده، نسبت به فهم و شعور مردم
مختلف است، بعضی از شنوندگان هستند که به جز شنیدن الفاظ آن و تصور معانی ساده­اش
هیچ بهره­ای از آن نمی­برند، چون در آن تعمّق نمی­کنند، و بعضی دیگر هستند که علاوه
بر آن­چه که دسته اول می­شنوند و می­فهمند، در مقاصد آن هم تعمق می­کنند و حقایق
باریک و دقیقش را درک می­کنند.([۹])

خداوند متعال هدف از بعثت را چنین می­فرماید: )هوالذی بعث فی الأمّیین رسولاً منهم
یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه وإن کانوا من قبل لفی ضلال
مبین(([۱۰])؛ اوست آن­کس که در میان بی­سوادان فرستاده­ای از خودشان برانگیخت، تا
آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد، و [آنان]
قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.

این هدف در سه امر خلاصه شده که یکی جنبه مقدماتی دارد و آن “تلاوت آیات الهی” است.
امّا “تهذیب و تزکیه­ی نفوس” و “تعلیم کتاب و حکمت” دو هدف بزرگ نهایی می­باشند.
پیامبر۹ آمده است تا انسان­ها را در زمینه “علم و دانش” و “اخلاق و عمل” پرورش دهد،
تا به وسیله­ی این دو بال، بر اوج آسمان سعادت پرواز کرده و سیرالی­الله را پیش
گیرند، و به مقام قرب او نایل شوند.

“کتاب” و “حکمت” در آیه اشاره به قرآن و سخنان پیامبر و یا اصل دستورات اسلام و
فلسفه و اسرار آن دارد، و می­توان نتیجه گرفت که منظور دو سرچشمه­ی بزرگ شناخت یعنی
“وحی” و “عقل” است که کلیات احکام الهی را می­توان با ترازوی عقل سنجید و درک
کرد.([۱۱])

آیه ۱۶۴ سوره آل عمران نیز دلالت بر اهمیت موارد یاد شده دارد. روایات نیز مؤید این
عامل است؛ حضرت علی۷ می­فرمایند:

انک موزون بعقلک فزکه بالعلم؛ ([۱۲]) تو با عقلت سنجیده می­شوی پس عقل خود را به
وسیله علم تزکیه کرده رشد ده.

نیز امام حسن۷ می­فرماید: دراسه العلم لقاح المعرفه، و طول التجارب زیاده فی
العقل؛ آموزش علم، سبب باروری معرفت می­شود و بسیاری تجربه­ها، موجب افزایش عقل
است.([۱۳])

امام صادق۷ می­فرماید: کثره النظر فی العلم یفتح العقل؛ توجه زیاد در علم درهای
عقل را می­گشاید.([۱۴])

امیرمؤمنان۷ می­فرماید: العقل غریزه تزید بالعلم والتجارب؛ عقل قریحه و نوری است
که به علم و تجربه­ها فزونی پیدا می­کند.([۱۵])

۲. تفکر؛ خداوند سبحان می­فرماید: )… ویجعل الرّجس علی الذین لایعقلون(؛ و [خدا]
بر کسانی که نمی­اندیشند، پلیدی را قرار می­دهد.([۱۶]) امام علی۷ می­فرماید: اصل
العقل الفکر و ثمرته السلامه؛ ریشه­ی عقل اندیشیدن و نتیجه­ی آن سلامتی است([۱۷])
و بالفکر یتجلی غیاهب الامور؛ با فکر کردن؛ زوایای تاریک امور روشن
می­گردد.([۱۸]) و الفکر جلاء العقول؛ فکر کردن؛ صیقل عقل­ها است. ([۱۹]) و
الفکر ینیر اللب؛ فکر کردن؛ عقل را منور کرده و روشنی می­بخشد.([۲۰])

۳. تقوا و تزکیه نفس؛ قرآن می­فرماید: )… ألم یؤخذ علیهم میثاق الکتاب أن لاّ
یقولوا علی الله إلاّ الحق و درسوا ما فیه والدار الإخره خیرٌ للذین یتقون أفلا
تعقلون( ؛ آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانی] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا
سخن نگویند، با این­که آن­چه را که در آن [کتاب] است آموخته­اند؟ و سرای آخرت برای
کسانی که پروا پیشه می­کنند بهتر است. آیا باز تعقل نمی­کنید؟([۲۱])

وابسته نبودن به مظاهر دنیا و کسب حلال، نشانه­ی تقوا پیشگی و خردورزی است، و باور
به پایداری نعمت­های آخرت و سعادت آفرینی آن برای اهل تقوا، باوری خردمندانه و
اندیشه­ای صحیح است، و وابستگی به مال و منال گذرای دنیا به قیمت از دست دادن سرای
جاودانه آخرت، و به دور از خرد و اندیشه­ی صحیح است.([۲۲])

بعضی از آیات دیگر ممکن است با وضوح بیشتری اثرگذاری تقوا در رشد انسان را نشان
دهند، مانند؛ )یا أیها الذین أمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً ….( ؛ ای
کسانی­که ایمان آورده­اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما [نیروی] تشخیص [حق از
باطل] قرار می­دهد… ([۲۳])

“فرقان” به معنای چیزی است که میانه­ی دو چیز دیگر فرق گذارد. در آیه­ی مورد بحث به
قرینه­ی سیاق و تفریعش بر تقوا، “فرقان” میان حق و باطل است؛ خواه در اعتقادات باشد
و خواه در عمل. “فرقان” در اعتقادات عبارت از؛ جدا کردن ایمان و هدایت از کفر و
ضلالت است، و در عمل جدا کردن اطاعت و هر عمل مورد خشنودی خداوند از معصیت و گناه و
هر عملی که موجب خشم او باشد. و “فرقان” در رأی و نظر نیز جدا کردن فکر صحیح از فکر
باطل است. از این­رو؛ همه­ی این­ها نتیجه و میوه­ی درخت تقوا است.

“فرقان” در آیه­ی مورد بحث، شامل انواع خیر و شر می­شود، چون همه احتیاج به “فرقان”
دارند.([۲۴])

امیرالمؤمنین علی۷ می­فرماید: من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛ هر کس نفس خود را
تهذیب نکند، از عقل و خرد بهره­ای نخواهد برد.([۲۵]) بنابراین هرچه تهذیب بیشتر
شود، انتفاع از عقل نیز به همان میزان بیشتر می­شود. هم­چنین حضرت در نامه­ای، یکی
از یارانش را موعظه کرده، می­فرماید: تو را و خودم را به پرهیز و تقوا از کسی که
معصیتش روا نباشد، وصیت می­کنم. امیدی به غیر او و غنایی جز به او نباشد، زیرا کسی
که از خدا تقوا کند؛ عزیز، قوی، سیر و سیراب می­شود و عقل او از دنیا فراتر می­رود،
بدنش با اهل دنیا و دل و عقلش بیننده آخرت می­شود، دوستی دنیا را که مقابل چشمانش
است با نور دلش از بین می­برد… فقط به خالق اشیا دل­گرم و امیدوار است و در این
راه جد و جهد می­کند و بدنش را به زحمت می­اندازد، تا این­که چشم­هایش فرو رود و
استخوان­هایش نمایان شود، خدای تعالی به جای همه این­ها، او را قوت بدن و زیادی عقل
و خرد موهبت می­کند و آن­چه در آخرت برای او مهیا کرده است، بیشتر است.([۲۶])

امیرالمؤمنین۷ درباره­ی سالک طریق خدا می­فرماید: عقل و خردش را زنده و هوای نفسش
را میرانده است، تا آن­جا که جسمش نحیف و لاغر شده و تندی و خشونتش به نرمی و سلامت
تبدیل شده است، و برقی پر نور برایش تابیده و راه هدایت برایش آشکار کرده و او به
وسیله آن به طی طریق پرداخته است و همواره از بابی به باب دیگر منتقل شده تا به باب
سلامت و سرای زندگی جاودانه راه یافته و قدم­هایش در جایگاه امن و راحت با آرامش
بدنش قرار یافته است، و همه این­ها به آن جهت است که عقل و قلب خود را به کار
انداخته و پروردگارش را خشنود ساخته است.([۲۷])

۴. روح علمی؛ “تعصب و لجاجت” آدمی را گرفتار خیالات کرده و عقل را از شکوفایی باز
می­دارد. “روح علمی” انسان را به سوی حقیقت کشیده و عقل او را رشد داده و شکوفا
می­کند. علم از حقیقت جویی سرچشمه می­گیرد، خداوند انسان را به طور فطری حقیقت طلب
آفریده است به طوری که مشتاق است حقایق را آن­ گونه که باید بفهمد، و به دنبال آن
است که اشیا را بی­غرض نگاه کند، نه آن­­گونه که دلش می­خواهد. گاه انسان مدعایی را
فرض می­کند و در پی آن است که حقیقت همان باشد که او می­خواهد، و حال آن­که چنین
­کاری منشأ گمراهی است. کسی که “روح علمی” دارد؛ از دلیل به مدعا می­رود و هرجا که
دلیل برود، دنبال آن است. به عبارت دیگر؛ دلیل او را به سوی مدعا می­کشاند.([۲۸])
در نقطه­ی مقابل انسان از مدعا به سوی دلیل می­رود، یعنی اول مدعا را انتخاب می­کند
و سپس برای آن دلیل می­جوید. آن­که دلیل­های پیدا کردنی؛ دلیل­های ساختگی و
تراشیدنی است، و چنین دلیلی واقعی نیست، بلکه منشأ گمراهی انسان است.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد

خداوند تضمین کر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.