پاورپوینت کامل بر اثر صبر نوبت ظفر آید ۲۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بر اثر صبر نوبت ظفر آید ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بر اثر صبر نوبت ظفر آید ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بر اثر صبر نوبت ظفر آید ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

۲

ولایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعو

۱. یکی از شیوه­هایی که بشر در مبارزات دو جانبه­ی خود تجربه نموده و آن را برای
دست­یابی به اهداف مورد نظر بسیار موفق و نتیجه بخش یافته است، ایجاد اجماع عمومی
علیه دشمن و به انزوا کشاندن اوست. قریش در سال هفتم بعثت تصمیم گرفتند تا از این
شیوه علیه پیامبر گرامی اسلام بهره جویند آنان پیوندهای اقتصادی، خانوادگی، دوستی و
رفت و آمد خود را با بنی­هاشم قطع نموده و طی پیمانی که با هم بستند قرار گذاشتند
تا هیچ قرار و تعهدی را از بنی­هاشم نپذیرند و هیچ گونه مهر و عطوفت در مورد آنان
روا ندارند؛ مگر پس از آن­که آنان پیامبر را برای کشته شدن تحویل مشرکین دهند.
ابوطالب و خدیجه دو یار وفادار پیامبر نیز مصمّم شدند تا با پایداری و ایثار و بذل
مال و جان و آبرو، این شیوه­ی فلج کننده را به فرصتی برای تحقیر دشمن بدل کنند.
ابوطالب همه­ی بنی­هاشم را برای دفاع از پیامبر بسیج نمود. او پس از تاریکی شب
فرزندانش را در بستر پیامبر می­خوابانید و پیامبر را به جای امنی منتقل می­کرد و
علی را مخفیانه برای تهیه­ی آذوقه به درون شهر می­فرستاد. خدیجه نیز تا دینار آخر
ثروت خویش را در این سال­ها صرف نمود تا گوشه­ای از مشکلات اقتصادی شعب را برطرف
نماید و البته کم نبودند مسلمانانی که در آن مدت بی دغدغه­ی خاطر در پناه اقوام خود
به زندگی عادی خویش سرگرم بودند و نمی­دانستند که کودکان و زنان بنی­هاشم در
چاردیواری­های بدون سقف با گرمای طاقت سوز تابستان و سرمای زمستان و با شکم گرسنه و
پوشاک پوسیده چگونه سر می­کنند.

گرچه رنج­های سه ساله­ی شعب، ابوطالب و خدیجه را از پای درآورد و اندکی پس از رفع
محاصره و آرامش نسبی خانواده، دل نگران این دو حامی بی­نظیر نیز آرام گرفت و به
فاصله­ی سه روز یا بیشتر پیامبر را تنها گذاشتند و به آسمان­ها پرواز نمودند اما
سیاست استکباری محاصره در برابر عزم و اراده­ی آنان شکست خورد و جز یک سرزنش اخلاقی
برای قریش چیزی به ارمغان نیاورد.

۲. عده­ای گویا عادت دارند تا به هنگام وحشت و ترس واقع بین! باشند و دشمن را
همان­گونه که او خود می­نماید ببینند و اصرار براقرار و اعتراف به بازگو نمودن
دریافت خود می­نمایند. در جنگ بدر هنگامی که پیامبر و یارانش متوجه شدند که
ابوسفیان همراه با کاروان تجاری از بی­راهه گریخته و مسلمانان را با یک نیروی جنگجو
مواجه نموده است، به مشورت پرداختند و پیامبر گرامی در صدد بود تا نظر مردم مدینه
را در اولین آزمایش نظامی به دست آورد، اما عده­ای از واقع­بینان احساس تکلیف!
کردند و یکی پس از دیگری رجزهای ابوسفیان و ابوجهل را با طنین بسیار کوبنده­تر از
خود آنان در گوش مسلمانان خوانده و طبیعتاً به قصد شفاف­سازی و اطلاع رسانی
مسلمانان را به وحشت افکندند. آنان می­گفتند: إنها والله قریش و عزها، والله ما
ذلت منذ عزت، والله ما آمنت منذ کفرت، والله لا تسلم عزّها أبداً و لتقاتلنّک
فاتّهب لذلک اهبته و اعدّ لذلک عدته؛ این قریش است با آن همه عزتی که دارد. به خدا
سوگند از روزی که عزت یافته ذلیل نگشته و از زمانی که کافر شده ایمان نیاورده است.
به خدا سوگند او عزتش را از دست نمی­دهد و با تمام قدرت “باتو” خواهد جنگید پس باید
خود را در برابر آنان آماده سازی و ساز و برگ جنگ با او را مهیا کنی.([۱])
این­گونه اشخاص زبون خواسته یا ناخواسته بلندگوی دشمن می­شوند و شعارهای او را در
جبهه­ی خودی منعکس می­نمایند و چنین می­پندارند که دشمن، خدای روی زمین است و حوادث
زمانه به اراده­ی او پیوند خورده است. اینان گویا جز ایجاد اضطراب و وحشت و نگرانی
در جبهه­ی خودی هیچ وظیفه­ی دیگری ندارند.

و البته دیگرانی هستند که امیدآفرین و نشاط آورند و در عین واقع بینی، پیروزی نهایی
حق را با تمام وجود لمس می­کنند و می­گویند: … اعطیناک مواثیقنا و عهودنا علی
السمع والطاعه، فامض یا نبی الله فوالذی بعثک بالحق لو استعرضت هذا البحر فخضته
لخُضناه معک …؛ ما با تو پیمان بسته و عهد سپرده و گوش به فرمانیم پس پیش برو ای
پیامبر خدا! به خدایی که تو را به حق برانگیخته اس