پاورپوینت کامل آفتاب تعقل و مبارزه؛ وحید بهبهانی ۲۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آفتاب تعقل و مبارزه؛ وحید بهبهانی ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آفتاب تعقل و مبارزه؛ وحید بهبهانی ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آفتاب تعقل و مبارزه؛ وحید بهبهانی ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

۹

تاریخ درگذر خویش آن­چنان افتان و خیزان قدم بر می­دارد که زمان از این شتاب در
شگفت است، گاه نیز آن­چنان سیر استراحت بر زمین می­گذارد که گویا نسل نوابغ دیگر از
هم گسیخته است. روزی در محضر شیخ مفید درس می­گیرد و فردا، روزگار علامه مجلسی را
ورق می­زند، و روزی نیز در نوادگان آن­ها اعجوبه­ای را می­یابد که چشم عالم به او
خیره می­ماند.

تاریخ چشم باز می­کند و از سلاله­ی مجتهدی وارسته چون شیخ مفید و از میان نوادگان
علامه محمدتقی مجلسی دردانه­ای به جهان می­بخشد که درخت پر ثمر اجداد خویش را با
علم و بصیرت خود آبیاری کند. علامه محمدباقرابن محمد اکمل وحید بهبهانی در سال ۱۱۱۸
در اصفهان چشم می­گشاید و در میان خانواده­ای عالم و پرهیزگار دوران پاک کودکی­اش
را در محضر قرآن و آموزه­های اهل بیت: می­گذراند. روزگاری که هیاهوی انحراف
اخباریون از نجف گرفته تا ایران مرزها را در هم شکسته است و آینه­ی عقل و اندیشه را
فرو می­ریزد، وحید بهبهانی برکت خداوند در از میان برداشتن این خطر است.

هرج و مرج افغان­ها و فروپاشی حکومت و پایتخت صفویان تمرکز اندیشه­ی او را برده است
و از دست دادن پدر در سنین کودکی سایه­سار درختی تناور را از سرش برچیده است، پس
باید این دیار پر هرج و مرج را ترک کند، و تقدیر؛ نجف را برای او برمی­گزیند. او در
درس علمای فرزانه­ای چون سیدمحمد طباطبایی بروجردی و سید صدرالدین قمی شرکت می­کند
و دوران جوانی خود را در میان فقه و اصول و فلسفه و کلام اسلامی می­گذراند. آن­قدر
اندیشه­اش را به علوم مختلف مشغول کرده که متوجه نمی­شود ورق­های عمرش می­گذرند و
اکنون جوانی برومند شده است. پای درس سیدمحمد طباطبایی بروجردی از دیگر شاگردان شیخ
پیشی می­گیرد و استاد خطوط نبوغ و ذکاوت را در چهره­ی او به خوبی خوانده است که
همچون پدری مهربان برای یتیم خاندان علامه مجلسی و نواده­ی شیخ مفید دل می­سوزاند و
تمام علوم را به او می­آموزد. دیری نمی­گذرد که رابطه­ی استاد و شاگرد آن­قدر به هم
نزدیک می­شود که استاد او را به دامادی خویش بر می­گزیند. او در ابتدای تحصیل پیرو
مسلک اخباریون می­شود، اما چندان زمان نمی­گذرد که آفتاب عقل و اندیشه­ می­فروزد و
قوه­ی تعقل، او را از این مسلک کنار می­کشد. محقق خستگی ناپذیر اصفهانی در
پژوهش­های خود در می­یابد که اخباریون راه درستی بر نگزیده­اند و از این­جا رسالت
سنگین او آغاز می­شود. پس از مدتی در درس سید صدرالدین همدانی حضور می­یابد و قوه­ی
نقد و منطق قدرتمندش شکوفا می­گردد. او استدلال­های استاد را به بوته­ی نقد می­کشد
و او را از پیروی مسلک اخباریون باز می­دارد. هدایت­های این شاگرد با هوش تا آن­جا
پیش می­رود که کتاب شرح وافیه­ی سید صدرالدین به مشرب مجتهدان نزدیک می­گردد و از
کتابی اخباری به اثری اجتهادی بدل می­شود. اما این همراهی به سرانجام نرسیده است که
شاگرد با استعداد سیدهمدانی قصد بهبهان می­کند تا رسالت تبلیغ و تلاش خویش را به
انجام رساند. او در بهبهان بر کرسی تدریس می­نشیند و شاگردانی بزرگ تربیت می­کند و
به ارشاد مردم می­پردازد. هنوز مدت زیادی نگذشته است که اخباریون و فقیهان از وجود
او آگاه می­شوند و جلسات مناظره و گفت و گوی علمی استاد شکل می­گیرد. در مناظرات
همراه استاد پیروز می­شود و با شکست پی در پی اخباریون بساط اخباری­گری در آن مناطق
برچیده می­شود. او رسالت خود را در کشور به انجام رسانده است و با شنیدن خبر پیشرفت
اخباریون در نجف و کر