پاورپوینت کامل سفرنامهی حج ?سال ۱۹۹۹? ۵۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سفرنامهی حج ?سال ۱۹۹۹? ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفرنامهی حج ?سال ۱۹۹۹? ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سفرنامهی حج ?سال ۱۹۹۹? ۵۷ اسلاید در PowerPoint :
۵۰
… ولله علی الناس حجّ البیت من استطاع إلیه سبیلاً…([۱])
جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاماً للنّاس …([۲])
روز اوّل ماه مبارک رمضان ازجامعهالزهرا۳ ـ حوزهی علمیه خواهران قم ـ که چند سال
در آنجا درس خوانده بودم، تماس گرفته شد. مژده دادند که من و چند نفر دیگر از
خواهران غیر ایرانی برای تشرّف به خانهی خدا انتخاب شدیم.
انتظار چنین خبری را نداشتم، هرچند آرزویم بود که روزی بتوانم حج بگذارم، امّا هنوز
شرایط فراهم نبود.
رو به سوی خدا آوردم و از او درخواست کمک کردم. یقین داشتم که خود دعوت نموده و
خود نیز کمک خواهد کرد. چند مرتبه سورههای حج و نب را خواندم. شنیده بودم که
خواندن حدیث کساء و زیارت عاشور نیز مؤثر است. دائماً ذکر لاحول ولا قوه الاّ
بالله و ماشاءالله و دعاها و ذکرهای دیگری که در ماه رمضان توصیه شده است را
تکرار کردم به گونهای که هنوز یاد و خاطرهی آن روزها با من است و از بهترین
روزهای زندگیام میباشد.
۳۰ ذی قعده پایان انتظار من بود. البته حجّ من از دو ماه قبل که در کلاسهای آمادگی
شرکت میکردم، شروع شده بود. قبل از بیرون رفتن از خانه، دو رکعت نماز خواندم، صدقه
دادم… و از خداوند درخواست کردم که در غیبت من دخترانم را حفظ کند. قرآنی را که
همسایهها برای خداحافظی آورده بودند، زیارت کردم و به همراه همسرم سفر را با توکل
به خدا آغاز کردم.
بسمالله، توکلت علی الله، لاحول ولاقوه إلاّ بالله، اللّهمّ إنّی أسألک خیر ما
خرجت له، و أعوذ بک من شرّ ماخرجت له، اللّهم أوسع علیّ من فضلک، و أئمم علیّ
نعمتک، واستعملنی فی طاعتک، واجعل رغبتی فیما عندک، و توفی علی ملتک و مله رسولک،
صلی الله علیه و آله وسلم.
در بین مسیر قم تا فرودگاه بینالمللی مهرآباد تهران مرتب دعاها را از روی کتاب
کوچکی که همراهم بود، میخواندم: اللّهم اجعل مسیری عبراً و صمتی تفکراً و کلامی
ذکر. چندبار آیه الکرسی را خواندم و به یاد حدیثی از امام صادق۷ افتادم که:
إذا أردت الحجّ فجرّد قلبک لله تعالی من کلّ شاغل و حجاب کلّ حاجب، و فوّض أمورک
کلّها إلی خالقک، و توکّل علیه فی جمیع ما یظهر من حرکاتک و سکناتک، و سلّم لقضائه
و حکمه و قدره، ودع الدّنیا والراحه والخلق، واخرج من حقوق تلزمک من جهه
المخلوقین… واستعدّ استعداد من لایرجو الرّجوع، وأحسن الصّحبه، وداع أوقات فرائض
الله و سنن نبیّه۹ و ما یجب علیک من الأدب والاحتمال والصبر والشکر والشفقه
والسّخاء وإیثار الزّاد علی دوام الأوقات([۳])
بلندگو خبر از نزدیک شدن به فرودگاه بینالمللی جده داد. فکر این که به زودی در
سرزمین پیامبر اکرم۹ به سر خواهم برد، مرا از قرن بیستم به سال هشتم هجری، آنگاه
که مسلمانها شهر مکه را فتح کردند و حکومت بزرگی را برقرار نمودند تا پیام درخشان
توحید و عدالت را به تمام کره زمین برسانند، منتقل کرد.
با فرود آمدن هواپیما همهی مسافرها با یک صدا فریاد زدند: اللّهمّ صلّی علی محمّد
و آل محمّد
هنگام بازدید گذرنامهها تعجب میکردند که من آرژانتینی هستم، یکی از آنها گفت:
یأتوک رجالاً و علی کلّ ضامرٍ یأتین من کلّ فجّ عمیق
در بخش کنترل کتاب دعا را گرفتند. قبل از ما نیز کتابهای دعای زیادی را از زایرین
گرفته بودند. این کار تعجب زیاد من را برانگیخت و انتظار چنین حرکتی را نداشتم.
وقتی علت را پرسیدم، فقط گفته شد: حرام! حرام!
مانده بودم که هنگام قرار گرفتن در مقابل خانه خدا چه دعایی بخوانم؟ با چه زبانی به
رسول خدا۹ سلام کنم؟! هرچه فکر کردم، نفهمیدم این کتاب چه میتواند داشته باشد که
مانعش میشوند، آیا جز صلوات بر پیامبر۹ و آلش و آیات قرآن و دعا و ذکر خدا چیز
دیگری دارد؟ با این وجود به خواهران مذاهب اسلامی دیگر اجازه میدادند که کتابهای
خود را نگه دارند.
پس از خواندن نماز مغرب و عشا منتظر اتوبوس شدیم تا ما را به مکه ببرد. در مسیر راه
صدای دلنشین آیات قرآن مجید چشم دل را باز میکرد و حس عجیبی به آدم دست میداد.
آیات قرآن در دلم نفوذ میکرد و معنا را میفهمیدم…
در احرام هیچ خصوصیاتی که بتوان احساس برتری نسبت به دیگران پیدا کرد، دیده
نمیشود. لباسش نیز در سرما و گرما یکی است.
پس از احرام نوبت تلبیه و لبیک گفتن است. حتی اگر یک حرف از تلبیه را تلفظ نکنیم،
حاجی نمیشویم. سعی کردم با تمرکز تمام این کار را انجام دهم، از امام صادق ۷ نقل
شده که: لبیک گفتن به این معناست که خدایا تو مرا به آنچه میخوانی به سرعت اجابت
میکنم و همواره آماده به خدمتم… اگر در جوابم گفته شود: لالبیک تو را
نپذیرفتهایم آن وقت چه کنم؟([۴])
سعی کردم آرام بگیرم، به خود گفتم: برای خودسازی به سفر آمدهام، پس خدا من را رها
نمیکند. همانجا بود که تلبیه را گفتم: لبیّک اللّهمّ لک لبّیک، لبّیک لاشریک لک
لبّیک، انّ الحمد والنعمه لک والملک، لاشریک لک لبّیک. مرتب این جمله را تکرار
میکردم تا مطمئن شوم که صحیح و بدون نقص به جا میآورم.
در بین سفر سعی کردم دنیا را کنار بگذارم و تنها در پی عهدی که با خدا بستهام،
باشم. میدانستم که باید عملم خوب باشد، شاید اوّلین و آخرین سفرم باشد. در پی این
بودم که چگونه خدا در تمام لحظههای زندگی به ما تکالیفی میسپارد که پیوسته ما را
با خودش متصل کند و پاکیزه نگه دارد. از آن جمله نماز واجب روزانه که چه قدر
دربارهی آن اهمال میشود و چه بسا بدون حضور قلب و تمرکز خوانده میشود، و یا نماز
جمعه که هفتهای یک بار خوانده میشود، ولی باز هم … و یا روزهی ماه رمضان که
فقط یک بار در سال برای ما واجب شده است و نیز اعمال حجّ که فقط یک بار در طول
زندگی، آن هم اگر از جهتهای مختلف توانایی باشد، واجب میشود.
بالاخره به مکه رسیدیم: انّ اوّل بیت وضع للناس للّذی ببکّه مبارکاً وهدی
للعالمین([۵]) همان خانهای که از طرف ابراهیم۷ و فرزندش اسماعیل قرار داده شد،
برای اینکه مرکز پیام الهی و اقامتگاه نبوّت از نسل خودش باشد و جای نزول فرشتهی
وحی حضرت جبرئیل۷ است: ربّنا وابعث فیهم رسولاً مّنهم یتلوا علیهم ءایاتک و
یعلّمهم الکتاب والحکمه ویزکّیهم إنّک أنت العزیز الحکیم([۶]) همان خانهای که
پروردگار دربارهاش میفرماید: …و من دخله کان ءامنا… ([۷]) خانهای که زمین
از همانجا شروع به وسعت کرد دحو الأرض نقطه و مرکزی برای پرستیدن خدای یکتا. آری
خانهی خدا درهایش را به سوی همهی مسلمانها گشوده است. تا وقتی آنجا هستیم؛ لازم
نیست نمازها را به قصر بخوانیم، گویا وطن اصلی همه آنجا است.
آری محلی که صدها پیامبر در آنجا نماز خواندند، جایی که اوّلین نماز جماعت به
امامت حضرت محمد۹ و مأمومینی چون حضرت خدیجه و حضرت علی۸ بر پا شد. همان خانهای که
مهدی آل محمد۹ یک روز جمعه از آنجا ظهور خواهند کرد…
از آن پس مراقب بودم کارهایی که بعد از محرم شدن، حرام میشوند را انجام ندهم و
حضور قلب بیشتری داشته باشم. بیرون رفتن از هتل و داخل شدن در شهر و دیدن
ساختمانهای مدرن و … موجب فراموشی تاریخ آن شهر مقدس نشد و در طول این مدت آرزو
داشتم که زمان به ۱۴۰۰ سال قبل باز گردد تا همان شکوه و جلال دورهی پیامبر۹ را
مشاهده کنم.
دیوارهای بلند اطراف کعبه دیده میشد، گامها را با سرعت بیشتری بر داشتم، ولی هنوز
نمیدانستم که کعبه چگونه جایی است؟ وقتی وارد صحن بیرونی که با سنگهای مرمر سفید
پوشیده شده بود، رسیدم، صوت صلوات تمام فضا را در بر گرفته بود. هرکدام از درهای
ورودی اسمی دارند: باب ابراهیم، باب اسماعیل، باب النّبی، باب علی، باب ابوبکر، باب
الوداع، باب الصفا، باب السلام، باب الشیبه…
از یک در وارد شدم، ولی هنوز نمیتوانستم کعبه را ببینم، اطراف من هزاران نفر
بودند؛ بعضی راه میرفتند، بعضی قرآن تلاوت میکردند، عدهای دعا میخواندند ولی
همه به سوی او بودند… نگاهم را به وسط دوختم و اشک از دیدگانم جاری شد.
نمیتوانستم باور کنم، از آنچه که من خیال کرده بودم با عظمتتر بود. بیاختیار
سجدهی شکر به جا آوردم: یا کعبه! الحمدلله الّذی عظّمک و شرّفک مثابه للّناس
وأمناً مبارکاً و هدیً للعالمین
کعبه آن قدر عظمت داشت که سزاوارش این جمعیت طواف کننده است. عظمتی به اندازهی
همهی معنویت و همهی تاریخ! خانهای که برای اولین بار از طرف حضرت آدم ساخته شد و
پس از طوفان نوح۷ از طرف ابراهیم۷ و فرزندش اسماعیل۷ بازسازی شد: … وعَهدنا إلی
إبراهیم و إسماعیل أن طهّرا بیتی للطّائفین والعاکفین والرُکّع السجود([۸]) …
خانهای که حافظ و صاحبش خداست، خانهای که در سال ولادت پیامبر اکرم۹ حملهی ابرهه
و ارتش صدهزار نفری سوار بر فیل را تحمل کرد.
ای کعبه! چهقدر سربلند و با افتخاری. آن روز که جاهلان به سوی تو آمدند و تصمیم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 